نام پژوهشگر: حمیدرضا حسن آبادی
وحید شیخ الاسلامی آرین قلی پور
با گسترش فناوری های مخابراتی بی سیم، استفاده از تجهیزات سیار به خصوص تلفن همراه در امر یادگیری مورد توجه محققان مختلف قرار گرفته است. تحقیقات مختلف در این زمینه، حاکی از تاثیر مثبت آموزش سیار در امر یادگیری است. تنوع تجهیزات سیار و قابلیت های آن ها و نیز تفاوت زیرساخت های فناوری های سیار در نقاط مختلف دنیا باعث شده تا نتوان نتایج یک تحقیق در این زمینه را به سادگی بسط داد. بر این اساس، در این پژوهش هدف، ارزشیابی اثربخشی استفاده از تلفن همراه در یادگیری الکترونیکی تعیین شد. مدل کرک پاتریک در دو سطح اول یعنی ارزشیابی واکنش ها و ارزشیابی یادگیری برای ارزیابی اثربخشی یادگیری استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش، دانشجویان رشته مدیریت موسسه آموزش عالی مجازی مهرالبرز انتخاب شدند. انتظار می رفت استفاده از تلفن همراه به عنوان مکمل روش یادگیری الکترونیکی تحت وب باعث افزایش اثربخشی یادگیری شود. نتایج حاصل از پرسش نامه سنجش رضایتمندی دانشجویان و ارزیابی نمرات دانشجویان گروه آزمون و شاهد، قبل و بعد از استفاده از تلفن همراه در امر یادگیری نشان داد تفاوت معنی داری در افزایش اثربخشی یادگیری دانشجویان وجود ندارد. اما نتایج مصاحبه انجام شده با استفاده کنندگان از تلفن همراه در امر یادگیری نشان داد استفاده از پیامک در اطلاع رسانی آموزشی و درسی برای آن ها مطلوب و رضایت بخش بوده است. در نتیجه، استفاده از پیامک برای توسعه ارتباطات دوسویه بین دانشجو و دانشگاه و نیز بهره گیری از پیامک برای ارائه محتوا و ارزیابی آموزشی، قابل تامل است.
نیلوفرالسادات سید پورمند شهرام محمدخانی
مطالعات انجام شده بر روی گروه های دانشجویی دامنه ی بالایی از اختلال افسردگی را نشان می دهد. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی روابط ساختاری بین متغیرهای نشخوار فکری، باورهای فراشناختی و علائم افسردگی بر اساس مدل اختلالات هیجانی کارکرد اجرایی خود نظم بخش (s-ref) ولز و متیوز (1994) در جمعیت غیر بالینی بود. چهار صد و یک دانشجوی دختر و پسر (با میانگین سنی 01/21 سال و انحراف استاندارد 96/1) انتخاب شدند تا به پرسشنامه های نشخوار فکری، مقیاس باورهای فراشناختی، مقیاس باورهای فراشناختی مثبت، مقیاس باورهای فراشناختی منفی و پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که نشخوار فکری در جمعیت غیر بالینی به صورت مستقیم با افسردگی مرتبط می باشد و این بر عکس جمعیت بالینی بود که باورهای فراشناختی منفی رابطه ی بین نشخوار فکری و افسردگی را میانجیگری می کرد. همچنین نتایج نشان دادند که در افراد افسرده هر دو گونه باور فراشناختی منفی درباره ی نشخوار فکری (غیر قابل کنترل بودن و آسیب، پیامدهای اجتماعی)، ارتباط بین نشخوار فکری و افسردگی را میانجی گری می کند. اما این یافته ها برای افراد غیر افسرده مشابه نبود که فقط یک نوع فراشناختی منفی (کنترل ناپذیری و آسیب)، این رابطه را میانجیگری می کرد. بنابراین، این مدل در افراد غیر افسرده با اندکی تغییرات در ساختار آن کاربرد دارد.
ریحانه شیخان شهرام محمدخانی
مدل کارکرد اجرایی خودنظم بخش (s-rfe) فرض می کند که خیلی از اطلاعاتی را که افراد دچار اختلال روان شناختی به منظور ارزیابی و خود تنظیمی به کار می برند، ریشه در درون دارد، و برخاسته از حافظه، احساسات، و برداشت از خود می باشد. این اطلاعات درونی، که یک مولفه از توجه معطوف به خود می باشند، هم بر ارزیابی از معنای رویدادها و هم بر ارزیابی از خود تأثیر می گذارد. از اینرو در سال های اخیر طراحی درمان هایی معطوف به پردازش توجه را هدف قرار داده اند که از جمله این درمان ها، آموزش توجه (att) می-باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر att بر اضطراب، توجه معطوف به خود و فراشناخت ها در نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی انجام شد. از بین 190 شرکت کننده، 34 شرکت کننده با توجه به نمره ایی که در پرسشنامه اضطراب اجتماعی، افسردگی بک و مصاحبه ساختار یافته بر اساس dsm_iv_tr غربال شده و در نهایت 16 شرکت کننده با نمره بالا در مقیاس توجه معطوف به خود، پرسشنامه فراشناخت و مقیاس سندرم شناختی- توجهی پس از ارایه مطلبی در مقابل دو بزرگسال (غربال دوم) انتخاب شده، شرکت-کننده ها به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه att دریافت کرد. بعد از جلسه چهارم، جلسه هشتم و 1 ماه بعد از آموزش هر دو گروه به مقیاس توجه معطوف به خود، پرسشنامه فراشناخت، مقیاس سندرم شناختی- توجهی و پرسشنامه اضطراب اجتماعی پاسخ دادند. گروه آزمایش کاهش معناداری در توجه معطوف به خود، باورهای فراشناختی مثبت و منفی، نظارت شناختی، سندرم شناختی- توجهی و اضطراب اجتماعی را نشان دادند. بنابراین شواهد حاکی از این است که اضطراب می تواند از طریق دستکاری توجه بدون به کار گیری تکنیک های شناختی- رفتاری به طور دیرپایی اصلاح شود.
مریم پورقربان حمیدرضا حسن آبادی
چکیده: هدف پژوهش حاضر درک چگونگی ارتباط کنشهای اجرایی و توانمندی ریاضی و تعیین سهم این کنشها در عملکرد ریاضی دانش آموزان بود. در این مطالعه تعداد 30 دانش آموز پایه چهارم دبستان در دو گروه با پیشرفت پایین در ریاضی ( ضعیف ) و پیشرفت بالا در ریاضی ( قوی ) به گونه ای انتخاب شدند که بهره هوش و توانایی خواندن آنها تا حد ممکن نزدیک به یکدیگر بودند. این دو گروه از حیث حافظه کاری که از طریق آزمون هوش وکسلر، بازداری که از طریق آزمون استروپ، توجه که از طریق آزمون عملکرد مداوم و جابجایی که از طریق آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین اندازه گیری شدند مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس و آزمون t نشان داد که عملکرد گروه ضعیف در حافظه کاری، بازداری و جابجایی به طور معناداری پایین تر از گروه قوی بود که بیانگر تأثیر این کنشها در عملکرد ریاضی دانش آموزان است؛ اما در کنش توجه، تفاوت معناداری بین دو گروه وجود نداشت. نتایج این پژوهش همسو با نظری? میاک بود که معتقد است کنش های اجرایی مجزا اما مرتبط با یکدیگرند و تفاوت های فردی دانش آموزان در این کنش ها باید در نظر گرفته شوند زیرا بر عملکرد تحصیلی آنها بسیار اثر گذارند.
سمیرا یاوری ربابه نوری قاسم آبادی
هدف پژوهش حاضر ارزیابی روابط ساختاری بین فعایت مذهبی؛ تقلای مذهبی, نگرش به مواد, الگوگیری اجتماعی, بهزیستی معنوی, انگیزه های مصرف سیگار و قلیان در دانشجویان بود.504 دانشجوی دختر و پسر از دانشگاه های خوارزمی, پردیس کشاورزی و آزاد کرج که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند, پرسشنامه های بهزیستی معنوی, فعالیت مذهبی, تقلای مذهبی, الگوگیری اجتماعی, عقاید منفی درباره مواد, انگیزه های مصرف و بخش دخانیات از پرسشنامه رفتارهای پرخطر را پاسخ دادند. با تغییراتی در مدل پیشنهادی اولیه مدل نهایی برازش خوبی را نشان داد که اثر فعالیت مذهبی بر مصرف سیگار و قلیان با عاید منفی درباره مواد, الگوگیری اجتماعی, بهزیستی معنوی و انگیزه های مصرف در سه سطح انگیزه های افزایشی, اجتماعی و مقابله ای میانجی گری می شود. همچنین اثر تقلای مذهبی بر مصرف سیگار و قلیان با بهزیستی معنوی و انگیزه های مقابله ای میانجی گری می شود. نتایج از مدل انگیزشی مصرف مواد حمایت می کندو مکانیزمی را بیان می کند که از طریق آن مذهب/معنویت اثر خود را بر مصرف دخانیات می گذارد. بنابراین توجه به این عوامل در برنامه های پیشگیرانه برای مصرف مواد به ویژه سیگار و قلیان به عنوان دروازه ورود به مصرف مواد دیگر می تواند مفید باشد.
بیان قادری شهرام محمدخانی
چکیده هدف پژوهش حاضر، ارزیابی روابط ساختاری بین متغیرهای باورهای فراشناختی، فرانگرانی، راهبردهای کنترل فکر و اضطراب بر اساس مدل فراشناختی اضطراب و نگرانی (ولز، 1995، 1997) در جمعیت نوجوانان بود. سیصد و نود یک دانش آموز دختر و پسر (6/15=میانگین، 2/1=انحراف استاندارد) در شهر کرمانشاه که به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شده بودند، پرسشنامه های باورهای فراشناختی کودکان (mcq-c)، پرسشنامه ی فرانگرانی (mwq)، پرسشنامه کنترل فکر (tcq) و سیاهه اضطراب صفت- حالت (stai) را پاسخ دادند. با تغییراتی در مدل پیشنهادی اولیه، مدل نهایی برازش خوبی را نشان داد. نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی منفی، باورهای خرافه، تنبیه و مسئولیت، فرانگرانی به طور مستقیم با اضطراب رابطه دارند. همچنین دو راهبرد کنترل فکر توجه برگردانی و تنبیه در رابطه ی بین باورهای فراشناختی منفی، نظارت شناختی، باورهای خرافه، تنبیه و مسئولیت، فرانگرانی و علائم اضطراب در نوجوانان میانجی گری می کنند. نتایج پژوهش از مدل فراشناخت اضطراب و نگرانی حمایت می کند و نشان می دهد باورهایی که افراد در مورد پردازش افکارشان دارند و راهبردهایی که برای کنترل شناخت هایشان به کار می برند، نقش مهمی در شروع و تداوم اضطراب دارد. بنابراین، تغییر باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر ناسازگارانه که افراد برای کنترل افکار ناخواسته-شان استفاده می کنند، می تواند در پیشگیری از تشدید و تداوم اضطراب مفید باشد. کلیدواژ ها: باورهای فراشناختی؛ فرانگرانی؛ راهبردهای کنترل فکر؛ اضطراب؛ نوجوانان
علی رضا احمدیان محمد حاتمی
یکی از جدیدترین درمان های اختلالات مزمن خُلقی طرح واره درمانی است و به گفته یانگ (2007) این درمان، مفاهیم پیچیده ای برای بیماران دارد و در پژوهش های حوزه علوم شناختی نیز لزوم کاربست ابزارهای زبانی ویژه مانند تمثیل برای تجسم مناسب تر از مفاهیم گزاره ای-انتزاعی تاکید شده است، درمان ترکیبی حاضر از الحاق این دو روش کارآمد با یکدیگر جهت اثربخش تر نمودن دستاوردهای این اختلال مزمن اجرا شد. روش: در این پژوهش از طرح تجربی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شده و 40 نفر از مبتلایان به افسرده خویی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و تحت مطالعه قرارگرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد، طرح واره درمانی مبتنی بر الحاق شیوه آموزشی تمثیلی-استعاره ای، موجب کاهش معنادارتر علائم مزمن افسردگی و نیز طرح واره های ناسازگار اولیه در بیماران شد و به علاوه این نتایج در یک نوبت پیگیری 2ماهه دوام داشت. نتیجه گیری: طرح واره درمانی مبتنی بر شیوه آموزشی تمثیلی-استعاره ای در طی زمان در مقایسه با طرح واره درمانی به کلاسیک در تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه، کاهش علائم مزمن افسردگی و کنترل میزان عود در بیماران افسرده خو موثرتر بوده است.
معصومه مختاری فریدون یاریاری
هدف پژوهش حاضر، مقایسه عملکرد دانش آموزان مبتلا به طیف اتیسم کنش بالا و افراد مبتلا به نشانگان داون آموزش پذیر در آزمون کارکردهای اجرایی از طریق مطالعه پس رویدادی بود. برای این منظور در این پژوهش 15 نفر از دانش آموزان پسر مبتلا به اتیسم کنش بالا، 15 نفر از دانش آموزان پسر مبتلا به نشانگان داون آموزش پذیر و 15 نفر از دانش آموزان پسر عادی (با دامنه سنی7 تا 15 سال) که در متغیر های جمعیت شناختی همتا و کنترل شده بودند به صورت نمونه گیری در دسترس در مطالعه شرکت کردند. ابزار مورد استفاده شامل مقیاس تشخیص اتیسم (گارز)، آزمون هوش ریون، آزمون هوش وکسلر، آزمون حافظه ارقام مستقیم و معکوس وکسلر، آزمون استروپ، آزمون کارت های ویسکانسین و آزمون عملکرد مداوم بود. آزمون های آماری استفاده شده آزمون تحلیل واریانس یک طرفه، تحلیل واریانس چندمتغیره، تحلیل کوواریانس یک عاملی، تحلیل کوواریانس چند عاملی و آزمون های تعقیبی بن فرونی و توکی بود. نتایج نشان داد که دانش آموزان اتیسم کنش بالا با وجود توانایی هوشی نزدیک به دانش آموزان عادی در کارکردهای اجرایی نقایص داشتند و این موضوع نقش هوش در کارکردهای اجرایی را کم رنگ می کند. به نظر می رسد با وجود هم بودی ها در دو گروه اتیسم و نشانگان داون، افراد مبتلا به نشانگان داون برخی آسیب های خاص کارکرد اجرایی (نقص حافظه کوتاه مدت) را در مقایسه با افراد مبتلا به اتیسم که آسیب های دیگر کارکردهای اجرایی (بازداری پاسخ، انعطاف پذیری ذهنی و عملکرد مداوم) دارند، نشان می دهند. کلید واژه ها: کارکردهای اجرایی، اتیسم کنش بالا، نشانگان داون آموزش پذیر.
محمد رضا سالاری فر محمدحسین شریفی نیا
هدف این تحقیق تدوین مبانی، ساختار و محتواهای شناختی رفتاری در زوج درمانی بر اساس متون اسلامی است. مبانی عبارت از آموزه های اسلامی است که بدون پذیرش آن ها نمی توان از هر گونه مداخله در حل روابط زوج ها از دیدگاه اسلامی سخن گفت. ساختار به دسته بندی این مداخلات اشاره دارد. محتوا و برنامه های درمانی، شیوه اجرای آموزه های اسلامی در زوج درمانی را ارائه می دهد. سپس کارآمدی این شیوه در مقایسه با زوج درمانی شناختی رفتاری توسعه یافته در افزایش رضایت زناشویی زوج ها بررسی شد. برای تدوین زوج درمانی اسلامی از روش اجتهاد دانش اسلامی که رویکردی علمی دینی است، استفاده شد. جامعه آماری، زوج های دارای مشکلات ارتباطی شهر قم است که به مراکز مشاوره مراجعه کرده اند. نمونه گیری در دسترس بود و انتصاب در دو گروه به صورت تصادفی بود. متغیر وابسته سطح رضایت زناشویی است که با مقیاس انریچ سنجیده شد. طرح تحقیق به صورت پیش آزمون و پس آزمون با یک عامل درمانی در دو سطح است. نتایج کاوش در متون دینی نشان می دهد که مداخلات اسلامی بر پایه این مبانی است: 1. جایگاه خانواده و اهمیت آن در رشد فردی اجتماعی، 2. ویژگی های خانواده سالم، 3. آسیب شناسی خانواده، 4. اهداف تشکیل خانواده، 5. چارچوب های فقهی و اخلاقی مداخله ها در زوج درمانی. همچنین روشن شد که زوج درمانی اسلامی را می توان در پنج بخش مداخله های شناختی، عاطفی، رفتاری، ساختاری و معنوی ارائه داد. در سه بخش اول متناظر با دیدگاه زوج درمانی شناختی رفتاری، در متون اسلامی مداخله ها تدوین گردیدند. در بخش ساختاری مداخلات در توزیع قدرت، حقوق زوجین و مرزها بر اساس فقه اسلامی ارائه شد. مداخله های معنوی، شامل توصیه های اعتقادی، اخلاقی و عبادی اسلام برای حل مشکلات زوجی است. در بررسی آماری روشن شد که هر دو روش تأثیر معناداری در افزایش رضایت زناشویی زوج ها دارند و تفاوت معناداری بین کارآمدی دو روش به دست نیامد.نتایج این پژوهش نشان می دهد که با استفاده از منابع اسلامی می توان مداخلاتی همتراز با رویکرد شناختی رفتاری در زمینه بهبود روابط زناشویی داشت.
شکوه اثنی عشری شهرام محمدخانی
پژوهش حاضر به منظور بررسی مدل شناختی اضطراب بر اساس مدل دوگاس (2004)، در بیماران مبتلا به سرطان انجام شد. در این مدل متغیرهای شناختی عدم تحمل ابهام، باورهای مثبت در مورد نگرانی، اجتناب شناختی، جهت¬گیری منفی به مشکل و اثرات مستقیم و غیرمستقیم آن¬ها بر نگرانی و اضطراب، در قالب مدل اندازه¬گیری و ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. 300 نفر از مبتلایان به بیماری سرطان به-صورت دردسترس در یک بیمارستان و کلینیک شیمی¬درمانی در اصفهان انتخاب و با استفاده از مقیاس-های عدم تحمل بلاتکلیفی، باورهای فراشناختی، اجتناب شناختی، جهت¬گیری منفی نسبت به مشکل، پرسشنامه نگرانی ایالت پن و اضطراب حالت اسپیلبرگر مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده¬های پژوهش با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که این مدل در بیماران مبتلا به سرطان از برازش خوبی برخوردار است و واریانس معناداری از نگرانی و اضطراب را در آنان تبیین می¬کند. کلیه روابط مستقیم و غیرمستقیم بین متغیرهای مدل به غیر از رابطه مستقیم اجتناب شناختی با اضطراب معنادار بود و رابطه بین اجتناب شناختی و نگرانی دارای بالاترین میزان معناداری بود. باورهای مثبت درباره نگرانی رابطه بین عدم تحمل ابهام و نگرانی را میانجی¬گری کرد ولی اجتناب شناختی میانجی رابطه بین نگرانی و عدم تحمل ابهام نبود. جهت¬گیری منفی به مشکل نیز از طریق وساطت نگرانی بر اضطراب اثر داشت.
عماد اشرفی ماریا یوجینیا آگیلار مرچن
مقدمه: انگیزش اشتهایی به واسطه نشانه های غذایی موجب گرسنگی لذتی در افراد می شود. در مدل تغذیه لذتی- بازدارانه، مولفه بازداری نقشی تعدیل کننده در خوردن دارد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش مولفه های دیگری از کنشهای اجرایی مانند توجه و نظارت و مشخص کردن نقشهای اصلی و تعدیل کنندگی انگیزش اشتهایی و مولفه های کنشهای اجرایی در میزان خوردن و نیز تفاوتهای جنسیتی بود. مواد و روشها: با بررسی میزان انگیزش اشتهایی 1327 نفر از دانشجویان داوطلب از طریق مقیاس قدرت غذا، 57 نفر از زنان و مردان سالم و دارای وزن طبیعی در دو گروه دارای انگیزش اشتهایی زیاد و کم انتخاب شدند. مولفه های کنشهای اجرایی این افراد به وسیله پتانسیلهای وابسته به رویداد و میزان خوردن به وسیله آزمون چشایی اندازه گیری شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس دو راهه تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد در افراد دارای انگیزش اشتهایی زیاد نسبت به افراد دارای انگیزش اشتهایی کم، بیشتر بودن میزان سوگیری توجه موجب افزایش بیشتری در میزان خوردن می شود. بعلاوه، بیشتر بودن بـازداری در زنان نسبت به مردان موجب کاهش بیشتری در میزان خوردن می شود. نتیجه گیری: مدل تغذیه لذتی- بازدارانه با درنظر گرفتن مکانیزم سوگیری توجه در افراد سالم دارای وزن طبیعی تایید شد. با این وجود، برای بررسی مکانیزمهای مرتبط با بازداری و تفاوتهای جنسیتی پژوهشهای بیشتری مورد نیاز است. به نظر می رسد در جوامع پر از غذاهای خوشمزه و پرکالری امروزی، سوگیری توجه زیاد به غذا یک عامل خطر برای بیش خوری در مردان و زنان سالم و دارای وزن طبیعی است. بهتر است در برنامه های درمانی یا مراقبتی مربوط به وزن، به جای تاکید صرف بر رژیم غذایی، محیط غذایی افراد و سوگیری توجه به غذا مدنظر قرار گیرد.
مجتبی بیرامی حمیدرضا حسن آبادی
زمینه مساله: نتایج پژوهش های مختلف نشان داده است که ارزشیابی توصیفی نتوانسته است در ارتقای کیفی و حتی کمی یادگیری دانش آموزان موثر باشد که در این بین نحوه ارائه بازخوردها توسط معلمان به عنوان عامل بسیار مهم در ناکامی نظام ارزشیابی توصیفی در دستیابی به اهدافش محسوب می شود. هدف: لذا، پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی نحوه ارائه بازخورد های معلمان به دانش آموزان در سیستم ارزشیابی توصیفی و ارائه راهکارهایی برای بهبود انجام شد. روش: بدین منظور، 351 نفر از معلمان (52 مرد، 299 زن) مقطع ابتدایی استان البرز که در سال تحصیلی 93-92 در پایه اول تا ششم مشغول به تدریس بودند به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. داده ها به روش پیمایشی و از طریق پرسشنامه محقق ساخته 42 گویه ای که روایی محتوایی آن توسط گروهی از استادان تایید شده بود جمع آوری گردید. ضریب پایایی پرسشنامه نیز از طریق آلفای کرونباخ 80/0 برآورد شد. جهت تحلیل داده های پژوهش از همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس دو راهه و آزمون t برای دو گروه مستقل استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر اصلی جنسیت و پایه کلاسی تدریس معلمان بر برخی از مولفه های بازخورد (بازخورد راهبردی و بازخورد با توجه به عملکرد تحصیلی) معنادار بود ولی نتایج حاصل از این آزمون اثر اصلی عامل دوره های ضمن خدمت را معنادار نشان نداد. به علاوه نتایج نشان داد که معلمانی که معتقد بودند که تعداد دانش آموزان بالا مانع ارائه بازخوردهای اثربخش نمی شود بازخوردهای راهبردی بیشتری را نسبت به همکاران خود که نظر منفی به این مسئله داشتند، ارائه کرده بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر آسیب های حوزه بازخورد عبارتند از: 1. ناکارآمد بودن دوره های آموزشی برگزار شده در افزایش توانمندی معلمان در خصوص بکارگیری بازخوردهای توصیفی اثربخش و سازنده 2. تراکم بالای دانش آموزان در کلاس های درس 3. عدم آمادگی معلمان در کلاس های پرجمعیت برای ارائه بازخورد و داشتن چنین نگرشی که در کلاس های پرجمعیت نمی توان بازخوردهای اثربخش ارائه کرد 4. بکارگیری معلمان مرد در پایه های پایین (اول ، دوم و سوم) 5. پایین بودن سطح دانش معلمان در رابطه با موضوع بازخورد 6. عدم ارائه بازخوردهای انگیزشی و راهبردی مناسب در مقاطع پایین 7. داشتن نگرش مثبت و مساعد عمده ی معلمان نسبت به مولفه های اصلی نظام ارزشیابی سنتی. با توجه به آسیب های موجود راهکارهایی برای بهبود ارائه گردید.
مریم تازش شهرکی حمیدرضا حسن آبادی
هدف مطالعه ی حاضر بررسی اثر اصل انسجام در محیط های یادگیری چندرسانه ای بود. بدین منظور موضوع شکل گیری مفهوم صاعقه از طریق 4 انیمیشن مختلف به دانش آموزان دوره ی متوسط اول (112= n) ارائه شد. گروه اول انیمیشن را با رعایت اصل انسجام دیدند، گروه دوم انیمیشن را با جزئیات فریبنده با جذابیت کم (جزئیات نامربوط) دیدند، گروه سوم انیمیشن را با جزئیات فریبنده با جذابیت بالای که منجر به علاقه هیجانی می شد و گروه چهارم انیمیشن را با جزئیات فریبنده با جذابیت بالا که منجر به علاقه شناختی می شد، دیدند. یادگیری فرایند شکل گیری صاعقه از طریق آزمون های نگهداری و انتقال اندازه گیری شد، برای بررسی میزان بار شناختی تجربه در هنگام آموزش و در هنگام پاسخ به سوال ها از آزمون بار شناختی استفاده شد. برای بررسی فرضیه های پژوهش از تحلیل واریانس یک طرفه، مقابله های متعامد و آزمون های تعقیبی استفاده شد. عملکرد بهتر گروه چهار در آزمون نگهداری و انتقال اطلاعات نسبت به گروه سه نشان دهنده ی این است که جزئیات فریبنده همیشه فریبنده نیست. از طرفی عملکرد بهتر گروه یک در آزمون نگهداری اطلاعات نسبت به گروه دو و سه نشان دهنده ی اثر اصل انسجام است.
مریم صداقت حمیدرضا حسن آبادی
چکیده ندارد.
انوشه امین زاده حمیدرضا حسن آبادی
چکیده ندارد.
ملیحه ابراهیم زاده پارسایی شهلا پاکدامن
چکیده ندارد.