نام پژوهشگر: امیرعباس نجفی
حمیدرضا قاسمی امیرعباس نجفی
هدف از حل مدل های انتخاب پرتفوی، ارائه ی مجموعه ای از جوابها (پرتفوی های مختلف با ریسک و بازده گوناگون) به تصمیم گیرنده (سرمایه گذار) جهت انتخاب پرتفوی مورد نظر می باشد. در مدل پایه مارکویتز که یک مدل تک هدفه می باشد چنانچه به ازاء مجموعه ای از مقادیر سطح حداقلی بازده، مدل به طور مکرر حل شده و نمودار بازده-ریسک پرتفوی به ازاء جوابهای مختلف ترسیم شود، به مجموعه نقاطی تحت عنوان مرز کارا دست می یابیم که به سرمایه گذار این امکان را می دهد، بر اساس نیازمندی ریسک / بازده خاصی پرتفوی خود را بر اساس آن انتخاب نماید که این انتخاب به ریسک گریزی و ریسک پذیری سرمایه گذار بستگی دارد. در تئوری های نوین سرمایه گذاری، سرمایه گذاران قادرند علاوه بر خرید دارایی های در دسترس، برخی دارایی هایی را که در حال حاضر در اختیار ندارند را نیز فروخته و از درآمد حاصل از آن در دارایی های دیگر سرمایه گذاری نمایند که این امر فروش استقراضی نامیده می شود. از این رو ساز و کار مدل سازی و تعیین مرز کارا در این حوزه برای سرمایه گذاران از اهمیت برخوردار می باشد. در این تحقیق با فرض مجاز بودن فروش استقراضی (آزاد بودن اوزان سرمایه گذاری)، مدلی در حوزه مسائل انتخاب پرتفوی ارائه دادیم که سه وضعیت (خرید، فروش استقراضی و نه خرید و نه فروش) را برای هر یک از سهام در برداشته و همچنین علاوه بر دو محدودیت تئوری بازده و بودجه، برخی محدودیتهای کاربردی همانند محدودیت تعداد سهام در پرتفوی و محدودیت سقف و کف را نیز در نظر گیرد. در شرایط مجاز بودن فروش استقراضی در بازار بورس، مدل پیشنهادی به سرمایه گذاران این امکان را خواهد داد که در شرایط بحرانی هنگامیکه پیش بینی می شود قیمت سهام برخی از شرکت ها در بازار بورس افت نماید، تصمیمات صحیح را در خصوص نحوه سرمایه گذاری در سهام در دسترس اتخاذ نمایند. با توجه به پیچیدگی محاسباتی مدل ارائه شده، 3 الگوریتم فراابتکاری hs، ihs و iwo جهت حل آن معرفی گردید. مقایسه نتایج حاصل از حل مدل با این 3 الگوریتم حاکی از عملکرد یکسان آنها در ارائه جواب بود.
عطیه سادات ابطحی مصطفی ستاک
استراتژی سرمایه گذاری به عنوان اولین گام فرآیند سرمایه گذاری، مجموعه ای از قوانین، رویه ها یا رفتارهاست که سرمایه گذار را در انتخاب پرتفولیو سرمایه گذاری راهنمایی می کند. انتخاب صحیح استراتژی سرمایه گذاری و کسب بازده بیشتر، نیازمند شناخت کامل و درست از خصوصیات و ویژگی های سرمایه گذار می باشد. یکی از ابزارهای مورد استفاده جهت شناخت خصوصیات و ویژگی های سازمان ها به عنوان سرمایه گذار، اطلاع از جایگاه آنها در منحنی دوره عمر می باشد. لذا می توان گفت هدف از این تحقیق بیان ارتباط بین استراتژی های سرمایه گذاری و دوره عمر سازمان و ارائه مدلی جهت انتخاب استراتژی سرمایه گذاری مناسب، با توجه به جایگاه سازمان در منحنی دوره عمر پرداخته می شود. بدین منظور با استفاده از دوره عمر شرکت هایی که مأموریت آنها سرمایه گذاری نیست اما در بورس ایران در حال فعالیت بوده و سرمایه گذاری می کنند و همچنین صورت های مالی منتهی به سال 1390 این شرکت ها و سرمایه گذاری هایی که در بورس ایران انجام داده اند، اهداف مورد نظر مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل نشان می دهد که دوره عمر سازمان بر استراتژی های سرمایه گذاری و همچنین بازده حاصل از سرمایه گذاری تأثیر معنی داری دارد.
امیر محمدقلی سنقری احمد اصل حداد
سالیان متمادی، مدیران اعتباری بانک ها و موسسات مالی، توجه خود را معطوف به ارزیابی بازده و ریسک یکایک فرصت های وام دهی و کنترل و نظارت بر آن ، کرده بودند، اما امروزه این مدیران، نه تنها می بایست بازده و ریسک هر یک از این فرصت ها را ارزیابی و کنترل کنند، بلکه به ریسک مجموع وام ها و اوراق قرضه و همبستگی بین آن ها نیز باید توجه داشته باشند. بدین منظور، در دهه ی نود میلادی، مدل های پرتفوی اعتباری معرفی شدند. این مدلها به سنجش و اندازه گیری ریسک اعتباری، در سطح پرتفوی، پرداخته و سعی بر شناسایی و در نهایت کنترل این ریسک دارند. در این پژوهش، ابتدا به بررسی امکان اجرا و پیاده سازی مدل های پرتفوی اعتباری در ایران پرداخته می شود. سپس، در ادامه مطالعه ی موردی (پیاده سازی مدل creditrisk+) بر اساس داده های اعتباری بانک توسعه صادرات ایران ارائه می گردد و در آخر، به بررسی تاثیر استفاده از "واحد زیان "های مختلف در استفاده از مدل creditrisk+، بر روی "ارزش در معرض خطر اعتباری"، پرداخته شده است.
سمیه یوسفی دارستانی امیرعباس نجفی
در طول دهه های اخیر، ارزش ویژه نام تجاری اولویت موضوعی مهمی برای دانشگاهیان و کاربران بوده است. اندازه گیری ارزش ویژه نام تجاری هم برای ذی نفعان داخل سازمان و هم برای تعدادی از ذی نفعان خارج سازمان، معیار مهمی از ارزش استراتژیک است. اگرچه روش ها و مدل های زیادی برای ارزشگذاری نام تجاری وجود دارد اما هنوز مشخص نشده که بهترین روش کدام است. با این حال، هنوز هیچ تحقیقی وجود ندارد که به طور پیمایشی به رتبه بندی روش های ارزشگذاری موجود از دید ذی نفعان مختلف بپردازد. در این پایان نامه، مدلی برای رتبه بندی روش های ارزشگذاری نام تجاری از دید ذی نفعان مختلف نام تجاری ارائه می شود. سپس مدل پیشنهادی برای رتبه بندی روش ها از دید مشتریان به کار برده می شود. معیارهای این رتبه بندی، انتظارات ذی نفعان از نام تجاری است. اولویت این معیارها از طریق توزیع پرسشنامه در بین هر گروه از ذی نفعان مشخص می شود. سپس از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) برای رتبه بندی روش های ارزشگذاری نام تجاری با توجه به این معیارها استفاده می شود. این مقاله تلاش می کند انبوه روش های ارزشگذاری نام تجاری را رتبه بندی کند تا به کاربران و دانشگاهیان در ارزیابی روش های بدیل ارزشگذاری نام تجاری و انتخاب مناسب-ترین آن ها از دید ذی نفعان مختلف کمک کند.
مریم بشیری برازنده امیرعباس نجفی
یکی از دغدغه های اصلی مدیران پروژه، تکمیل پروژه ها قبل از موعد مقرر با بالاترین سطح کیفیت و صرف کمترین هزینه است. از اینرو برقراری موازنه بین سه فاکتور متضاد زمان، هزینه و کیفیت از اهمیت زیادی برخوردار است. موازنه هزینه-زمان که سابقه ای طولانی در پژوهش های صورت گرفته در زمینه زمانبندی پروژه دارد، بر این فرض استوار است که سرعت بخشیدن به فعالیت ها، مستلزم برخورداری از نیروی کار بیش تر، تجهیزات کاراتر و در نتیجه هزینه بیش تری است. به تازگی این نکته نیز مورد توجه قرار گرفته که فشرده سازی فعالیت ها ممکن است بر کیفیت آن ها تأثیر بگذارد و به طبع آن موازنه زمان-هزینه-کیفیت مطرح شد. در این پژوهش مدل ریاضی ای به منظور موازنه زمان-هزینه-کیفیت در پروژه ها ارائه شده است. در این مدل فرض بر این است که هر یک از فعالیت های پروژه دارای مجموعه ای از حالات ممکن برای اجرا هستند و در هر حالت طول مدت اجرا، هزینه و کیفیت مشخص است. میزان منبع مورد نیاز پروژه که در ابتدای پروژه باید تأمین گردد و نیز حالت اجرای هر فعالیت، متغیرهای تصمیم مدل هستند و هدف یافتن زمانبندی ای است که زمان، هزینه و کیفیت پروژه را بهینه نماید. موعد تحویل پروژه از طریق محاسبه طول مسیر بحرانی با در نظر گرفتن طولانی ترین زمان اجرا برای هر فعالیت، بدست می آید. همچنین فرض شده است که طول مدت اجرای هر فعالیت تابعی غیرصعودی از میزان نیاز آن به منابع است. منابع مورد نیاز پروژه از دو نوع تجدیدپذیر و تجدیدناپذیرند و همچنین منابع تجدیدپذیر به دو گروه وابسته به زمان و مستقل از آن تقسیم می شوند. با توجه به اینکه مسئله از درجه پیچیدگی بالایی برخوردار است و در زمره مسائل np-hard قرار می گیرد، به منظور حل آن از روش فراابتکاری الگوریتم ژنتیک استفاده می شود. همچنین مسائلی با اندازه های کوچک، متوسط و بزرگ تولید شده و به منظور اعتبارسنجی مدل و روش حل، نتایج حاصل از حل آن ها برمبنای الگوریتم ارائه شده با نتایج حاصل از حل به وسیله نرم افزار لینگو مقایسه می گردد.
محسن ولوی امیرعباس نجفی
یکی از مهم ترین گام ها در هر برنامه تبلیغاتی، ارزیابی آثار تبلیغات است که متأسفانه در ایران کم تر به آن توجه می شود و معدود شرکت هایی را می توان یافت که اثربخشی تبلیغات خود را مورد ارزیابی قرار دهند. اندازه گیری و ارزیابی اثربخشی تبلیغات همانند یک بازخورد عمل کرده و به ما گوشزد می کند که تبلیغات ما دارای چه ضعف ها و چه قوت هایی است و در نتیجه این بازخورد، به نارسایی های تبلیغ خود پی می بریم. در این پایان نامه بر آن هستیم تا ضمن بررسی مدل های متداول جهت ارزیابی اثربخشی تبلیغات و بالاخص کمپین های تبلیغاتی، اثربخشی کمپین تبلیغاتی "میلیون ها شادباش" شرکت همراه اول را مورد مطالعه قرار دهیم و بر حسب نتایج آن، موفقیت آمیز بودن تبلیغ در مراحل مختلف مدل به کار گرفته شده را مشخص نماییم. با بررسی آثار تبلیغات و ارتباط آن با اهداف سازمان می توان تغییراتی در بودجه تبلیغاتی، شکل و محتوای پیام ها، نوع رسانه ها و کانال های ارتباطی و حتی زمان و شرایط اجرای تبلیغ به عمل آورد تا تبلیغات مفیدتر و موثرتر از گذشته صورت گیرد. بدین منظور مطالعات کتابخانه ای و میدانی مورد استفاده قرار خواهد گرفت و این تحقیق از نوع توصیفی و پیمایشی خواهد بود. بر اساس فرمول کوکران، 384 پرسشنامه با آلفای کرونباخ 0.978، در میان مشترکین سیم کارت های اعتباری شرکت همراه اول توزیع شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که کمپین تبلیغاتی مذکور در سه گام اول مدل داگمار یعنی آگاهی، ادراک و متقاعد شدن اثربخش نبوده است. افزون بر آن گام چهارم از این مدل (خرید) در حوزه ی رفتار خرید مصرف کننده بوده و خارج از چارچوب این پایان نامه می باشد.
سید محمود قاضی میرسعید امیرعباس نجفی
امروزه مبحث افزایش قابلیت اطمینان، در صنایع پیشرفته به شدت مورد توجه قرار گرفته است و به طور مستمر در حال گسترش می باشند. یکی از مهمترین و اصلی ترین راهکارهای بهبود قابلیت اطمینان سیستم ها، تخصیص اجزاء مازاد می باشد. مسئله تخصیص مازاد در ساختارهای مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. ساختار k از n، یک ساختار کلی می باشد و به وسیله آن مجموعه وسیعتری از مسائل را می توان مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. لذا در این تحقیق، مسئله تخصیص مازاد سیستم های k از n مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین در اغلب مسائل تخصیص مازاد فرض بر آن است که تنها از یک نوع استراتژی مازاد برای کل سیستم می توان استفاده نمود و یا استراتژی مازاد برای هر زیر سیستم از قبل مشخص و ثابت می باشد اما در طراحی بسیاری از سیستم های واقعی، استراتژی های مختلفی برای هر یک از زیر سیستم ها بکار می رود. از سوی دیگر انتخاب استراتژی مازاد برای هر زیر سیستم، ابزار مناسبتری را در اختیار طراحان قرار می دهد و موجب افزایش در بهبود قابلیت اطمینان سیستم می شود. بنابراین در این تحقیق انتخاب استراتژی مازاد برای هر زیر سیستم، به عنوان یک متغیر تصمیم در نظرگرفته شده است. ابتدا مدل ریاضی مسئله توسعه داده می شود، سپس برای حل مدل ریاضی مسئله، با تبدیل مدل مسئله به یک مدل خطی و با استفاده از برنامه ریزی عدد صحیح، جواب بهینه دقیق آن بدست می آید. با توجه به پیچیدگی مسائل تخصیص مازاد، فقط مسائل کوچک را می توان در یک زمان معقول با روش های دقیق حل کرد. بنابراین یک الگوریتم ژنتیک نیز برای حل مسأله پیشنهاد شده است. همچنین برای انتخاب عملگرهای الگوریتم آن از رویکرد جدید خود تطبیقی، استفاده می شود. برای اثبات کارایی روش حل دقیق ارائه شده، از یک مثال معتبر موجود در ادبیات موضوع، و برای الگوریتم ژنتیک ارائه شده از 33 مسئله نمونه که با هر دو روش حل شده است استفاده شده است و نتایج بدست آمده مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج حاصل از مقایسه، کارایی روش های توسعه داده شده را نشان می دهد.
نجمه مقیسه امیرعباس نجفی
یکی از مهم ترین نیازهای بازار سرمایه کشور، انجام مشاوره مالی، سبدگردانی و کاهش ریسک سرمایه گذاری در این بازار است. هر فرد سرمایه گذار برای داشتن یک سرمایه گذاری موفق در طول زمان نیاز به تعدیل نسبت های وزنی دارایی های مشمول در سبد دارد. برای داشتن یک فرآیند بازنگری مفید، باید عوامل مختلف تأثیر گذار همچون هزینه های معاملاتی بر بازنگری بررسی شود و در نهایت به بازنگری سبد سرمایه گذاری پرداخت. در این مطالعه یک الگوی جامع برای بازنگری سبد سرمایه گذاری ارائه می شود. درابتدا با بررسی عوامل موثر بر سهام های موجود، سهام های برتر را که به عنوان فرصت های سرمایه گذاری محسوب می شوند، ارزیابی و انتخاب می شوند؛ به طوریکهبا استفاده از انواع مدل برنامه ریزی آرمانی و مفهوم رگرسیون مقید به برآورد اهمیت نسبی هر معیار در رتبه بندی پرداخته و با محاسبه کارایی چندشاخصه، رتبه بندی شرکت ها انجام می شود. در گام دوم با انتخاب سطح برش مناسب، سهام های برتر برای ورود به مرحله بازنگری سبد سرمایه گذاری انتخاب می شوند. در گام سوم، مرحله بازنگری، با در نظر گرفتن اهداف بازده، ریسک و نقدشوندگی به حل یک مسأله چند هدفه پرداخته می شود، برای حل آن نیز از رویکرد برنامه ریزی آرمانی چندگزینشی همراه با تابع مطلوبیت استفاده شده است. در این رویکرد، محدودیت برنامه ریزی آرمانی را برای تعیین سطوح مطلوبیت تنها به وسیله یک عدد مشخص از بین برده است و به تصمیم گیرنده این امکان را می دهد که سطوح مطلوبیت مناسب تری را برای اهداف خود تعیین کند. این رویکرد بنابر نوسانات بازار سرمایه و معنای رضایت مندی هر سرمایه گذار از سرمایه گذاری خود در جهت کاهش تعداد بازنگری های هزینه بر، مناسب دیده شد.
رامین الهیاری امیرعباس نجفی
از جمله مهم ترین رویکردها در ارزیابی کیفیت کالاها و خدمات، بررسی تطبیقی دیدگاه های مشتریان با پنداشت ارائه دهندگان در این خصوص می باشد. این بررسی به مدیران امکان می دهد تا بتوانند اولویت های ذهنی مشتریان را درک نموده و اصلاحات لازم را در برنامه ریزی های آتی خویش اعمال نمایند. نگارنده در این پایان نامه ضمن بررسی مدل های شکاف کیفیت خدمات و مدل های آمیخته بازاریابی، شکاف میان دیدگاه مشتریان و دیدگاه مدیران در خصوص اولویتهای آمیخته بازاریابی در شرکت آریانا را مورد بررسی قرار می دهد و بر اساس مشاهدات حاصل از آن، پیشنهاداتی جهت کاهش این شکاف و بهبود برنامه ریزی بازاریابی در این شرکت ارائه می نماید. برای این منظور، مدل آمیخته بازاریابی برای ارائه خدمات آموزشی ویژه سازی شده و دیدگاه های ارائه دهندگان و مشتریان خدمات آموزشی در شرکت آریانا مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که در پنج بعد از عوامل آمیخته بازاریابی، تفاوت معناداری میان دیدگاه مدیران و مشتریان وجود دارد. بالاخص در آمیخته محصول مشاهده شد که مشتریان بر خلاف نظر مدیران، تناسب دوره با نیاز و برند مدرس را مهم تر از برند موسسه دانسته و نیز در آمیخته قیمت، نحوه پرداخت قیمت را مهم تر از تخفیفات ارائه شده در نظر می گیرند.
فرهاد اعتباری عبداله آقایی
به موازات بحران های اقتصادی بوجود آمده، فضای رقابتی موجود و پیشرفت روزافزون فنآوری اطلاعات در دو دهه اخیر، مسائل حوزه مدیریت درآمد نیز دچار تغییرات قابل توجهی گشته اند. در دهه اخیر و با توجه به سنگین تر شدن فضای رقابتی بین سازمان ها، یکی از محدودیت های اصلی مدل های سنتی مدیریت درآمد، تحت عنوان فرض استقلال تقاضا مورد توجه فراوانی قرار گرفته و محققین این حوزه بر روی آزاد کردن این محدودیت تمرکز نمودند. بر اساس این فرضیه، محصول انتخاب شده توسط مشتری مستقل از سایر محصولات موجود در آن زمان می باشد. در نتیجه این تلاش ها بود که نسل جدیدی از مدل های مدیریت درآمد تحت عنوان مدل های مدیریت درآمد مبتنی بر رفتار مشتری ارائه شد. در این مدل ها، رفتار انتخابی مشتری در مدل های سنتی مدیریت درآمد وارد می گردد. بکارگیری این مدل های جدید منجر به بهبود قابل توجهی در درآمد سازمان ها گردید. یکی از پرکاربردترین مدل های انتخاب مشتری، مدل لوجیت چندگانه می باشد که در مدل های جدید مدیریت درآمد مورد استفاده قرار گرفت. مدل لوجیت چندگانه، علارغم سادگی آن دارای یک محدودیت عمده به نام محدودیت استقلال از سایر گزینه ها می باشد. بر اساس این محدودیت، تغییر در ویژگی های هر یک از گزینه ها منجر به تغییر سهم سایر گزینه ها به مقدار یکسانی می گردد که یک فرض غیرواقعی است. یکی از مدل هایی که پس از مدل لوجیت چندگانه، پرکاربردترین مدل انتخاب می باشد، مدل لوجیت آشیانه ای است که می تواند محدودیت فوق را آزاد نماید. در این تحقیق تلاش شده است تاثیر بکارگیری مدل انتخاب واقعی تر لوجیت آشیانه ای در مدل های مدیریت درآمد مورد بررسی قرار گیرد. ابتدا مدل مدیریت درآمد با فرض بکارگیری مدل انتخاب لوجیت آشیانه ای بررسی می گردد. الگوریتم های حل این مسئله در بخش بعدی ارائه شده و نتایج بدست آمده از اجرای آن مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. با توجه به نتایج بدست آمده، به دنبال یافتن پیشنهاد سیستمی می باشیم که نتواند مناسب ترین مدل انتخاب را در طول دوره عمر محصول وارد ماژول بهینه سازی نماید. مدل مفهومی مذکور در فصل بعدی پیشنهاد شده و از شبکه های عصبی برای پیش بینی میزان بهبود ناشی از بکارگیری مدل انتخاب واقعی تر استفاده شده است. در بخش بعدی از تکنیک های مدیریت درآمد کمی به منظور قیمت گذاری پویای محصولات با در نظر گرفتن مدل های انتخاب مختلف بهره گرفته شده و نتایج بررسی شده است. در نهایت فرضیه وجود رقابت با درنظر گرفتن مدل انتخاب لوجیت آشیانه ای درنظر گرفته شده و با استفاده از تئوری بازی ها مدل سازی مسئله انجام گرفته است. اثبات وجود و منحصر به فرد بودن نقطه تعادل یکی از دغدغه های این بخش می باشد. در نهایت نتایج در یک مثال عددی مورد بررسی قرار گرفته است.
زهرا سادات حسینی عماد روغنیان
زمانبندی پروژه هم از بعد عملی و هم از بعد نظری بسیار حائز اهمیت است و در سال های اخیر بسیار مورد توجه پژوهشگران، صاحبان شرکت و کارفرمایان پروژه قرار گرفته است. از بعد عملی با بهبود زمانبندی که جزئی از مدیریت پروژه است، سود شرکت ها به ویژه شرکت هایی که کار تولید و فروش را بطور همزمان انجام می دهند (تولید به مصرف) به میزان چشمگیری افزایش می یابد. از بعد نظری نیز زمانبندی پروژه یک زمینه پژوهشی بسیار جذاب است زیرا بسیاری از مدل های بهینه سازی معروف، حالت های خاصی از مدل های مطرح در زمانبندی پروژه هستند. در این پایان نامه، مسأله زمانبندی پروژه چند هدفه با قابلیت انجام فعالیت ها در حالت های مختلف و در شرایط محدودیت منابع با توجه به شکست در فعالیت ها در قالب مدل جدیدی ارائه می گردد. این مدل برخلاف مدل های قبلی ارائه شده، علاوه بر در نظر گرفتن روابط پیش نیازی، مولفه های زمان بندی را نیز در نظر می گیرد، که تا حد امکان شناوری ها را کاهش دهد تا جواب های بهتری برای تابع هدف بدست آید. اهدافی که در این مدل در نظر گرفته شده اند عبارتند از کمینه کردن زمان دیرکرد پروژه و حداکثر کردن ارزش خالص فعلی. با توجه به چند هدفه بودن مدل، برای بدست آوردن جواب های بهینه سراسری یا موضعی از روش محدودیت اپسیلون استفاده شده است. با توجه به np-hard بودن مسئله فوق، الگوریتم تکاملی چند هدفه بنام الگوریتم رقابت استعماری چند هدفه (moica) برای دستیابی به زمانبندی بهینه پیشنهاد می-شود. برای ارزیابی روش پیشنهادی، مسایل متعددی انتخاب شده و کارایی این روش بر پایه شاخص های طراحی شده با الگوریتم ژنتیک مرتب سازی نامغلوب (nsgaii) و با الگوریتم ژنتیک رتبه بندی نامغلوب ها (nrga) مورد مقایسه قرار گرفته می شود. برای تنظیم پارامترهای این دو الگوریتم، از روش تاگوچی در طراحی آزمایش ها استفاده شده است و در نهایت برای بررسی نتایج این دو الگوریتم از روش های مقایسه ای آماری استفاده گردیده تا الگوریتم کاراتر انتخاب گردد.
طیبه علی اکبری یاسر صمیمی
تعدادی از مطالعات اخیر به بررسی ویژگیهای تلاطم در بازارهای نوظهور پرداختهاند. در ادامه این ادبیات، این پژوهش با استفاده از مدلهای پیشرفته سریزمانی به بررسی اثر ریسک نرخ ارز و ریسک شاخص بازار بر بازده سهام بانکهای تجاری ایران پرداخته شده است (از آنجا که نرخ بهره بانکی در ایران دستوری میباشد و توسط بانک مرکزی تعیین میشود، این پارامتر در مطالعه انجام گرفته تاثیری بر بازده سهام بانکهای تجاری ندارد.). از دادههای روزانه خرداد 1391 تا اردیبهشت 1392 که از بورس اوراق بهادار ایران دریافت شده است، و همچنین از نرخ دلار به عنوان ارز خارجی استفاده شده است. از مدل گارچ برای مدلکردن اثر تلاطم خوشهای موجود در فرایند و توزیع غیرنرمال استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که ریسک نرخ ارز اثر منفی و معناداری روی بازده لگاریتمی سهام سه بانک از هشت بانک انتخابی دارد. همچنین ریسک شاخص بازار تاثیر بیشتری نسبت به ریسک نرخ ارز بر بازده لگاریتمی سهام بانکهای تجاری دارد. بنابراین، ریسک شاخص بازار تاثیر مثبت و معناداری در تعیین بازده لگاریتمی بازده سهام بانکهای تجاری دارد. تمام پارامترهای مدل سریزما بوسیله روش حداکثر درست نمایی تخمین زده شده است.
ساناز دست غیبی محمد جعفر تارخ
پیش فروش (فروش قبل از تکمیل پروژه) روشی متداول در بسیاری از کشور ها خصوصاً کشور ها ی آسیایی می باشد. یکی از مهم ترین دلایل محبوبیت این روش، کاهش ریسک ها ی ورشکستگی، بازار یابی و نقدینگیِ سازنده و ریسک عدم قطعیت هم برای سازنده هم خریدار می باشد. در این پایان نامه سعی در مدل سازی فرایند تصمیم گیری پیش فروش از منظر خریدار در محیط اختیار حقیقی شده است. با توجه به داده ها ی ماهانه موجود، فرایند تصادفی قیمت ملک را با استفاده از آزمون فرض کلموگروف-اسمیرنوف بررسی شد که نشانگر تبعیت قیمت ملک از فرایند براونی هندسی بود، با توجه به فرض مورد نظر، مدل سازی و فرمول نویسی برای قرارداد پیش فروش در محیط اختیار را انجام داده تا قیمت عادلانه پیش پرداخت محاسبه شود. سپس با استفاده از شبیه سازی مونت کارلو و روش درخت دوجمله ای محاسبات را انجام داده و فرمول ها ی دست یافته موردتجزیه و تحلیل قرار گرفت تا صحت آنها آشکار گردد. با توجه به اختلاف بسیار اندک بین آنها، مدل سازی مذکور صحیح می باشد.
طاهره حیاتی امیرعباس نجفی
ریسک و بازده، دو عنصر اصلی موثر در تصمیمات سرمایه گذاری در سهام است. این پایان نامه، مدل مناسب برای بیشینه سازی بازده مورد انتظار سرمایه گذار به همراه کمینه سازی ریسک به ازای آن بازده، در قالب یک مساله بهینه سازی دو هدفه را ارائه می دهد. اهداف مورد بررسی در این پایان نامه با هدف توجه به بازده مورد انتظار سرمایه گذار شکل گرفته اند.محدودیت های در نظر گرفته شده شامل محدودیت بودجه و حداکثر سهام خریداری شده است و فروش استقراضی نیز مجاز نمی باشد. جهت حل مساله، از دو الگوریتم فرا ابتکاری nsga-ii و nrga استفاده می شود . پارامتر های هر یک از این الگوریتم ها با استفاده از روش تاگوچی تنظیم گردیده و سپس الگوریتم با تنظیمات صورت گرفته جهت حل مسائل متعددی به کار گرفته می شوند . نتایج عددی حاصل از الگوریتم ها با استفاده از شاخص های تعریف شده ای مقایسه گردیده اند.در آخر نیز خلاصه و جمع بندی تحقیق انجام شده و پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی ارائه می گردد.
مهیار مهرنگار امیرعباس نجفی
مسائل زمان بندی پروژه و انتخاب پروژه از مسائل مهم در زمینه مدیریت پروژه است که در سال های اخیر محققان زیادی به تحقیق در این زمینه پرداخته اند. متاسفانه در اکثر این مقالات، محققان دو مبحث زمان بندی پروژه و انتخاب پروژه را به صورت مجزا در نظر گرفته اند و تحقیقات بسیار کمی در زمینه تلفیق این دو مبحث وجود دارد، و مقالاتی که این دو موضوع را با هم در نظر گرفته اند زمان بندی را در سطح پروژه انجام داده اند که زیاد به واقعیت نزدیک نیست. در این تحقیق به بررسی هم زمان مسائل انتخاب و زمان بندی پروژه در سطح فعالیت ها پرداخته شده است. و همچنین با در نظر گرفتن مفروضات و محدودیت های جدید برای مدل مانند افزودن هزینه های مستقیم و غیر مستقیم پروژه ها و پورتفولیو سعی در تکمیل و رفع عیوب مدل های دیگر دارد. برای این منظور دو مدل برای مسئله معرفی شده است که مدل اول به صورت تک هدفه با تابع هدف حداکثر سازی سود می باشد و مدل دوم به صورت دو هدفه با افزودن تابع هدف کمینه کردن زمان اتمام پورتفولیو به مدل اول ایجاد می شود. با توجه به np-hard بودن مسئله، برای حل کردن مدل تک هدفه دو الگوریتم فرا ابتکاری: ژنتیک ترکیب شده و جستجوی پراکنده و برای مدل چند هدفه هم دو الگوریتم: ژنتیک با مرتب سازی نا مغلوب و جستجوی هارمونی ارائه شده است. سپس با تنظیم پارامترهای الگوریتم با روش تاگوچی و مقایسه نتایج حاصل از حل مسائل مختلف با ابعاد کوچک، متوسط و بزرگ در هر دو مدل با الگوریتم های ارائه شده، مشخص شد که در مدل تک هدفه الگوریتم ژنتیک ترکیب شده و در مدل چند هدفه الگوریتم ژنتیک با مرتب سازی نامطلوب به نتایج بهتری می رسند.
سیامک موشخیان امیرعباس نجفی
در مسئله ی پرتفوی تک دوره ای، فرض می شود که سرمایهگذار تصمیم به تخصیص دارایی ها برای یک بار و برای n دارایی موجود، در ابتدای دوره ی موردنظر (مثلا یک فصل یا یک سال) و براساس ریسک و روابط موجود بین بازده، در طی آن افق سرمایه گذاری می گیرد. تصمیم گیری فقط یک بار انجام می شود و اجازه ی بازنگری تا انتهای دوره وجود ندارد و اثر تصمیمات بر دوره های بعدی مورد توجه قرار نمی گیرد. در حالی که مسائل پرتفوی چند دوره ای کلی تر هستند به طوری که سرمایه گذار یک رشته تصمیم گیری انجام می دهد که هر تصمیم بر روی تصمیمات بعدی اثرگذار است. هدف پیدا کردن تصمیم گیری برای تخصیص در هر دوره با در نظر گرفتن یک مجموعه از فرصت های تغییر در آینده (در دسترس بودن دارایی ها و ویژگی های ریسک و بازده ی آن ها)، افق سرمایه گذاری باقی مانده، هزینه های معاملات نهایی و دیگر محدودیت ها است. در این پایان نامه به دنبال بهینه سازی سبد سرمایه گذاری چند دوره ای احتمالی میانگین نیم واریانس ارزش در معرض خطر شرطی با در نظر گرفتن هزینه معاملات با استفاده از سه الگوریتم ژنتیک، ازدحام ذرات و الگوریتم ترکیبی ژنتیک و ازدحام ذرات هستیم. همچنین از آن جایی که تنظیم کردن پارامترهای یک الگوریتم تاثیر به سزایی بر روی نتایج الگوریتم دارد از روش تاگوچی برای این کار استفاده کردیم.
عباس گمار امیرعباس نجفی
در این پایانامه از یک مطالعه موردی به منظور بررسی کاربرد تحلیل اختیار واقعی در پروژه های املاک ومستغلات استفاده شده است. مقایسه نتایج حاصل از روش خالص ارزش فعلی و تحلیل اختیار واقعی در این مطالعه موردی نشان می دهد استفاده از تحلیل اختیار واقعی به عنوان روش ارزش یابی، مفید و حتی ضروری می باشد. ارزش یابی پروژه یادشده از منظر تحلیل اختیار واقعی بر اساس اختیار مرکب دوجمله ای صورت می گیرد، اختیاری که برای ارزش یابی پروژه های تحقیق و توسعه نیز به کار می رود. این روش، ارزش پروژه موردنظر را حدود 14 درصد نسبت به روش خالص ارزش فعلی افزایش می دهد.
آیدا مهبد امیرعباس نجفی
مساله مورد بررسی در این تحقیق، مساله زمان بندی پروژه با محدودیت منابع به همراه جریان های نقدی تنزیل شده می باشد. در این مساله، هر فعالیت دارای میزان مشخصی منبع تجدید پذیر می باشد و جریانهای نقدی تابعی خطی از زمان اتمام فعالیتها می باشند. تابع هدف این مساله، برنامه ریزی فعالیتها بمنظور بیشینه سازی ارزش خالص فعلی با وجود یک زمان مهلت پروژه برای پایان پروژه می باشد. در این تحقیق، الگوریتم شاخه و حدی برای حل این مساله با وجود روابط پیش نیازی و محدودیت منابع ارائه شده است. همچنین الگوریتمی برای محاسبه حد بالای هر گره در درخت شاخه و حد، بر این اساس که فعالیتهای دارای جریان نقدی مثبت در زودترین زمان ممکن و فعالیت های دارای جریان نقدی منفی، در دیرترین زمان ممکن انجام گیرد، ارائه شده است. این الگوریتم در نرم افرار متلب کدگذاری شده است.
زهره فدائی امیرعباس نجفی
زمانبندی حرکت قطارها از مهم ترین مسائل پیش رو در صنعت ریلی هر کشور است . محدودیت توقف برای ادای فریضه نماز پیچیدگی این مساله رابیشتر کرده و به دلیل نبود یک راه حل ریاضی و سیستمی زمانبندی حرکت قطارها در کشور ما به صورت دستی انجام می شود. این مساله یک مساله np-hard شناخته شده و حل آن با روش های دقیق در مقیاس بالا امکان پذیر نمی باشد و باید از روش های ابتکاری و فراابتکاری برای حل این مساله استفاده شود. در این پروژه حل مساله زمانبندی حرکت قطارها در محورهای تک خطه با در نظر گرفتن محدودیت نماز و هدف حداقل کردن مجموع تاخیر قطارها مورد بررسی قرار گرفته است. برای ارزیابی عملکرد مدل پیشنهادی چند نمونه با ابعاد مختلف حل شده است. حل مساله با استفاده از الگوریتم ژنتیک وجستجوی پراکنده انجام شده و نتایج بدست آمده با یکدیگر مقایسه شده است . در نمونه های حل شده نتایج دو الگوریتم به یکدیگر نزدیک بوده و در مثالهای بزرگتر عملکرد الگوریتم ژنتیک بهتر بوده است.
مارال قهرمانی عبدالله آقایی
با توجه به خصوصی سازی بازار انرژی و توجه شرکتهای سرمایه گذاری برای مشارکت در سرمایه گذاری پروژه های نیروگاهی لزوم به کار گیری روشی دقیق که برآورد صحیح تری از ارزش پروژه را ارائه نماید الزامی است. روش اختیارات حقیقی از روشهای نوظهور ارزیابی اقتصادی پروژه های سرمایه گذاری است که با ارزش گذاری انعطافهای مدیریتی و نزدیک نمودن فرضیات مدل به دنیای واقعی برآوردی واقعی تر از پروژه های سرمایه گذاری ارائه می نماید. در تحقیق پیش رو به ذکر مهمترین نقاط ضعف روشهای سنتی و نحوه ی پاسخگویی اختیارات حقیقی به این کاستی ها پرداختیم و با استفاده از روش اختیارات حقیقی به ارزیابی اقتصادی سرمایه گذاری و بهره برداری از نیروگاه پرداختیم. در طول تحقیق دو اختیار پرکاربرد تاخیر و انتخاب را به صورت اختیار ترکیبی متوالی در طول مراحل سرمایه گذاری و بهره برداری از نیروگاه در نظر گرفتیم. برای تخمین ساختار درآمد و هزینه از دو متغیر عدم قطعیت قیمت سوخت و برق استفاده نمودیم و فرض کردیم که نوسانات قیمتها دارای ارتباط مثبت می باشد سپس مسیرهای قیمت را با توجه به فرایندهای مرتبطشان و ضریب همبستگی شان شبیه سازی نمودیم. در نهایت الگوریتم پیشنهادی را برای ارزیابی اقتصادی دو نیروگاه فسیلی و تجدید پذیرراه اندازی نمودیم تا به جمع بندی و تحلیل نتایج و مقایسه ی آن با نتایج مورد انتظار بپردازیم.
مسعود رستگارمقدم عیدیان امیرعباس نجفی
انتخاب سبد سرمایه و کسب حداکثری بازده با وجود ریسک کم و نقدشوندگی بالا یکی از تصمیمات پیچیده برای سرمایه گذاران است. با توجه به اینکه پرتفو بهینه از میان سهام های برتر منتخب بوجود می-آید،انتخاب سهام و رتبه بندی آنان نگاه ریزبین تری از تحقیقات را شامل می شود که هدف آنان معرفی بهترین ها جهت تشکیل سبد سرمایه می باشد. مدل تشکیل سبد سرمایه مدرن(مارکویتز) تنها بر اساس معیارهای بازده و ریسک به انتخاب سهام ها می پردازد. هرچند در مطالعات بعد سعی در منظور نمودن معیارها و سنجه های دیگر در مدل مارکویتز جهت بالا بردن عملکرد سبد سرمایه نمودند، ولی توجه کمتری به روند مالی و عملکرد سالانه شرکت های حاضر در بورس شده است. لذا تشکیل سبد سرمایه بر مبنای تحلیل بنیادی شرکت ها و عملکرد مالی آنها مبنای برخی از تحقیقات گردیده است. با توجه به پیشرفت های صورت گرفته در مدل های یادگیری و تکینک های داده کاوی خط وسیعی از تحقیقات بازار سرمایه که مبتنی بر پیش بینی است به بررسی نحوه استفاده از این مدل ها می پردازد. در این پایان نامه با استفاده از ماشین بردار پشتیبان، مدلی را جهت رتبه بندی سهام ها و نیز پیش بینی سهام-های برتر ارائه شده است. در این مدل با استفاده از الگوریتم خوشه بندی k-means داده های پرت را از مجموعه داده حذف شده و با استفاده از تحلیل پوششی داده ها شرکت های کارا و ناکارا مشخص شده است. پس از آموزش ماشین بردار پشتیبان، با پیش بینی رتبه سهام ها در سال پایانی و انتخاب سهام های برتر پرتفو بهینه برای سال بعد ارائه شده است. در نهایت جهت اعتبار سنجی مدل ارائه شده، آن را با میانگین بازده بازار و پرتفوی بهینه بدست آمده از مدل مارکویتز مقایسه شده است.
نیما سیامک منش امیرعباس نجفی
در مسئله کمینه سازی هزینه دسترسی به منابع هدف، زمان بندی پروژه به گونه ایست که در مدت زمان تعیین شده برای پروژه حداقل میزان ممکن از منابع مصرف گردد. در این پایان نامه از تکنیک حجم کار برای حل مسئله مذکور بهره گرفته شده است. در این تکنیک مقادیر تخصیص منبع به فعالیت ها در هر دوره و به تبع آن مدت زمان فعالیت ها ثابت و مشخص نبوده و می توان در هر دوره مقادیر دلخواه از منابع را به فعالیت ها تخصیص داد. این موضوع به طور قابل توجهی به نزدیکتر شدن شرایط مسئله و خروجی آن به واقعیت می گردد و می تواند دارای کاربرد عملی مناسبی باشد. در این پایان نامه نخست مسئله مذکور مدلسازی شده و سپس الگوریتم ژنتیک خود تطبیقی به عنوان رویکرد حل مسئله معرفی گردید. نتایج محاسباتی حاکی از عملکرد مطلوب الگوریتم پیشنهادی از حیث کیفیت جواب های به دست آمده و زمان حل می باشد.