نام پژوهشگر: مقصود سلیمان پور
جواد محمدحسنی مقصود سلیمان پور
امروزه استفاده از موتورهای احتراق داخلی در کاربردهای مختلف به دلیل بالا بودن نسبت توان به حجم در آنها توسعه فراوانی پیدا کرده است. در این میان، موتورهای دیزل به دلیل دارا بودن راندمان حرارتی بالا و همچنین مقرون به صرفه بودن از لحاظ مصرف سوخت، از اهمیت ویژه ای در سال های اخیر برخوردار بوده اند. تلاش های انجام گرفته به منظور استفاده از مزایای این نوع موتورها در امور حمل و نقل و کاربردهای دیگر، مستلزم رعایت استانداردهای آلایندگی است. راهکارهای مختلفی برای کاهش آلاینده های خروجی از موتورهای دیزل که مهمترین آن ها، آلاینده های nox و soot هستند، اندیشیده شده است. استفاده از روش های کنترلی در سیستم های مدیریت مهندسی جهت یافتن مقادیر بهینه پارامترهای موثر در تولید آلاینده ها، یکی از مهمترین و کم هزینه ترین روش های کاهش آلاینده ها بوده، اما در عین حال از پیچیدگی خاصی برخوردار است. در این سیستم ها همواره نیاز به یک روش مناسب برای ایجاد یک مدل دقیق که در آن ارتباط بین پارامترهای کنترلی و آلاینده های خروجی مشخص شود، احساس می شود. مدلسازی در مباحث مهندسی عمدتاً بر روش هایی تأکید دارد که در آنها بتوان در کوتاه ترین زمان ممکن، دقیق ترین نتایج را به دست آورد. شبکه عصبی مصنوعی یکی از این روش هاست که با توجه به داده های تجربی موجود به مدلسازی مسأله پرداخته و بسته به نوع مسأله، شیوه آموزش مسأله و تعداد داده های تجربی مورد استفاده می تواند دارای دقت های متفاوتی باشد.امروزه، شبکه های عصبی به یک ابزار قدرتمند برای تحلیل ارتباط موجود بین پارامترهای ورودی و خروجی در کاربردهای مختلف تبدیل شده اند. تکامل این شبکه ها و کاربردهای آن ها از نیمه دوم قرن بیست تا به امروز با شتاب تندی در حال پیشرفت بوده است. این شبکه ها که در اصل با الهام گرفتن از نحوه فعالیت شبکه های عصبی مغز انسان به وجود آمده اند، با الگوریتم های یادگیری متفاوت، به خوبی می توانند به مدلسازی مسائل خطی و غیرخطی بپردازند؛ در نهایت می توان از الگوریتم های فراابتکاری همچون الگوریتم مورچگان به بهینه سازی مسائل مدل شده توسط شبکه های عصبی پرداخت.الگوریتم بهینه سازی مورچگان یکی از روش های جدید با همگرایی سریع برای بهینه سازی در یک فضای جستجو با الهام گرفتن از نحوه لانه سازی مورچه ها و جستجوی غذا از طریق کوتاه ترین مسیر است. این نوع الگوریتم ها که تنوع زیادی بسته به نوع مسأله و دقت مورد نیاز برای حل مسأله دارند، به کمک روش های مختلف مدلسازی به بهینه سازی پارامترهای ورودی یا کنترلی می پردازند. تاکنون کارهای زیادی با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی برای مدلسازی پارامترهای ورودی و خروجی در مباحث مهندسی انجام گرفته است؛ اگرچه الگوریتم فراابتکاری مورچگان به عنوان یک روش و دیدگاه جدید در حوزه بهینه سازی در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است ولی کاربرد آن در مباحث مرتبط با آلاینده های منتشره از موتورهای احتراق داخلی تاکنون مطالعه نشده است. در فصل دوم پژوهش حاضر، مفاهیم اساسی در موتورهای دیزل که شامل شناخت موتورهای دیزل و موارد مرتبط با تولید آلاینده ها در آنهاست، به طور مختصر بیان گردیده است. در فصل سوم به مطالعه آلاینده های منتشره از موتورهای احتراق داخلی به خصوص موتورهای دیزل پرداخته شده و در فصل چهارم پارامترهای اساسی در تولید آلایندها و نحوه تأثیر گذاری آنها بر افزایش یا کاهش دو آلاینده مهم یعنی nox و soot مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است؛ همچنین، نتایج تجربی برای موتور دیزل مورد مطالعه یعنی om355 با توجه به کاتالوگ های شرکت سازنده این نوع موتورها همراه با ویژگی های فنی آن، در این فصل آورده شده است. فصل پنجم، شبکه های عصبی مصنوعی و الگوریتم های آموزشی مورد استفاده درآن، برای مدلسازی مسأله را مورد مطالعه قرار داده و مقدمات لازم برای بهینه سازی مسأله توسط الگوریتم مورچگان را فراهم کرده است. در فصل ششم، الگوریتم مورچگان، کابردها، انواع و مکانیزم عملکرد آن به طور مفصل توضیح داده شده و روش مورد استفاده برای بهینه سازی مسئله مورد نظر بیان شده است. در نهایت، در فصل هفتم، نتایج مدلسازی و بهینه سازی مسأله که ترکیبی از نتایج به دست آمده از شبکه عصبی مورد استفاده و الگوریتم مورچگان است، آورده شده است. همچنین، نتایج کلی تحقیقات انجام گرفته و پیشنهاداتی جهت مطالعه بیشتر، با استفاده از روش های دیگر در انتهای پایان نامه ارائه گردیده است.
توحید کاظمی کامبیز فرقاندوست حقیقی
تحقیق حاضر با بررسی رویکردی نو در بهینه سازی سبد سهام می کوشد با بیشینه ساختن بازده سبد سهام و کمینه ساختن ریسک آن، مطلوبیت سرمایه گذار را به حداکثر برساند. مدل استفاده شده در انتخاب سبد سهام عبارت است از مدل ارائه شده توسط هری مارکویتز و رویکرد بهینه سازی برای حل مسئله مربوط، روش بهینه سازی الگوریتم مورچگان می باشد. الگوریتم مورچگان پیشنهادی با استفاده از نرم افزار matlab، برنامه نویسی شده است. به منظور اطمینان از روایی و پایایی الگوریتم مورچگان پیشنهادی، مرحله پیش آزمون اجرا و اصلاحات لازم بر اجزا الگوریتم پیشنهادی اعمال گردید. الگوریتم مورچگان پیشنهادی به تعداد دفعات 30 مرتبه به اجرا درآمده و با استفاده از نرم افزار spss17 آزمون رگرسیون بر روی نتایج حاصل از اجرای الگوریتم مورچگان اعمال شده است. ضریب همبستگی 93/0 پایایی و روایی الگوریتم مورچگان پیشنهادی را در حد آزمون های انجام شده تاییدمی نماید. به منظور ارزیابی موفقیت مدل مورچگان در حل مسئله بهینه سازی سبد سهام، عملکرد الگوریتم مورچگان ارائه شده در تحقیق حاضر با عملکرد روش مارکویتز و الگوریتم ژنتیک مقایسه گردید. با توجه به نمودار پراکنش حاصل از اجرای الگوریتم مورچگان پیشنهادی و مرز کارایی حاصل از اعمال مدل میانگین-واریانس (هری مارکویتز)، برتری عملکرد روش مارکویتز تایید گردید. بدین ترتیب، نمودار پراکنش الگوریتم مورچگان پیشنهادی با الگوریتم ژنتیک مقایسه شد. نتایج حاصل بر اساس معیار ریسک زوج شده و آزمون t دو گروه وابسته (زوج، همتا) در مورد نتایج بدست آمده اعمال گردید. نتایج حاصل از آزمون های انجام شده برتری عملکرد الگوریتم مورچگان پیشنهادی را نسبت به عملکرد الگوریتم ژنتیک تایید می کنند.
بهناز جابری زمهریر مقصود سلیمان پور
خطوط مونتاژ، سیستم های تولید مبتنی بر جریان مواد می باشند که اهمیت فوق العاده ای به خصوص در صنایع تولیدی با حجم بالای محصولات استاندارد دارند. اولین نوع از مسائل بالانس خط تحت عنوان salbp (مسائل بالانس خط مونتاژ ساده) نامیده می شوند که تعداد n فعالیت را با در نظر گرفتن روابط پیش نیازی، به ایستگاه های کاری اختصاص می دهند. هر فعالیت بایستی فقط و فقط به یک ایستگاه کاری با در نظر گرفتن محدودیت های پیش نیازی، اختصاص یابد و مجموع بار کاری هر ایستگاه باید کمتر از زمان سیکل گردد. زمانی که ملاحظات دیگری به خانواده ی salbp افزوده می شوند، مساله ی حاصل، در ادبیات تحقیق تحت عنوان galbp (مسائل بالانس خط مونتاژ عمومی) نامیده می شود. این گروه، مسائلی مانند در نظر گرفتن ایستگاه های موازی، ناسازگاری بین فعالیت ها و محدودیت های دیگر را در برمی گیرند. تحقیق حاضر، بر روی نوعی از انواع خانواده ی galbp تمرکز کرده است که مساله ی بالانس خط مونتاژ در حالت محدودیت زمان و فضا (tsalbp) نامیده می شوند. مسائل tsalb محدودیت های فضا را علاوه بر محدودیت های معمول در salbp (مسائل بالانس خط مونتاژ ساده) در نظر می گیرد. tsalbp از یکی از محدودیت های معمول بسیار مهم در صنعت، به خصوص در صنایع خودرو، نشات گرفته است. همان طور که در صنعت شناخته شده است زمانی که نیاز به بالانس مجدد خطوط تولید وجود دارد، محدودیت های فضا بیشتر نمایان می شود. اغلب، ابزار آلات مورد نیاز و اجزا بایستی در طول خط تولید توزیع شوند. بنابر این محدودیت فضا بایستی مورد ملاحظه قرار گیرد. حالت دیگر زمانی رخ می دهد که تغییر محصول در خط تولید کارخانه ایجاد شود، هرگونه تغییر در طراحی خط تولید با توجه به بالانس قبلی انجام می شود و زمانی که محصول جدید نیازمند اجزای بیشتری باشد محدودیت های فضا به عنوان پارامتر اساسی در بالانس ظاهر می شوند. tsalbp می تواند در صورت های مختلف بسته به تابع هدف مورد بررسی: زمان سیکل ct، تعداد ایستگاه های کاری m و فضای ایستگاه کاری a، فرمول بندی گردد. مسائل tsalb همانند بسیاری از مسائل دنیای واقعی دارای ماهیت چند معیاره می باشند. این فرمول بندی ها مینیمم کردن سه هدف متضاد را در بر می گیرد: زمان سیکل خط مونتاژ، تعداد ایستگاه های کاری و فضای پوشش یافته توسط این ایستگاه ها. نمونه ی حل شده ی قبلی از رویکرد چند هدفه بودن مسائل tsalb برای حل نوع سه هدفه ی آن (tsalbp-1/2/3) در ادبیات تحقیق وجود ندارد. مدل پیشنهادی در این تحقیق بر اساس برنامه ریزی ریاضی است. توابع هدف حداقل سازی زمان سیکل، تعداد ایستگاه های کاری و فضای در دسترس ایستگاه کاری که در نظر گرفته شده است، در تضاد با یکدیگر هستند و نمی توانند به صورت همزمان بهینه شوند. رویکرد پیشنهادی این امکان را برای تصمیم گیرنده فراهم می نماید که با انواعی از راه حل های غالب روبرو باشد. روش طراحی یکنواخت برای جستجوی فضای توابع هدف در جهت هایی که به صورت یکنواخت در مرز پارتو توزیع شده اند، به کار رفته است. سپس روش topsis برای انتخاب مناسب ترین جواب از مرز پارتو استفاده شده است. روش پیشنهادی برای دو نمونه ی برررسی شده در مقالات، مورد بررسی قرار می گیرد. نکته ی مهمی که این تحقیق را از بین مطالعات قبلی متمایز می سازد در نظر گرفتن همزمان زمان سیکل، تعداد ایستگاه های کاری و فضای مورد نیاز است که منجر به انعطاف پذیری مدل پیشنهادی نیز می گردد. از نتایج بدست آمده از حل دو مثال مطرح در مقالات، می توان دریافت که احتمالاً روش معرفی شده برای حل مسائل با اندازه ی کوچک مناسب است و تحقیقات برای حل مساله ی tsalbp-1/2/3 با الگوریتم های متاهیوریستیک و هم چنین اضافه نمودن محدودیت های دیگر مانند سایر لی آوت های خط مونتاژ می تواند زمینه کاری مناسبی برای مطالعات آتی باشد.
یونس رحمانی مقصود سلیمان پور
سیستم تولید سلولی یکی از روش های موثر و با صرفه ی اقتصادی می باشد که در سال های اخیر صنعت تولید از مزایای آن بهره مند شده است. سیستم های تولید سلولی کاربردی از تکنولوژی گروهی در زمینه ی ساخت و تولید می باشند که هدف آنها دسته بندی قطعات برحسب تشابه ظاهری و یا عملیاتی آنها می باشد بطوریکه هزینه های تولید کاهش یابد. طراحی یک سیستم تولید سلولی به طور کلی شامل دو تصمیم اصلی است: (1) تشکیل سلول که در آن خانواده ی قطعات و گروه های ماشین آلات برای تولید قطعات مشخص می شوند و (2) طراحی چیدمان که در آن چیدمان سلول ها و همچنین چیدمان درون سلولی ماشین آلات مدنظر می باشد. مسأله تشکیل سلول که در این پایان نامه مورد بررسی قرار گرفته است به دسته اول تعلق دارد. در این پایان نامه، یک مدل برنامه ریزی ریاضی خطی چند هدفه با متغیرهای صحیح برای مسأله ی تشکیل سلول تولیدی با مسیرهای عملیاتی چندگانه ارائه می شود. مدل پیشنهادی چهار هدف را به طور همزمان حداقل می سازد: (1) کل هزینه پردازش قطعات، (2) تعداد کل جابجایی بین ماشین آلات، (3) کل عدم شباهت بین فرآیندهای انتخاب شده برای قطعات هم خانواده، و (4) کل سرمایه گذاری در ماشین آلات. با توجه به اینکه اهداف چندگانه ای در این تحقیق مد نظر است، جواب بهینه ی یگانه ای برای این مسأله وجود نخواهد داشت، بلکه این مسأله ممکن است مجموعه ای از جوابهای بهینه داشته باشد که به جوابهای بهینه پارتو معروف است. در این پایان نامه از تکنیک طراحی یکنواخت برای تعیین مسیرهای جستجو استفاده می گردد بطوریکه که فضای جواب را به جای جستجو در یک مسیر در مسیرهای چندگانه جستجو می کند. بعد از شناسایی جوابهای پارتو، تکنیک تصمیم گیری تاپسیس برای انتخاب مناسبترین جواب در بین جوابهای پارتو بکار گرفته می شود. رویکرد پیشنهادی برای حل برخی مسائل نمونه استفاده و نشان داده می شود که این رویکرد می تواند چوابهای خوبی برای مسأله تشکیل سلول ارائه نماید.
حمید کریمی مقصود سلیمان پور
زمان بندی همه پخشی یکی از مسائل اصلی در بسیاری از کاربردهایی است که سرور اطلاعاتی را برای تعداد زیادی از کاربران توزیع می کند. برخلاف ارتباط سنتی تک پخشی، فناوری همه پخشی می تواند تمامی کاربرانی را که برای داده ای یکسان درخواست داده اند تنها با یک ارسال همه پخشی پاسخ دهد. همه پخشی فایل در کاربردهای عملی نیاز به قطعه بندی فایل ها برای ارسال آن در شبکه دارد. در این پایان نامه به تأثیر این قطعه بندی در زمان بندی همه پخشی فایل می پردازیم. برای بررسی این تأثیر از یک فرمولاسیون برنامه ریزی خطی بهره گرفته می شود که زمان بندی همه پخشی را به صورت آفلاین و بهینه برای معیار مینیمم کردن میانگین زمان پاسخ به دست می آورد. پارامترهای موثر قطعه بندی در این فرمولاسیون گنجانده می شود و مدلی تحلیلی نیز برای آن پیشنهاد می شود. با استفاده از این مدل تحلیلی، تعداد قطعه های بهینه ای که هر فایل باید به آن تعداد تقسیم شود به دست می آید. نتایج شبیه سازی حاکی از دقت بالای رویکرد قطعه بندی پیشنهادی برای معیارهای میانگین زمان پاسخ و گذردهی است. در ادامه کار به بررسی زمان بندی همه پخشی با معیار ماکزیمم کردن گذردهی برای یک سناریوی شبکه های خودرویی تحت پروتکل wimax می پردازیم. در وهله اول برای زمان بندی همه پخشی آفلاین، الگوریتمی با استفاده از فرمولاسیون برنامه ریزی خطی پیشنهاد می شود. سپس الگوریتمی آنلاین برای این مسئله پیشنهاد می شود. الگوریتم آنلاین پیشنهادی به صورت تحلیلی مورد بررسی قرار می گیرد و با استفاده از شبیه سازی نیز کارایی الگوریتم آنلاین با دیگر الگوریتم ها مقایسه می شود. نتایج شبیه سازی حاکی از گذردهی بالاتر برای الگوریتم آنلاین پیشنهادی در مقایسه با دیگر الگوریتم هاست. منتها این الگوریتم دارای پیچیدگی زمانی بالایی است که کارایی سیستم را در مقیاس های بزرگ تحت تأثیر قرار می دهد. به همین جهت نسخه ای تقریبی از آن پیشنهاد می شود. الگوریتم تقریبی دارای پارامتری است که بین گذردهی و پیچیدگی زمانی مصالحه مناسبی را ایجاد می کند به طوری که با داشتن پیچیدگی زمانی کمتر گذردهی بالایی را نیز به دست می دهد.
امیر چوپان طاهر ازدست
جوشکاری قوسی دستی با الکترود روپوش دار یکی ازجوشکاری های رایج در صنعت می باشد. یکی از خواص مکانیکی فلزات سختی می باشد. سختی ممکن است مثل برخی از خواص مکانیکی دیگر مثل استحکام کششی مهم نباشد ، اما آزمایش سختی ، سریع و کم هزینه بوده در حالیکه آزمایش استحکام کششی پرهزینه می باشد. با داشتن مقدار سختی فولادها می توان مقدار استحکام کششی آنها را تخمین زد. و نیز احتمال بروز تنش ها را در جوشکاری پیش بینی کرد. لذا بررسی کردن وضعیت سختی جوشکاری در فولادها حایز اهمیت است. عامل هایی از قبیل پیش گرمی ، پس گرمی ، شدت جریان ، ولتاژ ، حرارت ورودی و تنش های پسماند بر روی سختی در تحقیقات محققان بررسی شده است. در این پایان نامه هم تأثیر چهار عامل ضخامت، الکترود ، حرارت و شدت جریان بر روی سختی بررسی شده است. و هر عامل در سه سطح در نظر گرفته شده اند. ازآنجاییکه در نظر گرفتن کلیه حالت های چهار عامل با سه سطح 81 آزمایش می شود که از نظر هزینه و زمان انجام آنها مقرون به صرفه نخواهد بود ، با استفاده از روش تاگوچی و استفاده از آرایه متعامد l27 آزمایشات طراحی و انجام شدند. مزیت این روش انجام آزمایش این است که تعداد آزمایشات به یک سوم کاهش یافته است. در این پایان نامه نمونه های فولادی st37 با جوشکاری قوسی با الکترود دستی جوشکاری شدند. در نهایت سختی نمونه ها براساس استاندارد hrb اندازه گیری شدند و با استفاده از تحلیل تاگوچی و آنالیز واریانس در نرم افزار minitab عوامل موثر بر سختی فلز جوش نمونه ها شناسایی شدند. که در بین عوامل ، ضخامت از همه عوامل دیگر موثرتر شناخته شد و الکترود و شدت جریان بعد از ضخامت عوامل موثر بعدی شناسایی شدند و در این بین عامل حرارت عامل غیر موثر شناخته شد. نتایج هم چنین نشان می دهد که تنها عامل موثر بر سختی در منطقه متأثر از حرارت عامل ضخامت می باشد. برای تعیین رابطه بین عوامل موثر و سختی از نرم افزار spss استفاده شد که برای هر الکترود یک رابطه تعیین شد و در نهایت برای بهینه کردن مقدار سختی با استفاده از نرم افزار lingo برای هر الکترود مقدار بهینه شدت جریان و ضخامت برای حداکثر سختی نیز تعیین گردید. کلمات کلیدی : سختی ، جوشکاری قوسی باالکترود دستی ، فولاد st37 ، تاگوچی ، آنالیز واریانس ، رگرسیون غیر خطی
امید وثاقی آرام مقصود سلیمان پور
دسترسی به منابع دلخواه توسط خودروها یک چالش مهم بشمار می رود. تغییر سریع در توپولوژی این نوع شبکه ها بدلیل اتصال کوتاه بین خودروها مانع از استفاده راهبردهای ارائه شده در شبکه های دیگر برای این چالش شده است.ایده اصلی این تحقیق استفاده از شبکه های توزیع محتوا در محیط های شهری است. به این صورت که تعدادی سرور در مکان هایی قرار می گیرند و از طریق ارتباط بی سیم، فایلهای درخواستی یا تبلیغاتی را در اختیار خودروها قرار می دهند.انتخاب مکان سرورها(server placement) مسئله بهینه سازی است که بایستی در این تحقیق بدان پرداخته شود.انتخاب محتوا(content replication) نیز مسئله بهینه سازی دیگری است که در آن به انتخاب محتوا برای قرار گرفتن در سرورها پرداخته می شود.قرارگیری محتوای انتخاب شده در سروربهینه(replica placement) نیز مسئله بهینه دیگری است که بایستی در آن با توجه به عواملی از قبیل موقعیت فیزیکی سرور و...بدان پرداخته شود.
بابک آفنداک مقصود سلیمان پور
طراحی سیستم های تولیدی از دیر باز تاکنون به عنوان یک مسئله مهم در مهندسی صنایع مطرح بوده است و به دلیل افزایش رقابت جهانی و گسترش سریع تکنولوژی، این مسئله اهمیت بیشتری یافته است. خطوط مونتاژ یکی از گسترده ترین سیستم های تولیدی می باشند که در اکثر سیستم های تولیدی مورد استفاده قرار می گیرند. یک سیستم مونتاژ مجموعه ای از اجزای کاری را برای مونتاژ محصول اجرا می کند و شامل تعدادی ایستگاه کاری مرتبط با یکدیگر، یک سیستم حمل و نقل و یک دستورالعمل چگونگی مونتاژ محصول است. یکی از روش های افزایش کارایی و بهره وری یک خط مونتاژ، بالانس خط است. بالانس خط مونتاژ در حالت عمومی عبارت است از گروه بندی سیستماتیک عملیات و عناصر کاری در قالب ایستگاه های کاری، با رعایت محدودیت های پیش نیازی، زمان سیکل کاری و محدودیت های خاص دیگر، در جهت بهینه سازی هدف و یا اهداف مورد نظر. در این تحقیق بر روی نوع خاصی از خطوط مونتاژ، که خطوط مونتاژ دو طرفه نامیده می شوند، تمرکز شده است. خطوط مونتاژ دوطرفه یکی از انواع سیستم های مدرن مونتاژی می باشند که معمولاً به منظور مونتاژ محصولاتی با اندازه های بزرگ مانند کامیون، خودرو، یخچال های بزرگ و ... مورد استفاده قرار می گیرد. در این نوع از خطوط مونتاژ در هر وضعیت از خط، دو ایستگاه در طرفین راست و چپ آن طوری راه اندازی می شوند که اپراتورهای اختصاص داده شده به آنها بتوانند مجموعه ای از عملیات های مختلف را بر روی واحد های کاری یکسان به صورت موازی با یکدیگر انجام دهند. در این مطالعه مدل برنامه ریزی ریاضی برای حل مسئله بالانس خطوط مونتاژ دو طرفه با هدف حداقل کردن زمان سیکل به ازای تعداد مشخصی ایستگاه جفتی ارائه شده است. مسئله بالانس خط از لحاظ پیچیدگی در کلاس مسائل np-hard قرار می گیرد. مسئله بالانس خطوط مونتاژ دو طرفه بخاطر داشتن محدودیت های جهتی دارای پیچیدگی بیشتری نسبت به مسئله بالانس خط مونتاژ ساده است. برای حل این مسئله، از الگوریتم دقیق انشعاب و تحدید و سه الگوریتم ابتکاری پیشنهادی استفاده شده است. به دلیل پیچیدگی بسیار زیاد این مسئله، روش دقیق فقط قادر به حل مسائل کوچک است. لذا برای حل مسائل بزرگ از الگوریتم های ابتکاری استفاده شده است. الگوریتم های ابتکاری پیشنهاد شده هم از لحاظ دقت محاسباتی و هم از لحاظ سرعت محاسباتی دارای کارایی بالایی هستند. پس از حل مسائل استاندارد توسط الگوریتم های پیشنهادی و لینگو، مشخص شد که در مسائل کوچک الگوریتم "بیشترین زمان فعالیت " و در مسائل بزرگ الگوریتم "بیشترین رتبه وضعیت وزنی " عملکرد بهتری نسبت به دو الگوریتم دیگر دارد و در اکثر موارد الگوریتم ها جواب بهینه مسئله را بدست آورده اند. الگوریتم های ابتکاری پیشنهادی در محیط نرم افزار متلب برنامه نویسی و پیاده سازی شده اند و از لحاظ تخصیص مناسب فعالیتها به ایستگاه های جفتی عملکرد بهتری نسبت به الگوریتم دقیق که توسط نرم افزار لینگو مورد استفاده قرار می گیرد، دارند.
سینا معصوم زاده مقصود سلیمان پور
مسائل مکان یابی هاب، نسخه توسعه یافته مسائل بهینه سازی و مکان یابی کلاسیک هستند که هدف آنها یافتن مکان بهینه تسهیلات هاب در یک شبکه می باشد. هاب ها در حقیقت تسهیلاتی هستند که به عنوان هدایت کننده جریان بین جفت گره های مبدأ-مقصد در شبکه عمل می کنند. بنابراین، عملکرد رضایت بخش شبکه های هاب به عملکرد صحیح تسهیلات هاب وابسته است. با گسترش کاربرد شبکه های هاب در موارد مختلف مانند خطوط هوایی، شبکه های مخابرات و سیستم های حمل و نقل، ضروری است تا با تدابیر و اقدامات لازم، میزان دوام پذیری و پایایی شبکه بهبود داده شود. در مدل های مختلفی که تاکنون ارائه شده است، جنبه های متفاوتی از شبکه های هاب مورد بررسی قرار گرفته اند؛ با این وجود، تنها در تعداد کمی از آنها به پایایی شبکه پرداخته شده است. در این تحقیق سعی شده است تا روشی برای بهبود عملکرد شبکه در برابر رخداد ها و خرابی های پیش بینی نشده ارائه شود. ابتدا یک مطالعه مروری از تحقیقات قبلی ارائه شده و اکثر مدل های مهم و کاربردی، مورد بررسی قرار گرفته است. سپس به معرفی گروه جدیدی از مسائل مکان یابی هاب پرداخته شده است که به مسائل مکان یابی پایای هاب و مسائل حفاظت و پشتیبانی شبکه معروف هستند. در این تحقیق، مدلی چند هدفه از گروه مدل های مکان یابی هاب توسعه داده شده است که با نام مدل های طراحی شبکه های دوام پذیر شناخته شده است. این مدل در حقیقت، یک مدل مکان یابی مرکز می باشد که هدف آن حداکثر کردن پتانسیل بالقوه جریان بین جفت گره مبدأ-مقصدی است که دارای کمترین مقدار پتانسیل جریان در بین کلیه جفت گره های مبدأ-مقصد در شبکه می باشد. همچنین هزینه ثابت استقرار تسهیلات هاب نیز در این مدل در نظر گرفته شده است. در ادامه، روش برنامه ریزی آرمانی فازی برای حل مدل بکار رفته است. برای ارزیابی نحوه عملکرد مدل، از داده های مربوط به خطوط هوایی کشور ترکیه استفاده شده و نتایج حاصل از محاسبات ارائه شده است. مطابق نتایج بدست آمده، هر یک از دو تابع هدف مسأله به بهینه¬ترین مقادیر ممکن دست یافته¬اند و به عبارت دیگر با صرف کمترین هزینه اولیه، بالاترین سطح پایایی ممکن برای شبکه حاصل شده است.
امیر رضایی پویا مصطفی جهانگشای رضایی
یکی از راه های سرمایه گذاری که سرمایه گذاران انتخاب می نمایند، سرمایه گذاری در بورس ها و تهیه سبد سهام است. بازار های بورس به علل مختلف همواره تحت تاثیر نوسانات قرار دارند و هیچ تضمینی جهت ادامه روند گذشته تغییرات بازدهی سهم ها در آینده وجود ندارد و این موضوع انتخاب سبد سهام را سخت تر می نماید. در این پژوهش سعی شده در جهت اعمال نظر خبرگان بازار سهام و نزدیک کردن مدل به واقعیت، دو تابع هدف جدید به مدل اولیه مارکوویتز اضافه گردد، این دو تابع هدف شاخص p/e و میزان توصیه خبرگان و کارشناسان بازار بورس را در مدل وارد می نماید. مدل چند هدفه ساخته شده توسط سه الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرات، بهینه سازی علف های هرز و گرادیان کاهشی حل شده است. جواب های بدست آمده توسط هر روش ابتدا نسبت به زمان و مقدار کل تابع هدف و سپس توسط روش تاپسیس جهت بررسی نزدیکی نقاط به نقطه ایده آل با هم مقایسه شده اند. نتایج نشان دهنده برتری روش گرادیان کاهشی نسبت به دو الگوریتم دیگر در تمامی موارد می باشد؛ الگوریتم های بهینه سازی ازدحام ذرات و علف های هرز تقریبا مثل هم عمل کرده اند، الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرات کمی مقدار تابع کل بهتر و نقاط نزدیک تری به جواب ایده آل داشته و الگوریتم بهینه سازی علف های هرز کمی متوسط زمان حل کل بهتری داشته است.
آذر عبدی زاده مقصود سلیمان پور
مدیریت زنجیره بحران و زنجیره امداد بشری با توجه به اثرات زیان¬بار و گاهاً غیرقابل جبرانی که این بحران¬ها بر جوامع بشری می¬گذارد، در سال¬های اخیر مورد توجه بسیاری از اندیشمندان و مطالعه¬گران قرار گرفته است. پیروی از یک سیستم یکپارچه¬ی مناسب به منظور مدیریت این زنجیره می¬تواند موجب کاهش بسیاری از تلفات و خسارات مالی و جانی شود. در این پایان¬نامه، سعی بر آن شده است تا با ارائه یک زنجیره بحران جامع، تشریح ابعاد مختلف آن و همچنین چالش¬های پیش¬روی این زنجیره، شناخت عمیق¬تر و صحیحی از مسئله به دست آید. در ادامه ضمن توجه به مسئله انتخاب مراکز اورژانسی و مراکز توزیع اقلام امدادی منطقه¬ای، سعی شده است تا با ارائه یک مدل ریاضی مناسب، به بحث تأسیس مراکز منطقه¬ای و تخصیص اقلام امدادی، امدادرسانی و احیای افراد آسیب-دیده پرداخته شود. ابتدا یک مدل ریاضی عدد صحیح مختلط چند دوره¬ای احتمالی با در نظر گیری محدودیت ظرفیتی برای مراکز تأسیس شونده، برای مسئله ارائه شده است. با توجه به ماهیت مسئله در دنیای واقعی، پارامترهای میزان تقاضای اقلام امدادی و تعداد افراد آسیب¬دیده هر منطقه غیرقطعی فرض شده¬اند. در ادامه برای مواجه شدن با عدم قطعیت، با استفاده از رویکرد بهینه¬سازی استوار، مدل متناظر استوار ایجاد شده است. در بخش انتهایی از پایان¬نامه با طراحی یازده مجموعه آزمایش مختلف، سعی در بررسی و تحلیل مهم-ترین پارامترهای تأثیرگذار در مدل و همچنین استواری مدل پیشنهادی گردیده است. پارامترهای تعداد مناطق حادثه¬دیده، تعداد تسهیلات منطقه¬ای تاسیس¬شده، همچنین تعداد دوره¬های زمانی مدل-سازی بحران؛ سه پارامتر اصلی در مدل بودند که تاثیر آن در این یازده آزمایش طراحی¬شده مورد بررسی قرارگرفت. هر یک از آزمایش های طراحی شده نیز دارای 11 مرحله بررسی و تحلیل جواب های حاصله به ازای سطوح مختلف عدم قطعیت می باشند. تعداد مناطق آسیب¬دیده در سه اندازه 7، 10 و 15 مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین پنج حالت کلی 15، 10، 3، 5 و 7 برای تعداد مراکز بالقوه جهت تأسیس تسهیلات منطقه¬ای در نظر گرفته شده است. همچنین تأثیر دوره های زمانی در سه حالت عددی 1، 3 و 5 دوره، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصله علاوه بر تایید تاثیر هریک از این پارامترها بر روند جواب¬های حاصله برای تابع هدف به ازای سطوح مختلف عدم قطعیت، بیانگر این است که تاثیر اندازه دوره¬های زمانی بیشتر از دو پارامتر دیگر است.
هادی محمودزاده مقصود سلیمان پور
با یک نگرش جامع به بیمارستان ها و درمانگاه های موجود در کشور مشخص می شود که برخی از آن ها با عدم رعایت برخی اصول اساسی همچون انتخاب صحیح موقعیت زمین، امکان دسترسی سریع و آسان و یا تأمین نیازهای فضای تحت پوشش مناطق خود مواجه هستند، که نتیجه آن عدم خدمات رسانی مطلوب هست که در نهایت منجر به اعمال تغییراتی در ساختارهای آن ها می شود.مکان یابی تسهیلات هم در بخش صنعت و هم در بخش خدمات درمانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. البته لازم به ذکر است در بخش خدمات درمانی، پیامدهای مکان یابی ضعیف فراتر از زیان های مربوط به هزینه است. به گونه ای که مکان یابی ضعیف در بخش خدمات درمانی موجب افزایش نرخ مرگ ومیر و نرخ بیماری می شود. بدین جهت، در این تحقیق سعی شده تا با ارائه یک مدل برنامه ریزی ریاضی مقدمات لازم جهت تعیین مکان های بهینه برای تأسیس درمانگاه های جدید از میان نقاط کاندید و ایجاد یک شبکه خدمات درمانی کارا فراهم گردد. هدف از ارائه مدل مذکور پوشش دهی هر چه بیشتر جمعیتی هست که توسط درمانگاه های سابق تحت پوشش قرار نگرفته اند، که این امر لزوم تأسیس درمانگاه های جدید در مکان های بهینه را آشکار می کند. مدل ارائه شده در دو حالت شرایط انحصاری و شرایط رقابتی مورد بررسی قرار می گیرد، که در حالت رقابتی از بازی چانه زنی نش جهت نشان دادن وضعیت رقابتی بهره گرفته شده است. برای حل مدل مذکور از نرم افزار لینگو 15 استفاده شده و در نهایت جهت اعتبارسنجی مدل مذکور از داده های مربوط به 45 درمانگاه موجود در جنوب تهران، شهر ری و اسلام شهر بهره گیری شده و نتایج به دست آمده از حل مدل پیشنهادی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
صمد حسین زاده مکرم مقصود سلیمان پور
چکیده ندارد.
رضا راستگردانی مقصود سلیمان پور
چکیده ندارد.
کاوه تراب مارالانی مقصود سلیمان پور
چکیده ندارد.
امین بابازاده سنگر مقصود سلیمان پور
چکیده ندارد.