نام پژوهشگر: سید حسین صباغ پور

ارزیابی لاینهای نخود تیپ کابلی در شرایط آبی ودیم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1389
  محمدهادی مدبرنیا   سید حسین صباغ پور

برای بررسی صفات مختلف در ژنوتیپ های مختلف نخود و بررسی واکنش ژنوتیپ های مختلف این گیاه نسبت به تنش خشکی وتعیین ژنوتیپ های مقاوم به خشکی ، این آزمایش با 40 ژنوتیپ نخود تیپ کابلی به همراه شاهد حساس به خشکی (ilc3279) در قالب طرح آماری بلوک های کامل تصادفی با دو تکرار در دو شرایط آبی و دیم در سال زراعی 88-87 ، در موسسه تحقیقات کشاورزی دیم سرارود کرمانشاه اجرا شد . برای ارزیابی ژنوتیپ های نخود نسبت به تنش خشکی از شاخص های حساسیت به تنش (ssi) ، تحمل به تنش (sti) ، میانگین هندسی بهره وری (gmp) ، تحمل (tol) و میانگین بهره وری (mp) استفاده شد . نتایج نشان دادکه در هر دو شرایط آبی و دیم، بیشترین عملکرد دانه مربوط به ژنوتیپ flip 01-6cو ژنوتیپ flip 02-70c بود . همچنین پس از تجزیه رگرسیون گام به گام مشخص شد در بین صفات بیشترین ارتباط را تعداد شاخه ثانویه با عملکرد در هر دو شرایط آبی و دیم دارد . نتیجه تجزیه علیت نیز نشان داد که بیشترین اثر مستقیم را صفت تعداد شاخه ثانویه با عملکرد درهردوشرایط آبی ودیم دارا می باشد.نتیجه تجزیه به عامل ها نیز در شرایط آبی با چهار عامل که جمعا حدود 76 درصد تغیرات کل داده ها را در این شرایط توجیه می نمودند، همراه بود نتیجه این تجزیه برای شرایط دیم نیز با پنج عامل که 2/83 از تغیرات کل داده ها را توجیه می نمودند همراه بود .تجزیه کلاستر به روش حداقل واریانس وارد نیز برای شرایط دیم 4 و شرایط آبی 7 خوشه یا کلاستر را در پی داشت .به منظور بررسی شباهت بین ارقام از نظر شاخص های مقاومت به تنش از نمودار بای پلات استفاده گردید که در این نمودار بیشتر ارقام در وسط نمودار قرار گرفتند که حاکی از این است که اکثر ارقام از نظر این شاخص ها مقادیر متوسطی داشتند.ارزیابی ژنوتیپ از نظر شاخص های تحمل به تنش نشان دادکه از نظر سه شاخص gmp، sti وmp ژنوتیپ هایflip 01-6c و flip 02-70c وflip03-35c وflip02-4c دارای بیشترین مقادیر بودند و به عنوان ژنوتیپ های مقاوم به خشکی تعیین شدند . سه شاخص gmp ، sti و mp در دو محیط تنش و بدون تنش همبستگی مثبت و زیاد با عملکرد دانه داشتند وبه عنوان مناسب ترین شاخص ها برای تفکیک وشناسایی ژنوتیپ های حساس و مقاوم به تنش توصیه شدند .

تأثیر متقابل کود زیستی ورمی کمپوست و خشکی بر نخود
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده کشاورزی 1389
  عبدالله کرم زاده   محمد رضا عامریان

در چند دهه اخیر مصرف نهاده های شیمیایی در اراضی کشاورزی موجب معضلات زیست محیطی عدیده ای از جمله آلودگی منابع آب، افت کیفیت محصولات کشاورزی و کاهش میزان حاصلخیزی خاک ها گردیده است. از طرفی کمبود آب و مشکلات ناشی از فقدان این ماده حیاتی نیاز به انجام تحقیق در این زمینه را دو چندان می کند. این آزمایش به منظور بررسی تأثیر متقابل کود زیستی ورمی کمپوست و تنش خشکی بر نخود رقم بیونیج طی سال زراعی 89-88 در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود اجراء شد. آزمایش به صورت کرت خرد شده برپایه ی بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار به اجرا درآمد. عامل اصلی به سطوح خشکی {شاهد (آبیاری کامل)، قطع آبیاری از مراحل، 10برگی، گلدهی، غلاف بندی و پرشدن دانه به بعد} و عامل فرعی به سطوح ورمی کمپوست (صفر، 3، 6 و 9 تن درهکتار) اختصاص یافت. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان می دهد که اثرات متقابل کود زیستی ورمی کمپوست و قطع آبیاری بر عملکرد و برخی از اجزای عملکرد از جمله تعداد شاخه در بوته، تعدادغلاف پر در بوته، تعداد دانه در بوته و عملکرد بیولوژیک معنی دار است. تاثیر مثبت ورمی کمپوست بر عملکرد دانه تنها در شرایط قطع آبیاری از مرحله پرشدن دانه به بعد معنی دار بدست آمد و بیشترین تأثیر مربوط به مصرف 9 تن در هکتار ورمی کمپوست بود که توانست تأثیر منفی قطع آبیاری در مرحله پرشدن دانه را برطرف نموده و عملکرد دانه را به سطحی برابر با شرایط بدون تنش و عدم استفاده از ورمی کمپوست برساند. تأثیر مثبت3، 6 و 9 تن در هکتار ورمی کمپوست بر عملکرد دانه در شرایط قطع آبیاری از مرحله پر شدن دانه به بعد به ترتیب برابر با 31، 51 و 106 درصد بود. درشرایط فاقد تنش خشکی این افزایش به ترتیب برابر با 29، 36 و 45 درصد برای سطوح فوق الذکر ورمی کمپوست بود.