نام پژوهشگر: عزت الله قنواتی

ارزیابی ژئومورفولوژیکی تناسب زمین جهت توسعه فیزیکی شهر دیواندره با استفاده از مدل منطق فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) در محیط gis
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  هاشم حسینی   امیر صفاری

پارامترهای ژئومورفولوژی یکی از عوامل اصلی و تعیین کننده جهات توسعه فیزیکی شهرها و سکونتگاه ها محسوب می شوند. در یک منطقه کوهستانی تاثیر این عوامل به عنوان موانع توسعه دوچندان شده و می تواند مخاطرات طبیعی را نیز به همراه داشته باشد. شیب تند، ارتفاع زیاد، سازندهای سست، قرار گرفتن در حریم پرخطر رودها و گسل ها از جمله عواملی هستند که همواره در مناطق کوهستانی برنامه ریزی توسعه شهری را با مشکل مواجه می کنند. در این پژوهش سعی شده با شناسائی عوامل تاثیرگذار و ارزیابی آن، جهات بهینه توسعه فیزیکی شهر دیواندره به عنوان یک منطقه کاملاً کوهستانی، مشخص شود. برای این کار از 10 شاخص موثر استفاده شده و برای نقشه سازی و انواع تحلیل ها به محیط gis وارد شده اند. برای ارزیابی و مدل سازی و پیش بینی نواحی مناسب توسعه کالبدی شهر از تلفیق دو مدل منطق فازی (fuzzy logic) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) استفاده شده است. به طوری که ابتدا هرکدام از لایه ها با توجه به توابع عضویتی فازی در نرم افزار arc gis 9.3 فازی شده اند و بعد از درنظرگرفتن وزن لایه های حاصل از مدل ahp، عملگر ضرب، جمع و مقادیر مختلف گامای فازی روی این لایه ها اجرا شده است. مقادیر گامای در نظر گرفته شده جهت پهنه بندی، 7/0، 8/0 و 9/0 می باشند. جهت انتخاب گامای بهینه فازی مقایسه تحلیلی روی پهنه های مناسب وضع موجود شهر بر اساس نقاط بحرانی با پهنه های مناسب حاصل از مقادیر گاما انجام گرفت و مشخص شد گامای 8/0 فازی بیشترین تطابق را با اراضی مناسب وضع موجود شهر دارد. نقشه نهایی تناسب زمین با روش شکستگی های طبیعی در gis به 5 کلاس تناسب طبقه بندی گردید و مشخص شد که 66/25 درصد از منطقه مورد مطالعه (77/30 کیلومترمربع) در کلاس با قابلیت تناسب مطلوب قرار گرفته است. برخلاف آن 83/56 درصد از منطقه (68 کیلومترمربع) در کلاس تناسب نامطلوب قرار گرفته و سایر پهنه ها نیز شرایط تناسب متوسطی را دارا می باشند. بر اساس نقشه نهائی طبقه بندی می توان نتیجه گرفت که پهنه های مساعد جهت توسعه فیزیکی آتی شهر دیواندره بیشتر در بخش شرقی، تا حدودی نیز بخش شمالی و جنوب شرقی به صورت پراکنده وجود دارند.

تحولات ژئومورفولوژیکی کویر میقان در کواترنر
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده جغرافیا 1390
  بهاره میرزاخانی   منیژه قهرودی تالی

دریاچه میقان، یکی از بسترهایی است که شواهد تغییرات اقلیمی را بصورت سطوحی از رسوبات آواری و تبخیری حفظ کرده است. این دریاچه، حوضه آبریز خود به مساحت حدود 5528 کیلومتر مربع را زهکشی می کند و در حال حاضر دارای اقلیمی خشک، با تبخیر بیش از بارش است. شرایط اقلیمی و زمین شناسی آن، سبب شده است که این دریاچه به شکل پلایا تحول یابد. در حالی که بسترهای سیلابی اطراف دریاچه، نشان دهنده اقلیم با بارش بیشتر در این حوضه است. این پژوهش با هدف شناسایی تغییرات دریاچه میقان انجام شده است. از نقشه های توپوگرافی1: 50000،مدل رقومی ارتفاع منطقه در مقیاس 1: 25000 تصاویر ماهواره ای etm+ و irsp6 ، نقشه زمین شناسی 1: 50000و مشاهدات میدانی استفاده شده است. تحلیل مولفه های اصلی برای شناسایی سطوح اطراف دریاچه در محیط نرم افزار erdas استفاده شده و نتایج آنالیز به کمک مشاهدات میدانی و نمونه گیری های موجود، ارزیابی شده است.نتایج بدست آمده نشان داد که دریاچه میقان در آخرین دوره سرد، مساحتی معادل 129 کیلومتر مربع را داشته است. به دلیل وجود فرمهای ساخته شده از کانی های تبخیری از جمله کلسیت، ژیپس و هالیت، می توان دریافت که کاهش بارش و افزایش تبخیر سبب کوچکتر شدن دریاچه شده است و تغییر سطح دریاچه سبب شده که کانی های تبخیری بر اساس میزان حلالیت خود رسوب نمایند. در نتیجه سطوحی از فرمهای متعدد را بر جای گذاشته است.

پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی در حوضه رودخانه بالغوچای(بالخلو)
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  ابراهیم بهشتی جاوید   امیر صفاری

از جمله رخدادهای طبیعی که زندگی بشر را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده است پدیده سیل و تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم آن در زندگی انسان ها است. در این پژوهش به برآورد ضریب رواناب، شناخت عوامل و عناصر موثر در سیل خیزی، پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی حوضه آبریز پرداخته شده است. در حوضه مورد مطالعه (بالخلو چای- استان اردبیل) برای برآورد مقدار رواناب از روش شماره منحنی (cn)، مربوط به سازمان حفاظت خاک آمریکا (scs) استفاده شده که معمولترین روش پیش بینی حجم رواناب است. برای این منظور ابتدا داده ها و اطلاعات مورد نیاز شامل آمار حداکثر بارش روزانه، نقشه های تراکم پوشش گیاهی، گروه های هیدرولوژیک خاک و کاربری تهیه و وارد سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) گردید. با تلفیق اطلاعات فوق، در مدل (scs) نقشه (cn) حوضه، میزان نفوذ (s) و مقدار رواناب (q) تهیه شد. در نهایت با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی شش فاکتور در نظر گرفته شده شامل: رواناب، گروههای هیدرولوژیک خاک، شیب، کاربری زمین، تراکم پوشش گیاهی و تراکم زهکشی وزن دهی شده و در نتیجه با اعمال وزن لایه ها نقشه پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی حوضه با دوره بازگشتهای مختلف(5، 15، 25 و50 ساله) تهیه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که حدود 40 تا 47 در صد مساحت حوضه طی دوره های 5 تا 50 ساله دارای پتانسیل سیل خیزی متوسط بوده و 14 تا 24 درصد دارای پتانسیل زیاد می-باشد.

ارزیابی و پهنه بندی مخاطرات ژئومورفولوژیکی (با تاکید بر سیلاب،زمین لغزش، زلزله) مطالعه موردی شهرستان شیروان
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  صغری غلامی   امیر صفاری

شهرستان شیروان در شمال شرقی استان خراسان شمالی قرار دارد.ارتفاع این شهرستان از سطح دریا 1095 متر است، شهرستان شیروان از دو عارضه کوهستانی و دشت تشکیل شده است. بلندترین ارتفاعات آن در شمال کپه داغ (کپت داغ 2965 متر) و کوه گلیل (گلول 2625 متر) و در جنوب کوه شاه جهان 3032 متر از سطح دریا می باشد. هدف شناسایی نواحی آسیب پذیر و پر مخاطره با توجه به نوع مخاطره و تهیه نقشه ی پتانسیل مخاطرات(سیلاب،زمین لغزش،زلزله) در محیط gis و ارائه راهکارهای مناسب می باشد.در مطالعه حاضر از نقشه توپوگرافی 1:50000 ، مدل رقومی ارتفاع و نقشه زمین شناسی 1:100000، نقشه بارش،استفاده شده است. پارامترهای مورد مطالعه در بخش پتانسیل زمین لغزش شامل: شیب، شدت زلزله، بارش، فاصله از رود، فاصله از لغزش های موجود، فاصله از جاده، تراکم زهکشی، زمین شناسی، پوشش و کاربری اراضی، واحد های کلان ژئومورفولوژیکی و در قسمت پتانسیل سیلاب :شیب، فاصله از رود، تراکم زهکشی، ارتفاع، پوشش و کاربری اراضی، واحد های کلان ژئومورفولوژیکی و نهایتاً در بخش زمین لرزه شامل: فاصله از گسل فرعی و اصلی و زلزله، بزرگای زلزله، شیب، زمین شناسی، پوشش و کاربری اراضی، واحد های کلان ژئومورفولوژیکی است. این داده ها با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) و با استفاده از مدل منطق فازی تجزیه و تحلیل شده است. در نهایت با تلفیق لایه های اطلاعاتی در قالب مدل مذکور نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش، سیلاب و زلزله(با گامای9/0) شهرستان شیروان تهیه گردید. از همپوشانی نقشه پهنه بندی خطر سیلاب، زمین لغزش و زلزله نقشه نهایی پهنه بندی خطر تهیه گردید. نتایج نشان داد که گامای 9/0 پهنه بندی بهتری را در منطقه مورد مطالعه ارائه می نماید. نواحی پرمخاطره در محدوده شهرستان بر اساس نقشه پهنه بندی شده نواحی جنوبی و شرق شهرستان را شامل می شوند.

بررسی اثر عوامل ژئومورفولوژیکی بر توسعه شهری و تهیه نقشه بهینه در جهت گسترش فیزیکی شهر
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده جغرافیا 1391
  وحید خدابنده   پرویز ضیاییان

چکیده از مهم ترین فعالیت های انسانی در هر ناحیه و منطقه، می توان کارهای مهندسی و توسعه شهری را نام برد؛ از سوی دیگر شکل های مختلف زمین که در محیط طبیعی پدیدار می گردند موضوع و هدف برنامه ریزی در ژئومورفولوژی می باشند. با ترکیب این دو موضوع می توان به این مهم دست یافت که ژئومورفولوژی شهری تلاش می کند در هدفمند کردن فعالیت های انسانی به ویژه آن دسته که با کاربری و ساخت و ساز شهری سر و کار دارد؛ با دیدگاهی علمی و اصولی وارد و مداخله کند. در شهرهای نواحی کوهستانی به دلیل وجود شیب های تند، فقدان خاک مناسب و سطوح هموار شهرها از گسترش و توسعه چندانی معمولاً برخوردار نبوده اند. رودبار قصران (اوشان-فشم-میگون) باغ شهری در ?? کیلومتری شمال شرقی شهر تهران با مرکزیت فشم و در مسیر جاده لشگرک قرار گرفته است. هدف این تحقیق بررسی عوامل ژئومورفولوژیکی بر توسعه شهر و تهیه نقشه بهینه توسعه فیزیکی شهر رودبار قصران می باشد. روش تحقیق در این پژوهش بر مبنای داده های توصیفی است. این داده های از تصاویر ماهواره ای منطقه و نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی و همچنین dem 30 متری تهیه شده است. برای تحلیل این لایه ها از 10 gis استفاده شده است و در آخر برای بدست آوردن نقشه نهایی از دو روش ahp fuzzy و رویهم قرار گیری نقشه ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که منطقه در برابر گسل های فرعی و اصلی از محدودیت بالایی برخوردار است. در مورد عوامل شیب، سازند های زمین شناسی و شبکه هیدرولوژی نیز وضعیت به همین منوال می باشد.

تحلیل نقش پارامترهای ژئومورفولوژیکی در کاربری اراضی شهرستان بروجرد
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم انسانی 1391
  فاطمه دلفانی گودرزی   عزت الله قنواتی

چکیده یکی از تبعات رشد روز افزون جمعیت در ایران و دیگر کشورها وسعت یافتن سطوح انواع کاربریهای شهری، مسکونی و صنعتی است که به ضرر اراضی کشاورزی می باشد. فرایند تخصیص زمین به کاربری های مناسب، تلاشی است برای ایجاد چارچوبی که طی آن بتوان برای رسیدن به راه حل بهینه اقدام کرد. با توجه با اینکه برنامه ریزی کاربری زمین به استفاده مطلوب و بهینه از زمین مربوط می شود، بدیهی است که اطلاعات مربوط به ژئومورفولوژی و سایر علوم زمین می تواند عنصر مهمی در تنظیم طرح ها و سیاست های برنامه ریزی باشد. در این پژوهش سعی شده است با شناسایی ویژگیهای محیطی خصوصاً ویژگیهای ژئومورفولوژیکی و ارزیابی آن، مکانهای بهینه برای توسعه کاربری شهری و کشاورزی مشخص شود. برای ارزیابی از 13 شاخص استفاده شده که با استفاده از تلفیق دو مدل منطق فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (ahp)، ابتدا هر کدام از لایه ها در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی فازی شدند و بعد از ضرب وزن لایه های حاصل از ahp در هر کدام از لایه ها، عملگر ضرب ، جمع فازی و گامای فازی اجرا شد. در نهایت گامای بهینه در gis به 5 کلاس تناسب تقسیم بندی شد و مشخص شد که در شهرستان بروجرد برای توسعه کاربری شهری 8/46 در صد منطقه مورد مطالعه که معادل 804 کیلومتر مربع می باشد، در کلاس تناسب کم و بسیار کم قرار دارد. و 3/28 درصد از منطقه مورد مطالعه که معادل 5/486 کیلومتر مربع می باشد در کلاس تناسب زیاد و بسیار زیاد قرار می گیرد همچنین برای توسعه کاربری کشاورزی 6/38 در صد که معادل 9/658 کیلومتر مربع می باشد، در کلاس تناسب کم و بسیار کم قرار دارد. 42 درصد از منطقه که معادل8/724 کیلومتر مربع می باشد در کلاس تناسب زیاد و بسیار زیاد قرار می گیرد. مناسب ترین پهنه ها برای توسعه کشاورزی در قسمت مرکزی منطقه (دشت های آبرفتی ودامنه ای ) از شمال و تا حدودی شمال غربی به سمت جنوب کشیده شده است.

بررسی و شناسایی اشکال ژئومورفولوژی جنوب دریاچه نمک کاشان با استفاده از تصاویر ماهواره ای و سنجش از دور
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  عصمت جاور انصاری   امیر کرم

مناطق بیابانی از مهم ترین عرصه های ژیومورفولوژی کشور ایران است زیرا قسمت اعظم مساحت ایران را بیابانها تشکیل می دهند. منطقه جنوب دریاچه نمک کاشان به عنوان یکی از کاملترین حوزه های خشک و بیابانی ایران قلمداد می شود به دلیل شرایط بیابانی منطقه وفور رسوبات ریزدانه وسطح پست هموار پلایای دریاچه نمک انواع فرم های فرسایشی و تراکمی در این منطقه به وجود امده است که اقدام در جهت شناخت ژیومورفولوژی آنها هم از لحاظ تقویت دانش ژیومورفولوژی وهم از لحاظ کاربردی به عنوان پایه و بستر مطالعات منابع طبیعی ارزشمند می باشد. به منظور شناسایی واحدهای ژیومورفولوژیکی در جنوب دریاچه نمک کاشان از تصاویر ماهواره ای tm و liss لندست برای شناسایی و تفسیر بصری عوارض کلان و برای شناسایی اشکال کوچک تر از تصاویر pan استفاده شد. براساس نتایج به دست آمده در منطقه مورد مطالعه فرایندهای فعال به سه دسته فرایندهای هوازدگی فرایندهای آبی و فرایندهای بادی تقسیم شدند و براساس منشا لندفرم ها چهار دسته لندفرم ساختمانی لندفرم های فرسایشی لندفرم های رسوبی آب ولند فرم های رسوبی باد تشخیص داده شده که لندفرم های ساختمانی منطبق بر کوهستان تپه و دشت هستند و لندفرم های رسوبی آبی و بادی منطبق بر واحد پلایا و دشت سر می باشند. به عبارتی در منطقه مورد مطالعه سه واحد کلان ژیومورفولوژی شامل کوهستان دشت سر و پلایا قابل شناسایی و طبقه بندی می باشد.

آشکارسازی بستر رود دز بعد از بستن سد، با استفاده از تصاویر ماهواره ای
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  نازار داود بهاروندی   عزت الله قنواتی

آشکارسازی تغییرات ساحلی-رودخانه ای و بررسی ویژگیهای ژیومورفولوژیکی سیستم های رودخانه ای و چگونگی تحول آن یکی از نیازهای اساسی برای برنامه ریزان محیطی و منطقه ای می باشد. رودخانه دز یکی از پرآب ترین رودخانه های کشور که به علت احداث سدهای مهم بر روی ان و همچنین به عنوان یکی از شعبات کارون حایز اهمیت است. آشکار سازی بستر رودخانه دز و عوامل طبیعی و انسانی موثر بر تغییرات مذکور با استفاده از تکنیک gis تقسیر چشمی عکس های هوایی (1955) و تصویر ماهواره ای irs p6(2005) نقشه های توپوگرافی خاک، زمین شناسی و همچنین آمار هواشناسی مورد مطالعه قرار گرفت. منطقه مورد مطالعه به سه بازه از نظر الگوی ژیومورفولوژیکی رودخانه تقسیم و پس از انجام مراحل تحقیقات گردآوری داده ها عملیات میدانی و تجزیه و تحلیل آنها این نتایج حاصل شد که بازه اول به علت قرار گرفتن بر روی سازند سخت تغییر قابل توجهی نداشته اما در بازه دوم که بر روی بستر آبرفتی قرار گرفته با توجه به تغییر ضریب خمیدگی پیچان رود شاهد تغییر شبه پیچان رود به پیچان رود هستیم و در بازه سوم به علت تغییرات کاربری اراضی و تبدیل زمین های بایر به اراضی کشاورزی و استقرار پوشش گیاهی بر روی پشته ها سیلاب، مهار و در مواردی مسیر رودخانه ناپدید شده است.

پهنه بندی اکوتوریسم استان اردبیل با تاکیید بر پارامترهای ژئومورفولوژیکی
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده جغرافیا 1392
  قادر پاکنفس   عزت الله قنواتی

صنعت گردشگری دارای آثار اقتصادی و اجتماعی قابل ملاحظه ای می باشد. ایجاد اشتغال و دستیابی به درآمد ارزی پایدار و مناسب و همچنین شناخت متقابل فرهنگی در راستای صلح و وفاق بین المللی از آثار اقتصادی و اجتماعی این صنعت است. طبیعت گردی یا اکوتوریسم به عنوان بخشی از صنعت گسترده توریسم نقش بسزایی در این صنعت و رواج آن دارد. بنابراین شناخت آن و فراهم نمودن زمینه های گسترش این بخش از صنعت توریسم می تواند بسیار حائز اهمیت باشد. پهنه بندی اکوتوریسمی و ژئوتوریسمی از جمله روش های مفیدی است که با شناسایی مناطق مستعد گردشگری باعث بهبود و رونق این بخش از گردشگری می شود. در این پژوهش با استفاده از مدل منطق فازی و با استفاده از عملگر گامای آن پهنه بندی اکوتوریسمی استان اردبیل انجام شده است. استان اردبیل یکی از استانهای غنی و پربار از لحاظ گونه های گردشگری می باشد بنابراین، در برنامه ریزی های آمایش سرزمین به منظور هدایت گردشگران با توجه به امکانات و زیرساخت های گردشگری و پتانسیل های ژئوتوریستی همچنین برای رفاه گردشگران و کاهش آسیب های زیست محیطی رتبه بندی نواحی ضروری است. هدف این مقاله، شناسایی اصلی ترین پدیده های ژئوتوریسمی استان اردبیل و پهنه بندی پتانسیل های ژئوتوریستی استان اردبیل میباشد. برای اجرای مدل از پارامترهای مختلف ژئومورفولوژیکی و انسانی مانند ارتفاع، فاصله از غارها و آبشارها، کاربری زمین، فاصله از چشم های آبگرم، فاصله از رودخانه ها، تراکم پوشش گیاهی، فاصله از دریاچه های طبیعی و مصنوعی، فاصله از گردنه ها وکوهها، اقلیم و فاصله از تالاب ها استفاده شده است. با توجه به بررسی های صورت گرفته از بین مقادیر مختلف گاما، توان 7/0 آن مورد استفاده قرار گرفته و نقشه پهنه بندی اکوتوریسم استان در پنج کلاس قابلیت بدست آمد. نتایج بدست آمد از پژوهش نشان می دهد حدود 9/38 درصد منطقه دارای تناسب زیاد و خیلی زیاد برای انجام فعالیت های اکوتوریسم می باشند. این مناطق در بخش های مرکزی استان واقع شده اند. در این مناطق به دلیل وجود توده آتشفشانی سبلان بیشتر پدیده های ژئومورفولوژیکی مثل چشمه های آبگرم، آبشارها و غاره ها تالاب ها و دریاچه تمرکزشان در منطقه زیاد است . وجود شهر سرعین و چشمه های آبگرم آن، آبشار سردابه، پیست اسکی آلوارس، آبشار آلوارس، چشمه های آبگرم شهرهای مشگین شهر و نیر، دریاچه قله سبلان باغات و مراتع و رودخانه های پر آب دامنه های سبلان همگی از مواردی هستند که باعث شده است این بخش از استان قابلیت بالایی را از نظر جذب گردشگران طبیعی داشته باشد. از دیگر بخش های استان که به عنوان مناطقی با پتانسیل بالای ژئوتوریسمی مشخص شده اند بخش های میانی نیمه جنوبی استان و نیز بخش شرقی نیمه میانی استان است. در این بخش از استان شهرستان نمین قرار دارد. حدود 30 درصد استان به عنوان مناطقی با قابلیت متوسط گردشگر معرفی شده است. همچنین حدود 7/30 درصد از استان به عنوان مناطقی با قابلیت کم و خیلی کم برای جذب توریسم شناسایی شوند. این مناطق بیشتر در نیمه شمالی استان و بالاتر از ارتفاعات سبلان را در بر می گیرند. با توجه به مطالب گفته شده و نتایج پژوهش می توان گفت علارغم اینکه سالانه میلیون ها گردشگر وارد استان می شوند اما بیشتر تمرکز این گردشگران در شهر سرعین و چشمه های آبگرم این منطقه می باشد و توان های اکوتوریسمی استان در بیشتر مناطق ناشناخته مانده است.

طبقه بندی مورفولوژیکی خط هوشمند ساحلی در راستای مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی (پژوهش موردی: از نوشهر تا بابلسر)
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده جغرافیا 1392
  رضا منصوری   عزت الله قنواتی

سواحل ماسه ای، حدود 40 درصد از خطوط ساحلی جهان را شامل می شوند و حاوی نهشته های ناپیوسته ای از شن و گراول در منطقه ساحلی اند. این سواحل عموما در حاشیه زمین های پست تشکیل می شوند. امروزه، بیش از نیمی از جمعیت جهان در مناطق ساحلی زندگی می کنند و بسیاری از مردم نیز همواره از ساحل بازدید می نمایند. در ایران نیز، رودخانه ها و سامانه های ساحلی یکی از مهمترین عوامل در تعیین محل شهرها، شبکه حمل و نقل، فعالیت های بازرگانی، گردشگری، کشاورزی و توسعه مناطق صنعتی می باشند. هر دانشی موضوعات مورد پژوهش خود را به منظور شناخت بهتر و سهولت در پژوهش، مورد طبقه بندی قرار می دهد. با توجه به اینکه تمام فعالیت های انسان اعم از اقتصادی- اجتماعی، توسعه ای و غیره بر روی سطح زمین انجام می شود و این سطح از لندفرمهایی تشکیل شده است که موضوع مورد پژوهش ژئومورفولوژی می باشد، بنابراین ضرورت مطالعه، شناخت و طبقه بندی این لندفرم ها گام نخست برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه محیط و بویژه مناطق ساحلی است. هدف این پژوهش بررسی و طبقه بندی لندفرم های سواحل نوشهر تا بابلسر به روش خط هوشمند ساحلی می باشد. خط هوشمند ساحلی، نقشه ای خطی است که خط ساحل را نمایش می دهد و با توجه به تغییر ویژگی لندفرمهای ساحلی به بخش هایی تقسیم می گردد. هر بخش جداگانه خط ساحلی شامل مجموعه ای از ویژگی های بخش مورد نظر می باشد. برتری فرمت نقشه خطی در بکار گرفتن و نمایان ساختن محدودیت هایی است که توسط روش پلیگونی نمی توان در عوارض خطی نظیر خط ساحلی مشخص نمود. به علاوه نقشه خطی قادر است که ساحل را در هر نقطه ای که اطلاعات توصیفی تغییر می کند، تقسیم بندی نماید و بر این اساس این اجازه را می دهد تا تمام تغییرات صورت گرفته در راستای کرانه ها ثبت شوند. به دلیل ماهیت خطی بودن سواحل، نقشه خطی، فرمت مناسب و موثری برای بسیاری از اهداف مرتبط با ساحل است. اضافه کردن اطلاعات توصیفی به نقشه خطی از منابع گوناگون و گسترده تا حدودی آسان تر صورت می گیرد و در این فرمت به راحتی می توان به کاوش و تجزیه و تحلیل داده های مورد نیاز با استفاده از نرم افزار سامانه اطلاعات جغرافیایی پرداخت. این منطقه از لحاظ موقعیت ریاضی در راستای پهنای جغرافیایی ´´55 ´18 °36 تا ´´00 ´44 °36 شمالی و در راستای درازای جغرافیایی ´´00 ´30 °51 تا ´´00 ´45 °52 خاوری با مساحتی در حدود 57/2068 کیلومتر مربع قرار گرفته است. در این راستا از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، کاربری زمین، تصاویر ماهواره ای landsat & irs در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی و نیز بازدیدهای صحرایی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشانگر این است که کرانه های منطقه مورد پژوهش را می توان در پنج کلاس: کرانه های ماسه ای، کرانه های بیچ با کاربری مسکونی، کرانه های ریگی، دهانه رودخانه ها و تاسیسات انسانی از قبیل بندر، موج شکن و غیره طبقه بندی نمود. در این بین گسترده ترین لندفرم کرانه های ماسه ای می باشد که بطور چشمگیری در منطقه وجود دارد. با توجه به پست بودن و شیب کم این کرانه ها و نیز اینکه این مناطق از مراکز پر جمعیت کشور محسوب می شوند، در برابر تغییر اقلیم و بالا آمدن تراز دریا که برای دهه آینده پیش بینی شده در معرض خطر قرار می گیرند. بنابراین بایستی در مدیریت این مناطق به این مسئله توجه ویژه نمود.

تحلیل آسیب پذیری ناشی از زلزله در بافت کالبدی شهر کرج
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده جغرافیا 1392
  علیرضا پورعبدل   عزت الله قنواتی

پدیده زلزله به عنوان مهمترین مخاطره طبیعی در برخی کشورها، امروزه به یکی از مسائل مهم در رابطه با مطالعات شهری و مدیریتی تبدیل شده است. خسارات و تبعات ناشی از این پدیده می تواند ضربات جبران-ناپذیری بر پیکره یک جامعه وارد سازد. اهمیت آسیب پذیری شهر کرج با توجه به ویژگی های آسیب پذیر فیزیکی-کالبدی و نیز جایگاه این شهر در نظام فعالیت های اقتصادی و سیاسی در ابعاد منطقه ای و ملی لزوم شناخت آسیب پذیری بافت کالبدی این شهر در برابر زلزله را سبب می شود. در این مطالعه عوامل آسیب زاو آسیب پذیر در رابطه با زلزله مورد مطالعه قرار گرفته اند. برای این منظور هشت متغیر در حوزه های طبیعی، جمعیتی و فیزیکی- کالبدی شهر انتخاب و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در این مطالعه درجات آسیب-پذیری هر یک از متغیرها و چگونگی پراکنش آنها در مقیاس ناحیه ای مورد بررسی قرار گرفت. سپس هر کدام از این نقشه ها با استفاده از منطق فازی، در یک محدوده وزنی قرار گرفته و با تلفیق این لایه ها به روش گامای فازی، نقشه نهایی بدست آمد. نتایج این بررسی نشان داد که متغیرهای تراکم جمعیت، فاصله از گسل و عرض معابر به ترتیب دارای بیشترین تاثیر در میزان آسیب پذیری نواحی می باشند. همچنین مشخص گردید که کاربری های مسکونی در سطح شهر بیشترین میزان انطباق با نواحی آسیب پذیر را دارند.

پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه ناصرآباد با استفاده از روش سلسله مراتبی و منطق فازی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  زهرا رنجبر   عزت الله قنواتی

زمین لغزش از معمول ترین مخاطرات زمین شناختی در جهان است که همواره باعث تلفات جانی و آسیب های مالی زیاد می گردد. شناسایی مناطق مستعد وقوع زمین لغزش از طریق پهنه بندی توان خطر با مدل های تجربی مناسب، یکی از اقدامات اولیه در کاهش خسارت احتمالی و مدیریت خطر است. حوضه ناصرآباد که از زیر حوضه های جاجرود بوده و در شمال شرق تهران واقع شده به دلیل موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای طبیعی و زمین شناسی آن یکی از مناطق مستعد کشور نسبت به وقوع زمین لغزش و سایر پدیده های مرتبط با لغزش دامنه ها می باشد. در این تحقیق با استفاده از مدل های تحلیل سلسله مراتبی و منطق فازی با عملگرهایor ، and، sum، productو گاما به ارزیابی خطر زمین لغزش در حوضه ناصرآباد پرداخته شده است. مجموعاً 8 معیار اصلی مرتبط با وقوع پدیده زمین لغزش مورد تحلیل قرار گرفت. این معیارها به عنوان نقشه های عامل، هر کدام جداگانه کلاسه بندی شده و به کمک روش های آماری ارزش گذاری شدند. نقشه نهایی تولید شده برای پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه نشان داد که حدود 53 درصد از حوضه در معرض خطر خیلی زیاد و زیاد زمین لغزش قرار دارد. سپس نقشه تهیه شده براساس مدل تحلیل سلسله مراتبی و فازی با نقشه ی زمین لغزشهای وقوع یافته منطقه که براساس مشاهدات میدانی و مکان یابی سیستم موقعیت یاب جهانی (gps) تهیه شده است، انطباق داده شد. نتایج حاصل نشانگر انطباق بطور نسبی مناسب عملگر فازی گامای 0.9 با مشاهدات میدانی می باشد .

پهنه بندی خطر بهمن در جاده هراز با تاکید بر ویژگیهای ژئومورفولوژیکی
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  جبار کریمی   عزت الله قنواتی

چکیده ندارد.