نام پژوهشگر: امراله ابجدیان

بررسی رمان قلب تاریکی و فیلم اخرالزمان اکنون مکاشفه: نگاه دلوز بر خلاقیت هنری، تصویر زمان و حرکت، و "تکرار متفاوت" ایده ی تاریکی "اخرالزمانی" در دو اثر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1390
  خدیجه اکبری زاده   امراله ابجدیان

این رساله نگرش های ژیله دلوز، فیلسوف فقید فرانسوی، در باب جنبه های افرینش "تکرار متفاوت" ایده ی تاریکی مکاشفه را برای بررسی رمان قلب تاریکی (1902) جوزف کانرد و فیلم بازگشت کنونی مکاشفه(2001) به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا را به کار گرفته است. این دو اثر، هر کدام به گونه ای متفاوت، ایده ی تاریکی را تکرار می کنند. هر دو اثر عناصر مجازی مکاشفه ی تاریکی را زیر سوال می برند و پایان یافتن دنیا را پیامد پروژه های پوچ امپریالیستی می دانند. پافشاری غایی دلوز بر رها سازی زمان و مکان از طریق یک اثر هنری است که در ان افرینش وابستگی با دیگر حالات زندگی و تفاوت مثبت و سیروره به دور از نگرش های مکانی، اخلاقی، شخصی و یا داورگونه نمایان است. این رساله حدود "خطوط پرواز" رمان کانرد و فیلم کاپولا و نحوه ی این افرینش را نیز بررسی کرده است. از انجا که شرایط افرینش از دید دلوز، متنوع و الزاما وابسته به یکدیگر هستند، این رساله به ناچار از تنوع گسترده ی اصطلاحات دلوز به مانند "دریافت فراحسی یا مستقیم،" "ایده های چالش برانگیز،" "ایده ی رنگ،" "دیاگرام سیروره،": رایطه ی پویا بین ساختارهای مجازی/واقعی/ حقیقی، "افرینش قلمرو،" "خارج شدن کامل از یک قلمرو،" "خطوط پرواز،" "انگاره ی حرکت،" و "انگاره ی زمان" استفاده کرده تا رویه ی تجربی سیروره و موانعی را که رمان و فیلم با ان روبروست، بررسی کند. برای بحث در باب افرینش تفاوت و یا جلوگیری از خلق خطوط پرواز در این دو اثر، باید از ایده های چالش برانگیز نور و تاریکی و عناصر سازمان دهنده ی ان ها اگاه بود. اگر مفاهیم دلوز در باب مجازی/فعلیت در برابر واقعی/ممکن را نادیده بگیریم، نمی توانیم مفهوم ایده و گرایش های نامحسوس ان را گستره ی زمان و مکان دریابیم. اقتباس،در اینجا، ایده ی تاریکی، زمان و مکان را چنان گسترش می دهد که تمام گذشته ی مجازی می تواند در حال و اینده ذوب شود. بسته به چگونگی افرینش تفاوتها و یا جلوگیری از خلق ان ها در اثر، این انگاره ی مستقیم از زمان می تواند پرسش های پیش امده در باب نگرش های متعصبانه را که به ایده ای وابسته کرده اند، پاسخ دهد و یا پیچیده ترنماید.

«خرد در دیوانگی»: شکسپیر، عشق و نقد ساختارشکن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  حسین علی اکبری هره دشت   امراله ابجدیان

عشق در آثار شکسپیر بسیار پر بسامد است. اکثر منتقدان گذشته و حال به تفسیر معنای آن پرداخته اند. بنابراین، پرداختن به آثار شکسپیر، به ویژه تراژدی های مشهور به تراژدی های عشقی، رومئو و ژولیت، شاه لیر، و آنتونی و کلئوپترا، با پیروی از روش های منتقدان پیشین حاصلی جز تکرار مکررات نخواهد داشت. در واقع، هدف این خوانش ارائه ی یک تعریف نو از عشق از طریق یک رویکرد ساختاربنیان نیست. بلکه نگرشی را که اصولا چنین تعریفی را برای عشق ممکن می پندارد برملا ساخته و مورد انتقاد قرار داده ایم. با بکارگیری روش نقادانه ی ژک دریدا، فیلسوف فرانسوی، روش خوانشی که نقد ساختارشکن خوانده می شود، ارتباط زبان، نقش متافیزیکی آن، و عشق را در تراژدی های نامبرده بررسی کرده ایم. در سه نمایشنامه ی مورد بحث، قهرمانان عمدتاً با عشق سر و کار دارند بی آنکه بتوانند ماهیت متکثر هویت آنرا درک کنند. آنها خواهان به دست آوردن معنای واحدی هستند که در متن هر اثر غیر ممکن می نماید. بنابراین، در خوانش ساختارشکنانه ی خود، پیش از آنکه عشق و معنای واحد آنرا برای خود مسجل بدانیم، متن و زمینه ای که توهم معنای واحد را برای عشق ایجاد می کند مورد توجه و کنکاش قرار داده ایم. به عبارت دیگر، اسباب و علت هایی را که سبب ایجاد توهم معنای واحد برای عشق و مفاهیم مشابه می شوند با دقت فراوان بررسی کرده و در نهایت به این نتیجه رسیده ایم که آنچه را که عشق می نامیم و با این هویت واحد می شناسیم، از نقطه نظر خوانش دریدایی، شاخصه های اصلی اش گونه گونی، تاخیر و بی ثباتی معنایی است.

شخصیت پردازی در تراژدی های شکسپیر و سوفکل: شخصیت های نیک و بد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  آرش ملایی   امراله ابجدیان

بر خلاف شخصیت پردازی در تراژدی های سوفکل، دسته بندی شخصیت ها به عنوان نیک و بد یا آگاه و نادان در تراژدی های بزرگ شکسپیر—اتلو، شاه لیر و مکبث—بیشتر عیسویست تا کلاسیک. در حالی که در تراژدی های کلاسیک شخصیت ها در قالب نیک و بد دسته بندی نمی شوند، تراژدی های شکسپیر از فلسفه ی مانی و جدال نیکی و بدی متاثرند. در نتیجه، خواننده با شخصیت هایی رو به روست که بنا بر باورهای عیسوی یا کاملا نیک هستند یا کاملا بد. از دید شکسپیر، نیروی تعیین کننده در دنیای تراژدی هایش سازمانی اخلاقی است. سازمان اخلاقی او هم نیکی اخلاقی و هم بدی غیر اخلاقی را در بر می گیرد. در آثار شکسپیر نیکی هیچگاه سر منشا بدبختی نیست؛ بلکه بدی است که سر چشمه ی اصلی همه ی بد فرجامی هاست. در حالی که قهرمان تراژدی های سوفکل داناست، از نهاد انسان ها آگاه و گهگاه بزرگترین انسان است، قهرمانان شکسپیر از درک خویش و انسان های پیرامون خود ناتوانند. شگفت این که، شخصیت های بد او به مانند ابلیس آگاه و هوشیارند.

خشونت و سبعیت در آثار نمایشی سارا کین و مارک ریون هیل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم انسانی 1391
  فریبرز اسلامی امیر ابادی   فریده پورگیو

با اینکه تئاتر "پس از جنگ" بریتانیا (پس از 1956) عمومأ حاوی اشاراتی به خشونت و ستم هستند، دهه 1990 را میتوان بعنوان نقطه اوجی در این روند بشمار آورد. نمایشنامه نویسان جوان این دهه به پیشگامی سارا کین و مارک ریون هیل خصوصیات ویژه ای در تجسم خشونت بر صحنه از خود بروز داده و سبک جدیدی در تئاتر خلق کردند که در طول زمان با نامهای مختلفی شناخته شده است. شاخصترین این اسامی face-yer-in می باشد. الکس سیرز در کتابی با همین عنوان این نوع جدید تئاتر را تئاتری عمدأ گستاخ و مقابله جو تعریف می کند که از تصویر موضوعات تابو از جمله خشونت بر صحنه بعنوان یک تاکتیک شوک اما معمولأ در راستای تفهیم پیامی استفاده می برد. با اینکه این نمایشنامه ها در آغاز برای منتقدین و تماشاگران زننده و اهانت آمیز بودند اما در نهایت موفق به جلب توجه هر دوی این اقشار گردیدند. اما به نظر می رسد منتقدان خشونت فراوان این نمایشنامه ها را فقط از لحاظ زیبایی شناختی مورد توجه قرار می دهند. به عبارت دیگر خشونت معمولأ بر اساس عملکرد آن بعنوان یک ابزار نمایشی مورد بررسی قرار می گیرد. از آنجا که ماهیت، ریشه ها و مقاصد خشونت موجود در این نمایشنامه ها بطور دقیق بررسی نشده اند این مطالعه بر آن است که روند ایجاد آنچه بصورت اعمال سبعانه به چشم مخاطب می رسد را تحلیل کند. به همین منظور و بدلیل اینکه خود استفاده از زبان را میتوان نوعی از خشونت انگاشت، زبان بازار همانگونه که در نمایشنامه ریون هیل بکار رفته از دیدگاه علوم اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت تا نقش زبان را در ایجاد گرایش عمومی به سمت اعمال خشونت و ترویج نوعی فرهنگ، اخلاق و یا منطق خشونت روشن سازد و همچنین توانایی زبان را در بازداشتن و یا توجیه خشونت شرح دهد. با معرفی زبان بعنوان سلاحی برای رقابت و نه شیوه ای برای ارتباط، نمایشنامه ریون هیل نشان می دهد که چطور زبان مسئول تغییری اساسی در شیوه نگرش شخصیتها نسبت به خودشان، دیگران و روابطشان با خود و دیگران است. تصویر خشونت در نمایشنامه سارا کین بیشتر فیزیکی است تا بر بیگانگی و عذابی که شخصیتها در یک شرایط پسا مدرن تجربه می کنند ت?کید نماید. نمایشنامه کین در این مطالعه بررسی شده است تا نشان دهد که چطور استفاده فراوان او از تصاویر مختلف خشونت و سکس روی صحنه تئاتر ارتباط و قرابت میان خشونت و هستی پسامدرن و تمایلات جنسی را آشکار می کند.

از دست دادن صفات انسانی شخصیتها در نمایشنامه گوریل پشمالواثر یوجین اونیل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1391
  اناء کاظمی   پروین قاسمی

انقلاب صنعتی به دوره ای از پیشرفت های اساسی در زمینه صنایع کشاورزی و تولیدات و حمل و نقل صنعتی اطلاق میگردد که با ظهور فن اوری های نوین در حوزه های گوناگون در اکثر مناطق اروپا و آمریکا همراه بوده است. انقلاب صنعتی با ایجاد تحولات عمده ای در زمینه صنعت و تکنولوژی در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم ، تاثیر فوق العاده ای بر شرایط اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی نهاد و دوره ی جدیدی از زندگی را برای بشر بوجود آورد. به تدریج از اواخر قرن هجدهم ماشین های صنعتی جایگزین نیروی کار انسان و حیوان شدند که این امر به جدایی انسان از طبیعت ، تغییر روحیه و انزوای او در طبقه خود انجامید. یوجین اونیل (1953-1888) نمایشنامه نویسآمریکایی وبرنده جایزه نوبل نمایشنامه نویسی درآفرینش نمایشنامه هایش تحت تاثیر آثار اگوست استرینبرگ (1912-1849) ، نمایشنامه نویس سوئدی که پدر نمایش نویسی نو محسوب می شود، بوده است. نمایشنامه گوریل پشمالو(1922) داستان کارگری بی سواد و به دور از آداب و رسوم شهر نشینی و ماجرای تنزل وی از شخصیتی مغرور به درجه حیوانی ( غیر انسانی) می باشد. او در جستجوی یافتن " احساس تعلق" در دنیایی است که توسط طبقه ثروتمند اجتماع کنترل می شود. درپایان او چنین می اندیشد که به جایی تعلق دارد که خود اندیشه ای نادرست می باشد. اونیل پیشرفت های صنعتی را به عنوان ابزاری برای رشد انسان مورد نقد قرار می دهد. او کارگری را به تصویر می کشد که طبقه بالای اجتماع مدرن او را به شدت به انسانی اولیه و یا موجودی شبیه به حیوان تنزل داده است.کارخانه های فولاد شرایط کاری را ایجاد نموده اند که با انسان به صورت میکانیکی برخورد مینمایند.انسانها در دامی افتاده اند که پیوسته کاری تکراری و بدون نیاز به تفکرراادامه می دهند. در این اجتماع مدرن فقرا به سمت وضعیت و طبیعت حیوانی گرایش نموده و طبقه ثروتمند فاقد رحم و انسانیت هستند. این نمایشنامه نزاع میان پول پرستی بی معنا و جستجوی انسان در یافتن وجودی با معنا و یا به عبارتی دیگر جستجو برای یافتن حس " تعلق داشتن" را به تصویر می کشد.

تاثیر فلسفه نیچه بر دوبلینی های جویس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1391
  مژگان خوشوقتی   امراله ابجدیان

ایدیولوژی نیچه در مورد مسیحیت، اخلاقیات، فرهنگ معاصر، فلسفه، و علوم تاثیر بسزایی در پیدایش مکاتب نوظهور مدرنیسم و پسامدرنیسم داشته است.اظهار انزجار نیچه از زندگی بر ده وار انسان امروزی که به خاطر تسلط کامل مسیحیت و به صورت کلی نهادینه شدن مذهب واپس گرا در روح و جسم انسان ها می باشد در آثار جویس به چشم می خورد. دوبلینی ها با بن مایه های بنیاد ستیز و نوینش مانند احساس سر خوردگی، احساس مصیبت و بی عدالتی، رخوت و بی تحرکی، انزجار از آداب، زبونی اجتماعی، میل به نوجیه خود ودست به دامان حاکمان شدن تاثیر افکار نیچه راکه با تاکید بر اراده قدرت و اراده زندگی در مورد سقوط و سستی یک ملت می گوید تایید کرده و به خواننده نشان میدهد که دوبلینی ها تصویری حزن آور و در عین حال طنز آمیز از زندگی مردم دوبلین به خصوص و مردم دنیای امروز در کل می باشد. قهرمانان جویس از کمبود اراده و هیجان برای داشتن زندگی مطلوب رنج می بردند و آنان همانند مردگان متحرکی هستند که به خاطر نفوذ عیسویت و آداب و رسوم ناشی از آن از پویایی باز مانده اند. "اخلاق بردگان" را پیشه خود ساخته اند. آنان به جای نشان دادن شهامت و اراده کافی برای به دست گرفتن زندگی خود، منفعل و مفلوک در بندگی سنت ها و افکار پوسیده به امید رستگاری از خارج می باشند. در پایان هر داستان، خواننده،گاهی همراه با شخصیت اصلی، به روشن بینی و درک شرایط موجود میرسد.

بررسی طنز در ترانه های بیگناهی و تجربه ویلیام بلیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  نازنین نیری   فریده پورگیو

این پژوهش از نظریات گونه گون طنز و نظریه زبان باختین (گفتگو گرایی) سود می جوید تا تصویری تازه از طنز در ترانه های بیگناهی و تجربه بلیک ارائه دهد. نظریه باختین برای بررسی طنز در اثر بلیک در آغاز وسیله ای نامعقول می نماید. اما منتقدان عصر حاضر از نظریه گفتگوگرایی حتی برای بررسی شعر رمانتیک, که از دیدگاه باختین تصویرگر اوج حاکمیت و ذهن گرایی شاعر است, نیز استفاده می کنند. استفاده از این نظریات غزل بلیک را به عنوان غزلی نامتعارف معرفی می کند که نقش طنز در آن به عنوان شیوه غالب گفتمان قابل توجه است. طنز بلیک تا حدی وارث طنز درایدن و پوپ است زیرا طنزهای مشهور این دو به ویژه ریشخندهای حماسی آن ها به دلیل کنار هم قرار دادن سبکهای والا و دون, کارناوال گونه و در نتیجه مصداق گفتگوگرایی است. در اشعار بلیک انواع گفتمانی باختین یافت می شود: گفتمان تک صدا و رعب آور شعر, گفتمان عینیّت گرای نمایشنامه و گفتمان چندصدا و رمان گرا. کلام دوصدایی نیز به صورت انواع تقلید تمسخرآمیز ظهور می کند. اثر بلیک تقلیدی تمسخرآمیز از اشعار کودکانه زمان خود و همچنین گفتمان آمرانه حاکمیت دینی و دولتی است. گفتگوگرایی در غزل بلیک بر تأثیر طنزی که ایدئولوژی کلیسا و دولت را نشانه می گیرد فزونی می بخشد. طنز بلیک خیالبافی را که نتیجه خرد تک صدای عصر روشنگریست نشانه می گیرد. مفهوم رویا در آثار بلیک گویای فلسفه اخلاقی گفتگوگرایی است که بر پایه سنخیت وجود استوار است. رویا زمینه ا ی برای گفتگو ایجاد می کند و بر خلاف زیرکی شاعرانه در آثار درایدن و پوپ از حاکمیت شاعر طنزنویس تا حدی می کاهد. بنابراین, خود انسان گرای بلیک مغایر با خود فرهنگی-سیاسی درایدن و خود نخبه گرای پوپ است.

غریزه مرگ در رمان پلت به نام حباب شیشه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  احسان بقایی   فریده پورگیو

هدف این تحقیق این است که نشان دهد نمودهای محکمی از غریزه مرگ در نوشته هاو زندگی سیلویا پلات وجود دارد.سیلویا پلات, شاعر و رمان نویسی که زندگی پر آشوب و پر دغدغه او مشهور است در سومین اقدام به خودکشی درگذشت.زندگی وی نشانگر خلق و خویی است که غریزه مرگ بر آن حاکم است.وی در زندگی خود نمودهای تکرار و تخریب گرایانه این غریزه را که توسط فروید مطرح شده به شدت نشان داده شده است. این تحقیق در جستجوی انگیزه های ضمیر ناخودآگاه در نوشته های سیلویا پلات است تا انها را یافته و شناسایی کند.اضطرار نویسنده بر تکرار درون مایه های مشابه تکرار کلمات و عبارت های خاص بیش از دیگر موارد خود را نشان می دهد.تکرار درون مایه های نقص در آفرینش و تولید رستاخیز هایی بعد از مرگ و تلاش برای فرار از مرگ و در عین حال مرگ دوستی در نوشته های او کاملا آشکار است.همچنین در سطح زبان و اندیشه, نمود دیگر غریزه مرگ یعنی تخریب گرایی فراوان است.در سطح زبان استفاده از کلمات و الفاظ غیر معمول زبانی به طور مکرر باعث اشکال در درک آثار او می شود.در سطح اندیشه , پلات غریزه مرگ را با استفاده از درون مایه و تصاویر خودآزاری و دیگرآزاری,طغیان علیه جامعه و دوستان نشان می دهد.افزون بر نمودهای ذکر شده غریزه مرگ, نویسنده استفاده های گوناگون "من برتر" از غریزه تخریب گرایی علیه "من" را به اشکال احساس گناهکاری, احساس نگرانی, ترس, مالیخولیا نشان می دهد.این شواهد به خوبی نشانگر این است که همان ساختارهای روانشناختی نمود یافته در زندگی واقعی او با خاستگاهی در غریزه مرگ, در خلق نوشته های او نقش بسزایی داشته است. کلیدواژه: سیلویا پلت، غریزه مرگ، خودآزاری، دگرآزاری، حباب شیشه ای

دو گونه کمدی در روزگار تجدید حیات ادبی: کمدی رومنتیک شکسپیر و کمدی طنزآمیز بن جانسون
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  فاطمه محمدی   امراله ابجدیان

اگرچه طنز بر کمدی های یونان و روم باستان چیره نیست، بن جانسون، نمایشنامه نویس کلاسیک، در تلفیق طنز با کمدی متبحر است. کمدی رنسانس تنها بر واقعگرایی و طنز استوار نیست، بلکه رویکردی رومنس گونه و عاطفی دارد. جانسون بر این عقیده است که کمدی رومنتیک به راستی نمایانگر این گونه ی ادبی نیست، زیرا که از دید او کمدی باید به رفتار مردم در زندگی واقعی وابسته باشد؛ کمدی باید حماقت ها و کاستی ها را به سخره بگیرد و با وجود اینکه پایانی شاد می یابد آن ها را اصلاح کند. از سوی دیگر، کمدی رومنتیک شیکسپیر از نواقص انسان ها انتقاد نمی کند. مضمون این گونه کمدی، عشق و شعر است و برداستانی عشقی که به وصال و شادمانی می انجامد، استوار است. پیرنگ اینگونه نمایشنامه ها چندان پیچیده نیست و هیچ گونه درونمایه ی اخلاقی یا طنزآمیز ندارد. از مسیر دشوار عشق پیروزمندانه می گذرد و در پایان به وصال می رسد. تضاد میان این دو گونه کمدی تنها در ارتباط آنها با واقعیت گرایی تفسیر نمی شود؛ بلکه پافشاری آن ها بر مقاصد متفاوت انسان هاست که موجب تمایز آن ها از یکدیگر است.

بررسی نقادانه برداشت های آلتوسری و مارکسیستی رمان گتسبی بزرگ فیتز جرالد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1392
  فاطمه جلال کمالی   پروین قاسمی

"گتسبی بزرگ " یکی از برجسته ترین و پر خواننده ترین رمان های آمریکایی از مهمترین موفقیت های ادبی فیتزجرالد می باشد . این پایان نامه وابستگی شخصیت ها را به ثروت و تملک را بررسی می کند. این رمان قدرت پول و نقشی که ثروت در زندگی انسان دارد و چگونه در تصمیمات او موثر است نشان می دهد. این رمان تصویر درستی از دنیای مدرن و مادی آمریکایی عرضه می دارد که انسانها را بر اساس طبقه بندیهای مشخص اجتماعی می بیند. بنابراین بررسی اینکه چگونه ثروت منبع هرقدرت احترام وارزش است از نکات اساسی بحث می باشد. نیرگ بی عدالتی بی اخلاقی و روابط غیرمسوالانه و بخصوص خیانکاری در ازدواج ثمره های فاسد این اجتماع می باشد که ریشه واساس زندگی مدرن می باشد. بنابراین برداشت های آلتوسری و مارکسیستی که بر اساس نظریه های ماده گرایی و طبقاتی می باشد مناسبترین روش نقد برای این رمان می باشد. مهمترین تم "گتسبی بزرگ" مادیات گرایی و در حقیقت اصلی ترین تنش این رمان جدال طبقاتی است و ماموریت مایوسانه گتسبی بالا رفتن از پله ترقی اجتماعی می باشد. لویس آلتوسر و فرضیه می تواند به خوانندگان این رمان در درک دنیای شخصیت های این داستان کمک نماید . گرامشی معتقد بود که طبقه حاکم سعی می کند که ارزش های خود را بر همه افراد جامعه تحمیل کند .این امری است که در رمان "گستبی بزرگ" اتفاق می افتد که در آن گستبی و بیشتر شخصیت های دیگر که از طبقات پایین جامعه هستند سعی می کنند بعنوان شاخص های موفقیت به خصول ثروت بپردازند که همان به شکست آزروهای آنان ختم می شود.

یاس،تیرگی وناامیدی در اشعار فلیپ لارکین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  رقیه پوردست   امراله ابجدیان

the present thesis is going to investigate the theme of despair, darkness and pesimism in philip larkins poetry. larkin is a british poet whose poems were composed in the dark and gloomy years of postwar. so, his poetry contains and reflects the same darkness and despair of his age. a good number of poems form different collections of his poetry are chosen and will be analyzed in the light of the themes of despair, darkness, pessimism and negative view of life reflected in his poems.

نقدی بر تحلیل مارکسیستی از نمایشنامه ماشین حساب المر رایس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1392
  سعیده دادفر   امراله ابجدیان

نمایشنامه ی ماشین حساب المر رایس نمایش زندگی روزمره ی یک کارگر یقه سفید در قرن بیستم تحت تاثیر ایدیولوژی های سرکوب گر جامعه ی سرمایه داری است. آنچه را که رایس بیشترین توجه و تاکید را معطوف آن داشته، این است که چگونه مکانیزه شدن مشاغل، انسان را به سمت از دست دادن و جدا شدن از آن چه خود انجام می دهد و محصول آن، هدایت می کند و چگونه این روند به تدریج منجر به از دست دادن عواطف انسانی می گردد. این نمایشنامه را می توان نقدی بر تکنولوژی دانست. نمایشنامه ی ماشین حساب در زمانی نوشته شد که ادارات و کارخانه ها در آمریکا به سرعت در حال مکانیزه شدن بودند. بسیاری از کارگران، مشاغل خود را در مقابل ماشین ها از دست دادند. رایس مکانیزه شدن مشاغل در جامعه ی سرمایه داری را مورد انتقاد قرار می دهد زیرا این روند از اینکه انسان بتواند خود مختار زندگی کند و از ز ندگی بهره ببرد جلوگیری می کند و محل کار را تبدیل به مرکز سرکوب و جایی می کند که توسط افرادی که دارای قدرت و ثروت هستند احاطه شده است. این افراد از کارگران و تلاششان به نفع خود سود می برند. کار از خود بیگانه، باعث جدا شدن انسان از وجود و طبیعت ذاتی اش و باعث محروم شدن از ماهیت معنوی و وجودی اش می شود. بیگانگی می تواند به طور کلی با ایجاد زمینه برای پیشرفت و سرمایه گذاری همگان به صورت مساوی در یک جامعه ی آزاد حذف شود

رویکرد نیچه ای به دوبلینی های جویس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1385
  سارا سلیمانی کربلایی   امراله ابجدیان

چکیده ندارد.

بررسی تمایز مبانی هرمنوتیک غربی و هرمنوتیک قرآنی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1386
  رمضان زمانی   جلال رحیمیان

چکیده ندارد.

جرج الیوت و دیدگاههای فمینیستی در رمان ادم بید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  سمیرا ساسانی   امراله ابجدیان

چکیده ندارد.