نام پژوهشگر: سید محمود الهام بخش

بازتاب عناصر اجتماعی در مثنوی های عطار نیشابوری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1390
  سمیرا صدیقی مورنانی   سید محمود الهام بخش

چکیده شیخ فرید الدین عطار نیشابوری، از شاعران عارف قرن ششم هجری است که در مثنویهای اسرار نامه، الهی نامه، مصیبت نامه و منطق الطیر، عناصر و اشارات اجتماعی متعددی را مطرح کرده است. از مهمترین آنها، آداب و رسوم و مراسم خاصّی مانند: اجرای مراسم حج، سوگواری و ازدواج است که با اندکی تفاوت، هم اکنون نیز از بزرگترین مراسم و آداب رسمی کشور ما به شمار می آید. علاوه بر آن عطار به آداب و رسوم دیگری نیز اشاره کرده که در جامع? امروز با پیشرفتها و تغییرات گسترده، جایگاه چندانی ندارد. اشاره به انواع خوراکیها نیز یکی دیگر از اشارات اجتماعی در مثنویهای عطار است. خوردنیهایی مانند انواع نانها، سبزیها، آشها، ترشیها، شیرینیها، میوه ها، خشکبار و...، نیز نوشیدنیهایی همچون دوغ، شیر و جلاب در اشعار او موجود است. در مثنویهای او انواع پوشاک به چشم می خورد. انواع پارچه ها، جامه ها، کلاه ها، کفشها، سربندها، روبندها و پوشاک مخصوص جنگ در اشعار او، بازتاب یافته است. او همچنین از تزیینات خاصّ لباسها که در آن روزگار به کار می رفته و از انواع پوشش اتاق و گستردنیها، سخن گفته است. همانند امروز، مردم در عصر عطار برای سرگرم کردن خود از شیوه ها و روشهایی بهره می بردند. باده نوشی، بزم نشینی و شکار، اغلب از سرگرمیهایی مورد علاق? پادشاهان و طبقات مرفّه بوده است. سفر و تفریح در طبیعت نیز، مانند امروز جایگاهی داشته است. کودکان دختر و پسر با بازیهای گوناگون اوقات می گذراندند. تماشای انواع شعبده بازی، کبوتربازی و... نیز از تفریحات مردم بوده است. در مثنویهای عطار با توجّه به شغل طبابت و عطاری او انواع بیماریها و راه های تشخیص آنها نیز انواع داروها و درمانها وجود دارد. عطار به برخی اعتقادات و اصطلاحات طب قدیم نیز اشاره کرده است. در دوران زندگی عطار، همانند هم? دورانها برای هر کار و هدفی ابزار و وسایل خاصّی وجود داشته است. از جمله ابزار تولید نور و حرارت، ابزار جنگ، ابزار و لوازم آرایش، آلات موسیقی، ملزومات چارپایان، اثاث و وسایل منزل. طبقات گوناگون اجتماعی مانند پادشاهان، صوفیان، بندگان (بردگان) و دیوانگان در آثار عطار جایگاه بارزی دارند. عطار گوشه هایی از شیو? زندگی، آداب و رسوم و سایر جزئیات را، راجع به این طبقات بیان کرده و زندگی عیّاشان? پادشاهان، تزویرهای صوفیان دروغین، زندگی سخت برخی از بردگان و صراحت و گستاخی دیوانگان را به تصویر کشیده است. مردم در عصر عطار برای تأمین معشیت، به حرفه ها و پیشه هایی می پرداختند. برخی پیشه وری، برخی کشاورزی و برخی دیگر صنعتگری را برای خود برگزیدند. عدّه ای نیز به مناصب حکومتی و درباری مشغول می شدند. عطار این حرفه ها و برخی جزئیات مربوط به آنها را در آثار خود منعکس کرده است. مردم زمان عطار به خاطر عدم شناخت دقیق و علمی طبیعت و پدیده های طبیعی، عقاید خرافی گوناگونی داشتند. اعتقادات خواص نیز در قالب عقاید مذهبی و نظریه ها و تصوّرات علمی گوناگون، بازتاب یافته است. اعتقاد به اساطیر و موجودات موهوم نیز در اشعار او وجود دارند. با شناخت و بررسی این عناصر و اشارات بازتاب یافته، می توان با شیو? زندگی، اجتماع و فرهنگ مردمان در این مثنویها آشنا شد.

بررسی بازتاب مفاهیم مقالات شمس در مثنوی مولوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1390
  محمد خدادادی   یدالله جلالی پندری

کتاب «مقالات شمس تبریزی» مجموعه ای از اقوال و سخنان پراکنده شمس الدین محمّد تبریزی، عارف نامدار قرن هفتم هجری است که به صورت شفاهی در مجالس مختلف، و در کنار مولانا جلال الدین محمّد مولوی، بر زبان او جاری شده و مریدان و شاگردان مولانا آنها را به کتابت درآورده اند. متأسفانه، این اقوال و نوشته ها به همان صورت پراکنده و بدون طبقه بندی مشخص باقی مانده است. در این پژوهش، ابتدا به طبقه بندی مفاهیم مختلف موجود در مقالات شمس پرداخته و آنها را به صورت ساختارمند در کنار هم قرار خواهیم داد. به این ترتیب، بخش اعظم دشواری های مقالات شمس که همان پراکندگی مفاهیم موجود در آن است، برطرف خواهد شد و نظریّات و اندیشه های عرفانی، فلسفی، کلامی و ... شمس به خوبی روشن خواهند شد. در بخش دیگری از این پژوهش، به بررسی میزان بازتاب مفاهیم مختلفِ مقالاتِ شمس در مثنوی مولوی می پردازیم. هدف ما این است که به دور از افسانه پردازی هایی که در مورد تأثیرات شمس بر مولوی بیان می شود، به گونه ای علمی تأثیرِ سخنان شمس در مثنوی مولوی را مورد بررسی قرار دهیم. به همین منظور در هر بخش به بیان دیدگاه های سایر عرفا، حکما و فلاسفه پرداخته ، سپس ضمن بیان ساختارمند عقاید شمس به بررسی انعکاس آنها در مثنوی خواهیم پرداخت. به همین منظور، در این پژوهش به بررسی بازتاب حکایتها، تأویلهای قرآنی، تأویلهایِ حدیثی، مفاهیم عرفانی (اعم از هفت وادی سلوک و سایر مفاهیم عرفانی) و اندیشه های فلسفی و کلامی مقالات شمس تبریزی در مثنوی مولوی پرداخته شده و در فصول جداگانه به طور مفصّل و کامل در هر باب توضیحات و شواهد لازم عرضه خواهد شد. این پژوهش نشان می دهد که برخلاف تصوّر برخی از تذکره نویسان و محقّقان، شمس به اکثر علوم متداول روزگار خودآشنایی کامل داشته و نظریات قابل توجّهی در زمینه های مختلف علوم اسلامی بیان داشته است. علاوه بر این، مشخص می گردد که سرچشمه و آبشخور بسیاری از اندیشه ها و تفکرات مولانا جلال الدین محمّد مولوی، که آنها را در مثنوی خود بیان داشته، مقالاتِ شمس الدین محمّد تبریزی بوده است.

بررسی فرهنگ عامیانه در آثار جلال آل احمد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1390
  طاهره مهرابی   مهدی ملک ثابت

چکیده جلال آل احمد (1348-1302) در خانواده ای روحانی و سنتی متولد شد. وی در جوانی به اندیشه-های حزبی گرایش یافت ولی سرانجام پس از کسب تجربه های مختلف در پایان عمر کوتاهش به اندیشه-های ملی و دینی گرایید. این تحولات در آثار آل احمد تاثیر بسزایی داشته و کاملاً نمودار است. از آنجا که آل احمد در دوران زندگی خود در دوگانگی میان سنت و مذهب با تجدد بود این دوگانگی در آثار وی نمود یافته است. وی گاهی به انتقاد از سنت ها و عادات مذهبی می پردازد و گاهی با اعتقاد و تمجید درباره آنها صحبت می کند. آل احمد در آثار خود توجه زیادی به فرهنگ عامه داشت. فرهنگ عامه، فرهنگ عموم مردم یک جامعه و شامل باورها و عقاید، آداب و رسوم، شیوه معیشت، ادبیات عامیانه (قصه ها و افسانه ها، ترانه ها و اشعار محلی، امثال و حکم و لغات و اصطلاحات) است. اقبال آل احمد به فرهنگ عامه را می توان در چند جنبه مختلف بررسی کرد: یکی از آنها نگاشتن تک نگاری هاست. وی به به روستاهای مختلف سفر کرده و آداب و رسوم، باورها، معیشت و اطلاعات درباره اماکن تاریخی و سایر مظاهر فرهنگ مردم در آنجا را جمع آوری و ثبت می کرد. حاصل تلاش های آل احمد در این سفرها در کتاب های «اورازان»، «جزیره خارک، درّ یتیم خلیج فارس» و «تات نشین های بلوک زهرا» دیده می شود. رویکرد دوم توجه آل احمد به فرهنگ عامه، روی آوردن به ادبیات عامیانه و قصه هاست. ترجمه «چهل طوطی اصل» و همچنین نوشتن دو داستان بلند «سرگذشت کندوها» و «نون والقلم» به سبک قصه های عامیانه نشان دهنده این رویکرد است. سومین رویکرد جلال به فرهنگ عامه توجه به فرهنگ مردم در داستان هایش بود. وی فرهنگ مردم شامل باورهای مذهبی و خرافی، آداب و رسوم و ... را در آثار خود به خوبی بازتاب داده است. رویکرد دیگر جلال به فرهنگ مردم، کاربرد لغات و اصطلاحات و حکمت های عامیانه است. استفاده از زبان گفتاری و اصطلاحات مردم کوچه و بازار که به شکل قابل توجهی در نثر جلال دیده می شود و به آنها جلوه ای مردمی بخشیده است. از دیگر زمینه های رویکرد جلال، کاربرد زبان فرهنگ عامه در گفتگوی قهرمانان داستان است. آل احمد در گفتگوی شخصیت های داستانی و با توجه به اینکه قهرمانان او بیشتر از مردم بی سواد و عامی هستند به زیبایی از لغات و اصطلاحات آنها استفاده کرده و به شخصیت های داستان چهره ای واقعی بخشیده است. با توجه به این که، به کارگیری فرهنگ مردم در داستان ها به آنها شیوه رئالیستی می بخشد، آل احمد توانسته است با توجه زیادی که به فرهنگ عامه داشته، داستان های رئالیستی خلق کند و در آنها دردها، عیوب، نیازها و خواسته های مردم جامعه به تصویر بکشد. این ویژگی بر جذابیت داستان های آل احمد تاثیر زیادی داشته است.

بررسی سیر عامیانه شدن شعر فارسی در قرن نهم هجری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات 1390
  الهام مظفری ساغند   محمد علی صادقیان

دور? تیموریان حکومتهای کوچک وبزرگی ازشاهزادگان تیموری و ترکمانان آققویونلو و قراقویونلو درایران حضور داشتند. مشخصه ایندوره گرایش طبق? عوام به شاعری ست. همچنی قرن نهم را اغلب دور? تقلید و رکود ادبیات معرفی کرده اند. حمایت نهاد سیاسی از شاعران و کسب منزلت اجتماعی و از سوی دیگر دردمندی روحی مردم، زمینه را برای گرایش عوام فراهم کرد. در بررسی بیشتر این موضوع به مباحث عاطف? جمعی و همرنگی با جماعت اشاره می شود. پس از آن نکات مثبت و منفی این پدیده بیان می شودکه ازجمله : گسترش زبان و ادبیات، بیان احساسات سرکوب شد?مردم، ضعف لغات و ترکیبات، ضعف دستور زبان و تقلید از گذشتگان بوده است.

بررسی و نقد سروده های معینی کرمانشاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات 1390
  محبوبه رحیمیان   محمد رضا نجاریان

رحیم معینی کرمانشاهی شاعر و ترانه سرای معاصر، که در سال 1301 هجری شمسی در کرمانشاه متولّد شد، سرودن شعر را از جوانی آغاز کرد و هم اکنون صاحب آثار منظومی در قالب های متعدّد و زمینه های فکری متنوّع است. دو مجموعه «ای شمع ها بسوزید» و «خورشید شب» شامل غزلیات او و نیز چند قطعه شعر در قالب های مثنوی، رباعی، قصیده و حتّی نیمایی است. مجموعه شعر دیگر او به نام «فطرت» با وزن و سبک مثنوی معنوی سروده شده و در مجموعه ای تحت عنوان «شاهکار» نیز حوادث تاریخ ایران از سقوط ساسانیان تا دوره معاصر به نظم کشیده شده است. تعدادی از ترانه های معینی نیز در مجموعه ای تحت عنوان «حکایت نگفته» به کوشش فرزندش- حسین معینی کرمانشاهی- فراهم آمده است. اشعار معینی به موضوع و قالب خاصّی محدود نیستند و عواطف گوناگون او در قالب های متعدّد شعر گنجانده شده اند. معینی کرمانشاهی در به کارگیری زبان، سنت گراست؛ کاربرد افعال کهن، افعال پیشوندی، باستانگرایی در اسم، صفت...و... گواه این مطلب است. در سطح ادبی نیز قوّت شعری معینی در آرایه هایی مانند ایهام، اسلوب معادله، حسن تعلیل و... بازتاب بیشتری داشته است در قیاس با آرایه هایی مانند تشبیه و استعاره که بیشتر بر بنیاد ایماژهایی تکراری بنا شده اند. سطح فکری معینی نیز با گونه ای تعارض میان سنت و مدرنیته شکل یافته است؛ این جدال بیش از همه در مجموعه «فطرت» به شعر کشیده شده است. در این پایان نامه که به نقد و بررسی سروده های معینی کرمانشاهی اختصاص دارد ابتدا ویژگیهای زبانی اشعار معینی با توجه به سه اثر «ای شمع ها بسوزید»، «خورشید شب» و «فطرت» بررسی شده، سپس در همین سه مجموعه، ارزیابی و نقد ویژگی های ادبی و بلاغی شعر او شامل آرایه های بدیعی، مباحث علم معانی و صور خیال، انجام گرفته است؛ سپس برخی از ابعاد فکری او بر اساس گفتگوی حضوری با شاعر و مضمون اشعار او و نیز مطالب کتاب «حافظ برخیز» (اثر منثور معینی کرمانشاهی) ارزیابی، طبقه بندی و تحلیل شده است. دراین بررسی ها به شرایط اجتماعی زمانه و شاعران هم عصر او در مقام مقایسه نیز توجّه شده است. معینی کرمانشاهی در مجموع از شاعران غزلسرای موفّق عصر حاضر و دارای مهارت در عرصه های مختلف فنّی، محتوایی و ذوقی شعر و سرود است. کلید واژه ها: معینی کرمانشاهی، شعر معاصر فارسی، غزل سرایی، نقد و بررسی. .

نقد و شرح دشواری های دیوان شارق یزدی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات 1390
  زهرا علایی تفتی   سید محمود الهام بخش

میرزا غلامحسین شارق، ملقب به شارق الملک در سال 12540 خورشیدی در یزد دیده به جهان گشود. وی از کودکی به تحصیل و کسب علوم عقلی و نقلی در یزد مشغول شد. در آغاز جوانی، به تجارت روی آورد و پس از آن با روی آوردن به شغل های گوناگون تجارب متعددی کسب کرد. مدتی دبیر و مشاور مشیرالممالک بود و مدتی هم سمت نیابت مصباح الدیوان را بر عهده داشت. میرزا غلامحسین از شعرای دوره ی بازگشت در یزد بود و به علت معلومات علمی و همچنین سفرهایی که داشت در زمینه ی شعر از سرآمدان روزگار شد. وی نثر را جذاب و موثر می نوشت و برخی از مقالات او با امضاء مستعار در روزنامه ی سفینه درج گردیده است. دیوان شارق مجموعه ی سی هزار بیتی از غزلیات ، قصاید، رباعیات و مثنوی در بحر متقارب است. رباعیات او در زمان حیاتش به سال 1299 خورشیدی در شهر کرمان به صورت چاپ سنگی منتشر شده است. وی در شیوه ی شاعری بیشتر تحت تاثیر حافظ و مولوی بوده است. شارق در اشعارش از مضامینی چون مدح و ثنای خداوند، پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی (ع) و نیز مضامین عرفانی چون وحدت وجود، ترک خودپرستی، تقابل عقل و عشق استفاده کرده است. در این رساله کوشش شده است که دیوان شارق به جز مثنویات، از نظر ویژگی های زبانی، فکری و ادبی، سبک شناسی و شرح دشواری ها مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. این رساله شامل هشت فصل است: فصل اول، درباره ی مبادی تحقیق است که در آن تعریف موضوع، سابقه ی تحقیق، هدف و روش کار بیان شده است. فصل دوم، تحقیق درباره ی آثار و احوال شارق است که در آن به تفصیل از دوران زندگی ، معاصران، سفرها، تالیفات و هنر خوشنویسی او بحث شده است. در فصل سوم، با توجه به این که شارق در دوره ی مشروطه می زیسته جریان های شعر مشروطه و معاصر و ویژگی های آن مورد بررسی قرار گرفته است. فصل چهارم، بررسی و تحلیل اشعار شارق در سطح زبانی است و اشعار وی از حیث ویژگی های سبکی و موسیقی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. فصل پنج، به بررسی ویژگی های ادبی، آرایه های بدیعی و صناعات ادبی اختصاص یافته و شامل مباحث علم بیان و صور خیال از قبیل تشبیه، استعاره و کنایه است که بعد از تعریف مناسب برای هر مورد شاهد مثال ذکر شده است. فصل ششم، شامل بررسی ویژگی های اشعار شارق در سطح فکری است و انعکاس افکار شاعر در سروده های او تجزیه و تحلیل شده است. در فصل هفتم، دشواری های اشعار شارق مورد بررسی قرار گرفته است و مباحثی از قبیل کلمات دشوار، ترکیبات، کنایات، تلمیحات و اصطلاحات همراه با نمونه هایی گنجانده شده است. در پایان نتیجه گیری کلی به صورت خلاصه از تمام فصول به عمل آمده است.

بررسی و تحلیل دیدگاه شمس تبریزی درباره عارفان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات 1391
  فاطمه محمدی عسکرآبادی   مهدی ملک ثابت

چکیده کتاب «مقالات شمس تبریزی» مجموعه سخنانِ شمس تبریزی است که توسط مولوی و مریدان او یادداشت شده و به همان صورتِ منقّح نشده به دست ما رسیده است. این کتاب، مجموعه ای از دیدگاههای بسیار ارزشمند شمس تبریزی در مسائل عرفانی، فلسفی، کلامی و ... است که به علّت پراکندگی مطالب و مشکلات آن، کمتر مورد توجّه محققان عرفان اسلامی قرار گرفته است. یکی از مواردی که در مقالاتِ شمس جالب توجّه به نظر می رسد، دیدگاههای شمس دربار? عارفان معاصر و متقدّم خویش است که موضوع این پایان نامه را تشکیل می دهد. دیدگاههای شمس دربار? عارفان و اظهار نظرهای او، همه جانبه و بی غرض است، به طوری که هم جنبه های مثبت و ستایش برانگیز آنان را بیان می کند و هم جنبه های منفی و قابل نکوهش ایشان را مورد انتقاد قرار می دهد. شمس تبریزی برای بررسی و تحلیل شخصیّت عارفان، هم از علم لدنّی و الهی خویش بهره می برد و هم از علوم روزگار خود که از آنها به حد کفایت اطلاع و آگاهی دارد. با مطالعه مقالاتِ شمس تبحّر او در علوم قرآن و حدیث، تسلّط بر زبان عربی، آشنایی با ادب فارسی و عربی و علومی چون فقه، فلسفه و کلام اسلامی مشخص و آشکار می گردد. با این پیش زمینه از علم و معرفت است که وی به بررسی شخصیّت عارفان دیگر می پردازد و هم از این رو دیدگاههای او در این زمینه اهمیّت و ارج بسیار می یابد. دیدگاههای شمس دربار? عارفان به چهار دسته قابل تقسیم است: دسته اوّل شامل کسانی است که فقط از آنها نام برده و قضاوتی دربار? آنها ندارد مانند رابعه و ابونجیب سهروردی. دسته دوم کسانی هستند که تنها مورد ستایش شمس بوده اند، مانند ابراهیم ادهم، ابوبکر سلّه باف و سیّدبرهان الدین محقّق ترمذی. دسته سوم کسانی هستند که تنها مورد انتقاد شمس قرار گرفته اند، مانند قشیری، حلّاج و عین القضات و سرانجام دسته چهارم شامل عارفانی است که شمس هم جنبه های قابل ستایش آنها را بیان نموده، هم جنبه های نکوهش برانگیز ایشان را مورد نقد قرار داده است. بیشترین عارفان در این دسته قرار می گیرند و شامل بایزید، جنید، شبلی، سنایی، شیخ اشراق، بهاءولد، اوحدالدین کرمانی و ابن عربی هستند. قسمت پایانی کار مربوط به بررسی دیدگاههای شمس دربار? مولانا است، که آن را به سه قسمت خامی، پختگی و سوختگی مولانا تقسیم نموده و نشان داده ایم که مولانا از زمان آشنایی با شمس در یک سیر تکاملی قرار گرفت، به طوری که از یک مرید مبتدی برای شمس، به یکی از اولیای الهی تبدیل گشت.

نقد و تحلیل غزلهای فیض کاشانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات 1391
  جعفر یوسفی   محمد حسین دهقانی فیروزآبادی

ملّا محسن فیض کاشانی از برگزیده فلاسفه، علماء، حکماء، عرفا، اهل حدیث و شعرای روزگار صفوی یعنی قرن یازدهم هجری قمری است وی در دوران زندگی هشتاد و چهار ساله خود، نشان های ارزنده ای از تفحّص و اهتمام ورزی در علوم قرآنی و احادیث و اشعار عرفانی و بر جای گذاشته است فیض کاشانی یکی از پرتلاش ترین عالمان شیعی مذهب عصر صفوی است که آثار بی شمار و گوناگونی به رشته تحریر کشانده و به سبب تنوّع و بار علمی خاص در علوم قرآنی، حدیث، فلسفه و عرفان قابل تحسین و در خور تقدیر است این بزرگ زاده جامعه علوم دینی به واسطه تأکید بسیار بر احتراز از قدرت، با آنکه در آن روزگار بیشتر عالمان شیعی به حاکمان صفوی نزدیک بودند، فیض به دور از اندیشه رشد و توفیق و دریافت منصب دولتی، وقت خویش را در راه اکتساب علوم دینی و مطالعه آثار بزرگان صرف کرد و نتیجه آن شد که آثار ارزنده و در خور تحسین که امروزه فرا راه علاقه مندان به کسب دانش و علوم اسلامی است، از خود باقی گذاشت فیض آموزه های فلسفی و عرفانی را بجدّ و با تلاشی شگفت و غیر قابل وصف از استادان فرهیخته زمانش، فراگرفت و هر از گاه به حدیث و مشرب اخباریان تعلّق خاطر نشان می داد تا اینکه استادش دار فانی را وداع گفت او پس از رحلت صدر المتألّهین از این جهان ناماندگار، در فراق و درد هجران و جدایی از استاد و مدد رسان خود، به تألیف آثار روایی روی آورد و آن دید انتقادی و عقلی در حدیث، به مقدار قابل توجّهی افول کرد و رنگ باخت و هر چند لایه های ذهنی حکمت خود را کنار نگذاشت امّا این تأثیر در آثار پس از دهه شصت از حیات فیض سبب شد تا رنگ و روی مباحث عقلی کمتر دیده شود فیض در غزل به طرح مباحث عرفانی پرداخته و شور و نشاط حاصل از اکتساب علوم دینی و معرفت الهی را در جامه کلام آورده و دیوانی بالغ بر سیزده هزار بیت بر این محور کلامی از خود به جا گذاشته است زبان شعری وی آراسته از جمیع عناصر تشکیل دهنده سبک عراقی است و این خود عاملی شده تا اندیشه، مضامین و ساختار فکری خود را در موازات اندیشه های سترگ اسطوره های این سبک، یعنی مولوی و حافظ قرار دهد و مباحث و مضامین عرفانی را در قالب غزل بکشاند از نظر اوزان عروضی، اغلب غزلیّات فیض شاکله اوزان و بحور عروضی غزلیّات حافظ را دارد و این بیشتر به خاطر تضمین گویی و نظیره سرایی از غزلیّات او توسّط فیض است از نظر صنایع ادبی آنچه در غزل فیض چهره ای باهر دارد از صناعات بدیعی لفظی و معنوی؛ جناس و انواع آن، تضاد و ایهام و در حوزه بیان استفاده از تشبیه و مجاز غالب بر دیگر آرایه هاست در دیوان اشعار فیض وجود لغات و اصطلاحات علومی چون موسیقی، نجوم و زرگری نشان از شناخت سطحی او دارد امّا وجود ترکیبات و اصطلاحات فلسفی، عرفانی و علوم کلامی نشان از عمق آگاهی فیض از این علوم فاخر است. کلمات کلیدی فیض کاشانی، نظم فارسی دور? صفوی، غزل سرایی، فلسف? اسلامی، تصوّف، عرفان، بلاغت

بررسی عناصر داستانی در منظومه مجنون و لیلی امیر خسرو دهلوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات 1391
  نجمه السادات سادات اخوی   سید محمود الهام بخش

یکی از شاعران بزرگ قرن هفتم هجری که در عین سکونت در شبه قاره هند، بر زبان و ادب فارسی تا حد رسیدن به شأن یک شاعر توانای کلاسیک احاطه یافته و آثار پر باری بر جای گذاشته امیر خسرو دهلوی(هـ ق 725 -651 هـ ق) است. آشنایی این شاعر با میراث کهن شعر فارسی و مثنویات بزرگا نی همچون نظامی او را بر آن داشته تا به داستان سرایی منظوم روی آورد؛ و خمسه و منظومه هایی بسراید که همگی از شهرت ومقبولیت نسبتاٌ خوبی بر خوردارند. یکی از منظومه های امیر خسرو مجنون و لیلی اوست که آن را در سال 698هـ ق به سفارش سلطان علاء الدین محمّد سروده و شامل 2660 بیت در بحر هزج مسدس مقبوض محذوف/مقصور است. اساس روایت داستان او در بعضی موارد با منابع عربی همخوانی دارد و در بعضی جنبه ها به ساختار لیلی و مجنون نظامی نزدیک است؛ و در عین حال در بخش هایی با هر دو مأخذ متفاوت است و افزوده هایی در فرعیات دارد. در این پژوهش که به بررسی عناصر داستانی در مجنون و لیلی امیر خسرو اختصاص دارد پس از معرفی زندگی، آثار و روزگار، شیوه شاعری امیرخسرو و جمع بندی مطالب مربوط به سرگذشت لیلی و مجنون و جایگاه منظومه مجنون و لیلی امیر خسرو، عناصر داستانی مختلف معرفی شده اند و در ادامه بحث، به جلوه های هر عنصر داستانی در مجنون و لیلی پرداخته شده است. این بررسی در برگیرنده عناصری همچون درون مایه، زاویه دید، توصیف، شخصیّت پردازی،گفتگو، لحن و تکنیک است و از مجموعه مباحث آن چنین بر می آید که امیرخسرو در کاربرد عنصر توصیف و گفتگو موفقیت چشمگیری داشته است.

نقد و بررسی سوک سروده های دینی صغیر اصفهانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات 1391
  وجیهه فرزاد   محمد رضا نجاریان

محمد حسین صغیر اصفهانی در سیزدهم رجب سال 1273 هجری شمسی (1312 هجری قمری) در اصفهان به دنیا آمد. از همان کودکی شروع به سرودن شعر کرد و در نوجوانی و جوانی شاعر توانایی شد. سرمای? عمر وی، دو اثر گرانبها یکی ((مصیبت نامه)) و دیگری ((دیوان اشعار)) است. صغیر شاعر شعرهای آیینی دوران بازگشت ادبی است و از لحاظ سبکی به شیو? عراقی و کمی هم متأثر از سبک خراسانی است و از میان شاعران پیشین مقلّد حافظ شیرازی است. محتوای اشعار صغیر مدح و منقبت و ذکر مصیبت برای اهل بیت (ع) و گاهی اشعاری تعلیمی است؛ سوگ سروده های مذهبی اش بسیار تأثیر برانگیز بوده و حجم قابل توجهی از این اشعار در مصیبت حضرت سید الشهدا(ع) و حوادث کربلا است. ارادت صغیر نسبت به این خاندان باعث شده گاهی اشعارش رنگ غلو بگیرد. صغیر سادگی و صنعت را درهم آمیخته و از بیشتر آرایه های بدیعی و بیانی استفاده کرده و در این بین آرای? تشبیه در مقایسه با سایر آرایه ها از بسامد بسیار بالایی برخوردار است. سادگی و روانی، بســامد بسیار بالای تلمیحات مطابق با رویدادهای تاریخی، استفـاده از تمام قالب-های ادبی در سرایش اشعار، سرودن سوگ سروده ها در 24 وزن، جزئی نگری در شرح وقایع در کنار توصیف صحنه ها و اشخاص، به نظم کشیدن تمام خطب? غدیر و حدیث شریف کسا از جمله ویژگی هایی است که مصیبت نامه را در میان سوگ-سروده های آیینی همعصرش متمایز کرده است. در این پایان نامه که به نقد و بررسی سوگ سروده های صغیر اختصاص دارد، برآنیم تا به بررسی ویژگی های محتوایی و ادبی سوگ سروده ها، بررسی تلمیحات و مطابقت آنها با واقعیت های تاریخی و سرانجام جایگاه مصیبت نامه صغیر در میان سوگ سروده های آیینی همعصرش بپردازیم.

بررسی زبان حماسی در سروده های موسوی گرمارودی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات 1391
  مرضیه سادات رضوی   سید محمود الهام بخش

زبان حماسی، زبانی ست فاخر، دارای سبکی عالی و الفاظ و عبارات سنگین و مطنطن هستند؛ به گونه ای که از زبان عادی فاصله می گیرد و برجستگی خاصی پیدا می کند. این زبان، نه تنها در شعر کهن، بلکه در شعر نو نیز وارد شده و شاعران، متناسب با مقتضای زمانی خود، از آن استفاده کرده اند. از جمل? این شاعران، سیّد علی موسوی گرمارودی، شاعر، نویسنده، محقّق ادبی و خالق آثار برجسته در حوز? شعر آیینی و پایداری است که در فروردین 1320ش. در قم به دنیا آمد. موسوی گرمارودی که از پیشگامان شعر انقلاب اسلامی است، در دو عرص? شعر سنتی و همچنین نیمایی وسپید فعالیّت چشمگیری دارد. از جمله ویژگی های آثار منظوم موسوی گرمارودی جنب? حماسی آنهاست که شامل حماس? محض و حماس? دینی، هر دو می-شود. زبان شعر وی از دو منبع زبان سبک خراسانی و زبان شعر نیما سرچشمه می گیرد و نتیج? این امر، آفرینش زبانی با صلابت و حماسی است که ویژگی های شعر حماسی را در بر دارد. موسوی گرمارودی با همنشین کردن اجزای زبان گذشته با عناصر زبان معاصر، به خلق زبانی اقدام کرده که رنگی حماسی به خود دارد. همچنین از زبان رمزی اسطوره برای بیان عقاید خود بهره گرفته که زبان شعر خود را به سمت حماسی بودن سوق داده است زیرا می دانسته حماسه را در سرشت و ساختار از اسطوره جدایی نیست. وی برای قرار دادن اشعار روایی خود در فضایی حماسی و همچنین برجسته نمودن شخصیّت های روایت، شیوه های داستان پردازی حماسی را بر کلام خود حاکم ساخته است. موسوی گرمارودی، استادانه برخی از عناصر علم معانی را در اشعار خود به کار گرفته، بویژه تقدّم و تأخّر ارکان، تأکید، ایجاز و تنوّع جملات خبری و انشایی. او همچنین با بهره گیری از صورخیال بویژه اغراق که جزو ذات حماسه است و توجّه به موسیقی و آهنگ برخی جملات که در ایجاد کلامی حماسی موثّرند، تصاویری با فضای حماسی خلق کرده که زیر بنای آن همان لحن پرصلابت است. در این پژوهش، که به بررسی زبان حماسی در آثار موسوی گرمارودی اختصاص دارد، پس از فصل اوّل که در بردارند? مبادی تحقیق است، به شرح احوال، آثار، فعّالیّت های ادبی، سیاسی و فرهنگی شاعر پرداخته ایم و از آنجا که موضوع ما بررسی زبان حماسی است، پس از معرفی شاعر، فصلی را به تعریف حماسه، تاریخچه، انواع، ویژگی ها و سبک و زبان آن اختصاص داده ایم. فصل های چهارم، پنجم و ششم این پژوهش، بحث و بررسی عناصر برجست? حماسی اعم از باستانگرایی، اسطوره، روایت گزینی، داستان پردازی و شخصیّت پردازی در آثار موسوی گرمارودی را شامل می شوند. همچنین، برای برشمردن ویژگی های بلاغی اشعار موسوی گرمارودی در حوز? حماسی، در فصل هفتم و هشتم، به بررسی مباحث معانی و بیان(صور خیال) در آثار وی پرداخته ایم.

نقد و بررسی نثر ترجمه های داستانی ابراهیم یونسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات 1392
  معصومه شفیعی حصاری   سید محمود الهام بخش

ترجمه از جمله فنون ادبی است که مبنای آن مهارت در دو زبان مختلف و آشنایی با اثری است که برای برگرداندن انتخاب می شود. یکی از انواع ترجمه ها که بویژه در دوره های اخیر رواج یافته ترجم? داستان ها از زبان های بیگانه است. ابراهیم یونسی مترجم و نویسند? معاصر در سال 1305 ش متولد شد و در سال 1390 بدرود حیات گفت. وی 67 ترجمه، 12 داستان و 5 تألیف را به چاپ رسانده است. یونسی در میان آثار چارلز دیکنز سه داستان را برای ترجمه برگزیده است: آرزوهای بزرگ خان? قانون زده و داستان دو شهر که به ترتیب در سال های 1337، 1341 و 1347 ش ترجمه شده اند. می توان گفت که گرایش یونسی به مکتب رئالیسم او را به سمت ترجم? آثار دیکنز سوق داد، هر چند اندیشه های سیاسی او نیز که مدافع طبق? محروم جامعه است می تواند موجب جذب شدن در جهت محتوای آثار دیکنز باشد. بررسی نثر ترجمه های یونسی از دیکنز نشان می دهد که او با کاربرد نظریات مربوط به فن ترجمه و رعایت امانت و تکیه بر مهارت خود در داستان نویسی کوشیده است تا واژگان، ترکیبات، اصطلاحات، کنایات، امثال و نیز فضای روایت و لحن گفتگوهای داستان ها را برای مخاطب فارسی زبان بازسازی کند. در متن ترجم? یونسی ورود واژگان بیگانه از بسامد پایینی برخوردار است؛ یونسی اغلب واژگانی را که برای مخاطب ایرانی ناآشناست را با توضیح کوتاه در متن یا با توضیح مفصل در پاورقی، قابل درک کرده است. یونسی واژگان عربی را در خدمت نزدیک کردن زبان ترجمه به زبان متن مبدأ گرفته است. ترکیبات عربی و ترکیبات عربی- فارسی که اغلب ترکیبات متداول در زبان عامه است، برای رساندن زبان محاوره ای به کار رفته شده اند. در نثر ترجمه های یونسی اصطلاحات عامیانه و جملات محاوره ای و شکسته، تنها در گفتگوها و متناسب با شخصیّت داستان استفاده شده است. بسامد استفاده از ضرب المثل و کنایه در داستان ها متفاوت است. این دو عنصر متناسب با شخصیّت به کاربرند? آن، بخوبی به زبان فارسی برگردانده شده است. در این پژوهش انواع توصیف بررسی شده است. در تمام موارد توصیف، یونسی با کمک هنر داستان نویسی خویش بشایستگی توانسته است، اهداف نویسنده، فضا و احساس غالب بر داستان را در ترجمه منعکس کند. در گفتگو نیز یونسی هماهنگ با شخصیّت های داستان از زبان محاوره ای و شکسته استفاده کرده است. زبان روایت در داستان های دیکنز، نوشتاری است و مترجم در تمام داستان یکنواختی زبان ترجمه را حفظ کرده است. طنز دیگر عنصر بررسی شده، است. طنز در ترجمه های یونسی به دلیل تفاوت فرهنگ در زبان مبدأ و مقصد، برای مخاطب خوشایند نیست، مگر در مواردی که قرابت فرهنگی وجود دارد. این نویسنده و مترجم معاصر با توجه به قلم توانایی که در نویسندگی صرف داشته به خصوص در قالب داستان، از نظر نحوی توانسته است جمل? فارسی را طبیعی و به هنجار و بر کنار از شائب? گرته-برداری در ترجم? خود وارد کند.

نقد و تحلیل خردنامه اسکندری جامی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات 1392
  حلیمه حیدری بی زنوییه   محمد حسین دهقانی فیروزآبادی

نورالدّین عبدالرّحمن بن احمد بن محمّد، متخلّص به جامی، ملقّب به خاتم الشعرا در سال 817 ه.ق در خرجرد جام به دنیا آمد. وی در ابتدا «دشتی» تخلّص می کرد و سپس آن را به «جامی» تغییر داد. جامی از پیروان طریقت نقشبندی بوده و پس از مرگ مرشدش، خلیفه طریقت نقشبندی شد. از جامی آثار زیادی به نظم و نثر در زبان های فارسی و عربی به جا مانده است. جامی مثنوی خردنامه اسکندری را که در برگیرنده نصایح حکیمان یونانی و مطالب حکمت عملی است، در سال 890 هجری به نام سلطان حسین بایقرا سرود. این مثنوی هفتمین اورنگ از هفت اورنگ جامی به شمار می رود و آن منظومه ایست تعلیمی، متضمّن مطالب عالیه حکمت و اخلاق در بحر متقارب مثمن. در این مثنوی نصایحی از زبان حکیمان یونان از جمله، سقراط، بقراط، افلاطون، فیثاغورث و ارسطو بیان شده است. هدف جامی از به نظم کشیدن خردنامه اسکندری، تعلیم و پند دادن و نتیجه گیری اخلاقی بوده است. ماده اصلی خردنامه، خردنامه های حکیمان و فرزانگان یونانی است که به اسکندر نوشته بوده اند. این مثنوی مشتمل بر پند و اندرزهایی است که جامی از زبان حکمای یونانی سروده است. وی بدون پرداختن به زندگی، شخصیّت و جهانگردی های اسکندر، آموزه های حکمی را در قالب خردنامه های گوناگون، خطاب به اسکندر به نظم کشیده است. جامی، اسکندر را حکیمی دانش دوست و صاحب تعلیمات پندآمیز معرّفی می کند. از آن جا که مثنوی خردنامه اسکندری اثری تعلیمی به شمار می رود؛ در این رساله به بررسی ادبیات تعلیمی در حوزه نظم و نثر فارسی پرداخته شده است. در حوزه نظم مثنوی های تعلیمی از آغاز تا عصر جامی و همچنین شعر تعلیمی در قالب های شاخص فارسی بجز مثنوی مورد بررسی قرار گرفته اند. این بررسی ها نشان می دهد که تقریبا همه آثار تعلیمی، موضوعات اخلاقی پراکنده ای را مطرح کرده و رذایل و فضایل اخلاقی را برشمرده اند. در فصل آخر این پایان نامه به بررسی مختصات برجسته سبکی در مثنوی خردنامه اسکندری پرداخته ایم. از آن جا که جامی شاعر سبک عراقی است، مضامین و ساختار فکری خود را در موازات اندیشه های شاعران بزرگی از جمله مولوی و حافظ قرار داده است؛ وی معانی عالی عرفانی و تعلیمی را در قالب خردنامه هایی از زبان حکیمان یونانی به نظم درآورده است. دربررسی مثنوی خردنامه اسکندری از نظر ویژگی های زبانی می توان به کاربرد حرف ربط «که»، کاربرد «اندر» به جای «در»، کاربرد «را» در معانی مختلف که از جمله ویژگی های مهم سبکی این دوره است، اشاره کرد. صور خیال و آرایه های ادبی حضور چشمگیری ندارند. غالب کنایات از نوع کنایه فعل است. در میان استعاره ها به استعاره مصرّحه و اضافه استعاری توجّه داشته است. از میان تشبیهات هم بیشتر به اضافه تشبیهی پرداخته است. از نظر صنایع ادبی هم بیشتر به انواع جناس، سجع، تضاد و تلمیح به آیات قرآنی توجّه داشته است. کلمات کلیدی: جامی، خردنام? اسکندری، ادبیات تعلیمی، نقد و تحلیل، اسکندر مقدونی

نقد و شرح اشعار آیینی بهلول گنابادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده زبان و ادبیات فارسی 1392
  سمیه پارسا   کاظم مهتدیانی

محمّد تقی نظام الدّینی معروف به بهلول گنابادی (1384ه. ش- 1279ه. ش)، فرزند شیخ نظام الدّین، یکی از نوادر زمان و شگفتی های روزگار ما بود. شیخ بهلول، قریب یک قرن از عمر پر برکتش را در راه اسلام و قرآن و نهی از منکر و امر به معروف صرف کرد و یادگاری از تاریخ پر حادثه مبارزات ملّت ایران و پرچمدار قیام مسجد گوهرشاد و مجاهدت در راه اسلام است. این عالم دینی در کنار فعّالیّت های علمی و تبلیغی و سیاسی خود، به سرودن اشعاری در حدّ غیر حرفه ای نیز مبادرت کرده است. دیوان اشعار بهلول شامل قالب های متنوعی مانند: مثنوی، قصیده، مستزاد، غزل، مسمّط، قطعه و ترکیب بند است؛ و از نظر اوزان عروضی نیز از اغلب وزن های متداول استفاده کرده است. او بیشتر اشعار خود را در زندان های افغانستان بدون قلم و کاغذ سرود و در حافظه خود ثبت کرد سپس در ایران به روی کاغذ آورد. کثرت محفوظات او که بخشی از آنِ سروده های شاعران بزرگ بوده و از سویی رنج ها و تنهایی ها و خلوت های طولانی او می توانسته روحی چنین مستعد و بار گرفته از گنجینه های غنیّ ادبی را در شعر و سخن سرایی شکوفا کند. در این پژوهش که به نقد و شرح بخش آیینی دیوان اشعار شیخ بهلول گنابادی اختصاص دارد، پس از معرّفی این شخصیّت تاریخی معاصر و ابعاد آثار او و مروری بر شعر آیینی، به تحلیل اشعار شیخ بهلول از دیدگاه های مختلف پرداخته شده و دشواری های متن ابیات وی نیز با تفکیک مدخل ها شرح شده است. در سخن بهلول نشانه ای از تلاش تعمّدی برای آفرینش تعبیرهای بی سابقه و غور در مناسبات لفظی و معنوی و ابداع معانی نو و بدیع دیده نمی شود، حتّی تصرّف شاعرانه در معانی و مضامین آثار فاخر گذشته نیز در کار او وجهی ندارد. زبانش شفّاف و ساده است امّا برای انعکاس طبیعی فضای توصیفی، تأثیرگذاری افزون تر کلام و انتقال کامل بار معنایی زبان، گاه ملاحظه را فرو می نهد و زشتی ها را ناپوشیده باز می نماید. در نقد رویکردهای جوامع اسلامی و نحوه تعامل و برخورد آن ها با غرب مثل یک روشنفکر دینی نظریه پردازی می کند و از ذکر پیشرفت ها و محاسن فرهنگی و علمی جوامع متمدّن خودداری نمی کند امّا در حوزه عقاید مذهبی بسیار سختگیرانه برخورد می کند.کاملاً واضح و مشخص است که اندیشه ها، باورها، احساسات، عواطف و بعضی فرعیّات و حاشیه های زندگی بهلول از زبان خودش در آیینه شعرش نمایان شده است. از نظر صنایع ادبی، آنچه در اشعار بهلول چهره ای مشخّص و آشکار دارد، انواع جناس و سجع در محلّ قافیه و استفاده بسیار چشمگیر از آیات و احادیث و لغات و تعبیرات عربی است.در دیوان اشعار شیخ بهلول گنابادی، وجود لغات و اصطلاحات علومی چون موسیقی و نجوم نشان از حداقل شناخت سطحی او دارد، امّا وجود ترکیبات و اصطلاحات فلسفی، عرفانی و مذهبی، نشان از عمق آگاهی بهلول از این علوم والا دارد.