نام پژوهشگر: علی اکبر پور فتح اله

بررسی چند شکلی ژنهای toll like receptor2 arg753gln و toll like receptor4 asp299gly دربیماران مبتلا به آسم ایرانی در مقایسه با گروه کنترل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1390
  حمید بهرامی   علی اکبر پور فتح اله

مقدمه: آسم بیماری التهابی مجاری تنفسی است که عوامل ژنتیکی و محیطی مختلفی در آن نقش دارند.بیماری آسم را از جنبه های ایمونولوژیک می توان مورد بررسی قرار داد. ژن های مختلفی از سیستم ایمنی در ایجاد و تشدید آسم دخیل هستند. از جمله این ژن ها در سیستم ایمنی خانواده tlrs می باشد.از انجا که ایجاد چندشکلی ژنی در ژنها باعث تغییر در نحوه پاسخ سیستم ایمنی می گردد در این مطالعه به بررسی چند شکلی ژنی در خانوادهtlrs پرداختیم مواد و روش ها 120 : بیمار غیر خویشاوند غیر سیگاری مبتلا به آسم که دارای علایم بالینی و یافته های آزمایشگاهی آسم بودند، مطابق با معیارهای ats به عنوان گروه بیمار قرار گرفتند. 100 فرد سالم که از نظر سن و قومیت با گروه بیمار تطابق داد ه شدند، به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. پرسشنامه استانداردی تهیه و برای هر بیمار تکمیل گردید. پس از خونگیری از افراد بیمار و کنترل، استخراج dna انجام شد. به منظور تعیین چندشکلی ژنی در ژن toll like receptor2 arg753gln در موقعیت 2408+ و toll like receptor4 asp299glyدر موقعیت 896+ با استفاده از تکنیک pcr-rflp انجام شد. نتایج : تفاوت آماری در توزیع چندشکلی ژنهایa) 2408tlr2(g+ و( g 896tlr4(a+ بین دو گروه آسمی و گروه کنترل ملاحظه نشد (p?0/ 05). در بین سطوح کنترل آسم و پارامترهای دیگر نظیرسن، جنس و آزمون های تنفسی افراد آسمی نیز تفاوت معنی داری مشاهده نشد( p?0/ 05). بین سابقه آلرژی و چندشکلی ژنی مورد نظر در هر دو ژن رابطه معنی داری وجود داشت. نتیجه گیری : با وجود شواهد گوناگون از ارتباط عوامل ژنتیکی با بیماری آسم، مطالعات مختلف یافته های متناقضی را نشان می دهند. این مطالعه نیز از عدم ارتباط چندشکلی ژنهای یاد شده با بیماری آسم حکایت دارند با توجه به عوامل مختلفی که در بروز آسم دخالت دارند، چنین بر می آید که عواملی غیر از چندشکلی ژنهای tlr4 وtlr2 در پاتوژنز وشدت بیماری آسم دخیلند که اثر این واریانت های ژنتیکی را پوشش می دهند کلمات کلیدی: آسم، toll like receptor2، toll like receptor4،چندشکلی ژنی

تعیین الگوی اتوآنتی بادیها (ایمونکولوس) در روند سالمندی و تشخیص آنتی ژنهای کلیوی واکنشگر با اتو آنتی بادیهای طبیعی در بیماران کلیوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  میر هادی جزایری   علی اکبر پور فتح اله

چکیده مقدمه :تغییرات در سطح اتو آنتی بادی های طبیعی در روند سالمندی و نقش آنها در ایجاد هموستازی بدن وهمچنین سلولهای b-1به عنوان منبع اصلی تولید کننده اتو آنتی بادی ها مطرح هستند. بنابراین در مطالعه حاضر ما بر آن بودیم که تغییرات سلول های b-1 ، سطح اتو آنتی بادی های طبیعی بر علیه 24 ساختار آنتی ژن در بدن و آنتی بادی های igm , igg تام را در طی سالمندی بررسی کنیم. همچنین پیشنهاد شده است که از آنتی بادی های طبیعی می توان در تشخیص زود هنگام بیماری ها و اختلالات عملکردی اندام ها سود جست. لذا هدف دیگر ما پاسخ به این سوال بود که آیا درمورد بیماران کلیوی این موضوع صحت دارد یا خیر. مواد و روش ها: تعیین درصد سلول های b-1 خون محیطی در گروه های سنی مختلف با کمک مارکر های سطحی cd5 و cd19 به روش فلو سایتومتری و سطح سرمی igm , igg تام در سرم افراد با تکنیک نفلو متری تعیین شد. الیزا روش مورد استفاده برای تعیین سطح اتو آنتی بادی نسبت به 24 اتو آنتی ژن خاص بود و با لیزات سل لاین کلیوی hek-293 و روش الکترو فورز دو بعدی آنتی ژن های اختصاصی واکنش گر با اتو آنتی بادی در سرم بیماران کلیوی تعیین شد. نتایج: در گروه های سنی مختلف در داوطلبان سالم با افزایش سن درصد سلول های b-1 روند کاهشی، سطح سرمی igg تام روند افزایشی و در موردigm تام تا میانسالی روند افزایشی و پس از 40 سالگی روند کاهشی مشاهده شد. میانگین واکنش گری سیستم ایمنی(mir) نسبت به 24 اتو آنتی ژن نیز با افزایش سن روند صعودی دارد. باند پروتئینی kd 50 در لیزات hek-293 تعیین شد که با سرم افراد با اختلال کلیوی واکنش می دهند ولی با سرم افراد سالم واکنش گر نیستند. نتیجه گیری: در مطالعه حاضر نشان داده شده در طی سالمندی تغییرات مشخصی در سطح و الگوی اتوآنتی بادی های اختصاصی اندام و غیر اختصاصی اندام ها اتفاق می افتد که می تواند باعث بروز عوارض سالمندی شوند. شاید بتوان با تقویت تولید سلول های b-1 و ig m تام که در نیمه دوم حیات افراد روند کاهشی دارند عوارض ناشی از سالمندی را کاهش داد. همچنین باند پروتئینی بدست آمده از لیزات hek-293 می توان به عنوان کاندیدای مناسبی برای تشخیص های بالینی در آینده باشد.

ارزیابی عملکرد سلول های مزانشیمال حاصل از بافت چربی حامل ژن ifn-beta در مدل تجربی آنسفالومیلیت اتوایمیون
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  عادل محمد زاده   علی اکبر پور فتح اله

همان طور که رایج است، ifn-β به عنوان یک عامل تعدیل کننده سیستم ایمنی در درمان بیماری مولتیپل اسکلروزیس استفاده می شود. اگرچه بعد از مدتی اثر بخشی درمانی آن به واسطه تولید آنتی بادی های خنثی کننده در بدن فرد بیمار محدود می شود. اخیراً سلول های مزانکایمال حاصل از بافت چربی(ad-mscs) به عنوان یک روش درمانی امید بخش در درمان بیماری های خود ایمن مخصوصاً مولتیپل اسکلروزیس و مدل حیوانی آن یعنی انسفالومیلیت خود ایمن (eae) مطرح شده است. در این مطالعه سلول های ad-mscs به واسطه یک وکتور لنتی ویروسی تغییر ژنتیک یافته و به عنوان حامل، برای انتقال ژن ifn-β در درمان بیماری eae مورد ارزیابی قرار گرفت. در این مطالعه ابتدا سلول های مزانکایمال را از بافت چربی موش های c57bl/6 استخراج و سپس خاصیت تمایزی آنها را از نظر تبدیل شدن به رده های استخوانی، چربی و غضروفی بررسی کرده و با استفاده از فلوسیتومتری آنها را تایید کردیم. نتایج ما نشان داد که در گروه تیمار شده با msc-vp/ifn-β القای سلول های treg در مقایسه با دیگر گروه ها به طور چشمگیری بالا بود .(p-value<0.001) در مجموع نتایج ما نشان داد که به کار بردن ifn-β به صورت msc-vp/ifn-β باعث بالا بردن کیفیت درمان در مدل eae می شود و نقش مهمی در فروتنظیمی پاسخ های ایمنی مانند تکثیر سلولی، کاهش تولید سایتوکایین های التهابی و فاکتور های رونویسی مربوط با التهاب دارد. افزایش بیان foxp3 در گروه تیمار شده باmscs-vp/ifn-β را می توان به عنوان یک شاهد ارزشمند برای حمایت از درمان با این سلولها دانست. با در نظر گرفتن امنیت استفاده از سلول های بنیادی حاصل از بافت چربی که دارای عامل تعدیل کننده سیستم ایمنی یعنی ‍‍‍ژن ifn-β هستند، می توان در آینده آنها را به عنوان وسیله ای مطمئن برای سلول درمانی در نظر گرفت.

بکارگیری سلولهای دندریتیک تولروژن تولید شده از طریق مهار بیان ژن cd40 به وسیله نانو ذرات rna مداخله گر در بهبود مدل تجربی موشی دیابت نوع یک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  عزیز محمودزاده   علی اکبر پور فتح اله

ممانعت از سیگنالهای کمک تحریکی برای القا تولرانس بعنوان یکی از استراتژیهای جدید در درمان بعضی از بیماریها بویژه درمان بیماریهای خود ایمنی در آمده است. rna مداخله گر (rna interference) یکی از روشهای جدید است که می تواند به صورت اختصاصی و موثر بیان ژن هدف را کاهش دهد. در این مطالعه ما ابتدا با استفاده از سیتو کاین های gm-csf و il-4 موجب القا سلولهای دندریتیک از سلولهای بنیادی مغز استخوان موش dba شده و خلوص این سلولها را با آنتی بادی cd11c تعیین کردیم. از طرف دیگر با استفاده از پلاسمید های لنتی ویرالshrna cd40،2 pax و p md2 پکیج ویروسی با قدرت خاموش کردن ژن cd40 را ساخته و سپس با استفاده از این سیستم لنتی ویرال بیان ژن cd40 در سلولهای دندریتیک مورد هدف قرار دادیم. بدنبال این هدف گیری سلولهای دندریتیک بوجود آمده سلولهایی با ماهیت تولروژن بودند که قادرند پاسخ های ایمنولوژیک سلول t را تعدیل نمایند. پس از تولید سلولهای دندریتیک با ماهیت تولروژن کارایی این سلوها در مدل موشی دیابتی ایجاد شده با استرپتوزوتوسین مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده موید آنست که بیان mrna ژن cd40 در گروه دریافت کننده لنتی ویرال shrnacd40 کاهش پیدا کرده همچنین کارایی این سلولها در موشهای مدل دیابتی حاکی از آنست که میزان قند خون، آزمون تحمل گلوکز، وزن و آسیب شناختی بافتی در گروههای دریافت کننده این سلولها نسبت به گروههای دیگر از نظر آماری دارای تفاوت معنی دار می باشد. این مطالعه نشان می دهد کاهش بیان ملکول cd40 موجب بوجود آمدن سلولهای دندریتیک تولروژن موجب سوق دادن پاسخهای ایمنولوژیک به th2 خواهد گردید، که این نوع پاسخها می تواند در بیماریهای خود ایمنی از جمله آرتریت روماتوئید و دیابت نوع یک موثر واقع گردد.

بررسی تجویز همزمان سلول های دندریتیک میلوئیدی نابالغ مجاور شده با mog و سلول های بنیادی مزانشیمی در مدل انسفالومیلیت خود ایمن تجربی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  محمد طاهر طهوری   علی اکبر پور فتح اله

در این مطالعه تجویز همزمان سلول های ad-mscs+dc-mog به صورت داخل رگی در پیشگیری از بیماری eae مورد ارزیابی قرار گرفت.نتایج ما نشان داد که در گروه تیمار شده با msc-dc-mog القای سلول های treg و il-10 و کاهش il-17 در مقایسه با دیگر گروه ها به طور چشمگیری بالا بود .(p-value<0.001) در مجموع نتایج ما نشان داد که به کار بردن همزمان این دو سلول ،باعث بالا بردن کیفیت پیشگیری در مدل eae می شود و نقش مهمی در فروتنظیمی پاسخ های ایمنی مانند تکثیر سلولی، کاهش تولید سایتوکایین های التهابی مثل il-17 و .ifn?و فاکتور های رونویسی مربوط با التهاب و همچنین افزایش سیتوکین های ضد التهابی مثل tgf-? و il-10 و فاکتور های رونویسی مربوطه دارد.

بررسی توانایی القاء آپوپتوزیس و تعدیل ایمنی خون نگهداری شده در شرایط آزمایشگاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1387
  مرجان حاج هاشمی   علی اکبر پور فتح اله

چکیده ندارد.