نام پژوهشگر: اسد ویسی رایگانی
تارا قنبری مظفر خزاعی
از زمان طرح فرضیه سلول بنیادی سرطانی، سرطان به عنوان بیماری در رابطه با سلول بنیادی در نظر گرفته می شود. به سبب برخی مشکلات در جداسازی سلول های بنیادی سرطانی توسط روش های متداولی چون facs و macs ، استفاده از روش کشت های نهادینه همراه با بکارگیری داروهای ضد سرطان پیشنهاد شده است. در تحقیق حاضر از روش کشت نهادینه همراه با داروی وین کریستین با ویژگی مهارکنندگی میتوزی به منظور جداسازی و خالص سازی سلول های بنیادی سرطانی از رده سلولی سرطانی mda-mb231 استفاده شد. در این مطالعه سلول های سرطانی رده mda-mb231 در محیط کشت rpmi1640 و 10 درصد سرم کشت داده شد. جهت تعیین غلظت مناسب داروی وین کریستین ، سلول ها با غلظت های 0 ،2 ، 4 ، 6 و 8 نانوگرم بر میلی لیتر دارو تیمار شدند. تعیین هویت سلول ها با بررسی بیان ژن های oct4 ، nanog ، sox2 و nucleostemin به روش rt-pcr انجام شد. درصد mfu پس از قرارگیری سلول ها در کشت غیرچسبنده حاوی egf ، bfgf ، lif ، b27 ، هورمون انسولین و bsa محاسبه شد. همچنین بیان مارکر cd44 برای mammosphere های شکل گرفته سنجیده شد. نتایج بدست آمده نشان داد بکارگیری وین کریستین با غلظت 4 نانوگرم بر میلی لیتر پس از 72 ساعت با حذف 34/80 درصد سلول ها غلظت دارویی مناسب است. همچنین سلول ها پس از تیمار با غلظت 4 نانوگرم بر میلی لیتر وین کریستین هرچهار ژن مورد بررسی را بیان کردند. نتایج حاصل از کشت غیرچسبنده و بررسی درصد mfu بین سلول ها پس از تیمار دارویی و بدون تیمار دارویی نشان داد که این میزان تشکیل mfu در سلول ها پس از تیمار به طور معنی داری بالا بود (p<0.05). همچنین mammosphere های حاصل از کشت غیرچسبنده مارکر cd44 را بیان کردند. به طور کلی می توان نتیجه گرفت استفاده از کشت نهادینه همراه با داروهای ضد سرطان می تواند به عنوان روشی مناسب و در دسترسی برای جداسازی سلول های بنیادی سرطانی در شرایط آزمایشگاهی معرفی شود.
سید محمد امین حرمشاهی مهری آزادبخت
تاکنون تأثیر مواد مختلفی بر القای تمایز عصبی در سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان مورد مطالعه قرارگرفته است. استوروسپورین یک مهارکننده ی پروتئین کیناز است که بر فرارشد نوریت در انواع مختلفی از سلول ها اثر دارد. مورفین نیز یکی از موادی است که می تواند بر تمایز عصبی موثر باشد. با توجه به اثرات آپوپتوتیک استوروسپورین ممکن است بتوان از اثرات حفاظتی و مثبت مورفین برای بهبود تمایز عصبی در سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان موش استفاده کرد. سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان از ران و درشت نی موش نژاد nmri جداسازی شده و در محیط کشت dmem همراه با 10% سرمfbs کشت داده شدند. آزمون تمایز برای اثبات چندتوانی سلول های جداشده با استفاده از رنگ آمیزی سودان iii و آلیزارین رد انجام شد. توانایی تشکیل کلنی برای شناسایی سلول های بنیادی مزانشیمی ده روز پس از کشت بررسی شد. اثر غلظت-های 50، 100، 214 و 316 نانومولار استوروسپورین (به ترتیب تیمارهای iv, iii, ii, i) به تنهایی (گروه 1) و همراه با غلظت 4-10 مولار مورفین(گروه 2) بر میزان بقای سلول ها با استفاده از تکنیک جذب قرمز خنثی در بازه های 6، 12و 24 ساعت بررسی شد. برای اثبات تمایز عصبی از تکنیک rt-pcr و نیز ایمونوفلوروسنس استفاده شد. بررسی های هیستولوژیک نشان داد که سلول های جداسازی شده از مغز استخوان به سلول های چربی و استخوان تمایز یافتند. آزمون تشکیل کلنی وجود کلنی های منفرد را نشان داد. آزمون میزان بقای سلول ها نشان داد که مورفین می تواند اثرات حفاظتی در برابر اثرات آپوپتوتیکی استوروسپورین داشته باشد. مجموع طول نوریت ها در تیمارهای iو ii در گروه 2 در مقایسه با گروه 1 افزایش معنادار داشت (05/0p<). تکنیک های rt-pcr و ایمونوفلوروسنس بیان مارکرهای عصبی در سطح rna و پروتئین را نشان دادند. استوروسپورین می تواند به عنوان یک القاگر فرارشد نوریت در سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان استفاده شود. همچنین استوروسپورین به همراه مورفین می تواند به عنوان یک پروتوکل خوب برای تمایز عصبی در سلول های بنیادی مزانشیمی به کار رود.