نام پژوهشگر: مقصود امیری
مهدی ابراهیمی مقصود امیری
با ظهور عصر اطلاعات، دانش عنصر محوری خلق ارزش در سازمانها شده است و قدرت فکر و ذهن جایگزین منابع تولید ثروت در عصرهای کشاورزی و صنعتی شده است. اقتصاد مبتنی بر دانش، پارادایمهای ابزار رقابت و خلق ثروت، معماری راهبردی و مدلهای کسب و کار سازمانها را بشدت تحت تاثیر خود قرار داده است و استراتژیست های سازمانها را بر آن داشته است تا علاوه بر نگرش برون داد–درون داد پورتری، رویکرد درون داد-برون داد مبتنی بر منابع، قابلیت ها، توانمندی ها و توانمندی های محوری درون سازمانی را نیز مورد توجه قرار دهند و استراتژی های توانمند سازی را بر اساس آن پایه ریزی کنند. سرمایه های معنوی که چگونگی ایجاد آنها در قالب الگوی این تحقیق ارائه می شود، منابع موثری هستند که زیربنای سلسله مراتب توانمندی سازمانها محسوب می شوند و می توانند باعث تقویت موقعیت رقابتی سازمانها شوند. برای صورت بندی الگوی فوق، این رساله با رویکرد دانشی اقدام به مفهوم سازی سرمایه های معنوی و تبیین جایگاه آن در سازمانها کرده و آن را سازه ای شامل سرمایه های انسانی، ساختاری و رابطه ای معرفی می کند. تعیین عوامل موثر بر توسعه سرمایه های معنوی و تبیین روابط این عوامل با هم هدف اصلی این تحقیق به شمار می رود. این هدف با بهره گیری از روش تحقیق آمیخته، استراتژی پیمایشی و مدل معادلات ساختاری با ضریب توضیح دهندگی بالا مشخص می سازد مدیریت دانش و تمایلات درونی کارکنان بطور مستقیم و توانایی مدیریت ارشد و شایسته سالاری از عوامل موثر غیر مستقیم بر توسعه سرمایه معنوی هستند. به علاوه اثر هر یک از این عوامل بر مولفه های سرمایه معنوی یعنی سرمایه انسانی ، ساختاری و رابطه ای نیز مورد آزمون قرار گرفت که نتایج آن با ضریب توضیح دهندگی بالا در تحقیق ارائه شده است.
فاطمه یاوری گهر مقصود امیری
با طراحی واحدهای سازمانی و تعیین اداره ها و بخش های داخلی، کارهای سازمان میان واحدهای اصلی تقسیم می شود و امکان استانداردکردن کارها و تخصصی کردن فعالیت کارکنان فراهم می گردد؛ ولی موفقیت سازمان در تحقق اهدافش، مستلزم هماهنگ ساختن فعالیت های مذکور است. در واقع بدون هماهنگی، احتمال بروز تأخیر و اتلاف وقت در انجام فعالیت ها، پروژه ها و برنامه ها افزایش می یابد و ممکن است سازمان با عجز و ناکامی مواجه شود. اگرچه تدوین استراتژی برای پیشبرد اهداف یک سازمان ضروری است ، آنچه مهمتر به نظر می رسد وجود هماهنگی بین عناصر سازمان و نیز استراتژی های مختلف آن است. در راستای دستیابی به این مهم در این تحقیق، محقق در نظر دارد رابطه هماهنگی بین استراتژیهای سرپرستی و ساختار را به منظور بهبود عملکرد سازمان تبیین نماید. بر اساس تئوری نقاط مرجع استراتژیک، نقاطی برای برقراری هماهنگی همه جانبه شناسایی شدند. نقاط مرجع استراتژیک بر اساس مدل، نقاط مرجع استراتژیک استراتژی های سرپرستی و نقاط مرجع استراتژیک ساختار. هر یک از این نقاط مرجع، بر روی طیفی قرار می گیرند که از طریق دو بعد عمودی و افقی، تشکیل یک ماتریس 2?2 را می دهند. هر یک از استراتژی های سرپرستی و ساختارها نیز دارای گونه هایی هستند که قابل بررسی در هر یک از ماتریس های ایجاد شده به روش فوق می باشند. جامعه مورد بررسی در این تحقیق هولدینگ های موجود در 100 شرکت برتر ایران هستند. در اجرای این تحقیق، از روش چند بعدی سازی که در سطح تحلیل، ابزارهای کمّی و کیفی را توامان به کار می گیرد، استفاده شده است. روش کیفی مورد استفاده در این تحقیق، روش تحلیل محتوا بوده، که به منظور اجرای آن از پرسشنامه باز و روش مصاحبه بکار گرفته شده است. در تجزیه و تحلیل داده های کیفی نیز روش آنتروپی شانون انتخاب گردید.. برای تحلیل کمّی داده ها، ابتدا تحلیل توصیفی داده ها انجام گرفت تا متغیرهای کمّی و پیوسته پرسشنامه، با استفاده از تکنیک هایی، به متغیرهای مقوله ای (طبقه ای)، کیفی و گسسته تبدیل شوند. این مرحله از تحلیل، تبدیل کمّی به کیفی متغیرها نام گذاری گردید. در مرحله بعد، احتمال وقوع ترکیبات مختلف استراتژی های سرپرستی و ساختارها و نقاط مرجع استراتژیک، بررسی شد و مشخص گشت که کدامیک از ترکیبات مختلف استراتژی های سرپرستی و ساختارها و نقاط مرجع استراتژیک ، به صورت غالب ظاهر شده اند. سپس، میانگین عملکرد سازمان های دارای ترکیبات هماهنگ استراتژی های سرپرستی و ساختارها بر مبنای نقاط مرجع استراتژیک، با میانگین عملکرد سازمان های دارای سایر ترکیبات مقایسه گشت و این نتیجه به دست آمد که سازمان های دارای ترکیبات هماهنگ استراتژی های سرپرستی و ساختارها بر مبنای نقاط مرجع استراتژیک، نسبت به سایر ترکیبات، از عملکرد بهتری برخوردارند. در آخرین مرحله با استفاده از آزمون کای دو، بین ترکیبات هماهنگ استراتژی های سرپرستی و ساختارها بر مبنای نقاط مرجع استراتژیک ارتباطی معنادار مطابق با مدل تحقیق برقرار شد؛ که با معنادار بودن چنین ارتباطی، الگویی بر مبنای هماهنگی استراتژی های سرپرستی و ساختارها و نقاط مرجع استراتژیک، ارائه گشت. سپس، یافته های دو روش کمّی و کیفی، با یکدیگر مطابقت داده شد و این نتیجه به دست آمد که از زوایای مختلف، نتایج حاصله، با یکدیگر همگرا بوده و در تایید و تکمیل یکدیگر هستند.
فرشته منصوری موید حسن قاسمی
بازاریابی مداوم با هدف پوشش دهی نیازمندی انسان در جهان جریان دارد. در واقع بازاریابی به دنبال ارضای نیازها و خواسته هاست و به طور مداوم تلاش می کند که این کار را بهتر انجام دهد. در حقیقت این شیوه های بهتر ارضای نیاز است که شرکت های موفق را از ناموفق جدا می سازد. امروزه، ضرورت پرداختن به مقوله بازاریابی در کشورمان ایران، بیش از پیش و فراتر از کشورهای توسعه یافته احساس می شود. به عبارتی بازاریابی یکی از مزایای رقابتی شرکت های امروزی است و مدیریت آن، اثربخشی و کارآیی برنامه های بازاریابی را بیشتر می کند. یکی از راه های مدیریت اثربخش بازاریابی ، تدوین الگوی هماهنگ استراتژی های آن است. اگرچه تدوین استراتژی برای پیش برد اهداف یک سازمان، ضروری است؛ اما آنچه مهمتر به نظر می رسد وجود هماهنگی بین عناصر سازمان و نیز استراتژی های مختلف آن می باشد. نوشتار حاضر در راستای دستیابی به این مهم، در نظر دارد هماهنگی بین استراتژی های بازاریابی و عناصر آن را تبیین نماید. برای بیان این هماهنگی، در این مقاله از تئوری نقاط مرجع استراتژیک بهره گرفته شده است که رویکردی نوین در کنار الگوهای عقلایی و طبیعی تدوین استراتژی می باشد. با استفاده از این رویکرد نوین، می توان از استراتژی های بازاریابی و زیر مجموعه آن به عنوان معیاری جهت هماهنگی سایر عناصر و استراتژی های سازمانی نیز استفاده نمود.
محسن مرادی مقصود امیری
در بیست سال گذشته تحولات شگرفی در دو حوزه ارزیابی عملکرد و مدیریت عملکرد به وقوع پیوسته است. این تحولات هم در اقدامات مدیریتی در سازمانها و هم در مطالعات و تحقیقات دانشگاهی مشهود است. دو عبارت ارزیابی عملکرد و مدیریت عملکرد اغلب به جای یکدیگر به کار می رود، اما می توان چنین دریافت که "ارزیابی عملکرد" عمل سنجش و اندازه گیری عملکرد است، درحالی که هدف "مدیریت عملکرد" توجه کردن به نتایج حاصل از ارزیابی به منظور کنترل و مدیریت عملکرد است. مدیریت عملکرد فرآیندی استراتژیک و یکپارچه است که با بهبود عملکرد افرادی که در سازمان کار می کنند و با توسعه قابلیتهای فردی و گروهی، وهماهنگی عملکرد افراد با اهداف سازمانی موجبات موفقیت پایدار سازمانها را فراهم می کند. اکثر سازمانها اعم از بزرگ و کوچک طرحهای رسمی را برای بهبود مدیریت عملکرد کارکنان خود تهیه و تدوین کرده اند.این امر بدان علت است که افراد پس از ورود به سازمان به منظور نیل به اهداف تعیین شده و نیز پیشرفت در کار خویش، نیاز به آگاهی از موقعیت و چگونگی عملکرد خود دارند.چنین آگاهیهایی موجب می شود تا آنها از نقاط ضعف و قوت عملکرد و رفتار های خود مطلع گردیده و تمهیدات لازم برای اثربخشی بیشتر کوششهایشان بکار گیرند.سازمانها نیز باید از میزان کارایی کارکنان خویش آگاهی داشته باشند تا بر اساس آن بتوانند وضعیت منابع انسانی خویش را بهبود بخشیده و از این طریق بر حجم و کیفیت تولیدات و ارائه خدمات خود بیفزایند و در روند حرکت خویش تحولات مثبت ایجاد کنند.این پایان نامه به تبیین و طراحی عوامل اصلی الگوی مدیریت عملکرد در آستان قدس رضوی پرداخته است.تحقیق حاضر با ترکیب دو رهیافت کمی و کیفی عوامل اصلی مدیریت عملکرد را در این سازمان شناسایی نمود.تحلیلهای آماری و محتوایی انجام شده به محقق کمک نمود تا به بررسی اهمیت هر کدام از متغیرها در مدل اصلی بپردازد. یافته های این تحقیق نشان داد الگوی مدیریت عملکرد در این سازمان شامل بیانیه رسالت سازمانی ،استراتژیها و طرحها،برنامه های عملیاتی و ویژگیهای فردی مدیران می باشد.
حمید کاظمی حسین رحمان سرشت
در این رساله، نتایج تبیین مدل رابطه عوامل موثر در استفاده کارآمد از فناوری اطلاعات در شرکت های کوچک و متوسط ایران با بهبود مدیریت بازار ارائه می شوند. در این پژوهش ابتدا فهرستی از عوامل موثر بر کاربرد فناوری اطلاعات از پژوهشهای پیشین استخراج شد. سپس این فهرست با روش دلفی تکمیل و نهایی گردید و عوامل موثر بر کاربرد فناوری اطلاعات شرکت های کوچک و متوسط از نظر اعضای پانل دلفی تعیین شد. سپس ابزاری برای سنجش اعتبار و میزان اهمیت این عوامل در این شرکت ها ساخته و آزمون شد. این ابزار در نمونه منتخب به کار رفت و میزان اهمیت آنها نیز تعیین شد. براساس یافته های این پژوهش، اعضای پانل دلفی در مجموع 12 عامل را در استفاده کارآمد از فناوری اطلاعات در شرکت های کوچک و متوسط مهم تشخیص دادند. پیمایش انجام شده، اعتبار 8 عامل را از میان آنها تأیید کرد. سپس این عوامل در یک مدل علّی نمایش داده شدند و روابط میان آنها با استفاده ازمدل معادلات ساختاری تبیین شد. ضریب تعیین مدل نهایی این پژوهش معادل 40 درصد بود.
محسن حجازی مقصود امیری
صنعت بیمه از جمله پدیده هایی است که در تجارت داخلی و خارجی اعتبار و اهمیت خاصی دارد و رتبه بندی شرکت های بیمه علاوه بر آگاهی دادن به ذی نفعان، باعث افزایش رقابت، پویایی صنعت و توسعه ی جامعه می گردد. این پژوهش با استفاده از مدل کارت امتیازی متوازن (برای دست یابی به شاخص ها) و روش های madm شرکت های بیمه را رتبه بندی و ارزیابی می نماید. یکی ازموارد قابل توجه در استفاده از روش های madm، مستقل بودن شاخص هاست، بدین جهت از تحلیل عاملی برای دست یابی به شاخص های ناهم بسته استفاده گردید. با توجه به نتایج به دست آمده از سه روش madm شامل saw، topsis و vikor هم قبل و هم بعد از استفاده از تحلیل عاملی، رتبه 1 به شرکت بیمه ایران اختصاص یافت. از بررسی همبستگی بین رتبه های به دست آمده در دو حالت مشخص گردید که در روش های saw و topsis رتبه بندی حاصل از دو حالت استفاده از تحلیل عاملی و بدون استفاده از تحلیل عاملی، با یکدیگر دارای ارتباط معنی دار هستند.
پرهام صندل ساز خیابانی مقصود امیری
در سیستم های صنعتی وقایعی تصادفی و اجتناب ناپذیر وجود دارند که ممکن است به فرآیند آسیب برسانند. خرابی ماشین ها، در دسترس نبودن اپراتور و تغییرات تصادفی از آن جمله اند. بنابراین در نظر گرفتن سیستم در حالت احتمالی نسبت به حالت قطعی واقع بینانه تر است. پس در این تحقیق زمان های انجام کارها تصادفی در نظر گرفته شده است. در این تحقیق به دو نوع مسئله پرداخته می شود: 1- زمان های آماده سازی مستقل از توالی کارها هستند. 2- زمان های آماده سازی وابسته به توالی کارها هستد. (حالت خاصی از مسئله فروشنده دوره گرد) این دو نوع مسئله جزء مسائل np-hard هستند باید از روش های فراابتکاری اقدام به حل آنها کرد. ابتدا با استفاده از شبیه سازی اعداد تصادفی تولید می شود و پس از آن توسط الگوریتم ژنتیک اقدام به تعیین توالی عملیات مطلوب با تابع هدف کمینه سازی ضریب تغییرات با توجه به دیرکرد توالی ها، می شود.
احمد راه چمنی حسن قاسمی
امروزه، شرکت ها و سازمان های بیشتر و بیشتری متوجه اهمیت مارک های تجاری خود به عنوان یکی از ارزشمندترین دارایی های شان شده اند. به همین دلیل، تحقیقات زیادی بر روی شناخت چگونگی ایجاد، اندازه گیری و مدیریت ارزش ویژه مارک تجاری تمرکز کرده اند. مدل ارزش ویژه مارک تجاری مشتری محور (cbbe) ، به بررسی ارزش ویژه مارک تجاری از دیدگاه مصرف کننده می پردازد و به ما در درک بهتر این نکته که چه چیزی یک مارک تجاری را قدرتمند می سازد و چگونه می توان یک مارک تجاری قوی ایجاد کرد، کمک می کند. بر اساس مدل cbbe ، قدرت مارک تجاری در آنچه در ذهن های مصرف کنندگان وجود دارد نهفته است. به واسطه آنچه که مصرف کنندگان در طول زمان، درباره مارک تجاری یاد گرفته اند، احساس کرده اند، دیده اند و شنیده اند، پاسخ های متفاوتی از سوی مصرف کنندگان شکل می گیرد که منعکس کننده ادراکات، ترجیحات و رفتار آنها بوده و با تمامی جنبه های بازاریابی یک مارک تجاری مرتبط است. این به آن معناست که ارزش ویژه مارک تجاری به شدت تحت تأثیر فعالیت بازاریابی شرکت قرار دارد. برای اطمینان از ایجاد ارزش ویژه مثبت برای مارک تجاری، فعالیت های شرکت باید به شکلی مستمر و هدفمند با هم در تعامل باشند. نقش همه فعالیت ها در ایجاد ارزش ویژه مارک تجاری یکسان نیست. عناصر آمیخته بازاریابی تأثیر زیادی بر روی ارزش ویژه مارک تجاری یک شرکت می گذارند. هر عنصر آمیخته بازاریابی شامل فعالیت های مختلفی می شود که نقش این فعالیت ها نیز در ایجاد ارزش ویژه مارک تجاری مساوی نیست. برخی عناصر آمیخته بازاریابی باعث بهبود ارزش ویژه مارک تجاری می شوند در حالی که برخی دیگر از عناصر، به آن آسیب می رسانند. در همین راستا، مدلی برای ارزش ویژه مارک تجاری پیشنهاد شده است که با در نظر گرفتن ویژگی های مصرف کننده به عنوان متغیر تعدیل کننده، فعالیت های بازاریابی را به ارزش ویژه مارک تجاری شرکت ارتباط می دهد. یک نمونه 403 نفری از مصرف کنندگان مارک های صنایع غذایی مورد پیمایش قرار گرفتند و فرضیه تحقیق با استفاده از رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که عواملی چون قیمت، پیشبرد قیمتی و پیشبرد غیرقیمتی باعث کاهش cbbe و عوامل دیگری چون وجهه مارک تجاری، شدت توزیع ، هزینه تبلیغات و ویژگی های محصول باعث ارتقاء cbbe می شوند.
محسن رحیمی مزرعه شاهی مقصود امیری
این تحقیق روشی را برای مدلسازی فرایندهای جعبه?سیاه احتمالی و بهبود پاسخ آنها، با استفاده از شبیه?سازی گسسته پیشامد و روش رویه پاسخ ارائه می?دهد. هدف یافتن ترکیبی از متغیرهای ورودی به گونه?ای است که پاسخ بهینه باشد. متامدل?هایی که برازش مناسبی بر داده?های حاصل از آزمایش?های شبیه?سازی داشته باشد، ساخته می شوند تا رابطه بین متغیرهای خروجی و متغیرهای ورودی را توصیف نمایند. با بهینه سازی متامدل می?توان ترکیب مناسب متغیرهای ورودی را برای بهینه کردن متامدل بدست آورد، که تخمین مناسبی از نقطه بهینه سیستم اصلی است. در مطالعه موردی این تحقیق، این راهکار به منظور حل مسئله بهینه?سازی زمان ماند مسافران در سیستم مترو که یکی از اساسی?ترین مسائل برنامه?ریزی حمل و نقل عمومی است، مورد استفاده قرار گرفت. در این مطالعه، هدف یافتن سرفاصله?های مناسب - بازه زمانی بین حرکت دو قطار متوالی – در ساعات مختلف روز به منظور بهینه?سازی میانگین زمان جابجایی مسافران و نرخ جابجایی قطارها است. متامدلی از نوع توابع چندجمله ای برای توصیف رابطه بین متغیرهای ورودی (سرفاصله ها) و متغیرهای خروجی (میانگین زمان ماند مسافران در سیستم و ترخ جابجایی قطارها) بر داده?های حاصل از آزمایش?های شبیه?سازی برازش شد و سپس به کمک روش متریک وزن?دار و برنامه?ریزی کوادراتیک تناوبی، ترکیب?هایی از متغیرهای ورودی یافت شد که منجر به پاسخ های مناسبی شدند.
امیر حسن زاده مقصود امیری
یکی از دلایل ناکارآمدی زنجیره های تأمین «اثر شلاقی» است. این پدیده بر افزایش نوسانات تقاضا به سمت بالای زنجیره اشاره دارد. مدیران زنجیره تأمین این افزایش نوسانات را در سطوح موجودی و سفارشات تجربه می کنند. از طرفی، کاهش نوسان در سفارشات ممکن است به علت افزایش در واریانس موجودی، اثر منفی بر سطح خدمت به مشتری داشته باشد. لذا در این تحقیق قصد داریم، در یک زنجیره تأمین سه سطحی (یک خرده فروش، یک عمده فروش و یک تولید کننده) با 2 حالت متمرکز و غیر متمرکز، با توجه به دلایل اثر شلاقی به تخمین توابع اثر شلاقی و ذخیره موجودی با استفاده از روش شناسی سطح پاسخ بپردازیم، و نشان می دهیم که با توجه به اهمیت زیاد دلایل اثر شلاقی و تعاملات بین آنها می توان درصد های بهینه دلایل و تعاملات بین آنها و میزان مطلوبیت اثر شلاقی و ذخیره موجودی را درغالب یک مدل ارائه نمود.
عماد مفرج کوچکی مقصود امیری
یکی از مدل های شناخته شده جهت تخمین بازده دارایی، مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای(capm) است. این مدل یک عامله بوده و بازده اوراق بهادار مختلف را تابعی از کواریانس بازده آن با بازده سبد بازار معرفی می کند. اما آزمون های تجربی متعدد انجام شده توانایی این مدل در توصیف بازده دارایی ها را با تردید مواجه ساخته اند. یکی از مواردی که احتمال می رود موجب عدم کارایی روش فوق گردیده باشد فرض ثابت بودن صرف ریسک بازار برای تمامی اوراق بهادار می باشد. روشی که در این پروژه برای آزمون مدل و تایید فرضیه فوق پیشنهاد گردیده جایگزینی روش کوانتایل رگرسیون (quantile regression) در رگرسیون حداقل مربعات خطا (ols) در آزمون مرحله دوم مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای فاما و مکبث (fm) می باشد. نتیجه اعمال این روش، بردار ضرائب کوانتایلی صرف ریسک بازار خواهد بود که قابلیت مقایسه با صرف ریسک بدست آمده از روش استاندارد آزمون فاما مکبث را دارا می باشد. با انجام آزمون به روش فوق نتایجی در تایید فرضیه فوق بدست آمده است. اگرچه در روش آزمون استاندارد مدل قیمت گذاری دارایی سرمایهای، صرف ریسک عددی مثبت و معنی دار است. اما با استخراج نتایج مرحله دوم آزمون فاما مکبث به روش کوانتایل رگرسیون و محاسبه آماره t نتایج متفاوتی برای کوانتایل های مختلف بدست می آید. این نتایج نشان می دهد، فرض اصلی مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای که تاکید بر مثبت و ثابت بودن صرف ریسک بازار در سراسر توزیع دارد تنها در بخش کوچکی از توزیع برای شرکت هایی که بهتر از میانگین عمل می کنند با احتمال 95% تایید می شود.
محمد هادی بناکار مقصود امیری
انتخاب سهام مناسب جهت خرید و فروش بمنظور کسب عایدات بیشتر مهمترین موضوع سرمایه گذاران در بازار بورس اوراق بهادار می باشد، این در حالیست که در شرایط کنونی بسیاری از سرمایه گذاران براساس شایعات بازار و اخبار غیررسمی اقدام به خرید سهام می نمایند. در این شرایط ارائه مدلی که بتواند سرمایه گذاران را در امر تصمیم گیری کمک رساند، ضروری می باشد. از آنجا که مدل های موجود هر یک دارای مشکلاتی در بکارگیری می باشند، باتوجه به شاخص های موثر در تصمیم گیری سرمایه گذاران با استفاده از تلفیق تکنیک topsis و anp گروهی این تحقیق سبد سهام مناسب را انتخاب و سپس با به کارگیری الگوریتم ممتیک آن را بهینه سازی می کند. ابتدا با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای و براساس نظر خبرگان وزن معیارها محاسبه شده و سپس اطلاعات مورد نیاز 153 شرکت مورد بررسی از واحد آرشیو و سایت اینترنتی سازمان بورس اوراق بهادار و صورتهای مالی شرکت ها جمع آوری و سپس با استفاده از تکنیک topsis ماتریس تصمیم تشکیل و شرکت ها رتبه بندی می شوند. در ادامه براساس سناریوهای مختلف اندازه سبد سهام، شرکت ها به دو گروه تقسیم می شوند و برای هر سناریو بهینه بودن سبد سهام انتخابی با توجه به دو معیار ریسک و بازده مورد بررسی قرار می گیرد. نهایتاً با توجه به مبانی مدل مارکویتز، سبد سهام انتخابی را با به کارگیری الگوریتم ممتیک بهینه سازی می-نماییم. معیارهای به کارگرفته شده در این تحقیق در 4 دسته معیارهای بازار(شامل نسبت قیمت به درآمد، نسبت ارزش بازار به دفتری و نسبت سود تقسیمی)، معیارهای رشد(شامل نرخ رشد بالقوه، نرخ رشد سود هر سهم، نرخ رشد سود خالص و نرخ رشد درآمدها)، معیارهای ریسک(شامل ریسک سیستماتیک، ریسک تجاری و ریسک مالی) و معیارهای سودآوری(شامل بازده حقوق صاحبان سهام، بازده دارایی ها، حاشیه سود خالص، حاشیه سود عملیاتی و سود هر سهم) قرار گرفتند. بیشترین درصد شرکت های قرار گرفته در سبد سهام انتخابی مربوط به صنایع کانه های فلزی، دارو، سیمان و شیمیایی می باشد که می توانند به عنوان صنایع برتر جهت سرمایه گذاری قلمداد شوند.
ناهید کرمی دولتشاه مقصود امیری
امروزه مدیریت زنجیره تأمین یک بحث راهبردی در جهت یکپارچه سازی سازمان هایی است که در صنایع خودروسازی فعالیت می کنند. صنعت خودرو با قدمتی بیش از یک قرن مشهور به لکوموتیو دیگر صنایع میباشد. این صنعت در ایران نیز سالیان درازی(بیش از 40 سال) است که پایه گذاری شده است. در تولید وسیلهای همچون خودرو که از هزاران قطعه و مجموعه جداگانه تشکیل شده است و تولید هرکدام از این قطعات نیازمند تکنولوژی و شرایط خاص می باشد عموما کارخانجات خودرو سازی، خود اقدام به ساخت همه قطعات و مجموعه ها نمی کنند واین امر به شرکت های تأمین کننده قطعات واگذار می شود. امروزه بر مدیران صنایع تولیدی محرز شده است که خدمات دریافتی از تأمین کنندگان مناسب به عنوان یکی از اجزای زنجیره تأمین تأثیر بسزایی در افزایش توانمندی های سازمان به منظور رویایی با نیازهای مشتریان دارد. این امر به نوبه خود تأثیر مضاعفی رادر تمرکز سازمان بر پایگاه های تأمین و تصمیمات راهبردی جهت منبع یابی بر جای گذاشته است. با توجه به این امر که شرکت ساپکو (شرکت طراحی مهندسی و تأمین قطعات ایران خودرو) و زنجیره تأمین آن بزرگترین گروه صنعتی را درایران تشکیل می دهد لذا در این پژوهش برآنیم تا ضمن شناسایی مهمترین معیارهای اثرگذار بر انتخاب تأمین کننده در شرکت ساپکو با استفاده ازtopsis فازی تأمین کنندگان لاستیک شرکت ساپکو را ارزیابی و رتبه بندی کنیم. به همین منظور بعد از مرور ادبیات مربوط به شناسایی معیارها و مصاحبه با کارشناسان و مدیران شرکت ساپکو، 20 معیار اولیه انتخاب و ارزیابی تأمین کننده شناسایی شد. با توجه به این که یکی از پیش فرض فرض های استفاده از روش topsis استقلال معیارها است و ذکر این موضوع که در دنیای واقعی معیارها به هم وابسته می باشند از تکنیک تحلیل عاملی جهت تعیین وابستگی معیارها همچنین تقلیل بعد مسئله بکار گرفته شد. بعد از تحلیل عاملی معیارها، از 20 معیار اولیه، 18 معیار تأئید و در قالب 6 عامل قرار گرفتند. درنهایت با استفاده از روش topsis فازی، 5 تأمین کننده لاستیک ساپکو(لاستیک بارز، کویر تایر، یزدتایر، آرتاویل تایر و ایران تایر) با توجه به 6 عامل، ارزیابی و رتبه بندی شدند.
داود رفیعی راد مقصود امیری
سیستم تولیدی ناب مانند هر سیستم دیگری دارای اجزائی است که به نچار برای اجرای آن باید این اجزاء را به اجرا درآورد. اما ادبیات موضوعی و تحقیقات نشان می دهد که اینگونه نیست که اجرای این سیستم در همه مکانها و زمانها به یک روش منحصر به فرد صورت گیرد. اجرای این سیستم از شرکتی به شرکت دیگر و از صنعتی به صنعت دیگر و از شرایطی به شرایط دیگر متفاوت خواهد بود. ابزارهای تولید نابی که در یک شرکت لازم الاجرا هستند ممکن است در شرکت دیگر ضرورت نداشته باشد. این تحقیق پس از نشان دادن چنین واقعیتی سعی در پی یافتن روشی برای اعمال این مهم در اجرای سیستم تولید ناب دارد. روش کار به این صورت است که برای اولویت دهی به ابزارهای تولید ناب و پیاده سازی یک نقشه راه مناسب با شرایط و مقتضیات مورد نظر در شرکت وامکو از روش های تحلیل عاملی و تاپسیس فازی برای وزن دهی به معیارهای شناسایی شده و رتبه بندی ابزارهای تولید ناب استفاده شده است.
رضا هادیلو مقصود امیری
روش به کار رفته در این تحقیق از نظر هدف تحقیق، کاربردی و از نظر روش تحقیق، توصیفی است. این تحقیق در دو مرحله انجام گرفته است؛ مرحله اول که شامل شناسایی وضع موجود می باشد، به روش مطالعه کتابخانه ای و بررسی پیشینه تاریخی و همچنین مصاحبه با خبرگان صنعت صورت گرفته است. در مرحله دوم به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده، ترکیبی از مدل موازنه منابع و مصارف گاز با تکنیک ها و ایده های موجود در زمینه مدیریت ریسک به کار گرفته شده است. مدل ارائه شده در قالب یک مسئله به صورت برنامه ریزی سازشی خطی فرموله شده است. الگوریتم حل مسئله مطرح شده در ازای هر سناریو تعریف شده، مسئله را به روش دقیق حل کرده و یک سری از خروجی ها را به عنوان جواب بهینه ارائه می دهد. نتایج حاصله و به تصویر کشیده شده از مدل می توانند به عنوان شاخص هایی از روندها و حدود محتمل پیامدهای ناشی از مفروضات صورت گرفته استفاده شود. نتایج مدل به طور خاص نشانگر تأثیرات محتمل ناشی از سیاست های کلی و خط مشی های شرکت ملی گاز بر تعادل منابع و مصارف گاز طبیعی می باشند.
احمد داداش پور عمرانی مقصود امیری
انتخاب سبد سهام یکی از اصول مهم در سرمایه گذاری می باشد و مقدار ریسک این انتخاب از اهمیت بسزایی برخوردار است. سرمایه گذاران علاقمندند که با پذیرش سطح مشخصی از ریسک به بازده مورد انتظار خود دست یابند. در این پایان نامه سعی شد، به انتخاب سبد سهام تحت سنجه های مختلف و متداول ریسک با کمک مدل های ریاضی پرداخته شود. نهایتا"، مدل های انتخاب سبد سهام با فرض تک زمانه بودن بصورت چند هدفه و با در نظر گرفتن محدودیت ها و قیودی که مدل را به واقعیت حاکم بر بازار سرمایه نزدیکتر می کند، بیان شده است. همچنین، برای نشان دادن نمونه تجربی از کاربرد مدل های ارائه شده، به مسئله انتخاب سبد سهام مطلوب در بستر بازار بورس و اوراق بهادار ایران پرداخته شد. با توجه به نتایج محاسبات، سرمایه گذار می تواند علاوه بر شناسایی ویژگی ها و تفاوت های سنجه های منفرد و ترکیبی مهم ریسک، سبد سهام دلخواه خود را با توجه به وزن هر سهم، مقدار بازده و ریسک سبد تشکیل دهد.
امیر علیمی مصطفی زندیه
صندوق های سرمایه گذاری مشترک از جمله ی مهمترین و تأثیرگذارترین نهادهای مالی در بازارهای سرمایه هستند. از آن جهت که ارزیابی عملکرد این صندوق ها در سالیان اخیر به یکی از مسائل پرکاربرد تبدیل شده در این پایان نامه روش بهینه سازی پرتفوی در این زمینه بررسی شده است. به عنوان اوّلین مرحله، شش مشخّصه مربوط به عملکرد این صندوق ها یعنی میانگین بازده، واریانس، نیم واریانس، نرخ گردش سرمایه، معیار ترینور و معیار شارپ در نظر گرفته شده و از دو تکنیک ward و k-means جهت گروه بندی استفاده شده است. سپس با استفاده از منطق فازی متغیّرهای میانگین بازده، واریانس و نیم واریانس به صورت اعداد فازی مثلّثی تعریف شده اند و دو مدل بهینه سازی پرتفوی میانگین- واریانس و میانگین- نیم واریانس نوشته شده است. از آن جهت که مدل های مذکور فازی، چندهدفه و غیر خطّی هستند ابتدا روش برش ? مورد استفاده قرار گرفته و سپس برای حلّ مدل ها از روش برنامه ریزی فازی استفاده شده است. با فرض مقادیر مختلف برای توابع هدف بازده و ریسک جواب های بهینه ی پارتو به دست آمده اند. روش مذکور روی 92 صندوق سرمایه گذاری مشترک موجود در بورس نزدک به انجام رسیده است که نتایج نشان می دهند به کارگیری این روش گروهی کوچک از صندوق ها را به عنوان گروه برتر معرّفی کرده و درصدهای سرمایه گذاری در هر گروه را تعیین می کند. هم چنین نتایج اهمّیت تکنیک گروه بندی را در جواب های نهایی نشان می دهند هر چند معیارهای ریسک مختلف جواب های مشابهی را نتیجه می دهند.
سمانه مبشرتوفیقی سید علی اکبر افجهء
موضوع توانمندی به ویژه رویکرد توانمندی روانشناختی از نگرش های نوین در مدیریت منابع انسانی به شمار می آید. توانمندی مفهوم جدیدی است که در دهه1990 توجه بسیاری از پژوهشگران ،محققان و دست اندرکاران مدیریتی را به خود جلب کرد. این مفهوم تاثیر زیادی بر کارایی و اثر بخشی مدیریتی و سازمانی داشته است.فضای کسب و کار بیمه با توجه به آزادی سازی و خصوصی سازی هایی که در ان در حال صورت گرفتن می باشد، در حال رقابتی تر شدن می باشد. در این فضا شرکت های بیمه باید تلاش نمایند تا مزیت رقابتی برای خود کسب نمایند و از انجا که محصولی که شرکت های بیمه ارائه می دهند از نوع خدمات می باشد و در طی یک تعامل میان ارائه دهنده خدمت و مشتری عرضه می شود ، در نتیجه شرکت های بیمه بایستی به نوعی از طریق متمایز سازی خدمت کسب مزیت رقابتی نمایند و از این سبب وابسته به توانایی کارکنان شان در ارائه خدمات با کیفیت بهتر می باشند. و با این چالش روبرو می باشند که چگونه می توانند بر نحوه تعامل موثر کارکنان با مشتریان تاثیر بگذارند. این پایان نامه در تلاش برای بررسی رابطه میان احساس توانمندی کارکنان و کیفیت خدمات است. بر اساس الگوی ارائه شده از سوی ترزویسکی و گرالیس(2003)، فرضیات این پژوهش به منظور تبیین کاربردی بودن این الگو در جهت بررسی رابطه معنادار میان احساس توانمندی کارکنان و کیفیت خدمات در شرکت های بیمه تدوین گردید. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و پیمایشی است. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه میان 150 نفر از کارکنان و مشتریان شرکت بیمه البرز شعب واقع در سطح شهر تهران توزیع گردید و در نهایت 110 پرسشنامه تکمیل شده و قابل تجزیه و تحلیل جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج حاکی از وجود ارتباط معنادار میان توانمندی روانشناختی کارکنان و کیفیت خدمات هم به طور مستقیم و هم از طریق متغیرهای میانجی "احساس رفاه کارکنان و احساس آزادی عمل کارکنان" بود.یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی تعریف شده مورد تائید قرار گرفتند . از میان ابعاد توانمندی ،احساس موثر بودن عامل بیشترین تاثیر را بر روی کیفیت خدمات اعمال می کند و پس از آن متغیرهای احساس حق انتخاب، احساس خود اثر بخشی و احساس مهم بودن تاثیر خود را اعمال می کند. با توجه به نتایج حاصله راهکارهایی برای بهبود توانمندی ارائه گردید.
وحید آقایی ویشکی مقصود امیری
با توجه به اهمیت یافتن بحث کارایی در فرودگاه ها به علت تغییرات ساختاری و افزایش رقابت در این صنعت، لازم است که روش های جدیدی برای بررسی کارایی و مقایسه فرودگاه ها توسعه یافته و کاربردی شود. در این تحقیق مساله سنجش کارایی فرودگاه ها در کشور که بخشی از مدیریت بهره وری است، مورد بررسی قرار گرفته است. گستردگی شاخص های ورودی و خروجی و کمبود اطلاعات، سنجش کارایی فرودگاه ها را دشوار می نماید. بنابراین نیاز به روشی هست که بتواند داده های کارکردی را بدون بُعد و بصورت نسبی بررسی نماید. از این رو در این تحقیق از روش غیرپارامتریک تحلیل فراگیر داده ها استفاده گردید. شاخص های گوناگون مورد بررسی قرار گرفت و شاخص های ورودی و خروجی برای سنجش کارایی عملیاتی فرودگاه های کشور تعیین شد. نهایتا با است.....
احسان زهره بجنوردی سیدمحمدعلی خاتمی فیروزآبادی
جهان طی سال های اخیر رشد شتابان اقتصادی حیرت انگیزی را به دلیل دستیابی به تکنولوژی های نوین و جهانی سازی در پیش گرفته است. یکی از مسائل مهم و مبرم که در شرکت ها، کارگاه های صنعتی، کارخانجات و به طور کلی مراکز عمرانی، صنعتی و خدماتی مطرح است نحوه سرویس، نگهداری و تعمیرات تجهیزات، ماشین آلات و دستگاه ها به عبارت دیگر حفاظت فنی از دارایی های فیزیکی می باشد. از طرفی نیز صنعت پتروشیمی به عنوان یکی از صنایع مهم،استراتژیک و ارزش آفرین باید مورد توجه خاص قرار گیرد.در این میان و با توجه به اینکه قسمت عمدهای از صادرات غیر نفتی کشور از این طریق صورت می گیرد،مسئله تعمیرات و نگهداری بسیار مهم است.اگر بتوان در صنایع پتروشیمی روش های کارا و مقرون به صرفه تعمیرات و نگهداری را پیاده نمود تا بدین وسیله از هزینه های ناشی از کارافتادگی و قطع خط تولید جلوگیری نمود ، می توان به این صنعت چشم امید داشت. در این تحقیق، مزایا و معایب انواع روشهای تعمیرات و نگهداری بیان می شود. سپس با بررسی دقیق فرایند روش تعمیرات و نگهداری مبتنی بر قابلیت اطمینان، مزایای این روش بیان گردیده و مهمترین عوامل موثر بر پیاده سازی موفق این روش مشخص می شوند.در پایان نیز مهمترین عوامل تاثیر گذار با توجه به مزایای این روش،به کمک فعالین نت در صنعت ماشین آلات دوار پتروشیمی کشور با روش تاپسیس فازی اولویت بندی می شوند.
سلما پیشوا سید علی اکبر افجه ای
در دهه های اخیر، کودکان به عنوان بخشی از بازار ظاهر شده اند که اکثر بازاریابان توانایی چشم پوشی از آن را ندارند. بر همین اساس، تحقیق حاضر به دنبال شناسایی رفتار مصرفی در بازار محصولات کودکان و تدوین آمیخته بازاریابی مناسب برای والدین بعنوان خریداران در بازار اسباب بازی کودکان بوده است. در واقع، مسئله اصلی تحقیق این است که مدیران بازاریابی باید در تلاشهای بازاریابی خود در بازار محصولات کودکان به صورت دو گانه عمل کنند. به عبارت دیگر، بازاریابان از یک سو به دنبال ایجاد تمایل به مصرف در کودکان و استفاده از نفوذ کودکان در والدین و از سوی دیگر متقاعد کردن والدین برای خرید این محصولات می باشند. برای حل این مسئله، محقق به بررسی اثر عواملی از آمیخته بازاریابی بر والدین پرداخت. این تحقیق والدین کودکان 7 تا 11 سال ساکن تهران را هدف قرار داده است، و یک پرسش نامه سه بخشی میان آنها در مراکز فروش محصولات فرهنگی و اسباب بازی های کودکان توزیع شده است. حجم نمونه در این تحقیق 100 نفر و روش نمونه گیری طبقهبندی با نسبت های نابرابر بوده است. این تحقیق بر اساس زمان گردآوری، پیمایشی و از نوع مقطعی و به لحاظ هدف از نوع بنیادی-کاربردی است. از منظر جمع آوری داده ها نیز از نوع توصیفی پیمایشی همبستگی است. از جمله مهم ترین یافته های این پژوهش می توان به وجود تفاوت معنی دار میان ترجیحات والدین و کودکان در زمینه کاربرد عوامل آمیخته بازاریابی مطرح شده در مدل پیشنهادی محققین اشاره کرد. در این تحقیق، هر 4 فرضیه مورد تأیید قرار گرفته اند که به معنی موثر بودن بسته بندی، نام تجاری، تبلیغات و قیمت بر تصمیم خرید والدین برای کودکان است. اولویت این عوامل برای والدین به ترتیب قیمت، بسته بندی، نام تجاری و تبلیغات می باشد.
کبری بخشی زاده برج سید علی اکبر افجه
در بازار که به عنوان محل تلاقی تولید کننده و مصرف کننده قلمداد می شود، عوامل گوناگونی می توانند بر رفتار خرید مصرف کننده و چگونگی تصمیم گیری وی برای خرید تأثیر بگذارد. در هر جامعه با توجه به شرایط خاص آن، محیط های گوناگونی وجود دارند که رفتار مردم را شکل می دهند و در حقیقت تعیین کننده رفتارها و عملکردهای آنان می باشند. عوامل اصلی تأثیر گذار روی فرآیند جستجوی اطلاعات وبه تبع آن تصمیم گیری برای خرید به وفور مورد بررسی قرار گرفته اند که نتایج تحقیقات نشان می دهد این عوامل عبارتند از: ویژگی های بازار، ویژگی های محصول، خصوصیات مصرف کننده و ویژگی های موقعیتی. رفتار خرید و رفتار مصرفی مصرف کننده تحت تأثیر عواملی نظیر: عوامل فرهنگی (که خود شامل فرهنگ، خرده فرهنگ ها و طبقات اجتماعی است)، عوامل اجتماعی ( که شامل تأثیر گروه های مرجع، خانواده و نقش و منزلت اجتماعی بر رفتار مصرفی فرد است)، عوامل شخصی ( نظیر: سن، مرحله چرخه زندگی، شغل، شرایط اقتصادی، سبک زندگی، شخصیت و تصورات شخصی)، عوامل روانشناختی (مانند: انگیزش، ادراک، یادگیری و نگرش)، قرار می گیرد. از میان این عوامل، سبک های زندگی (روان نگاشتی) مصرف کنندگان و آشنایی با خصوصیات رفتاری و نگرشی ایشان گامی مهم در شناسایی بخش های مختلف بازار به شمار می رود و به دلیل برخورداری از متغیرهای متنوع روان شناختی (دورنی) و جمعیت شناختی (بیرونی) امروزه ماهیت کاربردی بیشتری پیدا کرده است. به همین دلیل معمولاً برای توصیف یک بخش از مصرف کنندگان (بخش بندی بازار) ویژگی های سبک های زندگی مورد توجه خاص قرار می گیرد. لذا این تحقیق با بررسی سبک های روان نگاشتی والس که از دو بعد اساسی انگیزش درونی (اصول گرا، عمل گرا و وجهه گرا) و منابع در دسترس مصرف کنندگان (منابع حداقل- منابع فراوان) به بررسی تفاوت های فردی می پردازد، نقش این سبک های زندگی را در تعیین نوع تصمیم گیری مصرف کنندگان برای خرید، مورد بررسی قرار می دهد. لازم به ذکر است این پژوهش با در نظر گرفتن دو بعد 1-درگیری با کالا و 2-درگیری ذهنی مصرف کننده با خرید، جایگاه انواع تصمیم گیری مصرف کنندگان شامل تصمیم گیری گسترده، محدود، بر اساس وفاداری و اجباری برای خرید را در یک چارچوب دو بعدی ارائه می دهد و سپس انواع سبک های زندگی والس را با توجه به رابطه آنها با هر یک از انواع تصمیم گیری در این چارچوب جایگزاری می نماید. برای این منظور دو پرسشنامه مجزا برای تعیین نوع سبک زندگی (روان نگاشتی) والس و نوع تصمیم گیری مصرف کنندگان، طراحی و در اختیار مصرف کنندگان جامعه آماری شهر تهران قرار گرفت که برای تعیین جامعه آماری به دلیل ناهمگون بودن جمعیت شهر تهران از روش نمونه گیری احتمالی طبقه بندی استفاده شد. سپس رابطه، شدت و جهت موجود بین این دو متغیر آماری از طریق آزمون کای دو، ضریب فی،گاما و کندال ( بی و سی) مورد برررسی قرار گرفت که درنتیجه مشخص شد نوع غالب تصمیم گیری مصرف کنندگان در سبک زندگی تلاش گران تصمیم گیری گسترده، در سبک زندگی معتقدان و خود شکوفایان، تصمیم گیری محدود و در سبک زندگی موفقان تصمیم گیری بر اساس وفاداری می باشد، ولی بین انواع تصمیم گیری درچهار سبک زندگی تجربه کنندگان، راضی شوندگان، سازندگان و تلاش کنندگان برای بقا، تفاوت قابل ملاحظه ای مشاهده نشد و لذا نتیجه می گیریم این چهار سبک از تمام چهار روش تصمیم گیری خرید به یک اندازه استفاده می نمایند. در نهایت با استفاده از همان آزمون های استقلال، رابطه بین انواع تصمیم گیری و بعد انگیزش اولیه که بر این اساس مصرف کنندگان به سه دسته عمل گرا، وجهه گرا و اصول گرا تقسیم می شوند مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان می دهد را بطه معنی دار قوی بین گروه های وجهه گرا از مصرف کنندگان و استفاده از روش تصمیم گیری گسترده و وفاداری (درگیری بالا با کالا) وجود دارد، ولی دو دسته دیگر تحت تأثیر سایر عوامل موثر بر نوع تصمیم گیری مصرف کننده از هر چهار روش به یک اندازه استفاده می نمایند. همچنین در رابطه با دو بعد استفاده شده در جایگزاری انواع تصمیم گیری، هشت فرضیه مورد آزمون قرار گرفت که این هشت فرضیه با قوت آزمون بالائی به اثبات رسید. کلید واژه: نوع تصمیم گیری خرید، سبک روان نگاشتی، والس، وفاداری نگرشی
حسین محبی سیدمحمدعلی خاتمی فیروزآبادی
امروزه مسأله تخصیص به عنوان یکی از موضوعات رایج در شاخه برنامه ریزی خطی و تئوری جریان شبکه ها، مورد مطالعه محققان زیادی قرار گرفته است. این مسأله در زمره خانواده مسائل np-hard قرار دارد که عموماً توسط روش مجارستانی حل می شود. در این پژوهش دو حوزه علمی مجزای الکترونیک و تحقیق در عملیات به هم ربط داده شده است تا با استفاده از توانایی های متعدد مدارات و قوانین اثبات شده الکترونیک، الگوریتم های جدیدی جهت یافتن جواب بهینه مسأله تخصیص خطی و نیز مسأله تخصیص تعمیم یافته پدید آید. در این الگوریتم ها از مدارهای الکتریکی شامل مقاومت های سری با مقدار اهم برابر با درایه های داخل ماتریس مسأله تخصیص استفاده شده که توسط منبع ولتاژ ثابت تحریک می شود. آنگاه با استفاده از قوانین اهم، kvl، kcl و تقسیم ولتاژ، طی مراحلی دقیق، سطرها و ستون های ماتریس مسأله تخصیص به یکدیگر اختصاص می یابند. الگوریتم های پیشنهادی قادرند با هر بار انجام مراحل گام ها، یک کارمند، یک ماشین و یا دوره ای از زمان را به یک شغل، یک وظیفه و یا یک واقعه، تخصیص دهند. از جمله مزیت های دیگر این الگوریتم های نوین نسبت به روش های مرسوم: همگرایی سریعتر به سمت جواب بهینه، زمان محاسبات کمتر به خصوص در مسائلی با ابعاد بزرگ و توانایی رتبه بندی هر سطر و ستون در مسائل تخصیص خطی و تخصیص تعمیم یافته می باشد.
حسین کاظمی سید مجید شریعت پناهی
تجدید ارائه صورت های مالی برای بازار، حاوی اطلاعات جدیدی است. از دیدگاه سرمایه گذاران، اخبار ارائه مجدد صورت های مالی فقط بیانگر مشکلات عملکرد دوره گذشته نیست بلکه نوعی پیش بینی مشکلات آتی برای شرکت و مدیریت آن نیز محسوب می شود و موجب سلب اطمینان سرمایه گذاران نسبت به اعتبار و شایستگی مدیریت و کاهش کیفیت سودهای گزارش شده می گردد. در حقیقت، صورت های مالی تجدید ارائه شده به صورت شفاف و صریح، پیام و علائمی پیرامون قابل اتکا نبودن صورت های مالی دوره های گذشته و کیفیت پایین آن ها ارائه می نماید. در این پژوهش، کاهش بلندمدت محتوای اطلاعاتی سود متعاقب تجدید ارائه صورت های مالی بررسی شده و مدلی برای سنجش تاثیر تجدید ارائه صورت های مالی بر محتوای اطلاعاتی سود، ارائه گردیده است. برای حصول به اهداف تحقیق، تعداد 185 مورد تجدید ارائه بااهمیت صورت های مالی در طی سال های 1378 الی 1387 مورد آزمون قرار گرفتند. ضریب واکنش به سود برای چهار فصل پس از تجدید ارائه، اندازه گیری شد که همگی منفی و مطابق با علامت پیش بینی شده بودند. در حقیقت، برای نمونه آماری ضرایب واکنش به سود پس از تجدید ارائه، به طور معنی داری پایین تر از ضریب قبل از آن بود. نتایج حاکی از آن است شرکت هایی که عمده ترین دلیل صورت های مالی تجدید ارائه شده آنها اصلاح اشتباه ناشی از شناسایی درآمد است کاهش بیشتری در محتوای اطلاعاتی سود خواهند داشت. برخی از شرکت ها پس از تجدید ارائه صورت های مالی ممکن است برای اعاده اعتبار، اقدام به تغییر حسابرس مستقل و تغییر اعضای هیئت مدیره خود نمایند، حال آن که این تغییرات ممکن است در شرکت های دیگر صورت نگیرد. به همین دلیل تاثیر تغییر دو سازوکار حاکمیت شرکتی بر محتوای اطلاعاتی سود تجدید ارائه شده مورد آزمون قرار گرفت که مورد تایید واقع شد.
محمد رضا حصاری مقصود امیری
مدل ارائه شده در تحقیق حاضر، مدل بازی ورونویی است که امکان طراحی مکان یابی و چیدمان تسهیلات در بازارهای رقابتی را ممکن می سازد. یکی از مهم ترین معیارهای ارزیابی مکان یابی تسهیلات، کمینه کردن هزینه های انتقال مواد یا به عبارتی نزدیک بودن محل تسهیلات به مشتریان می باشد که در بسیاری از تحقیقات صورت گرفته، فرض شده است این هزینه با فاصله میان زوج تسهیلات، رابطه خطی دارد. چنین فرضی مستلزم برقراری شرایطی است که از جمله آن ها ثابت بودن تقاضا در طول زمان تصمیم گیری و هم چنین عدم ارتباط متقابل بین مسئله مکانیابی تسهیلات با سایر مسایل تصمیم گیری در سیستم است. مدل ارائه شده در این تحقیق با شناسایی کلیه مسایل داخلی و خارجی سیستم که با مکانیابی تسهیلات، ارتباط متقابل دارند، معیار ارزیابی مکانیابی را اصلاح و برای شرایط عملی قابل استفاده می نماید. به عبارت دیگر با در نظر گرفتن تاثیر رفتار رقیب بیرونی و ضریب اهمیت ناحیه ها و مناطق مختلف و هم چنین تاثیر فاصله تسهیلات به مشتریان که مهم ترین مسئله خارجی تاثیرگذار بر مکانیابی تسهیلات به شمار می رود، مدل مکانیابی فوق ارائه شده است که قابل استفاده در شرایط عملی نیز می باشد. علاوه براین در این تحقیق، نشان داده شده است که استفاده از نظریه بازی ها در شرایط تصمیم گیری گروهی می تواند ابزار مناسبی برای دستیابی به طرح های مکانیابی و سیستم حداقل فاصله باشد که تعادل مناسبی بین هزینه های احداث وبهره برداری از تسهیلات و درآمد حاصل از پوشش حداکثری تقاضا را ایجاد می کنند.
رسول ابراهیمی باران حسین رحمان سرشت
در این تحقیق تاثیر برون سپاری در توانمنسازی سازمان با دیدگاه مبتنی بر منابع در سازمان های ساخت و تولیدی کشور بااندازه ی 51 الی 250 نفر مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس روش تحقیق و تعداد متغیرها، حدود 200 نمونه مورد نیاز بود. تعداد 400 پرسشنامه ارسال و با 186 پرسشنامه برگشتی، کفایت نمونه وجود داشته و نرم افزار لیزرل به اجرا در آمد. یافته های تحقیق: 1) اثر برون سپاری در توانمندی سازمان 32 درصد 2) اثر استراتژی های عمومی مبتنی بر منابع در توانمندی سازمان 42 درصد 3) اثر ترکیب دو استراتژی فوق به صورت هم زمان 57 درصد
ندا رضایی ابیانه سید علی اکبر افجهء
با توجه به اهمیت سازمان یادگیرنده و آمادگی برای تغییر، تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط بین یادگیری سازمانی و آمادگی برای تغییر با توجه به ویژگی های سازمان یادگیرنده در صنعت بیمه انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق شرکت های بیمه خصوصی در ایران هستند. تعداد 131 نفر از مدیران این شرکت ها به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ابعاد سازمان یادگیرنده واتکینز و مارسیک و نیز از پرسشنامه تغییر دانهام و همکاران استفاده گردید. برای آزمون فرضیه ها با توجه به داده های پرسشنامه از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، آزمون t-استیودنت و آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها حاکی از وجود فرهنگ یادگیری سازمانی در شرکت های بیمه است بنابراین، ابعاد مختلف یادگیری سازمانی در شرکت های بیمه در وضعیت بالاتر از متوسط قرار دارند. در کل با توجه به نتایج بدست آمده از آزمون فرضیه ها و همچنین با در نظر گرفتن ضریب رگرسیون استاندارد می توان استدلال کرد که ارتباط بین یادگیری سازمانی و آمادگی کارکنان برای تغییر در شرکت های بیمه خصوصی در وضعیت مطلوبی قرار ندارد
سیده مانلی سلطانی سید علی اکبر افجهء
با توجه به اهمیت تعامل اجتماعی و نوآوری، تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر تعامل اجتماعی بر نوآوری شرکت های بیمه انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق شرکت های بیمه خصوصی درتهران است که 134 نفر از مدیران این شرکت ها به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد که روایی آن توسط استادان راهنما و مشاور مورد تایید قرار گرفت و همچنین پایایی آن نیز توسط ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها با توجه به داده های پرسشنامه از آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. در کل با توجه به نتایج بدست آمده از آزمون فرضیه ها و همچنین با در نظر گرفتن ضریب رگرسیون استاندارد می توان استدلال کرد که در شرکت های بیمه ایرانی به دلیل ضعف در مرحله کسب دانش و ناچیز بودن تعامل اجتماعی بین کارکنان و در نتیجه عدم معرفی روش های ارائه خدمات، عدم معرفی فرایند ارائه خدمات نوآور در فرایندهای کاری موجود و همچنین عدم ایجاد تغییرات اساسی و لازم در ساختارهای سازمانی، نوآوری اداری در شرکت های بیمه به دست فراموشی سپرده شده است.
کامل ابراهیمیان مصطفی زندیه
1-مقدمه ارزش در معرض ریسک(value at risk(var)) یک معیار بسیار محبوب در بین سنجه های مختلف ریسک است بدلیل اینکه به آسانی قابل درک بوده و مفهوم آن مقدار پولی است که که با یک احتمال مشخص و در زمان معین احتمال از دست دادن آن وجود دارد.جوریون(2000) مطالعات متعددی بر روی این شاخص ریسک سنجی انجام داده است. در این پژوهش ، با استفاده از سریهای زمانی فازی و مدل garch، ارزش در معرض ریسک(var) برای پرتفوی فرضی متشکل از سهام سه شرکت خودرویی ( ایران خودرو، سایپا و بهمن) و نیز شاخص کل بورس تهران که واریانس ناهمسانی شرطی نیز در آن ها مشاهده می شود، برآورد می گردد. در این پژوهش، بر رویکرد پارامتریک برای محاسبه var تمرکز می شود. 2-متدولوژی تحقیق 2-1)انتخاب پرتفوی مورد مطالعه 2-2)برآورد بازده پرتفوی و بررسی مانایی داده ها 2-3)برآورد مدل توضیح دهنده بازده پرتفوی (arma) 2-4)مدل سازی نوسانات بازدهی پرتفوی با استفاده از مدل garch 2-5)پیش بینی ارزش پرتفوی با استفاده از سریهای زمانی فازی و دنباله فیبوناچی 2-6)برآورد مدل ارزش در معرض ریسک پرتفوی بصورت روزانه 2-7)انجام آزمون های پیش آزمایی و تحلیل نتایج 3- پیش بینی قیمت سهام با استفاده از سریهای زمانی فازی به کمک دنباله فیبوناچی برای پیش بینی ارزش آتی پرتفوی و شاخص کل از مدل سری های زمانی فازی (tai-liang chen، 2007) استفاده شده است. نتایج حاصل بیانگر دقت بالای نتایج پیش بینی می باشد. برای ارزیابی دقت پیش بینی، از rmse (ریشه خطای توان دوم میانگین ) استفاده شده است . rmse نام سهم 33/19 خودرو 68/14 گروه بهمن 17/21 سایپا 79/20 پرتفوی 20/51 شاخص 4-بررسی مانایی داده ها و آزمون ریشه واحد برای آزمون های مانایی و ریشه واحد، آزمون دیکی فولر بکار برده شده است که نتایج حاصل بیانگر مانایی داده ها و عدم وجود ریشه واحد است . 5-پیش بینی نوسانات بازده با استفاده از مدل garch با استفاده از مدل اتورگرسیو میانگین متحرک (arma) بهترین معادله توضیح دهنده بازدهی تخمین زده سپس معادله عمومی نوسانات بازدهی garch(1,1) را بدست می آوریم 6- پیش بینی ارزش در معرض ریسک پس از مدل سازی نوسانات با استفاده از روش garch(1,1) با استفاده از روابط زیر ، var روزانه پرتفوی و شاخص کل محاسبه می شود: ? (var) ??_t=-p ?_(t+1)*(?_t-?_t z_? )نرمال توزیع (var) ?_t=-p ?_t*(?_t-?((v-2)/v) ?_t t_(?,v) )t-studentتوزیع 7- اعتبارسنجی مدل در این پایان نامه از آزمون کوپیک برای بررسی دقت مدل و از آزمون کریستوفرسن برای بررسی دقت مدل و استقلال تخطی ها استفاده می شود . بر اساس آزمون کوپیک و بر اساس نتایج مشاهده شده در سطوح اطمینان 99% ، 5/97% و 95% با توجه به اینکه آماره آزمون نسبت احتمال شکستهای کوپیک، کوچکتر از توزیع کای دو با یک درجه آزادی و سطح خطای 1% ،2.5 % و 5% است بنابراین مدل ریسک را صحیح برآورد کرده است. 8-نتایج 8-1)پیش بینی قیمت سهام با استفاده از سریهای زمانی فازی به کمک دنباله فیبوناچی از نظر دقت در سطح بالایی از صحت قرار دارد که می توان با این روش به پیش بینی ارزش سهام و پرتفوی در بورس تهران پرداخت. 8-2)تلفیق مدل پیش بینی سری زمانی فازی و مدل نوسانات garch(1,1) برای محاسبه ارزش در معرض ریسک پارامتریک نتایج قابل قبولی را ارائه نمود و بیانگر صحت برآورد ارزش در معرض ریسک می باشد. 8-3)تخطی های مشاهده شده در برآورد ریسک بیانگر استقلال آنها، صحت و کفایت مناسب سنجه ریسک مدل جدید است.
احمد جعفریان لعیا الفت
بارانداز متقاطع یکی از ابزارهای ناب سازی لجستیک بوده که برای یکی کردن بارها درطول حلقه های جایگزینی از آن استفاده می شود. بارانداز متقاطع، فرایند حرکت محصول از طریق مراکز توزیع، بدون انبارش می باشد. یکی از مواردی که تاثیر زیادی بر هزینه های بارانداز متقاطع دارد، مساله تعیین مسیر حرکت خودروها (vrp) در محیط بیرونی بارانداز متقاطع می باشد، هدف از این نوشتار ارائه مدلی جهت کمینه کردن مجموع مسافت طی توسط خودروها در محیط بیرونی بارانداز متقاطع می-باشد. در این نوشتار با بررسی فاکتورهای موثر در انتخاب مدل vrp مناسب در بارانداز متقاطع شرکت ایران خودرو، مدل vrp محدودیت ظرفیت (cvrp) انتخاب گردید و جهت حل مدل از روش الگوریتم ژنتیک استفاده گردید. همچنین جهت بررسی اعتبار پاسخ بدست آمده توسط الگوریتم ژنتیک از الگوریتم دیگری به نام الگوریتم شبیه سازی تبریدی(sa) استفاده گردید. همچنین جهت بررسی کارایی دو الگوریتم در مسائل مختلف cvrp در بارانداز متقاطع به بررسی 10 مساله با ابعاد متفاوت پرداخته شد. نتایج حاکی از کارایی بیشتر الگوریتم ژنتیک در مسائلی با حجم کوچکتر و کارایی بیشتر الگوریتم شبیه سازی تبریدی در مسائلی با حجم بزرگتر می باشد. همچنین ازآنجا که مثال عددی این نوشتار از نوع مسائل با ابعاد کوچک می باشد، لذا این مثال با الگوریتم ژنتیک حل گردید. لازم به ذکر است که تمامی الگوریتم ها (الگوریتم ژنتیک و الگوریتم شبیه سازی تبریدی) با استفاده از نرم افزارmatlab در کامپیوتر شخصی با 2.33ghz حل گردیده اند.
سید علی ایازی مقصود امیری
با توجه به اهمیت یافتن جایگاه زنجیره تأمین برای شرکت های مختلف در سال های اخیر و تبدیل شدن آن به یکی از مزیت های رقابتی، برقراری ارتباطات مداوم و موثر با تأمین کنندگان به عنوان بخش های بالادستی، می تواند نقش بسیار مهمی در استحکام و توازن این زنجیره ایفا کند. بررسی شرایط تأمین کنندگان و انتخاب تأمین کننده، فعالیتی است که به دلیل دخالت داشتن معیارهای کمی و کیفی مختلف که معمولا در تضاد با یکدیگرند، بسیار دشوار و پیچیده بوده و ابزار دقیق و مناسب خود را می طلبد. دشواری این امر وقتی تصمیم گیری ها بصورت گروهی انجام می شود بروز بیشتری می یابد.مدل های تحلیلی زیادی وجود دارد که به تصمیم گیری مدیران در چنین موقعیت های متضادی کمک می کند. در میان این رویکرد ها در مدیریت، مرسوم ترین آنها تصمیم گیری چند معیاره است. در این پژوهش، به منظور وزن دهی و رتبه بندی تامین کنندگان در شرکت مهرکام پارس، به ترتیب از دو تکینک anp و vikor استفاده شده است. این دو تکینک از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره بوده و جزو مدل های جبرانی می باشند. در این پژوهش به دلیل اینکه معیارهایی که در انتخاب تامین کننده استفاده می شود بیشتر جنبه کیفی دارند و به صورت متغیر های کلامی بیان می شوند، لذا تمامی داده ها به صورت فازی بوده است. در واقع در هر دو روش مورد استفاده در این پژوهش از داده های فازی استفاده شده است. در نهایت با توجه اولویت بندی انجام شده براساس روش ویکور فازی، هر یک از آلترناتیو ها (تامین کنندگان) با توجه به ضریب اختصاص یافته، در برنامه ریزی چند هدفه به منظور تعیین مقدار سفارش قرار گرفته اند و با توجه فازی بودن داده ها، دامنه مقدار خرید از هر یک از تامین کنندگان مشخص شده است. در این تحقیق بهترین تامین کنندگان اولویت بندی شدند و مولفه های تاثیر گذار بر روی انتخاب تامین کننده و تعیین مقدار سفارش معرفی گردیدند.
آیدا متین حبیب اله طباطباییان
پایان نامه حاضر با هدف ارائه چارچوبی جهت سنجش نوآوری در انرژی های تجدید پذیر ارائه شده است. در ادامه به بررسی مطالب موجود در هر یک از فصل های این تحقیق می پردازیم: در فصل اول به طور اجمالی به بیان کلیات تحقیق پرداختیم. در فصل دوم ادبیات تحقیق مورد بررسی قرار گرفت که این ادبیات شامل ادبیات سنجش نوآوری و ادبیات انرژی های تجدید پذیر و به طور خاص انرژی باد، خورشیدی و زمین گرمایی می باشد. در فصل سوم این تحقیق به تشریح روش تحقیق و طراحی پرسشنامه جهت شناسایی میزان اهمیت هر یک از شاخص ها و وزن آنها پرداخته شد. همچنین در این فصل به تعیین شاخصها و کشورهای منتخب جهت تعیین رتبه ایران در انرژی های تجدید پذیر پرداخته شده است. در فصل چهارم داده های حاصل از فعالیت های پیمایشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و شاخص های مناسب شناسایی گشتند. همچنین در این فصل به تعیین رتبه ایران در انرژی های تجدید پذیر با توجه به شاخص های منتخب پرداخته شده است. در فصل پنجم نیز به ارائه پیشنهاداتی در زمینه انرژی های تجدید پذیر پرداخته شده است.
نیلوفر ابوالفتحی مقصود امیری
در این تحقیق بعد از تعیین معیارهای موثر در ارزیابی استراتژی ها و محاسبه اوزان معیارها، اولویت بندی استراتژی ها به وسیله ی روش vikor انجام شد. این روش یک راه حل توافقی ارائه کرده و گزینه با بالاترین رتبه در این روش نزدیک ترین گزینه به ایده آل است. با توجه به نتایج قبل و بعد از استفاده از تحلیل عاملی، اولویت بندی متفاوتی از استراتژی ها بدست آمد. پس از بررسی همبستگی بین رتبه های به دست آمده در دو حالت مشخص گردید که اولویت بندی های حاصل با یکدیگر دارای ارتباط معنی داری نیستند که خود بیانگر لزوم استخراج عامل های ناهمبسته در مواردی است که شاخص ها به هم وابسته اند.
شادی محمدی زاده رضا سلامی
بروز تحولات در کارکرد دانشگاه طی دو دهه اخیر باعث ایجاد یک دگرگونی اساسی در رسالت و نوع رابطه آن با جامعه شده است که پاسخگو بودن دانشگاه یکی از پی آمدهای آن است. این دگرگونی در رسالت سبب شد تا دانشگاه در جامعه اهمیت بیشتری یابد و حتی در رشد اقتصادی از سوی صاحبنظران دانشگاهی عامل بالقوه موثرتری تلقی شود. ایجاد فرصت جدید در تنوع بخشی منابع مالی دانشگاه ها یکی از پیامدهای این تحول می تواند به شمار رود. از این نظر ، تعامل بین دانشگاه ها و صنعت در بسیاری از کشورهای توسعه یافته توسط سیاست گذاران بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و از طریق ایجاد زیر ساخت های لازم به تسهیل تجاری سازی اقدام کرده اند. اعمال فشار بر دانشگاه ها به منظور افزایش تامین مالی موجب شد تا آنها فعالیت های تحقیقاتی نوآورانه خود را از طریق تجاری سازی تحقیقات و مشارکت با صنعت به عنوان ابزاری برای تنوع بخشی منابع درآمدی خود بکارگیرند. در کشور ما نیز اهمیت موضوعات تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی موجب شد تا سیاست گذاران توسعه مقوله تجاری سازی را در تنظیم و تصویب برنامه چهارم مدنظر قراردهند و در برخی از مواد فصل چهارم (توسعه مبتنی بر دانایی) دولت را مکلف کردند تا زمینه های گسترش بازار محصولات دانش بنیان، تجاری سازی ، نوآوری و گسترش نقش بخش خصوصی در این قلمرو را از طریق سازوکارهای لازم فراهم سازد.در این پژوهش سعی بر شناسایی عوامل موثر بر فرایند تجاری سازی بوده است تا با شناسایی این عوامل و اولویت بندی آنها از نظر میزان تاثیر بر فرایند تجاری سازی گامی در جهت پیشبرد تجاری سازی در حوزه فنی و مهندسی برداشته شود، اگرچه عوامل موثر بر تجاری سازی به طور کلی به هم شباهت دارند اما آرایش این عوامل در محیط و سازمانهای مختلف باعث می گردد تاثیر این عوامل بر تجاری سازی به صورت های گوناگون جلوه گر شود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی ، و از نظر شیوه جمع آوری اطلاعات از نوع توصیفی – پیمایشی می باشد. در این تحقیق با بررسی برخی از پژوهشهای انجام شده مرتبط با حوزه تجاری سازی یافته های پژوهشی تعدادی و فریدمن ) جهت اولویت بندی این t عامل شناسایی شد ، پس از نظرسنجی از خبرگان ، از روش های آماری ( آزمون عوامل در دانشگاه های تهران و شهید بهشتی در حوزه داروسازی استفاده شده است .
ایمان اولاد ابوالفضل کزازی
فنآوری های تشخیصی و درمانی از عناصر جدایی ناپذیر طبابت امروزی هستند. گسترش روزافزون پژوهش و توسعه در مراکز دانشگاهی و صنعتی جهان مسبب اصلی پیدایش و تکثیر این فن آوری ها بوده است. با این حال، رشد انواع و تعداد این فنآوری ها بعضاً متناسب با رشد ظرفیت جوامع برای خرید و کاربرد تمام این فنآوری ها نبوده و نخواهد بود. تصمیم گیران و سیاست گذاران نظام های سلامت در همه جوامع نیاز به اتخاذ تصمیم هایی آگا هانه برای گزینش فن آوری های نوین، خرید آن ها و چگونگی کاربرد آن ها دارند. ارزیابی فن آوری ها نیاز به دسترسی به توصیه های مبتنی بر اطلاعات را از طریق برقراری پل ارتباطی میان حوزه های بالینی، اقتصادی و سیاست گذ اری پاسخ می دهد. این روش با انجام تحلیل اقتصادی و استفاده از شواهد موجود در مورد هزینه ها و فواید مداخلات مختلف توانسته است راهکارهای علمی و عملی در مورد تخصیص منابع در نظام سلامت ارائه نماید . ارزیابی فن آوری های سلامت به دنبال توجیه این اصل است که دقیق تر یا مدرن تر بودن ابزار و تجهیزات پزشکی صرفاً معیار صحیحی برای ورود آن به نظام سلامت نیست و لازم است پس از بررسی اثربخشی و به خصوص هزینه-اثربخشی آن در مورد استفاده از آن در نظام سلامت تصمیم گیری شود.ارزیابی تکنولوژی سلامت به تحقیق درباره ایمنی ، اثربخشی ، اثرات کوتاه مدت و بلند مدت استفاده از فناوری ، تاثیرات اقتصادی ، اجتماعی و اخلاقی می پردازد .هدف ارزیابی فن آوری ، ارائه اطلاعات به سیاست گزاران برای انتخاب گزینه های جایگزین است . در این تحقیق بمنظور ارزیابی آیووس ، مطابق چارچوب ارزیابی فناوری سلامت منطقه ای ارائه شده توسط انجمن کانادائی اعتباردهی خدمات سلامت عمل شد . نوع تحلیل بکارگرفته شده در این تحقیق،تحلیل هزینه – اثربخشی بوده که دو مرحله اصلی ارزیابی اثربخشی و هزینه یابی را شامل می شود. بمنظور ارزیابی اثربخشی دستگاه آیووس نسبت به آنژیوگرافی تنها که به عنوان مداخله جایگزین یا به عبارت صحیح تر مکمل آن بشمار می رود از مرور نظام مند مطالعات پیشین در این زمینه استفاده شد. در این ارتباط شواهد موجود با استفاده از روش متاآنالیز مورد سنتز قرار گرفت و رتبه اثربخشی هر تکنولوژی با کمک روش های تصمیم گیری چند شاخصه ساو،تاپسیس،ویکور و تئوری خاکستری تعیین شد. نتیجه این سنتز اثربخشی مناسب تر آیووس را نشان داد. در مرحله هزینه یابی نیز ، میزان هزینه های احتمالی تحمیل شده بر جامعه در صورت بکارگیری آیووس در نظام سلامت کشور محاسبه و نسبت هزینه-اثربخشی دو تکنولوژی مورد مقایسه قرار گرفت. نتیجه این تحقیق گویای هزینه-اثربخشی نسبی آیووس در برابر آنژیوگرافی تنها می باشد.
معصومه گردشی پرهام عظیمی
خودروهای باربر خودراهنما (agv) برای حمل و نقل درونی و بیرونی مواد استفاده می شوند. این دستگاه ها بیشتر در محیط های تولیدی کاربرد داشته اند. اما اکنون از آن ها برای محیط هایی با حمل و نقل های تکراری مثل انبارها، سسستم های حمل و نقل زیرزمینی و ... نیز استفاده می شود. یک agv چندباره با 4 مسئله تعین وظیفه، انتخاب، دریافت و تحویل بار مواجه است. این تحقیق توامان به مسئله دریافت و تحویل بار توسط یک agv می پردازد. با ترکیب قوانین مختلف دریافت و تحویل بار، چندین استراتژی کنترلی پدید آمده و بهترین استراتژی با توجه به معیارهایی همچون خروجی، متوسط زمان جریان قطعات، متوسط زمان عبور و مرور قطعات، درصد زمان بیکاری agvها، درصد زمان حرکت agvها با ظرفیت کامل، درصد زمان حرکت agvها با ظرفیت خالی، درصد زمان بارگیری، درصد زمان تخلیه بار، متوسط طول صف در نقطه دریافت و تحویل، متوسط زمان انتظار در نقطه دریافت و تحویل؛ انتخاب گردید. برای رتبه بندی استراتژی های کنترلی از روش های vicor و saw, topsis استفاده شده است. به دلیل آن که این روش ها رتبه ی واحدی برای مسئله ارائه نکردند، از روش بردا که از روش های ادغام می باشد، برای تعین نتیجه نهایی استفاده شد.
امیرحسین پگاه فر مقصود امیری
در سیستم بانکی ایران تجهیز منابع و تخصیص آن در قالب تسهیلات بانکی کماکان اصلی ترین وظیفه بانک های تجاری را تشکیل می دهد.به طوری که منابع بانک عمدتاً متعلق به سپرده گذاران بوده و بانک به عنوان وکیل و امین مردم منابع مذبور را در اختیار متقاضیان قرار می دهد. بنابراین در هنگام تصمیم گیری نسبت به اعطای تسهیلات، بررسی همه جانبه درخواست تسهیلات به منظور به حداقل رساندن ریسک عدم بازپرداخت از اهمیت خاصی برخورداراست. در این پایان نامه سعی شده است با توجه به اهمیت موضوع ریسک اعتباری برای بانک های کشور، با استفاده از داده های واقعی دو بانک توسعه صادرات و تجارت دو مدل محاسبه ریسک اعتباری مشتریان پیاده سازی، اجرا و درنهایت مقایسه گردند. از جمله الگوها و مدل هایی که در این حوزه استفاده می شود می توان به مدل های تحلیل ممیز یک متغیری، تحلیل ممیز چندگانه، رگرسیون لجستیک، الگوریتم افراز بازگشتی ، شبکه های عصبی و ... نام برد. که مختصراً توضیح آنها بدین ترتیب خواهد بود تحلیل ممیز یک متغیری : در این مدل هر بار یکی از نسبت ها ( متغرهای مستقل ) بررسی می شود. تحلیل ممیز چند متغیری : ترکیب متغیرهایی را کشف می کند که به نحو احسن بین دو یا چند گروه طبقه بندی شده ( مانند شرکت های ورشکسته و غیر ورشکسته و .... ) قائل می شود که بعد ها به صورت مدل امتیازدهیz تعمیم یافت. تحلیل ممیز چندگانه: یک ترکیب خطی از ویژگی های مختلف را بر اساس تعاملات بین متغیرها و فرمول رگرسیون برقرار می سازد در حالی که در تحلیل نسبت یک متغیری هر زمان تنها یک عامل مورد بررسی قرار می گیرد. در تحلیل ممیز چندگانه چندین نسبت می تواند بکار رود در حالی که در مدل امتیازدهی z آلتمن فقط از 5 نسبت که مهم تر بودند استفاده می شود. هم چنین این تحلیل فقط برای پیش بینی در دو سال آینده از اعتبار برخوردار می باشد به طوری که دقت آن برای سال اول از سال دوم بیش تر می باشد و برای سال دوم می بایست با احتیاط سخن گفت. به دلیل محدودیت هایی هم چون خطی بودن، نرمال بودن و مستقل بودن متغیرها در تحلیل ممیز تک متغیری و چندگانه و نیز به دلیل عدم دسترسی به بانک اطلاعات مشتریان حقیقی و نیز لزوم دسترسی به داده های زیاد مدل الگوریتم افراز بازگشتی، در این پایان نامه از مدل های رگرسیون لجستیک و شبکه های عصبی برای طراحی و پیش بینی مدل محاسبه ریسک اعتباری استفاده شده است. یکی از مهمترین انتقادات وارد شده به تحلیل ممیز این بود که این نوع تحلیل، احتمالات پیشین را در نظر نمی گیرند و احتمال عضویت در هر گروه را مساوی فرض می کند برای اجتناب از این ایراد از مدل های مبتنی بر احتمالات شرطی استفاده می شود. روش های آماری رگرسیون لجستیک چندگانه ( لاجیت ) و تحلیل پروبیت احتمال شرطی تعلق یک مشاهده به یک دسته خاص را ارائه می دهد. هر دو روش مبتنی بر تابع احتمال تجمعی هستند و نیازی به نرمال بودن متغیرهای مستقل نمی باشد. مسائلی که از این دو روش استفاده می کنند معمولا با استفاده از تکنیک های حداکثر احتمال حل می شوند. در تحلیل لاجیت بر خلاف تحلیل ممیز چندگانه وزنی که به هر یک از متغیرها تخصیص داده می شود با در نظر گرفتن احتمالی است که به هر یک از دسته ها داده می شود.روش پروبیت، بسیار شبیه روش لاجیت است با این تفاوت که به جای تابع تجمعی لجستیکی از تابع تجمعی که تقریباً نرمال است استفاده می شود.
افشین فتح الهی حسین رحمان سرشت
در این رساله، شیوه های مادری با ابعاد ماتریس مادری بر اساس تئوری مبتنی بر منابع تلفیق شده و الگویی در قالب ماتریس 3*3 برای انتخاب شیوه مادری ارایه شده است. در این الگو دو فرضیه اصلی تحقیق با عناوین :" بین نوع شیوه مادری و میزان درک(شناخت) و توانایی کمک مادر به کسب و کارهای تابعه رابطه معناداری وجود دارد" و "عملکرد شرکتهای مادری که شیوه مادری آنها منطبق با مدل است در مقایسه با شرکتهای غیر منطبق، بهتر است" به همراه نه فرضیه فرعی دیگر مورد آزمون واقع شده است. به علاوه تناسب اندازه ستاد شرکت های مادر با نوع شیوه مادری به عنوان هدف فرعی تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. روش این تحقیق به لحاظ نتیجه،یک تحقیق توسعه ای، به لحاظ هدف یک تحقیق توصیفی و به لحاظ نوع داده یک تحقیق کیفی بوده و روش آماری مورد استفاده، مدل معادلات ساختاری،آزمون نسبت موفقیت، آزمون نسبت علامت و آزمون تفاوت میانگین ها می باشد. به علاوه ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد گولد و کمبل و پرسشنامه محقق ساخته است. نتایج تجزیه و تحلیل فرضیه ها نشان می دهد که فرضیه اصلی شماره یک مورد تایید و فرضیه اصلی شماره دو تایید نشد، به علاوه از میان فرضیه های فرعی تحقیق سه فرضیه تایید و دو فرضیه تایید نگردید ودر خصوص چهار فرضیه فرعی دیگر در شرکتهای مورد تحقیق نمونه کافی مشاهده نشد. به علاوه بررسی ستاد شرکتهای مادر نشان می دهد که بین اندازه ستاد (تعداد نفرات شاغل در ستاد) با شیوه مادری منتخب، تناسب نسبی برقرار می باشد. سهم دانشی این رساله ترکیب دیدگاه مبتنی بر منابع با ابعاد ماتریس مادری و توسعه و توجیه نظری مدل تحقیق بر اساس تئوری ریسک و بازده است. به علاوه در این رساله، ماتریس موقعیت رقابتی که در استراتژی سطح کسب و کار مطرح شده است به استراتژی سطح شرکتی توسعه یافته و در قالب ماتریس موقعیت مادری ارائه گردید.
معصومه اکبری داریان جهانیار بامداد صوفی
چکیده: بررسی عملکرد کشورهایی که طی سال های اخیر رشد اقتصادی چشمگیری داشته اند؛ نشان می دهد که اکثر کشورها این رشد را عمدتا از طریق افزایش بهره وری و ارتقای عملکرد سازمان بدست آورده اند. عوامل زیادی برعملکرد سازمان ها تاثیر می گذارد. کاهش احساس تعهد کارکنان یکی از عوامل مخل دربهبود عملکرد است. در این پژوهش ارتباط تعهد سازمانی مدیران با عملکرد سازمانی مورد بررسی قرار می گیرد. در راستای این هدف ضمن سنجش تعهد سازمانی مدیران در واحدهای صنعتی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار استان تهران و مطالعه عملکرد با استفاده از اطلاعات مالی این سازمان ها (موجوددر سایت بورس اوراق بهادار استان تهران) به تعیین ارتباط ان با عملکرد سازمان های متبوع می پردازیم.جامعه آماری پژوهش واحدهای صنعتی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (مورد مطالعه صنعت مواد غذایی) و مدیران آنها می باشند؛ و تمام شماری انجام شده است. جهت سنجش تعهد سازمانی و ابعاد سه گانه آن ( تعهد عاطفی ، تعهد هنجاری و تعهد مستمر)، پرسشنامه استاندارد آلن ومی یر استفاده نموده ایم. جهت بررسی عملکرد سازمان ها تکنیک غیرپارامتریک تحلیل پوششی داده ها بکار رفته است. برای این هدف ابتدا ورودی ها وخروجی های مناسب جهت ورود به این مدل با استفاده از نظرات خبرگان تعیین شدند. برای بدست آوردن نتایج دقیق تر هر دو رویکرد ورودی محور و خروجی محور در این پژوهش اجرا شده است. درنهایت ارتباط بین این دو متغیرعملکرد سازمانی(رویکرد ورودی محور و رویکرد خروجی محور) و تعهد سازمانی مدیران با استفاده از آزمون های همبستگی بررسی شده است. فرضیه اصلی این پژوهش وجود رابطه معنادار بین تعهد سازمانی مدیران وعملکرد واحدهای صنعتی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بود که در هر دو رویکرد ورودی محور و خروجی محور مورد تایید قرار گرفت . به علاوه عملکردسازمانی با هریک از ابعاد سه گانه تعهد نیز دارای رابطه معنادار و مثبت است؛ که در هردو رویکرد تعهد عاطفی دارای بیشترین ارتباط، سپس تعهد هنجاری و پس از آن تعهد مستمر می باشند.
الهام سلیمی فر رسول سجاد
بحرانهای مالی که هرچند وقت یک بار به وقوع میپیوندد، اهمیت مدیریت ریسک، به خصوص ریسک بازار را در جهان مدرن مالی پررنگتر میسازد. با توجه به اهمیت و کاربرد گسترده ارزش در معرض خطر به عنوان متداولترین معیار سنجش ریسک بازار، استفاده از مدلهای تخمین زننده با دقت کافی ضرورت مییابد. براین اساس آزمونهای برگشت، به منظور ارزیابی مدلهای تخمین زننده ریسک همواره مورد توجه موسسات و نهادهایی است که با ریسک مواجهند. یکی از دلایل بروز خطاهای پیشبینی نشده، علیرغم استفاده از آزمونهای برگشت، نادیده گرفتن زیانهای دنباله است. تاکنون روشهای مختلفی برای آزمون برگشت ارائه شده است که کمیته بازل نیز بر همین مبنا آزمون برگشت را با محاسبه تعداد استثنائات انجام میدهد. اما بروز این خطاها نیاز به آزمون برگشت بر مبنای زیانهای دنباله را برجسته میسازد. در این پایان نامه براساس آنچه وانگ طی مقالهای در سال 2010 نمود، استفاده از تکنیک نقطه زینی با جمع کردن اندازه زیانهای دنباله مورد بررسی قرار میگیرد. استفاده کاربردی از آزمون برگشت پیشنهادی بر روی شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران، نشان میدهد که اکثر مدلها به دلیل عملکرد ضعیفشان در تخمین ارزش در معرض خطر رد شدهاند. این در حالی است که سایر روشهای آزمون برگشت آنها را تایید کردند.
محمد جواد سلیمی یحیی حساس یگانه
چکیده : این پژوهش در مرحله اول مدلی برای رتبه بندی حاکمیت شرکتی در ایران ارائه می کند. پس از بررسی ادبیات نظری موضوع و منابع حاکمیت شرکتی و درنظر گرفتن شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران، مدل مفهومی و پرسشنامه تحقیق تدوین گردید. بر اساس مدل مفهومی تدوین شده، اثرات مالکیت، حقوق سهامداران، شفافیت و اثر بخشی هیات مدیره به عنوان ابعاد مدل انتخاب گردیدند. هر کدام از این ابعاد دارای 3 یا 4 مولفه و هر کدام از مولفه ها شامل چندین شاخص (در مجموع 93 شاخص) می باشند که از طریق پرسش های مطرح شده در پرسشنامه اندازه گیری شده اند. پرسشنامه پژوهش در معرض نظر خواهی 19 نفر از خبرگان منتخب بازار سرمایه که دارای سوابق کافی تجربی و دانشگاهی در این موضوع بوده اند، قرار گرفت و با استفاده از روشهای ahp و topsis ضرائب هر یک ابعاد، مولفه ها و شاخص ها تعیین و مدل نهایی پژوهش استخراج گردید. در مرحله دوم رابطه شاخص حاکمیت شرکتی استخراج شده از مدل تحقیق و عملکرد شرکت (فرضیه اول) و هر یک از ابعاد و مولفه های حاکمیت شرکتی با عملکرد شرکت ( فرضیه دوم) مورد آزمون قرار گرفت. در این تحقیق از شش متغیر عملکرد شامل q توبین، نسبت ارزش بازار به فروش (mts)، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام (mtbv)، بازده کل دارائیها ( roa)، بازده حقوق صاحبان سهام (roe) و نرخ بازده سهام (return) استفاده گردید. نتایج مرحله اول تحقیق نشان داد که ابعاد شفافیت، اثر بخشی هیات مدیره، حقوق سهامداران و اثرات مالکیت با ضرایب 381/ ، 232/ ، 222/ و164 / در مدل به ترتیب دارای بیشترین تاثیر در رتبه حاکمیت شرکتی می باشند. همچنین نرخ ناسازگاری کلیه ابعاد و مولفه ها کمتر از 10 درصد و در سطح قابل قبول بدست آمد. نتایج مرحله دوم تحقیق حاکی از عدم وجود رابطه معنادار بین حاکمیت شرکتی و عملکرد شرکت و رد فرضیه اول می باشد. همچنین فرضیه دوم تحقیق با متغیر عملکرد q توبین در مورد بعد حقوق سهامداران (c2)، بعد اثربخشی هیات مدیره (c4)، مولفه حقوق مربوط به سود تقسیمی (c22)، رفتار یکسان با سهامداران (c23)، رعایت آیین نامه افشای اطلاعات شرکت های بورسی(c31)، ساختار و ترکیب هیات مدیره (c41)، جلسات هیات مدیره (c42) و پاداش و ارزیابی عملکرد (c43) تایید گردید. همچنین با متغیر عملکرد نسبت ارزش بازار به فروش (mts) تنها مولفه کیفیت و کفایت افشای اطلاعات مالی (c32)، با متغیر عملکرد نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام (mtbv) تنها مولفه جلسات هیات مدیره (c42)، با متغیر عملکرد بازده کل دارائیها (roa) مولفه های رویه های رای دهی و جلسات مجامع (c21) و رفتار یکسان با سهامداران (c23)، با متغیر عملکرد بازده حقوق صاحبان سهام (roe) تنها بعد حقوق سهامداران (c2) و با متغیر عملکرد بازده سهام (return) تنها مولفه رعایت آیین نامه افشای اطلاعات شرکتهای بورسی(c31) در سطح داده های تجمعی تایید گردید.
محمد صادق مبین مقصود امیری
موضوع تخصیص و مکانیابی ایستگاه های امداد جاده ای، به دلیل داشتن تاثیرات زیادی که بر نحوه خدمت دهی به مصدومین جاده ای دارد، مورد توجه محققان زیادی قرار گرفته است. در این گونه مسائل، هدف اصلی تحقیق، مکانیابی بهینه ایستگاه های امداد جاده ای و تقسیم بندی نواحی تحت خدمت، جهت تخصیص مناسب آنها به خدمت دهنده ها است. این مسائل از اینرو دارای اهمیت هستند که معیار های عملکردی سیستم از جمله مدت زمان انتظار مشتری را بهبود داده و می توانند منجر به نجات جان یک مصدوم شوند. در این تحقیق تخصیص ایستگاه های امداد جاده ای بزرگراه تهران قم (محدوده تهران)، با استفاده از مدل صف هایپرکیوب که یکی از معروفترین مدل های صف در زمینه مکانیابی است، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بدین منظور، پس از تعیین تعداد حالات سیستم، معادلات تعادلی هر حالت سیستم با استفاده از نمودار آهنگ استخراج گردیده است. سپس با استفاده از احتمالات حدی بدست آمده معیار های عملکردی سیستم، از جمله میزان بار کاری هر خدمت دهنده، مدت زمان انتظار مشتری جهت دریافت خدمت و ... محاسبه شده و با تغییر پیشنهادی قابل اجرا در عمل، در اندازه نواحیتخصیص داده شده به هر خدمت دهنده، معیارهای عملکردی سیستم بهبود داده شده اند.
مهدی الیاسی ابوالفضل کزازی
هدف اصلی این تحقیق، ارائه مدلی برای نقش نهادهای میانجی در توسعه همکاری فناورانه بین بنگا ها است و در آن بخش هوافضایی کشور به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است.از نظر روش ،در این تحقیق از رویکرد ترکیبی کمی و کیفی استفاده شده است. بر این اساس، با بررسی ادبیات علمی موضوع و همچنین مطالعات اکتشافی گسترده برای عارضه یابی وضعیت موجود همکاری های فناورانه در این بخش، مدل مفهومی تحقیق طراحی شد که در آن دو متغیر نقش نهادهای میانجی و اثربخشی فرایند همکاری به ترتیب به عنوان متغیر مستقل و وابسته انتخاب شده است. متغیر نقش نهادهای میانجی شامل سه سازه اصلی "تنظیم محیط نهادی"، "تسهیل گری و اشاعه" و "قابلیت سازی " است و متغیر اثربخشی فرایند همکاری شامل پنج سازه "تحلیل استراتژیک و تصمیم به همکاری"، "جستجو و انتخاب همکار"،"طراحی همکاری"، "جاری سازی همکاری" و "خاتمه همکاری" است.در ادامه براساس طرح تحقیق و با استفاده از نمونه گیری طبقه ای تصادفی، 220 پرسش نامه از دو طبقه اصلی خبرگان فعال در نهادهای میانجی و خبرگان فعال در بنگاه که تجربه مشارکت در همکاری های فناورانه را داشته اند، جمع آوری شد.سپس از ابزارهای تحلیل آماری شامل تحلیل عاملی تائیدی برای سنجش روایی ابزار تحقیق و مدل معادلات ساختاری برای سنجش مدل تحقیق و همچنین آزمون فرضیه های 15 گانه در مورد ارتباط بین سازه های تحقیق، استفاده شد. در نتیجه این تحلیل ها مشخص شد که اولا مدل مفهومی پیشنهادشده و فرضیه اصلی تحقیق در مورد موثر بودن نقش نهادهای میانجی بر اثربخشی فرایند همکاری مورد تائید قرار گرفت و همچنین در مدل کلی، هر سه سازه متغیر نقش نهادهای میانجی رابطه معنی داری با متغیر اثربخشی فرایند همکاری دارند. همچنین مشخص شد که نقش های تسهیل گری و اشاعه، تنظیم محیط نهادی و قابلیت سازی نهادهای میانجی به ترتیب تاثیرگذاری بیشتری بر اثربخشی فرایند همکاری دارند. در بررسی فرضیه های تحقیق نیز مشخص شد که فرضیه های متناظر با تاثیر نقش تسهیل گری و اشاعه بر چهار سازه "تحلیل استراتژیک و تصمیم به همکاری"، "جستجو و انتخاب همکار"،"جاری سازی همکاری" و "خاتمه همکاری" مورد تائید قرار گرفته است. اما در مورد نقش های تنظیم محیط نهادی و قابلیت سازی، تنها ارتباط آن ها با سازه طراحی همکاری مورد تائید قرار گرفته است. در پایان براساس تحلیل های فوق، پیشنهاداتی برای رفع عارضه های شناسایی شده در مورد وضعیت همکاری فناورانه بنگاه ها در بخش هوافضایی کشور ارائه شد.
رامین جباری جمشید صالحی صدقیانی
تحقیق حاضر به دنبال تعیین مدل مناسب تصمیم گیری برای سرمایه گذاری است. در این راستا ابتدا معیارهای موثر جهت ارزیابی عملکرد صندوق های سرمایه گذاری مشترک با مرور ادبیات تحقیق استخراج شده، سپس اهمیت هریک از معیارها (شارپ، ترینر، جنسن و سورتینو) با استفاده از روش آنتروپی شانون مورد سنجش قرار گرفته است. در این تحقیق جهت رتبه بندی نمونه مورد بررسی که شامل هشت صندوق سرمایه گذاری مشترک است و با توجه به اندازه کوچک نمونه و نقص اطلاعات از مفهوم تئوری سیستم های خاکستری و درجه رابطه خاکستری استفاده گردیده است. برای این منظور داده های واقعی، در بازه زمانی سال های 1389-1387 مورد استفاده گرفته است. پس از رتبه بندی، صندوق های بانک ملی، پویا و سهم آشنا بالاترین عملکرد را در دوره مورد مطالعه کسب کرده؛ و در نهایت نسبت سرمایه گذاری در هر صندوق با ارائه مدل برنامه ریزی خطی خاکستری و برنامه ریزی عدد صحیح تعیین شده است.
هانیه روغنیان مجید شریعت پناهی
بازار سرمایه به?عنوان بستر تعاملات مالی و سرمایه?گذاری، نیازمند توجه و نظارت کافی می?باشد. چرا?که نقایص موجود در فاکتورهای زیربنایی آن نظیر کارایی، قانون?گذاری و آموزش سرمایه?گذاران موجب پدیدار شدن انحرافاتی مثل حباب می?شوند. به?طور خلاصه می?توان حباب را یک افزایش شدید و پیوسته در قیمت یک دارایی یا مجموعه?ای از دارایی?ها تعریف کرد که افزایش اولیه آن ناشی از انتظارات خوشبینانه است که سبب افزایش تقاضا و به دنبال آن سبب افزایش قیمت می?شود و این افزایش قیمت اغلب با انتظاراتی در جهت عکس متوقف شده و با سقوط قیمت?ها بحران به?وجود می?آید. در این تحقیق ابتدا به شناخت ماهیت حباب و علل تشکیل?دهنده آن پرداختیم و سپس به کمک مدل تغییر موقعیت (رژیم سوئیچینگ) بروکس وکتساریز (2005) ، نوع خاصی از حباب، یعنی حباب سفته?بازانه در شاخص بورس اوراق بهادار تهران و شاخص 5 صنعت فلزات اساسی، سیمان، کانی?های فلزی، خودرو و ساخت کک و فرآورده?های حاصل از تصفیه نفت، طی سال?های 1383 تا 1387 تشخیص داده??شده??است. عوامل کلیدی در تشخیص این نوع حباب، سایز نسبی حباب و حجم غیرعادی معاملات می?باشند. واژه?های کلیدی: حباب سفته?بازانه، شاخص بورس اوراق بهادار تهران، شاخص صنایع، سایز نسبی حباب، حجم غیرعادی معاملات.
محمد نبی پور مقصود امیری
پیش بینی ورشکستگی شرکت ها ، یکی از موضوعات مورد توجه محققان و بنگاه های اقتصادی به ویژه بانک ها و سایر نهادهای مالی می باشد. .هدف از این پژوهش بررسی توانایی مدل رگرسیون ریج در جهت پیش بینی ورشکستگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ، مقایسه بین مدل فوق با مدل های آلتمن، اسپرینگیت، فالمر و شیراتا و در نهایت اولویت بندی بین مدل ها با توجه به میانگین درصد اطمینان و خطای کل در یک تا سه سال قبل از ورشکستگی)عدم ورشکستگی) متناسب با شرایط محیطی و اقتصادی بورس اوراق بهادار تهران می باشد. نتایج تحقیق به این صورت می باشد:میانگین درصد اطمینان کل برای مدلهای رگرسیون ریج،آلتمن،اسپرینگیت، فالمر و شیراتا به ترتیب 98%،89%،72%، 55%و 62% می باشد.
حمزه پورباباگل مقصود امیری
چکیده : یکی از شاخه های اصلی در مهندسی مالی, مدیریت ریسک می باشد. شناسایی, اندازه گیری و در نهایت کنترل ریسک های مختلف مرتبط با حوزه مالی, از اهداف اساسی مدیریت ریسک می باشند. شناسایی ریسک و سپس اندازه گیری آن, گام اول در مدیریت ریسک می باشد. به منظور اندازه گیری نیز به معیار ریسک مناسب نیاز داریم. مطالعات زیادی در زمینه بازده دارایی های مالی صورت گرفته است. نتایج بسیاری از این مطالعات, حاکی از fat tail بودن بازده دارایی های مالی است, لذا کاربرد سنجه های ریسکی که انتهای دنباله بازده را در محاسبات مربوط به ریسک بیشتر مورد توجه قرار می دهند, افزایش یافته است. یکی از پرکاربردترین این سنجه ها,var می باشد که کاربرد آن به شدت از دهه 1990 به بعد افزایش یافته است. به موازات افزایش کاربرد ارزش در معرض خطر در حوزه مدیریت ریسک, اعتبارسنجی تخمین زننده های var نیز از اهمیت بسزایی برخوردار شده اند. در اکثر روش های رایج پیش آزمایی, بازده نهایی حاصله از کاربرد تخمین زننده در تخمین var در نظر گرفته نمی شود, که این مطلب برای سرمایه گذاران با درجه ریسک پذیری بالا نمی تواند مطلوب باشد. آنچه که این تحقیق را از سایر تحقیقات انجام پذیرفته در زمینه پیش آزمایی مدل های تخمین var, متمایز می سازد, در نظر گرفتن همزمان بازده واقعی حاصله از کاربرد تخمین زننده و زیان ایجاد شده به عنوان معیاری از دو شاخص ریسک و بازده می باشد که مبنای اصلی در حوزه مطالعات مالی می باشند. از طرفی به دلیل نسبی بودن ریسک و بازده از نظر سرمایه گذاران وزن این دو شاخص را فازی در نظر گرفتیم. در این تحقیق به منظور بهینه سازی پرتفوی, از معیار نخست- ایمنی استفاده کرده ایم. به منظور بهینه سازی تابع هدف در این معیار نیازمندیم که کوانتایل بازده پرتفوی ریسکی را تخمین بزنیم که بدین منظور از تخمین زننده های رایج var به منظور ارزیابی آنها, بهره بردیم. از طرفی با توجه به غیر محدب بودن تابع var و دلایل دیگر, به منظور بهینه سازی از یکی از معروف ترین الگوریتم های فرا ابتکاری یعنی الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان دهنده محافظه کار بودن روش های gev و hs نسبت به روش های پارامتریک می باشد. از طرفی روش شبیه سازی تاریخی علی رغم سادگی محاسباتی, بهترین عملکرد را از خود نشان داده است. کلمات کلیدی : value-at-risk, safety-first investors, backtesting, الگوریتم ژنتیک, topsis فازی, روش های تصمیم گیری چند هدفه(modm)
علی تفنگچی مصطفی زندیه
عوامل بسیار زیادی وجود دارند که معامله گران بازار سرمایه آنها را به منظور تصمیم گیری برای تعیین زمان ورود به بازار و خروج از آن در نظر می گیرند که اکثر آنها در اهمیت این عوامل با یکدیگر اختلاف نظر دارند. بنابراین، نیاز به یک سیستم تصمیم ساز که بتواند شاخص ها و مبانی را به عنوان ورودی در یافت و به صورت نظام مند در تصمیم گیری برای تعیین زمان ورود و خروج، معامله گران را یاری نماید، به شدت احساس می شود. هدف از انجام این تحقیق، ایجاد یک مدل برای برای بهینه سازی سود حاصل از معاملات سهام بر اساس تحلیل تکنیکی می باشد. در این تحقیق، 8 شاخص رایج تحلیل تکنیکی برای تولید سیگنال خرید و فروش در هر قیمت پایانی مورد استفاده قرار می گیرند. با توجه به اینکه استفاده همزمان از شاخص ها برای انجام معاملات از اهمیت زیادی برخوردار است، به هر یک از شاخص ها وزنی اختصاص می یابد. با گرفتن میانگین وزنی سیگنالهای شاخص ها سیگنال نهایی خرید و فروش ایجاد می گردد. سپس، با استفاده از ابزارهای مهم الگوریتم ژنتیک، nsgaii و nrga، بهینه سازی وزن ها به گونه ای صورت می گیرد که سود کل حاصل از معاملات بهینه گردد. در الگوریتم های nsgaii و nrga بیشینه سازی دو تابع هدف سود معاملات و نسبت شارپ صورت می گیرد. پس از اجرای الگوریتم ها، در حالت الگوریتم ژنتیک با یک تابع هدف، استراتژی های مختلف معاملاتی با یکدیگر و با استراتژی خرید و نگهداری سهم و خرید دارایی بدون ریسک مقایسه می گردند و استراتژی برتر تعیین می گردد. در الگوریتم های nsgaii و nrga پس از اجرای مدل نتایج الگوریتم ها با یکدیگر و با استراتژی خرید و نگهداری و خرید دارایی بدون ریسک مقایسه می گردد. در نهایت کارایی الگوریتم های nsgaii و nrga با محاسبه شاخص های کارایی آنها با یکدیگر مقایسه می شوند. نتایج تحقیق نشان می دهد که نتایج حاصل از هریک از الگوریتم ها در همه چارچوب های زمانی بسیار بهتر از استراتژی های خرید و نگهداری و خرید داریی بدون ریسک می باشد و این مدل، تاثیر بسیار زیادی در افزایش سوددهی معاملات در بازار سرمایه دارد. بنابراین می تواند به عنوان ابزاری بسیار قدرتمند برای تصمیم گیری انجام معامله در بازار سرمایه مورد استفاده قرار گیرد. پس از مقایسه شاخص های کارایی دو الگوریتم nsgaii و nrga، نتایج نشان داد که این دو الگوریتم در مدل مذکور، تفاوت معناداری از نظر کارایی با یکدیگر ندارند.
مریم شالچی مقصود امیری
مسئله بهینه سازی سبد سهام یکی از مهم ترین و جذاب ترین مسائل در حوزه مسائل مالی و مباحث سرمایه گذاری می باشد.در این تحقیق مدل ریاضی جهت تشکیل پرتفوی بهینه پیشنهاد می گردد ،که در این مدل اوزان سهام از ویژگی منحصر به فردی برخوردار است.اوزان مذکور شامل شاخص های کارایی می باشند که ضمن اینکه ترکیب شاخص های مالی متعددی هستند،ابعاد مختلف عملکرد مالی شرکتها را نشان می دهند و شاخص های مستقلی را جهت مقایسه شرکتها و رتبه بندی آنها در اختیار قرار می دهند. شایان توجه است که ابتدا شاخص های مالی موثر در انتخاب سبد بهینه سهام از مرور ادبیات استخراج می شود و میزان اهمیت آنها از نقطه نظر خبرگان سرمایه گذاری تعیین می گردد.سپس به منظور کاهش ابعاد مسئله و از بین بردن همبستگی بین شاخص ها از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده می شود و جهت بدست آوردن اوزان سهام روش تاپسیس مورد استفاده قرار می گیرد.سپس مدل پیشنهادی با الگوریتم ژنتیک و تبرید شبیه سازی شده حل می گردد . اعتبارسنجی ، ثبات الگوریتم در تکرارهای مختلف مورد بررسی قرار می گیرد و آزمون آماری به منظور بررسی معنادار بودن میانگین ارزش سبد با استفاده از دو الگوریتم مورد استفاده قرار می گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که الگوریتم ژنتیک در تکرارهای مختلف از اعتبار سنجی و ثبات بالایی برخوردار است و تفاوت معناداری در میانگین ارزش سهام سبد در دو الگوریتم وجود دارد والگوریتم ژنتیک به لحاظ میانگین تابع هدف و بهترین حواب بدست آمده نسبت به الگوریتم تبرید شبیه سازی شده بهتر عمل می کند.
ابوالفضل باقری محمد تقی تقوی فرد
همکاری صنعت و دانشگاه یکی از مهم ترین بحث های محافل سیاست گذاری علم و تکنولوژی کشورر بوده است. این موضوع در اغلب اسناد سیاستی کشور و همچنین در سخنان عالی ترین مقامات کشور مورد تاکید و توجه قرار گرفته است. علاوه بر این تاکیدات مشوق ها، حمایت های قابل توجهی برای ایجاد و تحکیم این رابطه طراحی و به اجرا گذاشته شده است. ستادها، انجمن ها و سازمان های زیادی نیز وجود دارند که ماموریت های اصلی خود را توسعه روابط صنعت و دانشگاه به شمار می آورند. به اذعان بسیاری رابطه صنعت و دانشگاه در کشور با جایگاه مناسب خود فاصله ای بسیار دارد. باعث ناخرسندی است که علیرغم این حجم از توجه، پژوهش و مطالعه عمیق و گسترده ای در خصوص ابعاد این رابطه عوامل موثر بر این رابطه و چالش های توسعه نیافتگی این همکاری به عمل نیامده است. این پایان نامه با عنوان "مدل انتقالی دانش و تکنولوژی های پیشرفته میان دانشگاه و صنعت در ایران" تلاش می کند در حد بضاعت محقق گوشه ای از وضعیت کنونی رابطه صنعت و دانشگاه در ایران را به روشی علمی مورد کنکاش قرار دهد. در خصوص نتایج ارائه شده در این پژوهش توضیح چند مورد ضروری است: ? چارچوب نظری تحقیق متاثر از چارچوب ذهنی محقق نگاهی تاریخی، تکاملی و وابسته به مسیر به پدیده های اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیک است. در این رویکرد سیستم های کلان اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ... در یک هم تکاملی تاریخی از سطوح خرد و کلان بر یکدیگر تاثیر گذاشته و تاثیر می پذیرند. از این زاویه دید همکاری صنعت و دانشگاه بدون در نظر گرفتن مواردی کلان ساختار اقتصادی اجتماعی کشور و مواردی خردتر مانند نگرش ها و انگیزه های فردی تحلیلی ناقص است. ? نتایج این تحقیق متاثر از چارچوب ذهنی محقق، ادبیات مطالعه شده و نظرات، ادراکات و برداشت های بیش از 400 فعال و صاحبنظر در عرصه همکاری صنعت و دانشگاه است. ? نتایج این تحقیق مانند نتایج هر تحقیق علمی، ابطال پذیر و قابل انتقاد و ایراد است. ? در نتایج تحقیق از واژه تائید می شود استفاده شده است. باید توجه داشت نتیجه فرضیه های آماری بیش از آنکه بیانگر تائید یک واقعیت باشد به معنای عدم رد آن پدیده است. ? برخی نتایج این تحقیق با بیش فرض های غالب در تضاد است. محقق بدون اصرار بر درستی و صحت این نتایج و به جهت رعایت اخلاق حرفه ای این نتایج را گزارش نموده و حدالامکان سعی کرده با استناد به مطالعات پیشین و نظرات خبرگان توجیهی برای این نتایج دور از انتظار ارائه کند. در این پژوهش پس از معرفی خلاصه ای از اهداف و سوالات تحقیق نتایج حاصل از مرور ادبیات بررسی می شود. سپس به تحلیل نتایج آمار توصیفی پرداخته می شود. نتایج تحلیل عاملی، تحلیل مسیر و آزمون فرضیه ها نیز در ادامه مورد تحلیل قرار می گیرند. نتایج تحلیل کیفی که از تحلیل محتوای مصاحبه با خبرگان بدست آمده نیز در این پژوهش ارائه می گردد. در انتهای پژوهش پیشنهادات این تحقیق در دو بخش پیشنهادات اجرائی و پیشنهاداتی برای پژوهش های آتی ارائه شده است.
مرتضی عرب صاحبی مقصود امیری
انتخاب سبد سهام یکی ازاصول مهم در سرمایه گذاری می باشدوتنوع روش های سرمایه گذاری و پیچیدگی تصمیم گیری ها در دهه های اخیر به شدت گسترش یافته است. این رشد گسترده، نیاز فزاینده ای به مدل های فراگیر و یکپارچه ایجاد نموده است. برای پاسخگویی به این نیاز، مدل سازی مالی از پیوند رویکرد مالی و برنامه ریزی ریاضی بوجود آمد. این مدل از پیشرفت های برنامه ریزی ریاضی و مباحث مالی به موازات هم استفاده نموده است.در مدل های پرتفوی سهام، معیارهای بازده و ریسک از مباحث مالی و روش های اندازه گیری و بهینه سازی از مباحث برنامه ریزی ریاضی برگرفته شده است. در این مدل ها عموماً سهم های مختلف به نسبتی با یکدیگر مخلوط می شوند که پرتفوی سهام به ازای بازده معین از کمترین ریسک برخوردار بوده، یا به ازای ریسک معین از بیشترین بازده برخوردار باشد. در فضای دو بعدی ریسک و بازده، پرتفوی هایی که دارای این ویژگی هستند، در روی یک منحنی به نام مرز کارا قرار می گیرند. مقیاس سنجش بهینگی پرتفوی سهامی که از طریق یک مدل بهینه سازی تشکیل می شود، فاصله آن با مرز کارا و به عبارت بهتر قرار گرفتن آن در روی مرز کارا است. افزون بر این به دلیل پویایی بازارهای سرمایه، همواره فرآیندها و نیازهای جدیدی در رابطه با مدل های پرتفوی سهام مورد شناسایی قرار می گیرد.این پایان نامه با موضوع بهینه سازی سعی دارد بادرنظرگرفتن دانش مدیریت مالی و سرمایه گذاری و با شناسایی مهمترین شاخص های تأثیرگذار بر سهام شرکت، به رتبه بندی 50 سهام برتر بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از تحلیل فاندامنتال و در محیط فازی بپردازد و بدین ترتیب مدل جامعی را برای انتخاب گزینه های مناسب برای تشکیل پرتفوی بهینه سهام در اختیار سرمایه گذاران قراردهد ودرنهایت بر آن است مدلی ریاضی را در قالب برنامه ریزی چندهدفه باروش منطق فازی جهت تخصیص بهینه سرمایه به سبدسرمایه گذاری سهام بادر نظرگرفتن اهداف وقیودی که مدل را به واقعیت حاکم بر بازار سرمایه نزدیکترمی کند طراحی نماید.یعنی مسئله تخصیص بهینه سهام به صورت یک مسئله بهینه سازی چند هدفه مطرح می شودکه با استفاده از نظریه فازی،تابع عضویتی مناسب به هریک ازتوابع هدف اختصاص می یابد و با ترکیب مناسب توابع هدف مسئله به یک مسئله بهینه سازی تک هدفه تبدیل شده وبا استفاده از روش های بهینه سازی حل می شود همچنین برای نشان دادن نمونه تجربی از کاربرد مدل به مسئله انتخاب سبدسهام مطلوب در بستر بازار بورس تهران پرداخته شد که باتوجه به نتایج محاسبات، سرمایه گذار می تواند باتوجه به وزن ، مقدار بازده وریسک هرسهم،سبدسهام مطلوب خودرا تشکیل دهد.این پژوهش به دنبال تعیین مدل مناسب تصمیم گیری برای سرمایه گذاری است.دراین راستا ابتدامعیارهای موثرجهت انتخاب سهام با مرور ادبیات تحقیق استخراج می شود.سپس اهمیت هریک از این معیارها از نقطه نظر خبرگان بورس وسرمایه گذاری موردسنجش قرار می گیرد.به دلیل وابستگی بین معیارها ،جهت تعیین اهمیت آنهااز فرآیندتحلیل شبکه ایanp)(استفاده می گردد.درادامه جهت رتبه بندی جامعه موردبررسی که شامل شرکت های قرارگرفته درون چهار صنعت :واسطه گری مالی، موادو محصولات شیمیایی، محصولات کانی غیرفلزیوخودرووساخت قطعاتمی شوند،ازتکنیک تاپسیس«topsis» استفاده خواهدشد.برای این منظور از میانگین پنج ساله داده های واقعی،دربازه زمانی سال های 83تا87 استفاده می گردد.بعدازرتبه بندی 50شرکت برتر،جهت بهینه سازی سبدسهام،برنامه ریزی چندهدفه را به کار خواهیم گرفت.ازنتایج مدل می توانیم به این جمع بندی برسیم که در صورت تحقق کلیه اهداف سرمایه گذار باید در سهم چهار شرکت (از هر صنعت یک شرکت) سرمایه گذاری نماید درصدی که بایستی در هر سهم سرمایه گذاری کند عبارت است از: • 40درصددر سهم شرکت شماره 1 از صنعت واسطه گری. • 25درصددرسهم شرکت شماره5 ازصنعت موادومحصولات شیمیایی. • 23درصددرسهم شرکت شماره 4 ازصنعت خودرووساخت قطعات. • 12درصددر سهم شرکت شماره 7 ازصنعت سایرمحصولات کانی غیرفلزی. چنانچه ملاحظه می شودپرتفوی سرمایه گذاری سرمایه گذار متنوع بوده وباتوجه به تحقق اهداف سرمایه گذارازمیان هشت سهم انتخاب بهینه ای داشته است.
علی محتشمی مقصود امیری
سیستم های تولیدی معمولاً متشکل از ماشین ها یا ایستگاه های کاری هستند به طوری که هدف سازمان که تولید محصول خاصی است را فراهم کنند که این ماشین ها یا ایستگاه ها توسط موجودی های بافر از یکدیگر جدا می شوند. این نحوه قرار گیری و توالی در ادبیات موضوع، خط تولید، خط انتقال یا خط جریان نام دارد. طراحی خط تولیدی مناسب که بتواند نرخ تولید و قابلیت اطمینان سیستم را بالا برد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در دنیای واقعی عوامل مختلفی بر نرخ تولید خط تولید اثر می گذارند که از میان آن ها می توان به تعداد ماشین آلات، زمان های پردازش، ضرایب تغییرات، نرخ های خرابی ماشین آلات، نرخ های تعمیر ماشین آلات و موجودی های بافر اشاره کرد. از جمله راهکارهای مفید جهت دستیابی به نرخ تولید بالاتر استفاده از ماشین های موازی (فعال) یا آماده به کار در ایستگاه های کاری و کاهش مدت زمان پردازش ماشین آلات یا به عبارت دیگر افزایش سرعت عملیات ماشین آلات است. همچنین تأثیر بافرها را می توان در مواردی چون اختلاف زمان های عملیاتی ایستگاه ها، عدم تولید در زمان های آماده سازی و بارگذاری، عدم تولید در زمان های خرابی ماشین آلات و قالب ها، عدم تولید در فعالیت های نگهداری و تعمیرات و غیره به وضوح دید. این مطالعه به طراحی بهینه (یا نزدیک به بهینه) پارامتر های مهم خطوط تولید که از ماشین های مختلف (ایستگاه های مختلف) و بافر های میان آن ها تشکیل می شود می پردازد و در واقع در پی تعیین بهینه (یا نزدیک به بهینه به دلیل استفاده از شبیه سازی و الگوریتم ژنتیک) تعداد ماشین های فعال در هر ایستگاه، ظرفیت بافر های میان ایستگاه ها و مدت زمان پردازش در هر ایستگاه است. رویکرد طراحی بهینه در این مطالعه، حداکثر کردن نرخ تولید با حداقل هزینه خرید ماشین آلات جدید، حداقل میزان موجودی های بافر و حداقل میزان ضایعات خط تولید با توجه به محدودیت های سیستم است، بنابراین این مسئله می بایست در قالب یک مدل چندهدفه مورد تجزیه و تحلیل و بررسی قرار گیرد. با توجه به اینکه از جمله مفروضات مهم این مطالعه که وجه تمایز این مطالعه با مطالعات پیشین است، فرض تبعیت تمامی پارامتر های زمانی خط تولید از توابع توزیع عمومی (نرمال، ویبول، گاما و . . .) است، جهت برآورد نرخ تولید و نرخ ضایعات از متامدل هایی که برازش مناسبی بر داده های حاصل از آزمایش های شبیه سازی داشته باشند استفاده شده است که این متامدل ها با استفاده از طراحی آزمایشات و متدولوژی سطح پاسخ برآورد شده اند. مدل ریاضی چند هدفه غیر خطی پیشنهادی این مطالعه که برای هر حوزه به تفکیک ارائه شده با استفاده از تلفیق روش های ال پی متریک، الگوریتم ژنتیک و الگوریتم جستجوی خطی به منظور دستیابی به جواب های بهینه (یا نزدیک بهینه) حل شده است.
محمد علی زارع شوریجه پرهام عظیمی
امروزه یکی از ضروریات رویارویی با بی ثباتی محیط های تولیدی، استفاده از طرح جانمایی پویای تسهیلات است. مساله جانمایی پویای تسهیلات (dflp)، مساله ای بهینه سازی است که در جستجوی مناسب ترین موقعیت تسهیلات تولیدی برای افقی چنددوره ای است، به گونه ای که مجموع کل هزینه های طرح جانمایی کمینه گردد. این پژوهش، برای نخستین بار، رویکرد شبیه سازی و الگوریتم فراابتکاری بهینه سازی ازدحام ذرات (pso) را برای حل dflp ترکیب کرده و با اعمال اصلاحاتی در الگوریتم ازدحام ذرات در فضای صفر و یک (bpso)، الگوریتمی جدید به نام الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرات گمارش شده (apsoa) را ارائه داده است، که نتیجه آن اثربخشی هر چه بیشتر pso در حل dflp است. نتایج بدست آمده حاصل از آزمون apsoa روی مسائل مختلف dflp با اندازه های کوچک، متوسط و بزرگ، حکایت از عملکرد بسیار خوب آن دارد.
سارا کرایه چیان میرعلی سیدنقوی
برون سپاری امروزه تبدیل به یک تصمیم راهبردی شده است که به سازمان ها اجازه می دهد قابلیت های مورد نیاز خود را برای رقابت در محیط کسب و کار جهانی رشد و توسعه دهند. تمایل برای دست یابی به کارایی بالاتر و کاهش هزینه ها، بسیاری از سازمانها را ملزم کرده است تا در تعداد محدودی از زمینه ها خبره شوند. سازمان های پیشرو، استراتژی های برون سپاری پیچیده تری را اتخاذ کرده اند و فرایند های اصلی چون طراحی، مهندسی، ساخت و بازار یابی را برون سپاری می کنند. در این تحقیق مدلی ترکیبی برگرفته از مدل های اخیر برون سپاری با نظر خبرگان انتخاب شد. که برای تعیین میزان اهمیت هر کدام از عوامل در پروژه های تحقیقاتی انجام گرفته در شرکت مپنا که تعداد آنها 35 مورد بود، پرسشنامه ای تهیه شد و مدیر هر پروژه میزان اهمیت هر عامل را در طیف لیکرت مشخص کرد.در این تحقیق برای تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از روش رگرسیون لوجستیک استفاده گردید. نتایج نشان می دهد عوامل تفکیک ناپذیری، ناملموسی، قابلیت مرتبط با فرایند، قابلیت تکنولوژی سازمان و تماس با مشتری نهایی بر تمایل به برون سپاری تاثیر منفی و معنی دار داشته و عوامل رمز گذاری تکنولوژی و وضعیت تامین کنندگان بر تمایل به برون سپاری تاثیر مثبت و معنی دار دارند. با استفاده از مدل به دست آمده از این تحقیق می توان درمورد برون سپاری یا درون سپاری پروژه های تحقیقاتی در آینده تصمیم گیری کرد.
فاطمه سلاطی سید حبیب الله طباطباییان
این تحقیق به منظور یافتن مدلی مناسب برای انتخاب و اولویت بندی پروژه های تحقیقاتی در وزارت نیرو انجام شده است. در این تحقیق مدل های مورد استفاده سابق در وزارتخانه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است و به منظور جبران کاستی های موجود، در رویکردی تحلیلی و با مراجعه به مدل های مناسبی که می توان در این حوزه استفاده کرد و بر اساس تحلیل نوع رفتار تصمیم گیرندگان در شورای تخصصی، سه دسته مدل در فضای حمایتی، راهبردی، رقابتی پیشنهاد شده است. از این دیدگاه توجه به رفتار تصمیم گیرندگان در تخصیص بودجه پژوهشی، می تواند کمک موثری در انتخاب نوع مدل تصمیم گیری دهد و بر این اساس، در این تحقیق یک چارچوب تحلیلی معرفی شده است که این چارچوب تحلیلی می تواند رفتار تصمیم گیرندگان را بر اساس بودجه های پژوهشی پیش بینی کند. و در خاتمه نیز بر اساس همین رویکرد یک تعداد پروژه از شرکت منابع آب، به روش پیشنهادی اولویت بندی و محاسبه شده است.
یلدا یحیی زاده لعیا الفت
در سال های اخیر بحث زنجیره تأمین و برنامه ریزی در آن به موضوعی مهم و جذاب تبدیل شده است. بررسی شرایط تأمین کنندگان و انتخاب تأمین کننده، فعالیتی است که به دلیل دخالت داشتن معیارهای کمی و کیفی مختلف که معمولاً در تضاد با یکدیگرند، بسیار دشوار و پیچیده بوده و ابزار دقیق و مناسب خود را می طلبد. از طرفی محیط پرتلاطم امروزی بر عدم اطمینان حاکم بر تصمیم گیری ها افزوده است. سطح بالای عدم اطمینان در زنجیره تأمین، توانایی آن را در تصمیم گیری برای آینده با مشکل مواجه کرده است. لذا دیگر برنامه ریزی و بهینه سازی در فضای قطعی جوابگو نمی باشد. با توجه به این مهم، در راستای مدیریت بهتر عدم اطمینان نیاز به روش های برنامه ریزی استوار و قابل اتکا است. بدین منظور در این تحقیق، روش استوار مبتنی بر سناریو برای مسأله این تحقیق ارائه می گردد. مدل شامل دو تابع هدف، کمینه سازی هزینه ها (خرید، سفارش دهی، نگهداری) و بیشینه سازی ارزش خرید می باشد. در این مطالعه، از روش ahp در جهت تعیین وزن هر یک از تأمین کنندگان استفاده شده است. دو پارامتر تقاضا و قیمت خرید به عنوان پارامتر نامطمئن شناسایی شدند و مدلی ارائه شده که نسبت به تغییر داده های تقاضا و قیمت (مقادیر نامطمئن) حساسیت کمتری از خود نشان می دهد نوع برنامه ریزی این تحقیق، برنامه ریزی ریاضی خطی چند هدفه در فضای عدم اطمینان است. در نهایت مدل ارائه شده توسط داده های واقعی از شرکت پخش خزر تحت سناریوهای مطرح شده حل گردید. نتیجه این مدل، انتخاب تأمین کننده و تعیین میزان سفارش بهینه هر محصول در هر دوره از هر تأمین کننده می باشد.
فرجام کایدپور جمشید صالحی صدقیانی
یکی از چالش های پیش روی سرمایه گذاران، شناسایی شرکت هایی است که دارای کارایی بهتر و ریسک سرمایه گذاری کمتری می باشند. از ملزومات این تصمیم گیری، سنجش درست کارایی شرکت ها و یا به عبارتی ارزیابی عملکرد واحدها می باشد. در زمینه ارزیابی کارایی شرکت های بورس اوراق بهادار با استفاده از نسبت های مالی، تا کنون مطالعات گسترده ای صورت پذیرفته است. از آن جمله می توان به استفاده از روش هایی چون تحلیل عاملی، برای شناسایی و تلخیص عوامل موثر در سنجش کارایی و یا استفاده از تکنیک های ناپارامتریکی چون تحلیل پوششی داده ها، اشاره نمود. به نظر می رسد، علی رغم استفاده رایج از این تکینک ها به صورت مجزا، پژوهش های چندانی با هدف استفاده ی توأمان این روش ها انجام نشده است. از سوی دیگر به علت عدم توجه کافی به روش های پارامتریک سنجش کارایی، علی الخصوص در قلمرو شرکت های عضو بورس، این پژوهش سعی در معرفی روشی جامع به منظور تعیین کارایی به وسیله دو روش پارامتریک و ناپارامتریک و از طریق شناسایی معیار های مناسب دارد. در این پژوهش با هدف سنجش کارایی شرکت های عضو صنعت مواد و محصولات دارویی بورس اوراق بهادار تهران، علاوه بر استفاده از نسبت های مالی، از دو رویکرد تحلیل پوششی داده ها و حداقل مربعات معمولی اصلاح شده، استفاده شده است. برای این منظور ابتدا با بررسی ادبیات موضوع 39 نسبت مالی پرکاربرد در خصوص سنجش عملکرد واحد های تجاری شناسایی گشته، سپس با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی، در میان متغیر های پژوهش، نُه عامل اصلی شناسایی شده اند. در مرحله دوم با در نظر گرفتن مولفه های تحلیل عاملی، کارایی 24 شرکت دارویی بورس اوراق بهادار، توسط تکنیک تحلیل پوششی داده ها و حداقل مربعات معمولی اصلاح شده، برای بازه زمانی سال های 1382 تا 1388 مورد ارزیابی قرار گرفته اند. جهت اجرای تکنیک تحلیل عاملی، از نرم افزار آماری spss و به منظور برآورد کارایی شرکت ها توسط مدل تحلیل پوششی داده ها از نرم افزار gams استفاده گردید. همچنین نرم افزار اقتصاد سنجی sas با هدف برآورد توابع فاصله ای مورد استفاده در تکنیک clos، به کار گرفته شد. نتایج این سنجش کارایی نشان می دهد که شرکت های ایران دارو و فرآورده های تزریقی ایران در سال های 82 و 83، شرکت ایران دارو در سال 84، شرکت های روز دارو و داروسازی اسوه در سال 85، شرکت های دارو سازی ابوریحان و داروسازی اسوه در سال 86، شرکت های روز دارو و داروسازی اسوه در سال 87 و در نهایت شرکت های روز دارو و تهران شیمی در سال 88، بیشترین میزان کارایی را در حالت های ورودی و خروجی محور مدل های فوق به خود اختصاص داده اند. واژگان کلیدی - کارایی، نسبت های مالی، تحلیل عاملی، تحلیل پوششی داده ها، توابع فاصله ای چند خروجی، حداقل مربعات معمولی اصلاح شده، صنعت مواد و محصولات دارویی
مهسا پارسایی مهر فرزین رضایی
در این پژوهش در ابتدا به تقسیم سرمایه گذاران خرد حضوری تالار بورس و اوراق بهادار تهران بر اساس تیپ های شانزده گانه میرزبرگز پرداخته شده است. جهت بررسی این موضوع از فرم های استاندارد شناسایی تیپ و خلقو خو که به زبان فارسی برگردانده شده است, استفاده گردیده است. سپس آن ها را از لحاظ رفتاری به خلق و خوهای کرسی تقسیم کرده ایم. چنانچه مشهود بوده است, بیش از 85 درصد جامعه سرمایه گذاران خرد حضوری متعلق به خلق و خوی رفتاری وظیفه گرا و تیپ های حسی-داوری کننده بوده اند.بنابر خوشه بندی دوعامله انجام شده, دو دسته بارز رفتاری قابل شناسایی بوده است. دسته اول رفتار وظیفه گرایی شدید از خود نشان داده اند و این در حالی بوده است که گروه دوم وظیفه گرای ضعیف تر بوده اند. بنابر نظریه رفتاری انتظار داشته ایم شباهت ها و تمایزات رفتاری در یک تیپ و خلق وخو نسبت به اهمیت اطلاعات مالی و الگوی تصمیم گیری مشاهده شود. جهت بررسی به پاسخ دهندگان اطلاعات مالی 4 شرکت واقعی فعال در بورس -شامل 2 شرکت خوب و 2 شرکت بد- ارائه شده است, تا نسبت به اهمیت اطلاعات مالی و تصمیم به خرید و فروش سهام اعلام نظر نمایند.طبق نتایج حاصل وظیفه گرایان بیشترین اهمیت را به اطلاعات بارز در بازار سهام یعنی نسبت های سودآوری قائل اند. رفتارهای متفاوت معناداری نسبت به نسبت گردش موجودی کالا و بودجه شرکت قابل مشاهده بوده است. این در حالی است که سرمایه گذاران همگونی رفتاری در متوسط دوره وصول مطالبات و نتایج ارزیابی تکنیکال سهام از خد نشان داده اند. در الگوی تصمیم گیری آنان نیز رفتارهای مشابه و متمایزی قابل شناسایی بوده است.قدرت تصمیم گیری سرمایه گذاران خرد در خرید سهامی که دارای رشد صعودی شدید است بالا می باشد و این درحالی است که قدرت تصمیم گیری آنان در فروش سهامی که دارای حرکت های نوسانی است کاهش می یابد. وظیفه گرایان بین اطلاعات مالی از نظر اداراکی ارتباط برقرار می کنند. جهت بررسی این قسمت مدل قوی ترین روابط همبستگی اطلاعات مالی ترسیم شده است. بارزترین ارتباط ذهنی ایجاد شده بین نسبت های سودآوری بوده است.
آیدا حاج نوری مقصود امیری
در موضوعات مالی، انتخاب سبد سهام به منظور حداکثرسازی سود یکی از اصلی ترین دغدغه های سرمایه گذاران در بازارهای مالی است. مسئله ی بهینه سازی مارکویتز و تعیین مرز کارا، زمانی توسط مدل های ریاضی قابل حل می باشد که تعداد دارایی های سرمایه گذاری و محدودیت های موجود در بازار اندک باشد اما هنگامی که شرایط و محدودیت های دنیای واقعی در نظر گرفته شود، مسئله ی بهینه سازی پورتفوی به راحتی با استفاده از شیوه های ریاضی قابل حل نمی باشد. هدف از تحقیق حاضر نیز ارائه ی ابزاری مفید و کارا برای کمک به متخصصین در مواجهه با چنین مشکلاتی می باشد. در این تحقیق محدودیت های حداکثر تعداد سهام انتخاب شده و نسبت سرمایه گذاری در هر سهام به مدل میانگین-واریانس مارکویتز اضافه شده و این مدل به دلیل تعدد سهام ها و محدودیت های اضافه شده جزوه مسائل np-hard محسوب شده و با مناسب تشخیص دادن روش های فراابتکاری، به اعمال چهار الگوریتم ابتکاری جدید ژنتیک، گروه ذرات، رقابت استعماری و علفهای هرز بر مدل پیشنهادی پرداخته می شود اما در این میان به علت نوسانات و شرایط اقتصادی موجود در جامعه ی آماری پژوهش که 100 سهام پذیرفته شده در شاخص nasdaq از تاریخ 04/01/2011 تا تاریخ 03/06/2011 می باشد، برای هموارسازی داده ها و قابلیت تعمیم نتایج در موارد متفاوت،از روش پیش بینی فازی خاکستری استفاده می شود. نتایج حاصل در گروههای 10، 25 و 50 سهمی مورد بررسی قرار گرفته و فرضیه ی اصلی تحقیق مبنی بر برابری میانگین نتایج حاصل از rpd الگوریتم ها از طریق آزمون کروسکال والیس مورد بررسی قرار گرفت که این نتایج بیانگر تفاوت معناداری در میانگین کلی و دوبه دوی rpd الگوریتم ها می باشد. در نهایت با در نظر گرفتن نتایج بدست آمده، قدرت بالای الگوریتم علف های هرز در تعداد سهام های بالا اثبات و توصیه می گردد.
عادله باغبان مقصود امیری
تحقیق حاضر به منظور بررسی کارایی نسبی پیمانکاران از مدل تحلیل پوششی داده های خاکستری استفاده شده است که با توجه به سطح وظایف و گستردگی ورودی و خروجی های پیمانکاران پروژه ها نسب به تعیین ورودی ها و خروجی های کلیدی اقدام گردیده است. با توجه به تنوع وظایف این پیمانکاران، در ابتدا ابعاد زیادی برای بررسی وجود داشت که بر اساس عوامل فوق، ابعاد کلیدی برای بررسی انتخاب گردید. با انتخاب ورودی ها و خروجی های مورد نظر در گام بعدی به مدل سازی طرح پرداخته شده است. در این مرحله، داده های خام مورد نیاز جهت مدل-سازی از روش بررسی اسناد و مدارک سال 1388 گروه مپنا، گردآوری گردید و در قالب مدل تحلیل پوششی داده-های خاکستری نسبت به حل مدل اقدام گردیده است. با مشخص شدن جواب مدل اولیه تعدادی از پیمانکاران که دارای کارایی نسبی صد در صد بودند انتخاب شده و در مرحله سوم با مشخص شدن پیمانکاران کارا، سپس با استفاده از الگوریتمی جهت رتبه بندی کامل عملکرد پیمانکاران کاراانجام گردید. در مرحله آخر ارائه راهکارهای مناسب برای بالا بردن کارایی پیمانکاران ناکارا ارائه گردیده است.
سید حسین رضوی حاجی آقا مقصود امیری
زنجیره تامین مفهومی جدایی ناپذیر از رقابت و کسب و کار کنونی به شمار می رود. یکی از حوزه های اساسی برنامه ریزی در زنجیره های تامین، بحث کنترل موجودی است که صاحب نظران آن را از جمله مهم ترین چالشهای زنجیره تامین می دانند. در این چارچوب تحقیق حاضر به بررسی مسئله موجودی در یک زنجیره تامین سه سطحی و چند لایه اختصاص دارد. این سیستم شامل یک تولید کننده مرکزی و تعدادی عمده فروش است که هر یک به تعدادی خرده فروش خدمت رسانی می کنند. هدف تحقیق حاضر تعیین سیاست بهینه تولید و کنترل موجودی در چنین سیستمی است. تقاضای خرده فروشان که از سوی مصرف کننده نهایی صادر می شود، برخوردار از الگویی تصادفی است که در دو حالت توزیع پواسون و نرمال بررسی شده است. بررسی این مسئله در سه مرحله مدل سازی، بهینه سازی و اعتبارسنجی صورت گرفته است. در بحث مدل سازی تابع هزینه سیستم موجودی از اصول حاکم بر فرآیندهای تصادفی استفاده شده است. نکته مهم در مدل سازی مسئله، برآورد تابع تقاضای عمده فروش و تولید کننده مرکزی است. بر اساس فرآیند مدل سازی، در حالت تقاضای پواسون، تقاضای عمده فروشان و تولید کننده با یک تقاضای پواسون برآورد شده است. در حالت تقاضای نرمال نیز این تقریب بر اساس پیچش چندگانه توزیعهای برنولی با شانس موفقیت متفاوت صورت گرفته که در شرایطی نسبت به تقریب آن با توزیع نرمال و یا دوجمله ای اقدام شده است. در هر دو حالت تقاضا و پس از طراحی مدل، نسبت به بهینه سازی توابع هزینه برآوردی با روشهای ابتکاری اقدام شده است. جهت بررسی اعتبار مدل برآوردی نیز نسبت به طراحی مجموعه ای از آزمایشهای آماری و شبیه سازی مسئله و مقایسه نتایج مدل و شبیه سازی اقدام شده است. آزمایشهای طراحی شده برای شبیه سازی مبتنی بر مبانی طراحی آزمایشهای آماری بوده است. شبیه سازی مسئله با استفاده از نرم افزار arena انجام و نتایج آن با نتایج حاصل از بهینه سازی مدل مقایسه شده است. نتایج این مقایسه گویای اعتبار نتایج حاصل از مدل بوده اند. به عنوان رویکردی جایگزین، مسئله مورد بررسی با استفاده از روش شناسی سطح پاسخ نیز بررسی گردیده و تابع هزینه برآورده گردیده است. با اثبات تقعر تابع هزینه، جواب بهینه محلی به دست آمده به عنوان جواب مطلق در نظر گرفته می شود. تعمیم پذیری نقطه قوت اصلی رویکرد مدل سازی مبتنی بر سیستم صف است، در حالی که روش شناسی سطح پاسخ امکان به دست آوردن پاسخی بهینه برای هر سیستم مجزا را خواهد داد. هر دو رویکرد پیشنهادی می توانند در مسائل عملی مورد استفاده قرار گیرند.
مهدی گودرزی جهانیار بامداد صوفی
تنوع تعاریف و الگوهای تجاری سازی بهعنوان اصطلاحی علمی و نیز زمینهای برای مطالعه، بیانگر وجود گستره ای از رویکردها و الگوهای متفاوت در زمینه تجاری سازی تحقیقات، محصولات جدید و خصوصاً تکنولوژی است.اما اساساً فرآیندها و الگوهای تجاری سازی محصولات و تکنولوژی های نوین در کشورهای پیشرفته جهان توسعه یافته اند و الزاماً استفاده از آنها در کشورهای کمتر توسعه یافته منجر به تجاری سازی تکنولوژی نمی گردد چراکه عوامل و چالشهای متعددی در کشورهای در حال توسعه بر سر راه تجاری سازی تکنولوژی قرار دارد که بسیاری از آنها در کشورهای توسعه یافته وجود ندارد. به همین سبب الگوهای توسعه یافته در کشورهای غربی متناسب با زمینه محیطی آن کشورها می باشد و برای حل چالشهای تجاری سازی تکنولوژی در کشورهای در حال توسعه نظیر کشور ایران، که اغلب به دلیل واردات بی رویه تکنولوژی، بخش خصوصی از سرمایه گذاری در حوزه تحقیق و توسعه طفره رفته و انجام این مهم را بر عهده موسسات تحقیقاتی دولتی قرار داده است، باید با شناخت اجزای تشکیل دهنده الگوی تجاری سازی تکنولوژی، الگوی مناسب با زمینه های نهادی و بومی کشورمان برای تجاری سازی تکنولوژی، طراحی و پیشنهاد گردد.با جمع بندی موارد ذکر شده، این پژوهش در پی یافتن پاسخ مناسب به این مساله کلیدی است که با توجه به ویژگیهای خاص کشورمان به عنوان کشوری در حال توسعه، الگوی جامع فرایندی که تجاری سازی تکنولوژی در موسسات تحقیقاتی بزرگ دولتی ایران را تبیین کند، کدام است؟ با نگاهی گذرا به عملکرد موسسات تحقیقاتی دولتی می توان دریافت که با وجود توانمندی های فراوان در توسعه تکنولوژی، بسیاری از آنها در امر تجاری سازی تکنولوژی ناموفق عمل می نمایند. از این رو هدف اصلی این تحقیق، ارایه الگویی جهت تبیین تجاری سازی تکنولوژی در موسسات تحقیقاتی دولتی و ارایه توصیه ها و ملاحظاتی به مدیران و سیاست گذاران فعال در عرصه توسعه علم و تکنولوژی کشور جهت افزایش احتمال موفقیت نظام تجاری سازی تکنولوژی در موسسات تحقیقاتی کشور بود. به همین سبب در این پایان نامه تلاش شد تا پس از مروری گذرا بر ادبیات تحقیق و طبقه بندی برخی از الگوهای تجاری سازی ارایه شده در حوزه مدیریت تکنولوژی ، با انجام بیست و چهار مطالعه موردی در شش موسسه تحقیقاتی دولتی ایران،الگویی برای تجاری سازی تکنولوژی در موسسات تحقیقاتی دولتی ارایه شود.نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که الگوی تجاری سازی تکنولوژی در موسسات تحقیقاتی دولتی دارای چهار عنصر : مراحل تجاری سازی، فعالیتهای تجاری سازی، ذی نفعان درون سازمانی و برون سازمانی و نیز عوامل نقش آفرین درون سازمانی و برون سازمانی اثر گذار بر فرایند تجاری سازی تکنولوژی می باشد.فرایند تجاری سازی شامل پنج مرحله اصلی و پانزده مرحله فرعی یا گام تجاری سازی است که این گامها در درون مراحل اصلی قرار داشته و به ترتیب طی می شوند. علاوه براین، در طی هر گام تجاری سازی، هشت فعالیت امکان دارد که صورت گیرد که در این بین، فعالیتهای توسعه و مستند سازی فناوری، مذاکره و لابی گری با ذی نفعان، بازار یابی و تحقیقات بازار و نیز هماهنگی و اتخاذ تصمیم از اهمیت بسیار بیشتری نسبت به سایر فعالیتها برخوردار می باشند.
هادی عاطف مقصود امیری
کلیه ذینفعان پروژه به دنبال دستیابی به اطلاعات واضح و صحیح درباره وضعیت پیشرفت پروژه هستند. مدیریت ارزش کسب شده ، یک رویه مدیریت پروژه می باشد که به منظور اندازه گیری پیشرفت پروژه با رویکردی بر مبنای هدف توسعه داده شده است. مدیریت ارزش کسب شده، به کمک محاسبه زود هنگام شاخص های کارایی پروژه، نیاز به اقدامات اصلاحی را تشخیص می دهد و به مدیر پروژه گوشزد می کند. نمودار های مدیریت ارزش کسب شده این امکان را به مدیران پروژه می دهد که بتوانند به سرعت، میزان پیشرفت و نحوه عملکرد پروژه از نظر هزینه و زمانبندی را بازبینی کنند. اگر مشکلات جدی در عملکرد زمانبندی یا صرف بودجه وجود داشته باشد، مدیریت پروژه ممکن است تصمیم به توقف پروژه گرفته یا اقدام به اصلاح کند. برآورد های زمان تکمیل پروژه و هزینه پایانی به خصوص در مواقعی که منابع مالی محدود است، ورودی های مهمی در تصمیم های مدیریتی هستند. مدیریت ارزش کسب شده، تکنیک های مختلفی را برای پیش بینی هزینه ی نهایی پروژه ارائه کرده است اما در خصوص پیش بینی مدت زمان پروژه، کارایی لازم را به دلیل مبنای هزینه ای آنها در محاسبات ندارد. همچنین با توجه به ماهیت غیر قطعی دو پارامتر مهم فعالیت ها، از جمله مدت زمان و هزینه انجام آن، بسط تکنیک موثرتری برای پیش بینی و نمایش عملکرد زمانی پروژه در محیط فازی ضروری به نظر می رسید. در این پژوهش با بکارگیری تکنیک زمانبندی کسب شده (es) در پیش بینی و بررسی عملکرد زمانی پروژه ها، شاخص های ارزیابی کارایی پروژه را در شرایط قطعی و غیر قطعی پروژه ها شرح و بررسی نمودیم. تکنیک زمانبندی کسب شده با مانیتورکردن ارزش کسب شده (ev) بر روی مدت زمان اجرای پروژه، مبنای جدیدی از جنس زمان برای تخمین زمان تکمیل پروژه ارائه می کند که این عمل باعث ایجاد فرصتی برای تخمین های صحیحی از وضعیت زمانی پروژه می شود و در پیش بینی مدت زمان تکمیل پروژه نیز کارآمد می باشد. در این پژوهش علاوه بر شرح و بررسی روش های رایج در مدیریت ارزش کسب شده، ضرورت و نحوه فازی کردن کلیه پارامتر ها و شاخص های مدیریت ارزش کسب شده را به عنوان یکی دیگر از راه های بهبود مدیریت ارزش کسب شده آوردیم و کلیه شاخص های جدید و قدیم ارزش کسب شده را به صورت فازی بازنویسی کردیم. در نهایت، برای حل مشکل مدیران پروژه ی توسعه و باز سازی میدان نفتی رشادت، شاخص های کارایی زمانبندی و هزینه را مطابق با تکنیک یاد شده محاسبه نمودیم و نشان دادیم که مدیریت ارزش کسب شده در زمینه ارزیابی کارایی زمانی پروژه ها دارای ضعف هایی می باشد و بایستی از روش های مطمئن تری مانند زمانبندی کسب شده، این کار صورت پذیرد.
عباس هوشیار سعید صحت
از جمله ابزارهای بهبود کیفیت در عرصه تولید و خدمات تکنیک شش سیگما می باشد. در کاربرد تاکتیکهای شش سیگما پنج مرحله سطح بالا وجود دارد که شامل تعریف، اندازه گیری، تجزیه و تحلیل، بهبود و کنترل می باشد. در هر سازمان، سطح سیگما معیاری است که عملکرد فرآیند و میزان احتمال وقوع خرابی در فرآیند را نشان می دهد. هر چه سطح سیگما بیشتر باشد، تغییرات و خرابی های فرآیند کمتر است. شش سیگما استانداردی است که فرآیندی که در این سطح سیگما قرار دارد به حدی خوب است که به ازای هر یک میلیون فرصت خرابی تنها 4/3 خرابی ایجاد می کند. در این پایان نامه سعی گردید تا به کمک شش سیگما فرآیند پرداخت خسارت بیمه درمان تکمیلی در شرکت بیمه سینا (سهامی عام) مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد و بدینوسیله مشکلات فرآیند شناسایی و در جهت بهبود آن راهکاری هایی ارائه گردید.کارشناسان خسارت بیمه درمان تکمیلی شرکت بیمه سینا در شهر تهران جامعه آماری این تحقیق می باشند. نمونه آماری برابر با کل جامعه آماری در نظر گرفته شده است.روش تحقیق: برای انجام این تحقیق از تکنیک شش سیگما در بخش خدمات به روش dmaic استفاده شده است که شامل پنج مرحله بوده و در هر مرحله از ابزارهای مختلفی استفاده گردیده است: 1- مرحله تعریف: در این مرحله از منشور پروژه، نمودار sipoc و نمودار جریان فرآیند استفاده شده است. به کمک منشور پروژه عنوان تحقیق، بیان کلی مساله، دلایل انتخاب تحقیق، اهداف تحقیق و محدوده مکانی و زمانی تحقیق مشخص گردید. بوسیله نمودار sipoc نیز یک دید کلی از روابط بین ورودی ها و خروجی های فرآیند ترسیم گردید. نمودار جریان فرآیند نیز شمای دقیق تری از جزئیات فرآیند ارائه می دهد. 2- مرحله اندازه گیری: از روش محاسبه بازده واقعی فرآیند (rty)، صدای مشتری (voc) ، معیارهای بحرانی کیفیت (ctq)، ماتریس ارتباط ورودی ها و خروجی ها، تجزیه و تحلیل حالات شکست و اثرات آن (fmea)، محاسبه dpmo، تعیین سطح سیگما و محاسبه قابلیت فرآیند استفاده شده است. به کمک rty احتمال عبور یک خدمت در طول یک فرآیند چند مرحله ای بدون اینکه خدمت ارائه شده دارای نقص یا نیاز به دوباره کاری داشته باشد محاسبه گردید. با استفاده از voc ویژگی های ارائه یک خدمت ایده آل از نظر بیمه شدگان تعیین گردید و در ادامه با کمک معیارهای بحرانی کیفیت سطح رضایت مندی بیمه شدگان در ارتباط با ویژگی های شناسایی شده مشخص شدند. برای تهیه ماتریس ارتباط ورودی ها و خروجی ها از اطلاعات موجود در نمودار جریان فرآیند استفاده گردید. ورودی ها و خروجی ها مشخص و در نهایت ورودی های دارای امتیاز بالا به عنوان موارد بحرانی شناسایی شدند. در مرحله بعد جدول fmea تشکیل گردید. در جدول مذکور فعالیت هایی که دارای rpn بالا بودند شناسایی شدند که شامل دیرکرد در پرداخت خسارت، اعتراض به مبلغ خسارت و مکاتبه جهت تکمیل مدارک بودند. این فعالیت ها در واقع خطاهای مهم فرآیند بودند که تلاش گردید میزان رخداد آنها کاهش پیدا کند. با توجه به آمار بدست آمده از شرکت بیمه سینا در ارتباط با تعداد کل خسارت های پرداخت شده و تعداد خطاهای واقع شده در طول یک سال، سطح سیگمای فرآیند برابر با 3.384 محاسبه گردید. به عبارتی در این سطح از سیگما تعداد خطا به ازای یک میلیون فرصت برابر 29800 واحد می باشد که این تعداد خطا رقم بالایی بوده و باید در جهت کاهش آن به تعداد ایده آل یعنی 3.4 خطا در یک میلیون فرصت که همان هدف شش سیگما می باشد، تلاش نمود. 3- مرحله تجزیه و تحلیل: از روش های spc شامل ترسیم نمودارهای کنترل و نمودار علت و معلول استفاده گردید. به کمک ترسیم نمودار کنترل، نقاطی که خارج از محدوده کنترل بودند شناسایی شدند و در ادامه به کمک نمودار علت و معلول علل مختلف بروز خطاها در طی فرآیند نشان داده شدند. 4- مرحله بهبود: از روش های طوفان مغزی (brain storming) و طراحی آزمایشات (doe) استفاده شده است. در مرحله بهبود با استفاده از جلسات طوفان مغزی راه حل هایی برای حل مشکلات شناسایی شده ارائه گردید. در ادامه راهکارهای پیشنهادی از طریق طراحی آزمایشات مورد ارزیابی قرار گرفتند و در نهایت با شناسایی فاکتورهای موثر بر کاهش تعداد خطاهای فرآیند، معادله رگرسیون تشکیل گردید. با توجه به معادله رگرسیون مشخص گردید چنانچه راهکارهای پیشنهادی اجرایی گردد سطح سیگمای فرآیند به 4.59 و dpmo به 1000 واحد خواهد رسید که در مقایسه با وضعیت فرآیند قبل از اجرای پروژه شش سیگما، بهبود حاصل شده است. 5- مرحله کنترل: در این مرحله باید از حفظ بهبودهای صورت گرفته اطمینان حاصل کرد. به عبارتی باید پس از مشخص شدن بهبودهای فرآیند و اعمال تغییرات لازم، اقداماتی برای ماندگار نمودن این تغییرات در فرآیند صورت گیرد. اگر تغییرات ماندگار نباشد، فرآیند به حالت اولیه خود بر می گردد. از آنجایی که انجام کنترل مستلزم پیاده سازی تغییرات در فرآیند مورد مطالعه می باشد، بنابراین مرحله کنترل در این تحقیق عملاً اجرا نشده است. نتایج تحقیق: در این تحقیق سعی گردید به سوال تحقیق که عبارت بود از "فرآیند پرداخت خسارت بیمه درمان تکمیلی شرکت بیمه سینا را چگونه می توان با استفاده از رویکرد شش سیگما بهبود بخشید؟"، پاسخ داده شود. در این راستا، فرآیند پرداخت خسارت مورد مطالعه قرار گرفت و وضعیت جاری فرآیند شناسایی شد. شکست های بالقوه فرآیند و اثرات شکست بالقوه مشخص شدند. مهمترین اثرات شکست های بالقوه که کارایی و اثربخشی فرآیند را تحت تاثیر قرار می دهند شامل زمان طولانی پرداخت خسارت، اشتباهات صورت گرفته در ارتباط با برآورد مبلغ خسارت و حجم بالای مکاتبات جهت تکمیل مدارک می باشند. در وضعیت قبل از بهبود، سطح سیگمای فرآیند 3.384 محاسبه گردید. قابلیت فرآیند برای هر یک از خطاها نیز محاسبه گردید که عدم کارایی فرآیند را تائید می کردند. در ادامه، با استفاده از جلسات طوفان مغزی راهکارهایی برای بهبود فرآیند ارائه گردید و به کمک طراحی آزمایشات، میزان تاثیر راهکارها مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایجی که از تحقیق حاصل شد شامل اقداماتی از قبیل جایگزینی برنامه نرم افزاری جدید، اطلاع رسانی به بیمه گذاران، واریز مبلغ خسارت به حساب بیمه شدگان و مراکز درمانی و ثبت تعرفه های درمانی در برنامه بودند. سطح سیگمای فرآیند در حالت بعد از بهبود 4.59 می باشد که نشان از بهبود فرآیند در مقایسه با وضعیت قبل از اجرای شش سیگما دارد.
حبیب اله حمرایی مرتضی بکی حسکویی
امروزه همراه با ساختاریابی بازارها و پیچیده ترشدن بازارهای مالی، استفاده از قراردادهای آتی بعنوان یکی از ابزارهای مالی جهت پوشش ریسک و کسب سود رو به فزونی است. در این میان قراردادهای آتی طلا که همواره جایگاه استراتژیک و با ارزشی داشته، دارای نوسان شدید و ریسک بسیار است بطوریکه تنها 30 درصد از قراردادها منجر به کسب سود برای سرمایه گذار می شود. نظریه مجموعه های زبر یکی از ابزارهای جدید ریاضی جهت داده کاوی و کشف دانش و استخراج قواعد منطقی است که می تواند ابزار مناسبی جهت کشف روابط منطقی در یک سیستم اطلاعاتی باشد.در این تحقیق سعی شده است با استفاده نظریه مجموعه های زبر دانش موجود در سیستم اطلاعاتی قراردادهای آتی طلا در بازار بورس کالای ایران را مورد بررسی قرارداده و با استخراج قواعد، موتور تصمیم گیری جهت پیش بینی تصمیم معاملات با دقت قابل ملاحظه ایی ایجاد نماید.
طاهره پرنده میرعلی سیدنقوی
چکیده پژوهش حاضر به بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی و انگیزه کارکنان بر تسهیم دانش می پردازد. در متغیر سرمایه اجتماعی مولفه های تعاملات اجتماعی، زبان مشترک، تعیین هویت، روابط متقابل، اعتماد و در متغیر انگیزش مولفه های مسئولیت، پیشرفت، سرپرستی و حقوق و مزایا و در متغیر تسهیم دانش دو متغیر عرضه و کسب مورد سنجش واقع شدند. جامعه آماری پژوهش 200 نفر از کارکنان شرکت پتروشیمی تبریز بوده است. نمونه آماری 110 نفر از کارکنان این شرکت هستند که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. اطلاعات و داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده است. روش تحقیق اعمال شده توصیفی از نوع رگرسیون چند متغیره است. به منظور پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و به منظور تعیین روایی از روایی محتوا و روایی سازه استفاده شده است. یافته های پژوهش نماینگر تأثیر گذاری سرمایه اجتماعی و انگیزه کارکنان بر تسهیم دانش در شرکت پتروشیمی تبریز می باشد که در میان مولفه های سرمایه اجتماعی، اعتماد و در میان عناصر انگیزش حقوق و مزایا و سرپرستی بیشترین همبستگی را با تسهیم دانش دارند.
آرش شهریاری نیا لعیا الفت
در این پژوهش برای شناسایی معیارها و بیان روابط بین معیارها پس از مطالعه ادبیات پژوهش های مرتبط و مصاحبه با مدیران سازمان، از تکنیک غربال گری فازی و سپس مدلسازی ساختاری تفسیری و تحلیل micmac استفاده شد. پس از تحلیل داده ها، متغیرها در هشت سطح طبقه بندی شدند و سپس گراف ism ترسیم شد. در سطح یک بعنوان سطح زیربنایی و سازنده سیستم عواملی مرتبط با توان فنی و ویژگی های سازمانی چون امکان به اشتراک گذاری اطلاعات، داشتن نگرش و توانایی مدیریت استراتژیک، انعطاف پذیری در حجم و نوع محصولات یا خدمات ، تعهد به تحویل به موقع ، ارتباطات ساده و آسان ، یادگیری سازمانی و توانایی انطباق با محیط قرار دارند و در آخرین سطح که به شدت تحت تاثیر عوامل سطوح زیرین است عوامل مالی شامل سودآوری و نرخ رشد آن، ثبات مالی و وضعیت و توان نقدینگی قرار دارند و سایر عوامل نظیر شهرت شرکت به تعهد، توانایی تولید منطبق بر مشخصات و سرعت در تحویل و ساخت نمونه ، کیفیت محصولات ، قیمت، خدمات پس از فروش، موقعیت و سهم و بازار و احتمال روابط در بلند مدت بین دو سطح ابتدایی و انتهایی در شش سطح قرار گرفته اند. پس از تحلیل micmac متغیرها در سه گروه متغیرهای مستقل یا کلیدی، ارتباطی و وابسته قرار گرفتند و هیچ متغیری در گروه متغیرهای خودگردان قرار نگرفت. تعیین روابط بین متغیرها و نوع متغیرها می تواند منجر به درک بهتر موضوع و اتخاذ تصمیمات مناسبی در مساله انتخاب همکار گردد.
امیرعلی افشاریان مصظفی زندیه
بازار سرمایه با تاثیرپذیری از عوامل شناخته شده و نشده فراوان، محیطی پیچیده، نویزی و با عدم اطمینان و عدم قطعیت بالاست. بنابراین سرمایه گذاران همواره برای به دست آوردن بازده بیشتر به دنبال روش های کاراتر برای مواجهه با عدم قطعیت می باشند. تحلیل تکنیکی به دلیل بررسی تغییرات قیمت و حجم معاملات منعکس کننده رویداد ها و رفتار های اقتصادی، سیاسی و انسانی بطور مشترک بوده و در بازار سرمایه نقش بسیار مهمی ایفا می کند. تحلیل تکنیکی شامل نشانگر ها و قواعد متعدد می باشد، اما دشوار ترین بخش آن انتخاب و چگونگی استفاده از آن هاست. با توجه به عدم قطعیت محیط بازار سرمایه، بکارگیری همزمان چندین نشانگر با استفاده از منطق فازی و هوش مصنوعی بسیار کارا به نظر می رسد. در این تحقیق یک سیستم استنتاج فازی مبتنی بر شش نشانگر متفاوت تکنیکی توسعه داده شده است که ورودی های آن شاخص های فازی تفاضلی و شیب این نشانگرها بوده و بر اساس یک پایگاه قواعد فازی مشتق شده از قواعد قطعی، یک خروجی به عنوان سیگنال ایجاد می شود که شدت آن نشان دهنده درصدی از پول نقد (دارایی) سرمایه گذار جهت خرید (فروش) دارایی سرمایه ای است. در ادامه به جهت بهبود سیستم با استفاده از الگوریتم ژنتیک با هدف بیشینه سازی سود و سپس با استفاده از الگوریتم های nrga و nsga ii با اهداف بیشینه سازی سود و بیشینه سازی نسبت شارپ، نسبت به بهینه سازی وزن های قواعد سیستم استنتاج فازی اقدام شد. در این تحقیق جهت آموزش و آزمایش مدل ارائه شده از داده های روزانه سهام ده شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس تهران استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهند که مدل ارائه شده به طور کلی در بازه زمانی برای بیشتر نمونه ها بازده بسیار بهتری از استراتژی خرید و نگهداری ایجاد می کند. دارایی بدون ریسک به علت ریسک صفر دارای نسبت شارپ بی نهایت بوده و به عبارتی برای آزمایش مسئله دو هدفه، در حالتی که بازده خرید و نگهداری سهام کمتر از آن باشد به عنوان حد بالایی برای بازده مدل مطرح خواهد بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت این مدل ابزار مناسبی برای ایجاد استراتژی های معاملاتی مناسب در بازار سرمایه است. در انتها الگوریتم های دو هدفه با استفاده از پنج نمونه از معیار های اندازه گیری کارایی الگوریتم هیا چندهدفه مقایسه شدند که تحلیل های آماری نشان می دهد این دو الگوریتم در هیچ یک از معیار ها در سطح اطمینان 95 درصد تفاوت معناداری با هم ندارند.
حامد مزارعی سید حبیب الله طباطباییان
کشورها با استفاده از رهیافت های مختلفی نسبت به توسعه و ارتقاء جایگاه علم و فناوری در سطح ملی و بین المللی اقدام کرده اند. انتخاب طرح های کلان علمی و فناوری و ایجاد همگرایی بین فعالیت های علمی و فناورانه و تزریق منابع مالی بصورت هدفمند یکی از رهیافت هایی است که توسط بسیاری از کشورهای مورد بهره برداری قرار گرفته است. مبحث طرح های کلان ملی علم و فناوری چندین سال است که در شورای عالی علوم تحقیقات و فناوری مورد توجه قرار گرفته است؛ با این حال در حوزه ارزیابی این طرح ها تحقیقات اندکی و بسیار پراکنده ای صورت گرفته است. در این تحقیق پس از مطالعه تجربه دیگر کشورها در زمینه معیارهای ارزیابی طرح های کلان علم و فناوری سعی شده است تجربه دستگاه هایی در کشور مانند معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری، شوراهای عالی و ... بررسی و احصاء گردد. در ادامه پژوهش نیز با استفاده از آزمون دوجمله ای و فریدمن مهمترین معیارهای ارزیابی طرح های کلان ملی شناسایی شده اند. در انتها نیز، بر اساس یافته های تحقیق، سعی شده است تا با ارائه پیشنهاداتی گامی در جهت بهبود هرچه بیشتر وضعیت ارزیابی طرح های کلان علم و فناوری برداشته شود.
سیده سعیده میرقربانی ابولفضل کزازی
نقش شرکتهای هلدینگ بعنوان محرک اصلی اقتصادی اهمیت بسزایی در تامین منابع مالی، گسترش نیروهای متخصص و رشد اقتصادی کشورها ایفا می نماید. بر این اساس موفقیت شرکتهای مذکور به میزان تحقیقات و پژوهش های گوناگونی که در زمینه های اهداف آنها انجام می پذیرد بستگی کامل داشته و در اثر این تحقیقات و نتایج حاصله است که که خطی مشی ها، استراتژی ها و اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت آنان ترسیم می گردد. اهمیت مضاعف تحقیقات زمانی آشکارتر می شود که بنابر نظریه های مشترک مدیریتی، تغییرات در فرآیندهای اقتصادی جامعه بیشتر از حد معمول باشد و شاخص های اقتصادی تاثیرپذیر از عوامل اجتماعی، سیاسی و غیره دارای نوسانات زیادی باشد. از آنروی در تحقیق حاضر سعی شده است کسب و کار شرکت های هلدینگ با توجه به متغیرهای رقابت، جهانی شدن، الزامات رشد و توسعه و کسب سهم بیشتر از بازار و چگونگی برنامه ریزی آنها مورد مطالعه قرار گیرند و فاکتورهای تاثیر گذار بر انتخاب و ورود به یک کسب و کار جدید در این شرکتها تعیین شوند. پس از تعیین این فاکتورها و نظرسنجی از خبرگان هلدینگ به منظور تایید فاکتورها با استفاده از پرسشنامه، کسب و کارهای بالقوه مپنا با توجه به برنامه بلند مدت 5 ساله مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. در مرحله بعد فاکتورها و کسب و کارهای بالقوه به عنوان ورودی های مدل promethee در نظر گرفته شدند و کسب و کارهای بالقوه اولویت بندی شدند. در نهایت مدل پیشنهادی به شرکت مپنا ارائه شد.
مهدی جعفرزاده کناری حسن قاسمی
یکی از جدیدترین بسترهای تبلیغاتی که در حال حاضر رشد زیادی داشته است، تبلیغات از طریق ورزش و خصوصاً رشته فوتبال به عنوان یکی از محبوب ترین رشته های ورزشی دنیاست. با توجّه به این اهمیت، تحقیق حاضر به منظور ترفیع سه هدف اصلی خود در صنعت خدمات ارتباطی (شرکت خدمات ارتباطی ایرانسل) صورت گرفته است. هدف اول این تحقیق شناسایی باورهایی است که نگرش مخاطبان نسبت به تبلیغات ورزشی و به طور خاص فوتبالی را شکل می دهند. هدف دوم این تحقیق ارزیابی تأثیر باورهای شکل دهنده نگرش نسبت به تبلیغات فوتبالی شناسایی شده بر نگرش کلی نسبت به تبلیغات است و در نهایت، هدف این تحقیق بررسی تأثیر نگرش نسبت به تبلیغات بر ابعاد ارزش ویژه برند می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ جمع آوری داده ها، از نوع پیمایشی و از لحاظ روش تحقیق، تحقیقی توصیفی است. برای تحقق اهداف تحقیق ??? نفر از کاربران محصولات و خدمات ایرانسل که در معرض تبلیغات فوتبالی آن قرار گرفته اند، به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. جهت تجزیه و-تحلیل داده ها و آزمون فرضیات و مدل تحقیق نیز از آزمون های مدل سازی معادلات ساختاری (sem) و تحلیل عاملی تأییدی (cfa) استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از تأثیر معنی دار باورهای «نقش و تصویر اجتماعی»، «لذت گرایی»، «مادی گرایی» و «کذب بودن» تبلیغات فوتبالی بر «نگرش نسبت به تبلیغات» و تأثیر معنی دار «نگرش نسبت به تبلیغات» بر «ارزش ویژه برند» بود. اما، تأثیر سایر متغیرهای تحقیق یعنی «اطلاعات محصول»، «عامل مزاحمت» و «مطللوبیت برای اقتصاد» بر «ارزش ویژه برند» معنی-دار نبود.
حسن ستوده مرتضی بکی حسکویی
مدل معرفی شده در این پژوهش یک مدل رتبه بندی اعتباری دو مرحله ای برای متقاضیان حقیقی دریافت تسهیلات میباشد. در مرحله اول تعداد 10 متغیر مستقل تعریف شده است که مدل با استفاده از آنها و همچنین با بکاربردن تکنیک رگرسیون لجستیک و همچنین با کمک نرم افزار eviews 7 به برآورد یک معادله رگرسیونی می پردازد. با اجرای مرحله نخست مدل و برآورد معادله رگرسیونی مشخص می گردد که متغیرهای سن، جنس، وضعیت تأهل و داشتن تسهیلات دیگر با متغیر وابسته که همان احتمال خوش حساب بودن یک فرد متقاضی است، رابطه معناداری ندارند و از معادله حذف می گردند. با کمک این معادله رگرسیونی برای هر متقاضی جدید، اطلاعات وی بصورت عددی وارد مدل شده و مقدار متغیر وابسته تعیین میگردد. سپس این مقدار با یک مقدار حدی مقایسه می گردد تا بدین ترتیب وضعیت اعتباری متقاضی از لحاظ اینکه می تواند تسهیلات را دریافت نماید و یا خیر، مشخص گردد. در مرحله دوم، مدل بروی آن دسته از متقاضیانی تمرکز می نماید که توانسته اند تسهیلات را دریافت نمایند. با کمک تکنیک تحلیل بقا و با استفاده از نرم افزار spss، میانگین زمان بقا این دسته از متقاضیان محاسبه شده و همچنین با انجام آزمون آماری لگاریتم رتبه ای مشخص می گردد که متغیر ثبات شغلی و درآمد ماهیانه، رابطه معنی داری با میزان بقای یک متقاضی خوش حساب دارند. بدین ترتیب مدیران بانکها علاوه بر تفکیک متقاضیان به دو گروه خوش حساب و بدحساب، می توانند در مورد زمان بندی و نحوه بازپرداخت تسهیلات اعطایی به متقاضیان خوش حساب نیز تصمیم گیری نمایند.
سید مطلب منصوری امیر عباس نجفی
تحلیل پوششی داده ها روشی مبتنی بر برنامه ریزی خطی در حیطه تحقیق در عملیات است که با مقایسه گزینه های مختلف تصمیم گیری با توجه به داده های ورودی و خروجی مجموعه ایی غیر تهی از گزینه های تصمیم گیری را عرضه می نماید که نسبت به رقبای خود از امتیاز عملکردی بالاتری برخوردار هستند. کارآیی انتخاب سبد سهام با استفاده از نسبت های مالی و رویکرد dea در کارهای انجام گرفته به خوبی برتری این روش را نسبت به روش های معمول نشان می دهد اما نکته ایی که تا به حال بدان پرداخته نشده مسئله وجود همبستگی بین نسبت های مالی است که می تواند نتایج را منحرف سازد. در این پژوهش سعی شده است همبستگی بین نسبت های مالی حذف یا کاهش داده شود و در نهایت از رویکرد dea جهت ارزیابی سهام ها استفاده شده است. در این پژوهش ابتدا با استفاده از مقایسات زوجی شرکت های مغلوب از دامنه بررسی حذف می شوند. سپس همبستگی بین نسبت های مالی به عنوان شاخص های مورد ارزیابی با استفاده از فرآیند گرام-اشمیت در جبر خطی، حذف یا کاهش داده می شود و در نهایت از رویکرد dea با استفاده از مدل msbm مجموعه سهام برتر شناسایی خواهند شد. در این تحقیق از 202 شرکت فعال در 22 گروه صنعت موجود در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی سال های 88-89 استفاده شده است. عموماً گروه های صنعت مالی، بانکی، بیمه، سرمایه گذاری، مستغلات و پیمانکاری در این تحقیق با توجه به نوع فعالیت مستثنی شده اند. رویکرد به کار رفته در این تحقیق در نهایت در دو رویکرد وجود همپوشانی و عدم همپوشانی بین مدل ها به ترتیب 51 و 37 شرکت را به عنوان مجموعه برتر معرفی می نماید که متوسط بازده رویکرد حاضر نسبت به بازده انتخاب سبد سهام در دو مدل ccr, bcc و متوسط بازده بازار سهام بهتر عمل می نماید.
علیرضا اسمعیل زاده محمد تقی تقوی فرد
پروژه ها دارای تعهدات وسیع، هزینه بر و با ریسک بالا می باشند که باید در یک تاریخ معین، با بودجه ای مشخص و در سطح کارایی مورد انتظار به اتمام برساند. با توجه به مطالعات انجام شده، پروژه ها اغلب دیرتر از زمان مورد انتظار و با صرف بودجه ای بیشتر از بودجه از پیش تعیین شده و کیفیتی پایین تر از حد انتظار، پایان می یابند. این کاهش دقت در تخمین اهداف و کاهش کارایی به دلیل وجود ریسک و عدم قطعیت در پروژه ها است. بنابراین نیاز به شناخت و مدیریت ریسک در پروژه کاملا ضروری به نظر می رسد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و طبقه بندی «ریسک های پروژه های ساختمانی» بر اساس اهداف عملکردی پروژه، تعیین اولویت آنها و بررسی روابط درونی ریسک ها بوده است. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی می باشد. برای این کار پس از مرور ادبیات، 28 ریسک شناسایی شدند، سپس پرسشنامه ای بین خبرگان پروژه های شرکت برج آوران توزیع و 121 پرسشنامه تکمیل شده، برگشت داده شد. با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری به ترتیب اولویت 5 بعد «ریسک های زمان»، «ریسک های محیطی»، «ریسک های هزینه»، «ریسک های کیفیت» و «ریسک های ایمنی» مدل مفهومی «ریسک های پروژه های ساختمانی» را تبیین گردید. سپس با استفاده از روش وزن دهی مهمترین شاخص های هر یک از ابعاد 5 گانه شناسایی شده، که عبارتند از: «برآورد غیر دقیق هزینه (تخمین اشتباه هزینه)»، «برنامه زمانبندی فشرده و غیرقابل انعطاف»، «تغییرات در طراحی»، «عدم امکان دسترسی به مدیران و متخصصین مورد نیاز»، «عدم امکان دسترسی به نیروی کار ماهر»، «آلودگی محیطی (هوایی) شدید بعلت فعالیت های عمرانی»، «رویه های بیش از حد برای کسب مجوزهای دولتی»، «وقوع شرایط بد جوی»، «اقدامات ایمنی ناکافی یا عملیات های غیر ایمن»، «تورم قیمت مصالح ساختمانی» و «آلودگی صوتی دراثر فعالیت های عمرانی» که در مرحله بعد با استفاده از روش dematel خاکستری روابط درونی این 11 ریسک مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و میزان تاثیر گذاری و تاثیر پذیری هر ریسک تعیین شد که به ترتیب تاثیر گذار ترین و تاثیر پذیر ترین ریسک عبارتند از: «وقوع شرایط بد جوی» و «برنامه زمانبندی فشرده و غیرقابل انعطاف». در نهایت ریسک ها بر اساس میزان اهمیتشان اولویت بندی گردیدند.
مهدی بیگلری کامی مقصود امیری
در این پژوهش به رتبه بندی شرکتهای تولیدی حاضر در بورس تهران پرداخته است.در این راستا نسبت های مالی 181 شرکت تولیدی بورسی در طی 3 سال از روی صورتهای مالی آنها استخراج شده است.این نسبت های مالی بیانگر میزان توانایی پرداخت اصل و فرع تسهیلات می باشند. ابتدا 50 شرکت توسط روش تاپسیس رتبه بندی می شودکه نسبت های مالی به عنوان معیار های رتبه بندی و شرکت ها به عنوان گزینه های رتبه بندی مطرح می باشند و وزن های هر معیار توسط روش آنتروپی شانون معلوم می شوند.بر اساس روش تاپسیس به هر شرکت عددی بین صفر و یک به نسبت دوری یا نزدیکی به جواب ایده آل مثبت و منفی داده می شود. این شرکت ها به 4 دسته تقسیم بندی می شوند. نتایج این دسته بندی ،تابع شبکه عصبی را مورد آموزش قرار می دهد و سپس با استفاده از داده های تست اعتبار این دسته بندی مورد آزمایش قرار می گیرد. همچنین این دسته بندی توسط رگرسیون لجستیک نیز انجام می شود و سپس مورد تست قرار می گیرد. نتایج حاکی از آن می باشد که شبکه عصبی جوابی به مراتب دقیقتر نسبت به رگرسیون لجستیک در این دسته بندی می دهد. در پایان تمام شرکتها توسط شبکه عصبی رتبه بندی شده اند و نتایج دسته بندی شبکه عصبی با نظر خبره مقایسه شده است که نشان می دهد که دسته بندی شبکه عصبی بسیار نزدیک به نظر خبره می باشد.
حمید کاویانی مقصود امیری
تغییرات قیمت سهام بعنوان یکی از مهم ترین ریسک های مطرح برای بنگاه ها و افرادی است که در بازار سهام فعالیت دارند . از مهم ترین روش ها برای بررسی و مدیریت این نوع ریسک که سرمایه گذاران با آن مواجه هستند ، تخمین ارزش در معرض خطر می باشد . هدف این تحقیق ارایه مدلی مناسب و برتر در تخمین ارزش در معرض خطر می باشد . از آنجا که رویکرد در محاسبه ی ارزش در معرض خطر ، رویکرد پارامتریک است بنابراین این مهم بدون بررسی و پیش بینی نوسانات بازدهی ها محقق نخواهد شد . برای این منظور از مدل های توضیح نوسانات شرطی و میانگین شرطی و مدل های تغییر جهت مارکف که عملکرد خوبی از خود در مباحث مالی نشان داده اند ، استفاده شده است . از دیگر اهداف این تحقیق بررسی عملکرد مدل های بیان شده در توضیح نوسانات بازدهی شاخص کل قیمت در بورس اوراق بهادار تهران می باشد . برای ارزیابی عملکرد مدل ها از روش های رایج و مطرح موجود در ادبیات استفاده شده است . با توجه به نتایج بدست آمده مدل های ترکیبی تغییر رژیم مارکف و garch بهترین عملکرد را از خود هم در تخمین ارزش در معرض خطر و هم در پیش بینی نوسانات و میانگین شرطی ، نشان داده اند . در این تحقیق از توابع توزیع مختلفی استفاده شده که عملکرد توابع توزیع t وt چوله از تابع توزیع نرمال بسیار بهتر بوده است .
نجمه ملایی مقصود امیری
معیارهای عملکردی که در این تحقیق به دنبال مینیمم سازی آن ها هستیم هزینه ماشین آلات و نیروی انسانی و شاخص همواری حجم کاری تقسیم شده بین ایستگاه های کاری خط مونتاژ می باشد. در این تحقیق یک الگوریتم شبیه سازی تبرید چندمعیاره که از مفاهیم مقایسه حل ها بر اساس تسلط پارتو و ارزیابی حل ها بر مبنای شاخص نزدیکی نسبی مبتنی بر رویکرد topsis استفاده می کند
فرید فرنیا مقصود امیری
ورشکستگی و پیش بینی آن همواره یکی از موضوعات مهم و قابل توجه برای نهادهای مالی بوده و با توجه به ذی نفعان این امر از جمله مالکان، مدیران، سرمایه گذاران، اعتباردهندگان، حسابرسان و همچنین موسسات دولتی، اهمیت موضوع فوق الذکر به خصوص در سالهای اخیر و با تشدید ورشکستگی و وقوع بحرآنهای مالی بیشتر گردیده است. با توجه به اثرات ورشکستگی در عملکرد شرکت ها، اخیراً تلاش های زیادی به جهت شناسایی و ایجاد مدل پیش بینی ورشکستگی و اشتباهات اقتصادی صورت گرفته و حجم بسیاری از تحقیقات به این موضوع اختصاص یافته است. هدف از نگارش این پایان نامه استفاده از روش ماشین بردار پشتیبان جهت حل مسئله پیش بینی ورشکستگی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (تولیدی و خدماتی) و در نهایت اولویت بندی مدل فوق و سایر مدل های پیشنهادی با در نظر گرفتن میانگین درصد اطمینان و خطای کل نمونه در بازه زمانی یک الی سه سال قبل از ورشکستگی متناسب با شرایط محیطی و اقتصادی بورس اوراق بهادار تهران می باشد. استفاده از ابزار معرفی شده در این پایان نامه و مقایسه آن با روش های دیگر می تواند به عنوان یک راهنمای خوب برای ذی نفعان و تصمیم گیرندگان در این خصوص باشد. نتایج تحقیق برای دوره سه ساله 1386 الی 1388 و آزمون 81 شرکت ورشکسته و 124 شرکت غیر ورشکسته به این صورت می باشد: میانگین درصد اطمینان کل نمونه برای مدل های ماشین بردار پشتیبان و رگرسیون ریج به ترتیب 99.19% و 97.25% و درصد میانگین خطای کل نمونه به ترتیب 0.89% و 2.75% می باشد.
امین سادات مقصود امیری
پیش بینی ورشکستگی شرکت ها همواره یکی از موضوعات مورد توجه محققان و بنگاه های اقتصادی به ویژه بانک ها و سایر نهادهای مالی بوده است. مالکان، مدیران، سرمایه گذاران، اعتباردهندگان، حسابرسان و همچنین موسسات دولتی علاقه مند به ارزیابی وضیعت مالی شرکت ها می باشند زیرا در صورت ورشکستگی هزینه های زیادی به آن ها تحمیل خواهد شد. پیش بینی به موقع می تواند تصمیم گیرندگان را در یافتن راه حل و پیش گیری از درماندگی مالی یاری نماید. در سال های اخیر با توجه به تشدید بحران های مالی در ابعاد کلان و خرد اقتصادی نیاز به استفاده از ابزارها و مدل های پیش بینی کننده ورشکستگی برای ارزیابی توان مالی شرکت ها توسط گروه های ذینفع آشکارتر می باشد. هدف از این پژوهش بررسی توانایی مدل های پیش بینی ورشکستگی در جهت پیش بینی ورشکستگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و در نهایت اولویت بندی مدل های فوق با توجه به میانگین درصد اطمینان و خطای کل نمونه،و همچنین بررسی آزمون های نیکویی برازش در یک تا سه سال قبل از ورشکستگی)عدم ورشکستگی) متناسب با شرایط محیطی و اقتصادی بورس اوراق بهادار تهران می باشد. مدل های مورد توجه در این تحقیق مدل های زیمسکی ، اوهلسون ،شاموی و ترکیبی می باشد که به ترتیب هر یک از مدل های فوق برای یک، دو و سه سال قبل از وقوع ورشکستگی موردآزمون قرار گرفتند. نتایج تحقیق برای دوره چهار ساله 1385 الی 1388 و آزمون تعداد 64 شرکت ور شکسته و184 شرکت غیر ورشکسته به این صورت می باشد: میانگین درصد اطمینان کل نمونه برای مدل های زیمسکی ، اوهلسون ،شاموی و ترکیبی به ترتیب 98%،94%،95%،93% و درصد میانگین خطای کل نمونه به ترتیب 2%،6%،5%،7% می باشد
سید امیر حسینی واسکسی مقصود امیری
در این تحقیق، یک مدل قیمت گذاری-سفارش دهی چند محصوله ارائه می شود، که در آن نرخ تقاضا وابسته به دو پارامتر زمان(به صورت یک تابع درجه دوم) و قیمت(ارزش زمانی قیمت فروش محصول)بوده و در تصمیم گیری قیمت گذاری و سفارش دهی خرده فروش، تخفیفات کلی خرید توسط تامین کنندگان کالا تاثیرگذار می باشد. این مدل با دخالت قدرت خرید مصرف کننده توسعه داده خواهد شد. هنگامی که نرخ بهره و تورم تابع تقاضا را تحت تاثیر خود قرار دهد قدرت خرید مصرف کننده وارد مساله خواهد شد. تمرکز این پژوهش بر روی بیشینه سازی سود حاصله از فروش محصولات توسط خرده فروش می باشد. هدف این تحقیق بیشینه سازی سود مورد انتظار خرده فروش و همچنین مشخص نمودن قیمت فروش و میزان اقتصادی سفارش کالاها با چندین محدودیت می باشد. در واقع این یک مساله بیشینه سازی با محدودیت است. در نهایت پس از ایجاد مدل مساله، برای نشان دادن رویه ی کار، مثال عددی ارائه شده را هم با الگوریتم ژنتیک و هم با یکی از نرم افزارهای حل مسائل برنامه ریزی ریاضی حل می نماییم و پاسخ آنها را با یکدیگر مقایسه می نماییم.
محمد رضوانی فر محمد اعرابی
هماهنگی استراتژیک، ابزاری اساسی برای سازماندهی و استانداردکردن فعالیت ها و عملیات بخش های مختلف سازمان به منظور ایجاد یک کلیت واحد و منسجم است. در این پژوهش، مفهوم هماهنگی استراتژیک در حوزه تغییر و متغیرهای رفتاری مرتبط با آن (ارتباطات، رهبری، تعارض و تصمیم گیری) با توجه به اندازه و سابقه فعالیت شرکت مورد توجه قرار گرفته است. تحقیق حاضر بر اساس نتیجه، توسعه ای؛ بر اساس هدف، تبیینی- توصیفی و بر اساس نوع داده، کمی- کیفی است. جامعه آماری تحقیق، کلیه شرکت های تولیدی فعال در صنعت دارویی کشور را در بر می گیرد که اطلاعات مالی آن ها در بورس ارائه شده است (72 شرکت) و مدیران عامل، معاونین، مدیران و کارشناسان ارشد این شرکت ها به عنوان پرسش شوندگان پژوهش در نظر گرفته شده اند. روش شناسی تحقیق، روش ترکیبی است که در بخش کیفی برای تحلیل پاسخ های 57 نفر از اعضای نمونه آماری به سئوالات تحقیق، از روش تحلیل محتوا استفاده کرده و در بخش کمی، اطلاعات 114 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد گونه 4 استراتژی تغییر (جهت گیری مجدد)، گونه 1 و 3 ارتباطات (اطلاع رسانی و توافق)، گونه 2 رهبری (متقاعدکنندگی)، گونه 1 تعارض (تحلیل گر) و گونه 1 تصمیم گیری (دستوری)، بیش ترین فراوانی را در بین شرکت های دارویی مورد بررسی داشته اند. یافته های حاصل از تحلیل واریانس تک عامله و چند عامله نشان می دهند که در خصوص رابطه هماهنگی با عملکرد، تفاوت معناداری بین عملکرد شرکت های هماهنگ تر با عملکرد شرکت هایی که هماهنگی کمتری در آن-ها به چشم می خورد، وجود دارد. در این رابطه، اندازه و سابقه فعالیت شرکت تأثیری در افزایش عملکرد نشان نداده است. علاوه بر این، متغیر هماهنگی، 62 درصد از واریانس عملکرد شرکت های دارویی را تبیین کرد. مابقی مربوط به متغیرهایی است که اثر آن ها در این پژوهش مورد بررسی قرار نگرفته است.
الهام ایرانی قره شیران مقصود امیری
مساله انتخاب سبد سهام از مهمترین مسائل حوزه مالی می باشد. فرمول بندی اولیه این مساله این است که پرتفویی انتخاب شود که ریسک سرمایه گذاری را ضمن در نظر گرفتن محدودیت هایی برای تامین سطح حداقلی از بازدهی، مینیمم کند. این مساله اولین بار توسط مارکویتز تحت مدل میانگین واریانس ارائه شد. اما مدل مارکویتز بسیاری از جنبه های غیر قابل اغماض دنیای واقعی را در نظر نمی گیرد، به همین دلیل معیار ریسک واریانس با توجه به شرایط دنیای واقعی ممکن است معیار مناسبی نباشد، و استفاده از معیار های دیگر ریسک مناسب تر به نظر می رسد، از طرفی با افزودن محدودیت هایی به این مساله میتوان مشکل را حل نمود، ولی در این صورت مساله به فرم مسائل سخت تبدیل می شود که روش های دقیق ریاضی برای حل آن در ابعاد بزرگ کارایی لازم را نخواهند داشت. هدف از این تحقیق این است که نشان داده شود الگوریتم فرا ابتکاری جستجوی ممنوعه قادر به حل مساله بهینه سازی پرتفوی با در نظر گرفتن محدودیت های اندازه سبد سهام و حدود بالا و پایین برای حجم سرمایه گذاری در هر سهم خواهد بود، برای این منظور چهار معیار مختلف واریانس، نیم واریانس، انحراف مطلق از میانگین و واریانس با چولگی برای کمینه شدن، ضمن بیشینه سازی معیار بازدهی در نظر گرفته می شوند.
زهرا واثقی مقصود امیری
چکیده مدیریت موجودی یکی از عناصر اصلی مدیریت زنجیره تامین می باشد که مدیریت صحیح آن تاثیری اساسی بر کاهش هزینه های زنجیره و افزایش سطح خدمت آن دارد. مدیریت موثر موجودی ، زنجیره تامین را بهینه می کند و امکان کمبود موجودی توسط سفارشات متغیر را کاهش می دهد. امروزه واحد برنامه ریزی تولید و کنترل موجودی به دلیل نقش اساسی آن در کاهش هزینه های کل موسسه و بقای آن در محیط رقابتی ، مورد توجه بسیاری از واحدهای صنعتی قرار گرفته است.از طرفی نرخ تغییرات و تحولات در روند تقاضای مشتریان به صورت فزاینده ای افزایش یافته است و به صورت ماهانه یا هفتگی دارای تغییر است.این موضوع منجر به مرور مداوم و مستمر مقدار اقتصادی سفارش و نقطه مجدد سفارش مطابق با سطح خدمت به مشتری با کمترین هزینه شده است. تحقیق حاضر در مورد یک مسئله کنترل موجودی در یک زنجیره تامین دوسطحی شامل یک انبار مرکزی و دو خرده فروش می باشد که مشتریان هر کالا را تامین می کنند.در این سیستم سه کالا مفروض است و تقاضای برآورده نشده خرده فروشان به صورت از دست رفته می باشد. سیاست کنترل موجودی خرده فروشان از نوع مرور دائم درنظر گرفته شده است. تقاضای نهایی مشتریان در خرده فروشان از الگوی تصادفی پیروی می کند که در سه حالت توزیع پواسن،نرمال و یکنواخت بررسی شده است.هدف این تحقیق تعیین سیاست بهینه موجودی برای هر کالا در خرده فروش با استفاده از روش سطح پاسخ در سیستم موردنظر می باشد.ابتدا آزمایشات برای هر کالا بر اساس متغیرهای ورودی مسئله ی توسط نرم افزار minitab طراحی شده است و سپس مدل مسئله ، جهت تعیین مقدار متغیر پاسخ سیستم که هزینه کل سیستم موجودی است، توسط نرم افزارed شبیه سازی شده است. مدل رگرسیونی درجه اول به ازای هر یک از توابع توزیع به صورت جداگانه برازش شده است و در صورت عدم کفایت مدل درجه اول ، مدل درجه دوم تشکیل شده است.بر اساس موارد گفته شده، مدل ریاضی مسئله تشکیل و مقادیر بهینه متغیرهای تصمیم مسئله به صورتی تعیین شده است که هزینه کل سیستم موجودی موردنظر را حداقل می سازد. نتایج نشان می دهد که تابع هزینه توزیع پواسن،محدب است و هر جواب بهینه محلی را می توان برای آن یک جواب بهینه مطلق در نظر گرفت.در حالی که تابع هزینه توزیع نرمال و یکنواخت مقعر است و جواب بهینه مورد نظر یک جواب بهینه محلی است.
احمد رحیمی سید مجید شریعت پناهی
با توجه به حجم انبوه اطلاعاتی که در تصمیم گیری افراد جهت سرمایه گذاری در سهام وجود دارد لزوم استفاده از روشی که بتواند این اطلاعات را تجزیه، تحلیل و خلاصه نموده و به تصمیم گیری در انتخاب سهام مناسب برای اکثر سرمایه گذاران کمک نماید مشهود است. هدف اصلی این مقاله انتخاب سبد سهام با استفاده از تکنیکهای تصمیم گیری چند معیاره است که جهت انجام آن، ابتدا معیارهای انتخاب سهام با بررسی ادبیات تحقیق شناسایی شده و سپس به معیارهای مشخص شده با استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) وزن داده شده و در نهایت شرکتهای مورد بررسی با توجه به معیارهای منتخب و با استفاده از تکنیک تحلیل رابطه ای خاکستری (gra) اولویت بندی شده و سبد تشکیل می شود.مطالعه ای کمی مبتنی بر روشهای تصمیم گیری چندمعیاره که یک تحقیق کاربردی و از نوع مطالعات پس رویدادی می باشد. جامعه آماری نیز شرکتهای دارویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشند. با استفاده از معیارهای منتخب و روشهای تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل رابطه ای خاکستری به اولویت بندی شرکتهای دارویی می پردازیم. نسبت های p/e، m/b، بازده دارایی ها (roa)، نسبت حاشیه سود (pms)، نسبت آنی (qr) و نسبت بدهی (tdr) به عنوان مهمترین معیارهای تصمیم گیری شناسائی شدند. با استفاده از تکنیک ahp وزن معیارها به این ترتیب مشخص شده اند که p/e بیشترین اولویت، سپس pms، roa، m/b، tdr و معیار qr از کمترین اولویت برخوردار شدند. اولویت نهایی شرکتهای مورد بررسی بر اساس معیارها و وزنهای محاسبه شده با استفاده از تکنیک gra معین گردید. پس از مشخص کردن اولویت نهایی شرکتهای مورد بررسی بر اساس معیارها و وزنهای محاسبه شده و با استفاده از تکنیک gra، با محاسبه میانگین بازده شرکتها نتیجه گرفته شد که روش تحلیل رابطه ای خاکستری برای رتبه بندی شرکتها یک روش مناسب است. می توان برای پژوهشهای آینده از روشهای دیگر mcdm برای وزن دهی به معیارها و یا از معیارهای دیگر برای رتبه بندی شرکتها استفاده نموده و با تحقیق حاضر مقایسه گردد.
الهام قاضی متین سید محمدعلی خاتمی فیروزآبادی
از آنجایی که برنامه ریزی درست انرژی بر توسعه ی اقتصادی و محیطی تاثیر به سزایی دارد، به کارگیری مناسب ترین برنامه ریزی انرژی از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد. امروزه تصمیمات مرتبط با انرژی، عوامل محیطی، اجتماعی- اقتصادی، که از تغییرات در حوزه انرژی نشات می گیرند، به کارگیری ابزار و تکنیک هایی که کثرت عوامل را می توانند در نظر بگیرند را ضروری ساخته است. از آنجایی که ایران منابع عظیم نفت و گاز را دارا می باشد، به یک کشور سوخت فسیل گرا تبدیل گشته است. اما از آنجایی که منابع سوختی نفت و گاز، منابعی تجدیدناپذیرند، نیاز اساسی هر کشوری تمرکز بر منابع انرژی تجدیدپذیرش خواهد بود. تحقیقاتی که تا کنون در ایران در زمینه ی برنامه ریزی انرژی انجام پذیرفته اند، بیشتر به معرفی معیارها و شاخص های صحیح و مناسب جهت تولید برق و ساخت نیروگاه پرداخته اند. همچنین این تحقیقات تمامی انواع انرژی های فسیلی و تجدیدپذیر را در کنار یکدیگر مطالعه کرده اند که سبب می شود تمرکز کافی بر انرژی های تجدیدپذیر وجود نداشته باشد. همچنین در کشور ما ایران نیاز بسیار زیادی به افزایش بار شبکه ی توزیع برق سراسری کشور وجود دارد که به دلیل رو به زوال رفتن منابع فسیلی کشور، ناگزیر دیر یا زود بایستی از منابع انرژی تجدیدپذیر استفاده نماییم. همچنین با احداث نیروگاههای انرژی های تجدیدپذیر در استان سیستان و بلوچستان امکان صادرات برق تولیدی به کشورهای همسایه من جمله افغانستان و پاکستان وجود دارد. حال در این تحقیق بر آن هستیم تا با برنامه ریزی تولید برق با استفاده از منابع انرژی تجدید پذیر استان سیستان و بلوچستان، بر انرژی برق شبکه ی توزیع سراسری برق کشور بیفزاییم. به همین منظور در این تحقیق، با توجه به منابع انرژی تجدیدپذیر استان سیستان و بلوچستان، ابتدا شاخص های بررسی این انرژی ها مشخص می شوند و با استفاده از روش پرامتی بازه ای بین آنها اولویت بندی صورت می پذیرد. سپس با استفاده از روش آریان، بار دیگر اولویت بین گزینه های تحقیق مشخص می شوند و سپس نتایج حاصل از این دو روش (پرامتی و آریان) با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن با یکدیگر مقایسه می شوند.
مجید هوشمندی ماهر مقصود امیری
در سالهای اخیر زنجیره ی تامین و برنامه ریزی در آن تبدیل به موضوعی مهم و جذاب شده است. از طرفی محیط پرتلاطم و وجود عدم اطمینان, منجر به افزایش ابهام در برنامه ریزی ها و تصمیمات مرتبط در زنجیره ی تامین گردیده است. بررسی ها نشانگر آن است که انواع مختلف و متفاوتی از عدم اطمینان وجود دارد که مدیریت آنها نیازمند ابزارها و رویکردهای متفاوتی است. هدف این تحقیق ارائه ی مدلی برای انتخاب تامین کننده و تخصیص سفارش در زنجیره ی تامین با مد نظر قرار دادن ماهیت چند معیاره ی مساله، مد نظر قرار دادن مدیریت موجودی، و لحاظ عدم قطعیت (اطمینان) در مساله است. به منظور تحقق این هدف، محقق شرکت بهمن موتور را به عنوان بستر تحقیق انتخاب نموده است. بنابراین مساله ی اصلی این تحقیق برنامه ریزی تامین و تخصیص سفارش در شرکت بهمن موتور (در شرایط وجود چند کالا، چند تامین کننده، چند دوره، و وجود تخفیف افزایشی), جهت حصول به میزان مطلوب سفارش از هر تامین کننده در طی هر دوره به نحوی است که هزینه های مرتبط شامل هزینه های خرید, سفارش, نگهداری, و کمبود در شرایط وجود تخفیف افزایشی و مجاز بودن مازاد و کمبود حداقل گردد. همچنین اهداف دیگری چون حداقل نمودن زمان انتظار در تحویل, حداقل نمودن اقلام ردی, و حداکثرنمودن تابع مطلوبیت (شامل تلفیق 20 معیار منتخب) نیز در مساله لحاظ و مد نظر قرار گرفته است. ابزار مورد استفاده جهت دستیابی به اهداف مد نظر نیز برنامه ریزی غیرخطی (تبدیل شده به خطی) چند هدفه مختلط صحیح بوده است. در ادامه و به منظور لحاظ عدم اطمینان موجود در فرآیند ارزیابی و انتخاب تامین کننده, از دو نوع رویکرد بهینه سازی استوار استفاده شد. در رویکرد اول, مساله ی بهینه سازی استوار با رویکرد مبتنی بر سناریو و با مد نظر قرار دادن عدم اطمینان در پارامترهای تقاضا, هزینه ی ثابت سفارش, زمان انتظار تحویل, و کیفیت کالای تدارک شده توسط تامین کننده مدل و اجرا گردید. در رویکرد دوم نیز عدم اطمینان در متغیر طراحی, بدون مد نظر قرار دادن عدم اطمینان در پارامترها, مد نظر قرار گرفته و مدل با استفاده از الگوریتم ژنتیک حل گردید. در مدل مذکور, مساله نسبت به تغییر در متغیرهای طراحی مقاوم شده, به نحوی که با تغییر در فضای مساله, تغییر در تابع هدف اندک بوده و این امر منجر به کاهش نوسانات و در نتیجه مدیریت عدم اطمینان خواهد شد. بنابراین می توان مدل نمودن یکی از انواع مهم عدم اطمینان (یعنی عدم اطمینان در متغیر طراحی) را به عنوان یکی از مشارکت های مهم تحقیق حاضر نام برد.
مصطفی ابراهیم پور ازبری لعیا الفت
جهت ارزیابی عملکرد زنجیره تامین وجود مدلی جامع در کنار داده های قابل اعتماد، راهگشاست. این امر می تواند به بهبود کل زنجیره کمک نماید. در این تحقیق مدلی متناسب با ماهیت شبکه ای و چند مرحله ای زنجیره تامین ارائه گردیده است که عملکرد کل زنجیره را در قالب یک مدل ریاضی و با استفاده از شاخص های مالی، دانشی، مشارکت و پاسخگویی زنجیره تامین، ارزیابی نماید. در بخش اول، مدل سه سطحی عملکرد زنجیره تامین ارایه گردیده و شاخص ها در سه سطح استراتژیک، فرآیندی و عملیاتی درنظر گرفته شده و با تحلیل عاملی تاییدی، تبیین گردیده است. در بخش دوم، از مدل تحلیل پوششی داده های شبکه ای جهت ارزیابی عملکرد استفاده شده و در بخش آخر تحقیق نیز برای افزایش قدرت تفکیک پذیری میزان عملکرد، از شبکه عصبی فازی استفاده شده است. جامعه تحقیق، زنجیره های تامین شرکت های داروسازی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. تحقیق، از لحاظ هدف توصیفی تبیینی و از نظر استراتژی پیمایشی می باشد. نتایج اجرای تحلیل عاملی تاییدی نشان داده است که سطح استراتژیک با بار عاملی 0.98 مهم ترین سطح عملکردی است. پس از تایید شاخص های عملکردی، مدل تحلیل پوششی داده های شبکه ای ورودی محور با بازده به مقیاس متغیر توسعه داده شده و با شاخص هایی از جنس سرمایه فکری، مشارکت، پاسخگویی و مالی اجرا گردید. از آنجایی که در این روش همزمان تعداد زیادی از واحدهای تصمیم گیرنده بر روی مرز کارا قرار می گیرند، برای افزایش قدرت تفکیک پذیری میزان عملکرد و رتبه بندی واحدهایی که بر روی مرز کارا قرار گرفته اند، از شبکه عصبی فازی استفاده گردیده و نتایج نشان داده است که شبکه عصبی فازی دارای قدرت تفکیک پذیری بالایی می باشد و مدل مناسبی برای تخمین و تحلیل حساسیت عملکرد است. میانگین مجذور خطای دادهای آموزش برابر 0.0026 و میانگین مجذور خطای داده های آزمایشی برابر 0.0051 گردید.
محمود رفیعی شمس اسادات زاهدی
این پژوهش ارتباط و هماهنگی بین استراتژی منابع انسانی و استراتژی تصمیم گیری اخلاقی را با عملکرد سازمانی مورد بررسی قرار می دهد. دست یابی به هماهنگی و یک حلقه مناسب ارتباطی بین محیط یک سازمان و سطوح مختلف استراتژی(استراتژی سطح شرکت، استراتژی سطح کسب و کار و استراتژیهای وظیفه ای)، از الزامات موفقیت در یک محیط رقابتی است. یکی از نقشهای مهم مدیریت منابع انسانی در سازمانهای دارای عملکرد بالا، توسعه ارزشهای محوری سازمان و ربط دادن آن به جهت گیری استراتژیک سازمان است. چگونگی ایجاد هماهنگی بین استراتژی سازمان، استراتژی منابع انسانی و سایر استراتژیهای کارکردی مانند استراتژی تصمیم گیری اخلاقی از چالش های امروز مدیریت استراتژیک است. برای برقراری هماهنگی استراتژیک می توان از سه راهبرد استفاده کرد. الگوی عقلایی ، الگوی طبیعی و الگوی همه جانبه یا نقاط مرجع استراتژیک. سازمان ها می توانند با تعیین وضعیت موجود خود نسبت به نقاط مرجع استراتژیک، استراتژی مناسب را انتخاب نمایند. روش این تحقیق براساس نتیجه، توسعه ای، بر اساس هدف، تبیینی- توصیفی و بر اساس نوع داده مورد استفاده کمی- کیفی می باشد. در اجرای این تحقیق از دو روش شناسی کمی و کیفی بهره گیری شده است . در روش کمی از پیمایش و در روش کیفی از شیوه تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش وزارت جهاد کشاورزی و نمونه آماری مراکز و موسسات تحقیقاتی وزارت جهاد کشاورزی می باشد. واحدهای نمونه ای مورد مطالعه در سازمانها شامل134 نفر از مدیران، کارشناسان ارشد و اعضای هیئت علمی است که 118 کارمند مرد و 16 کارمند زن را در بر می گیرد. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه استراتژیهای منابع انسانی، استراتژیهای تصمیم گیری اخلاقی و استراتژیهای فرهنگ و نیز مصاحبه استفاده شده است. برای سنجش عملکرد، امتیاز عملکرد و بهره وری موسسات و مراکز طی یک دوره سه ساله مبنا قرار گرفته است. داد ه های جمع آوری شده با استفاده از آزمون میانگین، تحلیل واریانس، تکنیک خودگردان سازی، آزمون تفاوت کای اسکوئر و تکنیک مقابله های متعامد تجزیه و تحلیل گردیده است. یافته های نظری منجر به شناسایی نقاط مرجع استراتژی تصمیم گیری اخلاقی و زیرسیستم های آن و نیز گونه شناسی استراتژیهای مذکور گردید. نتایج پژوهش الگوی تحقیق را تائید نموده و نشانگر آن است که هماهنگی بین استراتژی منابع انسانی و استراتژی تصمیم گیری اخلاقی موجب بهبود عملکرد می شود. همچنین نتایج نشان می دهد زمانی که هماهنگی بین زیرسیستم های استراتژی منابع انسانی افزایش می یابد عملکرد سازمانی نیز بهتر می شود.
پوراندخت نیرومند جهانیار بامداد صوفی
تحقیق حاضر بر اساس نتیجه، توسعه ای؛ هدف، تبیینی- توصیفی و نوع داده، کمی است. استراتژی اصلی پژوهش، ترکیبی است. هدف اصلی پژوهش، شناخت ارائه الگو ی شایستگی مدیران عامل شرکت های فناوری بنیان است تا راهبران این شرکت ها بر اساس آن، شایستگیهای مدیران این شرکت ها را کشف و به شیوه-ی مناسب تقویت کنند. شناسایی این شایستگی ها و ارتباط آنها با توانمندی های فناوری از جمله نوآوری-های این تحقیق است. در حالیکه جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های کمی مربوط به 121 شرکت فناوری بنیان به همراه مدل سازی معادلات ساختاری، جهت و شدت روابط میان سازه های مدل را بررسی کرده است، استفاده از سه سوسازی، روایی تحقیق و درک عمیق تری از ارتباط شایستگی مدیر عامل و توانمندی فناورانه مدیر را حاصل کرده است. یافته های پژوهش، نشان داد بین شایستگی های عمومی، اجتماعی و وظیفه ای مدیر با توانمندی پژوهش و توسعه، تصمیم گیری و بازاریابی ارتباط وجود دارد. معادله رگرسیون متغیر حاصل نشان داد مهمترین و اصلی ترین عاملی که قابلیت پیش بینی این توانمندی را دارد، شایستگی های عمومی مدیر است. مهمترین و اصلی ترین عاملهای مولفه های اجتماعی و وظیفه ای که قابلیت پیش بینی این توانمندی را دارد، شبکه سازی و مدیریت فناوری است. مهمترین و اصلی ترین عاملی که قابلیت پیش بینی توانمندی سرمایه ای و تولیدی را دارد، شایستگی های عمومی است. شایستگی های نوآوری به تنهایی8/9% واریانس و شایستگی های رهبری و کار تیمی به تنهایی 8/4 % واریانس توانمندی سرمایه ای و تولیدی را تبیین می کند. شایستگی های مدیریت فناوری به تنهایی4/7 %واریانس توانمندی سرمایه ای و تولیدی را تبیین می کند. برای بررسی پایین بودن میزان پیش بینی مولفه های شاستگی در توانمندیهای فناوری، گروه کانونی با حضور 6 نفر از صاحبنظران حوزه شایستگی و تکنولوژی تشکیل شد. به عقیده اعضا به جز شایستگی های مدیر8، عامل دیگر بر این توانمندی تاثیر گذارند.
مهسا محبوب قدسی مقصود امیری
یکی از مهمترین مسائل در حوزه مدرن مالی یافتن روش های موثر برای خلاصه سازی و متصور ساختن داده های بازار بورس می باشد تا بتوان اطلاعات مفیدی در مورد رفتار بازار بدست آورد و در راستای تصمیمات سرمایه گذاری بکار برد. بازار بورس سیستمی پیچیده، ناپایدار، بی نظم و غیر خطی می باشد. تعداد فراوان داده های ارزشمندی که توسط بازار بورس ایجاد می شود محققین را به این واداشته که از روش های مختلف داده کاوی جهت بررسی این موضوع استفاده کنند. هدف از انجام این تحقیق، ایجاد یک سیستم معاملاتی با استفاده از تکنیک های داده کاوی از جمله کشف قوانین پیوستگی به عنوان یک روش نوین و ابزار قوی، به همراه الگوریتم های فراابتکاری می باشد، که بتواند با بررسی روابط بین اندیکاتورها و داده های مالی، سیگنال های معاملاتی تولید کند و سرمایه گذار بتواند با استفاده از این سیستم برای تصمیم گیری، سود حاصل از سرمایه گذاری خود را بیشینه کند. در این تحقیق داده های بازار سرمایه شامل قیمت ها و 11 اندیکاتور مالی رایج تحلیل تکنیکی می باشد که الگوریتمی نوین بر مبنای الگوریتم سیستم ایمنی با ساختار چند لایه و تابع هدفی جدید، برای کشف تعدادی از بهینه ترین قوانین پیوستگی بین داده ها (اندیکاتورها) بکار برده می شود تا یک مدل طبقه بندی برای داده های مالی ایجاد نمود. سپس با استفاده از این مدل طبقه بندی می توان به ازای داده های جدید سیگنال های خرید و فروش گرفت و استراتژی معاملاتی برای سهام متفاوت بدست آورد. در نهایت بازده حاصل از مدل، با بازده معامله خرید و نگه داری آن سهام مقایسه می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد که نتایج حاصل از مدل پیشنهادی برای تمامی سهام انتخابی، بهتر از استراتژی های خرید و نگهداری می باشد. این مدل تاثیر بسیار زیادی در افزایش سوددهی معاملات در بازار سرمایه داشته و می تواند به عنوان ابزاری بسیار قدرتمند برای تصمیم گیری انجام معامله در بازار سرمایه مورد استفاده قرار گیرد. پس از مقایسه ی معیار های کارایی دو الگوریتم ژنتیک و سیستم ایمنی، نتایج نشان داد که این دو الگوریتم در مدل مذکور، از نظر کارایی تفاوت معناداری با یکدیگر دارند.
حامد حسنوند رسول حجی
تغییرات و تحولات عمیق دنیای کسب و کار و الزامات جدید تولید و تجارت در عصر کنونی، زمینه ظهور و بروز نگرش ها و پارادایم های جدیدی را فراهم ساخته است که ضروری است مورد توجه دست اندر کاران عرصه تولید و تجارت قرار گیرد. در همین راستا رویکردها و نگرش های جدیدی پیرامون موضوع تامین تحت عنوان مدیریت زنجیره تامین گسترش یافته به نحوی که زمینه خلق پارادایمی جدید در حوزه مدیریت تامین را فراهم ساخته است. تحولات اقتصادی، الزامات بازار، شدت رقابت، فناوری های جدید، تغییر سطح انتظارات مشتریان و سازمان ها، تعدد و تنوع عوامل و منابع تامین و بسیاری مقوله های دیگر، زمینه را برای ارزش آفرینی در یک اقتصاد مبتنی بر شبکه فراهم آورده است. تسهیم سود، به اشتراک گذاشتن ارزش و نهایتا تعدیل خطرات، در زنجیره ای از اقدامات ارزش آفرین، منجر به توسعه مفاهیمی راهبردی در یک نظام زنجیره ای شده است. در این میان نظام مدیریت زنجیره تامین به نحوی سازمان یافته، یکپارچه و هدفمند توسعه یافته به نحوی که جریان ارزش پایداری فراهم سازد. این فعالیتها در پنج حوزه ایجاد کننده ارزش تمرکز می یابند: - کیفیت: به نحوی که مواد و خدمات تامین شده عاری از عیب ونقص باشد. - هزینه: به نحوی که فعالیت های مدیریت زنجیره تامین بر اساس مدیریت استراتژیک هزینه در طول دوره عمر اقتصادی آنها سامان دهی گردد. - زمان: به نحوی که تمامی عوامل مشارکت کننده در طول زنجیره، نقش فعال در کاهش زمان در طول سیکل تامین تا توزیع داشته باشند. - فناوری: تمرکز بر تامین دانش و تکنولوژی مناسب در زمان مطلوب به نحوی که منجر به ایجاد مزیت رقابتی گردد. - روابط بلند مدت شرکا: تا جایی که منافع متقابل را برای ایشان به ارمغان آورد.
غزل روغنی مقصود امیری
از جمله مسائل با ادبیات غنی در حوزه مسائل تحقیق در عملیات و مدیریت پروژه، زمانبندی پروژه با در نظر گرفتن محدودیت منابع است. تاکنون مقالات و کتاب های بیشماری در آن زمینه به چاپ رسیده که دو دلیل عمده بر این امر می توان برشمرد: نخست آن که این مسئله با توجه به شرایط متفاوت کاربردی و صنعتی از نظر np-hard بودن تابع هدف، خصوصیات فعالیت ها، منابع و روابط پیش نیازی بسیار متنوع اند و دوم آن که، محققین همواره به دنبال ارائه راه حل های کاراتری برای حل این مسائل بوده اند. روش های بهینه یابی موجود برای حل این مسئله عمدتاً شامل تعداد زیادی متغیر و محدودیت می باشد که از کارآیی عملی آن ها در حل مسائل با ابعاد واقعی می کاهد. از این رو استفاده از روش های ابتکاری و فراابتکاری در حل این مسائل کاملاً به جا می باشد. مسئله مذکور در تحقیق حاضر در حالت تک هدفی و دو هدفی مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور از الگوریتم بهینه سازی دسته ذرات به عنوان یک الگوریتم کارا در حل مسائل بهینه سازی استفاده شده است. در این پژوهش، یک شیوه نمایش جواب جدید جهت حل مسئله در حالت تک هدفه و دو هدفه برپایه اصول الگوریتم بهینه سازی دسته ذرات ارائه شده و به منظور سنجش کارایی الگوریتم پیشنهادی، نتایج بدست آمده از حل مسائل استاندارد موجود در ادبیات در حالت تک هدفه با تحقیقات پیشین مورد مقایسه قرار گرفته است که حکایت از توانایی بالای آن در حل مسائل دارد.
گشن مدرکی مقصود امیری
هدف از این تحقیق طراحی الگویی جهت بهینه سازی نرخ تولید در سیستم های تولید کارگاهی است. در این تحقیق از شبیه سازی و متدولوژی سطح پاسخ و الگوریتم های فراابتکاری برای بدست اوردن ظرفیت بهینه بافرها و تعداد بهینه ماشین آلات و لیفتراک ها استفاده شده است به نحوی که نرخ تولید حداکثر شود.
سید امیر رضا ابطحی مقصود امیری
مدیران پروژه به دنبال تحویل پروژه در کمترین زمان و هزینه ممکن می باشند. این دو هدف با یکدیگر تعارض دارند چرا که کاهش زمان پروژه نیازمند تخصیص منابع بیشتر و در نتیجه صرف هزینه بیشتر می شود. در مسئله کلاسیک موازنه زمان- هزینه در ادبیات مدیریت پروژه، مدیران به دنبال این هستند که تعیین کنند فعالیت های پروژه در چه حالتی انجام شوند و در چه زمانی شروع شوند تا زمان و هزینه پروژه کمینه گردند. اما کمینه کردن زمان صرفاً منجر به تأثیر پذیرفتن هزینه های پروژه نشده و اهدافی همچون کیفیت و ریسک پروژه نیز تحت تأثیر قرار می گیرند. در این رساله دو هدف کیفیت و ریسک نیز به مسئله کلاسیک موازنه زمان- هزینه افزوده شده است. بنا بر تعریف استاندارد مدیریت پروژه ریسک پروژه برابر با هر عاملی است که اهداف پروژه را از حالت مورد انتظار آن دور کند. با استفاده از این تعریف و با در نظر گرفتن زمان، هزینه و کیفیت فعالیت های پروژه به صورت احتمالی، تابع هدف ریسک پروژه برابر با ترکیبی از واریانس زمان، هزینه و کیفیت پروژه تعریف شده است. در ادامه مدل برنامه ریزی ریاضی مسئله چند هدفه موازنه زمان- هزینه- کیفیت- ریسک با فعالیت های چند حالته و روابط پیش نیازی عمومی طراحی شده و سپس این مسئله که جزء مسائل سخت با زمان غیر چند جمله ای می باشد با استفاده از روش دقیق اپسیلون- محدودیت کارا و دو روش فرا ابتکاری الگوریتم ژنتیک چند هدفه و الگوریتم بهینه سازی اجتماع ذرات چند هدفه حل شده است. برای ایجاد مبنایی جهت مقایسه نتایج روش های حل و الگوریتمی برای تولید مسائل در سه اندازه کوچک، متوسط و بزرگ طراحی شده و مسائل تولید شده با استفاده از روش های پیش گفته حل شده اند. نتایج آنالیز واریانس نشان می دهند که در مسئله مورد توجه این رساله و با توجه به مسائل تصادفی تولید شده روش های فرا ابتکاری در اکثر معیارهای کیفیت پاسخ کیفیت بالاتری نسبت به روش دقیق اپسیلون محدودیت کارا داشته اند. میان نتایج دو روش فرا ابتکاری در اکثر شاخص های کیفیت پاسخ تفاوت معنی داری مشاهده نشده است.
ساناز صمدی مرتضی بکی حسکویی
ارزش در معرض خطر مقیاسی است که توسط تحلیل گران آماری برای محاسبه ریسک بازار یک دارای یا یک پرتفوی به کار می رود.ارزش در معرض خطر نشان می دهد که چگونه ریسک بازار یک دارایی یا پرتفویی از دارایی ها در زمان مفروض کمتر از سطح اطمینان خواهد بود. اینگونه ارزیابی ها عموما بوسیله بانکهای سرمایه گذاری برای اندازه گیری ریسک بازار پرتفوی دارایی هایشان بکار می رود و هنوز عملا یکی از متداول ترین روش هاست که کاربرد گسترده ای دارد. تخمین ارزش در معرض خطر هنگامی که فقط یک دارایی در یک پرتفوی باشد کار چندان مشکلی نیست، مشکل زمانی ایجاد می شود که محاسبه ارزش در معرض خطر چند دارایی مطرح باشد. بعلاوه یکی از مشکلات در تخمین آن مدلسازی ساختارهای غیر نرمال آن می باشد. بویژه چون ارزش در معرض خطر با دم توزیع در ارتباط می باشد . تحقیقات نظری که به ارزش در معرض خطر به عنوان سنجه ریسک تکیه دارد توسط جریون و دود ابداع شد. جریون تعریفی از ارزش در معرض خطر نمود که بخوبی تخمین آن را نشان می داد.مقالاتی موجود در حال حاظر بر اندازه گیری آن با روش های مختلف متمرکز است. اولین کارهای کلاسیک در مبحث ارزش در معرض خطر سه مفهوم شرطی متمایز را ایجاد می کند که شامل روش های تاریخی ، مونت کارلو و واریانس-کوواریانس می باشد. رویکردهای مطرح شده فرض می کنند که توزیع توام شناخته شده است، بطوری که عموما توزیع توام را نرمال فرض می کنند، همبستگی نیز خطی فرض می شود، به طور مثال واریانس بازده دارایی ریسکی به واریانس تک تک دارایی ها وابسته است. در واقعیت توزیع دارایی های مالی دنباله پهن تری نسبت به توزیع نرمال دارند، از اینرو در بسیاری از کارهای تجربی همانند توزیع های چند متغیره نتایج خوبی را ارائه نمی دهد. بنابراین روش ها و توابع مختلفی برای حل این مشکل در مقالات پیشنهاد می گردد. توابع کاپولا نیز می تواند برای ساختار وابسته چند متغیره پیچیده همانند غیر خطی بودن و دنباله پهن بکار روند. در پی این مشکلات ، این پایان نامه از تئوری کاپولا استفاده می کند که اجازه می دهد تا یک توزیع چند متغیره انعطاف پذیر با حاشیه های متفاوت و ساختار وابسته متفاوت بسازیم و به دنبال آن توزیع توام پرتفو در انتخاب نوع توزیع از لحاظ غیر نرمال بودن و همبستگی خطی آزاد خواهد بود. کاپولا یکی از جدیدترین ابزارهای مهمی میباشد که کاربرد گسترده ای در زمینه های مالی همانند مدیریت ریسک تخصیص پرتفو و قیمت گذاری دارایی ها و مانند اینها دارد در این مقاله بر روی مدیریت ریسک پورتفو به ویژه تخمین ارزش در معرض خطر متمرکز شده است.
سید محمد تقی زاده مطلق رضا واعظی
هدف تحقیق را بررسی مدل ادراک فضای سیاسی در سازمان در نمونه ای از فضاهای کار در ایران تشکیل می دهد. تحقیق نشان می دهد که عوامل ساختاری و تعاملی، به ویژه تعامل با سرپرست، رابطه ای معنادار با ادراک فضای سیاسی و تأثیر قدرتمندی بر آن دارند برای گردآوری داده ها از پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل نتایج از تحلیل مسیر و آزمون های ناپارامتری یو و اچ استفاده شده است. جامع? آماری تحقیق را شرکت های بزرگ عضو جامع? مهندسان مشاور ایران تشکیل داده است.
حنیف ملک پور سید علی خاتمی فیروز آبادی
ابزار انتخابی برای این منظور تحلیل پوششی داده ها انتخاب گردید. ابتدا با استفاده از پرسش از کارشناسان و مطالعه ی تحقیقات پیشین، شاخص های ورودی و خروجی جامعی به منظور ارزیابی کارایی انتخاب گردید و داده ها و اطلاعات مربوطه از طریق مستندات جمع آوری گردیده شده است. به علت تعدد شاخص ها و محدودیت های روش تحلیل پوششی داده ها از روش تجزیه به مولفه های اصلی و تحلیل عاملی برای کاهش ابعاد مسئله استفاده گردیده است. سپس به رتبه بندی واحد های با کارای یکسان به دست آمده از روش تحلیل پوششی داده ها پرداخته شده است. در آخر به تجزیه و تحلیل نتایج و همچنین تشخیص شاخص های کلیدی با بیشترین اثر گذاری بر روی میزان کارایی پرداخته شده است. نتایج بدست آمده از تحلیل چهار ناحیه ی لرستان، یزد، جنوب شرق و فارس را به عنوان نواحی کارا معرفی می کند.
سید جواد پورحسینی زهره دهدشتی شاهرخ
به منظور ارائه الگویی برای تدوین استراتژی فروش و تاثیر آن بر عملکرد، پس از بررسی ادبیات نظری پراکنده و اندک موجود در این حوزه، دو دیدگاه مشاهده شد. در اولین دیدگاه استراتژی فروش در سطح فردی (نیروی فروش) دیده شده است و در دیدگاه دوم استراتژی فروش در سطح شرکت مورد بررسی قرار گرفته است. گرچه تحقیقاتی که در ارتباط با دیدگاه اول است، در ادبیات تجربی غالب می باشند، تحقیقات اخیر، استراتژی فروش را از یک عنصر صرفاً تاکتیکی در آمیخته ترویجی شرکت به سطح یک عنصر استراتژیک با تاثیراتی بر عملکرد شرکت ها، ارتقاء داده اند. در این پژوهش نیز نگاه پژوهشگر به مفهوم استراتژی فروش از منظر دیدگاه دوم بوده و کارویژه فروش با یک دید استراتژیک مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر استراتژی فروش بر عملکرد در صنایع غذایی است. در این رابطه نقش متغیرهای تعدیل کننده ای مانند رهبری تحول آفرین، عدم اطمینان تقاضا، شدت رقابت و تلاطم تکنولوژیک و همچنین پیش زمینه استراتژی فروش (استراتژی بازاریابی) نیز در نظر گرفته شده است. این پژوهش دارای 7 فرضیه اساسی می باشد که اصلی ترین فرضیه تحقیق از این قرار است: استراتژی فروش بر عملکرد نیروی فروش/ مالی سازمان، تاثیر مثبت و معناداری دارد. پژوهش حاضر، اکتشافی، توصیفی و توسعه ای می باشد. به عبارت دیگر این تحقیق دارای استراتژی تلفیقی (کمّی و کیفی) از نوع روش اکتشافی می باشد. جامعه تحقیق متشکل از مدیران مرتبط با فروش در شرکت های صنایع غذایی عضو بورس اوراق بهادار می باشد. در مطالعه کیفی از 26 نفر از مدیران شرکت های مذکور و در مطالعه کمّی نیز از میان 22 شرکت، از 66 نفر از مدیران مرتبط، داده ها جمع آوری شد. در این پژوهش، از روش های کیفی و کمّی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. برای تحلیل کیفی از روش تحلیل محتوا و برای تحلیل کمّی و به منظور آزمون فرضیات از آزمون های تحلیل عاملی تاییدی و مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. در مطالعه کیفی با استفاده از روش مصاحبه عمیق، سوالاتی باز پرسیده شد و در نهایت جمعاً با 26 نفر مصاحبه عمیق انجام گرفت. نتیجه مطالعه کیفی، احصاء 120 ملاک ارزشیابی برای مضمون ها و مقوله های پژوهش بود. از نتایج این مطالعه در تدوین الگوی نهایی تحقیق، استخراج شاخص ها و تهیه پرسشنامه استفاده شد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، تمامی فرضیه های تحقیق به جز فرضیه پنجم تایید شدند. در واقع عدم اطمینان تقاضا در جامعه مورد بررسی به طور معناداری رابطه استراتژی فروش و عملکرد نیروی فروش/ مالی سازمان را تعدیل نمی کند. همچنین سازه استراتژی فروش به عنوان یک مفهوم جدید در ادبیات بازاریابی، به طور کامل تببین گردید و مدل ارائه شده توسط پژوهشگر نیز با اطمینان بالا تایید شد. مهم ترین پیشنهاد این تحقیق این است که مدیران، فروش را صرفاً یک عملیات اجرایی و در سطح خرد در نظر نگیرند، بلکه نگاه مدیران به فروش، باید علاوه بر نگاه عملیاتی، یک نگاه استراتژیک نیز باشد. همچنین در تدوین استراتژی های فروش، مدل ارایه شده توسط محقق و هر چهار بعد آن در نظر گرفته شود.
لیلا پوریا علی خاتمی فیروزآبادی
معضل محدودیت منابع و امکانات تولید و به تبع آن کا لاها و خدمات همواره دست به گریبان جوامع بوده است . بنابراین استفاده اصولی و بهینه از منابع و امکانات امری اجتناب ناپذیر است تا با جلوگیری از اتلاف منابع و سرمایه ها شرایط برای تحقق اهداف مطلوب فراهم گردد. با تداوم روند جهانی کردن اقتصاد و افزایش مبادلات)صادرات و واردات(در جهان، اهمیت خدمات حمل ونقل و ارتباطات بتدریج افزایش یافته و درصد قابل توجهی از منابع در این بخش تمرکز یافته اند . بنادر هرکشور به عنوان یکی از محورهای توسعه اجتماعی و اقتصادی در بیشتر کشور ها مورد توجه سیاستگذاران اقتصادی بوده تا با ساماندهی این بخش زمینه ارتقاء و عملکرد بهینه آن محقق گردد. با توجه به قابلیت های عمده روشهایی نظیر روش تحلیل پوششی داده ها و شاخص مالم کوئیست در ارائه نتایج نسبتا دقیق و استفاده از این نتایج برای ارائه راهکار برای افزایش کارایی دربنگاههای اقتصادی، می توان از آن به عنوان یک ابزار کارآمد برای دستیابی به اهداف بلندمدت و کوتاه مدت استفاده کرد. هدف اصلی این تحقیق ارزیابی تغییرات کارایی بندر نوشهر با استفاده از شاخص مالم کوئیست و تحلیل پوششی داده ها و تحلیل پنجره ای در سال های 1380 تا 1390 می باشد. بدین منظور از ترکیب تحلیل پوششی داده ها و تحلیل پنجره ای و شاخص مالم کوئیست جدید با دو رویکرد بدبینانه و خوش بینانه استفاده نموده ایم. .این تحقیق در تابستان و پاییز 1391 انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی بنادر ایران می باشد که از میان بنادر بنادر نوشهر،انزلی،امیرآباد، نکا برای بررسی انتخاب شده اند. در بخش مطالعاتی این پژوهش، از کلیه ی مقالات و پایان نامه های مرتبط با موضوع استفاده شده است. برای قسمت مطالعه ی موردی، داده های مورد نیاز ابا استفاده از مستندات و با مصاحبه و پرسش از خبرگان گردآوری شده است. از مجموع مطالعات و محاسبات ونتایج حاصله دریافتیم که بیشترین تاثیر در تغییرات بهره وری را می توان این طور بیان نمود که ناشی از تغییرات کارایی می باشد و تغییرات تکنولوژی تاثیری زیادی روی بهره وری نداشته است زیرا تغییرات تکنولوژی چندان قابل توجه نیست..برای بهبود کارایی می توان چنین بیان کرد که از تجهیزات موجود حداکثر استفاده را نمود. بحث بعدی که می تواند منجر به افزایش کارایی باشد کمتر کردن هزینه های مربوط به ترخیص کالا می باشد که نسبت به بنادری مثل انزلی و امیر آباد بیشتر می باشد .
الناز فلاح مهدی پور جمشید صالحی صدقیانی
امروزه با پیچیده شدن شرایط اقتصادی و رقابتی شدن شرایط حاکم بر اقتصاد، اهمیت برنامه ریزی برای دستیابی به اهداف مختلف برای سازمان ها بیش از پیش نمایان شده است..سازمان های پروژه محور نیز مطابق این قاعده به منظور دستیابی به اهداف حاصل از اجرای پروژه های مختلف اقدام به ایجاد برنامه زمانبندی برای این پروژه ها می نمایند.از طرفی زمانبندی پروژه حوزه ای از مسائل تحقیق در عملیات را شامل می شود که زمینه تحقیقاتی جذابی برای استفاده از روش های بهینه سازی برای حل این مسائل می باشد. در تحقیق حاضر مسأله زمانبندی پروژه با محدودیت منابع چندمد با اهداف بیشینه سازی ارزش خالص فعلی و کمینه سازی مدت زمان تکمیل پروژه درنظرگرفته شده است. محدودیت منابع هم منابع تجدیدپذیر را شامل می شود و هم منابع تجدیدناپذیر. از آنجایی که از طرفی این مسأله جزئی از مسائل چندهدفه و از طرف دیگر جزء مسائل np-hard می باشد، رویکردهای کلاسیک حل مسائل چندهدفه کارایی خود را در جل از دست می دهند. با توجه به این پیچیدگی در حل الگوریتم چندهدفه جهش قورباغه به عنوان یکی از الگوریتم های فراابتکاری برای این مسأله ارائه شده است. سپس اعتبار این الگوریتم با سه پروژه نمونه ارزیابی شد. نتایج این ارزیابی نمایانگر کارایی بالای الگوریتم ارائه شده برای تولید مجموعه پارتو در مقایسه با الگوریتم های بهینه سازی مجموعه ذرات و الگوریتم ژنتیک چندهدفه می باشد.
علی رزاقی مصطفی زندیه
هدف این تحقیق تعیین رتبه اعتباری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. به این منظور از شیوه تحلیل پوششی داده ها استفاده شد. تحلیل پوششی داده ها روشی است که به وسیله آن میتوان کارایی نسبی واحدهای مورد بررسی را تعیین کرد. با استفاده از این شیوه کارایی نسبی شرکت های مورد بررسی محاسبه و رتبه اعتباری آنها در سطح کل شرکت هاتعیین شد. سپس از دو روش الگوریتم ژنتیک و سیستم ایمنی مصنوعی جهت برطرف کردن محدودیت های روش تحلیل پوششی داده ها استفاده شد. برای بهره گیری از این دو روش، رتبه اعتباری شرکت ها در روش تحلیل پوششی داده ها به عنوان داده های آموزش این دو الگوریتم استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل 117 شرکت برای دوره زمانی1388تا1389است. نتیجه تحقیق شامل تعیین رتبه اعتباری شرکت های مورد بررسی بود که هر یک از آنها در یکی از سه طبقه a و b و c قرار گرفتند. این رتبه ها نشان دهنده توانایی مالی نسبی شرکت ها در پرداخت بموقع بدهی های شان است که شرکت های رتبه aتوانایی شدیداً قوی برای پرداخت اصل و فرع بدهی دارند و شرکت های رتبه b ظرفیت کافی برای پرداخت بدهی را دارند. اما وضعیت نامساعد اقتصادی می تواند باعث کاهش توانایی پرداخت اصل و فرع بدهی این گروه شود. شرکت های رتبه c معمولاً آسیب پذیرندو توانایی پرداخت بدهی در این دسته به مساعد بودن وضعیت تجاری، مالی و اقتصادی بستگی دارد. در پایان به مقایسه نتایج حاصل از الگوریتم ژنتیک و سیستم ایمنی مصنوعی پرداخته شد.
نوید رفیعی تبریزی مصطفی زندیه
پس از فراگیر شدن تئوری های نوین سرمایه گذاری توسط مارکویتز(1952،1957)، تمرکز دانشمندان از انتخاب یک سهام مناسب برای سرمایه گذاری به مدیریت پرتفوی معطوف شد. مدل های متنوعی جهت تشکیل پرتفوی ارائه شده است که عمده آنها بر اساس مدل کلاسیک و بر پایه محاسبه ریسک و بازده دارایی های موجود در پرتفوی محاسبه شده است. از سویی دیگر با گسترش منطق فازی در استفاده از مدل های ریاضی، کاربرد آن در سایر رشته ها و بخصوص در مسائل بهینه سازی تحت شرایط عدم اطمینان، افزاش یافت؛ برنامه ریزی فازی می تواند در مورد عدم اطمینان و یا ابهام مسائل با توجه به مفهوم فازی کمک شایانی به حل و تشریح این مسائل بپردازد که در مورد اخیر رابطه تنگاتنگی نیز در کاربرد مفهوم بازده و ریسک دارایی ها در سرمایه گذاری ها دارد. در این پایان نامه روش بهینه سازی پرتفوی در این زمینه بررسی شده است. به عنوان اولین مرحله با معرفی مدل پرتفوی فازی به ارائه روش تشکیل پرتفوی پرداخته شده است. در ادامه پس از مدلسازی به کمک روش های فرا ابتکاری معرفی شده، اقدام به بیان روش های حل مدل شده است و سپس جهت بررسی با شاخص های سرمایه گذاری و محدودیت های واقعی به گروه بندی جواب های حاصل از روش های فرا ابتکاری پرداخته ایم و در انتها نیز کارکرد های روش های استفاده شده را، بررسی کرده ایم. مدل مذکور برای 160 سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس که دارای تاریخ معاملات در بازه 3 ساله هستند، ارائه شده است و برای حل آن از روش های الگوریتم ژنتیک کمک گرفته شده و در انتها نیز از شاخص های سرمایه گذاری مانند شارپ، ترینور و جنسن برای گروه بندی بهره گرفته ایم.
معصومه ربانی مصطفی زندیه
پویایی و تغییرات بازارهای مالی، انتظارات سرمایه گذاران را تغییر می دهد که براین اساس، فعالان بازارهای مالی در صدد تغییر در نوع و ترکیب اوزان سهام های پرتفوی خود می باشند ( متوازن سازی مجدد پرتفوی ). افق سرمایه گذاری و هزینه ی معاملات از عواملی هستند که در مسأله ی متوازن سازی مجدد پرتفوی مطرح می شوند. از اینرو، در این تحقیق، اولآ، تآثیر متوازن سازی مجدد پرتفوی بر بازدهی و ریسک پرتفوی بررسی می گردد و ثانیآ، اثرگذاری عامل افق سرمایه گذاری بر متوازن سازی مجدد پرتفوی، آنالیز می شود. استفاده از الگوریتم های فراابتکاری برای حل مسأله متوازن سازی مجدد پرتفوی در ابعاد بزرگ، پیشنهاد شده بود. به این منظور، مدل مسأله ی متوازن سازی مجدد پرتفوی چند دوره ای ( متوازن سازی مجدد پرتفوی در افق سرمایه گذاری ) با در نظر گرفتن هزینه ی معاملات، با الگوریتم ژنتیک تک هدفه ی ریسک پرتفوی، nsga_ii و nrga مطابق مدل ریسک – بازدهی مارکویتز، حل گردید. نتایج و آنالیز نشان داد که، متوازن سازی مجدد بر بازدهی و ریسک پرتفوی اثر گذار است و ریسک پرتفوی را کنترل می کند و یا کاهش می دهد و بازدهی پرتفوی را کنترل می کند و یا می تواند افزایش دهد و افق سرمایه گذاری برای متوازن سازی مجدد پرتفوی یک عامل تاثیرگذار است و تعیین افق سرمایه گذاری و هدف ( اهداف ) سرمایه گذار برای متوازن سازی مجدد پرتفوی، مهم هستند.
حمید حاجی حسینی مصطفی زندیه
بازار سرمایه از بازارهای پیچیده، نامنظم و غیرخطی می باشد. همین امر موجبات توجه محققین به این بازار را فراهم آورده است. خبرگان مالی اندیکاتورهای مالی زیادی به منظور پردازش حرکت قیمت سهام ابداع کرده اند. این اندیکاتورها با تأثیر گرفتن از روند قیمتی سهام و میزان حجم معاملات به دنبال پیش بینی قیمت سهام در آینده می باشند. استفاده همزمان از چندین اندیکاتور ما را به نتایج مطلوب و مطمئن تری هدایت می کند. ولی استفاده از این اندیکاتورها نیاز به آموزش و تجربه زیادی دارد که اغلب فعالان و سرمایه گذاران حقیقی، دانش یا زمان کافی برای استفاده از اندیکاتورها را ندارند. از همین روی نیاز به سیستمی که به زبان انسان نزدیک و پشتیبان تصمیم گیری آن ها در مواقع خرید و فروش باشد، احساس می شود. لذا یکی از روش هایی که می تواند مفید واقع گردد، داده کاوی است که به دنبال کشف روابط موجود در حجم عظیمی از داده می باشد. کشف قوانین پیوستگی از جمله روش های داده کاوی است که با استفاده از داده های موجود قوانین (اگر - آنگاه) حاکم بر آن ها را استخراج می کند. در این تحقیق 11 اندیکاتور استفاده شده در سمت مقدم قانون و کلاس خرید یا فروش در سمت نتیجه آن واقع می گردد. انتخاب و ترکیب استفاده از این اندیکاتورها می تواند به عنوان یک مسئله بهینه سازی مطرح شود. الگوریتم ژنتیک از جمله الگوریتم های فرا ابتکاری است که برای حل مسائل بهینه سازی و دارای فضای جستجوی بزرگ استفاده می شود. به منظور کاربردی کردن و نزدیک شدن به واقعیت، مسئله با اهداف سه گانه مورد بررسی قرار داده شده، که در نتیجه ما را به استفاده از الگوریتم های ژنتیک چندهدفه سوق می دهد. در این تحقیق از سیستم داده کاوی مبتنی بر الگوریتم های ژنتیک چندهدفه به منظور کشف قوانین فازی استفاده شده است. از آنجایی که قوانین برای استفاده انسان طراحی شده است، اکثریت آن ها ذهنی و فازی می باشند. با استفاده داده های سهام 5 شرکت بورس تهران و 5 شرکت بورس نیویورک برای دوره آموزش به منظور یادگیری الگوریتم و با استفاده از دوره آزمایش کارایی و دقت الگوریتم ارزیابی شده است. همچنین برای مقایسه دو الگوریتم پیشنهادی از 5 معیار مقایسه، استفاده شده است. نتایج آزمایشات حاکی از آن است که هر دو الگوریتم دارای قدرت پیش بینی بالایی هستند و به این نتیجه دست یافته شد که اختلاف معناداری به جز در معیار پوشش مجموعه برای آن ها متصور نمی باشد.
امیر محمد فکور ثقیه لعیا الفت
محیط کسب و کار امروزی پیوسته در حال تغییر است و اداره این تغییرجهت انطباق با آینده توام با عدم اطمینان چالشی است که قابلیت ارتجاعی را برای زنجیره های تامین ضروری می سازد.اگر چه پیش گویی دقیق از آینده امکان پذیر نیست،در عین حال زنجیره های تامین می توانند خود را برای مقابله با آشفتگی های پیش رو و بهره گیری از فرصتهای بالقوه تجهیز نمایند.این پژوهش از دو قسمت تشکیل شده است.در بخش نخست مدلی برای قابلیت ارتجاعی زنجیره تامین جهت رقابت پذیری درشرکتهای خودروسازی ایران ارائه شده است. برای این منظور ابتدا با مطالعه گسترده در ادبیات موجود،چارچوب مفهومی اولیه برای قابلیت ارتجاعی زنجیره تامین جهت رقابت پذیری استخراج گردید.سپس بابهره گیری از نظر خبرگان صنعت خودرو (روش دلفی)و انجام مصاحبه،این مدل کاملتر و با وضعیت شرکتهای خودروسازی ایران متناسب تر شد.درگام بعد با استفاده ازپیمایش و توزیع پرسشنامه،داده ها و اطلاعات مورد نیاز جمع آوری و ازفنون مختلف آمارنظیرتحلیل عاملی اکتشافی،تحلیل عاملی تائیدی، مدل یابی معادلات ساختاری وتحلیل مسیر برای تجزیه وتحلیل اطلاعات استفاده گردید.پس ازبررسی فرضیه هاواعمال تغییرات لازم،سرانجام مدل باتوجه به شرایط شرکتهای خودروسازی اصلاح ونهایی شد.نتایج این مرحله گویای آن است که شرکتهای خودروسازی کشوربا ایجادیا تقویت توانمندیهایی نظیرانعطاف پذیری درمنبع یابی،اثربخشی،امنیت،انعطاف پذیری در اجرای سفارش،قابلیت انطباق وهمکاری می توانند قابلیت ارتجاعی لازم جهت مقابله با مهمترین نقاط آسیب پذیر صنعت خودرومانند: نوسانات نرخ ارزوقیمت ها، تحریم های بین المللی، ضعف دردانش فنی،پایین بودن سطح کیفی محصولات و خدمات پس ازفروش ضعیف رادرخودایجاد وعلاوه برآن با بهره گیری ازفرصت های پیش آمده،امکان رقابت پذیری نیزکسب نمایند. بخش دوم تحقیق نیز با هدف کسب آگاهی وشناخت از وضعیت کنونی قابلیت ارتجاعی سازمان وبرنامه ریزی جهت بهبود آن، به معرفی ابزار اندازه گیری و سنجش قابلیت ارتجاعی سازمان ها بر اساس روش منطق فازی اشاره دارد. نتایج این تحقیق می تواند در ایجاد و ارتقاء قابلیت ارتجاعی زنجیره تامین شرکتهای خودروسازی ایران مفید باشد.
مهدی کشاورز مقصود امیری
این تحقیق یک مسئله زمانبندی تک ماشین را مورد بررسی قرار می دهد که هدف در آن حداقل کردن ترکیبی خطی از دیرکرد کل و واریانس زمان انتظار می باشد به طوری که زمان بیکاری در ماشین مجاز نیست. حداقل کردن دیر کرد کل همیشه به عنوان یک معیار عملکرد مهم در سیستم های عملی، که می توان با استفاده از آن از تحمیل هزینه های جریمه دیرکرد اجتناب نمود، مطرح می باشد و واریانس زمان انتظار نیز یک معیار مهم در پیاده سازی کیفیت خدمات (qos) در بسیاری از سیستم ها می باشد. در این تحقیق هر کدام از این دو معیار از نوع np-hard می باشند، بنابراین ترکیب خطی آن ها نیز np-hard خواهد بود. برای این مسئله الگوریتمی فرا ابتکاری طراحی شده که از ساختار معمول الگوریتم های ژنتیک استفاده می کند. دو نوع جمعیت هیوریستیک و تصادفی برای جمعیت اولیه و دو نوع تابع برازش در الگوریتم به کار رفته است و با این ویژگی ها چهار الگوریتم ژنتیک ارائه شده است. کارایی الگوریتم های ژنتیک ارائه شده به وسیله تست روی تعداد زیادی از مسائل به طور عملی نشان داده شده است. در نهایت به این نتیجه می رسیم که استفاده از جمعیت اولیه هیوریستیک باعث افزایش دقت الگوریتم ها و استفاده از تابع برازش ایستا باعث کاهش زمان اجرای آن ها می شود.
مسعود براتی لعیا الفت
هدف از این پژوهش، طراحی یک مدل مناسب است که نحوه تعامل میان عوامل روابط زنجیره تأمین را برای شرکت های کوچک و متوسط در صنعت قطعه سازی خودرو کشور، در جهت افزایش رقابت پذیری آنها شناسایی نماید. پژوهش در دو مرحله اصلی انجام گرفته است. در مرحله نخست، با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری، مدل مفهومی پژوهش ارائه شده است. در این مدل، عوامل روابط زنجیره تأمین، شامل 13 عامل، در چهار سطح قرار گرفته اند. جامعه پژوهش در این مرحله، خبرگان زنجیره تأمین و شیوه گرداوری داده ها، پرسشنامه و مصاحبه بوده است. مرحله دوم پژوهش، با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری، به سنجش تأثیر مدل پیشنهادی پژوهش بر رقابت پذیری شرکت ها پرداخته است. جامعه پژوهش در این مرحله، تمامی شرکت های کوچک و متوسط کشور که دست کم در یکی از بخش-های زنجیره تأمین صنعت قطعه سازی خودرو مشغول به فعالیت بوده اند، در نظر گرفته شده است. شیوه گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده که در اختیار 345 شرکت قرار گرفته است، از این میان 188 پرسشنامه بازگشت شده و 175 پرسشنامه تحلیل شده است. در این مرحله، نخست با استفاده از تحلیل عاملی تائیدی، پایایی شاخص های طراحی شده در مدل آزمون شده، که همگی به جز یک مورد تأیید شده اند. بر اساس مدل مفهومی پژوهش نیز، 19 فرضیه تدوین شده و از طریق تحلیل مسیر مورد آزمون قرار گرفته اند. بر اساس یافته ها، 5 فرضیه رد شده و سایر فرضیه ها تأیید شده-اند. در پایان، بر اساس یافته های پژوهش، پیشنهاد هایی برای بهبود روابط زنجیره تأمین در شرکت های کوچک و متوسط صنعت قطعه سازی خودرو و نیز برای پژوهشگران آتی ارائه شده است.
فاطمه صراف علی ثقفی
حیات یک واحد اقتصادی تا حد زیادی به جریان وجوه نقد آن بستگی دارد و ایجاد توازن بین وجه نقد در دسترس و نیازهای نقدی، مهم ترین عامل سلامت اقتصادی آن واحد می باشد. از آن جائی که وضعیت نقدینگی مبنای قضاوت بسیاری از ذی نفعان مانند سرمایه گذاران، اعتباردهندگان، تحلیل گران و سایر استفاده کنندگان درباره موقعیت اقتصادی است، پیش بینی جریان وجوه نقد آتی از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. در این پژوهش تأثیر اقلام تعهدی و نقدی بر پیش بینی جریان وجوه نقد عملیاتی بررسی شده است. هدف اصلی این تحقیق، انتخاب مدل مناسب برای پیش بینی جریان وجوه نقد عملیاتی و بررسی برخی از مشخصه های موثر بر مدل های پیش بینی است. به این منظور تعداد 287 شرکت از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1380 تا 1390 مورد بررسی قرار گرفت و از روش های آماری و رگرسیون خطی وغیرخطی و شبکه عصبی مصنوعی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد و توانائی پیش بینی مدل ها با استفاده از ملاک مجموع مربعات خطای پیش بینی و ضریب تعیین مقایسه گردید. یافته های پژوهش بیان گر آن است که مدل رگرسیون تعهدی پیش بینی جریان وجوه نقد، بهتر از سایر مدل های مورد آزمون می تواند جریان وجوه نقد عملیاتی آتی را پیش بینی کند و از بین مشخصه های شرکت بیش ترین همبستگی بین بی ثباتی فروش و اندازه شرکت با مدل های رگرسیونی تعهدی است.
بهنام بهنود محمد تقوی فرد
در این پژوهش روشی برای پیاده سازی و اجرای حالات واثرات خرابی معرفی شده و روش معرفی شده در پروژه توسعه خط تولید خودرو رانا پیاده سازی شده است.این شیوه در سه مرحله متفاوت پیاده سازی شده است.مرحله اول شناسایی رخداد های خرابی،که در این مرحله با استفاده از نظرات خبرگان صنعت تمامی رخداد های خرابی ممکن شناسایی شده و به منظور ایجاد درکی مشترک نسبت به رخداد های خرابی رخداد های معرفی شده به وسیله گروه سرپرستان و مدیران پروژه کد بندی شدند.در مرحله دوم پرسشنامه در اختیار تمامی متخصصان خط قرار گرفته و از آنها خواسته شد تا رخداد های خرابی را به لحاظ هزینه های رخداد خرابی از سه دیدگاه خوشبینانه ،متوسط هزینه خرابی و دیدگاه بدبینانه بر اساس رکوردهای موجود وهمینطور نظرات شخصی پیش بینی نمایند در مرحله نهایی با استفاده از منطق فازی متوسط هزینه های مربوط به رخداد خرابی با توجه به اقدامات پیش گیرانه و احتمال رخداد هریک از رخداد های خرابی برای رخداد های 66 گانه به دست آمده با یکدیگر مقایسه شده و رخداد ها با استفاده از دو روش ماتریس چاره اندیشی و نسبت کارایی هزینه پیشگیری با یکدیگر مقایسه شدند و نتایج آنها در فصل چهارم و پنجم در اختیار خوانندگان محترم قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از بالاتر بودن رده بندی رخدادهای t6,p2,g3 با استفاده از ماتریس چاره اندیشی و g3,h1,s2 با استفاده از شاخص کارایی هزینة پیشگیری بودند.رده بندی کامل رخداد های خرابی در این پژوهش نیز به طور کامل در جداول مربوطه آورده شده است.
الهام فاطمی صدر مقصود امیری
مسئله مسیریابی موجودی، یک مسئله حمل و نقل است که در آن تصمیمات مسیریابی و موجودی به طور همزمان در افق مشخصی گرفته می شود. هدف مسئله مسیریابی موجودی یافتن زمان تحویل کالا به مشتری، مقدار کالایی که باید به مشتری تحویل داده شود و مسیری است که خودروها باید بپیمایند، به طوری که مجموع هزینه های حمل و نقل حداقل شده و تقاضای مشتریان برآورده شود. در این نوشتار مدل مسیریابی موجودی با تقاضای خاکستری در شرکت ایران خودرو مورد بررسی قرار گرفت. جهت حل مدل از روش الگوریتم ژنتیک استفاده گردید. همچنین جهت بررسی اعتبار پاسخ بدست آمده توسط الگوریتم ژنتیک از الگوریتم دیگری به نام الگوریتم شبیه سازی تبریدی(sa) استفاده گردید. همچنین جهت بررسی کارایی دو الگوریتم در مسائل مختلف مسیریابی موجودی به بررسی 10 مساله با ابعاد متفاوت پرداخته شد. نتایج حاکی از کارایی بیشتر الگوریتم ژنتیک در مسائلی با حجم کوچکتر و کارایی بیشتر الگوریتم شبیه سازی تبریدی در مسائلی با حجم بزرگتر می باشد. همچنین ازآنجا که مثال عددی این نوشتار از نوع مسائل با ابعاد کوچک می باشد، لذا این مثال با الگوریتم ژنتیک حل گردید. لازم به ذکر است که تمامی الگوریتم ها (الگوریتم ژنتیک و الگوریتم شبیه سازی تبریدی) با استفاده از نرم افزارmatlab حل گردیده اند.([email protected])
حسین شادمهر مقصود امیری
در این تحقیق ضمن بیان کلیاتی از مفاهیم مدیریت استراتژیک و همچنین معرفی روش کارت امتیازی متوازن به عنوان یکی از جدیدترین روش های برنامه ریزی استراتژیک، سعی شده است با نگاهی کمّی و تحلیلی، استراتژی های شناسایی شده موجود در سبد استراتژی های شرکت، جهت جاری سازی و پیگیری اولویت بندی شوند. تحقیق حاضر از نوع توصیفی- کاربردی بوده و به صورت مطالعه موردی در شرکت سایپا پرس به انجام رسیده است. معیارهای مورد نیاز برای اولویت بندی استراتژی ها از مرور ادبیات موضوع بدست آمده و با بهره گیری از جامعه آماری شامل 9 نفر از مدیران و معاونان شرکت، معیارهای نهایی با استفاده از آزمون میانگین یک جامعه، شناسایی شده اند. در ادامه اولویت بندی استراتژی ها با استفاده از دو روش ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمّی (qspm) و همچنین فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) به انجام رسیده و نتایج رتبه بندی بدست آمده از دو روش فوق، با کمک ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتیجه تحقیق نشان می دهد که رتبه های بدست آمده از دو روش فوق، ارتباط معناداری با همدیگر نداشته و با مقایسه رتبه بندی های بدست آمده با موقعیت استراتژیک شناسایی شده سازمان، این نتیجه بدست آمده که جهت اولویت بندی استراتژی های سازمانی روش ahp نسبت به qspm برتری داشته و اولویت بندی بهتری را ارایه می دهد.
هانیه فرحمند محسن شفیعی نیک آبادی
امروزه در بازار رقابتی زنجیره تامین به عنوان شبکه مشترک بین تامین¬کننده، تولید¬کننده، توزیع کننده و مشتری عمل می کند. برای پاسخ به تقاضا مشتری هماهنگی بین تمام قسمتها در زنجیره تامین الزامی است و یک فرآیند چند هدفه است که احتیاج به تصمیمات مهمی دارد که در عملکرد کل زنجیره اثر داشته و بعضی از اهداف که با هم مغایرت دارند باید در نظر گرفت. در این پایان نامه یک مدل یکپارچه زنجیره تامین با چند تامین کننده، چند تولید کننده، چند توزیع کننده، چند محصول، چند نوع مواد اولیه، چند مرکز جمع آوری، چند مرکز اسقاط و چند دوره در نظر گرفته شده است. هدف در این پایان نامه حداقل کردن هزینه، عیوب و زمان رسیدن محصول به مشتری می باشد. کمبود در این مدل مجاز می باشد و تقاضا و نرخ بازگشت محصول از مشتری در شرایط عدم قطعیت تعریف می شوند. در نهایت مدل طی یک مثال عددی با استفاده از الگوریتم ژنتیک چندهدفه و ازدحام ذرات چندهدفه حل خواهد شد. نتایج نشان می دهد که الگوریتم مورد نظر راه حل هایی با کیفیت بالا ارائه می دهد و الگوریتم ژنتیک چندهدفه در زمان کمتری مسئله را حل می کند.
کاوه احمدی مقصود امیری
هدف این تحقیق تعیین عوامل موثر بر انتخاب سبد سهام با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی ( efa) و روش ( ahp) است. پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی و از نظر شیوه گرد آوری اطلاعات ، تحقیقی توصیفی است. جامعه آماری در این پژوهش، خبرگان بورس و اوراق بهادار تهران است . نمونه تحقیق 100 خبره از اساتید دانشگاهی و کارمندان و کارگزارن بورس و اوراق بهادار است که اطلاعات کافی پیرامون موضوع تحقیق داشته اند . روش تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از تکنیک تحلیل عامل اکتشافی (efa) با نرم افزار spss20و روش ahp با نرم افزار expert choice است. روش تحقیق بدین صورت است که ابتدا از طریق مطالعات قبلی پیرامون موضوع تحقیق و ادبیات تحقیق و همچنین نظر خبرگان در قالب روش دلفی، عوامل موثر بر سبد سهام در 3 گروه اصلی عوامل خرد اقتصادی، کلان اقتصادی و غیر اقتصادی و 15 عامل فرعی و 88 عامل اولیه استخراج و تقسیم بندی شدند. سپس توسط تحلیل عامل اکتشافی عواملی که از لحاظ آماری همبستگی پایین تری با سایر عوامل داشتند حذف خواهد شد. نتایج تحلیل عامل اکتشافی نشان داد که از 88 عامل استخراج شده 17 عامل از لحاظ آماری واریانس چرخشی آنها پایین بوده است، بنابراین حذف گردیند و از 71 عامل باقی مانده ، 35 عامل آن در قالب گروه عوامل خرد اقتصادی، 18 عامل آن در گروه عوامل کلان اقتصادی و 18 عامل آن در گروه عوامل غیر اقتصادی تقسیم بندی شدند و در مرحله آخر با استفاده از تکنیک ahp هم عوامل اصلی و هم زیر عامل های آنها رتبه بندی خواهد شد. کلمات کلیدی: عوامل خرد اقتصادی، کلان اقتصادی و غیر اقتصادی، تحلیل عامل اکتشافی، روش دلفی، روش ahp
حامد رمضان پور محمدتقی تقوی فرد
تاسیسات نفتی برای تولید مداوم به پشتیبانی مداوم هم نیاز دارند. پشتیبانی تاسیسات نفتی در این بخش، که به عنوان لجستیک بالا دستی نفت شناخته می شود بخش مهمی از هزینه های شرکت های نفتی را تشکیل می دهد. تامین آب، غذا، تجهیزات و مواد مورد نیاز برای تاسیسات نفتی واقع در خشکی توسط ناوگان حمل و نقل متشکل از وسایل نقلیه ای که لزوما از یک نوع و ترکیب، اندازه و ظرفیت نیستند(وسایل نقلیه نا همگن) انجام می شود. امروزه نقش حمل و نقل به عنوان یکی از الزامات افزایش بهره¬وری و تولید در نیل به توسعه پایدار بر کسی پوشیده نیست.این تحقیق گامی است در جهت بررسی و حل یکی از مسائل کلیدی موجود در مباحث حمل و نقل با عنوان مدل چندهدفه مسیریابی ناوگان حمل و نقل،که در آن ناوگانی از وسایل نقلیه با ظرفیتهای معین جهت خدمتدهی به تعداد معینی از مشتریان با تقاضاهای متفاوت و محدودیتهای زمانی متفاوت بکار گرفته میشوند. به گونه ای که هزینه ها کمینه شده و ظرفیتها و نیز پنجره زمانی(بازه ای از زودترین زمان تا دیرترین زمان مورد نظر مشتری برای تحویل کالا یا دریافت خدمات است که ورود و خروج وسایل نقلیه باید حتما در این بازه باشد) نقض نگردند. بدین منظور یک مدل برنامه ریزی صفر و یک چند هدفه جهت: 1) کمینه کردن هزینه های حمل و نقل و2) کمینه کردن زمان توقف خودروها ارائه شده است. این مدل دو هدف متناقض دارد به طوری که با کمینه کردن زمان توقف خودروها، هزینه های حمل و نقل افزایش می یابد. واحد عملیاتی اندازه گیری مخازن، شرکت بهره برداری نفت و گاز کارون به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده و از داده¬های واقعی(پیوست شماره3) مربوط به سال 92 برای حل مدل استفاده شده است،که به دلیل سخت بودن مسئله مسیریابی وسیله نقلیه با پنجره زمانی از الگوریتم پیشنهادی فرا ابتکاری سیستم کلونی مورچگان چند هدفه (macs) تعدیل شده برای حل استفاده شده است. بمنظور اعتبار سنجی مدل از نمونه مسائل استاندارد سالامون در دو کلاس متفاوت c و rc استفاده شده است که نتایج حاکی از اختلاف ناچیز تابع هدف اول با مقادیر گزارش شده کلاس c و اختلاف +5.81 درصدی با مقادیر گزارش شده کلاس rc دارد. بدین ترتیب با مقایسه نتایج سایر الگوریتم های فرا ابتکاری می توان گفت که الگوریتم پیشنهادی در رده مسائل سخت اختلاف کمتری با مقادیر استاندارد گزارش شده دارد و از حیث کیفیت جواب نسبت به سایر الگوریتم ها برتری محسوسی دارد. اما در رده مسائل c (مسائلی با اندازه متوسط) الگوریتم ژنتیک با اختلاف 078/0 درصد کمترین اختلاف را با مقدار استاندارد گزارش شده داشته است.
محمدرضا صادقی مقصود امیری
تخصیص افزونگی یکی از رویکردهای پذیرفته شده برای ارتقاء عملکرد سیستم هاست که توسط طراحان سیستم بکار گرفته می شود. در فرایند توسعه و طراحی سیستم ها، طراحان سیستم همواره با محدودیت های سیستماتیک، تکنیکی و محدودیت منابع مواجه هستند؛ از این رو تخصیص بهینه افزونگی یکی از موضوعات مورد علاقه محققان در ادبیات مهندسی سیستم است. در این مطالعه هدف اصلی بهینه سازی تخصیص افزونگی در سیستم های سری موازی تعمیرپذیر است. نوآوری اصلی تحقیق لحاظ کردن تعمیرپذیری اجزاء سیستم در فرایند بهینه سازی می باشد. به منظور بهینه سازی تخصیص افزونگی در سیستم سری موازی، یک مدل بهینه سازی دو هدفه طراحی شده است و این مدل به وسیله روش های فرابتکاری حل شده است.
وحید معینی کربکندی مصطفی زندیه
سایه افکنی شرایط عدم اطمینان در کلیه امور مالی،فرایند تصمیم گیری در بازارهای مالی را تحت تاثیر خود قرار داده است. از جمله تغییرات ناگهانی نرخ ارز، قیمت کالاهای اساسی و قیمت سهام از مواردی هستند که نهادهای مالی امروزه با آنها موجه اند. یکی از مهمترین این تغییرات،نوسانات و آشفتگی در بازار ارز ایران طی سال های اخیر بوده که نهادهای مالی مخصوصا بانک ها می بایست اقدامات لازم را برای مقابله با اثرات نامطلوب آن انجام دهند. در نتیجه می بایست از مدل های مناسب جهت کمی سازی ریسک استفاده کنند. مهمترین ابزار در این مورد ارزش در معرض خطر می باشد. هدف اصلی در این تحقیق مدل سازی مناسب جهت براورد ارزش در معرض خطر می باشد. برای این منظور از داده های مربوط به ارزش اسمی پورتفوی ارزی بانک سامان طی سالهای 1383 تا 1391 استفاده گشته و از مدل های پارامتریک برای براورد ارزش در معرض خطر استفاده شده است در نتیجه برای بالا بردن دقت کار و تخمین مناسب از توزیع داده ها، از سه توزیع، نرمال، t و t چوله استفاده گشته است،در این میان پارامتر چولگی مربوط به توزیع t چوله در تمامی تخمین ها بی معنی شد که نشانه متقارن بودن توزیع بازدهی داده ها می باشد. برای براورد ارزش در معرض خطر از مدل هایی که پویایی میانگین و واریانس را در نظر می گیرند استفاده شده و چون یکی از مهمترین بخش ها براورد صحیح نوسانات است از مدل های خانواده گارچ برای براورد نوسانات استفاده شده است. به جهت براورد نوسانات از سه مدل garch، egarch، و mrs-egarch استفاده شد تا اثر شوک های مثبت و منفی مورد بررسی قرار گیرد، با مثبت و معنی دار شدن پارامتر عدم تقارن در مدل های egarch و mrs-egarch در توزیع های t و t چوله مشخص شد که در حالت یک رژیمه و نیز دو رژیمه مدل به شوک های منفی بیشتر و سریعتر پاسخ می دهد طی نتایج آزمون spa برای براورد نوسانات و آزمون بازخور برای براورد ارزش در معرض خطر مدل mrs-egarch با توزیع t و t چوله بهترین عملکرد را در براورد نوسانات و ارزش در معرض خطر داشت.
شایان کرمی مقصود امیری
یکی از عوامل توسعه نیافتگی بورس در کشورهای درحال توسعه نظیر ایران رشد ناکافی ابزارهای تصمیم ساز برای سرمایه گذاران به خصوص مبتدیان است. لذا در این پژوهش از یک مدل ردیابی شاخص با در نظر گرفتن محدودیت زیان گریزی و محدودیت عدد صحیح روی تعداد دارایی های انتخاب شده، برای ایجاد یک سبد(پرتفوی) ردیابی کننده شاخص بهره گرفته شده است. تفاوت کلیدی این پژوهش با سایر پژوهش های داخلی مشابه در نظر گرفتن زیان گریزی است. به این معنی که تأثیراتی که سرمایه گذاران از نوسانات مثبت و منفی در بازده پرتفولیوی خود می پذیرند, مطلوبیت یکسانی نداشته و درنتیجه تأثیر آن ها در مدل سرمایه گذاری یکسان نیست. فضای حل این مسئله گسسته و غیر محدب بوده بنابراین روش های متداول عددی برای حل این مسئله قابل استفاده نیستند. از سایر نوآوری های این پژوهش, استفاده از الگوریتم بیگ بنگ- بیگ کرانچ به عنوان یکی از الگوریتم های فرا ابتکاری جدید به عنوان روش حل و مقایسه آن با الگوریتم دیفرانسیل تکاملی با استفاده از داده های قیمت روزانه سهام موجود در شاخص داو جونز از سال 2000 تا 2006 میباشد. نتایج به دست آمده حکایت از عملکرد مناسب الگوریتم بیگ بنگ-بیگ کرانچ نسبت به الگوریتم دیفرانسیل تکاملی با توجه به معیارهای عملکردی دارد. سپس از این الگوریتم برای ردیابی شاخص 30 شرکت بزرگ بورس تهران از سال 91 الی 93 استفاده شد.که نتیجه آن دست یابی به پرتفویی با بازده و ریسکی معادل شاخص 30 شرکت بورس تهران بود.
رضا مظلومی کیاسرایی جهانیار بامداد صوفی
هدف اصلی این پژوهش تعیین نوع رابطه میان سکوت سازمانی و رفتار شهروند سازمانی(ocb) و سپس تعیین نوع رابطه میان سکوت سازمانی و رفتار شهروند سازمانی با عملکرد سازمان می باشد .این پژوهش در شرکت های صنایع غذایی پذیرفته شده در بورس استان تهران صورت می گیرد .اطلاعات مورد نیاز برای سنجش سکوت سازمانی و ابعاد سه گانه آن ( سکوت مطیع ، سکوت تدافعی و سکوت نوع دوستانه ) و رفتار شهروند سازمانی و مولفه های آن (وظیفه شناسی ، فداکاری ، وفاداری ، مشارکت حمایتی و روحیه همکاری ) به کمک پرسشنامه کسب شده است . جهت بررسی عملکرد سازمان ها از تکنیک غیرپارامتریک تحلیل پوششی داده ها استفاده شده است . برای این هدف ابتدا ورودی ها و خروجی های مناسب جهت ورود به این مدل با استفاده از نظرات خبرگان تعیین شدند و برای بدست آوردن نتایج دقیق تر هر دو رویکرد ورودی محور و خروجی محور اجرا شده است .در نهایت ارتباط بین متغیرهای سکوت سازمانی و رفتار شهروند سازمانی با عملکرد سازمان با استفاده از آزمون های همبستگی بررسی شده است . هدف اصلی اول این پژوهش که تعیین نوع رابطه معنادار میان سکوت سازمانی و رفتار شهروند سازمانی بود مورد سنجش قرار گرفت و وجود یک رابطه معنی دار و منفی را نشان داد .هدف اصلی دوم پژوهش که تعیین نوع رابطه میان سکوت سازمانی و عملکرد سازمانی بود مورد سنجش قرار گرفت و نشان داده شد که یک رابطه معنادار و منفی میان آنها وجود دارد .هدف اصلی سوم تحقیق که تعیین نوع رابطه میان رفتار شهروند سازمانی و عملکرد سازمانی بود نیز مورد سنجش قرار گرفت و نشان داده شد یک رابطه معنادار و مثبت میان رفتار شهروندی و عملکرد سازمان وجود دارد .همچنین هدف فرعی ، نقش تعدیل گرانه رفتار شهروند سازمانی بین سکوت سازمانی و عملکرد سازمانی به کمک رگرسیون سلسله مراتبی مورد بررسی قرار گرفت ، که در نهایت نتایج به این صورت به دست آمد که رفتار شهروند سازمانی تاثیر سکوت سازمانی بر عملکرد سازمان را تعدیل می کرد .
مجتبی آقایی مقصود امیری
مسأله پوشش مجموعه حالتی از مسأله مکان یابی-تخصیص می باشد که در آن گروهی از مشتری های دارای نیازمندی های معین جهت دریافت سرویس(خدمت)از تعدادی تسهیلِ موجودند و می خواهیم ترکیبی اتخاذ کنیم که حداقل یک تسهیل،مشتری را تحت پوشش قرار دهد بطوریکه کمینه هزینه حاصل شود.در این پژوهش برای مکان یابی مراکز امدادی(فوریت های پزشکی) از یک مدل توسعه یافته چند هدفه با در نظر گرفتن اهدافی چون کمینه سازی هزینه استقرار جایگاه های امدادی،حداکثر سازی کل جمعیت پوشش داده شده و حداقل سازی مجموع فواصل حمل ونقل از محل های تقاضا تا خدمت دهنده های اختصاص یافته به آن ها در حالت احتمالی بودن دسترسی به وسائط نقلیه استفاده شده است.بنابراین در این تحقیق ترکیب روش های برنامه ریزی چند هدفه و مسئله پوشش مجموعه در جهت مکان یابی مراکز امدادی در محلات 18 گانه منطقه 6 شهرداری تهران، به کار برده شده است.روش حل انتخابی شبیه سازی تبرید تدریجی و اجرا توسط نرم افزار مطلب بوده و برای بررسی کارایی این الگوریتم از بهینه سازی انبوه ذرات استفاده شده است و سپس نتایج حاصل از هر دو الگوریتم با یکدیگر مقایسه شده اند. نتایج نشان داد که مکان های مناسب برای تخصیص مراکز امداد در هر دو الگوریتم مشابه یکدیگر بودند.اما در ارتباط با محلاتی که تحت پوشش این تسهیلات، که در محلات 4(یوسف آباد-امیرآباد)، 5(غزل قلعه) ، 8(شریعتی سیندخت) ،13 (پارک لاله) و 17(میدان ولی عصر) استقرار یافتند، تفاوت مشاهده گردید.
یونس یارمحمدی سیدمحمدعلی خاتمی فیروزآبادی
تصمیمات ساخت یا خرید یکی از استراتژی های تامین قطعات در صنایع مختلف است. علیرغم تاثیر آن در حیات بنگاه های اقتصادی، نگاه به مساله ساخت یا خرید عموماً کوتاه مدت و مبتنی بر ملاحظات هزینه ای و عملیاتی است. در پژوهش حاضر مدل ریاضی ترکیبی برای تامین قطعات با استفاده از برنامه ریزی آرمانی ارائه شده است. هدف های مدل ریاضی عبارتند از حداکثر کردن سرمایه در گردش، حداقل کردن هزینه تولید و حداقل کردن سرمایه گذاری. در این پژوهش اهداف به آرمانها تبدیل شدند که مقدار چشم انداز آرمانها توسط خبرگان شرکت مورد مطالعه تعیین شد. محدودیت های مسئله شامل فضای انبار، بودجه، نرخ ارز و قطع عرضه در نظر گرفته شده اند. با توجه به زیاد بودن تعداد متغیرها و زمان بر بودن حل آن از روش فرا ابتکاری الگوریتم ژنتیک برای حل استفاده شده است. پس از حل مدل ریاضی در نرم افزار متلب، از تابع زیان تاگوچی و ahp برای ارزیابی و رتبه بندی عرضه کنندگان برای تخصیص قطعاتی که الگوریتم ژنتیک تصمیم خرید را برای آنها بهینه دانسته، استفاده شده است. اثر تغییرات نرخ ارز بر تصمیمات ساخت یا خرید و ارزیابی عرضه کننده با استفاده از تابع زیان تاگوچی و ahp نوآوری این تحقیق محسوب می شود.
رضا عباسی جمشید صالحی صدقیانی
در فرآیندهای صنعتی عوامل متعددی با سطوح مختلف وجود دارند که هر کدام ممکن است بر روی مشخصات محصول نهایی تاثیر گذار باشند. در این تحقیق، مدلسازی ریاضی غیر خطی چند هدفه با استفاده از روش برنامه ریزی آرمانی برای 5 مشخصه کیفی محصول پلی اتیلن ترفتالات که یکی از محصولات پرکاربرد و مهم صنعت پتروشیمی کشور می باشد، برحسب 9 متغیر (پارامتر) کلیدی اثرگذار فرایند تولید آن انجام گرفته است. مدلسازی ریاضی 5 مشخصه کیفی مهم شامل چگالی ذاتی (iv)، کربُکسیل (cooh)، دی اتیلن گِلایکول(deg)، ایزوفِتالیک اسید (ipa) و رنگ (color) گردید. به همین منظور از 9 پارامتر (متغیر قابل کنترل) اثرگذارفرایند تولید نسبت مولاریته (a)، مدت زمان اقامت در راکتور اولیه (b)، دمای راکتور اولیه (c)، مدت زمان اقامت در راکتور ثانویه (d)، دمای راکتور ثانویه (e)، میزان خلا در راکتور pp (f) ، دمای htm در راکتور pp (g) ، میزان خلا در راکتور نهایی (h) و دمای 404 در راکتور نهایی(j) بوده است. برای همین منظور از روش سطح پاسخ که تلفیقی از طراحی آزمایشات و آزمون های آماری است به همراه شبکه عصبی مصنوعی و الگوریتم های فراابتکاری استفاده شده است. روش پیشنهادی این امکان را فراهم می نماید که در شرایطی که تغییراتی در برنامه تولید بوجود می آید و منجر به کاهش یا افزایش میزان تولید محصول گردد، بتوان در ضمن رعایت حدود استاندارد متغیرهای پاسخ (مشخصه های کیفی محصول)، نسبت به مشخص نمودن مقادیر متغیرهای اثرگذار (که همان تنظیمات فرایند تولید می باشند) اقدام نمود.
الناز افشاربکش لو مقصود امیری
کارایی بانک ها و نحوه محاسبه آن همچنین عوامل تاثیر گذار بر تغییرات سود از جمله موضوعات مهمی است که از دیر باز مورد توجه مدیران بوده است. در متون تجاری گذشته اغلب تغییرسود هر بنگاهی به سه مولفه اصلی تجزیه می شد. یک، تغییر قیمت؛ دو، تغییر بهره وری (تغییرات تکنیکی )؛ سه، تغییر فعالیت (که بیشتر در تغییرات اندازه موثر است تا حوزه کسب و کار). به هر حال یکی از اساسی ترین مشکلات مطالعات نظری موجود درباره این تجزیه فقدان پشتوانه تئوری اقتصادی قوی است. در یک تلاش برای رفع این خلا،تجزیه تغییرات سود به صورت مجموع شش پارامتر دو به دو ناسازگار به کار گرفته شده که تغییرات سود این گونه تجزیه شده است: دو پارامتر اصلی عبارتند از تغییرات قیمت و تغییرات حجم ,که تغییرات حجم نیز به دو پارامتر کلی بهره وری کلی و تغییر فعالیت تجزیه شده که فاکتور بهره وری کلی نیز به دو پارامتر ؛ تغییرکارایی عملیاتی و تغییر تکنیکی تجزیه می شود و فاکتور تغییر فعالیت; به سه پارامتر تغییر مقیاس، تغییر ترکیب منابع و تغییر ترکیب محصول دسته بندی شده است,اما نکته مهم در این تجزیه این است که در آن مجبوریم از یک سری بردار کمی مشاهده¬ نشده، استفاده کنیم و در صدد آنیم این بردارها را با استفاده از ابزارهای ریاضی تخمین بزنیم ؛ در اینجاست که از مدل¬های شعاعی و غیرشعاعی تحلیل پوششی داده ها استفاده می¬کنیم، هدف ما در استفاده از هردو مدل این است که نتایج بدست آمده از این دو مدل را باهم مقایسه کنیم. نتایج و آنالیز نشان می دهد مدل های غیر شعاعی نسبت به مدل های شعاعی در تحلیل پوششی داده ها نتایج بهتری را ارائه می دهند.
محمد قربانی مقصود امیری
تعیین پرتفو ای از سرمایه گذاری ها، از مهم ترین مباحث امروزین در مدیریت سرمایه گذاریمی باشد. در این راستا مدل هایی جهت تعیین پرتفوی بهینه ارائه شدهکه هرکدام جهت رفع نواقص، توسط مدل های دیگری جایگزین شده اند. از جمله مهم ترین مشکلات مدل هایارائه شده عدم در نظر گرفتن شاخص ها و معیارهای چندگانه در ارزیابیکارایی پرتفوی سهام می باشد.
سجاد لک مقصود امیری
برنامه ریزی ریاضی شاخه ای از ریاضیات کاربردی است. مدلهای ریاضی دارای یک تابع هدف و یک یا چند محدودیت می باشند که با توجه به نوع مسئله راه حل های مختلفی برای آنها وجود دارد. مسئله مهم در دنیای واقعی وجود عدم قطعیت داده¬ها است. اما در مسائل برنامه ریزی ریاضی کلاسیک این عدم قطعیت ها نادیده گرفته می شود. در این تحقیق تلاش شده است که رویکرد بهینه سازی امکانی استوار برای ایجاد صندوق شاخصی بهبود یافته که ردیابی کننده شاخص است مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. صندوق شاخصی بهبود یافته از یک سو تلاش می کند تا از شاخص کل انحراف کمتری داشته باشد واز سوی دیگر تلاش می¬ کند تا بازدهی بیشتری نسبت به شاخص هدف کسب کند. مدل این تحقیق توسط داده های واقعی در بورس اوراق بهادار حل شده است. در این مدل از یک تابع 2 هدفه استفاده شده است و از رویکرد برنامه¬ریزی امکانی استواردر شرایطی که داده ها غیر قطعی هستند برای حل آن استفاده شده است.
محمدرضا مرادی مقصود امیری
در این پایان نامه به برررسی کارایی عملیلاتی بانک ها و عواملی که تاثیر گذار بر این عوامل هستند پرداخته می شود
علیرضا مستور مصطفی زندیه
در این تحقیق تلاش شده که که مدل ریاضی دو هدفه برنامه ریزی تولید مبتنی بر (ساخت بر سفارش ) با در نظر گرفتن محدودیت های بازه ی زمانی تحویل سفارش مشتری و ظرفیت تولید، بصورت یکپارچه به تعیین مقدار موجودی کالا، مقدار تأمین هر محصول از هر واحد تولیدی (کارخانه ) و نسبت تقسیم سفارش بین واحد های تولیدی و مقدار تأمین محصول بواسطه برون سپاری پرداخته شود
محمد مهدی عشریه مقصود امیری
پژوهش به دنبال کشف نسبتی از سبد دارایی نقدی و آتی سکه طلا میباشد که واریانس سبد را کاهش داده و ریسک سرمایه گذاری را کم کند. این نسبت با استفاده از مدل گارچ چند متغییره محاسبه گردیده است.
محمد صیفوری مقصود امیری
هنگامیکه از چگونگی ارتباط میان متغیرهای کنترل با متغیرهای پاسخ مسئله، دانش کافی وجود ندارد، استفاده از توابع رگرسیون می تواند مفید باشد. در شرایطی که محدودیت هایی همچون هزینه و زمان، تعداد حالات آزمایش متغیرهای کنترل را محدود می کنند، با استفاده از روش طراحی آزمایشات می توان با تغییر آگاهانه در متغیرهای کنترل، تغییرات در متغیرهای پاسخ را اندازه گیری و تابع رگرسیون مسئله را شناسایی کرد. انتخاب دامنه متغیرهای کنترل، اهمیت زیادی دارد. هنگامیکه هدف مسئله بهینه سازی است، انتخاب دامنه ای باریک برای متغیرهای کنترل، می تواند به بهبود کارایی تابع رگرسیون کمک کند. انتخاب دامنه ای باریک برای متغیرهای کنترل، به دانش تجربی و تئوریک آزمایشگر از ویژگی های مسئله بستگی دارد. در پژوهش حاضر، سفارش دهی و قیمت گذاری محصولات در یک زنجیره تأمین بر مبنای دو سناریوی مختلف برای دامنه متغیرهای کنترل، با استفاده از روش طراحی آزمایشات و رویکرد روش های سطح پاسخ، و استفاده از الگوریتم ژنتیک، انجام شد. این زنجیره تأمین چند محصولی دارای دو سطح، دو کانال توزیع، با توابع تقاضای احتمالی و دارای قابلیت جایگزینی محصولات است. نتایج نشان داد در سناریوی دوم که دامنه متغیرهای کنترل، باریک انتخاب می شوند، رویکرد سطح پاسخ کارایی بالایی در بهینه سازی سود کل زنجیره تأمین دارد، در حالیکه انتخاب دامنه ای وسیع برای متغیرهای کنترل، باعث کاهش کارایی رویکرد سطح پاسخ می شود. در نتیجه می توان گفت رویکرد سطح پاسخ هنگامی کارایی بالایی در بهینه سازی دارد که دامنه متغیرهای کنترل، با توجه به دانش کافی آزمایشگر از ویژگی های مسئله تحت مطالعه، انتخاب شود.
اسماعیل مزروعی لعیا الفت
با توجه به اهمیت عملکرد زنجیره تامین، بررسی رابطه عملکرد زنجیره تامین با پایداری زنجیره تامین دارای اهمیت زیادی می باشد. از طرف دیگر بررسی نقش توانمندسازها در این رابطه از موارد دیگری است که در مدل اصلی تحقیق به آن پرداخته می شود. هدف اصلی این تحقیق ارائه مدلی جهت تبیین رابطه توانمندسازها با عملمرد زنجیره تامین در صنعت فرش ماشینی ایران می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی می باشد. در این تحقیق بعد از شناسایی سنجه های پایداری، سنجه های عملکرد زنجیره تامین و توانمندسازهای زنجیره، با استفاده از تکنیک دلفی آن ها را مورد جرح و تعدیل قرار داده شد. درمرحله دوم پرسشنامه ای بر مبنای طیف لیکرت طراحی گردید و بین 217 شرکت داری بیش از 50 نفر کارگر در زنجیره تامین صنعت فرش ماشینی توزیع گردید. سپس سنجه های عملکرد و توانمندسازهای زنجیره با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی دسته بندی شدند. در نهایت با استفاده از نرم افزار آموس به بررسی مدل تحقیق پرداخته شد. با توجه به مدل نهایی تحقیق مشخص شد که توانمندسازها دارای تاثیر مستقیم روی پایداری نیستند و از طریق عملکرد روی پایداری تاثیر دارند. به عبارت دیگر عملکرد نقش میانجی را بین توانمندسازها و پایداری ایفا میکند. از بین توانمندسازها از نظر اهیمت، مدیریت دانش و اطلاعات و روابط مناسب از مابقی عوامل مهمتر بود. تفاوت اهمیت بین عوامل عملکرد زنجیره تامین و ابعاد پایداری معنادار نبود.
علی اردانه مقصود امیری
با پیشرفت فن آوری، یافتن راهی برای بهبود عملکردسیستمها در طول مراحل طراحی، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. قابلیت اطمینان ازجمله کمیت های اندازه گیری عملکرد سیستمهامیباشد.تخصیص افزونگی یکی از رویکرد های پذیرفته شده برای ارتقاء قابلیت اطمینان سیستمهامیباشد که توسط طراحان سیستم به کار گرفته میشود. در فرآیند توسعه و طراحی سیستمها، طراحان سیستم همواره با محدودیتهای مختلفی مواجه هستند، از این رو تخصیص افزونگی یکی از موضوع های مورد علاقه محققان در ادبیات مهندسی سیستم میباشد. در مدل های سنتی تخصیص افزونگی هریک از اجزای سیستم با دو حالت سالم و خراب در نظر گرفته شده است، این درحالی است که در دنیای واقعی بسیاری از قطعات وجود دارند که بیش از این دو حالت رادارا هستند. در این پژوهش به منظور کاربردی تر ساختن مسایل در حوزه قابلیت اطمینان،سیستمهایی با اجزای سه حالته شامل سالم، نیمسوز و خراب درنظر گرفته شده است؛ که هدف اصلی تحقیق حاضر بهینهسازی تخصیص افزونگی در سیستمهای سری-موازی با اجزای سه حالته تعمیرپذیر است. نوآوری اصلی این تحقیق لحاظ کردن فرض دو حالت خرابی، شامل خرابی جزیی یا نیم سوز و خرابی کامل برای اجزای تعمیرپذیر در فرآیندبهینهسازیمیباشد. به منظور بهینهسازی تخصیص افزونگی در سیستمهای سری-موازی، دومسالهدوهدفه طراحی شده و سپس به وسیله یک روش فراابتکاری حل شده است.
حمیدرضا حدادیان مقصود امیری
معاملات موفق در بازارهای مالی می بایست نزدیک به نقاط کلیدی بازگشتی انجام گردد. در این تحقیق سعی شده است تا سیستم معاملاتی هوشمندی را بر پایه قوانین شناخته شده تحلیل تکنیکال و استفاده از سه ابزار الگوریتم ژنتیک، منطق فازی و شبکه عصبی ایجاد نمود.الگوریتم ژنتیک به بهینه سازی قواعد تکنیکی به دلیل پیچیدگی محاسباتی کمک خواهد کرد. منطق فازی نیز به تشخیص موقعیت کلی جاری در بازار کمک خواهد کرد.در انتها سیگنال های ایجاد شده بوسیله هرکدام از قواعد با استفاده از شبکه عصبی المان به صورت نتیجه واحد (خرید، فروش یا نگهداری) درخواهد آمد.
علی یعقوبی مقصود امیری
تحلیل پوششی داده ها یک تکنیک مهم مدیریتی برای اندازه گیری و بهبود عملکرد واحدهای تصمیم گیرنده می باشد. در این رساله با هدف پیش بینی کارایی واحدهای تصمیم گیرنده به منظور برنامه ریزی بهتر برای آینده آنها، مدل جدیدی به نام مدل پویای تحلیل پوششی داده های فازی تصادفی با مجموعه اوزان مشترک (با استفاده از رویکرد برنامه ریزی چندهدفه) ارائه می شود. بمنظور حل مدل پیشنهادی حاصله، الگوریتم های هیبریدی نوینی از طریق تلفیق تکنیک شبیه سازی مونت کارلو با الگوریتم های فراابتکاری ژنتیک و رقابت استعماری طراحی میگردند. نهایتاً در انتها در راستای تایید صحت مدل و دقت الگوریتم های هیبریدی پیشنهادی، یک مطالعه موردی صورت گرفته و نتایج محاسباتی بدست آمده از الگوریتمهای پیشنهادی نسبت به یکدیگر و نیز با کارایی های واقعی واحدها مقایسه می شوند.
زهرا خوشرو مقصود امیری
با مدنظر قراردادن شرایط رقابتی که بنگاه های اقتصادی را احاطه کرده است و توسعه محصولات جدید تنها راه بقاء سودآوری برای آنان محسوب می شود، یافتن پاسخ برای این سئوال که عملکرد یک شرکت در زمینه توسعه محصول جدید چگونه است، ذهن مدیران شرکت ها را به خود مشغول کرده است.
حسین رضوی حاجی آقا مقصود امیری
چکیده ندارد.
محمدمهدی صادقی مقصود امیری
چکیده ندارد.
حنان عموزاد مهدیرجی مقصود امیری
چکیده ندارد.
فاطمه رهبر یعقوبی ابوالفضل کزازی
چکیده ندارد.
رحمان دلاوری کامران فیضی
چکیده ندارد.
اسماعیل صلاحی پروین پیام حنفی زاده
چکیده ندارد.
سعیده کریمی مقصود امیری
چکیده ندارد.
هادی حسین پور اصفهانی مقصود امیری
مسأله موجودی ها از جمله مسائلی است که کمتر مدیری را مییابیم که با آن دست و پنجه نرم نکرده باشد. از مدل ساده ویلسونی گرفته تا مدلهای احتمالی و فازی کنترل موجودی و همینطور سیستم های مختلف سفارش دهی و... طیف مختلفی از مسائل که با دانش موجودی رفع و رجوع می شوند، میزان اهمیت موجودی را نشان می دهد. از طرف دیگر آنچه که پای ریاضیات را به مدیریت باز کرده است، توانایی آن در مدلسازی وضعیت های گوناگون در تصمیم گیری های مدیریتی می باشد. بی شک اگر ابزارهای مختلف دانش ریاضیات در اختیار نبو د، مدیریت چیزی جز چند تئوری تجربی سنتی بیش نبود. آنچه که در این گذر بدان پرداخته می شود، بکارگیری زمینه ای از دانش ریاضیات در مسائل موجودی است که تصمیم گیری در رابطه با میزان سفارش را مدل سازی می کند. یا بطور واضح بکارگیری مدلهای تصمیم گیری چند معیاره در بدست آوردن میزان سفارش چندکالایی است. آنچه که مسأله موجودی را با تکنیک تصمیم گیری چند معیاره پیوند می زند، (و هدف این تحقیق پرداختن به آن است) حالت خاصی است که در این مسأله بدان پرداخته می شود و آن عبارتست از وجود شاخص هایی علاوه بر هزینه می باشد که در میزان سفارش محصول تأثیر دارند. سفارش دهی هر کالا با مدل ویلسون وضعیت استاتیکی را ایجاد خواهد کرد که در آن اهمیت این اقلام در مقایسه با یکدیگر سنجیده نمی شود. پس ضروری است رتبه بندی اقلام سفارش بر اساس شاخص ها مشخص شود که این مسأله یک مسأله تصمیم گیری چند شاخصه است و بعد از آن در مورد میزان سفارش دهی هر کدام از اقلام بر اساس رتبه های ایجاد شده تصمیم گیری کرد که منطبق با یک مسأله تصمیم گیری چند هدفه است.