نام پژوهشگر: اکبر خداپرست

مطالعه تاکسونومیک و تبارشناسی گونه های کلادوسپوریوم و شبه-کلادوسپوریوم در استان گیلان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  امیررضا امیرمیجانی   اکبر خداپرست

کلادوسپوریوم یکی از جنس های بزرگ هیفومیست ها است که گونه های آن اغلب به صورت ساپروفیت در خاک و یا روی مواد گیاهی خشک رشد می کنند. بیمارگر گیاهان یا هایپرپارازیت سایر قارچ ها هستند. علی رغم پراکنش وسیع اعضای این جنس، در بسیاری از مناطق اطلاع چندانی از وضعیت گونه های آن در دست نیست. به منظور شناسایی تاکسونومیکی و تجزیه و تحلیل فیلوژنتیکی گونه های کلادوسپوریوم و شبه کلادوسپوریوم در استان گیلان، طی سال های 92-1389، 276 نمونه از مناطق مختلف استان گیلان و برخی استان های کشور، جمع آوری شد. شناسایی جدایه ها با استفاده از صفات مورفولوژیکی کنیدیوفور، کنیدیوم، تشکیل راموکنیدیوم، علایم، ارتباط با میزبان و با کمک منابع معتبر، انجام شد. به منظور شناسایی دقیق و مولکولی و تجزیه و تحلیل فیلوژنتیکی، پس از استخراج dna کل به روش چلکس، نواحی ژنی rdna its (شامل ناحیه 5.8s) با آغازگرهای its5، its1 و its4 و ef1-? با آغازگرهای 688f، 728f و ef-r تکثیر و توالی یابی شدند. توالی های به دست آمده در برنامه genedoc و clustal-x تنظیم و رج بندی شدند. درخت فیلوژنتیکی داده های حاصل با نرم افزار mega5 و با سه روش تلفیق همسایه ها (nj)، حداقل تکامل (me) و حداکثر صرفه جویی (mp) ترسیم شد. در مجموع 16 گونه از جنس cladosporium، دو واریته از گونه chalastospora gossypii، یک گونه ناشناخته از جنس passalora و یک گونه ناشناخته متعلق به جنس zasmidium شناسایی شد که از میان آنها گونه های c. delicatulum، c. exile، c. halotolerans، c. neriicola، c. pannosum، c. perangustum، c. pseudocladosporioides، c. scabrellum، c. sphaerospermum، c. tenuissimum و chalastospora gossypii var. polymorpha برای اولین بار از ایران گزارش می شوند. نتایج آنالیز فیلوژنتیکی نشان داد ناحیه its قادر به تفکیک گونه ها و تعیین حدود آنها نیست و تمامی جدایه های مربوط به گونه های مختلف کمپلکس c. cladosporioides s. lat. را در یک کلاد قرار داد. در مقابل توالی ناحیه ef1-? توانست گونه ها را بهتر تفکیک کرده و در گروه های تک نیایی قرار دهد. با این همه تعدادی جدایه از گونه های کمپلکس c. cladosporioides، c. perangustum، c. pseudocladosporioides و c. tenuissimum علی رغم غیر قابل تفکیک بودن با صفات مورفولوژیکی به دلیل شباهت بسیار زیاد، در گروه های فیلوژنتیکی مجزا قرار گرفتند.

رابطه بین میزان تراکم اینوکلوم اولیه و شیوع بیماری پوسیدگی ساقه ناشی از sclerotium rolfsii در مزارع شهرستان آستانه اشرفیه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1393
  قدسی السادات امیرکیائی   صدیقه موسی نژاد

قارچ sclerotium rolfsii sacc. (teleomorph: atheliarolfsii(curzi) tu& kimbrough)یک بیماریزای خاکزاد گیاهان است که در نواحی نیمه گرمسیری، گرمسیری و مناطق حاره جهان شایع است و تقریبا روی تمام محصولات زینتی و کشاورزی ایجاد بیماری می کند. بادام زمینی، لوبیا و فلفل از جمله محصولات مهم میزبان این قارچ در استان گیلان هستند. با توجه به اهمیت اینوکلوم اولیه در بقا و گسترش قارچ عامل بیماری از سالی به سال دیگر، هدف این تحقیق تعیین رابطه تراکم اینوکلوم اولیه و شیوع بیماری در مزارع شهرستان آستانه اشرفیه قرار گرفت.در 203 نمونه خاک برداشت شده از مزارع بادام زمینی، تعداد سختینه های قادر به جوانه-زنی به روش سینی- خاک با محلول پاشی متانول 1% تعیین شد.میزان شیوع بیماری در 15 مزرعه بادام زمینی پس از شروع علائم بیماری در سه تاریخ مختلف تا زمان برداشت ثبت شد. رابطه خطی مثبتی بین تراکم اینوکلوم اولیه و شیوع بیماری در زمان برداشت (p<0.01و r2= 78.72) مشاهده شد. همچنین بین تراکم اینوکلوم اولیه و نرخ رشد بیماری رابطه خطی مثبت(r2= 76.72) وجود داشت. بین تراکم اینوکلوم اولیه و شدت بیماری در زمان برداشت در سه مزرعه بادام زمینی بررسی شده رابطه خطی مثبت(r2= 74.76)بدست آمد.در 41 قطعه 500 مترمربعی از سه مزرعه بادام زمینی مدل پیشرفت بیماری برای هر قطعه بدست آمد. در بیش از 65% قطعات مدل تک مولکولی با برازش بیش از 90درصد مناسب تفسیر پیشرفت بیماری بود. مدل پیشرفت زمانی بیماری بدست آمده بر اساس میانگین شیوع بیماری قطعات در 12 مزرعه از 15 مزرعه بادام زمینی مورد بررسی برازش بالای 90 درصد با مدل تک مولکولی نشان داد.مدل پیشرفت زمانی بیماری با استفاده از میانگین شدت بیماری برای 3 مزرعه بادام زمینی برازش بیش از 88% با مدل تک مولکولی نشان داد. نرخ رشد بیماری بر اساس مدل حاصل از میانگین شیوع بیماری قطعات هر مزرعه در سال 93 بیشتر از سال 92 بود. دامنه شیوع نهایی بیماری در مزارع بادام زمینی 0 تا 45%، در 12 مزرعه لوبیا 0 تا 11% و در 1 مزرعه لوبیا 46%، در 6 مزرعه فلفل سبز 0 تا 11% و در یک مزرعه فلفل سبز 90% بود.