نام پژوهشگر: ابوالفضل کاظمی
حمید رضا خدمتگذار پیام حنفی زاده
یکی از موضوعات اساسی که بانک ها در ارائه خدمات بانکداری اینترنتی (ib) خود با آن مواجه هستند، موضوع پذیرش این خدمات توسط مشتریان است. این پژوهش به طور همزمان دو مفهوم ابعاد ریسک ادراک شده و آگاهی از ib را مورد توجه قرار داده است و در مدل مفهومی پژوهش خود، اثر آگاهی از ib بر هر کدام از ابعاد ریسک ادراک شده و همچنین تاثیر این ابعاد را بر نیت برای پذیرش ib توسط مشتریان مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان دادند که آگاهی از ib به عنوان کاهش دهنده تمامی ابعاد ریسک ادراک شده (شامل ریسک های زمانی، مالی، کارایی، اجتماعی، امنیتی و حریم خصوصی) عمل می کند. همچنین مشخص گردید که جز ریسک اجتماعی، بقیه ابعاد ریسک ادراک شده، تاثیر منفی با معنا و مهمی در نیت برای پذیرش ib دارند. در نهایت نیز با اثبات تاثیر مستقیم و مثبت آگاهی از ib بر نیت برای پذیرش، این نتیجه گیری انجام شده است که آگاهی از ib نقش تعدیل کننده ای در تاثیرمنفی ابعاد ریسک ادراک شده در نیت برای پذیرش ib ایفا می کند. با توجه به این نتایج، راهکار های مدیریتی هم با محوریت مفهوم آگاهی از ib، در جهت کاهش ابعاد ریسک ادراک شده مشتریان ارائه شده است.
جواد قاسمی علیرضا علی نژاد
این پژوهش روشی سیستماتیک را برای ارزیابی عملکرد مدیریت ترازنامه بانک ها ارائه می دهد. تجزیه و تحلیل بر پایه مجموعه ای از شاخص های مرتبط با مدیریت ترازنامه بانک هاست که توسط خبرگان بانکی تعیین می شود. جهت تعیین مقادیر هر شاخص، نسبت های مالی مرتبط آن را با استفاده از پرسشنامه تعیین کرده و جهت اعمال اهمیت هر نسبت مالی در شاخص مورد نظر از روش تصمیم گیری گروهی با استفاده از مقایسات زوجی بهره جسته ایم. در این تحقیق صورت های مالی بانک های خصوصی طی سال 1386 مورد بررسی قرار می دهیم. اندازه گیری کارایی با روش dea/topsis، که در واقع کاربرد منطق topsis در مدل تحلیل پوششی داده هاست، صورت می پذیرد. در این روش دو واحد تصمیم گیرنده مجازی ایده آل و ضد ایده آل را معرفی نموده و از این طریق کارایی هر واحد تصمیم گیرنده را نسبت به ایده آل و ضد ایده آل مورد بررسی قرار می دهیم. نتایج حاصل از دید ایده آل و ضد ایده آل هر dmu را در شاخص نزدیکی نسبی قرار داده و dmu ها را بر آن اساس رتبه بندی می کنیم. در این پژوهش بهترین رتبه متعلق به واحد تصمیم گیرنده ای است که کمترین فاصله را با ایده آل و بیشترین فاصله را با ضد ایده آل دارد. روش dea/topsis، بانک های خصوصی را از دید خوش بینانه و بد بینانه بر اساس شاخص های تعریف شده، رتبه بندی می کند. در انتها نتایج رتبه بندی حاصل از این روش را با روش dea و روش اندرسون – پترسون مورد قیاس قرار می دهیم.
ابوالفضل کاظمی محمدکاظم رحمان ستایش
نگرش های جدید به تفسیر قرآن باعث ایجاد گرایش های مختلفی در تفسیر شده است. از جمله ی این-گرایش ها، گرایش تربیتی است. در گرایش تربیتی مفسر با تکیه بر مبانیِ انتظار تربیت از قرآن، انسان ساز بودن برنامه ی تربیتی قرآن و بیان حوزه های مختلف تربیت در قرآن به شرح و بسط مسائل تربیتی می پردازد. از حوزه های تربیت که در علوم تربیتی نیز مطرح است می توان به پنج محور مهم اشاره نمود. تبیین تعریف تربیت و مبانی و اصول و اهداف تربیت؛ خانواده و نقش آن در تربیت؛ مسأله ی رشد و توجه به دوره های مختلف تربیت؛ ارتباط تعلیم با تربیت و نقش محیط در تربیت از جمله ی محورهای اساسی در حوزه ی تربیت می باشد. بررسی تفاسیر مختلف نشان می دهد که میزان توجه مفسّران به مسائل تربیتی یکسان نیست، به طوری که برخی از تفاسیر به طور ویژه و با یک رویکرد نسبتاً ثابت در ذیل آیات مختلف به شرح و بسط و توضیح مسائل تربیتی پرداخته اند که می توان آنها را جزء تفاسیر تربیتی برشمرد. تفاسیر پرتوی از قرآن، روشن و نور از اینگونه تفاسیرند. از طرفی برخی از تفاسیر جامع نیز به برخی از مسائل تربیتی کلّی همچون مبانی و اصول و اهداف و یا مسائل تربیتی را مورد نظر داشته اند که نمی توان از این تفاسیر با عنوان گرایش تربیتی یاد کرد، همان طور که نمی توان این میزان توجه به مسائل تربیتی را نادیده گرفت، لذا می توان از این-گونه تفاسیر با عنوان تفاسیر جامع با رویکرد تربیتی، یاد نمود. تفاسیر المیزان، نمونه و من وحی القرآن در این دسته جای می گیرند. علاوه بر این، تفاسیر دیگری نیز با عنوان تفاسیر تربیتی شهرت پیدا کرده اند، امّا در آنها صرفاً نکاتی تربیتی دیده می شود. زیرا اکثر این تفاسیر توجّه چندانی به مسائل تربیتی ندارند. علّت اصلی شهرت این تفاسیر به تربیتی را می توان در توجّه نکردن به معنای صحیح گرایش تربیتی و توجه نداشتن به مسائل آن پیگیری کرد. تفاسیر المنار، المراغی، الکاشف، من هدی القرآن، فی ظلال القرآن، احسن الحدیث، مخزن العرفان و... از این دسته اند.
ابوالفضل کاظمی ابوطالب سلطانیان
چکیده : گیلان سرزمینی است که خاستگاه دو قوم گیل و دیلم بوده و اینان بومیان اصلی آن محسوب می شوند. اما در این سرزمین، اقوام دیگری، ازجمله کُردها نیز وجود دارند که با توجه به بررسی های این تحقیق، ورود آنان به عنوان یک اقلیت قومی متشکل و منسجم، در مقطع زمانی مشخصی صورت گرفته است. این بازه ی زمانی که براساس متون تاریخی، به دست آمده است، بین تشکیل سلسله ی صفویه تا پایان دوره ی افشاریه می باشد. بر این اساس، ورود نخستین گروه از کردها، همزمان و همراه با پناهندگی اسماعیل میرزا به گیلان انجام گرفت، و آخرین گروه آنان نیز، در دوره ی نادرشاه و به دستور وی به گیلان کوچ داده شدند. چنین به نظر می رسد که پیش از این مقطع ذکر شده، ورود کُردها به منطقه ی گیلان به صورتی که به منجر به ماندگاری آنان در این سرزمین شده باشد، صورت نپذیرفته است. البته در این پژوهش، به مواردی از ورود کردها به گیلان، در پیش از دوره ی صفویه نیز اشاره شده است، اما همانطور که گفته شد، همگی آن ها یه شکل موقتی و گذرا بوده اند و حالت پایدار نداشته اند. بنا به آنچه گفته شد، مسایل عمده ای که در این پژوهش مورد مطالعه قرار می گیرند، یکی علل و چگونگی ورود کردها به منطقه ی گیلان است که به نظر می رسد تا کنون مورد مطالعه قرار نگرفته است. دیگر نقش سیاسی، نظامی و اجتماعی آنان در اوضاع و تحولات منطقه، تا پیش از تشکیل سلسله ی قاجاریه است. کردها یی که در این تحقیق راجع به آنان صحبت شده است عمدتا با مقاصد سیاسی ـ نظامی، به این سرزمین ورود پیدا کردند. آنان همچنین در تصرف گیلان در دوره ی صفویان نقش اساسی ایفا کردند و در سرکوب شورش های پس از آن نیز، حضور گسترده و پررنگی داشتند. همچنین کُردهای بسیاری در دوران مورد بحث این تحقیق، به حکمرانی مناطق مختلف گیلان گمارده شدند. به طور خلاصه باید گفت اولا مقطع زمانی بین دوره ی صفویه تا قاجار تنها دوره ی ورود گسترده ی کُردها به این منطقه بوده است و ثانیا این دوره یکی از بارزترین دوره های حضور سیاسی - نظامی کردها در گیلان بوده است. کلید واژه: گیلان، قوم کرد، نقش سیاسی، نقش اجتماعی ، صفویه، افشار، زندیه
ابوالفضل کاظمی حسام الدین ذگردی
در این پایان نامه یک سیستم تولیدی چند مرحله ایی - چند دوره ایی با تقاضا و مدت تحویل احتمالی در نظر گرفته شده است. تقاضا در هر دوره احتمالی ودارای تابع چگال احتمالی و همچنین مدت تحویل نیز احتمالی و دارای چگالی احتمالی می باشد. افق برنامه ریزی محدود است و برای محصول نهایی کمبود مجاز است. متغییرهای مسئله عبارت است از : مقدار خرید ، مقدار تولید ، مقدار کالای باقی مانده و مقدار کمبود محصول نهایی. هر متغیر تصمیم دارای دو جز هزینه می باشد . یکی هزینه ثابت و دیگری هزینه متغییر. هدف بدست آوردن مقادیر خرید ، تولید نگهداری و کمبود در طول مدت برنامه ریزی می باشد به طوری که مجموع هزینه های ثابت و متغیر خرید نگهداری و کمبود مینیمم شود. بدین منظور الگوریتمی جهت تبدیل تقاضای احتمالی به تقاضای قطعی و نیز جهت تبدیل مدت تحویل به مدت تحویل قطعی دو الگوریتم ارائه شده است. در الگوریتم اول فرض براین است که مدت تحویل دارای توزیع نرمال و در الگوریتم دوم مدت تحویل دارای توزیع دلخواه است. با تبدیل کردن تقاضا و مدت تحویل به قطعی مدل تبدیل به یک مسئله برنامه ریزی صفر - یک می شود. برای حل این نوع مسائل یک روش ابتکاری پیشنهاد شده است و عملکرد ان با تعدادی از روشهای موجود مورد مقایسه قرار گرفته است.