نام پژوهشگر: علیرضا بوشهری

تجزیه و تحلیل چگونگی هماهنگی بین استرات‍‍ژی های نوآوری و استراتژی های کسب و کار و تأثیر آن بر عملکرد: بررسی موردی صنایع دفاعی ایران.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده علوم انسانی 1389
  مسعود قلایچی   بهزاد مشعلی

بخش عظیمی از نوشته های علمی در حوزه های مدیریت به این ایده اختصاص یافته اند که توانایی یک سازمان در دستیابی به اهدافش، تابعی از سازگاری میان اجزاء مختلف سازمانی است. در صورتی که این اجزاء به خوبی با یکدیگر متناسب باشند، سازمان به طور موثر به فعالیت ادامه می دهد و اگر این تناسب ضعیف باشد، ادامه اثربخش فعالیت با اشکال روبرو خواهد شد. هماهنگی استراتژی ها در سازمان یکی از موضوعاتی است که در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از حوزه های بسیار مهم در این زمینه، هماهنگی بین استراتژی های نوآوری و استراتژی های کسب و کار می باشد. در کشور ایران نیز، با استراتژی محور شدن سازمان ها و توسعه برنامه ریزی استراتژیک در این سازمان ها و علاوه بر آن، افزایش روز افزون اهمیت نوآوری در دهه اخیر، سازمان ها نیاز به چارچوب ها و مدل هایی برای هماهنگی استراتژی های نوآوری خود با استراتژی های سطح کلان دارند. صنایع دفاعی معمولاً در هر کشوری از فناوری های جدید ، پیشرفته و سطح بالا استفاده |می نمایند و آگاهی از استراتژی های نوآوری و کسب و کار هماهنگ و مرتبط با یکدیگر کمک شایانی به افزایش بهره وری در این صنایع می نماید. صنایع دفاعی کشور ما که دارای پژوهشکده ها و صنعت های مختلفی می باشد از این قاعده مستثنی نیست و علم به این مسأله، موجب بهبود عملکرد شده، در نتیجه باعث افزایش کارایی آنان می گردد. لذا در همین راستا، در این پژوهش مسأله ی اصلی، عبارت است از شناسایی استراتژی های نوآوری و استراتژی های کسب وکار هماهنگ در صنایع دفاعی می باشد و هدف از این تحقیق، بررسی میدانی بکارگیری استراتژی های مناسب کسب و کار و استراتژی های نوآوری با هدف دستیابی به بهترین عملکرد است.

ارائه مدلی مناسب برای تدوین نقشه راه تکولوژی قوای محرکه هیبریدی-مطالعه موردی گروه صنعتی ایران خودرو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی 1390
  کیارش کاویانی کوثر خیزی   منوچهر منطقی

با توجه به اینکه صنعت خودروسازی در ایران از صنایع برتر به شمار می آید، کاهش فاصله تکنولوژی های کلیدی در این صنعت با سطح جهانی امری اجتناب ناپذیر می باشد. استفاده از فناوری هیبرید در صنعت خودرو سازی یکی از عوامل مهم در توسعه پایدار کشور می باشد. امروزه با توجه به ضرورت کاهش فاصله میان تکنولوژی جهانی و تکنولوژی موجود، نیازمند به کارگیری شیوه ها و رویکردهایی هستیم که ما را به ابزار و راهکارهایی رهنمون کند که سریع ترین و اجرایی ترین راه ممکن را برای از بین بردن عقب ماندگی های موجود فراهم آورد. در میان روش های موجود نقشه راه تکنولوژی روشی انعطاف پذیر می باشد که به شکل گسترده ای در صنعت/بنگاه برای پشتیبانی از برنامه ریزی استراتژیک و بلند مدت مورد استفاده قرار می گیرد. در این تحقیق بر آنیم تا با توجه به شرایط فعلی روشی مناسب از میان روش های موجود برای تدوین نقشه راه قوای محرک? اتوبوس هیبرید الکتریکی ارائه دهیم. در ابتدا به بررسی روش های رایج در تدوین نقشه راه پرداخته و پس از انتخاب بهترین روش، بر اساسی فرآیند پیشنهادی به تدوین نمونه اولیه از نقشه راه اتوبوس هیبرید الکتریکی در بنگاه صنعتی ایران خودرو می پردازیم.

طراحی مدل تاثیرگذاری آینده نگاری بر سیاست گذاری علم، فناوری و نوآوری در سطح ملی (مطالعه موردی جمهوری اسلامی ایران)
thesis دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده علوم اجتماعی 1392
  سعید قربانی   قدیر نظامی پور

یکی از موضوعات مهمی که طی دو دهه ی گذشته به موازات گسترش مفاهیم آینده نگاری و سیاست گذاری برجسته تر شده است "تاثیرگذاری آینده نگاری بر سیاست گذاری" بوده است؛ به گونه ای که از اوایل دهه 1990 بدین سو، از آینده نگاری به عنوان ابزاری برای پشتیبانی از تصمیم سازی و سیاست گذاری، یاد شده است. تجربه ی اجرای پروژه ی پامفا در کشور ما بیانگر درک اهمیت موضوع آینده نگاری و تاثیرات آن بر سیاست گذاری در حوزه علم، فناوری و نوآوری است. از این رو، هدف اصلی پژوهش حاضر، واکاوی فرایند آینده نگاری و تاثیر آن بر سیاست گذاری علم، فناوری و نوآوری در سطح کشور است. بدین منظور، در گام نخست مبانی نظری و پیشینه ی تحقیق بررسی گردید و بر اساس داده های جمع آوری شده و دیدگاه خبرگان، چارچوب یا مدل نظری تحقیق متناسب با شرایط بومی کشور تدوین گردید. در گام بعد، به منظور سنجش مدل و این که تا چه میزان با واقعیت ها و شرایط کنونی کشور انطباق دارد، از تجربه ی خبرگان آینده نگاری کشور استفاده شد و مدل به دست آمده با ابزار پرسش نامه و روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد سنجش قرار گرفت. در مجموع، یافته های تحقیق نشان می دهد که اگرچه در وضعیت مطلوب، فرایند آینده نگاری به دو شکل مستقیم و غیرمستقیم بر سیاست گذاری تاثیرگذار است اما در شرایط موجود کشور ما و بر حسب تجربه ی پامفا، فرایند آینده نگاری تنها به واسطه ی محصول بر سیاست گذاری تاثیرگذار است و تاثیر مستقیم فرایند آینده نگاری بر سیاست گذاری مورد تایید قرار نمی گیرد. از دیگر یافته های تحقیق این است که آینده نگاری با ایجاد مشارکت فعال میان خبرگان و نیز با ایجاد پیوندها و خوشه های دانشی میان بازیگران و نهادهای مرتبط با سیاست گذاری و تصمیم سازی، نقش موثری در بهبود سیاست گذاری در حوزه ی علم، فناوری و نوآوری ایفا می نماید.