نام پژوهشگر: محمد حسین ریوفت
محسن علی پور محمد لغوی
ایجاد محیط کنترل شده به منظور افزایش عملکرد، تولید خارج از فصل و افزایش کیفیت محصول دارای اهمیت بالایی می باشد. به دلیل هزینه بر بودن و عدم امکان حضور مداوم انسان در گلخانه مطلوب است که این محیط به وسیله دستگاه های اتوماتیک کنترل شود. در این تحقیق به منظور کنترل شرایط گلخانه از شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. ابتدا یک گلخانه احداث و سپس حسگرهای الکترونیکیمخصوص پارامترهای آب و هوایی (دما، رطوبت، دی اکسیدکربن و نور ) گلخانه را در بازه های پنج دقیقه ای اندازه گیری کردند. در مرحله بعد سه نوع شبکه عصبی شامل شبکه عصبی پیش خور با چند تاخیر در ورودی، شبکه عصبی دو لایه با یک پس خور از لایه مخفی و تاخیر در ورودی و شبکه عصبی سه لایه با دو پس خور از لایه های مخفی و تاخیر در ورودی به وسیله 66 در صد از داده ها مورد آموزش و توسط بخش دیگر داده ها مورد ارزیابی قرار گرفت. شبکه عصبی سه لایه با دو پس خور از لایه های مخفی و تاخیر در ورودی به ترتیب با شاخص mse، 025/0 و 032/0 توانستدر زمان های متعاقب وضعیت رطوبت نسبی و شاخص نور گلخانه را بهتر پیش بینی کند. دما و شاخص مادون قرمز توسط شبکه عصبی پیش خور با چند تاخیر در ورودی به ترتیب با شاخص mse، 016/0 و 017/0 بهتر پیش بینی شد. زمان آموزش در تمام موارد کمتر از 14 دقیقه بود و زمان شبیه سازی همواره کمتر از 2/0 ثانیه بود و بدین لحاظ کنترل اتوماتیک گلخانهبسادگی با استفاده از شبکه عصبی را امکان پذیراست.
مهدی تقی پور وانانی علی زمردیان
چکیده تعیین منحنی های هم دمای دفعی رطوبت تعادلی برش لیمو ترش و انتخاب مدل ریاضی مناسب جهت پیش بینی آن به کوشش : مهدی تقی پور وانانی لیموترش (citrus aurantifolia)، از مرکبات می باشد. این میوه دارای خواص دارویی و غذایی زیادی می باشد یکی از پارامترهای مهم به منظور بهینه سازی فرآیند خشک کردن و انبار مانی مواد غذایی آگاهی از مقدار رطوبت تعادلی در رطوبت نسبی و دماهای مختلف هوا می باشد. مقدار رطوبت موجود در ماده بعد از آن که ماده، مدت زمان نامحدودی را در معرض محیط ویژه ای (رطوبت نسبی و درجه حرارت خشک هوای محیط) قرار گیرد را رطوبت تعادلی گویند. در این پژوهش با استفاده از روش وزن سنجی، مقادیر رطوبت تعادلی برش لیمو ترش در سه دمای 30، 40 و 50 درجه سانتی گراد به دست آورده شد. برای این منظور از یک محفظه کنترل شده از نظر شرایط ترمودینامیکی استفاده گردید. پس از تعیین مقادیر رطوبت تعادلی، منحنی های هم دما ترسیم گردید، سپس مدل های ریاضی مناسب برای هر دما مشخص شد. در این تحقیق از 14 مدل معروف اسوین ، اصلاح شده ی اسمیت، اصلاح شده ی اسوین، اصلاح شده ی هندرسون، اصلاح شده ی هالسی، اصلاح شده ی چانگ فاست، اصلاح شده ی بت، چانگ فاست، کوهن، هندرسون، هالسی، گب، کاریه و پلگ برای برازش داده ها ی آزمایشی استفاده شد و از فاکتورهای آماری ضریب تبیین، مربع کای، مربع میانگین خطا و متوسط انحراف نسبی برای مقایسه ی مدل ها استفاده گردید . در هر سه دما مدل پلگ به عنوان بهترین مدل جهت پیش بینی مقادیر رطوبت تعادلی انتخاب شد. به منظور بررسی اثر دمای محیط بر روی مقادیر رطوبت تعادلی از آزمون f استفاده شد . نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که با افزایش دمای محیط مقدار رطوبت تعادلی کاهش می یابد. مقادیر رطوبت تک لایه ای نیز با بکارگیری معادله بت برای هر سه دما محاسبه گردید که مقدار آن برای دماهای 30، 40 و50 درجه سانتی گراد به ترتیب 397/2%، 173/2% و 477/1% (گرم آب بر گرم ماده خشک) به دست آمد و مشاهده شد که با افزایش دما مقدار رطوبت تک لایه کاهش می یابد.
میثم لسانی نجف آبادی محمد لغوی
نقشه های عملکرد محصول به عنوان یکی از منابع تامین اطلاعات مدیت تولید محصول زراعی بر مبنای اصول کشاورزی دقیق می باشد. اطلاعات خام برای تهیه این نقشه ها توسط آشکارسازهای نصب شده بر روی ماشین های برداشت به دست می آید. آشکارسازهای عملکرد شامل مجموعه ای از حسگرها و سامانه مکان یاب جهانی بوده که به سامانه های جمع آوری، ذخیره و نمایش اطلاعات متصل می باشد. یکی از عناصر اصلی این سامانه حسگرهای جریان جرمی محصول در حال برداشت می باشد. در این تحقیق طراحی، ساخت و ارزیابی دو حسگر صفحه ضربه ای و صفحه لولایی که به ترتیب نرخ جریان جرمی و نرخ جریان حجمی غلات را اندازه گیری می کنند، اجرا گردید. برای تعیین صحت اندازه گیری حسگرها در آشکارسازی عملکرد محصول دو استاندارد asabe-s578 و asabe-s579 که به ترتیب برای شرایط آزمایشگاهی و مزرعه ای تدوین گشته است، مورد استفاده و ارجاع قرار گرفت. ارزیابی حسگرهای طراحی شده بر طبق استاندارد asabe s578 توسط "تجهیزات آزمون آشکارسازهای عملکرد" که مجهز به سامانه وزن کشی دقیق می باشد به صورت آزمایشگاهی در دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز اجرا گردید. مطابق با توصیه این استاندارد، آزمایش های نرخ جریان یکنواخت، شیبدار، نوسانی و پلکانی برای ارزیابی صحت اندازه گیری دو حسگر مورد استفاده قرار گرفت. خطای اندازه گیری هر دو حسگر که با آزمایش های نرخ جریان جرمی یکنواخت در محدوده نرخ جریان های جرمی 2-6 kg/s به دست آمد کمتر از 5% می باشد. هر دو حسگر توانایی اندازه گیری نرخ جریان جرمی در محدوده 1-6 kg/s را داشته و در این محدوده رفتار خطی با ضریب همبستگی بالا را از خود نشان دادند. حسگر صفحه لولایی دارای نوسانات اندازه گیری کمتری نسبت به حسگر صفحه ضربه ای بوده ولی حسگر صفحه ضربه ای دارای صحت اندازه گیری بیشتری می باشد و منحنی های دینامیکی نرخ جریان را بهتر دنبال می کند. ویژگی های پس ماند (hysteresis) در حسگر صفحه ضربه ای و تاخیر در پاسخ گویی حسگر صفحه لولایی باعث کاهش صحت اندازه گیری در پروفیل های نزولی نرخ جریان دینامیکی شده و مقدار نرخ جریان جرمی را در این شرایط بیش تخمین می زدند. اثرات منفی شیب زمین بر صحت اندازه گیری حسگرها وابسته به جهت شیب می باشد. اثرات منفی شیب در جهت حرکت کمباین برداشت و عمود بر آن به ترتیب بر صحت اندازه گیری حسگرهای صفحه ضربه ای و لولایی بیشتر می باشد.
علی اشراقی سید مهدی نصیری
ایران سومین تولید کننده و دومین صادرکننده ی خرما است. ارزش اقتصادی به ازاء هر تن خرمای صادراتی ایران نسبت به کشورهای صادرکننده ی خرما به علت عدم انجام فرآوری مناسب در رتبه ی پانزدهم جهانی قرار دارد. هسته گیری یکی از فرآیندهایی است که موجب افزایش ارزش افزوده ی خرما می گردد. خرمای بدون هسته به منظور ایجاد بازارهای جدید، مصرف کنندگان جدید و به عنوان ماده ی اولیه ی فرآورده های دیگر استفاده می شود. دستگاه های ساخته شده برای هسته گیری خرمای کامل از روش پانچ برای خروج هسته از خرما استفاده کرده اند. در این پژوهش یک واحد هسته گیر خرما به روش گیره ای برای اولین بار طراحی، ساخته و ارزیابی شد. کارآئی واحد هسته گیر در سه سطح سرعت (30، 60 و 90 تعداد نامی هسته گیری بر دقیقه) و پنج سطح محتوای رطوبتی بر پایه ی تر (28، 26، 24، 22، 20%) برای خرمای مضافتی مورد آزمون قرار گرفت. با توجه به ارزیابی های صورت گرفته رطوبت تأثیر معناداری بر روی هسته گیری از خود نشان نداد اما سرعت تأثیر معناداری بر آن داشت. میانگین درصد گوشت از دست رفته برابر 1/2 درصد بود و بین تیمارهای رطوبت، سرعت و برهمکنش رطوبت - سرعت اختلاف معنی داری در درصد گوشت از دست رفته وجود نداشت. رطوبت، سرعت و اثر برهمکنش آن ها تأثیر معنی داری روی درصد تغییر طول خرما نداشتند. با افزایش سرعت، درصد تغییر طول خرما افزایش یافت اما با افزایش رطوبت درصد تغییر طول خرما روند کاهشی پیدا کرد. میانگین تغییر طول خرما 11-% بود. تیمارهای سرعت، رطوبت و اثر برهمکنش سرعت و رطوبت نیز تأثیر معناداری بر روی درصد تغییر قطر خرما پس از هسته گیری نشان ندادند. با افزایش سرعت درصد تغییر قطر افزایش یافت اما با افزایش رطوبت درصد تغییر قطر کاهش یافت و میانگین آن برابر 3/7% شد. مطلوب ترین حالت برای هسته گیری از نظر درصد هسته گیری و سرعت در رطوبت 26 درصد (بر مبنای تر) و سرعت 60 (تعداد نامی هسته گیری بر دقیقه) بود که در آن هسته گیری 80%، گوشت از دست رفته 1/2%، تغییر طول 9/7-% و درصد تغییر قطر 3/7% مشاهده شد.
شیددخت جوادی سید مهدی نصیری
سفتی میوه یکی از معیارهای مهم در جلب رضایت مصرف کنندگان و مناسب ترین شاخص بیوفیزیکی برای برآورد زمان برداشت است. آزمون مخرب نفوذ یک روش مرسوم برای اندازه گیری سفتی بافت میوه می باشد. در سال های اخیر روش های ساده و سریع غیر مخرب برای استفاده در سیستم های اندازه گیری بلادرنگ توسعه یافته است. در پژوهش حاضر روش های غیرمخرب ضربه ای، صوتی و ترکیب آنها برای برآورد سفتی بافت میوه کیوی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش ها در دو سطح درجه حرارت نگهداری دو و 20 درجه سانتی گراد به مدت دو هفته انجام شد. آزمون ضربه در سه سطح ارتفاع 10، 20 و 30 میلی متر صورت گرفت. در آزمایش های صوتی سیگنال های ایجاد شده از سامانه آونگی توسط یک میکروفون ضبط شد. سپس، همبستگی اجزاء سیگنال صوتی (اولین فرکانس رزونانسی، ضریب استحکام و مدول الاستیسیته) با سفتی میوه حاصل از اندازه گیری با روش آزمون مخرب نفوذ بررسی شد. نتایج نشان داد که ارتفاع تاثیر معناداری در تشخیص سفتی بافت میوه دارد. حداکثر ضریب تبیین (r2) بین آزمون ضربه و نفوذ 798/0 بدست آمد. مشاهده شد که شدت ضربه تاثیر معناداری بر فرکانس رزونانسی ندارد. حداکثر ضریب تبیین (r2) بین آزمون نفوذ و فرکانس رزونانسی، ضریب استحکام و ضریب الاستیسیته به ترتیب 838/0، 857/0 ، 865/0 و در حالت ترکیبی، بالاترین ضریب تبیین 901/0 به دست آمد. نتایج نشان داد که ترکیب روش های ضربه و صوت به عنوان یک روش غیر مخرب توانست سفتی بافت میوه کیوی را در مدت نگهداری با دقت قابل قبول برآورد نماید.
حسن صفی یاری محمد حسین ریوفت
امروزه علم درجه بندی و تجهیزات مربوطه به آن برای انواع محصولات دریایی در جوامع پیشرفته به سرعت در حال رشد می باشد به طوری که در اکثر واحد های بزرگ شیلاتی و یا در مجاورت آن ها انواع تجهیزات درجه بندی یافت می شود. ماشین بینایی دارای توانایی بالقوه ای است که می تواند به عنوان یک روش دقیق برای تشخیص و ارزیابی خصوصیات ظاهری استفاده گردد. در تحقیق حاضر رقم بندی ماهی بر اساس گونه، اندازه و وزن به کمک فناوری ماشین بینایی مورد بررسی قرار گرفت. جهت انجام این تحقیق، ماهی های شیر، شوریده و حلواسفید انتخاب شدند. ابتدا هریک از نمونه ماهی ها وزن شد و سپس از همان ماهی درون اتاقک نورپردازی عکس گرفته شد. برای بخش بندی تصاویر و عملیات پردازش تصویر از محیط برنامه نویسی matlab استفاده شد. به منظور تخمین وزن ماهی از روابط رگرسیون خطی و غیر خطی (تک متغیره و چند متغیره) استفاده گردید. این معادلات به کمک 8 متغیر مستخرج از پردازش تصویر (طول، ارتفاع، مساحت، محیط، قطر معادل، بزرگترین قطر، کوچکترین قطر و ضریب رعنایی ماهی) و با استفاده از 4 روش ریاضی (خطی، لگاریتمی، نمایی و توانی) ایجاد شدند. به دلیل زیاد بودن متغیر ها از تحلیل عاملی به منظور دسته بندی متغیر ها و حذف معادلات اضافی استفاده شد. ضرایب تبیین روابط تخمین وزن ماهی های شیر، شوریده و حلواسفید به ترتیب 92، 4/95 و 94 درصد بدست آمد. نتایج نشان داد که بین وزن واقعی و وزن تخمین زده شده اختلاف معنی داری در سطح احتمال 5 درصد وجود ندارد. همچنین بر اساس واسنجی که بر روی سامانه ماشین بینایی جهت تخمین طول انجام گردید مشخص شد که این سامانه می تواند در محدوده طول ماهی های اندازه گیری شده با دقت بالا طول ماهی را اندازه گیری کند. این الگوریتم توانست سه گونه ماهی شیر، شوریده و حلواسفید را با دقت 100درصد از یکدیگر تفکیک کند.
رضا علیزاده سید ناصر علوی
در این تحقیق به منظور اندازه گیری ارتعاش وارده، در دو موقعیت کف کابین و روی صندلی تراکتور، مقادیر rms شتاب در جهت محور عمودی (z) به وسیله دستگاه شتابسنجtv300اندازه گیری گردید. آزمایشات با یک دستگاه تراکتور مسی فرگوسن285 برای حالت های حرکت تراکتور در مسیرآسفالت بدون حمل ادوات، حرکت در مسیرآسفالت با ادوات (گاوآهن 3خیش)، حرکت در مسیر خاکی بدون ادوات، حرکت در مسیر خاکی با ادوات (گاوآهن 3خیش)، خاکورزی با گاوآهن سه خیش و خاکورزی با گاوآهن چیزل انجام گردید.تراکتور با سه سرعت10، 15 و20 کیلومتر در ساعت در دو جاده آسفالت و خاکی حرکت کرد و عملیات خاکورزی در دو سرعت 4و7 کیلومتر در ساعت بر اساس استاندارد2002 - iso 5008 انجام گردید. پس از اتمام آزمایشات، صندلی از تراکتور جدا و اجزای سیستم تعلیق آن (فنر و دمپر) تعویض گردید. سپس صندلی مونتاژ و بر روی تراکتور نصب گردید و تمامی آزمایشات تکرار شد. داده های بدست آمده از شتاب سنج نصب شده بر روی هر دو صندلی به روش مقایسه میانگین تیمارها با هم مقایسه گردید. در حرکت با سرعت کم و متوسط (km/h15و10 ) بر روی مسیر هموار(جاده آسفالت و جاده خاکی) در دو حالت(با حمل ادوات و بدون حمل) ، صندلی بهبود یافته بهطورمتوسطحدود6درصدارتعاشکمترینسبتبهصندلیاولیهرابهرانندهمنتقلنمود. همچنین در حرکت در مسیر ناهموار(خاکورزی با گاو آهن سه خیش و چیزل) و دو سرعت (km/h7و4) نیز صندلیبهبودیافتهبهطورمتوسطحدود3درصدارتعاشکمترینسبتبهصندلیاولیهبهرانندهمنتقلنمود. در حرکت با سرعت زیاد (km/h20) بر روی مسیر هموار(جاده خاکی و آسفالت) صندلی اولیه تراکتور حدود10درصدارتعاشکمترینسبت به صندلی بهبودیافتهواردنمود. در هر مرحله مقادیر شتاب منتقل شده به صندلی ها با حدود ارائه شده توسط استاندارد iso2631-1985که عبارتند از:1- مرزافتراحتی(m/s29/0) 2- مرزکاهشمهارت (m/s28/2)3-حدمجازمواجههباارتعاش(m/s26/5)، مقایسه و وضعیت جسمانی راننده در حالتهای متفاوت بررسی گردید.با اینکه صندلی بهبود یافته ارتعاش کمتری نسبت به صندلی اولیه وارد نمود(بین 2 تا 7 درصد) ولی قادر به تغییر حدود تعریف شده توسط استاندارد iso 2631-1985 نگردید
محمد حاجی زاده خانقاه محمد حسین ریوفت
چکیده ندارد.