نام پژوهشگر: مریم جعفرخانی کرمانی
رضا بازاریان مریم جعفرخانی کرمانی
چکیده رز (rosa spp.) یکی از گیاهان زینتی است که از تنوع ژنتیکی زیادی برخوردار می باشد. بیش از دویست گونه در جنس rosa که متعلق به خانواده rosaceaو زیر خانواده rosoideae می باشد، وجود دارد. رز یکی از مهمترین گلهای شاخه بریده و گلدانی است. اهمیت رز علاوه بر زیبایی وتنوع گلهایش به خاطر جایگاهی است که این گیاه در اقتصاد بسیاری از کشورها دارد. رزها یکی از مهمترین گیاهان شاخه بریده از نظر اقتصادی در جهان می باشند. متاسفانه کولتیوارهای وارداتی و موجود در ایران اکثرا به بیماری های قارچی نظیر لکه های سیاه و سفیدک سطحی حساس می باشند. انتقال ژن یکی از روشهای اصلاح و مقاوم سازی این گیاهان به بیماری های ذکر شده می باشد، ولی پیش از آنکه بتوان از این روش در برنامه های اصلاحی رز استفاده نمود باید روش باززایی در این گیاهان بهینه گردد. بنابراین در تحقیق حاضر دو رقم تجاری رز با نام های بلک باکارا و موریسیا در شرایط درون شیشه در محیط های پرآوری تکثیر شدند. ریز نمونه های مورد آزمایش، قسمتهای مختلف برگ، ساقه، دمبرگ از گیاهچه های کشت بودند. جهت کالوس زایی محیط کشت ms و هورمونهای 2,4-d (0، 5 ، 10،15 ،20) و naa (0، 1 و 2 میکرومولار) به صورت ترکیبی استفاده شدند در حالیکه محیط های دارای هورمونهای bap (0،2/2، 4/4، 8/8، 6/17 میکرومولار) و ga3 (9/2 میکرومولار) جهت باززایی به کار برده شدند. نتایج نشان داد که بیشترین مساحت کالوس از ریز نمونه های وسط برگ و سپس پایین برگ بود. اثر متقابل بین هورمون 2,4-d و naa جهت تولید بیشترین مساحت کالوس، سطح 20 میکرمولار هورمون 2,4-d و 2 میکرومولار هورمون naa بود. همچنین بیشترین میزان جنین زایی از قسمت پائین برگ ( میانگین 1) و بهترین سطح هورمون bap جهت باززایی سطح 4/4 میکرو مولار بود.
داوود کیانی احمد معینی
رزها علاوه بر مصارف زینتی، یکی از گل های مهم مورد استفاده برای صنایع عطرسازی، دارویی و غذایی هستند. تقاضاهای جدیدی که در صنعت رز وجود دارد، نیاز به استفاده از روش ها و راه کار های نوین در برنامه های اصلاحی را ضروری می کند. با توجه به اهمیت بالای استفاده از روش های هاپلوئیدی از طریق آندروژنز در اصلاح بعضی از گیاهان، متاسفانه تاکنون این روش در جنس رز موفقیت آمیز نبوده است. در این پژوهش، پاسخ دو گونه رز نسبت به کشت بساک با اعمال پیش تیمارهایی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، زمانی که میکروسپورها در مرحله اوایل تک هسته ای تا تک هسته ای میانی بودند، کالوس زایی مناسبی داشتند. اعمال مستقیم پیش تیمار گرمایی و پیش تیمار گرمایی- مانیتول باعث تنش شدید و تاثیر بر ترکیبات درون سلولی و نهایتاً مرگ سلولی شد. پیش تیمار سرمایی- مانیتول به مدت سه روز بالاترین درصد کالوس زایی را داشت. پیش تیمار بساک ها در محیطb (1.49gl- kcl، 0.12gl- mgso4، 0.11gl- cacl2، 0.14gl- kh2po4، 0.3ml- manitol،ph=7 )، اختلافی را با شاهد نشان نداد، لیکن زمانی که به همراه گرما استفاده شد پاسخ دهی بساک ها را کاهش داد و اثر تخریبی کاربرد مستقیم پیش تیمار گرمایی را تائید کرد. پیش تیمار غنچهها با اسیدآبسزیک، کالوس زایی بساک ها را افزایش داد. همچنین به طور کلی نتایج نشان دادند در صورتیکه چهار روز پس از کشت بساک ها در محیط کشت h1، پیش تیمار گرمایی اعمال گردید کالوس زایی بهبود پیدا کرد
مریم عبدالمحمدی مریم جعفرخانی کرمانی
چکیده مساله اصلی در بیشتر برنامه های به نژادی رز بذوری است که جوانه نمی زنند و یا جوانه زنی بسیار کمی دارند. پژوهش حاضر با سه هدف: 1) بهینه سازی روش نجات جنین در رز، 2) شناسایی ارقام مناسب جهت استفاده به عنوان والد و 3) بررسی سطح پلوئیدی نتاج حاصل از تلاقی ها با استفاده از دستگاه فلو سیتومتری انجام گرفت. جهت بررسی میزان جوانه زنی بذور طبیعی گونه rosa orientalis سه روش جوانه زنی بذر بکار گرفته شد. برای کشت بذور در مخلوط کوکوپیت: پرلیت هیچگونه جوانه زنی مشاهده نشد. در تیمارهای اسید سولفوریک بیشترین درصد جوانه زنی (8/6%) در غلظت 40 درصد به مدت 10 دقیقه، به دست آمد. در روش نجات جنین آزمایش های مختلفی (بررسی اثر غلظت-های مختلف ساکارز، تعیین بهترین ترکیب هورمونی ba و ga3 در محیط کشت، اثر پوسته بذر، تعیین زمان برداشت بذر و بلوغ جنین) برای بذور طبیعی گونه orientalis . r، بذور هیبریدهای حاصل از تلاقی ‹golden celebration› ´ r damascena و بذور حاصل از تلاقی ‹tess of the durbervilles› ´ ‹charlotte› بررسی شد. بیشترین درصد جوانه زنی جنین (3/93%) در محیط کشت حاوی 5/2 میلی گرم در لیتر هورمونba و یک میلی گرم در لیتر هورمون ga3 برای جنین های حاصل از تلاقی ‹tess of the durbervilles› ´ ‹charlotte› به دست آمد. در آزمایش های مربوط به بهینه سازی روش نجات جنین اثر ایجاد برش های متفاوت روی پوسته بذر بر درصد جوانه زنی جنین بررسی شد و بیشترین درصد جوانه زنی (100%) برای کشت جنین بدون پریکارپ و تستا به دست آمد. جهت تعیین بهترین زمان مناسب برداشت بذر و بلوغ جنین، بذور هیبرید حاصل از تلاقی ‹tess of the durbervilles› ´ ‹golden celebration› در زمان های مختلف پس از انجام گرده افشانی برداشت شد، حداکثر زنده مانی و جوانه زنی جنین (3/93%) مربوط به بذوری بود که 8 هفته پس از گرده افشانی برداشت شده بودند. برای شناسایی ارقام مناسب والدی 7 تلاقی (دو طرفه بین ارقام تجاری ) و 10 تلاقی (بین ارقام تجاری و گونه های وحشی) انجام و ارقام مناسب به عنوان والدین مادری و گرده دهنده معرفی شدند. در بررسی اثر ژنوتیپ والد گرده دهنده بر روی درصد جوانه زنی جنین، 3 والد گرده دهنده مختلف در تلاقی با یک والد مادری مشترک و در بررسی اثر ژنوتیپ والد مادری 3 والد مادری مختلف در تلاقی با یک والد گرده دهنده مشترک مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد ژنوتیپ و سطح پلوئیدی والدین در درصد جوانه زنی جنین اثر مستقیم داشت. مشاهدات مرفولوژیکی، تفاوت در رنگ و فرم گل نتاج با والدین برای هیبریدهایی که گلدهی کرده بودند، را نشان داد. سطح پلوئیدی والدین و نتاج به وسیله فلوسیتومتری تعیین و مشخص شد. در بعضی موارد سطوح پلوئیدی نتاج متفاوت از والدین بود. تعیین سطح پلوئیدی نتاج برای برنامه های آتی به نژادی از اهمیت ویژه برخوردار است. واژه های کلیدی: بذر، پریکارپ، رز، فلوسیتومتری و نجات جنین
زهرا آقچه کهریزی مریم جعفرخانی کرمانی
گل رز یکی از گیاهان زینتی مهم و با ارزش تجاری بالا در جهان به شمار می رود تولید ارقام و واریته های برتر همواره مد نظر بهنژادگران بوده است. ایجاد موتاسیون در شرایط درون شیشه یکی از روش های پایدار و موثر در اصلاح گیاهان زینتی است و یک روش سریع برای تولید و انتخاب ارقام موتانت جدید است. در برنامه های اصلاحی از طریق موتاسیون اولین مرحله تعیین دز مطلوب برای ایجاد موتاسیون (ld50) بر حسب 50 درصد کاهش رشد می باشد. در این تحقیق دزهای مختلف اشعه گاما (شامل 20، 30، 40، 50، 60، 70، 80، 90، 100 گری) جهت تعیین (ld50) در ریز نمونه های گره ژنوتیپ های مختلف رز شامل "آپولو"، "ماروسیا"، "دولسویتا"، "بلک باکارا" و "بیوتی بای اگر" مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور 45 روز پس از پرتوتابی شاخص هایی مانند درصد زنده مانی، ارتفاع گیاهچه ها و تعداد برگ سبز اندازه گیری شد. ریز نمونه های برگ نیز با دزهای 0 تا 50 گری اشعه پرتوتابی شدند. 4 هفته پس از پرتوتابی درصد باززایی مستقیم جهت تعیین ld50 در این ریز نمونه ها ثبت شد. بر اساس ضریب تبیین بالاتر در معادله رگرسیون خطی، شاخص زنده مانی شاخص مناسب تری جهت تعیین ld50 در ریز نمونه گره بود. نتایج نشان داد که ld50 برای ژنوتیپ های مختلف در ریز نمونه گره، متفاوت بود. محدوده دز تعیین شده برای ژنوتیپ "آپولو" 70-60 گری، برای "ماروسیا" 60-50 گری و برای ژنوتیپ های "دولسویتا"، "بلک باکارا" و "بیوتی بای اگر" 50-40 گری تعیین شد. ld50 برای ریز نمونه های برگ دو ژنوتیپ "آپولو" و "ماروسیا" بین 30-20 گری تعیین شد. نتایج مربوط به تخمین اندازه dna نشان داد در تعدادی از نمونه ها تغییراتی در مقدار dna مشاهده شد. در نمونه هایی که از نظر مورفولوژیکی تغییر داشتند مقدار dna نسبت به نمونه های شاهد تفاوتی نداشتند. بررسی صفات مورفولوژیکی نشان داد که در محدوده دز مطلوب تعیین شده تغییرات مورفولوژیکی در شکل و اندازه برگ و تغییرات در شکل، فرم و رنگ گل مشاهده شد. در ژنوتیپ "آپولو" با رنگ گل قرمز یک موتانت با رنگ صورتی حاصل شد و تغییر در فرم گل و گلبرگ ها مشاهده شد. هم چنین تعداد گلبرگ ها در مفایسه با گل شاهد بیشتر بود. واژه های کلیدی: رز،کشت بافت، اشعه گاما، موتاسیون، ld50.
مینا بیاناتی داریوش داودی
رزها از جمله مهمترین گیاهان زینتی به شمار می روند و عموماً بوسیله روش هایی مثل قلمه زدن، خوابانیدن و پیوند زدن تکثیر می شود اما در این روش ها اطمینانی برای عاری بودن گیاه از بیماری وجود ندارد. استفاده از محیط کشت مایع و سیستم های بیوراکتوری از جمله تدابیری هستند که برای کاهش هزینه های موجود در تولید گیاهچه های درون شیشه ای اتخاذ می شود. این آزمایش به منظور بهینه سازی شرایط تکثیر رز هیبرید رقم بلک باکارا با استفاده از دو نوع بیوراکتور تناوبی و مقایسه با سیستم کشت رایج(ظروف 250 میلی لیتری) انجام شد. جوانه های جانبی) 1-5/1 (cm در محیط کشت vs حاوی (صفر، 5/0، 1، 5/1 و 2 میلی گرم در لیتر)bap کشت شدند. در مرحله پرآوری، محیط کشت های ms, vs وwpm به فرم جامد و مایع مورد استفاده قرار گرفتند. به منظور مقایسه سیستم رایج با سیستم بیوراکتور و همچنین مقایسه بیوراکتورهای تناوبی یک پارچه و دو پارچه در مرحله تکثیر، 7-10گیاهچه در هر بیوراکتور یک لیتری تلقیح شدند. به منظور بهینه سازی ریشه زایی گیاهچه ها، آزمایشی با محیط کشت هایvs, ، vs 2/1 و vs4/1 در حالت مایع و نیمه جامد حاوی 5/0 میکرومولار naa انجام شد. نتایج نشان داد محیط vsمایع با 1 میلی گرم در لیتر bap بهترین محیط در مرحله پرآوری برای رز هیبرید رقم بلک باکارا می باشد. مقایسات میانگین صفات مشخص کرد که میان دو نوع بیوراکتور تناوبی تفاوت معنی داری از نظر عملکرد وجود ندارد. گیاهان تولید شده در بیوراکتور رشد بهتری نسبت به گیاهان رشد کرده در سیستم رایج (ظروف 250 میلی لیتری) داشتند ، و با توجه به نتایج آزمایش بیشترین تعداد ریشه در کشت نیمه جامد vs4/1 مشاهده شد. همچنین این تحقیق نشان داد که بیوراکتورهای تناوبی با بهبود کمی و کیفی گیاهچه های تولید شده می توانند در تکثیر رز هیبرید رقمئ بلک باکارا مورد استفاده قرار گیرند.
ریحانه گلابچیان مریم جعفرخانی کرمانی
در مطالعه حاضر، فرآیند تجاری سازی دستاوردهای تحقیقاتی پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی ایران از دو دیدگاه "توانمندی سازمانی" و "ورود به فاز توسعه نوآوری(پایلوت)" ارزیابی و ضمن بررسی دلایل موفقیت ها و ناکامی های آن، راهکارهایی برای گذر از موانع موجود ارائه گردید. این مطالعه به روش دلفی(اجماع نظر خبرگان) انجام شد. به این منظور یک پرسشنامه "پیش آزمون " برای توانمندی سازمانی و یک پرسشنامه اصلی شامل دو بخش مجزای "توانمندی سازمانی" و "توسعه نوآوری" طراحی گردید. نتایج پرسشنامه پیش آزمون حاکی از روایی و پایایی مناسب (ضریب آلفای کرونباخ برابر با 0.794) پرسشنامه توانمندی سازمانی بود. ارزیابی کمی فرآیند تجاری سازی بر اساس عامل توانمندی سازمانی و هریک از 10 مولفه آن در قالب یک مدل خطی ثابت منجر به بهترین برآورد نااریب خطی از تاثیر عامل توانمندی سازمانی و مولفه های آن گردید. علیرغم نقش قابل توجه عامل توانمندی سازمانی در تجاری سازی دستاورد ها، تاثیر وضعیت فعلی این عامل در تجاری سازی دستاوردهای پژوهشی پژوهشکده با توجه به دامنه احتمالی آن (198- تا 198+)، کم و منفی (2-) ارزیابی گردید که با بهبود هریک از مولفه های موثر بر توانمندی سازمانی، امکان بهبود بالقوه تاثیرآن (حداکثر تا 198+) بر روند تجاری سازی دستاوردهای پژوهشکده وجود دارد. نتایج تحلیلی پرسشنامه توسعه نوآوری نیز نشان داد که اکثریت پاسخ دهندگان ورود پژوهشکده به فاز توسعه نوآوری را با استفاده از ساختار، امکانات، تجهیزات و نیروی انسانی موجود به صلاح ندانستند و با برون سپاری و داشتن نقش نظارتی پژوهشکده در این خصوص موافق بودند. نتیجه گیری کلی این بود که توجه بیشتر به عامل توانمندی سازمانی و ورود به فاز پایلوت از مسیرهایی غیر از خود پژوهشکده تاثیر معنی داری بر روند و موفقیت تجاری سازی دستاوردهای پژوهشی پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی ایران خواهد داشت.
فضه صادقی عباس یداللهی
تترا یا epineuse imperial با نام علمی prunus empyrean3 گیاهی است که خاستگاه آن رم ایتالیا (isf) است. از نظر سازگاری پیوند، با هلو و شلیل بسیار سازگار است. بررسی ها نشان دهنده مناسب بودن این پایه برای درختان زردآلو و آلو می باشد. از نظر تکثیر، این پایه به آسانی و از طریق قلمه تکثیر می شود. به طوری که گیرایی قلمه تترا در تیمار2000 ppm ایندول بوتیریک اسید (iba) بین 65-80% می باشد. همچنین امکان تکثیر پایه تترا از طریق کشت بافت نیز وجود دارد. به منظور دست یابی به محیط مناسب تولید درون شیشه ای تترا آزمایش های مختلفی طراحی شد. در اولین آزمایش، جوانه ها پس از ضدعفونی به محیط های کشت ms (murashige and skoog, 1962)، 1/2 ms، wpm (woody plant medium) و me (specific media) منتقل شدند. که محیط کشت wpm به عنوان بهترین محیط برای مرحله استقرار انتخاب شد. مرحله پرآوری با انجام چهار آزمایش جداگانه بهینه شد. دراولین آزمایش پرآوری ریزنمونه ها به محیط های کشت wpm و me با سه غلظت bap (4/0، 8/0 و 2/1) منتقل شدند. بیشترین طول (032/2 سانتی متر) و تعداد نوساقه (6/5) به ترتیب در محیط کشت me دارای 8/0 و 4 /0 میلی گرم در لیتر بنزیل آمینو-پورین به دست آمد. در آزمایش دوم، تاثیر سه غلظت tdz (4/0، 8/0 و 2/1) در دو محیط کشت wpm و me بررسی شد. بیشترین تعداد نوساقه (2/7) در محیط کشت me به همراه 2/1 میلی-گرم در لیتر tdz مشاهده شد. آزمایش سوم به منظور ارزیابی اثر دو نوع هورمون بنزیل آمینوپورین و نفتالین استیک اسید با غلظت های مختلف، بر روی محیط کشت me انجام شد. بیشترین طول (698/1 سانتی متر) و تعداد نوساقه (52/5) به ترتیب در محیط کشت me دارای 4 /0 میلی گرم در لیتر bap و 2/1 میلی گرم در لیتر bap به همراه 01/0 میلی گرم در لیتر naa به دست آمد. در آزمایش چهارم، بررسی تأثیر ایندول بوتریک اسید (0، 05/0، 1/0، 15/0 و 2/0 میلی گرم) در ترکیب با بنزیل آمینوپورین (8/0 میلی گرم در لیتر) نشان داد که ایندول بوتریک اسید باعث افزایش طول و تعداد نوساقه در مقایسه با تیمار شاهد شد. بهترین تیمار از نظر طول و تعداد نوساقه مربوط به محیط کشت دارای 8/0 ملی گرم در لیتر bap به همراه 05/0 میلی گرم در لیتر iba به ترتیب با طول نوساقه (042/2) و تعداد (4/30) بود. برای مرحله ریشه دهی، محیط های مختلف رشد (1/2 ms, ls و me) در ترکیب با هورمون ایندول بوتریک اسید ( 5/0، 1، 5/1 و 2) مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بیشترین درصد ریشه دهی که 100% بود در تیمار دارای 5/0 میلی گرم در لیتر ایندول بوتریک اسید مشاهده شد. به دلیل کیفیت پایین ریشه های به دست آمده از این آزمایش که ضخیم و شکننده بودند و هم چنین نقش مثبت تیامین و سکسترون آهن در افزایش کیفیت و کمیت ریشه های درختان میوه در کشت بافت، آزمایشی جهت بررسی نقش عناصر ذکر شده انجام شد. بنابراین ریزنمونه هایی با طول 3-5/2 سانتی متر به محیطی که منجر به 100% ریشه دهی (1/2 ms به همراه 5/0 میلی گرم در لیتر) در آزمایش قبل شده بود منتقل شدند. نتایج نشان داد که تیامین (6/1 میلی گرم در لیتر) و سکسترون آهن (150 میلی گرم در لیتر) در واکنش با یکدیگر منجر به بهترین نتایج از نظر کیفیت و کمیت ریشه های به دست آمده شدند. ریشه ها در این تیمار در مقایسه با سایر تیمارها، نازک و قابل انعطاف بودند. داشتن چنین ریشه هایی نه تنها باعث موفقیت گیاه طی مرحله سازگاری می شود بلکه منجر به کاهش میزان تلفات در این مرحله نیز می شود.
معصومه عظیمی مریم جعفرخانی کرمانی
گیاه دارویی عناب دارای ارزش اقتصادی زیادی است اما روشهای سنتی تکثیر این گیاه زمان زیادی نیاز دارد و گیاهان تکثیر شده از نظر سلامت تضمین شده نمی باشند درحالی که روشهای تکثیر در شرایط درون شیشه ایی در زمان کوتاه امکان تولید انبوه تعدادزیادی از گیاهان عاری ازبیماری را فراهم می آورند. هدف از تحقیق حاضر بهینه سازی پروتکل ریزازدیادی دو اکوتیپ بومی(قاهان قم و گیوک بیرجند) گیاه عناب بود. ریزنمونه ها بعد از ضدعفونی با هیپوکلرید سدیم(25 و 50 درصد) و محلول نانو سیلور(5/2 درصد) در محیط کشت ms بدون هورمون کشت شدند. در مرحله پرآوری، محیط های کشت (ms، ql،sh ، vs) و سیتوکنین های [ bap (mg/l 0،5/0، 1،2، 4) ، زاتین (mg/l 0، 1، 2) ، کینتین( mg/l 1، 3، 5) و 2ip (mg/l 5/0، 0و tdz (mg/l 0،1/0، 5/0،1] مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین تاثیر گلوتامین، (mg/l 0، 100،1000)، نوع کلات آهن(fenaedta، feeddha) و میزان fenaedt(mg/l 7/36، 4/73) ،کلسیم گلوکونات( mg/l2700، 0)، افزایش میزان عناصر میکرو و افزایش غلظت عنصر منگنز در محیط کشت msمورد بررسی قرار گرفت. در مرحله ریشه¬زایی غلظت¬های متفاوت ( mg/l 0، 1، 5) iba و (mg/l 0، 5/0، 1) naa و در آزمایشی دیگر ( mg/l 2، 4) iba و (mg/l 5/0) naa مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در هر دو اکوتیپ هیپوکلرید سدیم با غلظت 50 درصد برای ضدعفونی سطحی ریزنمونه¬ها مناسب بود. در مرحله پرآوری بیشترین افزایش طول ساقه ( cm75/0) ( cm5/0) افزایش تعداد برگ (8/1) (5/1) افزایش تعداد شاخساره های جانبی(6/0) (5/0) و بهترین کیفیت ظاهری گیاه (25/4) (9/3) برای اکوتیپ های قاهان قم و گیوک در محیط کشت ms حاوی mg/l)bap 1)+ زاتین(mg/l 1)+ iba(mg/l 01/0) به همراه گلوتامین(1000)، کلسیم گلوکونات(mg/l 2700) به عنوان منبع اضافی کلسیم و کلات آهن fenaedta ( mg/l4/73 ) و غلظت mg/l 8/33 از عنصر منگنز مشاهده شد. بیشترین درصد ریشه زایی (40%) برای اکوتیپ قاهان قم در محیط کشت ms( ½غلظت عناصر ماکرو و میکرو) به همراه iba (mg/l 2،4) و naa (mg/l 5/0) مشاهده شد. براساس نتایج فلوسایتومتری سطح پلوئیدی(دیپلوئید 54 = n2) برای دو اکوتیپ یکسان، و میزان ژنوم در اکوتیپ¬ قاهان قم (07/1 پیکوگرم) و گیوک بیرجند( 11/1 پیکوگرم) مشابه بود.
معصومه زینی پور پژمان آزادی
مهندسی ژنتیک روش مناسبی برای تنوع گسترده در گیاهان رز فراهم می سازد. پیش نیاز عمومی این روش ایجاد یک سیستم باززایی کارامد و مناسب است.در این ابتدا اندام زایی و رویان زایی پیکری در 3 رقم بررسی شد. برای انتخاب رقم مناسب با هدف تغییر رنگ به سمت آبی از روش اگرواین فیلتریشن استفاده گردید. در مرحله اول به منظور بهینه سازی انتقال ژن در رز هیبرید از ژن gus و ریزنمونه مریستم انتهایی استفاده شد. سپس در مرحله دوم، شاخص های نوع مریستم، روش تلقیح و همچنین محیط تلقیح و هم کشتی با استفاده از ژن ccf3´5´h مورد ارزیابی قرار گرفتند.
سمیه کاوند مریم جعفرخانی کرمانی
چکیده ندارد.
حسین موسوی قاسم کریم زاده
چکیده ندارد.