نام پژوهشگر: هادی معماریان

مطالعه برخی ویژگی های اکولوژیک گیاه استبرق (calotropis procera l.) در مراتع جنوب استان کرمان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  هاجر حمیدی راوری   محمدرضا سعید افخم شعرا

حفظ و احیاء پوشش گیاهی در منابع طبیعی از اهمیت خاصی برخوردار است و لازم است که مورد توجه خاص قرار گیرد. جهت رسیدن به این هدف، باید ویژگی‏های اکولوژیک گونه‏های مهمی را که تشکیل دهنده پوشش گیاهی در عرصه منابع طبیعی می‏باشند، مورد شناسایی قرار داد و سپس جهت اصلاح و احیاء رویشگاه‏های آن اقدام نمود. به همین منظور، بررسی برخی خصوصیات اکولوژیکی گونه calotropis procera l. که در سطح نسبتاً وسیعی از جنوب استان کرمان می‏روید، صورت گرفت. نقشه رویشگاه، خصوصیات رویشگاهی شامل: توپوگرافی، اقلیم، خاک، گونه‏های همراه و چگونگی حضور این گونه در پوشش گیاهی تعیین گردید. نتایج مطالعه نشان داد که گونه استبرق اغلب در عرصه‏های جنوبی و گرمسیری استان کرمان با ارتفاع 700-500 متر از سطح دریا حضور دارد. میانگین بارندگی سالانه در این رویشگاه‏ها 300-50 میلیمتر و میانگین دمای سالانه 30-20 درجه سانتیگراد است. خاک رویشگاه این گیاه مرتعی عمدتاً با عمق متوسط یا زیاد، با بافت سبک و سنگریزه‏دار است. اسیدیته خاک 07/8- 31/7 و هدایت الکتریکی (ds/m) 28/0 – 1/0 بود. در رویشگاه‏های مختلف، این گونه در مناطق مخروبه، اراضی رهاشده و مناطق با خاک‏های ضعیف مشاهده شد. ریشه اصلی این گیاه تا عمق 200-150 سانتیمتر در خاک نفوذ می‏کند. بررسی نحوه حضور گونه مورد نظر در پوشش گیاهی رویشگاه مورد نظر نشان داد که متوسط پوشش تاجی این گونه 2/0 درصد، متوسط تراکم 167 پایه در هکتار و بیومس 87/18 کیلوگرم در هکتار است. مقایسه میزان عناصر ازت، کربن، فسفر قابل جذب و پتاسیم محلول در اندام‎‏های برگ، ساقه و ریشه گیاه استبرق نشان داد که میزان ازت در برگ بالاتر از ریشه و ساقه است و بلاعکس میزان کربن در برگ پایین‏تر ریشه و ساقه است، که نشان دهنده پایین بودن نسبت کربن به ازت در برگ و کیفیت و سرعت تجزیه‏پذیری بالای آن است. میزان کربن در ریشه بالاتر از برگ و ساقه است که نشان دهنده بالا بودن ترسیب کربن در اندام‏‏های زیرزمینی نسبت به اندام‏های هوایی است. میزان فسفر قابل جذب و پتاسیم محلول در برگ بالاتر از ساقه و ریشه است. به طور کلی نتایج بررسی‏‏ها بیان‏گر این مسئله است که خاک زیراشکوب استبرق و عاری از پوشش آن از نظر خصوصیات فیزیکی تفاوت چندانی ندارند. میزان کربن آلی، ازت و نسبت کربن به ازت در خاک زیراشکوب استبرق بالاتر از خاک شاهد بود که این می‏تواند ناشی از ریزش اندام‏های هوایی گیاه باشد. میزان پتاسیم قابل جذب و فسفر قابل جذب در خاک زیراشکوب بالاتر بود، اما میزان پتاسیم محلول در خاک زیراشکوب استبرق پایین‏تر از شاهد بود، که می‏تواند ناشی از جذب پتاسیم توسط گیاه باشد.

ارزیابی اثرات هیدرولوژیکی تغییر اقلیم با استفاده از تلفیق مدل نیمه توزیعی swat و مدل ریزمقیاس نمایی lars-wg5.5 (مطالعه موردی: حوضه آبخیز رودخانه خرمّ آباد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1393
  زینب بیرانوند   علی حقی زاده

حوضه آبخیز یک سیستم باز و پیچیده به شمار می رود و بسیاری از تحلیل ها و پیش بینی رفتار آتی آن مستلزم مدل سازی با روش های متفاوت آماری- ریاضی است. محدودیت منابع آب و توزیع نامتجانس آن در مناطق مختلف ایران سبب شده است که در مقایسه با بسیاری از کشورها، نسبت به پدیده تغییر اقلیم آسیپ پذیرتر باشد. در سال های اخیر با تدوین سناریوهای انتشار گازهای گلخانه ای توسط هیأت بین الدول تغییر اقلیم، مدل های گردش عمومی با فرضیات مختلف انتشار اجرا شده اند تا وضعیت اقلیمی دهه های آتی را پیش بینی کنند. داده های روزانه شبیه سازی شده برای آینده را می توان به عنوان ورودی مدل های هیدرولوژیکی لحاظ کرده و نتایج آن را در برنامه های بلندمدت توسعه منابع آب منظور نمود. این تحقیق شامل دو فاز اقلیمی و هیدرولوژی است. در فاز اقلیمی، داده های روزانه دمای حداقل، حداکثر، بارش و ساعات آفتابی ایستگاه سینوپتیک خرمّ آباد در دوره 2013-1983 با استفاده از مدل آماری lars-wg5.5شبیه سازی شد وپس از اطمینان از کارآیی این مدل در شبیه سازی پارامترهای هواشناسی مذکور در حوضه آبخیز رودخانه خرمّ آباد، جهت بررسی تاثیر پدیده تغییر اقلیم بر رواناب منطقه مورد مطالعه، داده های سناریوی a1b مدل hadcm3 در دوره 2040-2010 با مدل آماری lars-wg5.5 کوچک مقیاس گردید. در فاز هیدرولوژیکی، رواناب با استفاده از مدل هیدرولوژیکیswat شبیه سازی و پس از واسنجی (از1 ژانویه 2006 تا 30 آوریل 2009 با مقدار ضریب نش- ساتکلیف 83/0) و اعتبارسنجی این مدل (از 1 می 2009 تا 31 ژانویه 2010 با مقدار ضریب نش- ساتکلیف 87/0 (داده های دما و بارش خروجی مدل lars-wg5.5 به مدل swat وارد شده و تغییرات رواناب تغییر اقلیم در دوره های آتی نسبت به دوره پایه محاسبه گردید.

طبقه بندی شایستگی مرتع برای چرای بز با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: حوزه آبخیز دهک، نهبندان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1394
  شکوفه یامی   شعله قلاسی مود

مراتع اکوسیستم های طبیعی هستند که بیش ترین سطح خشکی های کره زمین به آن ها اختصاص یافته است. هدف این تحقیق شناسایی مهمترین عوامل موثر بر شایستگی مراتع منطقه دهک نهبندان برای چرای بز و معرفی عوامل محدودکننده و کاهش دهنده شایستگی منطقه مورد مطالعه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی است. این تحقیق با استفاده از روش فائو و روش تحلیل سلسله مراتبی فازی و بکارگیری سیستم های اطلاعات جغرافیایی مطالعات انجام گرفته است. براساس نتایج بدست آمده مهمترین عوامل کاهش دهنده و محدودکننده شایستگی مرتع در این منطقه تولید کم، شیب زیاد، عمق کم خاک، فرسایش و خشکسالی های پی در پی می باشد. 3601/3750 هکتار از تیپ iii در تناسب متوسط (s2) و 1731/3329 هکتار از تیپ i در تناسب زیاد (s1) و 1838/2851 هکتار از تیپ ii در تناسب کم (s3) قرار گرفته است.

بررسی رابطه بین تنوع گونه ای و عوامل محیطی در مراتع فورگ درمیان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1394
  مریم حسین پور   شعله قلاسی مود

حفظ تنوع گونه ای یکی از اهداف اصلی مدیریت اکوسیستم است. در این تحقیق رابطه بین تنوع گونه ای و عوامل محیطی موثر بر آن در مراتع فورگ درمیان بررسی شد. بدین منظور بعد از بازدید های مقدماتی، اندازه پلات های نمونه برداری با توجه به پراکنش گیاهان منطقه (10*10متر) به تعداد 10 عدد در هر تیپ و با توجه به ریشه دوانی گیاهان از عمق 30-0 سانتی متر نمونه خاک برداشت شد. تنوع گونه ای با به کارگیری نرم افزارestimates win752 محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آنالیز واریانس در محیط نرم افزار آماری spss16 انجام شد. برای تعیین مهم ترین عوامل محیطی از روش تجزیه مولفه های اصلی و آنالیز تطبیقی متعارفی با به کارگیری نرم افزار pcord استفاده شد. نتایج نشان داد اسیدیته خاک، هدایت الکتریکی، درصد رطوبت اشباع، کلسیم، سدیم، پتاسیم، ماده آلی، آهک، گچ، شن، سیلت، رس، سنگ و سنگریزه بیشترین و عوامل توپوگرافی کمترین تأثیر بر تنوع گونه ای منطقه مورد مطالعه دارند.