نام پژوهشگر: جهانگیر عابدی
علی نوروزی باروق مرتضی زاهدی
به منظور ارزیابی اثرات محلولپاشی پرولین و گلایسین بتائین بر واکنش آفتابگردان به تنش خشکی آزمایشی در تابستان سال 1387 به صورت کرتهای یکبار خرد شده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان با استفاده از هیبرید زودرس "هایسان 25" آفتابگردان اجرا شد. در این آزمایش سه سطح آبیاری شامل 70، 100 و 130 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر به عنوان فاکتور اصلی و محلولپاشی پرولین (20 و 50 میلی مولار) و گلایسین بتائین (50 و 100 میلی مولار) و یک تیمار بدون محلولپاشی (شاهد) به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد. در این آزمایش صفات تعداد روز تا آغاز و پایان گلدهی و رسیدگی فیزیولوژیک، پارامترهای فلورسانس کلروفیل (f0، fm و fv/fm) (در دو مرحله دو و هفت روز) پس از محلول پاشی، شاخص سطح برگ در مرحله گلدهی، تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، درصد روغن، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت و بهره وری مصرف آب اندازه گیری شدند. با افزایش فواصل آبیاری طول دوره کاشت تا شروع گلدهی و رسیدگی فیزیولوژیک به طور معنی داری کاهش یافت. در تیمار آبیاری بر اساس 130میلی متر نسبت به تیمار آبیاری بر اساس 70 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر تعداد برگ در بوته، وزن خشک برگ، شاخص سطح برگ، قطر طبق، تعداد دانه در طبق، عملکرد دانه (13/1 درصد)، عملکرد بیولوژیک، درصد روغن و عملکرد روغن به طور معنی داری کاهش یافت. تفاوت تیمار آبیاری بر اساس 100 و تیمار آبیاری بر اساس 70 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر از نظر صفات فوق الذکر از نظر آماری معنی دار نبود. تفاوت بین سطوح مختلف آبیاری از نظر پارامترهای فلورسانس کلروفیل و صفات ارتفاع گیاه، وزن هزار دانه، شاخص برداشت از نظر آماری نیز معنی دار نبود. بهره وری مصرف آب با افزایش فواصل آبیاری نسبت به شاهد افزایش یافت. محلولپاشی پرولین و گلایسین بتائین موجب کاهش طول دوره کاشت تا شروع گلدهی و رسیدگی فیزیولوژیک گردید. محلول پاشی گیاهان با پرولین با غلظت 20 میلی مولار باعث افزایش معنی داری در مقادیر مربوط به پارامتر fv/fm فلورسانس کلروفیل و صفات ارتفاع گیاه، تعداد دانه در طبق، عملکرد دانه، (3549 کیلوگرم در هکتار) عملکرد روغن و بهره وری مصرف آب نسبت به تیمار شاهد شد. اثر محلول پاشی بر تعداد برگ در بوته، وزن خشک برگ، شاخص سطح برگ، عملکرد بیولوژیک و درصد روغن از نظر آماری معنی دار نبود. تیمار آبیاری 100 میلیمتر تبخیر تجمعی از تشتک تبخیر، با توجه به بیشترین عملکرد دانه، عملکرد روغن، بالاترین شاخص برداشت و بهره وری مصرف آب، مناسب ترین رژیم آبیاری شناخته شد. با توجه به نتایج حاصل از این آزمایش محلول پاشی مواد تنظیم کننده اسمزی بویژه محلولپاشی 20 میلی مولار پرولین باعث افزایش عملکرد دانه، عملکرد روغن، شاخص برداشت و همچنین بهره وری مصرف آب را بهبود بخشید.
الهام شفیعیون جهانگیر عابدی
فرایند شهرسازی تغییرات چشمگیری در سطح زمین و خصوصیات جوی یک محل به وجود می آورد که باعث ایجاد تغییراتی در میزان تشعشع خالص دریافتی در سطح زمین، رطوبت نسبی و گرمای محسوس می شود. پوشش گیاهی به همراه کاربری های مختلف اراضی در نقاط مختلف شهر یک گوناگونی مکانی در جریان گرمایی شهر به وجود می آورد که چهارچوب اصلی خرداقلیم شهری را به وجود می آورند. گسترش بی رویه جمعیت و رشد صنعت در کلان شهر اصفهان و ترکیب آن با مجموعه عوامل طبیعی در دراز مدت موجب ایجاد تغییراتی در اقلیم این شهر شده است. اطلاع از روند تغییرات پارامترهای اقلیمی در سطح شهر برای کنترل آب مصرفی در فضای سبز شهری و تعیین زمان و مقدار آبیاری اولویت دارد. هدف از این پژوهش، شناسایی خرد اقلیم های موجود درشهر اصفهان و بررسی اثر آنها بر دما، رطوبت نسبی هوا و تبخیر-تعرق گیاه مرجع به منظور مدیریت بهینه آبیاری فضای سبز می باشد. دما و رطوبت نسبی هوا در سطح شهر تحت تأثیر عوامل مختلف شامل سطوح فضای سبز، آسفالت، ساختمان ها، اراضی کشاورزی، اراضی بایر، سطوح آب، تراکم جمعیت و ترافیک قرار دارند. به منظور بررسی اثر سطوح فوق بر دما و رطوبت نسبی هوا با استفاده از نقشه gis شهر اصفهان، پنج منطقه در سطح شهر که از نظر سطوح مذکور با یکدیگر متفاوت بودند، شناسایی شدند. پناهگاه های هواشناسی و دستگاه های ثبات اندازه گیری دما و درصد رطوبت نسبی هوا در هر پنج منطقه نصب گردید. به منظور توجیه دستگاه های ثبات نصب شده در سطح شهر و مقایسه دما و رطوبت نسبی اعلام شده از طرف سازمان هواشناسی اصفهان با دما و رطوبت نسبی هوا در سطح شهر، یک دستگاه ثبات در پناهگاه ایستگاه هواشناسی اصفهان قرار داده شد(ایستگاه مبنا). داده های دمای هوا و درصد رطوبت نسبی با فاصله زمانی 5 دقیقه به مدت یک سال از آبان 1389 تا مهر 1390 اندازه گیری شد. تبخیر-تعرق گیاه مرجع از رابطه فائو-پنمن-مانتیث و هارگریوز-سامانی به صورت روزانه محاسبه شد. تجزیه و تحلیل در چهار بازه زمانی ساعت 0 تا 6، 6 تا 12، 12 تا 18 و 18 تا 0 با استفاده از داده های 5 دقیقه ای ثبت شده انجام شد. دما و درصد رطوبت نسبی هوا در هر یک از 5 ایستگاه واقع در سطح شهر به صورت تابع خطی از دما و درصد رطوبت نسبی هوا در ایستگاه مبنا تعریف شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در فاصله اطمینان 99% اختلاف معنی داری در تمام ماه های سال برای دمای هوای و درصد رطوبت نسبی هوا بین ایستگاه های سطح شهر و ایستگاه مبنا وجود دارد. بیشترین اختلاف متوسط دمای هوای ماهانه برابر با 07/6 درجه سانتیگراد بین ایستگاه مبنا و ایستگاه شماره 3 (باغ فدک) در شهریور ماه و بیشترین اختلاف متوسط درصد رطوبت نسبی ماهانه برابر با 73/40 بین ایستگاه مبنا و ایستگاه شماره 1 (باغ گلها) در آذر ماه رخ داد. بیشترین تأثیر خرد اقلیم های شهری بر کمینه دمای هوای روزانه در تمام ایستگاه ها مشاهده شد. بیشترین اختلاف بین دمای هوا در ایستگاه های سطح شهر با ایستگاه مبنا و درصد رطوبت نسبی هوا در ایستگاه های سطح شهر با ایستگاه مبنا در شب و کمترین اختلاف در روز رخ داد. دمای هوا در ایستگاه مرکز شهر در طول روز و در تمام ماه های سال بیشتر از ایستگاه مبنا بود. نوع و وسعت فضای سبز تأثیر زیادی بر دما و درصد رطوبت نسبی هوا داشت. سطوح فضای سبز شامل پارک و چمن با کاهش سطوح سخت موجب کاهش دما و افزایش درصد رطوبت نسبی هوا می شوند. فضای سبز ناشی از تاج پوشش درختان کاشته شده در رفیوژ کنار خیابان ها تأثیر کمی بر کاهش دما و افزایش درصد رطوبت نسبی هوا دارد. زیرا کاربری اراضی زیر تاج پوشش درختان متفاوت می باشد و اثر متقابلی با اثر فضای سبز دارد. بیشترین اختلاف در نیاز آبی محاسبه شده با استفاده از رابطه فائو-پنمن-مانتیث بین ایستگاه مبنا و ایستگاه های سطح شهر برابر با 11 درصد بود.
ستار سراییان بهروز مصطفی زاده فرد
عوامل مختلفی همچون رشد صنایع و کارخانه ها و تخریب محیط زیست و جنگل ها توسط انسان باعث افزایش روزافزون گازهای گلخانه ای در اتمسفر کره زمین شده است. به طورکلی این افزایش گازهای گلخانه ای منجر به تغییر در اقلیم های کره زمین شده است. مهم ترین اثر تغییر اقلیم تأثیرگذاری آن بر پدیده های جوی و اقلیمی نظیر طوفان، سیل، تگرگ، خشکسالی، امواج گرمایی و سرماهای نابهنگام خواهد بود. یکی از اولین منابع متأثر از این تغییرات اقلیمی، منابع آب است، به طوری که مستقیماً با تغییرات دما و بارش، منابع آب نیز دچار دگرگونی می شود. گرمایش جهانی اثرات بارزی روی چرخه هیدرولوژی و سیستم های منابع آب دارد، به گونه ای که می تواند به عنوان تهدیدی بزرگ بر سیستم های منابع آب در سراسر جهان قلمداد شود. انجام مطالعات تغییر اقلیم و بررسی سناریوهای اقلیمی دوره آتی یکی از کارآمدترین روش ها برای بررسی این واقعه در دوره آتی می باشد. برای بررسی تغییر اقلیم در آینده نیاز به تولید سناریوی اقلیمی می-باشد. در حال حاضر معتبرترین ابزار جهت تولید سناریوهای اقلیمی مدل های سه بعدی جفت شده گردش عمومی اقیانوس- اتمسفر می باشدکه به آن aogcm اطلاق می گردد. در این تحقیق با استفاده از نرم افزار sdsm و داده های مدل hadcm3 تحت سناریوی انتشار a2 به بررسی وضعیت اقلیمی 3 ایستگاه هواشناسی مشهد، ارومیه و گرگان برای دوره های آتی نزدیک، میانی و دور تا سال 2100 پرداخته شد. نتایج حاصل از واسنجی و اعتبارسنجی پارامترهای اقلیمی دما و بارش برای ایستگاههای مورد بررسی نشانگر دقت مطلوب مدل sdsm در برآورد این پارامترها در خروجی نهایی بوده و در نتیجه امکان انجام فرآیند ریزمقیاس نمایی در دوره آتی فراهم می باشد. نتایج نشان داد که میانگین دمای حداقل، حداکثر و بارش سالانه تا سال 2100 در ایستگاههای مورد بررسی روند افزایشی خواهد داشت. همچنین تغییرات دمایی در ایستگاه گرگان نسبت به 2 ایستگاه مشهد و ارومیه ناچیز بوده که این امر نشان دهنده تأثیر کمتر تغییرات اقلیمی در مناطق معتدل و پرباران نسبت به سایر مناطق می باشد. نتایج حاصل از مقایسه میانگین بارش سالانه در دوره های گذشته و آینده برای ایستگاهها نشان می دهد میانگین بارندگی در ایستگاه گرگان تا سال 2100 به طور میانگین به میزان 6/8 درصد کاهش خواهد یافت، این در حالی است که در ایستگاه های مشهد و ارومیه افزایش میانگین بارندگی به ترتیب به میزان 40 و 32 درصد پیش بینی می شود. همچنین در این تحقیق با مقایسه میانگین متحرک بارش 5 ساله و میانگین بلند مدت بارش سالانه به تعیین دوره های خشک و تر در دوره های آتی پرداخته شد. نتایج حاصله هشداری است در مورد تحول آب و هوا که به یقین تأثیرات مستقیم بر منابع آب و تولیدات کشاورزی خواهد داشت. لذا لازم است با کاهش تولید گازهای گلخانه ای از شدت تغییرات اقلیمی کاسته شود و با بکارگیری روش های کارآمد آبیاری و استفاده صحیح از منابع آب، تأثیرات نامطلوب این پدیده بر منابع آب و تولیدات کشاورزی را کنترل کرد.
عباس بختیاری فر جهانگیر عابدی
در ایران به دلیل حاکم بودن اقلیم خشک و نیمه خشک و فشارهای شدید وارد شده به منابع آب تجدیدپذیر در نتیجه وقوع خشکسالیهای چند ساله اخیر، رشد روزافزون جمعیت، توسعه شهرنشینی و صنعتی شدن ، استفاده بهینه از تمام منابع آبی در دسترس از جمله پساب های شهری و خانگی به عنوان یکی از انواع آب های نامتعارف شدیدا مورد توجه قرار گرفته است. از آنجایی که پساب فاضلاب جز منابع نامتعارف آب محسوب می شود، کاربرد آن در کشاورزی نیازمند مدیریت خاصی است که ضمن بهره گیری مطلوب از آن، مخاطرات زیست محیطی و بهداشتی را در خاک ، گیاه و منابع آب سطحی و زیرزمینی نداشته باشد.تحقیقات نشان داده که بین شیوه های مختلف آبیاری ، بهترین روش برای کار با پساب روش آبیاری قطره ای می باشد. مشکل اصلی آبیاری قطره ای گرفتگی قطره چکانها می باشد که این مسئله به هنگام کار با پساب تشدید می شود.به منظور بررسی تاثیر پساب تصفیه شده بر خصوصیات هیدرولیکی خروجی ها در آبیاری قطره ای و نیز مقایسه سیستمهای آبیاری قطره ای منقطع و پیوسته ، چهار سیستم آبیاری قطره ای در محل مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان طراحی و مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق از چهار نوع قطره چکان متداول موجود در بازار کشور که عبارت بودند از طولانی مسیر داخل خطی، میکروفلاپر، یوروکی و توربوپلاس استفاده گردید.