نام پژوهشگر: احمدرضا محمدنیا
عقیل علی دوستی شهرکی ناصر شمس اسفند آبادی
cxcr1 و cxcr2 اوّلین رسپتور های کموکاینی بودند که کشف شدند. این رسپتور ها تنها رسپتور های شناخته شده در پستانداران برای کموکاین های elr+cxc شامل اینترلوکین 8 هستند و برای کنترل فعّالیّت نوتروفیل توسط کموکاین ها دارای اهمیّت هستند. در این مطالعه برای بررسی پلی مورفیسم ژن کد کننده cxcr1 و ارتباط آن با بروز ورم پستان در گاو های هولشتاین ایران از 350 رأس گاو شیری با عوامل مدیریتی و تغذیه ای یکسان نمونه خون گرفته شد. همچنین اطلاعات کامل در مورد تعداد شکم زایش و تعداد موارد ابتلا به ورم پستان با انجام مطالعه گذشته نگر و بررسی سوابق بایگانی شده، بدست آمد. dna از خون با استفاده از روش salting out استخراج شد و با استفاده از پرایمر های طراحی شده، ژن کد کننده رسپتور cxcr1 در یک قطعه 490 بازی از طریق pcr تکثیر شد. محصول pcr پس از تأیید توسط الکتروفورز تعیین توالی شد. نتایج بیانگر وجود یک جهش در g به c در ناحیه 777 ژن کدکننده cxcr1 بود. نتایج حاصل از بررسی آماری نشان دادند که میانگین بروز ورم پستان بالینی در هر دوره شیرواری در گاو هایی که ژنوتیپ gg از ژن کد کننده cxcr1 را داشته اند به طور معنی داری (p=0.02) کمتر از گاو هایی بوده است که دارای ژنوتیپ cc از ژن مورد نظر بوده اند اما بروز ورم پستان بالینی بین گاو هایی که دارای ژنوتیپgc بودند با گاو هایی که ژنوتیپ gg یا cc را داشتند تفاوت معنی داری نداشت. موتاسیون ناحیه 777 از ژن cxcr1 در بخشی از این ژن قرار گرفته است که در کد کردن بخش درون سلولی cxcr1 نقش دارد. این بخش درون سلولی در سیگنال دهی داخل سلول، تغییر شکل سلولی و کموتاکسی دخیل است. بنابراین جهش شناسایی شده در ناحیه 777 از ژن cxcr1 احتمالا از طریق تغییر ترکیب آمینواسیدی و ساختمان پروتئینی بخش درون سلولی این رسپتور در بروز ورم پستان بالینی نقش دارد. اثر قابل توجه و معنی دار جهش مذکور بر بروز ورم پستان بالینی، قابلیت استفاده از ژن کد کننده cxcr1 را به منظور اصلاح نژاد مولکولی در جهت ایجاد مقاومت ذاتی به ورم پستان بالینی در گاو های شیری را به اثبات می رساند و بازکننده راهی به منظور کاهش زیان های اقتصادی حاصل از این بیماری خواهد بود.
عباس پناهنده شهرکی ناصر شمس اسفند آبادی
اینترلوکین 8 به عنوان یکی از اعضای کموکاین های خانواده cxc elr+ نقش مهمی در القای مهاجرت نوترفیل ها و همچنین سایر عملکرد های مربوط به آن نظیر تقویت فاگوسیتوز، واکنش تولید گونه های اکسیژن و همچنین تنظیم حیات سلولی دارا می باشد. در این مطالعه برای بررسی پلی موریسم ژن کد کننده اینتر لوکین 8 و ارتباط آن با بروز ورم پستان در گاو های هولشتاین ایران از 350 رأس گاو شیری با عوامل مدیریتی و تغذیه ای یکسان نمونه خون گرفته شد همچنین اطلاعات کامل در مورد تعداد شکم زایش و تعداد موارد ابتلا به ورم پستان با انجام مطالعه گذشته نگر و بررسی سوابق بایگانی شده به دست آمد. dna از خون با استفاده از روش salting out استخراج شد و با استفاده از پرایمر های طراحی شده، ژن کد کننده اینترلوکین 8 از طریق pcr تکثیر شد. محصول pcr پس از تأیید توسط الکتروفورز تعیین توالی شد. نتایج بیانگر وجود یک جهش a به g در ناحیه 2647 از ژن اینترلوکین 8 و در ناحیه اگزون 4 می باشد. نتایج حاصل از بررسی آماری نشان دادند که میانگین بروز ورم پستان بالینی در هر دوره شیرواری در گاو هایی که ژنوتیپ aa را داشتند به طور معنی داری (p=0.01) کمتر از گاو هایی بوده است که دارای ژنوتیپ gg از ژن مور نظر بوده اند. ناحیه 2647 از ژن اینترلوکین 8 در دایمریزاسیون اینتر لوکین 8 نقش دارد. مشخص شده است که این اینترلوکین در فرم دایمر خود با قدرت بیشتری رسپتورها را تحریک می کند و سیگنال درون سلولی قوی تر و پاسخ بیشتری نسبت به فرم مونومر ایجاد می کند. اثر قابل توجه و معنی دار جهش مذکور بر بروز ورم پستان بالینی قابلیت استفاده از ژن کد کننده اینترلوکین 8 را به منظور اصلاح نژاد مولکولی در جهت ایجاد مقاومت ذاتی به ورم پستان بالینی در گاو شیری را به اثبات می رساند و باز کننده راهی به منظور کاهش زیان های اقتصادی حاصل از این بیماری خواهد بود.
شیما خلیلی فرد احمدرضا محمدنیا
از گرافتهای استخوانی برای تسریع التیام در مواردی مانند استئوتومی ها، شکستگی های چند قطعه ای، و نئو پلازی و کیست استخوانی استفاده می شود. گرافت ها غنی از سلول های استخوان ساز و مواد القا کننده استخوان سازی هستند و همچنین بستری جهت رشد عروق و استخوان مهیا می کنند. از اتوگراف به فراوانی استفاده می شود ولی میزان برداشت از استخوان خودی محدودیت دارد از این رو از مواد جایگزین اتوگراف مثل الوگراف و زنوگراف استفاده می شود. در مطالعه ی حاضر هدف مقایسه ی اثر ترمیمی زنوگراف تهیه شده از صفحه رشد گوساله جنینی با زنوگراف تهیه شده از صفحه رشد گوساله جنینی به همراه مرجان دریایی در خرگوش است. در این مطالعه از 8 عدد خرگوش سفید بومی 5/1 ساله و با وزن تقریبی 2 کیلوگرم استفاده شد. قطعه استخوانی به شکل طولی و به اندازه دو برابر عرض استخوان رادیوس برداشته شد و در 4 مورد، نقیصه ی استخوانی با مرجان و در 4 مورد، با پودر صفحه رشد و مرجان پر شد. ارزیابی رادیوگرافی در روزهای 14 و 28 و 42 و 56 از لحاظ میزان جوش خوردگی، فعالیت استخوان سازی و دوباره شکل پذیری انجام گرفت و مورد بررسی آماری قرار گرفت. همچنین از نظر فعالیت آنزیمی آلکالین فسفاتاز قلیایی نیز بررسی و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. این مطالعه نشان داد که از نظر رادیولوژیکی در هفته ی دوم در بازآرایی(remodeling) استخوان تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد (p>0.05). در روز 28 نیز اختلاف معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد(p>0.05). در روز 42 پیشرفت التیام گروه مرجان بسیار بیشتر بوده و از نظر شکل گیری استخوان و جوش خوردگی بین دو گروه اختلاف معنی دار مشاهده شد (p<0.05). در روز 56 نیز بین دو گروه اختلاف معنی داری از نظر شکل گیری استخوان و جوش خوردگی بین دو گروه مشاهده نشد (p>0.05). در بررسی بیوشیمایی این تحقیق در گروه مرجان و پودر فقط در هفته ی دوم افزایش معنی دار آنزیم آلکالین فسفاتاز مشاهده شد و پس از هفته ی دوم مقدار آنزیم کاهش یافته و به حد طبیعی بازگشته است و در گروه مرجان تفاوت معنی دار به صورت افزایشی در هفته های 2و4و6و8 مشاهده شده است که علت آن تسریع روند التیام در گروه مرجان و پودر بوده است که فعالیت آنزیم، سریع تر به پایان رسیده است.
پروشات افلاکی سورشجانی احمدرضا محمدنیا
لنگش از بیماری های مهم و سبب ضررهای اقتصادی و نیز دلیل اختلال در آسایش در گله های گاو شیری است. لنگش سبب تغییر رفتار طبیعی حیوان شده و بر این اساس اسکورهای مختلف حرکتی برای تشخیص آن به وجود آمده است از جمله manson & leaver ، sprecher و cook. دراین مطالعه، گاوداری صنعتی با 1300 راس گاو دوشا در منطقه شهرکرد انتخاب و در فواصل 3 ماهه(شهریور، آذر و اسفند) در این گاوداری به 300 راس گاوی که به صورت تصادفی انتخاب می شدند، اسکور حرکتی توسط 2 نفر به صورت مجزا داده شد. فرد اول براساس اسکور 5 نقطه ای اسپریچر و فرد دوم براساس اسکور 4 نقطه ای کوک گاوها را اسکور دادند. در روش اسپریچر، اسکورهای 3، 4 و 5 و در روش کوک، اسکورهای 3 و 4 لنگ طبقه بندی شدند. از بخش آمار گاوداری اطلاعات مربوط به تولید شیر، تعداد سلول های پیکری، اسکور بدنی ، تعداد شکم زایش و تعداد روز شیردهی دریافت و بعد آنالیز آماری با استفاده از نرم افزارهای sigmastat وspss و آزمون های آماری t و آزمون آنالیز واریانس 1 طرفه(one way anova) انجام شد. p <0/05 به عنوان سطح معنی داری اختلافات در نظر گرفته شد. نتایج نشان دادکه. در روش کوک، تولید شیر در گاوهای لنگ کمتر از گاوهای غیر لنگ بود اما اختلاف معنی دار نبود(t-student test, p>0.05). در در روش کوک میانگین اسکور حرکتی در گاوهای متوسط و پرتولید کمتر از گاوهای کم تولید بود که این اختلاف از نظر آماری معنی داشت(one way anova on rank, p<0.05). در روش اسپریچر، تعداد سلول های پیکری گاو لنگ از غیر لنگ بیشتر بود هر چند اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود(one way anova on rank, p>0.05). میانگین اسکور حرکتی، در روش اسپریچر در تعداد سلول های پیکری غیر قابل قبول بیشتر از قابل قبول و بحرانی بود هر چند اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود(one way anova on rank, p>0.05). در روش کوک نیز در تعداد سلول های پیکری غیر قابل قبول و بحرانی، میانگین اسکور حرکتی بیشتر از قابل قبول و نیز غیر قابل قبول بیشتر از بحرانی بود و اختلاف نیز معنی داشت(one way anova on rank, p<0.05). در هر دو روش اسکور بدنی گاوهای لنگ کمتر از گاوهای غیر لنگ بود که این اختلاف نیز معنی دار بود(t-student test, p<0.05). در روش کوک، به جز در اسکور 1 با افزایش اسکور حرکتی،اسکور بدنی کاهش می یافت که اختلاف معنی دار نبود(one way anova on rank, p>0.05). در روش کوک میانگین اسکور حرکتی در گاوهای لاغر بیشتر از متوسط و نیز متوسط بیشتر از چاق بود که رابطه فوق معنی آماری داشت(one way anova on rank, p<0.05). در هر دو روش، میانگین تعداد شکم زایش در گاوهای لنگ بیشتر از غیر لنگ بود و این اختلاف معنی دار بود(t-student test, p<0.05). در هر دو سیستم میانگین اسکور حرکتی با افزایش تعداد شکم زایش، افزایش می یافت که در بعضی جاها اختلاف آماری بود(one way anova on rank, p<0.05). در روش کوک تعداد روزهای شیردهی در گاوهای لنگ بیشتر از غیر لنگ بود ولی اختلاف آماری نبود. در مجموع روش اسکوردهی کوک روش بهتری برای تشخیص لنگش می باشد.
کیمیا رییس زاده دهکردی محمد شادخواست
محتوای آب بافت شاخی سم یکی از مولفه های نرمی سم است و این نرم شده گی ها، یکی از مولفه های حساسیت سم به عوارض گوناگون از جمله بروز زخم های پنجه، کف و پاشنه در سم می باشد. استفاده از حمام سم باعث ایجاد سختی بافت شاخی و ضد عفونی نمودن سم ها از اجرام مختلف می شود. فرمالین و سولفات مس دو ماده شناخته شده مورد استفاده در حمام سم می باشند که تاثیراتی بر میزان سختی بافت شاخی سم دارند. در مطالعه ی حال حاضر به بررسی تاثیر این دو ماده بر محتوای رطوبت بافت شاخی سم در محیط آزمایشگاه پرداخته خواهد شد. 30جفت اندام حرکتی قدامی حاصل از 30 راس گاو نر 6ماه تا 2 سال نژاد هولشتاین از کشتارگاه منطقه جمع آوری شد و در زمان حداقل 3 ساعت در دمای کمتر از 20 درجه سانتیگراد به بخش جراحی دانشکده دامپزشکی ارجاع داده شد. هر جفت اندام به صورت جداگانه و در پاکت پلاستیک در بسته منتقل و سپس طبق یافته های آناتومیکی، چپ و راست بودن اندامها مشخص شد. اندام چپ در 30 گاو، گروه درمان درنظر گرفته شد، به این صورت که انگشت داخلی در همه اندام ها در فرمالین 5% و انگشت خارجی در سولفات مس 5% قرار گرفت. زمان غوطه وری 30 دقیقه و به صورت هم زمان انجام گرفت. اندام راست 15 گاو به عنوان گروه کنترل مثبت در نظر گرفته شد به این صورت که دو انگشت داخلی و خارجی به مدت 30 دقیقه در آب معمولی قرار داده شد و اندام راست 15 گاو دیگر به عنوان کنترل منفی، در هیچ محلولی قرار نگرفت. پس از آن از هر انگشت از سه ناحیه ی پنجه، کف و پاشنه به کمک ترفن جراحی 8 میلیمتری و دریل با دور کم، نمونه ها برداشت شد سپس نمونه ها در ظرف مخصوص نمونه گیری در مدت زمان حداقل به آزمایشگاه منتقل گردید و بعد از وزن کردن نمونه ها در زمان صفر در اون 102 درجه سانتیگراد قرار گرفت. هر 24 ساعت نمونه ها مجدد وزن کشی شد تا اختلاف دو وزن آخر برای هر نمونه کمتر از 04/0گرم شد. پس از جمع آوری کلیه ی اطلاعات وزن همه ی نمونه ها بر حسب کوچکترین وزن که برابر 5/0 گرم بود استاندارد شد پس از آن آنالیز آماری با کمک نرم افزار آماری sigma stat و استفاده از آزمون three way analysis of variance انجام گرفت در این آزمون، گروه ها، زمان و درمان به عنوان سه فاکتور در نظر گرفته شد و تغییر مقادیر به عنوان داده در هر یک از فاکتورها مورد ارزیابی قرار گرفت. در این مطالعه p<0.05 به عنوان سطح معنی دار قلمداد شد. آزمون holm-sidak method به عنوان آزمون تکمیلی برای ارزیابی اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان دهده این موضوع است که تفاوت معنی داری بین میزان رطوبت تمامی نمونه ها از زمان صفر تا 72 وجود دارد (p<0.05). همچنین تفاوت معنی داری بین نواحی مختلف سم در هرسه زمان مشاهده شد (p<0.05). سخت شدن نسبی سم در حمام فرمالین و سولفات مس یکی از نتایج بدست آمده از این تحقیق است که با توجه به یافته های کنونی، به نظر می رسد با افزایش زمان آزمایش، شاهد نتایج واضح تری خواهیم بود.
پریسا رییسی دهکردی عبدالناصر محبی
لنگش یکی از معضلات جهانی صنعت پرورش گاو شیری است که سبب تحمیل هزینه های سنگین به تولیدکنندگان می شود. این بیماری پس از ورم پستان و بیماری های تولید مثلی به عنوان سومین عامل مسبب زیان های اقتصادی در صنعت گاوداری مطرح است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تغییرات احتمالی فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز استخوانی در گاوهای مبتلا به لنگش است. مطالعه حاضر بر روی 100 راس گاو مبتلا به دو بیماری سردسته بیماری های بافت شاخی سم ( زخم کف سم و جراحات خط سفید) انجام شد. نمونه خون با استفاده از ونوجکت حاوی هپارین از ورید دم گرفته شد. متناظر با مشخصات سنی و تعداد شکم زایش دام های مبتلا به لنگش، از گاوهای سالم گله نیز به عنوان کنترل خونگیری به عمل آمد. دام های بیمار مراحل درمانی خود را طبق روش های معمول درمان گذرانده و پس از یک ماه ضمن ثبت وضعیت اتدام حرکتی و بهبودی دام، از گاوهای مبتلا مجددا خونگیری به عمل آمد. آنزیم های balp، astو ggt اندازه گیری شدند. طبق نتایج به دست آمده،اختلاف معنی داری در فعالیت پلاسمایی آنزیم آلکالین فسفاتاز استخوانی گاوهای مبتلا به زخم کف سم در هنگام تشخیص اولیه در مقایسه با گاوهای سالم مشاهده شد. اختلاف مقادیر این آنزیم در گاوهای مبتلا به زخم کف سم به ترتیب با شکم زایش 2و1، 4و3، 6و5 و بالاتر از 7 ؛ در سطوح 066/0 > p، 001/0 > p،009/0 > pو در سطح 023/0 > pمعنی دار بود. اختلاف معنی داری در فعالیت پلاسمایی balp در گاوهای مبتلا به بیماری خط سفید نسبت به گاوهای سالم مشاهده نشد. ارتباط آماری مستقیمی بین میزان فعالیت پلاسمایی balp در گاوهای مبتلا به زخم کف سم با تعداد نوحی درگیر سم با ضریب اطمینان 001/0 > p و شیب خط 623/0 r= مشاهده شد.
پریسا هاشمی فرد دهکردی عبدالناصر محبی
لنگش در گاوهای شیری، از عوامل عمده کاهش تولید و زیان های اقتصادی صنعت دامپروری محسوب می شود. استفاده از حمام سم به عنوان روشی کارآمد جهت مقابله با بروز و جلوگیری از پیشرفت عفونت های سم در گله های گاو شیری مطرح است. امروزه فرمالین به عنوان ماده ضدعفونی کننده انتخابی در حمام سم مطرح است. فرمالین علاوه بر اثرات ضد میکروبی، سبب ضخیم شدن استراتوم کورنئوم می شود و از این طریق امکان نفوذ آنزیم های پروتئولیتیک باکتری ها را به بافت های حساس محدود می نماید. هدف از این مطالعه ارزیابی غلظت فرمالین حمام سم، متعاقب عبور تعداد مختلفی از گاوهای شیری است. مطالعه حاضر در گاوداری صنعتی با 2500 راس گاو شیری انجام شد.در ابتدا با استفاده از فرمالین تجاری 37 درصد، غلظت محلول استحمام 4 درصد تهیه شد. سپس نمونه ها از محلول فرمالین موجود در حمام سم، قبل از عبور گاوها و بلافاصله بعد از عبور هر 50 راس گاو تا هنگام پایان استحمام و یا تعویض محلول شست و شو، برداشت شد. غلظت فرمالین در نمونه ها با روش اسپکتروفتومتری اندازه گیری شد. اساس این روش واکنش فرمالین با فنیل هیدرازین در حضور فروسیانید پتاسیم و در محیط قلیایی است. پس از جمع آوری اطلاعات داده ها با استفاده از نرم افزار آماری sigmastat مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از آن میانگین های غلظت فرمالین متعاقب عبور هر دسته 50 راسی از گاوها از حمام فرمالین با استفاده از روش آنالیز واریانس یک طرفه (one way anova) با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفتند. در مطالعه حاضر میانگین غلظت فرمالین پس از عبور 200 راس گاو از حمام سم روباز و یا مسقف به کمتر از 2% رسید و حداقل غلظت موثر فرمالین دو درصد ذکر شده است. دمای منطقه در دفعات مختلف نمونه گیری بین 27 تا 33 درجه سانتی گراد در تغییر بود. مقایسه آماری غلظت فرمالین در نمونه های اخذ شده در درجه حرارت های مختلف، اختلاف معنی داری را نشان نداد. تاثیر زمان نیز بر میزان فرمالین حمام سم، بدون عبور گاوها نشان دهنده عدم تغییر معنی دار غلظت فرمالین پس از گذشت 60 دقیقه از آماده سازی حمام می باشد. چنین به نظر می رسد که در شرایط انجام این مطالعه، عوامل محیطی تاثیر چندانی بر غلظت فرمالین حمام سم نداشته اند و در این زمینه تنها تعداد گاوهای عبوری واجد نقش تعیین کننده بوده است.
مرضیه مهدیزاده پژمان میرشکرایی
یکی از بهترین ابزارهای مدیریتی، دادن اسکور بدنی است که برای تولید کنندگان به عنوان عاملی برای تولید، ارزیابی سلامت و وضعیت غذایی قلمداد می شود. این روش کمک می کند تا یک گروه یا گله گاو از نظر ذخایر بدن به ویژه چربی و ماهیچه ارزیابی شود. اسکور بدنی در تمام مراحل چرخه تولید، تغذیه و مدیریت ممکن است تغییر کند. اسکور بدنی هر گاو، نشان دهنده قابلیت تولید شیر، تولیدمثل و طول عمر اقتصادی گاو در گله می باشد. تشخیص و اسکور بدنی شاخصی برای بررسی مقدار انرژی ذخیره شده در بدن است و تغییرات آن در مراحل متفاوت شیرواری دیده می شود. به طور معمول گاوهای تازه زا که در اوج تولید شیر هستند به دلیل تعادل منفی انرژی دچار کاهش وزن می شوند. این در حالی است که گاوهایی که در اواخر دوره شیردهی هستند و گاوهای خشک در تعادل مثبت انرژی بوده و وزن آنها افزایش می یابد. اسکور بدنی مناسب برای حفظ سلامت و بهبود تولید شیر و تولیدمثل ضروری است. تولید شیر گاوهای لاغری که اسکور بدنی آنها پایین است، بیش از اندازه کاهش می یابد. گاوهای بسیار چاق هم دچار سخت زایی، کبد چرب، مشکلات تولیدمثلی و اختلالات متابولیکی می شوند.در این بررسی سعی بر این شد که تاثیرات اسکور بدنی بر میزان تولید شیر، برخی فاکتور های تولید مثلی و بروز برخی بیماری های تولیدمثلی در گاوداری صنعتی در استان چهارمحال و بختیاری ارزیابی شود. تمامی گاو های تحت بررسی در سه مرحله ی قبل از خشکی، بعد از زایش و تلقیح اول به روش اسکور دهی پنج نقطه ای اسکور داده شدند و شاخصهای مورد مطالعه مورد آنالیز و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس آزمایشات انجام شده متوجه شدیم که اسکور بدنی در زمان خشکی بر تعداد تلقیح موثر، وضعیت رحم، شیر تصحیح شده و... می تواند تاثیرگذار باشد.
زهرا قربانی احمدرضا محمدنیا
لنگش یکی از مهم ترین مشکلات صنایع دامپروری بوده که زیان های اقتصادی زیادی را بر دامدار تحمیل می کند. لنگش یک ضایعه چند علیتی است که تحت تأثیر فاکتورهایی از قبیل شرایط نگهداری، مدیریت دامپروری، تغذیه، فاکتورهای فردی، شرایط آب و هوایی، میزان تولید و همچنین وجود اجرام بیماری زا در منطقه می باشد و بر این اساس فراوانی بیماری های مختلف منجر به لنگش در گزارش های مختلف متفاوت است. از جمله این بیماری ها درماتیت انگشتی است که یک بیماری زخم شونده است و عامل ایجاد آن، اسپیروکت تریپونما می باشد. از طرف دیگر یکی از مهم ترین عوامل لنگش گاو شیری، زخم کف سم است و معمولاً به دنبال لامینایتیس بروز می کند ولی علیرغم اینکه این عارضه جزء بیماری های غیر عفونی سم گاوهای شیری محسوب می شود، این فرضیه وجود دارد که عوامل درماتیت انگشتی با نفوذی که به بافت کوریوم دارند و یا به صورت ثانویه از محیط به زخم راه یافته و در گسترش و یا پایداری زخم موثرند. مطالعه ی حاضر در یک گله ی شیری صنعتی با 1400 رأس گاو شیروار در استان چهارمحال و بختیاری و یک گله ی صنعتی دیگر با تعداد 300 رأس دام شیروار در اصفهان انجام شد. گله های مذکور دارای برنامه مراقبت از سم بودند و تمامی جراحات اندام حرکتی در این گله به دقت ثبت می گردید. از تعداد 33 جراحت در ناحیه ی چهار سم نمونه های بافتی گرفته شد و در داخل یخ نگهداری و در زمان کمتر از 4 ساعت به آزمایشگاه ارجاع داده شد. محل جراحت قبل از نمونه برداری توسط آب مقطر شستشو داده شد و نمونه برداری توسط پنس استریل از لایه های زیرین بافت شاخی و از مرکز زخم انجام شد. پس از استخراج dna و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی در یک برنامه ی سیکل حرارتی، تکثیر ژنوم مورد نظر به واسطه ی روش آشیانه ای واکنش زنجیره ای پلیمراز (nested pcr) صورت گرفت. نتیجه ی آزمایش نشان دهنده ی حضور باکتری تریپونما در 14 نمونه از نمونه های زخم کف سم مورد نظر بود. این نتیجه می تواند تائید کننده ی این فرضیه باشد که عوامل درماتیت انگشتی از طریق نفوذ به بافت کوریوم بر جراحت زخم کف سم موثرند و یا اینکه، این آلودگی خارجی بوده و به صورت ثانویه با این جراحات همراه شده اند که در هر دو صورت به عنوان یک ریسک فاکتور مطرح بوده و می تواند بر گسترش زخم و یا پایداری آن موثر باشد.
کمیل مشایخی احمدرضا محمدنیا
عفونت مایکوباکتریوم اویوم پاراتوبرکولوزیس یا بیماری یون یک عفونت پیشرونده ی مزمن در نشخوارکنندگان محسوب می شود. این بیماری توسط یک باکتری اسید فست به نام مایکوباکتریوم اویوم تحت گونه ی پاراتوبرکولوزیس ایجاد می شود. شکل بالینی این بیماری باعث اسهال مزمن، لاغری، ضعف و نهایتا مرگ می گردد. در شکل تحت بالینی هم باعث کاهش وزن پیشرونده، کاهش تولید شیر، کاهش ارزش لاشه و حذف زود هنگام می شود. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر عفونت مایکوباکتریوم پاراتوبرکولوزیس بر روی شاخص های سلامت (جفت ماندگی، متریت، ورم پستان، جابجایی شیردان، تب شیر ، حذف، لنگش، زخم کف سم، بیماری خط سفید و فلگمون)، تولید (تولیدشیر در 305 روز در دوره شیرواری پیشین و کنونی) و تولید مثل (تعداد زایش، وضعیت ابستنی در 150 روز پس از زایش و روزهای باز) در یک گاوداری صنعتی می باشد. جهت بررسی وضعیت عفونت مایکوباکتریوم پاراتوبرکلوزیس از تست الایزا استفاده گردید. داده های مربوط به دو دوره شیرواری کنونی و پیشین 1700 راس گاو در طی سال های 1389 تا 1392 ، ثبت و مورد ارزیابی قرار گرفت. این داده ها با استفاده از نرم افزار sas ویراست 9.2 و به روش های chi-square , logistic regression ، t test و survival analysis انجام شد و نتایج با میزان (p < 0.05) معنی دار تلقی گردید. در این مطالعه اثر مایکوباکتریوم پاراتوبرکلوزیس بر آبستنی در 150 روز شیرواری و تولید شیر 305 روز در دوره شیرواری کنونی، حذف و جفت ماندگی معنی دار بود ولی بر تولید شیر 305 روز دوره شیرواری پیشین، روزهای باز، ورم پستان، تب شیر، زخم کف سم و فلگمون معنی دار نبود. همچنین در دام های آلوده موارد وقوع جابجایی شیردان، متریت، لنگش و بیماری خط سفید به طور معنی داری کمتر از دام های سالم بود.
فهیمه محمدی محمد عزیززاده
لنگش تظاهر بالینی طیف وسیعی از بیماری¬هاست که در مجموع 43 علت و بیش از 80 خطر بالقوه برای آن مشخص شده است. به اعتقاد بسیاری از صاحب¬نظران، لنگش از لحاظ وارد نمودن خسارات اقتصادی پس از ناباروری و ورم پستان در رده¬ی سوم قرار دارد. خسارات اقتصادی لنگش عمدتاً به علت عوارض ناشی از آن و نه به واسطه¬ی هزینه¬ی درمان لنگش به دامدار تحمیل می¬شود. حذف، خروج گاو از گله به دلیل فروش، کشتار و یا مرگ است. اصطلاح حذف به تمام گاوهایی که گله را ترک می¬کنند بدون در نظر گرفتن مقصد یا شرایط آن¬ها در هنگام خروج از گله اشاره می¬کند. شناخت مهم¬ترین دلایلی که موجب می¬شود گاوها در طول سال گله را ترک کنند، ابزار مهمی برای تعیین و شناسایی مشکلات و ضعف مدیریتی می¬باشد. جهت انجام این مطالعه کلیه¬ی زایمان¬هایی که در بازه¬ی زمانی مرداد ماه 1389 تا مرداد ماه 1390 در مدت 12 ماه رخ داده بود استخراج شد. مجموعاً 1461 رأس دام وارد مطالعه شد. کلیه¬ی این دام¬ها تا زایمان بعدی یا حذف (در مورد گاوهایی که قبل از زایمان بعدی از گله خارج شدند) مورد پیگیری قرار گرفتند. برای هر دام، فصل زایش، شکم زایش، متوسط تولید شیر در 90 روز ابتدای شیرواری، وضعیت ابتلا به لنگش (ابتلا یا عدم ابتلا)، نوع جراحت و انگشت یا انگشتان درگیر ثبت شد. ابتدا رابطه¬ی هریک از متغیرهای مستقل مورد مطالعه (شکم زایش، میزان تولید شیر، فصل زایش و وضعیت لنگش) با حذف (متغیر وابسته) توسط تست chi-square مورد ارزیابی قرار گرفت. متغیرهایی که در این آنالیز تک متغیره با p<0.2 با حذف رابطه نشان دادند وارد مدل رگرسیون لوجستیک (آنالیز چند متغیره) شدند. رابطه نوع جراحات منجر به لنگش با حذف توسط آزمون کای مربع (chi-square test) و تست دقیق فیشر (fischer exact test) مورد ارزیابی قرار گرفت. از مجموع 1461 رأس گاو شیری مورد مطالعه، 286 رأس (6/19%) در فاصله زایش تا زایمان بعدی یا حذف، حداقل یک بار مبتلا به لنگش شدند. همچنین 398 رأس گاو (2/27%) در این فاصله حذف شدند. میزان حذف در گاوهای مبتلا به لنگش 1/31% (89 رأس از 286 رأس گاو) و در گاوهایی که در این دوره به لنگش مبتلا نشدند 3/26% (309 رأس از 1175 رأس گاو) بود. با این وجود در آنالیز رگرسیون لوجستیک، ابتلا به لنگش و فصل زایش رابطه معنی¬داری با میزان حذف نداشتند و تنها شکم زایش و میزان تولید شیر 90 روز اول پس از زایش رابطه معنی¬داری با حذف نشان دادند به¬طوری¬که افزایش تولید شیر به¬طور معنی¬داری شانس حذف را کاهش داد و افزایش شکم زایش سبب افزایش معنی¬دار شانس حذف شد (p≤0.001). بررسی رابطه نوع جراحات منجر به لنگش با حذف نشان داد که میزان حذف در دام¬هایی که به زخم پاشنه مبتلا شده بودند به طور معنی¬داری بیشتر از آن¬هایی بود که به این عارضه مبتلا نشده بودند. سایر جراحات اثر معنی¬داری بر حذف نشان ندادند. با وجود گزارش¬های متعدد جهانی در مورد نقش لنگش در حذف گاو شیری عدم ایفای نقش در مطالعه¬ی حاضر، ممکن است حاصل وجود برنامه¬ی مراقبت از سم بسیار جدی در طول دوره طولانی در این گاوداری باشد.
مایده شاهرخی احمدرضا محمدنیا
چکیده ندارد.
لیلی صابرین بروجنی احمدرضا محمدنیا
چکیده ندارد.
احسان عالی سعید حبیبیان
چکیده ندارد.
سمانه آذرپژوه احمدرضا محمدنیا
چکیده ندارد.
محمد زمانی احمد محمودی احمدرضا محمدنیا
چکیده ندارد.
حسن اثنی عشری احمدرضا محمدنیا
از آنجاییکه داروهای بیهوشی اثرات مختلفی بر روی حیوانات مختلف دارند و با توجه به اینکه گوسفند به عنوان یک مدل تحقیقاتی مورد توجه است و به طور روزافزونی در کنار خدمات درمانگاهی بعنوان مدل ارزنده تحقیقات عصبی-هورمونی قرار می گیرد، برآن شدیم تا در طی مطالعه ای اثرات سه رژیم بیهوشی زایلازین-تیوپنتال، زایلازین-کتامین و زایلازین-تیامیلال که دامپزشکان ممکن است به فراوانی با آن ارتباط داشته باشند را بر فاکتورهای تنفسی گوشفند مورد مطالعه قرار دهیم.
ناصر حیدری احمدرضا محمدنیا
اکثر اعمال جراحی با آماده سازی پوست در محل برش آغاز می شوند. آماده سازی پوست با استفاده از مواد ضد عفونی کننده ای صورت می گیرد که کمترین صدمه را به پوست زده و در عین حال علاوه بر اینکه آلودگی میکروبی را به حداقل می رسانند، حداقل تاثیر را نیز در فرایند التیام پوست داشته باشند. کاهش آلودگی میکروبی باعث می شود که عفونتهای پس از عمل به حداقل برسد. اغلب عفونتهای باکتریایی به علت ارگانیزمهایی هستند که بخشی از فلور باکتریایی پوست بیمار را تشکیل می دهند و به طور طبیعی در پوست دام وجود دارند. ضدعفونی صحیح به منظور کاستن از بار میکروبی محیط اقدام موثری دزر کنترل عفونتهای جراحی می باشد. از آنجائیکه سویه های مقاوم به آنتی بیوتیکها به شدت در حال گسترش می باشند و درمان آنها نیز دشوارتر می گردد، لذا لزوم بکارگیری یک ماده ضدعفونی قوی و مفید جهت جلوگیری از عفونتهای جراحی به وضوح روشن می گردد. با توجه به اینکه در کشور ما آنتی سپتیکهای مختلف که حاوی ترکیبات فنله، کلره، کروزول و غیره هستند، وجود دارد، این تحقیق طراحی گردید تا اثر ضدعفونی کنندگی تعدادی از این ترکیبات مورد بررسی قرار گیرد و بهترین ماده ضدعفونی شناسایی و به کارکنان بخش دامپزشکی و دامپروری توصیه گردد.