نام پژوهشگر: هادی نداف

جلوگیری از چسبندگی های داخل صفاقی بعد از عمل جراحی با استفاده از تجویز ویتامین e داخل صفاقی در سگ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1390
  فروزان یعقوبی   علی بنی آدم

: مطالعات زیادی برای مشخص کردن پاتوفیزیولوژی چسبندگی ویافتن راهی برای کاهش میزان چسبندگی بعد از لاپاروتومی طراحی شده است. هدف از این مطالعه نشان دادن تاثیر ویتامین e داخل صفاقی روی چسبندگیهای صفاقی در سگ می باشد. ده سگ بالغ ماده و نر در این مطالعه استفاده شدند که به صورت تصادفی به دو گروه کنترل(a) و ویتامین e (b) تقسیم شدند. روش مشابهی در همه سگ ها برای ایجاد چسبندگی به کار گرفته شد. برشی به طول 10 سانتی متر در خط میدلاین شکمی داده شده و دیواره آنتی مزانتریک ایلیوم در طول مشابه در همه سگ ها بریده شد و سپس بخیه گردید. در گروه b ، ویتامین e به صورت داخل صفاقی استفاده شد. لاپاروتومی مجدد 30 روز بعد از عمل انجام گرفت وشکل گیری چسبندگی به صورت ماکروسکوپی بر اساس دسته بندی نیر و دسته بندی آداچی درجه بندی شد. تمام حیوانات گروه a چسبندگی قابل توجهی را نشان دادند. هیچکدام چسبندگی درجه صفر را نشان نداده و در همه، چسبندگی با روش تیز جدا شد. در گروهb یک مورد چسبندگی درجه صفر را نشان داده و در بقیه موارد چسبندگی به روش کند جدا شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد استفاده از ویتامین e به صورت داخل صفاقی در کاهش چسبندگی مفید است.

مقایسه اثرات بی دردی حاصل از تحریک الکتریکی طب سوزنی و بی هوشی عمومی در برش جراحی لاپاروتومی سگ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1391
  سروش سابیزا   هادی نداف

الکترواکوپانکچر یکی از انتخاب های درمانی با اهداف ایجاد بی دردی در طب دامپزشکی می باشد. هدف مطالعه ی حاضر، مقایسه اثرات بی دردی حاصل ازتحریک الکتریکی طب سوزنی و بی-هوشی عمومی در برش جراحی لاپاروتومی سگ می باشد. تعداد 8 قلاده سگ که از نظر بالینی سالم بودند به دو گروه کنترل و گروه درمان(طب سوزنی) به نسبت مساوی تقسیم شدند. در ابتدا آرامبخشی تمامی سگ ها با داروی آسپرومازین 1% (2/0 میلی گرم/کیلوگرم، داخل رگی) انجام شد. در گروه کنترل، 30 دقیقه پس از القای آرام بخشی، کتامین10%، 7 میلی گرم/کیلوگرم و زایلازین2%، 2 میلی گرم/کیلوگرم جهت القای بیهوشی استفاده گردید. سپس برش جراحی لاپاروتومی اعمال گردید، این در حالی است که در گروه درمان، الکترواکوپانکچر استفاده گردید. در زمان های 30- ، 0، 30، 60، 90 و 120 دقیقه، علائم حیاتی اخذ گردید و نمونه گیری خون جهت اندازه گیری سطح کورتیزول پلاسمایی انجام شد. علاوه بر این، سیستم امتیاز دهی به درد جهت ارزیابی درد در گروه درماندر زمان های 30- ، 0، 30، 60 دقیقه استفاده گردید. کاهش معنی داری در درجه حرارت مقعدی در بین زمان های مورد مطالعه در هر دو گروه مشاهده گردید. هیچگونه تغییرات معنی داری در تعداد تنفس و ضربان قلب مشاهده نشد (p>0.05)باستثنای زمان 60 دقیقه درگروه کنترل، که تعداد تنفس در مقایسه با زمان های 90 دقیقه (p=0.026) و 120 دقیقه (p=0.041) کاهش معنی داری را نشان داد. افزایش معنی دار سطح کورتیزول پلاسمایی در گروه کنترلبین زمان 0 و 120 و در گروه درمانبین زمان های 0، 90 و120 مشاهده شد.همچنین تغییرات کاهشی معنی داری در امتیازات ارزیابی درد در بعضی از زمان های مورد مطالعه مشاهده شد. در نتیجه، با توجه به عدم اثربخشی تحریک الکتریکی طب سوزنی در این مطالعه، بنظر می رسد استفاده از طب سوزنی به تنهایی جهت ایجاد بی دردی جراحی مناسب نباشد.

مقایسه تاثیرms 222، اسانس گل میخک و فنوکسی اتانول بر برخی فاکتورهای خونی و بیوشیمیایی سرم ماهی کپور معمولی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1396
  نسیم اکبری   محمد راضی جلالی

در مطالعه حاضر اثر بیهوشی سه ماده ام اس 222 (تریکائین متان سولفونات )، اسانس میخک و فنوکسی اتانول بر برخی فاکتورهای خونی و آنزیم های سرمی ماهی کپور معمولی ارزیابی گردید. ابتدا با تجویز غلظت های افزایشی هر یک از داروهای بیهوشی، بهترین غلظت القای بیهوشی (القای بیهوشی در 3 دقیقه و بازگشت از بیهوشی در 5 دقیقه) و و نیز غلظت کشنده (lc50) در مورد هر یک از داروها مشخص گردید. سپس ماهی ها با غلظت های بدست آمده بیهوش شده و در زمان های0، 1، 12، 24 و 72 ساعت بعد از بیهوشی از ماهی ها خونگیری شده و پارامترهای خون شناسی شامل: هماتوکریت، میزان هموگلوبین، تعداد گلبول های قرمز و اندیس های گلبولی شامل: mcv,mch،mchc ، شمارش تام وتفریقی گلبول های سفید، بین تیمارها مقایسه گردید. همچنین سطح فعالیت آنزیم های سرمی شامل alp، ast، alt، ldh، نیز اندازه گیری شد و در بین گروه ها داده ها از نظر آماری تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که در بین سه داروی بیهوشی مورد استفاده ام اس 222 دارای بیشترین کارایی بوده و حاشیه امنیت بیشتری نیز داردو lc50 آن نیز بالاتر از بقیه بود. بیهوشی با ام اس 222، اسانس گل میخک و 2- فنوکسی اتانول در زمان های مورد بررسی تاثیری بر فاکتورهای خون شناسی اندازه گیری شده در این تحقیق ماهی کپور معمولی نداشت، هر چند اختلافات مختصری در برخی فاکتورها در تیمارها مشاهده گردید. همچنین این مواد بیهوشی تاثیر معنی داری بر آنزیم های سرمی فوق ماهی کپور معمولی نداشتند. لذا با توجه به نتایج تحقیق جاری، از هر سه داروی بیهوشی مورد مطالعه می توان در تحقیقات مربوط به بررسی فاکتورهای خونی و سرمی ماهی کپور معمولی استفاده نمود.

ارزیابی هیستوپاتولوژیک اثرات طب سوزنی بر ترمیم شکستگی استخوان زند زیرین در سگ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1391
  امید حسینی نژاد   صالح اسماعیل زاده

طب سوزنی از طریق تحریک اعصاب حسی محیطی و آزاد شدن نوروپپتیدهای موضعی و غیرموضعی بر ترمیم استخوان اثر می کند. هدف این مطالعه تجربی ارزیابی اثرات طب سوزنی بر ترمیم شکستگی استخوان زند زیرین سگ بود. در این تحقیق 12 قلاده سگ سالم به طور تصادفی و مساوی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. زند زیرین گروه آزمایش و کنترل با استفاده از اره ژیگلی بریده شد و سپس گروه آزمایش 10 روز پس از ایجاد برش برای مدت 10 روز و هربار به مدت 10 دقیقه تحت درمان طب سوزنی به روش الکتریکی قرار گرفتند. نمونه گیری جهت بررسی هیستوپاتولوژی در روزهای 45 و 90 از تمامی سگ ها انجام شد. طی این بررسی نمونه ها از نظر شاخص هایی همچون میزان سلول های آماسی، بافت غضروفی، بافت فیبروزه و رسوب کلاژن با رتبه های صفر،1 ،2 و3 ارزیابی و رتبه بندی شدند. به منظور ارزیابی اثر زمان و استفاده از طب سوزنی و اثر متقابل آن ها بر روند ترمیم استخوان و بافت از آنالیز واریانس با اندازه گیری تکراری استفاده گردید. این آنالیز نشان داد که زمان روی تغییرات موثر است (05/0>p) و اثر طب سوزنی و اثر متقابل آن ها از نظر آماری معنی دار نمی-باشد (05/0<p).

ارزیابی مقایسه ای تزریق لیدوکائین و ترامادول جهت بیحسی داخل وریدی ناحیه ای در گاو و اثرات آن ها برروی علائم حیاتی و پاسخ کورتیزول
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1391
  نیوشا جهانمردی   علی بنی ادم

به علت سهولت در انجام، نیاز به تجهیزات کم، قیمت پایین و کم بودن بروز عوارض جانبی، انجام روش های بی حسی ناحیه ای و ناحیه ای در نشخوارکنندگان نسبت به بی هوشی عمومی ترجیح دارد. این روش در دامپزشکی بسیار رایج است. از مزایای بی حسی ناحیه ای می-توان به امکان و تسهیل انجام جراحی های طولانی بر روی حیوان ایستاده، اجتناب از عوارض ناشی از خواباندن دام، هم چون نفخ در نشخوارکنندگان، فلجی عصب رادیال، بازگشت مواد غذایی و پنومونی استنشاقی اشاره کرد. هم چنین خطرات و پیامدهای بی هوشی در مورد بی حسی ناحیه ای مطرح نبوده و جراح می تواند بی حسی ناحیه ای را شخصاً و بدون نیاز به کمک انجام دهد. بسیاری از تکنیک های جراحی نظیر لاپاروتومی اکتشافی شکم، عمل سزارین، جراحی ناف، قطع شاخ، جراحی در ناحیه ی میان دو راه یا عمل اخته کردن را می توان با استفاده از بی حسی های ناحیه ای یا منطقه ای انجام داد. برخلاف روش های بی هوشی عمومی، در این روش ها گرسنه نگهداشتن و پرهیز غذایی حیوان از اهمیت کمتری برخوردار است (وصال، 1387). روش بی حسی ناحیه ای داخل وریدی را معمولاً برای ایجاد بی حسی در انتهای دست و پای گاو، نشخوارکنندگان کوچک و سگ بکار می گیرند. از این روش به صورت توأم با بی هوشی عمومی در گربه نیز استفاده شده است. بی حس نمودن پا ممکن است برای جراحی-هایی مثل پاکسازی آبسه های شدید پا، برداشت میخچه، قطع انگشت یا ترمیم پارگی ها صورت گیرد. مزایای روش بی حسی ناحیه ای داخل وریدی شامل، بی حسی کامل پا، کاهش خونریزی، نیاز به تنها یک تزریق، میزان کم لیدوکائین مورد نیاز و شروع سریع بی حسی می باشد. معایب این روش نیز شامل، نیاز به آشنایی کامل با آناتومی عروق درپا و عدم بی حسی عصبی علیرغم نفوذ درست به ورید می باشد (رضایی، 1386). داروی لیدوکائین هیدروکلراید رایج ترین دارویی است که در حیوانات اهلی به عنوان داروی بی حس کننده ی موضعی و ناحیه ای مورد استفاده قرار می گیرد. سایر داروهای بی حس کننده ی ناحیه ای از جمله بوپیواکائین و پروکائین نیزمورداستفاده قرار می گیرند ولی این داروها گران بوده و به طور بالقوه سمی تر هستند (رضایی، 1386). بدین ترتیب، محققین همواره در پی یافتن داروهای جدید برای ایجاد بی حسی مطلوب تر و مقرون به صرفه تر هستند. با توجه به این که اثرات بی دردی و ضد درد سیستمیک ترامادول در مطالعات متعدد به اثبات رسیده است، به نظر می رسد که استفاده از آن برای ایجاد بی حسی در هنگام جراحی استرس کمتری به حیوان وارد کند. ترامادول ، آنالوگ سنتزی کدئین محسوب شده که اثر آگونیستی ضعیفی بر گیرنده های مخدری میو (µ) دارد. علاوه بر اثر بر گیرنده های مخدر، ترامادول از یک طرف آزادسازی سروتونین را تسهیل می سازد و از طرف دیگر بازجذب عصبی نوراپی نفرین و سروتونین را مهار می کند. ترامادول بر خلاف ضد دردهای مخدری کلاسیک، همراه با عوارض جانبی از جمله دپرسیون تنفسی، یبوست، و وابستگی دارویی نبوده و از سوی دیگر در گروه داروهای تحت کنترل نبوده و اعتیاد به آن مطرح نیست (leppert وluczak ،2005). ترامادول برای درمان دردهای حاد و مزمن با شدت متوسط تا نسبتاً شدید بکار برده شده است. عمل کرد های شبه اپیوئیدی و ضددردی آن به خوبی شناخته شده و خصوصیات بی حسی ناحیه ای آن نیز اخیراً نشان داده شده است. مطالعات نشان داده اند که تجویز داخل وریدی ناحیه ای ترامادول، میزان درد را به دنبال تحریکات دردناک همراه با تجویز وریدی پروپوفول کاهش می دهد. هم چنین در انسان تزریق داخل جلدی ترامادول منجر به کاهش احساس درد ناشی از تحریک با سوزن، و احساس ناشی از سرما و لمس گردید. در مطالعه ای دیگرخصوصیات ضد دردی ناحیه ای ترامادول مشابه با اثر اندانسترون به منظور از بین بردن درد ناشی از تجویز پروپوفول گزارش شد. افزون بر ویژگی های ضد دردی، بررسی ها نشان داده اند که ترامادول در مطالعات تجربی بر روی رت ها دارای خواص ضد التهابی نیز می باشد (grond و sablotzki، 2004). علی رغم این که تجویز ترامادول در طول دو دهه گذشته در بیماران انسانی به میزان زیادی افزایش یافته وتا آنجا پیش رفته که امروزه بر طبق دستورالعمل های سازمان بهداشت جهانی به عنوان یک ضد درد موثر برای تسکین درد ناشی از سرطان در بیماران سرطانی مطرح است، اما مطالعات معدودی در مورد ترامادول و خصوصیات ضد دردی آن در دامپزشکی و برروی حیوانات صورت گرفته است. تجویز وریدی ترامادول اثر بی دردی مشابه با مورفین پس از عمل جراحی برداشتن رحم و تخمدان در سگ داشته است. از این دارو جهت ایجاد بی دردی اپیدورال در اسب استفاده شده است (وصال، 1387).هم چنین در مطالعه ای دیگر نشان داده شد که تجویز اپیدورال خلفی ترامادول باعث ایجاد بی حسی مناسب در گاوها شده، و طول مدت بی حسی، برای اعمال جراحی معمول و برطرف کردن درد در ناحیه میاندوراه مطلوب است (بنی آدم و همکاران، 2010). هم چنین در پژوهشی دیگر بر روی بیماران انسانی نشان داده شد که استفاده از ترامادول و لیدوکائین به روش بی حسی داخل وریدی ناحیه ای در هنگام عمل جراحی بر روی دست، بلوک سریع تر اعصاب حسی را سبب شده و در عین حال اثر لیدوکائین را به عنوان یک داروی بی حس کننده ی ناحیه ای بهبود می بخشد و باعث می گردد که بی حسی مورد نیاز برای بلوک اعصاب حسی در زمان کوتاه تری رخ دهد (acalovschi و همکاران، 2001). مطالعات مختلف نشان داده است که پاسخ کورتیزول، مهم ترین پارامتر ارزیابی استرس جهت تعیین میزان استرس وارد شده به دام در هنگام جراحی و ارزیابی کیفیت بی حسی ایجاد شده در مواردی همچون شاخ بری و اخته در گوساله ها می باشد (boesch و همکاران، 2008). بنابراین، هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات تزریق ترامادول و لیدوکائین جهت بی حسی داخل وریدی ناحیه ای در گاو بر روی علائم حیاتی و پاسخ کورتیزول خون و مقایسه خصوصیات ضد دردی ناحیه ای ترامادول و لیدوکائین با یکدیگر خواهد بود. بدین ترتیب، محققین این بررسی امیدوارند که تلاش آنها کمکی هر چند ناچیز به پیشرفت علم بی هوشی دامپزشکی و به ویژه تسکین آلام حیوانات کرده باشد.

مقایسه اثرات بی دردی حاصل از تحریک الکتریکی طب سوزنی و پنتازوسین متعاقب جراحی اواریوهیسترکتومی در سگ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1392
  نازنین سرمدی   هادی نداف

تخصصی بودن، ایمنیت بالا، هزینه ی پایین و عوارض جانبی کمتر نسبت به دیگر روش های درمانی و همچنین ایجاد بی دردی از امتیازات طب سوزنی به شمار می آید. هدف از این مطالعه اندازه گیری کورتیزول پلاسما به منظور مقایسه بی دردی حاصل از پنتازوسین با طب سوزنی الکتریکی متعاقب جراحی اواریوهیسترکتومی در سگ می باشد. در این مطالعه 8 قلاده سگ که از نظر بالینی سالم بودند به دو گروه طب سوزنی و پنتازوسین تقسیم شدند. پنتازوسین با دوز mg/kg3 بصورت داخل عضلانی تزریق گردید. در زمان های 10 و40 دقیقه پس از نصب آنژیوکت و در زمان های برش پوست، برداشت تخمدان دوم و آخرین بخیه ی پوست و 1، 3، 6، 12، 24 ساعت پس از جراحی خونگیری انجام شد. القا بی هوشی توسط تیوپنتال سدیم انجام شد و نگهداری بی هوشی با ایزوفلوران صورت گرفت. جراحی اواریوهیسترکتومی با روش استاندارد انجام شد. در گروه طب سوزنی از 30 دقیقه قبل از جراحی تا آخرین بخیه ی پوست تحت تحریکات طب سوزنی الکتریکی بودند. نمونه خون مشابه گروه پنتازوسین اخذ شد. مقادیر کورتیزول پلاسما با کیت الایزا اندازه گیری شد. الگوی تغییرات سطح پلاسمایی کورتیزول در زمان های مختلف بین دو گروه مشابه بوده و اختلاف معناداری نداشت (بجز 12 ساعت پس از عمل). بنابراین بنظر می رسد که بی دردی حاصل از الکترواکوپانکچر با پنتازوسین در جراحی اواریوهیسترکتومی مشابه باشد.

مقایسه اثرات بی دردی حاصل از تحریک الکتریکی طب سوزنی و پنتازوسین بر درد های حاصل از جراحی اواریوهیسترکتومی در سگ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1392
  لیلا جعفری   هادی نداف

طب سوزنی الکتریکی به سبب تأثیرگذاری رضایت بخش، ایمنیت بالا، در پی داشتن کمترین عوارض جانبی و همچنین نیاز به صرف هزینه ی پایین، انتخابی مناسب جهت ایجاد بی دردی برای جراحی به شمار می آید. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی رفتاری، به منظور مقایسه بی-دردی حاصل از اعمال تحریکات طب سوزنی الکتریکی با تجویز داروی پنتازوسین متعاقب جراحی اواریوهیسترکتومی در سگ می باشد. در این مطالعه تعداد 8 قلاده سگ ماده ی به ظاهر سالم در دو گروه طب سوزنی و پنتازوسین تقسیم شدند. تجویز پنتازوسین با دوز mg/kg3 به شکل عضلانی، 30 دقیقه پیش از آغاز جراحی صورت گرفت. در گروه طب سوزنی، از 30 دقیقه پیش از آغاز جراحی تا زمان قرار دادن آخرین بخیه ی پوست، تحریکات طب سوزنی الکتریکی ادامه داشت. انجام جراحی اوریوهیسترکتومی در هر دو گروه به شیوه ی مرسوم صورت گرفت. در هر حیوان بلافاصله پس از پایان جراحی، با استفاده از یک سیستم ارزیابی درد اختصاص یافته در زمان های 0، 15، 30، 45 و 60 دقیقه و 2، 3، 4، 5، 6، 8، 10، 12 و 24 ساعت پس از خارج کردن لوله ی نایی، ارزیابی درد صورت گرفت. در طی زمان های مختلف به جز در زمان 15 دقیقه، 6 و 12 ساعت، در سایر زمان ها اختلاف میان امتیازات دو گروه معنی دار نبود. با توجه به این نتایج شاید بتوان طب سوزنی را به عنوان جایگزینی برای داروی پنتازوسین در تسکین درد حاصل از جراحی در سگ معرفی نمود.

مقایسه اثر پیش بیهوشی های مختلف بر کیفیت بیهوشی با ترکیب کتامین- پروپوفول در سگ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1393
  نوید معزی   هادی نداف

در مطالعات گذشته، مزایای ترکیب کتامین- پروپوفول (کتوفول)، نسبت به هریک از داروها به تنهایی، اثبات شده است. این مطالعه ضمن ارزیابی امکان استفاده از کتوفول در سگ و در چهار رژیم مختلف بیهوشی، دوز مورد نیاز دارو برای هر رژیم را پیشنهاد می نماید. هر گروه از حیوانات، برای پیش بیهوشی، یکی از چهار رژیم: نرمال سالین، مدتومیدین، آسپرومازین و ترکیب آسپرومازین مرفین را دریافت نمودند. در مرحله اول القای، بیهوشی با کتوفول و با نسبت 1:1 انجام و پارامترهای میزان داروی مورد استفاده، کیفیت بیهوشی، آرامبخشی، القاء و ریکاوری، پاسخ به درد و زمان برگشت رفلکس بلع، بلندکردن سر، نشستن روی جناغ و ایستادن، در مرحله اول و تعداد ضربان قلب و تنفس، درجه حرارت بدن، فشارخون (مستقیم و غیرمستقیم)، نوار قلب، آنالیز گازهای خونی، درصد اشباع اکسیژن و میزان دی اکسید کربن بازدمی در یک ساعت بیهوشی با ایزوفلوران، در مرحله دوم بررسی شدند. دوز پیشنهادی برای گروه های چهارگانه به ترتیب 15/3 برای گروه سالین، 35/1 برای مدتومیدین، 70/1 برای آسپرومازین و 30/1 برای آسپرومازین- مرفین (برحسب میلی گرم/کیلوگرم) می باشد. ترکیب کتامین-پروپوفول با نسبت برابر در یک سرنگ، برای القای بیهوشی در سگ، در همه گروه ها با موفقیت انجام گردید و مشخص شد که انتخاب رژیم بیهوشی باید توسط جراح و یا متخصص بیهوشی و با توجه به وضعیت جسمانی حیوان کاندید بیهوشی انجام شود.

تکامل آزمایشگاهی فولیکول های تخمدان شیشه ای شده رت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1393
  عذرا یوسفوند   هادی نداف

یکی از اهداف شیشه ای سازی تخمدان، حفظ عملکرد بافت تخمدان و افزایش باروری است. هدف این مطالعه تکامل آزمایشگاهی فولیکول های تخمدان شیشه ای شده موش صحرایی بود. در این مطالعه از ده سر موش های صحرایی استفاده شد. تخمدان ها با روش انجماد شیشه ای با استفاده از اتیلن گلیکول و گلیسرول و ساکارز منجمد و با استفاده غلظت های نزولی ساکارز ذوب شدند. محیط کشت تخمدان ها tcm حاوی 4/0% bsa، iu/ml 5 hcg و µg/ml40 جنتامایسین بود. اثر iu/ml 5 pmsg و mg/ml 001/0 استرادیول بنزوآت در محیط های کشت بررسی شد. بعد از طی مدت کشت، اندازه، تعداد، میزان لاکتات دهیدروژناز، زنده مانی فولیکول ها و میزان هورمون های استروئیدی بررسی شد. تعداد فولیکول ها در گروه های منجمد و تازه به ترتیب 69/0 ± 5/13 و 65/0 ± 54/11 بود. تعداد فولیکول ها در تخمدان های منجمد به طور معنادار بالاتر از تخمدان های تازه بود(0391/0p=). تزریق pmsg اثر معناداری روی رشد فولیکولی در گروه های مختلف نداشت (3431/0p=). متوسط قطر فولیکول در گروه های منجمد و تازه به ترتیب 34/48 ± 9/844 و 34/48 ± 15/1218 میکرومتر بود. انجماد قطر و مساحت فولیکول ها را کاهش داد (0001/0p< ). تزریق pmsg تأثیری بر مساحت سطح مقطع فولیکول ها نداشت (4039/0p=). تزریق pmsg تأثیری بر قطر فولیکول نداشت (5037/0p=) سطوح لاکتات دهیدروژناز تحت تأثیر pmsg قرار نگرفت (7883/0p=). سطوح لاکتات دهیدروژناز تحت تأثیر انجماد قرار نگرفت (9531/0p=). متوسط سطوح استرادیول در نمونه های منجمد 37/9 ± 2/315 پیکوگرم در میلی لیتر و در نمونه های تازه 37/9 ± 6/303 پیکوگرم در میلی لیتر بود (3872/0p=). پس انجماد تأثیری بر میزان استرادیول تولیدی توسط بافت تخمدان نداشت (3872/0p=). تزریق pmsg تأثیر معناداری بر میزان استرادیول موجود در محیط داشت (0001/0p< ). غلظت پروژسترون در نمونه های منجمد و تازه مشابه بود (9647/0p=). ترریق pmsgتأثیری بر میزان تولید پروژسترون در محیط کشت نداشت (9706/0p=). زنده مانی فولیکول های در معرض قرار گرفته با pmsg تحت تأثیر انجماد قرار گرفت (006/0p=). در این مطالعه فولیکول های تخمدان موش صحرایی بعد از انجماد، عملکرد استروئیدوژنیک خود را حفظ کردند ولی قطر، مساحت و زنده مانی فولیکول ها بعد از انجماد کم تر از گروه های تازه بود.

مطالعه ی اثربخشی ژل غنی پلاکتی و نانوذرات هیدروکسی آپاتیت در روند ترمیم نقایص استخوانی با اندازه بحرانی در فک پایین سگ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1393
  علی رونق   صالح اسماعیل زاده

نانوهیدروکسی آپاتیت یک ماده استئوکنداکتیو بوده که اخیراً به عنوان پیوند استخوانی در برخی تحقیقات مورد استفاده قرارگرفته است. این ذرات به دلیل داشتن مزایایی نظیر خلوص بالاتر، داشتن ارتباط بیشتر با سلول های اطراف خود، بازجذب سریع تر و تعداد بیشتر مولکول ها در واحد سطح نسبت به هیدروکسی آپاتیت معمولی سرعت ترمیم استخوان را بیشتر افزایش می دهند. از طرف دیگر پلاسمای غنی از پلاکت نیز به عنوان منبع فاکتورهای استئواینداکتیو برای ترمیم استخوان مورد استفاده قرار می گیرد. بدین ترتیب مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی ترکیب نانوهیدروکسی آپاتیت و ژل غنی پلاکتی بر روند ترمیم نقایص استخوانی انجام گردید. برای این مطالعه 15 سگ نر در نظر گرفته شد. 6 نقیصه گرد به قطر 5 میلی متر در هر دوطرف فک پایین ایجاد گردید و سپس در هر نقیصه یکی از مواد زیر کار گذاشته شد: هیدروکسی آپاتیت معمولی، نانوهیدروکسی آپاتیت، ژل پلاکتی، ترکیب ژل پلاکتی و هیدروکسی آپاتیت و ترکیب نانوهیدروکسی آپاتیت و ژل پلاکتی. در نهایت یک نقیصه نیز به عنوان گروه کنترل خالی ماند. ارزیابی ترمیم نقیصه ها با اخذ رادیوگراف در روزهای 0، 7، 14، 21، 28، 35، 42، 49 و 56 و نیز با استفاده از روش هیستوپاتولوژیک در روزهای 14، 28 و 56 صورت گرفت. نتایج رادیولوژیک مشخص نمود که ترکیب نانوهیدروکسی آپاتیت و ژل پلاکتی بیشترین امتیاز ترمیم را در بین گروه های مختلف و در روزهای متفاوت کسب نموده است (به ترتیب 6/0، 1، 6/1، 2، 2/2 و 2/2 از 3)، اگر چه این تفاوت معنی دار نبوده است. همچنین ارزیابی هیستوپاتولوژی در روزهای متفاوت نشان داد تفاوت معنی داری میان گروه های مختلف در روزهای 14، 28 و 56 وجود ندارد، اما ترکیب نانوهیدروکسی آپاتیت و ژل پلاکتی بیشترین میانگین درصد ترمیم را در مقایسه با گروه های دیگر به-دست آورده است (به ترتیب 95/41، 04/45، 53/54). اگرچه نتایج حاصل از مطالعه حاضر نتوانست به صراحت از برتری اثر ترمیمی ترکیب نانوهیدروکسی آپاتیت در کنار ژل پلاکتی در نقیصه تجربی فک سگ دفاع نماید اما با توجه به وجود مشکلات احتمالی در فرآیند انجام این مطالعه از یک سو و نتایج مثبت به دست آمده از سایر مطالعات در رابطه با به کارگیری ژل پلاکتی در کنار هیدروکسی آپاتیت گرانوله از سوی دیگر، هم چنان احتمال نقش موثر ترکیب ژل پلاکتی و نانوهیدروکسی آپاتیت در روند ترمیم نقیصه های استخوانی مطرح است که برای بررسی این موضوع نیاز به انجام مطالعات بیشتر در سایر مدل های حیوانی می باشد.

استفاده از استخوانهای گوسفند و سگ در ترمیم شکستگیهای استخوان ران کبوتر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1379
  هادی نداف   سیف الله دهقانی

استخوان پرندگان دارای کرتکسی نازک است به این دلیل تثبیت داخلی را بخوبی نگهداری نمی کند بنابراین کاربرد بلاک های فلزی و پیچ را در پرندگان از اهمیت انداخته است. هم اکنون روشهای متفاوتی جهت تثبیت داخلی شناخته شده است که می توان از آن جمله به روش استفاده از مواد صناعی بصورت خمیر و یا پین داخل مدولاری اشاره نمود. هدف از این بررسی کاربرد پین های استخوانی تهیه شده از استخوان گوسفند و سگ در کبوتر به روش درون بر ‏‎(in lay)‎‏ بوده است.