نام پژوهشگر: محمدرضا حافظ‏‎نیا

نقش قدرت منطقه ای در حل و فصل منازعات سرزمینی مورد: ایران در منطقه خلیج فارس در دهه 70 میلادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1388
  حسین ربیعی   پیروز مجتهدزاده

دهه 81-1971 میلادی، به عنوان دوره اوج جنگ سرد و تقابل ابرقدرت های آن روز جهان شناخته می شود. در آن زمان مناطق مختلف جهان صحنه درگیری های فراوان سیاسی و ژئوپلیتیک بوده و از جمله مهمترین آن ها خلیج فارس بوده است. در دوره زمانی یاد شده منطقه خلیج فارس شاهد خروج بریتانیا بود و در حالی که هنوز حضور همه جانبه ایالات متحده آمریکا در آن عملی نشده بود، بر اساس دکترین نیکسون، مدیریت امور این منطقه، به قدرت های منطقه ای (ایران و عربستان سعودی) واگذار شده بود. در دهه یاد شده، در خلیج فارس دگرگونی های مختلفی رخ داده که از جمله آنها پیدایش و تکوین برخی از کشورها در نقشه خلیج فارس و توافق و ترسیم تعدادی از مرزهای آن است. آرامش سیاسی ایجاد شده، کمک فراوانی به حل و فصل درگیری های موجود کرد که این وضعیت در دوران پیش و پس از این دهه تکرار نشده است. پژوهش حاضر در جستجوی ارزیابی نقش قدرت منطقه ای در تأمین آرامش سیاسی و حل مسائل مرزی است و بر این فرضیه استوار است که مدیریت امور یک منطقه ژئوپلیتیک توسط قدرت منطقه ای، نقش موثری در حل و فصل اختلافات و منازعات داشته و در نبود قدرت فرامنطقه ای، ثبات و آرامش بیشتری برای حل و فصل مسائل جغرافیای سیاسی ایجاد شده است. بررسی ها نشان داد که در دهه مورد مطالعه، قدرت منطقه ای توانسته است ضمن ایفای نقش موثر در ایجاد ثبات و آرامش سیاسی، با در پیش گرفتن سیاست عملگرایی، اختلافات سرزمینی خود را با کشورهای منطقه حل و فصل کند.

تحلیل عوامل موثر بر ارتقاء سطوح تقسیمات کشوری (مورد: استان فارس 9)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1387
  قاسم قنبری   زهرا احمدی پور

نظام سازماندهی سیاسی کشور که در قالب تقسیمات کشوری به مرحله ی اجرا در می آید، یکی از مهمترین و ضروری ترین بخشهای نظام اداری کشور به حساب می آید. این اصطلاح به معنی ناحیه بندی مناطق جغرافیایی یا به عبارت دیگر شناسایی مناطق و نواحی همگنِ طبیعی، اجتماعی و اقتصادی و سازمان دهی آنها در قالب واحدهای سیاسی جهت اعمال حاکمیت سیاسی می باشد؛ و بدین ترتیب واحدهای سیاسی - اداری علاوه بر کارکردهای اقتصادی، اجتماعی، اداری، دارای کارکردهای سیاسی نیز می باشند. نظام سیاسی و شکل آن، نظام اداری، فضای جغرافیایی، پیوندهای عاطفی و سیاسی میان مردم و مکان، شبکه ی مناسبات اجتماعی و جمعیت و پراکنش جغرافیایی آن از شاخصهای تأثیرگذار در فرآیند تقسیمات کشوری به شمار می آیند. در ایران در اعصار تاریخی گذشته همواره نحوه ی دریافت مالیات، دفاع از مرزهای کشور در مقابل حملات احتمالی قدرتهای بیگانه، مسائل قومی، فرهنگی و نظامی به منظور کنترل بیشتر دولت بر رفتار خوانین و ایالات مختلف کشور، بر نحوه ی آرایش سیاسی فضا موثر بوده اند. در استان فارس نیز عواملی نظیر وسعت زیاد استان، محرومیت مناطق جنوبی استان، تفاوتهای فرهنگی - مذهبی و قومی، رقابتهای مکانی و ... در تقسیمات سرزمینی نقش داشته اند. بر این اساس این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سوال است که عوامل موثر بر ارتقاء سطوح تقسیمات کشوری کدامند؟ روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی - توصیفی بوده که با استفاده از منابع کتابخانه¬ای و بررسی اسناد و مدارک صورت گرفته است.