نام پژوهشگر: حسین پور احمدی
یاسمن یاری حسین پور احمدی
تلاش زنان در جهت کسب حقوق اجتماعی بیشتر و داشتن جایگاه اجتماعی برابر با مردان ابتدا در کشورهای صنعتی اروپایی آغاز گردید و نام جنبش زنان به خود گرفت .پس از آن و با فاصله کمی این موضوع در کشور های اسلامی خاورمیانه نیز مطرح گردید و به ویژه از سوی طبقه روشنفکر جامعه مورد استقبال قرار گرفت . با بررسی جنبش زنان در دو کشور اسلامی و شرقی ایران و مصر در بین سال های1324ش/ 1945م یعنی پایان جنگ جهانی دوم تا سال1357ش/ 1979م و شروع انقلاب اسلامی ایران می توان به چشم اندازی از تأثیر این تحفه غرب در کشورهای شرقی – اسلامی و چگونگی برخورد این جوامع با آن دست یافت . در همین راستا جنبش زنان ایران و مصر را در تعامل با جریان های سیاسی دراین کشورها در زمان مورد نظر ؛ یعنی ملی گرایی و ناسیونالیسم ، کمونیسم و سوسیالیسم و در آخر، اسلام گرایی، به ویژه در دهه هفتاد میلادی /دهه پنجاه شمسی ،بررسی می کنیم . جنبش زنان در ایران و مصر در پی تحولات و تغییرات بنیادینی که در قرن بیستم موجب دگرگونی های بسیاری در جامعه شد ؛پیش آمد و خود تا حدود زیادی نتیجه همین تحولات بود . ایران در جریان انقلاب اصلاح- طلبانه مشروطیت، و مصر در تلاش جهت استقلال کشور.جنبش زنان در هر دو این کشورها از جریان های ناسبونالیستی ، کمونیستی و سوسیالیستی و اسلام گرایی، تأثیر پذیرفت . اما این تأثیر در هر کدام از این کشورها متفاوت بود. گروهی از زنان فعال در جنبش زنان ایران، که عقاید کمونیستی یا سوسیالیستی داشتند ؛ فعال ترین و سازمان یافته ترین گروه ،محسوب می شدند. در حالی که در مصر چنین اتفاقی در مورد زنان ناسیونالیست و سکولار رخ داد. جنبش زنان ایران تأثیر بیشتری از اسلام گرایی گرفت واین به این دلیل بود که اسلام گرایان توانستند طومار سلطنت را در این کشور برچینند و حکومتی نوینی بر اساس اعتقادات اسلامی بر پا سازند؛در حالی که در مصر نتوانستند تغییر بنیادی ایجاد کنند و در نتیجه تأثیر اسلام گرایان بر جنبش زنان مصر نیز نسبت به ایران چندان چشمگیر نبود . این پایان نامه به دو بخش ایران و مصر و بخش نهایی مقایسه این دو جامعه تقسیم شده است .در مورد ایران در ابتدا تاریخچه ای از جنبش زنان پیش از جنگ جهانی دوم مورد بررسی قرار گرفته است.در بررسی جنبش زنان پس از جنگ جهانی دوم مطلب در دوفصل یکی از 1320تا 1332 و کودتای 28 مرداد و دیگری از کودتای 28 مرداد تا انقلاب اسلامی گنجانده شده است . در مورد مصر نیز ابتدا تاریخچه ای از جنبش زنان تا پیش از جنگ جهانی دوم مورد بررسی قرار گرفته و سپس به بررسی جنبش زنان در این کشور بعد از جنگ جهانی دوم پرداخته شده است.
شهین مقصودی حسین پور احمدی
عباسیان از فرزندان عباس بن عبدالمطلب، عموی پیامبر اکرم (ص) بودند.در برخی منابع آمده است که عباس تا زمانی که در مکه بود اسلام نیاورد و در برخی از منابع آمده است که مسلمان شده بود اما اسلام خود را پنهان می داشت و تقیه می کرد.در جنگ بدر با مشرکان همراه بود و اسیر شد اما با پرداخت فدیه آزاد شد . در سال هشتم هجرت که حضرت محمد(ص) عازم فتح مکه شد به وی پیوست و از آن پس همراه او بود.در رحلت پیامبر(ص) و مراسم کفن و دفن او با پسران خویش به ویژه عبدالله و فضل حضور داشت و در اختلافات بعد از سقیفه هم در کنار برادر زاده اش علی (ع) بود.پسرانش نیز تا علی(ع) زنده بود با وی همراه بودند و به عنوان خویشان پیامبر(ص) نزد مسلمین حرمت تمام داشتند.اما از اواخر دوران خلافت حضرت علی (ع) از علویان فاصله گرفتند که جدایی عبدالله بن عباس از حضرت علی(ع) پس از نبرد نهروان و جدایی عبیدالله بن عباس از امام حسن (ع) آغاز مرحله جدیدی در روابط این خاندان با علویان می باشد. ستاره اقبال این خاندان در زندگی علی بن عبدالله بن عباس درخشیدن گرفت.وی در روستایی در جنوب بحرالمیت به نام حُمَیمَه اقامت گزید و عباسیان در پناه امنیت و با بهره گیری از موقعیت ارتباطی حمیمه،زمینه های یکی از مهمترین جنبش های مخفی که در تاریخ سیاسی اسلام روی داد را فراهم آوردند. پس از وفات علی،فرزندش محمد جانشین وی شد.او ادعا کرد که خلافت را از طریق محمد بن حنفیه و فرزندش ابوهاشم به ارث برده است. دعوت به طور رسمی در سال100هجری آغاز شد.محمد شعار«الرضا من آل محمد(ص)» را سر داد و در کوفه و خراسان دعوت انتشار یافت.پس از وی ابراهیم امام رهبری عباسیان را بر عهده گرفت. شورش آشکار در زمان وی در سال130هجری اتفاق افتاد و پس از دو سال زدوخورد سپاه عباسی در نبرد زاب در سال132هجری بر امویان پیروز شد و خلافت عباسی تشکیل شد. هدف از این پایان نامه بررسی وضعیت سیاسی،اجتماعی خاندان عباس قبل از به قدرت رسیدن می باشد.
پروین جهان کهن شکراله خاکرند
چکیده نقش خاندان برمک و سهل در انتقال فرهنگ و آداب حکومتداری ایران باستان به خلافت عباسی برمکیان از جمله خاندان های بانفوذ ایرانی در دستگاه خلافت بودند،که پیش از اسلام سدانت و تولیت معبد نوبهار را که معبدی بودائی بود بر عهده داشتند. با پذیرش اسلام توسط این خاندان در قرن اول هجری، زمینه ای فراهم شد که آنان بتوانند به دستگاه خلافت عباسی راه یابند. از معروف ترین افراد این خاندان یحیی برمکی و فرزندان وی جعفر و فضل می باشند؛ این افراد در دوران هارون الرشید قدرت زیادی کسب کردند و به جرأت می توان ادعا کرد دوران باعظمت خلافت هارون تا حد زیادی مرهون تلاش های این خاندان می باشد؛ اما پس از چندی عوامل گوناگونی زمینه ی سقوط فراهم ساخت. خاندان سهل از دیگر خاندان های وزارت پیشه ی ایرانی به شمار می روند که به دستگاه خلافت عباسی راه یافتند، این خاندان از خاندان های ایرانی ساکن در ناحیه سرخس خراسان بودند. برخی معتقدند که خاندان سهل از دهقانان و زمینداران بزرگ و با نفوذ منطقه ی خراسان اند، اما اکثر منابع آن ها را از اولاد ملوک فُرس معرفی می کنند که به وساطت یحیی بن خالد برمکی وزیر هارون الرشید مسلمان می شوند و بدین وسیله زمینه ی رشد و ترقی آنان در دربار خلافت عباسی فراهم می شود. نبوغ و استعداد فضل بن سهل باعث می شود که از سوی خلیفه هارون الرشید به عنوان معلم مأمون برگزیده شود. دستیابی فضل به این مقام زمینه ی نفوذ این خاندان در دربار خلفای عباسی را دو چندان نمود. سرانجام فضل بن سهل و برادرش حسن در به قدرت رساندن مأمون نقش اساسی ایفا نمودند. از آن جا که این دو افرادی اهل تدبیر بودند، دریافتند که از میان پسران خلیفه بخت مأمون رو به اعتلاست، پس به تدبیر امور وی مشغول شده و روابط نزدیک و دوستانه ای با وی برقرار کردند. فضل بن سهل با مدیریت کاملِ نبرد قدرت میان امین و مأمون، توانست مأمون را فاتح میدان نماید. مأمون در پاسخ به تلاش گسترده ی فضل بن سهل به او لقب ذوالریاستین اعطا نمود و حسن بن سهل را به حکومت عراق منسوب کرد. اما ترس مأمون از نفوذ روزافزون فضل بن سهل در تسلط کامل بر امور از یک سو و بی نیازی مأمون به خاندان سهل بعد از رفع تمام مشکلات خلافت از سوی دیگر باعث شد که مأمون دستور قتل فضل بن سهل را صادر نماید. برادر فضل، حسن نیز در نتیجه ی اندوه ناشی از مرگ برادر به بیماری سودا مبتلا شده و عملاً از صحنه ی سیاست کنار رفت. بنابراین هرچند دوران اقتدار وشکوه این دو خاندان زود به سر آمد ولی آنان توانستند بالاترین منصب دربار یعنی وزارت ،که پس از مقام خلافت گسترده ترین اختیارات را داشت ،به دست گرفته و با اجرای سیاست های اندیشمندانه نقشی بس مهم در جهت انتقال واشاعه ی فرهنگ وتمدن ایرانی به خصوص آداب حکومتداری ایران باستان به خلافت عباسی انجام دهند. واژه های کلیدی: آل برمک، آل سهل ،آداب حکومتداری، وزارت، ایران باستان، خلافت عباسی.
چنگیز مرادی نسب محمد علی رنجبر
ایالت قندهار در دوران صفویه(1135- 907 ه . ق) از ایالات مهم ،استراتژیک و تاثیر گذار در روابط حکومت صفویه با گورکانیان هند( 1275-926ق) و ازبکان ( 1120 - 906 ) بود . حساس بودن این ایالت در مرزهای شرقی باعث ایجاد تنش ها و درگیری ها بین حکومت صفویه با حکومت های گورکانی و ازبکان می شد . در دوران اول حکومت صفویه، این مناطق در حوزه جغرافیای سیاسی ایران بود برای ثبات و برقراری امنیت ،آرامش در این مناطق تلاش می کرد . این روند در نیمه دوم حکومت صفویه باعث گسترش تنش ها و درگیرها در این مناطق شد و نهایتاَ قندهار به تصرف ایران در آمد . با وجود تنوع قومی و مذهبی ، شاها نی چون عباس اول( 996 ه .ق) ، صفی (1038 ه .ق) و شاه عباس دوم ( 1052 ه .ق ) رفتاری ملایم تر و تساهل آمیز تر با مردم این مناطق داشتند طوری که این مناطق حضور وحاکمیت ایران را نسب به حکومتهای دیگر بیشتر قبول داشتند. در اواخر دوره صفویه ، دوران شاه سلیمان( 1082ه .ق )، شاه سلطان حسین ( 1100 ه.ق ) با گسترش ضعف سیاسی و اداری و بی توجهی به اقوام مناطق شرقی از جمله قندهار و با انتخاب حاکمانی که به تنوع قومی و مذهبی و خواست سیاسی آنان توجه نمی کردند به مرور زمینه های نارضایتی و نهایتاَ شورش بر علیه حکومت صفویه تبدیل به مشکل بزرگ و غیر قابل جبران برای دربار صفوی شد . در این پژوهش جایگاه قندهار در نگرش فرمانروایی صفوی- دوره دوم (1135-996ه .ق)- و سیر تحول موقعیت آن در گستره قلمرو صفویان بررسی می شود. کلید واژه ها: قندهار. صفویه . شاه عباس اول .شاه سلطان حسین . گورکانیان هند. ازبکان
اسد الله شفیعی سیّد ابو القاسم فروزانی
چکیده بررسی حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی وزرای سامانی به وسیله: اسد الله شفیعی سامانیان در قرن سوم هجری در ماوراءالنهر حکومتی را پی افکندند که از ری تا طراز(در کرانه سیحون) را در بر گرفت که نه تنها در تاریخ ایران بلکه جهان اسلام تأثیر گسترده ای داشته است. پایان نامه حاضر بر آن است که به بررسی حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی وزرای این دولت بپردازد که در گام نخست به خاستگاه و حیات سیاسی دولت سامانی و در گام دوم از نهاد وزارت، بررسی مفهوم این واژه، اهمیت و ضرورت این مقام، و پیشینه این نهاد از آغاز تا دوره سامانی سخن به میان آورد و در گام سوم دوران اقتدار و ضعف وزرای این دولت را مورد بررسی قرار دهد و در گام آخر به نقش این وزرا در تأسیس نظام اداری و رستاخیز فرهنگی بپردازد. در این پژوهش همچون بیشتر تحقیقات تاریخی روش اسنادی و منابع نوشتاری مورد مطالعه قرار گرفته و از منابع معتبر مکتوب که در دسترس هستند استفاده شده که پس از فیش برداری و تجزیه و تحلیل، به شیوه ای منظم در راستای فرضیات تحقیق به صورت علمی به رشته تحریر در آمده است. در این دوره وزرا با پشتیبانی امیران سامانی در راه ارتقای فرهنگی و عظمت ایران باستان نقش قابل انکاری را برداشتند. همچنین با تلاش های خود در این زمان دست به نوآوری هایی در عرصه دیوانی و اداری در این دولت زدند به گونه ای که آن را بالغ و منظم ساختند و سرمشقی برای دیگر حکومت های شد که بعد از سامانیان قدرت را بدست گرفتند. وزرای سامانی که خود اکثرا اهل علم و دانش بودند در کنار این تشکیلات منظم اقدام به پرورش کسانی کردند که توانستند هویت از دست رفته خود را باز آوردند و باحمایت از شعرا و رواج زبان فارسی که مهمترین رکن فرهنگی یک ملت به حساب می آید بزرگترین خدمت را به ایران وزبان فارسی کردند. کلمات کلیدی: سامانیان، وزیر، وزارت، فرهنگ، جیهانی، بلعمی.
علی دلاور حسین پور احمدی
پیامبر اسلام (ص) در طی دوره بیست سه ساله رسالت خویش در سه جبهه درگیر بود. جبهه اول مشرکان ، جبهه دوم یهودیان بودند و جبهه سوم منافقان بودند.. خطر اینان برای اسلام بسیار زیاد بود چرا که امکان تشخیص توطئه آنان برای مسلمانان امکان پذیر نبود .. در قرآن کریم آیات زیادی درباره این جریان وجود دارد ، هم چنین در روایات متعددی به این گروه اشاره شده است. از نتایج این پژوهش چنین بر می آید که منافقین در طول حیات پیامبر(ص) مشکلات فراوانی برای ایشان و مسلمانان بوجود آوردند.آنان در جنگ ها و غزوات پیامبر(ص) به بهانه هایی با ترک میدان جنگ ضرباتی را به سپاه اسلام وارد کردند.
مسعود زارع حسین پور احمدی
تاسیس و قدرت گیری حکومت شیعی– ایرانی آل بویه را می توان ، به طور مستقیم از نتایج نهضت علویان دانست . دوره ی حکومت آل بویه (321-448ق) یکی از دوره های متمایز و برجسته در تاریخ ایران می باشد. یکی از ویژگی های برجسته آل بویه توجه به شیعیان و احیای شعائرشیعه بود.به طوریکه شیعیان برخلاف دوره های قبل اجازه تظاهر علنی به عقایدشان بدون نیاز به تقیه رایافتند.هرچند دراین دوران تشیع امامی، مذهب رسمی حکومتی نگردیداما شیعیان اجازه یافتند، به انجام مراسم مذهبی وابرازعقاید خویش بپردازنند،ومراسم خود چون عزاداری امام حسین(ع)درروزعاشورا، برگزاری جشن غدیرخم وشهادت دادنبه ولایت امام علی(ع)در اذان و زیارت قبورائمه(ع)وبازسازی وتوسعه حرم ایشان را به طورآشکارانجام دهند.ودر سایه این امنیت شهرهای شیعه نشین درعراق وایران و حرم ائمه(ع) رونق و توسعه چشمگیری یافت. حاکمان آل بویه ارادت و محبت شدیدخود به ائمه را ازطریق ایجاد، بازسازی و توسعه وتعمیر گنبد وبارگاه آنان نشان می دادندوموقوفات ونذرهایی را به آرامگاههای،ائمه(ع)اختصاص می دادند،وهمچنین مدفن خود را در کنار آرامگاههای ائمه(ع) اطهارقراردادند . باتوجه به ماهیت موضوع، روش تحقیق دراین پژوهش توصیفی– تحلیلی خواهدبود.یعنی ابتدا موضوع مورد بحث را توصیف وتشریح وسرانجام چرایی وچگونگی ایجاد بارگاههارا بررسی کرده ام. سپس مطالب واطلاعات به روش کتابخانه ای واسنادی جمع آوری شد. و پس ازبررسی ومقایسه اطلاعات جمع آوری شده، وحذف مواردغیرضروری، براساس فصل ها به نگارش درآمد. درباره ی مدفن وبنای بارگاههای امامزادگان در ایران وعراق گزارش هایی در دست است، که حکایت از این دارد که از همان سال های اولیه شهادت ائمه ، بناهایی ساده برمزار آنها ساخته شد، وبه مرور زمان بناهایی رفیع و عمارت باشکوه برمرقد آنها بنا شده است . قدرت گیری آل بویه راباید نقطه عطفی در توجه به توسعه وتعمیر مشاهد متبرکه ائمه درایران وعراق دانست. بررسی چگونگی وچرائی بازسازی وایجاد وتعمیر مشاهد متبرکه درایران وعراق حاکی ازآن است؛که حاکمان آل بویه به دلیل اعتقاد به تشیع و وجود و نفوذ شیعیان در عراقبرای کسب مشروعیت در نظر شیعیان که در سپاه آنان و جامعه عراق وایران نفوذ زیادداشتند، به توسعه اماکن شیعه توجه خاصی داشتندکه این توجه سبب رونق و گسترش آرامگاهها در این دوره شد. کلید واژه: آلبویه، علویانطبرستان، امامزادگان، شاهچراغ، کربلا، نجف، سامراء، کاظمین