نام پژوهشگر: کاظم ارزانی
موسی موسوی علی اکبر حبشی
نخل خرما دارای اهمیت اقتصادی ویژه ای در ایران و سایر نقاط خشک جهان می باشد. برخی از ارقام نخل خرما در نقاط بخصوصی به یکسری شرایط نامطلوب حساسیت نشان دادند. لذا جهت مقابله با این چالش ، داشتن روش انتقال ژن موثر برای حصول به ارقام جدید با خصوصیات مطلوب تولید خرما مهمترین مسئله پیش روی ما می باشد. برای دستیابی به این هدف ، یک پروتوکل موثر و بهینه ای جهت انتقال ژن به نخل خرما از طریق بمباران ذره ای پایه گذاری گردید. کالوس جنین زا و جنین های سوماتیک حاصل شده از مریستم نخل خرما بوسیله سازه های دربرگیرنده ژن گزارشگر uida تحت کنترل پروموتورهای camv 35s یا act1 بمباران شدند. اثرات پارامترهای مختلف فیزیکی و بیولوژیکی بر روی بیان این ژن از طریق مقایسه تعداد لکه های آبی ناشی از رنگ آمیزی gus ارزیابی شدند. بیشترین بیان ژن gus در کالوس جنین زا و جنین های سوماتیک زمانی بدست آمد که با شرایط بهینه شده بمباران شدند. شرایط بمباران شامل پارامترهای فیزیکی فشار گاز هیلیوم (psi 1100 برای کالوس و psi 1350 برای جنین) ، 3 میلی متر فاصله بین صفحه پاره شونده تا صفحه ناقل ، فاصله صفحه نگهدارنده تا بافت هدف برابر با 9 سانتی متر برای کالوس و 6 سانتی متر برای جنین ، فشار خلاء 26 میلی متر جیوه برای کالوس و 28 میلی متر جیوه برای جنین ، ذرات طلا به قطر 6/1 میکرون برای کالوس و 6/0 میکرون برای جنین ، استفاده هم از اسپرمیدین و هم از کلرید کلسیم برای رسوب دادن dna بر روی ذرات ، با یک بمباران و پس از اعمال پیش تیمار خشکی موقت به مدت 60 دقیقه قبل از بمباران و همجنین پارامترهای بیولوژیکی شامل استفاده از پلاسمید pact1-d با غلظت 5/12-5/2 میکرو گرم به ازاء هر شلیک و اعمال پیش تیمار اسموزی با استفاده از مانیتول به غلظت 4/0 مولا به مدت 24 ساعت می باشند. 3/93 % جنین های بمباران شده بر اساس شرایط فوق تولید گیاهچه های سالمی نمودند. فراوانی تراریختی حاصل شده پس از آنالیز pcr برابر با 18% و پس از رنگ آمیزی gus ، 16% بود. دستیابی به این پروتوکل بهینه شده در نوع خود برای اولین بار گزارش می شود و می تواند اطلاعات ارزشمندی جهت تولید گیاهان تراریخت نخل خرما در اختیار قرار دهد.
حمید ظفری نیا کاظم ارزانی
به منظور بررسی میزان سازگاری ارقام گلابی آسیایی (pyrus serotina rehd.) با شرایط آب و هوایی اصفهان، در سال های 1387 و 1388 تحقیقی انجام شد. در این پژوهش پیوندک برخی از ارقام گلابی آسیایی به نام های ‘ks6’، ‘ks7’، ‘ks8’،‘ks9’ ،‘ks10’ ، ‘ks11’، ‘ks12’، ‘ks13’، ‘ks14’ از باغ گلابی آسیایی موجود در دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس در ماه مرداد سال 1386 و 1387 جمع آوری شد. پیوندک های جمع آوری شده به محل مورد تحقیق در اصفهان انتقال داده شده و برروی پایه های یکساله گلابی اروپایی (pyrus communis l.) در قالب بلوک های کامل تصادفی، پیوند شدند. فواصل بین ردیف دانهال ها 80 سانتیمتر و فواصل آنها برروی ردیف 15 سانتیمتر بود. از ارقام گلابی سیبری و شاه میوه نیز به عنوان شاهد مورد استفاده قرار گرفت. درصد بقای ارقام پیوند شده و نیز استقرار ارقام براساس میزان قطر پایه و پیوندک در اوایل آغاز فصل رشد ثبت شد (در اوایل سال 1387 و 1388). همچنین در اواخر فصل رویشی 1387 و 1388 میزان سطح برگ، رشد شاخه، و تعداد یرگ در هر یک از ارقام مشخص شد. میزان وزن تر و خشک بخش های مختلف گیاه (برگ، شاخه و ریشه)، میزان عناصر غذایی ازت، فسفر و پتاسیم و مقادیر کربوهیدرات های کل در 3 نوبت برروی برگ های برداشت شده مورد اندازه گیری قرار گرفت. پژوهش با اندازه گیری صفات مذکور در سال دوم اجرای پژوهش نیز تکرار شد، با این تفاوت که به همراه برگ، ساقه و ریشه نیز از نظر عناصر غذایی و کربوهیدرات کل مورد آزمون و تجزیه قرار گرفت. نتایج نشان داد که ارقام مختلف گلابی از نظر صفات بیان شده دارای اختلاف معنی دار می باشند. در مجموع دو سال، بیشترین میزان رشد در ارقام ‘ks6’ و ‘ks12’ و کمترین رشد در رقم ‘ks14’ مشاهده شد. بیشترین و کمترین تعداد برگ به ترتیب در ارقام شاه میوه و ‘ks7’ مشاهده شد. بزرگترین سطح هر برگ و نیز میزان برگ هر نهال در رقم ‘ks10’ و کمترین مساحت برگ، در رقم شاه میوه مشاهده گردید. رقم شاه میوه بیشترین سطح مقطع تنه (tcsa) را داشته و کمترین آن در رقم ‘ks9’ مشاهده شد. همچنین همبستگی معنی داری بین سطح مقطع تنه و ارتفاع نهال ها مشاهده گردید. بالاترین درصد گیرایی پیوند در ارقام ‘ks6’ و کمترین درصد در رقم ‘ks7’, ‘ks8’ و ‘ks12’ مشاهده شد. بیشترین میزان وزن خشک کل گیاه در ارقام ‘ks12’ و سیبری و کمترین میزان ماده خشک در رقم ‘ks6’ مشاهده شد. نتایج تجزیه آماری میزان عناصر غذایی ازت، فسفر و پتاسیم نشان از اختلاف معنی دار در بین ارقام و زمان نمونه گیری داد. نتایج نشان داد که ارقام گلابی از نظر جذب عناصر غذایی در سطح مطلوب قرار داشتند و در طی فصل رشد میزان ازت و فسفر برگ روند کاهشی داشت اما میزان پتاسیم افزایش یافت. میزان ازت، فسفر و پتاسیم ساقه به طور معنی داری در طول فصل کاهش یافت. درصد ازت ریشه به تدریج در طول فصل رشد رو به افزایش گذاشته اما فسفر و پتاسیم آن با گذشت فصل کاهش یافت. کربوهیدرات محلول برگ، ساقه و ریشه نیز در هر سه مرحله نمونه گیری تفاوت معنی داری نشان داد. به طوری که مقدار کربوهیدرات برگ در سال اول به تدریج از اوایل فصل تا اواسط فصل رو به افزایش گذاشته و از این زمان تا اواخر فصل مقدار آن کاهش پیدا نمود. اما در سال دوم مقدار آن تا اواسط فصل رو به کاهش گذاشته و تا اواخر فصل مقدار آن افزایش پیدا کرد. مقدار کربوهیدرات ساقه و ریشه به تدریج از اوایل تا اواخر فصل کاهش یافت. به طور کلی چنین نتیجه گیری می شود که ارقام گلابی آسیایی در مقایسه با ارقام بومی اصفهان از سازگاری مناسب و بسیار عالی برخوردار می باشند که می تواند به گسترش کشت این ارقام در منطقه میوه خیز اصفهان کمک بسزایی کند.
منیژه بیاتی کاظم ارزانی
چکیده: این پژوهش بمنظور غربال ارقام مقاوم به سنک گلابی (stephanitis pyri f.) و پسیل گلابی (cacopsylla pyricola l.) از میان 9 رقم گلابی آسیایی موجود در باغ پژوهشی گروه علوم باغبانی دانشگاه تربیت مدرس با نام های’?ks6، ?ks7’، ?ks8’،?ks9’ ،?ks10’ ، ?ks11’، ?ks12، ?ks13’، ’ ?ks14 در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در 3 تکرار انجام شد. از هر تیمار 2 نمونه بطور تصادفی انتخاب و از هر نمونه 4 برگ از 4 جهت متفاوت درخت و ارتفاع ثابت با فواصل 7 روز یکبار از اواخر فروردین سال 1387 برای شمارش تعداد پسیل گلابی و از اواخر تیر سال 1387 برای سنک گلابی تا پایان فصل رشد یادداشت برداری گردید. در باغ، نرخ خسارت و میزان محصول هر رقم نیز اندازه گیری شد. همچنین در آزمایشگاه به منظور تعیین همبستگی بین میزان تراکم این دو حشره و فاکتورهای فیزیولوژیکی درخت، مقدار نسبی آب برگ (rwc)، میزان کربوهیدرات کل برگ، میزان کلروفیل برگ و سطح برگ در 3 تکرار و 9 تیمار به فاصله هر 30 روز یکبار در طول 3 ماه اندازه گیری شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها با استفاده از نرم افزار sas نشان داد، ارقام مختلف گلابی آسیایی از نظر نرخ خسارت و تعداد سنک گلابی و پسیل گلابی در سطح احتمال 1درصد با یکدیگر اختلاف معنی داری داشتند. از نظر مقاومت آنتی زنوزی، ارقام ks8 و ks14 مقاوم به سنک گلابی و ks13 و ks10 مقاوم به پسیل گلابی و از نظر مقاومت از نوع تحمل، ارقام ks6 و ks13 نسبت به سنک گلابی مقاوم شناخته شدند. بر اساس نتایج، معلوم شد که رقم ks9 نسبت به سنک گلابی و پسیل گلابی حساس است. بر اساس نتایج به دست آمده ارقامی از گلابی آسیایی که دارای کربوهیدرات کل کمتر و مقدار نسبی آب بیشتری در برگ بودند نسبت به پسیل گلابی و سنک گلابی مقاوم تر تشخیص داده شدند. بین میزان سطح برگ رابطه معنی داری با مقاومت ارقام، به سنک گلابی و پسیل گلابی مشاهده نشد.
رقیه نجف زاده کاظم ارزانی
مطالعه و ارزیابی تنوع ژنتیکی در گلابی ( (pyrus communis l.، از نظر اصلاح درختان گلابی از اهمیت زیادی برخوردار است. در این پژوهش تنوع ژنتیکی 12 دانهال گلابی اروپایی موجود در باغ تحقیقاتی گلابی آسیایی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس تهران همراه با رقم محلی شاه میوه (شاهد) با استفاده از مارکرهای مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و خصوصیات فیزیکوشیمیایی میوه بر اساس دیسکریپتور مرکز جهانی منابع ژنتیکی گیاهی (ipgri) که وراثت پذیری بالایی دارند، مورد بررسی قرار گرفت. سپس با توجه به پارامترهای اندازه گیری شده ژنوتیپ برتر شناسایی و توسط کشت درون شیشه ای (in vitro) اقدام به ریزازدیادی، حفظ و نگه داری آن گردید. بدین منظور از جوانه ی جانبی شاخساره های فصل جاری نمونه گیری شده و در محیط های کشت ql و ms با غلظت های مختلف bap کشت شدند. نتایج نشان داد که ژنوتیپ اثر معنی داری بر روی خصوصیات مورفولوژی و فیزیولوژی داشت و بین ژنوتیپ ها از نظر این خصوصیات اختلاف معنی داری وجود داشت. به گونه ای که تغییرات طول برگ از 05/8-36/4 سانتی متر، عرض برگ 03/6-84/2 سانتی متر، نسبت طول به عرض برگ 72/1- 22/1، طول میانگره 33/3-93/0 سانتی متر، طول شاخه سال جاری 07/47-33/5 سانتی متر، تراکم برگ 76/61-35/23 درصد، تراکم گل 7/96-67/2 درصد و تراکم میوه 10-33/1 درصد، سطح برگ 37-67/12 سانتی متر مربع، وزن تر برگ 89/0-19/0 گرم، وزن خشک برگ 74/0-12/0 گرم، میزان نیتروژن برگ90/1-07/1 درصد، میزان فسفر برگ 09/0-04/0 درصد، میزان پتاسیم برگ 11/2-98/0 درصد، میزان کلسیم برگ 77/1-5/0 درصد دارند. نتایج نشان داد که بین ژنوتیپ ها از نظر سطح مقطع تنه، ارتفاع، عادت رشدی، پاجوش دهی، زمان گلدهی، تمام گل، پایان گلدهی، زمان رسیدن میوه، تعداد میوه و عملکرد تفاوت وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که ژنوتیپ اثر معنی داری بر روی خصوصیات فیزیکوشیمیایی میوه داشت و بین ژنوتیپ ها از نظر خصوصیات فیزیکوشیمیایی میوه اختلاف معنی داری وجود داشت. به گونه ای که تغییرات طول میوه از 82/9-99/6 سانتی متر، عرض میوه 17/7-69/4 سانتی متر، نسبت طول به عرض 59/1-23/1، طول دم میوه 73/3-2/2 سانتی متر، رنگ زمینه ی میوه از زرد تا سبز_ زرد و سبز_ قرمز، رنگ l از l* 08/74-47/60، رنگ h ازh* 95/86-06/80، رنگ c ازc* 43/53-16/46، وزن تازه ی میوه از 91/308-5/80 گرم، وزن خشک از 36/5-52/4 گرم در 30 گرم از میوه، حجم میوه از 7/270-33/86 سانتی متر مکعب، سفتی میوه 37/2-1 کیلوگرم بر سانتی متر مربع، میزان مواد جامد محلول میوه از 63/17-9/14 درجه بریکس، اسیدیته ی قابل تیتر میوه 41/0-18/0 درصد، نسبت مواد جامد محلول به اسیدیته میوه 66/92-49/40 و پ هاش میوه از 33/5-95/3 متغیر بودند. با توجه به تجزیه کلاستر خصوصیات مورفولوژی و فیزیولوژیکی، ژنوتیپ ها به چهار گروه، با توجه به تجزیه کلاستر خصوصیات فیزیکوشیمیایی میوه، ژنوتیپ ها به سه گروه و با توجه به تجزیه کلاستر خصوصیات مورفولوژی، فیزیولوژیکی و فیزیکوشیمیایی میوه، ژنوتیپ ها به سه گروه تقسیم شدند. رقم شاه میوه یکی از مهمترین ارقام تجاری گلابی در کشورمان می باشد که دارای خصوصیات کیفی و بازار پسندی مناسبی می باشد. قرار گرفتن ژنوتیپa95 با رقم شاه میوه (ژنوتیپ a238) در یک گروه نشان دهنده خصوصیات فیزیکوشیمیایی مناسب و کیفیت بالای میوه این ژنوتیپ می باشد. نتایج ازدیاد درون شیشه ای ژنوتیپ برتر و امیدبخش (a95)، نشان داد که محیط کشت ql از نظر تولید گیاهچه های پررشدتر و پرآوری شاخساره، نسبت به محیط کشت ms در وضعیت بهتری قرار داشت. همچنین با افزایش میزان غلظت هورمون bap میزان پرآوری شاخساره ها و طویل شدگی شاخساره ها بیشتر شده طوری که بیشترین تشکیل شاخساره در محیط کشت ql با دو میلی گرم در لیتر bap همراه بود. کلمات کلیدی: گلابی اروپایی(pyrus communis l.) ، تنوع ژنتیکی، مارکر مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی، خصوصیات فیزیکوشیمیایی میوه، ژنوتیپ برتر، ازدیاد درون شیشه ای
فاطمه طیبی محمد چیذری
هدف از این تحقیق بررسی ساز و کارهای ترویجی حمایت کننده پیرامون مدیریت پایدار آب کشاورزی در باغ های انگور استان مرکزی می باشد. در این تحقیق از روش توصیفی-همبستگی استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق 22400 نفر از باغداران انگور استان مرکزی (22400=n) را شامل می شود که از این تعداد با استفاده از جدول مرگان 377 نفر (377=n) با روش نمونه گیری طبقه ای به عنوان جامعه آماری تحقیق انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه به عنوان ابزار تحقیق جمع آوری گردید که روائی ظاهری آن توسط جمعی از اساتید دانشکده کشاورزی تربیت مدرس بررسی شد و روائی محتوای آن پس از انجام آزمون آزمایشی در شهرستان فراهان و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 94/0 بدست آمد. نتایج تجزیه و تحلیل عاملی سازوکارها نسبت به بکارگیری مدیریت پایدار منابع اب کشاورزی نشان داد که بهبود عملیات زراعی در سطح باغ، ارتقاء سطح مشارکت کشاورزان در مدیریت آب، حفاظت از کانال های انتقال آب به ترتیب مهمترین عاملهای موثر در بکار گیری مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی در باغ های انگور استان مرکزی بوده اند. بر همین اساس تحلیل همبستگی نشان داد که بین میزان بکارگیری عملیات مدیریت آب کشاورزی توسط کشاورزان با متغیرهای میزان تحصیلات، سالهای بیمه باغ، درصد بیمه باغ، دانش کشاورزان و اگاهی کشاورزان در سطح یک درصد رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد
بهنام دهقانی کاظم ارزانی
گلابی آسیایی با نام علمی (rehd pyrus serotina) از خانواده rosacea، یکی از گونه های جدید گلابی در ایران است. این میوه از طریق پیوندک ارقام اصلاح شده برا ی اولین بار در قالب طرح ملی «سازگاری گلابی آسیایی با شرایط آب و هوایی ایران» توسط دکتر ارزانی مدیر گروه باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس در سال 1377 از کشور بلژیک به ایران وارد شده است. پژوهش های انجام شده و در دست انجام بر روی این گلابی به شناخت و توسعه کشت این گونه مهم در کشور کمک خواهد نمود. پژوهش حاضر در راستای شناخت بیشتر گلابی آسیایی در کشور و ترویج کشت آن در آینده است. این پژوهش با هدف بررسی درصد تشکیل گل و میوه، میزان عملکرد و بار نهایی درخت، درصد ریزش میوه، تعیین زمان برداشت میوه در ارقام، با تکیه بر غلظت عناصر در خاک، برگ و میوه در سال 89-1388 صورت گرفت. غلظت عناصر نیتروژن (n)، کلسیم (ca)، پتاسیم (k)، فسفر (p)، روی (zn)، منگنز (mn)، آهن (fe)، مس (cu)، بور (b) و گوگرد (s) در خاک، برگ و میوه اندازه گیری شدند تا بر اساس غلظت آنها توصیه کودی انجام گیرد. نتایج نشان داد اختلاف معنی داری در شروع و پایان گلدهی ارقام مشاهده نگردید و ارقام از تطابق زمانی خوبی در گلدهی برخوردار بودند. نتایج درصد تشکیل گل، تشکیل میوه و میزان عملکرد نشان داد در ارقام مورد مطالعه اختلاف معنی داری مشاهده نشد و ارقام از میزان عملکرد یکسان و مطلوبی برخوردار بودند. درصد ریزش میوه قبل از برداشت نشان داد که بیشترین ریزش قبل از برداشت در رقم ‘ks8’ با 32 درصد، و کمترین ریزش در رقم ‘ks13’ با 19 درصد تشکیل میوه اولیه صورت گرفت، لیکن در دیگر ارقام اختلاف معنی داری مشاهده نگردید. نتایج تعداد میوه در درخت تحت عنوان بارنهایی نشان داد که بیشترین تعداد میوه به ازای هر درخت در رقم ‘ks13’ با تعداد 58 میوه و کمترین آن در رقم ‘ks8’ با 19 عدد میوه بود. با توجه به وزن میوه های باقی مانده در رقم ‘ks8’ در عملکرد وزنی میوه در درخت نسبت به دیگر ارقام اختلاف معنی داری مشاهده نگردید. معیارهای علمی که برای تعیین زمان برداشت در گلابی در نظر گرفته می شوند شامل رنگ، سفتی بافت، میزان مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتر و تعداد روز پس از گلدهی است. در پژوهش حاضر تعیین فاکتورهای اثر گذار بر زمان برداشت جهت تشخیص بهترین زمان برداشت در میوه مورد توجه قرار گرفت تا بهترین زمان برداشت میوه در شرایط پژوهش مشخص شود. با در نظر گرفتن شاخص های برداشت مشخص شد که بهترین زمان برداشت جهت ارسال به بازار مصرف در ارقام ‘ks6’، ‘ks7’ ‘ks13’ ‘ks11’ ‘ks12’ و ‘ks8’ به ترتیب 1 مردادماه، 11 مردادماه، 21 مردادماه، 1 شهریورماه، 1 مهرماه و 21 آبان ماه بود. انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه جهت تعیین بهترین زمان مناسب برداشت برای ارقام وارد شده گلابی آسیایی در شرایط مختلف آب و هوایی ایران توصیه می شود.
سعادت ساریخانی خرمی کاظم ارزانی
ایران یکی از مراکز اصلی تنوع و پراکنش گردو در جهان به شمار می رود. با توجه به اینکه درختان گردو از سده های گذشته به صورت جنسی ازدیاد می شده، تنوع ژنتیکی بالایی در جمعیت آن در کشور وجود دارد که به ایجاد یک ژرم پلاسم بسیار بزرگ و متنوع گردو، منتهی شده است. این تنوع امکان دستیابی به ژنوتیپ های برتر و امیدبخش را در برنامه های اصلاحی گردو فراهم می کند. پژوهش حاضر به منظور شناسایی ژنوتیپ های برتر گردو در منطقه بوانات فارس طی سال های 1388 تا 1390 انجام گرفت. در ابتدای آزمایش، 349 درخت بر اساس اطلاعات سازمان های ذیربط و افراد محلی، پیش انتخاب و پلاک کوبی گردیدند. در ادامه، بر اساس مشاهدات اولیه و عدم تظاهر علائم بیماری بلایت و نیز میانگین وزن دانه بیشتر از 5/6 گرم، 92 ژنوتیپ جهت مطالعات بعدی انتخاب شدند. بررسی نتایج مربوط به صفات فنولوژیک درختان نشان داد که ژنوتیپ a92 دیر برگده ترین ژنوتیپ در بین درختان مورد مطالعه در هر دو سال انجام آزمایش بود. در 37 درصد از ژنوتیپ ها، پدیده هموگامی مشاهده گردید. همچنین بررسی صفات اختصاصی در سال اول انجام پژوهش نشان داد، درصد باردهی در ژنوتیپ ها بین صفر تا 5/65 درصد متغیر بود و 5/81 درصد از ژنوتیپ ها دارای اندازه دانه متوسط تا خیلی بزرگ بودند. بر مبنای نتایج بدست آمده در سال اول، ژنوتیپ a2 بیشترین وزن دانه و مغز را دارا بود و کمترین میزان وزن دانه و مغز به ترتیب در ژنوتیپ a50 و a44 مشاهده گردید. همچنین در بین ژنوتیپ های مورد مطالعه، ژنوتیپ a9 با درصد مغزی معادل 2/67 درصد، عنوان تیمار برتر را از نظر درصد مغز به خود اختصاص داد. ارزیابی 92 ژنوتیپ مورد مطالعه نشان داد که رنگ مغز بیشتر ژنوتیپ ها، روشن بود. بررسی ارتباط بین صفات در این آزمایش گواه از وجود همبستگی مثبت و قوی بین وزن دانه و مغز و همچنین بین وزن با درصد مغز بود. در حالی که بین وزن دانه و درصد مغز همبستگی منفی مشاهده گردید. تاریخ برگدهی با تاریخ برداشت و همچنین ضخامت پوست سخت با رنگ پوست سخت و دشواری جدا شدن مغز همبستگی مثبت و معنی داری در سطح یک درصد داشت. در نهایت از بین 92 ژنوتیپ، ژنوتیپ های a79، a59، a30، a40، a14، a34، a17، a42، a68، a69، a92 و a63 به عنوان ژنوتیپ های برتر از نظر صفات فنولوژیک و اختصاصی انتخاب گردیدند. ژنوتیپ های برتر در سال دوم نیز مورد ارزیابی قرار گرفتند. بررسی نتایج سال دوم گواه از عدم وجود اختلاف بین داده های بدست آمده در دو سال انجام پژوهش بود. به طوری که در سال دوم، ژنوتیپ های a92 و a63 به ترتیب با 31 و 30 روز تاخیر نسبت به استاندارد مرجع، عنوان ژنوتیپ های دیربرگده را به خود اختصاص دادند
صادق کریم پور کاظم ارزانی
چکیده به منظور ارزیابی اثرات آمینوکلات های روی و بیوسالت، در تعدیل اثرات تنش شوری در سه پایه پسته اهلی، آزمایشی گلخانه ای فاکتوریل (سه فاکتوره) در قالب طرح پایه کرتهای کاملاً تصادفی با 3 تکرار انجام پذیرفت. فاکتورهای آزمایش عبارت بودند از: (1) پایه در 3 سطح شامل بادامی زرند، قزوینی و سرخس، (2) شوری آب در 4 سطح شامل صفر (شاهد)، 75، 150 و 225 میلی مولار کلرید سدیم، و (3) آمینوکلات در 3 سطح شامل صفر (شاهد)، آمینوکلات روی (بصورت کاربرد برگی)، و آمینوکلات بیوسالت (به صورت کاربرد خاکی) بودند. صفات مورد بررسی در این آزمایش عبارت از کارائی فتوشیمیایی (fv/fm) پایه ها، پتانسیل آب برگ، دمای برگ، مقدار نسبی آب، میزان پرولین، قندهای محلول و مقادیر کلروفیل a و b بودند که طی مراحلی مختلف از رشد گیاهان اقدام به اتدازه گیری آنها شد. بر اساس نتایج بدست آمده مشخص گردید که میزان آب نسبی برگ، کارایی فتوشیمیایی و همچنین محتویات کلروفیل برگ با افزایش شوری کاهش می یابد و میزان پرولین، قندهای محلول، دمای سطح برگ، پتانسیل آب برگ با افزایش شوری، افزایش می یابد. کاربرد آمینوکلات روی باعث افزایش کارایی فتوشیمیایی، میزان آب نسبی برگ و همچنین محتویات کلروفیل برگ شد. همچنین میزان پرولین و قندهای محلول در مراحل اول (30 روز پس از اعمال تیمار) نسبت به شاهد کاهش یافت و در مراحل بعدی (60 روز پس از اعمال تیمار) افزایش نشان داد. دمای سطح برگ، پتانسیل آب برگ نیز در شرایط کاربرد آمینوکلات کاهش یافت. تیمار بیوسالت باعث کاهش آب نسبی برگ، پرولین، قندهای محلول و دمای برگ گردید ولی با گذشت زمان، افزایش یافت. پتانسیل آب برگ، مقدار کلروفیل و کارایی فتوشیمیایی در شرایط کاربرد بیوسالت افزایش یافت.در بین پایه ها، پایه بادامی بالاترین میزان کارایی فتوشیمیایی برگ، بالاترین مقدار کلروفیل برگ، بالاترین مقدار آب نسبی برگ، بالاترین پتانسیل آب برگ، بالاتری مقدار تجمع پرولین و کمترین میزان دمای سطح برگ را نسبت به پایه قزوینی و سرخس نشان داد.
محمود کوشش صبا کاظم ارزانی
زردآلو یکی از میوه های مهم مناطق معتدله بوده و ایران یکی از خاستگاه های زردآلو ی وحشی و تجاری و دومین تولید کننده این محصول در دنیا پس از ترکیه می باشد زردآلو میوه بسیار فسادپذیر بوده و به سرعت بازارپسندی خود را از دست می دهد. جهت صادرات محصول داشتن اطلاعات کافی در مورد تغییرات حین رسیدن و پس از برداشت و پاسخ ارقام موجود به روش های نگهداری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بدین منظور رساله حاضر با هدف مطالعه روند تغییرات در مرحله رسیدن محصول و تاثیر کاربرد تیمارهای پلی آمین و کلسیم پس از برداشت و شرایط نگهداری محصول در دمای پایین بر کیفیت محصول مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از دو رقم زردآلو ی باقری و عسگرآبادی استفاده شد. در آزمایش اول از تیمار 1 میلی مولار پوتریسین و اسپرمیدین و در آزمایش دوم از تیمار 1و3 درصد کلسیم کلراید و 1و3 درصد پروپیونات کلسیم استفاده شد. بعد از اعمال تیمارها نمونه ها در شرایط سردخانه یک درجه سانتی گراد و رطوبت 95 درصد نگهداری شدند و نمونه برداری در زمان های صفر، 1، 7، 14و 21 روز صورت گرفت و نمونه ها پس از خروج از سردخانه 2 روز در دمای اتاق جهت شبیه سازی شرایط رسیدگی و عرضه محصول قرار گرفتند، و جهت بررسی تغییرات برخی پارامتر ها از جمله تغییرات مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون، رنگ، سفتی میوه، تولید اتیلن و میزان خسارت سرمازدگی(chilling injury or internal breakdown) به عنوان شاخص های اصلی مورد اندازه گیری قرار گرفت. در آزمایش اول جهت بررسی ارتباط مکانیسم های عمل تیمارها و مطالعه بیشتر تغییرات آنزیم های آنتی اکسیدانت کاتالاز، پراکسیداز، سوپراکسیددیسموتاز و پلی فنول اکسیداز و تغییرات ترکیبات فنول کل مورد ارزیابی قرار گرفت. در آزمایش دوم تغییرات پکتین دیواره سلولی، آنزیم پکتین متیل استراز و تغییرات کلسیم داخلی مطالعه شد. نتایج نشان داد که ارقام مورد مطالعه 7 روز پس از نگهداری در سردخانه علائم خسارت را نشان دادند و تیمارهای مورد استفاده تاثیر معنی داری بر کاهش خسارت و سرعت پیشرفت خسارت داشتند. همچنین تیمارهای پلی آمین به شدت تولید اتیلن را تحت تاثیر قرار داده و در نتیجه از نرم شدن سریع میوه جلوگیری به عمل آوردند. اگرچه برخی خصوصیات کیفی میوه مانند اسیدیته قابل تیتراسیون و مواد جامد محلول تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفتند اما تیمارهای پژوهش تاثیر معنی داری بر شاخص رنگ میوه داشتند و از تغییرات سریع رنگ جلوگیری کردند. میزان فنول به طور نسبی تحت تاثیر تیمار ترکیبات پلی آمین قرار گرفته و آنزیم های آنتی اکسیدانت نیز تفاوت معنی داری با تیمار شاهد داشتند. با اعمال تیمار کلسیم میزان کلسیم داخل میوه افزایش یافت و ارتباط مستقیم بین محتوی کلسیم و سفتی بافت میوه وجود داشت. اگرچه آنزیم پکتین متیل استراز نوساناتی در طول آزمایش در رقم عسگرآبادی داشت اما ارتباط مشخصی بین تیمار کلسیم و تغییرات آن مشاهده نشد. به طور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تیمار پس از برداشت پلی آمین ها و کلسیم از طریق کنترل تولید اتیلن و تاثیر آن بر برخی آنزیم ها ی ارزیابی شده، نقش چشم گیری در حفظ سفتی بافت، رنگ میوه و کاهش میزان خسارت سرمازدگی داشت.
امید نوری رودسری عزیز مومنی
به منظور پی بردن به دلایل ناسازگاری درختان چند ساله زیتون و علل عدم توانایی باغ های جدید الاحداث برای استقرار در اراضی شیب دار، تحقیقی در مورد عوامل خاکی و گیاهی کنترل کننده رشد زیتون و تاثیر آنها بر ناهنجاری های رشدی و عملکرد درختان زیتون ‘رقم زرد’ کاشته شده در منطقه طارم استان زنجان انجام شد. فرض بر این است که باغ هایی که درختان آنها از سرسبزی لازم برخوردار نیستند، دارای ناهنجاری های رشدی و عملکردی نیز هستند. لذا، برای آشکارسازی مقدار سبزینگی درختان مرحله زمانی اوج رشد سبزینگی زیتون که در آن درخت از شادابی و سرسبزی کامل برخوردار باشد، تعیین شد. سپس با استفاده از فن آوری سنجش از دور و با استفاده از تصویر سنجنده alos-avinir-2، شش باغ زیتون موجود در یک بخش بهم پیوسته بر مبنای شاخص ndvi درجه بندی شدند. طبقه بندی تصویر ماهواره ای با استفاده از نرم افزار envi انجام شد. بر مبنای نتایج طبقه بندی تصویر ماهواره ای، دو باغ نزدیک به هم که بیشترین و کمترین میزان سبزینگی را داشتند، انتخاب شدند. یک باغ مطلوب با عملکرد بالا و باغ دیگر نامطلوب با عملکرد کم. در میان شاخص های پوشش گیاهی بررسی شده برای مقایسه سبزینگی درختان، شاخص پوشش گیاهی تفاضلی نرمال شده و شاخص بهبود یافته پوشش گیاهی تعدیل شده خاک کارایی بالاتری نسبت به شاخص پوشش گیاهی مقاوم به اثرات خاک و اتمسفر، از خود نشان دادند. برای مطالعه خاک، پنج نیمرخ خاک در باغ نامطلوب و دو نیمرخ خاک در باغ مطلوب حفر و تا سطح فامیلی خاک طبقه بندی شدند. برای تعیین خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک، از عمق 60-30 سانتیمتر خاک باغ ها نمونه های استاندارد تهیه شد. همچنین برای مطالعه وضعیت درختان از برگ درختان نمونه برداری شد و اندازه گیری های فیزیکی شامل: طول شاخه سال جاری، مساحت مقطع عرضی تنه، حجم تاج درخت و شاخص سبزینگی انجام شد. میانگین های صفات اندازه گیری شده در دو باغ با استفاده از آزمون t-test مقایسه شدند. به منظور بررسی اثر عوامل گیاهی و خاکی بر روی درصد تشکیل میوه و طول شاخه میوه دهنده، کاهش تعداد متغیرهای مستقل، حذف متغیرهایی که اثر ناچیزی برروی متغیر وابسته دارند و برازش بهترین مدل، از روش رگرسیون گام به گام استفاده شد. در اولین مدل درصد تشکیل میوه به عنوان متغیر وابسته و سایر متغیرهای گیاهی به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شد. در مدل دوم درصد تشکیل میوه به عنوان متغیر وابسته و متغیرهای خاکی به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شد. ضریب تبیین مدل اول برازش شده حاکی از آن است که 6/94 درصد از تغییرات درصد تشکیل میوه توسط متغیرهای مستقل گیاهی توجیه می شود. ضریب تبیین مدل دوم برازش شده نشان داد که متغیرهای خاکی 9/93 درصد از تغییرات درصد تشکیل میوه را توجیه می کنند. در مورد طول شاخه، ضریب تبیین مدل اول برازش شده حاکی از آن است که 36/88 درصد از تغییرات توسط متغیرهای مستقل گیاهی توجیه می شود. ضریب تبیین مدل دوم برازش شده نشان داد که 9/87 درصد از تغییرات طول شاخه توسط متغیر مستقل خاکی موجود در مدل توجیه شد. نتایج، همبستگی مثبت و بالایی بین درصد تشکیل میوه و طول شاخه با درصد نیتروژن برگ به ترتیب (**923/0r= و **907/0r= ) مشاهده شد. همچنین همبستگی مثبت و بالایی بین درصد تشکیل میوه و طول شاخه با درصد پتاسیم برگ، به ترتیب (**898/0r= و **846/0r= ) مشخص شد. همبستگی منفی و بالایی بین درصد تشکیل میوه و طول شاخه با درصد لای خاک به ترتیب (**969/0-r= و **902/0-r= ) آشکار شد. از طرف دیگر، بین درصد تشکیل میوه و طول شاخه با قابلیت هدایت الکتریکی خاک، همبستگی منفی و معنی دار به ترتیب (**964/0-r= و **938/0-r= ) مشخص شد. بر اساس نتایج بدست آمده، علل اصلی تفاوت در درصد تشکیل میوه و رشد درختان زیتون در باغ نامطلوب، کمبود عنصر نیتروژن و پتاسیم در کنار عوامل شوری و سنگینی بافت خاک می باشد. همچنین با استفاده از روش وزن دهی عکس فاصله، متغیرهایی که در دو نوع باغ انتخابی اختلاف معنی داری داشتند، با استفاده از ابزار تحلیلگر مکانی در محیط نرم افزار arcgis درون یابی شدند. بدین ترتیب، علاوه بر تحلیل روابط رگرسیونی و آماری، ابعاد و پراکنش مکانی عوامل کنترل کننده رشد زیتون نیز بصورت نقشه های درون یابی ترسیم شدند. واژگان کلیدی: زیتون، محدودیت رشد، سنجش از دور، تصویر سنجنده alos-avinir-2، شاخص پوشش گیاهی، نیتروژن، پتاسیم، شوری، سامانه های اطلاعات جغرافیایی.
مصطفی رحمتی کاظم ارزانی
چکیده به منظور احداث باغ های استاندارد گلابی اروپایی و آسیایی، که در آن درختان میوه دارای پیکره رویشی یکسان و یکنواخت بوده و از لحاظ صفات کیفی میوه نیز دارای یکنواختی باشند، انتخاب پایه مناسب بسیار حائز اهمیت است. امروزه در ایران عمدتا در باغ های گلابی از دانهال های گلابی اروپایی به عنوان پایه استفاده می شود. دانهال ها معمولا دارای ریشه قوی و عمیق بوده ولی دارای معایبی از قبیل، تفرق صفات و پر رشد بودن، هستند. این تحقیق با هدف، بررسی تنوع ژنتیکی دانهال های موجود در دو منطقه عمده تولید دانهال گلابی در کشور (مشهد و کرج) و همچنین بررسی میزان تفرق صفات در دانهال های گلابی اروپایی، انجام پذیرفت. بدین منظور 34 صفت کیفی و کمی مرتبط با رشد رویشی در 131 دانهال گلابی اروپایی از دو توده مشهد و کرج، بررسی گردید. همچنین قدرت جذب عناصر غذایی، از طریق تجزیه برگ تعدادی از دانهال ها در هر دو توده دانهالی بررسی گردید. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری (p?0.01)، در افزایش ارتفاع و قطر دانهال ها بین دو توده مشهد و کرج وجود داشت. نتایج حاصل از مقایسه صفات اندازه گیری شده در برداشت های تخریبی در سال سوم و چهارم رشد، بین دو توده دانهال مشهد و کرج، نشان داد که تفاوت معنی داری در صفات وزن خشک و تر برگ، ریشه، شاخه سال جاری، ساقه و شاخه ها و تعداد برگ بین دو توده مشهد و کرج وجود نداشت، درحالی که ضریب تنوع بالایی برای تمامی صفات اندازه گیری شده در بین دانهال های دو توده مشاهده گردید. نتایج حاصل از بررسی میزان جذب عناصر غذایی از خاک توسط دانهال ها، با استفاده از اندازه گیری غلظت عناصر غذایی شامل نیتروژن(n)، فسفر(p)، پتاسیم (k)، منیزیم (mg)، آهن (fe) و روی (zn) در برگ دانهال های گلابی اروپایی و مقایسه آن بین دو توده مشهد و کرج، نشان داد که به جز نیتروژن(n) و منیزیم (mg) که تفاوت معنی داری بین دو توده مشهد و کرج داشتند، سایر عناصر تفاوت معنی داری بین دو توده نداشتند. اما میزان ضریب تنوع برای تمامی عناصر در داخل هر توده بالا بود.
اسمعیل خالقی نوراله معلمی
با توجه به شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک کشور، استفاده از روشهایی که منجر به کاهش اثرات سوء کمبود آب بر محصولات باغی گردد، دارای اهمیت است. کائولین یکی از مواد ضد تعرق است که طی سال های اخیر استفاده از آن گسترش یافته است. بدین منظور اثر سه سطح مختلف کائولین (0 ، 3 و 6%) و سه سطح آبیاری( 100، 65 و 40 درصد تبخیر و تعرق گیاه (etcrop)) بر خصوصیات مرفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی زیتون رقم دزفول به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با سه تکرار در گلخانه گروه باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس تهران و همچنین آزمایش دیگری به منظور بررسی اثرات غلظت های مختلف کائولین (0 ، 3 و 6%) و دفعات مختلف پاشش (یک بار، دو بار و سه بار پاشش) بر خصوصیات فیزیکی میوه و شاخص های کیفی روغن درختان بالغ رقم زرد در باغ تجاری پیشگامان فسا در طی سال های 1392-1390 به اجراء در آمد. نتایج نشان داد با کاهش مقدار آب از میزان قطر تنه، وزن تر ساقه، وزن خشک برگ، وزن خشک ساقه، وزن خشک ریشه و سطح برگ کاسته شد. کمترین قطر تنه (33/11 میلی متر)، وزن تر ساقه (6/60 گرم)، وزن خشک برگ (25 گرم)، وزن خشک ساقه (45/34 گرم)، وزن خشک ریشه (11/44 گرم) و سطح برگ (6/1390 سانتی متر مربع) مربوط به تیمار 40% تبخیر و تعرق گیاه بود. تعداد برگ، ارتفاع، وزن تر برگ و ریشه در گیاهان تیمار شده با کائولین در مقایسه با گیاهان تیمار نشده با کائولین در سطوح آبیاری 65 و 40 درصد تبخیر و تعرق گیاه از مقادیر بالاتری برخوردار بود. همچنین با کاهش مقدار آب میزان محتوی نسبی آب برگ و پتانسیل آب ساقه کاسته شد. علاوه بر این نتایج نشان داد که در گیاهان اسپری شده با کائولین (3 و 6%) و تحت رژیم آبی 65 و 40% تبخیر و تعرق گیاه محتوی نسبی آب برگ، پتانسیل آب ساقه، میزان فتوسنتز، میزان هدایت روزنه ای، غلظت دی اکسید کربن بین سلولی در مقایسه با گیاهان تیمار نشده از مقدار بالاتری برخوردار بود در حالی که از نظر کربوهیدارت محلول کل، مقدار آبسیزیک اسید، مقدار آنزیم پراکسیداز و پرولین کمتر بود. نیتروژن و پتاسیم برگ در گیاهان تحت رژیم آبیاری 65 و 40% تبخیر و تعرق گیاه در مقایسه با گیاهان با آبیاری کامل کمتر بود. نتایج آزمایش دوم نشان داد که کائولین و دفعات پاشش تاثیری بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی میوه در طی دو سال آزمایش نداشت. تیمار کائولین موجب افزایش کلروفیل و کاروتنوئید و میزان فنول روغن و سبب کاهش عدد یدی، ارزش پراکسید و k232 و k272 روغن شد. با محلول پاشی کائولین تغییراتی در پروفیل اسیدهای چرب روغن زیتون در طی دو سال آزمایش دیده شد. بطوری که بیشترین مقدار نسبت اولئیک اسید به لینولئیک اسید، اسیدهای چرب تک غیر اشباع به چند اشباع و کمترین مقدار لینولئنیک اسید، ، لینولئیک اسید مربوط به روغن های استخراج شده از درختان تیمار شده با کائولین 3% توام با سه بار پاشش بود. بنابراین با توجه به نتایج می توان انتظار داشت استفاده از کائولین در باغات زیتون کشور ممکن است سبب تعدیل تنش خشکی و کاهش اثرات سوء کمبود آب شده و همچنین می تواند باعث افزایش کارایی فتوسنتز برگ گردد. همچنین استفاده از کائولین در این آزمایش سبب بهبود وضعیت ترکیب اسید چرب روغن و بهبود شاخص های کیفی روغن شود که این مساله می تواند سبب افزایش پایداری اکسیداتیو و عمر انبارداری روغن گردد.
سهیل کریمی عباس یداللهی
پژوهش حاضر با هدف شناسایی واکنش های ارقام و ژنوتیپ های بادام (prunus dulcis mill.) به تنش خشکی و معرفی ارقام متحمل در گروه علوم باغبانی دانشگاه تربیت مدرس در فاصله سال های 1390 تا 1392 انجام شد. گیاهان مورد استفاده شامل دو رقم خارجی سوپرنوا و فرگنس، و دو رقم ایرانی سفید و مامایی، و دو ژنوتیپ جدید 8-6 و b-124 بودند. آزمایش ها به دو صورت درون شیشه ای و گلخانه ای انجام شدند. در آزمایش درون شیشه ای اثر غلظت های 0، 5/3، و 0/7 درصد پلی اتیلن گلیکول بر ریزنمونه های بادام، و در آزمایش گلخانه ای اثر دوره 14 روزه توقف آبیاری به همراه یک دوره 15 روزه بازیابی بر پاسخ های فیزیولوژیک درختان یکساله پیوند شده روی پایه یکساله هیبرید هلو×بادام gf677 در قالب طرح کاملا تصادفی بررسی شد. نتایج نشان دهنده وجود تنوع ژنتیک در بادام در پاسخ به تنش خشکی بود. رشد رقم های بادام در تنش خشکی محدود شد ولی شاخص های رشدی ارقام سوپرنوا، 8-6، و b-124 در شرایط تنش دچار کاهش کمتری شد. رشد رقم های فرگنس سفید و مامایی پس از دوره آبیاری مجدد بازیابی نشد. تنظیم اسمزی در شرایط تنش در ارقام سوپرنوا، 8-6، و b-124 به جذب آب از خاک کمک نمود و مقدار آب برگ را برای مدت بیشتری در سطح بهینه نگه دارند. این عمل از طریق تجمع پرولین، گلایسین بتائین، و پتاسیم و کاهش هدایت روزنه ای صورت گرفت. مشخص شد تجمع کربوهیدرات های محلول در شرایط تنش احتمالا اثر چندانی در محافظت اسمزی بادام ندارد. محدودیت دسترسی به آب سبب بروز آسیب به غشاء شد و رقم های مامایی، سفید و فرگنس بیشترین میزان آسیب را نشان دادند. گسترش آسیب های غشاء به موازات افزایش تجمع پراکسید هیدروژن و پراکسیداسیون چربی ها صورت گرفت. در این راستا مالون دی آلدهید به عنوان یک شاخص مناسب در ارزیابی تنش اکسیداتیو در برگ رقم های بادام در شرایط کم آبی معرفی گردید. افزایش فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و آسکوربات پراکسیداز در گیاهان بادام تحت تنش خشکی برای حمایت از گیاه از اهمیت زیادی برخوردار بود ولی کاتالاز در این راستا اثر کمتری داشت. تجمع فنول ها با آسیب کمتر غشاء در برگ ارقام متحمل بادام مرتبط بود. نتایج نشان داد آنتوسیانین ها در شرایط تنش خشکی احتمالا به عنوان عامل محافظ نوری در برگ عمل می نمایند. ولی احتمالا کاروتنوئید ها نقش مهمی در سیستم دفاعی بادام و به ویژه در حمایت از کلروفیل ها ندارند. شاخص fv/fm به عنوان یک روش آسان و غیر تخریبی در ارزیابی بروز تنش خشکی در رقم های بادام به ویژه در مراحل آغازین گسترش تنش کارایی بالایی نشان داد. بسته شدن روزنه ها، آسیب به کلروفیل و کلروپلاست ها و همچنین تنش گرمایی باعث کاهش فتوسنتز ارقام بادام در شرایط تنش خشکی شدند. بر اساس داده های به دست آمده، تحمل نسبی رقم های بادام نسبت به تنش خشکی به ترتیب زیر مشخص شد: سوپرنوا > 8-6 > b-124 > سفید > مامایی > فرگنس.
مصطفی رحمتی جنیدآباد کاظم ارزانی
به منظور احداث باغ های استاندارد گلابی اروپایی و آسیایی، که در آن درختان میوه دارای پیکره رویشی یکسان و یکنواخت بوده و از لحاظ صفات کیفی میوه نیز دارای یکنواختی باشند، انتخاب پایه مناسب بسیار حایز اهمیت است. امروزه در ایران عمدتا در باغ های گلابی از دانهال های گلابی اروپایی به عنوان پایه استفاده می شود. دانهال ها معمولا دارای ریشه قوی و عمیق بوده ولی دارای معایبی از قبیل، تفرق صفات و پر رشد بودن، هستند. این تحقیق با هدف، بررسی تنوع ژنتیکی دانهال های موجود در دو منطقه عمده تولید دانهال گلابی در کشور (مشهد و کرج) و همچنین بررسی میزان تفرق صفات در دانهال های گلابی اروپایی، انجام پذیرفت. بدین منظور 34 صفت کیفی و کمی مرتبط با رشد رویشی در 131 دانهال گلابی اروپایی از دو توده مشهد و کرج، بررسی گردید. همچنین قدت جذب عناصر غذایی، از طریق تجزیه برگ تعدادی از دانهال ها در هر دو توده دانهالی بررسی گردید. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری (p<0/01)در افزایش ارتفاع و قطر دانهال ها بین دو توده مشهد و کرج جود داشت. نتایج حاصل از مقایسه صفات اندازه گیری شده در برداشت های تخریبی در سال سوم و چهارم رشد، بین دو توده دانهال مشهد و کرج، نشان داد که تفاوت معنی اری در صفات وزن خشک و تر برگ، ریشه، شاخه سال جاری، ساقه و شاخه ها و تعداد برگ بین دو توده مشهد و کرج وجود نداشت، درحالی که ضریب تنوع بالایی برای تمامی صفات اندازه گیری شده در بین دانهال های دو توده مشاهده گردید. نتایج حاصل از بررسی میزان جذب عناصر غذایی از خاک توسط دانهال ها با استفاده از اندازه گیری غلظت عناصر غذایی شامل نیتروژن، فسفر، پتاسیم، منیزیم، آهن و روی در برگ دانهال های گلابی اروپایی و مقایسه آن بین دو توده مشهد و کرج نشان داد که به جز نتیروژن و منیزیم که تفاوت معنی داری بین دو توده مشهد و کرج داشتند، سایر عناصر تفاوت معنی داری بین دو توده نداشتند، اما میزان ضریب تنوع برای تمامی عناصر در داخل هر توده بالا بود.
ثریا سادات موسوی سید مهدی حسینی مزینانی
زیتون (olea europaea l.) در طول تاریخ یکی از مهمترین محصولات کشاورزی بوده است. با توجه به اینکه ایران نیز به عنوان یکی از خاستگاه های زیتون در جهان محسوب می شود، شناسایی و حفظ ذخایر ژنتیکی و تشکیل کلکسیونهای ملی از ژنوتیپ های موجود در کشور از ابزارهای مهم و پایه را برای تحقق اهداف انتخاب و اصلاح در بین گونه ها یا ارقام فراهم می نماید. در این مطالعه، 105 زیتون خودرو و وحشی جمع آوری شده از 9 استان ایران با استفاده از 33 صفت ریخت زایشی، 11 نشانگر ریزماهواره و 10 پلی-مورفیسم کلروپلاستی مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین جهت تعیین سطوح تحمل به تنش سرما برخی از ارقام (6 رقم) و ژنوتیپ های خودرو (4 ژنوتیپ) انتخاب شدند. بررسی میزان تحمل به تنش سرما در ارقام و ژنوتیپ های زیتون با استفاده از روش نشت یونی و همچنین اندازه گیری مقدار کربوهیدرات محلول کل در بافت های برگ و پوست انجام شد. نتایج به دست آمده از شناسایی مولکولی ژنوتیپ ها با نرم افزار genalex نشان دهنده حضور آللهای منحصربه فرد در جمعیت زیتون های خودرو و وحشی ایران بود و همچنین میزان هتروزیگوسیتی مشاهده شده در جمعیت زیتون های خودرو و وحشی، پایین تر از هتروزیگوسیتی مورد انتظار بود. بطور کلی در ژنوتیپ های مورد مطالعه سه هاپلوتیپ کلروپلاستی متفاوت تشخیص داده شد، که این سه دسته به ترتیب نشان دهنده همسانی کامل با زیرگونه های olea europaea sub. cuspidate از هند (cp1) و نپال (cp2) و رقم فرانتویو از مدیترانه بودند. ساختار جمعیتی حاصل از 10000 تکرار (با نرم افزار structure) و گروه های k از 2 تا 8، ژنوتیپ های خودرو استان های مختلف را از یکدیگر و همچنین ژنوتیپ های خودرو و وحشی را از هم تفکیک کرد. طبق آزمون والدینی cervus، تلاقی بین کولتیوارهای اصلی با ژنوتیپ های خودرو می تواند عامل ایجاد برخی ژنوتیپ های خودرو باشد (انتشار طبیعی). ارتباط ایجاد شده توسط نرم افزار allele in space بین اطلاعات جغرافیایی و مولکولی نشان داد که جریان ژنی بین تمام جمعیت های مورد بررسی وجود دارد که احتمالاً توسط انتشار از طریق انسان و یا حیوانات ایجاد شده است. با توجه به نتایج دو آزمایش نشت یونی و اندازه گیری مقدار کربوهیدرات محلول کل در ده رقم و ژنوتیپ زیتون، همراه با کاهش دما افزایش قابل ملاحظه ای (با کاهش lt50) در میزان تحمل به سرما در ارقام مورد مطالعه وجود داشت. تحمل به سرما در بافت های برگ و پوست جمع آوری شده در زمستان بیشتر از تابستان بود و میزان تحمل بافت پوست در نمونه های جمع آوری شده در هر دو فصل بیشتر از بافت برگ بود. همچنین مقدار قند محلول کل در فصل زمستان در بافت های برگ و پوست بیشتر از تابستان بود و بافت پوست در تمام ارقام، میزان قند کل بیشتری از بافت برگ داشت. نتایج همچنین نشان داد که ارقام متحمل به سرما شامل زرد، آربکینا و فدک 5-87 (به ترتیب،c °34/17-،c °5/17- و c°99/17-) در مقایسه با ارقام حساس، کوراتینا و ماری (به ترتیب، c°18/7- و c°13/9-)، مقدار قند کل بیشتری در بافت های مورد مطالعه در فصل زمستان و تابستان داشتند. با اینکه مکانیزم دقیق واکنش به تنش سرما در درخت زیتون شناسایی نشده لیکن می توان از این آزمایش نتیجه گرفت که مقدار کربوهیدرات های محلول در بافت های برگ و پوست در ارتباط نزدیک با میزان مقاومت به تنش سرما در زیتون است.
اعظم نیک زاد قره آغاجی حمید عبداللهی
گلابی pyrus communis l. از مهمترین میوههای دانهدار در جهان است. علاوه بر این، وجود سایر گونههای متعلق به جنس pyrus نظیر گلابی ژاپنی p. pyrifolia, syn. p. serotina سبب گستردگی و تنوع بیشتر این میوه شده است. در کشور ایران، نقاطی نظیر استانهای ساحلی دریای خزر بهویژه استان گیلان، استانهای غربی، نظیر استان کردستان و استانهای واقع در رشته کوههای البرز و زاگرس، مراکز تنوع قابل توجه برای گون? p. communis میباشند. هم? گونههای pyrus دارای سیستم خودناسازگاری گامتوفیتی هستند. بنابراین با توجه به اینکه هیچ مانع ناسازگاری برای دورگگیری بینگونهای در این جنس وجود ندارد، گلابیها به آسانی با یکدیگر تلاقی یافته و تلاقیهای بهدست آمده در موقعیتهای تاکسونومی متنوعی قرار میگیرند. با وجود این تنوع، تاکنون تعیین دقیق تنوع ژنتیک گلابی و گونههای آن بهطور کامل انجام نگرفته است. کشور ایران با دارا بودن بیش از ده گونه از جنس pyrus بهعنوان یکی از مراکز تنوع ژنتیک گلابی در دنیا شناخته شده است؛ بنابراین، شناسایی و مطالعه ژنوتیپهای موجود در مناطق مختلف امری ضروری و مهم است. در این تحقیق با توجه به ضرورتهای ذکر شده ارقام و ژنوتیپهای گونههای مختلف گلابی ایرانی و اروپایی در استان های مختلف کشور مورد بررسی و شناسایی قرار گرفتند. به منظور استفاده آگاهانه از این ژنوتیپ ها برای انجام آزمایشهای بهنژادی و سایر مطالعات باغبانی، وضعیت خودناسازگاری و شناسایی دقیق و علمی این ژنوتیپ ها با استفاده از نشانگرهای مورفولوژیک، ریزماهوار? هستهای و کلروپلاستی انجام گرفت. نتایج کاربرد نه جفت ریزماهوار? هستهای نشان داد که همبستگی بین میزان هتروزیگوسیتی و ماهیت گردهافشانی وجود دارد، به گونهای که بالا بودن میزان هتروزیگوسیتی میتواند به دلیل ماهیت خودنابارور و یا دگربارور بودن گلابی باشد. از طرفی، تعداد زیاد آللهای تولید شده توسط نشانگرهای ریزماهوار? مورد مطالعه، نشان دهند? هتروزیگوسیتی بالا، فراوانی مکانژنی و چندشکل بودن ریزماهوارهها است. نتایج نشانگرهای ریزماهواره نشان میدهد که ارقام و ژنوتیپهای ایرانی دارای تنوع ژنتیک بالایی هستند که در برنامههای بهنژادی مورد استفاده قرار نگرفته است. نشانگر کلروپلاستی caps ارقام و ژنوتیپهای مورد بررسی در این مطالعه را به پنج گروه جداگانه تقسیم کرد. تمامی گونههای pyrus دگرسازگار هستند، بنابراین انتظار میرود که دورگگیری گلابیهای کشت شد? آسیای شرقی و جریان ژنی از گونههای وحشی به اهلی، ردپای ژنتیک در ژرمپلاسم گلابیهای ایرانی داشته باشد. نتایج حاصل از این پژوهش، با توجه به اینکه، ارقام و ژنوتیپهای ایران را در گروههای گوناگون ژنوتیپهای اروپایی و ژاپنی قرار داد، این فرضیه را تقویت نمود. از طرفی، اطلاعات ژنتیکی بهدست آمده از بررسی آللهای خودناسازگاری در ژنوتیپها و ارقام ایران، فرضی? دورگگیری را به عنوان مکانیزم کلیدی در ایجاد ترکیب ژنتیک متفاوت در ارقام و ژنوتیپهای گلابی ایرانی بیان میکند. این تحقیق علاوه بر فراهم کردن اطلاعات لازم برای پرورشدهندگان و اصلاحکنندگان، مدل قابل توجهی برای کشف جریان ژنی بین گونههای وحشی و اهلی را آشکار میسازد. بهنظر میرسد که موقعیت خاص جغرافیایی و تاریخی ایران موجب پیدایش ژرمپلاسمی است که در غنیسازی ژنوم گلابی اروپایی توسط ترکیب گلابیهای اهلی آسیای شرقی و گونههای وحشی آسیای مرکزی موثر بوده است. به لحاظ تنوع ژنتیک بالا و شناسایی سه آلل s-rnase جدید، ژرمپلاسم ایران از جهت متنوع بودن دارای ارزش فراوانی برای برنامههای بهنژادی است.
حسینعلی اسدی قارنه کاظم ارزانی
توت فرنگی حدود صد سال قبل از کشور فرانسه وارد ایران شد و اکنون ارقام زیادی از آن در مزارع و گلخانه ها در مناطق مختلف کشور کشت و کار می شوند. برای انجام برنامه های به نژادی این گیاه در ایران، شناسایی ارقام برتر با توجه به ویژگی های آن ها مورد نیاز است. به منظور ارزیابی صفات مورفولوژیک و بیوشیمایی ارقام توت فرنگی موجود در کشور، گیاه چه های دختری 15 رقم مختلف توت فرنگی در اسفند ماه سال 1389 در گلدان های پلاستیکی 4 لیتری در گلخانه با شرایط کنترل شده و سیستم کشت هیدروپونیک در قالب طرح آزمایشی بلوک کامل تصادفی، در 3 تکرار کشت شدند. پس از استقرار کامل بوته ها، ارزیابی صفات رویشی بر اساس توصیف گر بین المللی توت فرنگی انجام شد. برای القاء گل دهی، ارقام مذکور به مدت 21 شبانه روز در شرایط روز کوتاهی قرار گرفتند و صفات زایشی آن ها پس از گل دهی و میوه دهی ارزیابی شدند. همچنین برخی صفات بیوشیمیایی میوه مانند اسید قابل تیتر، مواد جامد محلول، شاخص طعم، ویتامین ث، اسید سیتریک و مالیک، مقدار ترکیبات فنولیک کل، میزان آنتوسیانین کل و عناصر معدنی ارقام نیز اندازه گیری شدند. نتایج تجزیه واریانس بیانگر اختلاف معنی دار بین ارقام از نظر تمامی صفات مورد مطالعه بود. میانگین برخی صفات مورفولوژیک مانند تعداد برگ، تعداد طوقه جانبی، تعداد روندک و تعداد خوشه گل در هر بوته به ترتیب 18/11، 81/4، 9 و 89/2 عدد بودند. دامنه عملکرد ارقام در دوره شش ماهه آزمایش بین 83/45 تا 9/322 گرم میوه در هر بوته متفاوت بود. عملکرد 4 رقم آلیسو، سلوا، پاروس و گاویوتا بیش از 250 گرم در هر بوته بود، در حالی که ارقام بلاک مور، فرزنو و کردستان کمتر از 100 گرم میوه در هر بوته تولید کردند. مقدار سفتی بافت میوه نیز نشان داد که میوه ارقام کاماروزا و کردستان به ترتیب از بیشترین و کمترین مقدار سفتی بافت میوه برخوردارند. تجزیه خوشه ای ارقام بر اساس صفات مورفولوژیک نیز آن ها را در 7 گروه مجزا قرار داد که گروه چهارم از لحاظ میانگین برخی صفات اندازه گیری شده بالاتر از میانگین کل قرار گرفت و ارقام کردستان و سکویا نیز هر کدام در یک گروه مجزا قرار گرفتند. تجزیه واریانس صفات بیوشیمیایی نیز بیانگر اختلاف معنی دار بین ارقام مورد مطالعه بود. ارقام فرزنو و آلیسو به ترتیب دارای بیشترین میزان مواد جامد محلول و شاخص طعم در بین ارقام مورد مطالعه بودند. میزان آنتوسیانین در ارقام مورد مطالعه بین 74/11 (رقم پاروس) تا 55/85 (رقم چندلر) میلی گرم در 100 گرم وزن تر متفاوت بود. رقم چندلر دارای بیشترین مقدار اسید قابل تیتر و ترکیبات فنولیک کل بود. بیشترین و کمترین میزان ویتامین ث به ترتیب مربوط به ارقام پاجرو (73/79) و کردستان (26/30) میلی گرم در 100 گرم وزن تر بود. رقم بلاک مور دارای بیشترین مقدار اسید سیتریک (1/1204) و اسید مالیک (6/179) میلی گرم در 100 گرم وزن تر در بین ارقام مورد بررسی بود. همچنین بررسی عناصر معدنی ارقام مورد مطالعه نیز نشان داد که میوه توت فرنگی منبع خوبی از عناصر معدنی پتاسیم، منیزیم و کلسیم می باشد. ارقام پاجرو، پاروس و سلوا به ترتیب دارای بیشترین مقدار عناصر معدنی سدیم، فسفر و روی بودند. رقم محلی کردستان دارای بالاترین مقدار ماده خشک میوه و بیشترین میزان عناصر معدنی پتاسیم، کلسیم، منگنز، منیزیم، آهن و مس در بین ارقام مورد مطالعه بود. دامنه وسیع تغییرات در صفات و فاکتورهای اندازه گیری شده، حاکی از وجود تنوع زیاد و مطلوب از جنبه های مختلف مورفولوژیک و بیوشیمیایی در ارقام توت فرنگی مورد مطالعه می باشد. این تنوع زیاد دسترسی به مواد گیاهی شناخته شده و مطلوب جهت برنامه های به نژادی توت فرنگی در ایران را فراهم می کند.
مصطفی قاسمی کاظم ارزانی
این پژوهش به منظور شناسایی مکانیسم های مقاومت به خشکی در چهار پایه دانهالی پسته و بررسی نقش سالیسیلیک اسید در مقاومت به خشکی انجام شد. این کار به دو آزمایش تفکیک گردید که به ترتیب در سال های 1390 و 1391 انجام شدند. در هر دو آزمایش تیمارهای آبیاری شامل تأمین 100 درصد (بدون تنش)، 65 درصد (تنش متوسط) و 30 درصد (تنش شدید) نیاز تبخیر و تعرقی گیاه بودند که به مدت 75 روز روی دانهال های 4 ماهه اعمال شدند. در آزمایش نخست، چهار پایه بادامی زرند pistacia vera cv. badami-e-zarand))، قزوینی (cv. ghazvini p. vera)، سرخس (cv. sarakhs p. vera) و بنه (p. mutica) ارزیابی شدند. در آزمایش دوم، اثر سالیسیلیک اسید روی تحمل به خشکی سه پایه pistacia vera cv. badami-e-zarand))، قزوینی (cv. ghazvini p. vera) و سرخس (cv. sarakhs p. vera) ارزیابی شد. پارامترهای تبادلات گازی، روابط آبی، فلورسانس کلروفیل، دمای برگ، تبعیض ایزوتوپ کربن، ویژگی های روزنه، پرولین، قندهای محلول کل، کلروفیل، آبسایسیک اسید، کارایی جذب عناصر معدنی، نشت یونی و بیومس گیاهان بررسی شدند. به طور کلی، تنش آبی سبب کاهش اسیمیلاسیون co2 (a)، هدایت روزنه ای (gs)، تعرق (tr)، پتانسیل آب برگ (?l)، محتوای نسبی آب برگ (rwc)، کارایی فتوشیمیایی فتوسیستم ??، تبعیض ایزوتوپ کربن، کلروفیل، کارایی جذب عناصر معدنی و بیومس گردید، اما پارامترهای دمای برگ، تراکم روزنه ای، تجمع پرولین، قندهای محلول، آبسایسیک اسید و نشت یونی افزایش یافتند. بر اساس نتایج، کنترل روزنه ای فاکتور اصلی تأثیرگذار بر فتوسنتز بود. پایه های بنه و بادامی زرند، فتوسنتز و محتوای آب نسبی بالاتری در شرایط تنش داشتند. محتوای آب نسبی بالاتر پایه بنه، علی رغم پتانسیل آب پایین تر می تواند به تنظیم اسمزی بهتر این پایه نسبت داده شود. در پایه بنه، کارایی فتوسیستم ??، مقدار کلروفیل و تراکم روزنه ای در شرایط تنش بالاتر بود. تریکوم ها که از مشخصات گیاهان خشکی پسند هستند در پایه بنه مشاهده شدند. در پارامترهای رشدی پایه های بنه و بادامی زرند نیز کاهش کمتری در اثر تنش خشکی مشاهده شد. از نظر وزن خشک شاخه و برگ، پایه بنه و از نظر وزن خشک ریشه، پایه بادامی به میزان کمتری تحت تأثیر تنش خشکی قرار گرفتند. بر اساس دلایلی که بیان شد می توان نتیجه گرفت که پایه های بنه و بادامی از تحمل به خشکی بیشتری برخوردار می باشند. پارامترهای تبعیض ایزوتوپی کربن و تجمع پرولین، شاخص های مناسبی برای غربال پایه های مقاوم به خشکی نبودند. در آزمایش دوم، کاربرد سالیسیلیک اسید 1 میلی مولار، نقش موثری در کاهش اثرات منفی تنش خشکی داشت و سبب بهبود وضعیت فتوسنتزی و پارامترهای رشدی پایه های مورد مطالعه در شرایط تنش خشکی گردید. نتایج نشان داد اثرات مثبت سالیسیلیک اسید بر فتوسنتز، به میزان زیادی ناشی از تأثیر بر عوامل غیر روزنه ای بود. کاربرد سالیسیلیک اسید 3 میلی مولار موثر نبود و اثرات منفی بر پایه ها بر جای گذاشت.
سمانه حکیم نژاد محمدعلی نجاتیان
با توجه به تنوع زیاد ارقام و ژنوتیپ های انگور در کشور و لزوم شناسایی، جمع آوری و ارزیابی ژنوتیپ ها به منظور استفاده از آن ها در برنامه های به نژادی و معرفی ارقام، حفاظت از ژرم پلاسم گیاهی به عنوان ماده اساسی در تحقیقات اصلاح نباتات و به عنوان ذخایر توارثی ملـی اهمیت خاصی دارد. در این راستا مطالعه و ارزیابی خصوصیات ارقام انگور برای توسعه موکاری در ایران اهمیت بسیار زیادی دارد. به منظور شناسایی و ارزیابی صفات ارقام انگور موجود در استان آذربایجان شرقی، مطالعه ای دو ساله (1390-1392) در شهرستان مراغه انجام شد. ارزیابی صفات از زمان باز شدن جوانه ها تا هنگام برداشت میوه در هر مرحله فنولوژیکی از برگ جوان و بالغ، گل، شاخه و میوه بر اساس توصیف نامه (ipgri)، 17 رقم انگور انجام و تجزیه داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شد. بر اساس نتایج تجزیه واریانس بین ارقام انگور مطالعه شده تفاوت معنی داری از نظر کلیه صفات زراعی مانند زمان گل دهی، جوانه زنی برگ و زمان رسیدن میوه وجود داشت. همچنین تنوع زیادی در صفات گیاه شناسی نظیر رنگ برگ جوان، شکل سینوس دم برگی، شکل دندانه حاشیه پهنک، اندازه، شکل و رنگ پوست حبه، میزان رشد رویشی بین ارقام مشاهده شد. بر اساس داده های مورفولوژیک ارقام مورد بررسی در 5 گروه قرار گرفتند. در کلیه گروه-بندی ها رابطه نزدیک بین ارقام حـلاغی، دسترچین، فخـری، قزل اوزوم، صاحبـی قرمز، پیکانی، جیـغ جیغا، بیدانه سفید، بیدانه قرمز، غوره شیرین، عسگری، رازقی و صاحبی سفید مشاهده شد.
مریم مقدوری کاظم ارزانی
گلابی آسیایی (.pyrus serotina rehd) از محصولات جدید معرفی شده به کشور است. به منظور بررسی سازگاری و در راستای تجاری سازی تولید این محصول، تحقیقی دو ساله (1391 و 1392) در دو منطقه تهران و چابکسر به ترتیب با 9 و 5 رقم گلابی آسیایی پیوندی روی گلابی اروپایی انجام گردید. این مطالعه در تهران با ارقام ‘ks6’ تا ‘ks14’ و در چابکسر با نام های ks6’’، ks7’’، ks8’’، ks12’’ و ks13’’ به صورت دو آزمایش مجزا در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار سه درختی در تهران و سه تکرار سه درختی در چابکسر به انجام رسید و در آزمایش تهران از ارقام سبری و شاه میوه به عنوان شاهد استفاده شد. صفات بررسی شده شامل تاریخ گل دهی، سطح مقطع تنه و تغییرات فصلی آن، تراکم گل و تراکم میوه، عملکرد، سطح برگ، طول شاخه انتهایی، وزن تر و خشک شاخه ها ، طول و قطر میوه، سفتی بافت میوه، مقدار قند، اسید های قابل تیتراسیون و ph عصاره میوه، وزن تر و خشک میوه، رنگ میوه، مقدار مواد فنلی و فعالیت آنتی اکسیدانی میوه ها بوده است. همچنین الگوی تجمعی رشد رویشی (شاخه ها) و زایشی (میوه) برای تمام ارقام مورد مطالعه در هر دو منطقه رسم شد. در هر دو منطقه تطابق زمانی خوبی در گل دهی ارقام دیده شد. در منطقه چابکسر در مجموع دو سال بالاترین تراکم گل در ارقام ks6، ks8 و ks13، تراکم میوه، عملکرد، طول شاخه انتهایی، اسیدهای قابل تیتراسیون و وزن تر میوه در رقم ks12، وزن تر شاخه و مواد جامد محلول در رقم ks6، وزن خشک شاخه در ks6 و ks13 و بالاترین وزن خشک میوه در ارقام ks7، ks8، ks12 و ks13مشاهده شد. همچنین رقم ks8 از نظر صفات طول و قطر میوه و ph عصاره و نیز ارقام ks8 و ks12از لحاظ سطح برگ بالاترین مقدار را داشتند. سفت ترین بافت میوه نیز مربوط به رقم ks13بود. درعوض، کمترین تراکم گل، تراکم میوه، اسیدهای قابل تیتراسیون و سفتی بافت میوه در رقم ks7، کمترین طول میوه، وزن تر و وزن خشک میوه در رقم ks6، حداقل قطر میوه در ks6 و ks7، کمترین سطح برگ در ks13 و پایین ترین عملکرد در ks7 و ks8به ثبت رسید. بیشترین و کمترین سطح مقطع تنه به ترتیب در ks12و ks8 به ثبت رسید. در تهران در مجموع دو سال، بالاترین میزان تراکم گل و سطح برگ در ks8، بیشترین عملکرد در ks13، بیشترین طول و قطر میوه در ارقام شاه میوه و سبری، بیشترین طول شاخه انتهایی در ارقام ks7 و شاه میوه، بالاترین وزن خشک شاخه در ks11، بیشترین سفتی بافت و مواد جامد محلول در ks13 دیده شد و شاه میوه ضمن دارا بودن کمترین مقدار تراکم گل، از حداقل تراکم میوه، عملکرد و وزن تر شاخه نیز برخوردار بود. کمترین سطح برگ در ارقام سبری و شاه میوه، وزن خشک شاخه در رقم ks13، وزن خشک میوه در رقم ks7، طول شاخه انتهایی در ارقام ks6، ks9و ks14، مواد جامد محلول و اسیدهای قابل تیتراسیون به ترتیب در ارقام ks9 و ks6رویت شد. بیشترین سطح مقطع تنه در ks6 و کمترین سطح مقطع تنه در انتهای فصل رشد به ترتیب در ks7 و ks12 به ثبت رسید. اندازه گیری مواد فنلی میوه نشان داد که ارقام ks6، ks9 و ks13 با یکدیگر اختلاف معنی داری داشته و ks6 بیشترین مقدار کاتچین و کلروژنیک اسید و فلوریدزین و ks13 کمترین مقدار کاتچین،کلروژنیک اسید، فلوریدزین، فنل کل و ic50 را به خود اختصاص داده است. بیشترین مقدار فنل کل و ic50 نیز به ترتیب در ارقام ks9 و ks6 مشاهده گردید. بررسی الگوی رشد میوه در هر دو منطقه الگوی سیگموئید ساده و کامل را برای تمام ارقام مشخص نمود. در تهران مرحله کاهش رشد در ارقام زودرس، میان رس و دیررس به ترتیب 77، 92 و 140 روز پس از تمام گل و در چابکسر در 85، 100 و 140 روز پس از تمام گل اتفاق افتاد. به طور کلی رشد مناسب این ارقام در شرایط اقلیمی تهران و چابکسر می تواند نویدبخش آینده روشن تولید تجاری آن ها در این مناطق از کشور باشد.
رقیه نجف زاده ناصر بوذری
ایران دارای تنوع نسبتاً بالایی از درختان آلبالو (prunus cerasus l.) بوده و غنی از منابع ژنتیک این ژرم¬¬پلاسم می¬باشد. بنابراین ارزیابی و طبقه¬بندی خصوصیات این ژرم¬پلاسم غنی، از اهمیت خاصی در برنامه¬های اصلاحی و انتخاب آن¬ها برخوردار است. در این راستا خصوصیات مورفولوژیک، فیزیکوشیمیایی، اسیدهای آلی و خواص آنتی اکسیدانت میوه برخی ژنوتیپ¬های برتر آلبالوی ایران و برخی از ارقام تجاری خارجی (به عنوان شاهد) مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس به شناسایی و تعیین روابط ژنتیک آن¬ها با استفاده از نشانگرهای مولکولی ssr و issr پرداخته شد. این پژوهش با هدف شناخت بهتر ویژگی¬های ژنوتیپ¬های انتخابی آلبالوی ایران و بررسی گوناگونی ژنتیک آن¬ها با ارقام شاهد به منظور کاربرد آن¬ها در برنامه¬های اصلاحی و دستیابی به ارقام مناسب انجام شد. بدین منظور 80 خصوصیت کمی و کیفی مربوط به قسمت¬های رویشی درخت، گل، برگ و میوه این ژنوتیپ¬ها به مدت 2 سال، طی سال¬های 1390 و 1391 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین ژنوتیپ¬های مورد مطالعه از نظر این خصوصیات، تفاوت وجود داشت. تجزیه به مولفه¬های اصلی صفات مورد بررسی را در 6 گروه عاملی جای داد که مجموعاً 91/86 درصد از واریانس کل را توجیه نمودند. تجزیه خوشه¬ای خصوصیات مورد مطالعه، ژنوتیپ¬ها را در 4 گروه قرار داد که در آن برخی ژنوتیپ¬های بومی ایران جدا از ارقام شاهد قرار گرفتند. قرار گرفتن ژنوتیپ¬های ایرانی با ارقام شاهد در یک گروه نیز، نشان¬دهنده¬ی خواص رشدی و میوه¬ی بالای این ژنوتیپ¬ها می¬باشد. طبق این نتایج ژنوتیپ¬های kathlassge21، hamedan،katajo2ge9، krriv4c20 و kathla3ge23 دارای خصوصیات رشدی بهتری بوده و برتری¬هایی از نظر بالا بودن قدرت رشد، عملکرد و خصوصیات میوه را نشان دادند که باعث شدند در موقعیت بهتری نسبت به ارقام شاهد خارجی قرار گیرند که می توانند برای معرفی ارقام جدید مورد توجه قرار بگیرند. نتایج حاصل از نشانگرهای ssr و issr که برای شناسایی و تعیین روابط ژنتیک این ژنوتیپ¬های برتر انجام گرفت، نشان داد که این نشانگرها میزان چندشکلی بالایی را نشان دادند که جهت مطالعات ژنتیک آلبالو و شناسایی ارقام آلبالوها مناسب می¬باشند. نتایج ماتریس تشابه بین ژنوتیپ¬ها بر اساس این نشانگرها نشان داد که دامنه¬ی تشابه ژنتیک بین ژنوتیپ¬ها بالا بوده و تنوع بالایی بین ژنوتیپ¬ها وجود دارد. تجزیه خوشه¬ای نیز بر اساس این نشانگرها، ژنوتیپ¬های مورد مطالعه را به چندین گروه مجزا تقسیم کرد که در آن ژنوتیپ¬های ایرانی از ارقام خارجی مجزا شدند. با توجه به اینکه ژنوتیپ¬های ایرانی برتری¬هایی نسبت به ارقام خارجی دارند و در اکثر گروه¬ها به عنوان ژنوتیپ مستقل، جدا از ارقام خارجی قرار گرفتند، می¬توانند به عنوان ژنوتیپ¬های امیدبخش برای ارزیابی¬های بعدی و تکمیلی در برنامه¬های اصلاحی آلبالو جهت معرفی رقم مورد توجه قرار گیرند. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که این مجموعه¬ی انتخاب شده با ویژگی¬های برتر کیفی میوه و خواص آنتی اکسیدانت بالا، مزیت بالقوه¬ای را برای صنعت فرآوری و کنسانتره فراهم می¬سازد که می¬تواند برای صنعت فرآوری و همچنین سلامت مصرف¬کنندگان بسیار مفید باشد.
سعیده علیزاده سالطه کاظم ارزانی
میوه هلو در برابر عوامل مختلف بیماریزا به شدت فسادپذیر بوده و همه ساله مقدار زیادی از این محصول به علت بیماریها و ضایعات انباری از دست می روند. کاهش این ضایعات و تولید محصولات غذایی سالم و عاری از بقایای مواد شیمیایی از مسائل مهمی است که در تمام کشورهای دنیا مورد توجه قرار گرفته است، بطوری که استفاده از مواد شیمیایی (قارچ کش) پس از برداشت، در بسیاری از کشورها محدود شده و امروزه مصرف کنندگان، محصولات ارگانیک و عاری از بقایای مواد شیمیایی غیر طبیعی را ترجیح می دهند. اخیرا استفاده از ترکیبات طبیعی دارای خواص ضد قارچی و ضد میکروبی جهت افزایش عمر انبارمانی میوه های مختلف افزایش قابل توجهی یافته است. از آنجا که میوه هلو در ایران به میزان زیادی تولید شده و عمر انبارمانی آن نیز کم (حدود 2 هفته) است، استفاده روش های مناسب جهت نگهداری این محصول بدون استفاده از مواد شیمیایی مصنوعی اهمیت زیادی دارد. با توجه به این که بیماری پوسیدگی ریزوپوسی ناشی از rhizopus stolonifer یکی از عوامل اصلی تلفات این میوه در مراحل مختلف پس از برداشت است، در این تحقیق سعی می شود تا با استفاده از اسانسهای گیاهی که دارای خاصیت ضدقارچی هستند، عمر انباری هلو افزایش یابد. این پژوهش به فعالیت ضد قارچی سه اسانس آویشن شیرازی، مرزه و مریم گلی روی رشد قارچ rhizopus stolonifer در شرایط درون شیشه ای (in vitro) و هم شرایط روی میوه (in vivo) پرداخته است. آزمایش ها در شرایط درون شیشه ای جهت جلوگیری از رشد این قارچ با روشهای اثر تماس مستقیم و بخار اسانس مورد ارزیابی قرار گرفت. اسانس آویشن شیرازی با اضافه شدن به محیط کشت در غلظت های 240 و 360 میکرولیتر در لیتر بیشترین بازدارندگی از رشد قارچ عامل پوسیدگی ریزوپوسی را به ترتیب 85/91 و 17/96 نشان داد. اسانس مرزه رشد قارچ عامل پوسیدگی ریزوپوسی را در غلظت 240 میکرولیتر در لیتر با %19/86 بیشتر از غلظت 360 میکرولیتر در لیتر با% 56/76 متوقف کرد. اما اسانس مریم گلی تاثیر چندانی در کاهش رشد این قارچ نداشت. در حالت بخار، اسانس های آویشن شیرازی و مرزه و مریم گلی در سطوح 24 و 48 میکرولیتر در پلیت توانستند رشد قارچ ریزوپوس استولونیفر را به طور کامل (%100) متوقف نمایند. همچنین در غلظتهای 6 و 12 میکرولیتر در پلیت نیز تا حد بالایی رشد این قارچ را کنترل نمودند (به ترتیب غلظتهای 6 و 12 میکرولیتر در پلیت: مریم گلی: 72/85 و 1/81، مرزه: 65/80 و 42/86، آویشن شیرازی: 82/78 و 57/92). آزمایش ها در شرایط طبیعی، نشان دادند که اسانسهای آویشن شیرازی و مرزه در روش غوطه وری، در غلظت 360 میکرولیتر در لیتر بصورت معنی داری پوسیدگی میوه هلو را کاهش داد. همچنین کاربرد این اسانسها بصورت فومیگاسیون داخل محفظه پلی اتیلنی که در سطوح 100، 200، 400، 600 ، 800 و 1600 میکرولیتر در لیتر اثر بسیار معنی دار را در سطح احتمال 1 درصد در کاهش بیماری عامل پوسیدگی ریزوپوسی پس از نگهداری در دمای محیط (c? 25) همچنین پس از انبارداری در سردخانه (c? 1) و سپس نگهداری در دمای محیط بمدت 5 روز، داشتند. در عوض، این تیمارها سبب تغییر در طعم میوه شدند. بررسی درون شیشه ای آلیل ایزوتیوسیانات (aitc) بر جوانه کنیدی و رشد میسیلیومی قارچ ریزوپوس استولونیفر نشان داد که غلظت 64/0 میکرولیتر در پلیت موجب کنترل 04/89% در رشد میسیلیومی این قارچ شد، همچنین غلظت 24/0 میکرولیتر آلیل ایزوتیوسیانات موجب کنترل کامل (100%) جوانه زنی اسپورهای قارچ ریزوپوس استولونیفر گردید.
عباس خواجه پور تادوانی حمید زرگری
نخل خرما ( phoenix dactylifera l. ) یکی از درختان میوه مهم در جنوب ایران می باشد که می تواند در شرایط نامساعد محیطی که دیگر درختان میوه قادر به رشد نیستند، میوه با کیفیت بالا تولید کند. در حال حاضر در استان فارس 30874 هکتار نخل وجود دارد که از این حیث رتبه ششم را در کشور به خود اختصاص داده است (آمارنامه وزارت جهاد کشاورزی, 1389). شهرستان جهرم با سطح زیر کشت 4840 هکتار نخل و تولید سالانه 28307 تن محصول خرما رتبه دوم سطح زیر کشت و رتبه اول تولید خرما را در استان فارس دارا می باشد (آمارنامه جهاد کشاورزی استان فارس, 1389). خرمای شاهانی یکی از ارقام مهم و تجاری می باشد که در استان فارس نزدیک به 10455 هکتار در 13 شهرستان کشت می شود و رقم غالب استان است (آمارنامه جهاد کشاورزی استان فارس, 1389). در حال حاضر نخلکاران منطقه بدون هیچگونه اطلاع دقیقی، از پایه های نر موجود برای گرده افشانی استفاده می کنند و همچنین زمان گرده افشانی دقیق و مناسبی در دسترس نیست. گرده افشانی فاکتور بسیار موثری در تشکیل میوه، تولید محصول و کیفیت میوه می باشد و آب و هوا و رقم فاکتور های مهمی در نگهداری زمان پذیرش مادگی می باشد (al-obeed and soliman., 2011 ). تشکیل میوه به عوامل متعددی از جمله زمان گرده افشانی، طول مدت گلدهی درختان نر، نوع گرده و قدرت باروری و مقدار آن و همچنین وجود گل های ماده بستگی دارد ( زرگری,1384).
فرزانه یعقوبی سورکی محمدکاظم سوری
فلفل و خیار از مهم ترین محصولات باغبانی و گلخانه ای در سراسر دنیا می باشند که همواره جایگاه خاصی در رژیم های غذایی و سلامت انسان دارند. رسیدن به اپتیمم عملکرد کمی و کیفی در این محصولات از اهمیت بالایی برخوردار است که تغذیه گیاه یکی از ابزارهای اصلی در این مورد می-باشد. در بین عناصر ضروری مورد نیاز گیاه نیتروژن از جایگاه ویژه ای در تغذیه گیاهی برخوردار است. امروزه در کشاورزی کاربرد کودهای نیتروژنی حدود بیش از 70 درصد مصرف کودها را شامل می شود. در سیستم های مختلف تولید از جمله خاک و هیدروپونیـک، نیتـرات و آمونیـوم به ترتیب مهم ترین فـرم های جذب نیتـروژن برای گیاه هستند. از نظـر راندمـان کاربرد و همچنین کاهش آلودگی محیط زیست، شکل آمونیومی نیتروژن بر شکل نیتراتی آن ارجحیت دارد. بیشتر کودهای نیتروژنه را می توان بدون مشکلی همانند کاربرد خاکی جهت تغذیه برگی نیز بکار برد. تغذیه برگی از بهترین، سریع ترین و ارزان ترین روش های تغذیه است که همواره بایستی با تغذیه از طریق سیستم ریشه ای توأم باشد. این پژوهش به منظور بررسی اثرات محلول پاشی غلظت های مختلف سولفات آمونیوم بر ویژگی های کمی و کیفی گیاه فلفل قلمی تحت سیستم کشت هیدروپونیک و خیار گلخانه ای تحت سیستم کشت خاکی طی سال 1392-1393 انجام شد. این تحقیق به صورت دو آزمایش جداگانه در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 سطح غلظت سولفات آمونیوم 0 (شاهد)، 25، 50، 75، 100 و 150 میلی مولار در چهار تکرار و در شرایط گلخانه ای به صورت محلول پاشی انجام گرفت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که محلول پاشی سولفات آمونیوم در گیاه فلفل برای صفات وزن تر ریشه، قطر میوه، غلظت کاروتنوئیدها، تعداد کل میوه و کل عملکرد در سطح 1% و برای صفات طول شاخه اصلی، طول میوه، فنل کل، tss و phدر سطح 5% معنی دار بوده و در گیاه خیار گلخانه ای برای صفات شاخص کلروفیل، تعداد شاخه جانبی، درصد وزن خشک برگ، درصد ماده خشک میوه، سفتی بافت میوه، ph عصاره میوه، ویتامین ث، تعداد میوه، عملکرد و کاهش وزن میوه (آب از دست دهی) بعد از 24، 48 و 72 ساعت از لحاظ آماری در سطح 1% معنی دار شده است. نتایج مقایسه میانگین ها نیز در گیاه فلفل قلمی نشان داد که بسیاری از ویژگی ها از جمله ارتفاع گیاه، متوسط وزن میوه، تعداد میوه و عملکرد در محلول پاشی غلظت های بالای سولفات آمونیوم کاهش یافت در حالی که درصد وزن خشک برگ و ph عصاره میوه افزایش نشان دادند. بیشترین طول و قطر میوه و همچنین مواد جامد محلول میوه در تیمار محلول پاشی غلظت های 25 و 50 میلی مولار بدست آمد. تعداد میوه و عملکرد نیز در تیمارهای محلول پاشی تا غلظت 75 میلی مولار نسبت به شاهد افزایش نشان داد ولی در تیمارهای 100 و 150 میلی مولار کاهش یافت. در گیاه خیار نیز با افزایش غلظت سولفات آمونیوم تعداد شاخه های جانبی در گیاه کاهش و درصد وزن خشک برگ افزایش یافت. شاخص کلروفیل به جز در تیمارهای 25 و 50 میلی مولار که افزایش نشان دادند، تحت تأثیر سایر تیمارهای محلول پاشی کاهش یافت. میزان ph آب میوه با افزایش غلظت سولفات آمونیوم افزایش یافت. درصد ماده خشک میوه، سفتی بافت میوه، تعداد میوه کل و عملکرد به جز تیمار 25 میلی مولار در اثر تیمارهای محلول پاشی سولفات آمونیوم نسبت به شاهد کاهش یافتند. تیمارهای محلول پاشی سولفات آمونیوم، جدا از غلظت کاربردی، باعث افزایش آب از دست دهی میوه ها در نگهداری در دمای معمولی اتاق نسبت به شاهد گردیدند. به طور کلی نتایج نشان داد که گیاه فلفل تحمل بیشتری به محلول پاشی سولفات آمونیوم نسبت به گیاه خیار دارد. غلظت های بالا در گیاه خیار منجر به لکه های کلروزه و نکروزه زیادی در برگ گردید درحالی که در روی گیاه تنها غلظت 150 میلی مولار باعث لکه های خفیف کلروزه گردید
سعید اکبری سفیدان محمدجعفر ملکوتی
انگور (vitis vinifera l.)از مهم ترین فرآورده های باغی در ایران و جهان است. مصرف متعادل کود نقشی موثر بر مدیریت تاکستان ها و افزایش کمّی و کیفی محصول آن ها دارد. پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر روی (zn) و بور (b) بر ویژگی های کمّی و کیفی انگور، در سال باغی 93-92 در تاکستان انگور دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 9 تیمار و در 3 تکرار انجام شد. در این آزمایش، سولفات روی در سه سطح (0، 250 و 500 گرم به ازای هر تاک) و اسید بوریک در سه سطح (0، 125 و 250 گرم به ازای هر تاک) مورد آزمون قرار گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل تیمار اول (شاهد)= کوددهی بر مبنای آزمون خاک به استثنای مصرف سولفات روی و اسید بوریک؛ تیمار دوم = تیمار اول+ 250 گرم سولفات روی برای هر تاک به صورت چالکود؛ تیمار سوم= تیمار اول+ 500 گرم سولفات روی برای هر تاک به صورت چالکود؛ تیمار چهارم= تیمار اول+ 125گرم اسید بوریک برای هر تاک به صورت چالکود؛ تیمار پنجم= تیمار اول+ 250 گرم اسید بوریک برای هر تاک به صورت چالکود؛ تیمارششم= تیمار اول+ تیمار دوم + تیمار چهارم؛ تیمار هفتم= تیمار اول+ تیمار دوم + تیمار پنجم؛ تیمار هشتم= تیمار اول+ تیمارسوم+ تیمار چهارم؛ تیمار نهم= تیمار اول+تیمار سوم + تیمار پنجم بود. صفات مورد اندازه گیری شامل مقدار عناصر موجود در برگ، عملکرد، تعداد خوشه در هرتاک، طول و وزن خوشه، طول حبه، وزن 20 حبه، ph آب میوه، مواد جامد محلول و اسیدیته قابل تیتراسیون آب میوه بودند. نتایج نشان داد عملکرد در تیما رهای اول 1/8؛ دوم 2/2؛ سوم 2/4؛ چهارم 2/4؛ پنجم 2/8؛ ششم 2/4؛ هفتم 2/4؛ هشتم: 2/6 و نهم 3/0 کیلوگرم به ازای هر تاک بود. بیشترین عملکرد (p ≤ 0.01)، غلظت بور در برگ انگور (p ≤ 0.05)، تعداد خوشه در تاک (p ≤ 0.01) و وزن خوشه (p ≤ 0.01) در تیمار نهم (تیمار اول+ 250 گرم اسید بوریک + 500 گرم سولفات روی) بدست آمد. در مقایسه با تیمار شاهد، بیشترین وزن 20 حبه (p ≤ 0.05) و طول حبه (p ≤ 0.01) به ترتیب مربوط به تیمار ششم و نهم به اندازه ی 24 گرم و 14/2 میلی متر بودند. بیشترین ph آب میوه و مواد جامد محلول (tss) که بر کیفیت مصرف تازه خوری انگور موثر هستند، مربوط به تیمارهای چهارم و ششم بودند که با شاهد اختلافی معنی دار در سطح 1% داشتند. کمترین مقدار اسیدیته قابل تیتراسیون میوه مربوط به تیمار هفتم بود که با شاهد اختلافی معنی دار در سطح 1% داشت. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش چنین استباط می شود که تیمارهای ترکیبی از سطوح بالاتر روی و بور سبب افزایش معنی دار عملکرد، بهبود ویژگی های کمّی و کیفی میوه انگور می گردد. هر چند، انجام آزمایش های میدانی در سال های باغی طولانی تر مخصوصاً بررسی اثرات باقیمانده کودهای محتوی روی و بور و غنی سازی انگور و کشمش بر روی ارقام دیگر نیز انجام شود.
مصطفی رحمتی عباس یداللهی
در درختان گلابی، بسیاری از خصوصیات مرتبط با رشد رویشی و زایشی، تحت تأثیر پایه مورد استفاده در باغ قرار می گیرد، بنابراین به منظور احداث باغ های نوین و استاندارد گلابی اروپایی (p. communis l.) و آسیایی (p. serotina rehd.) در کشور، انتخاب پایه مناسب بسیار حائز اهمیت است. در راستای پیدا نمودن پایه مطلوب برای ارقام گلابی آسیایی ‘ks’ در شرایط اقلیمی ایران و همچنین بررسی برهمکنش پایه و پیوندک و مکانیسم ناسازگاری پیوند در گلابی، پژوهشی از سال 1389 در دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس، طراحی و آغاز گردید. بدین منظور چهار پایه مورد استفاده برای گلابی شامل پایه دانهالی گلابی اروپایی، پایه دانهالی "به" (cydonia oblonga l.)، پایه دانهالی زالزالک (crataegus aronia bosc.) و پایه رویشی کوئینسa، از نهالستان های منطقه اصفهان جمع آوری شده و در فضای آزاد کشت گردیدند. این پایه ها در سال 1390 با دو رقم گلابی تجاری اروپایی شامل ویلیامزدوشس و بوره بوسک و یک رقم گلابی آسیایی به نام ‘ks’10 پیوند زده شدند. در پژوهش حاضر، در سال سوم و چهارم رشد نهال، صفات مورفولوژیک مرتبط با رشد رویشی و زایشی، میزان کلروفیل و ترکیبات کاروتنوئیدی برگ، غلظت عناصر غذایی در برگ، خصوصیات فتوسنتزی و الگوی تجمع مواد فنولی و فلاونوئیدی در بالا و پایین محل پیوند، در برهمکنش های مختلف پایه و پیوندک، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده بیانگر کاهش رشد رویشی ارقام گلابی برروی پایه دانهالی زالزالک بوده و در مجموع، با توجه به درصد پایین گیرایی پیوند و القاء رشد رویشی بسیار محدود، این پایه برای ارقام بوره بوسک و ‘ks’10، مناسب ارزیابی نشد. همچنین با توجه به نتایج، گلابی آسیایی رقم ‘ks’10 از نظر میزان رشد رویشی و ناسازگاری با پایه های گونه "به"، در حدفاصل رقم ویلیامزدوشس به عنوان رقمی نسبتا پررشد و سازگار و رقم بوره بوسک، به عنوان رقمی کم رشدتر و ناسازگار با گونه "به"، ارزیابی شد. در پژوهش حاضر، رابطه ای منطقی و مشخص بین میزان ناسازگاری پیوند با میزان کلروفیل برگ، غلظت عناصر غذایی در برگ و خصوصیات فتوسنتزی، مشاهده نگردید. در حالی که الگوی تجمع ترکیبات فنولی به ویژه آربوتین در بالا و پایین محل پیوند، به وضوح با میزان سازگاری یا ناسازگاری پیوند مرتبط بود. همچنین مشاهده شد که میزان ترکیبات فلاونوئیدی در بالای محل پیوند، در ارقام گلابی اروپایی و آسیایی در برهمکنش با پایه زالزالک افزایش یافت.
بهنام دهقانی داریوش هوشمند
زیتون یکی از مهم ترین محصولات باغبانی است که در دامنه وسیعی از شرایط محیطی قابلیت کشت و پرورش دارد. اهمیت اقتصادی این میوه بیشتر به خاطر روغن آن بوده و مهم ترین فرآورده حاصل از کشت آن روغن است، ازاین رو توسعه کشت و کار زیتون در ایران به عنوان یکی از اهداف مهم باغدارن مطرح است. برخی از ارقام زیتون کشت شده در برخی نقاط کشور از جمله استان فارس دارای مشکل باردهی بوده و باعث ایجاد مشکلاتی در توسعه کشت زیتون گردیده است. در این تحقیق، ابتدا ارقام کم بارده زیتون در شهرستان فسا در استان فارس مشخص و سپس ارزیابی خصوصیات گل دهی و میوه دهی بر روی آن ها مطالعه شد. همچنین در راستای انتخاب ارقام جدید جهت ادامه توسعه کشت زیتون 16 رقم زیتون وارد شده از ایتالیا همراه با دو رقم بومی کشت شده در شهرستان فسا طی سال های 1389 تا 1393 مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفت. صفات مورد بررسی در این ارقام شامل تعیین بیولوژی گل ارقام و زمان باز شدن گل، تعیین زمان برداشت و تعیین عملکرد ارقام، شاخص های کمی و کیفی میوه شامل تعیین درصد چربی گوشت، هسته و کل میوه، تعیین ساختار اسید چرب، اندازه گیری رنگیزه های کلروفیل و کاروتنوئید، اندازه گیری ترکیبات فنولی، تعیین اسیدیته، ارزش پراکسید، شاخص های اسپکتروفتومتریk270 و k232 می باشد. بررسی ها نشان داد که در بین ارقام کشت شده در شهرستان فسا در استان فارس رقم شنگه مشکل کم باردهی دارد. عواملی همچون تغذیه، سازگاری دانه گرده، تأمین نیاز آبی، تأمین نیاز سرمایی و درجه حرارت در زمان تمایز یابی و نزدیک به زمان باز شدن گل در تشکیل گل کامل و میوه نقش دارند. از بین این عوامل درجه حرارت بالای 30 درجه سانتی گراد در زمان تمایزیابی و باز شدن گل مهمترین عامل در عدم تشکیل گل کامل و بالطبع تشکیل میوه در رقم شنگه در شهرستان فسا بود. مقایسه رقم شنگه کشت شده در استان فارس با ارقام شنگه موجود در شمال کشور نشان داد که در رقم شنگه در شهرستان فسا در سال 1390 با 37/1 درصد تشکیل میوه و در سال 1391 با 9/0 درصد تشکیل میوه کمترین میزان تشکیل نهایی میوه را داشت، این شاخص برای ارقام شنگه (شنگه 1 تا 4) در شهرستان رودبار به ترتیب 28/7، 4/7، 8/14 و 4/8 درصد تشکیل نهایی میوه در سال 1390 و در سال 1391 به ترتیب با 8/6، 1/11، 22 و 3/12 درصد تشکیل نهایی میوه بود. نتایج بررسی 16 رقم زیتون وارد شده از ایتالیا به همراه دو رقم بومی نشان داد که ارقام پرانتزانا، هخی بلانکا. نچلارا دل بلیچه، ریا سبیبنا، نچارا، پندولینو، کراتینا و لچینو از درصد روغن مطلوبی برخوردار بوده و چنانچه هدف از کشت به منظور روغن کشی باشد این ارقام قابلیت کشت در منطقه فسا را دارند. همچنین ارقام نچلارا دل بلیچه، نچارا و i-79 به علت اندازه درشت میوه و نسبت گوشت به هسته بالا قابلیت کشت به منظور زیتون کنسروی را دارند. بنابراین این ارقام قابلیت توصیه برای کشت و جایگزین شدن به جای ارقام کم بارده را خواهند داشت.
شهره زیودار محمدکاظم سوری
عملکرد و کیفیت میوه و روغن در مناطق غیر بومی کاشت زیتون مانند منطقه اهواز در استان خوزستان معمولاً پایین می باشد، بنابراین اتخاذ روش های مناسب جهت رسیدن به کیفیت و کمیت مطلوب میوه از اهمیت خاصی برخوردار است. در این راستا اعمال روش های تغذیه با کارایی بالا از راهکارهای ممکن می باشد. تغذیه برگی، عناصر غذایی را مستقیم و به سرعت در اختیار گیاه قرار می دهد و روشی مناسب جهت تغذیه گیاهان است. پتاسیم از مهم ترین عناصر غذایی است که علاوه بر وظایف فیزیولوژیکی مهم، در بهبود کیفیت محصولات کشاورزی نیز جایگاه ویژه ای دارد. به این منظور برای ارزیابی اثرات محلولپاشی سولفات پتاسیم بر برخی صفات کمی و کیفی سه رقم زیتون، آزمایشی طی سال های 1391 و 1392 در باغ زیتون گروه باغبانی دانشگاه شهید چمران اهواز به صورت کرت های خرد شده با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. ارقام زیتون با 3 سطح (میشن، کرونایکی و دزفولی) و محلولپاشی سولفات پتاسیم با سه سطح (0 ، 1 و 2 گرم در لیتر) به ترتیب به عنوان فاکتور اصلی و فرعی بودند. در این پژوهش شاخص های وزن میوه، وزن تر و خشک گوشت میوه، وزن هسته، نسبت گوشت به هسته، درصد روغن و ترکیب اسیدهای چرب روغن میوه، میزان کلروفیل، کربوهیدرات های محلول و برخی عناصر معدنی برگ و میوه، آنتوسیانین میوه، پتانسیل آب ساقه، محتوای نسبی آب برگ و هدایت روزنه ای برگ مورد اندازه گیری قرار گرفت.
سعیده علی زاده سالطه کاظم ارزانی
چکیده ندارد.
محمد کاوند کاظم ارزانی
چکیده ندارد.
مصطفی قاسمی کاظم ارزانی
چکیده ندارد.
ثریا سادات موسوی کاظم ارزانی
به منظور تعیین نیاز سرمایی و خودسازگاری ارقام گلابی آسیایی این تحقیق به مدت دو سال انجام شد. برای تعیین نیاز سرمایی پس از تعیین عمق رکود از درختان قلمه برداشت شد و به گلخانه منتقل شد تا زمان 50% گلدهی قلمه های تعیین شود. به منظور تعیین میزان خودگرده افشانی قبل از باز شدن گلها روی آنها کیسه کشیده شد و پس از گرده افشانی با گرده خودی در صد تشکیل میوه تعیین شد.مطالعه نیاز سرمایی نشان داد که نیاز سرمایی در آنها بین 800-1000 ساعت بود و مطالعه خودسازگاری نشان داد که بیشتر ارقام خودناسازگار هستند.
محمودرضا روزبان کاظم ارزانی
آزمایشی گلخانه¬ای به منظور بررسی مکانیسم¬های تحمل به خشکی در سه پایه¬ی دانهالی پسته اهلی (pistacia vera l.) به اسامی "بادامی¬زرند"، "قزوینی" و "سرخس" انجام شد. در این آزمایش،پایه¬های دانهالی 18 ماهه¬¬ پسته در معرض سه سطح تخلیه رطوبتی 40، 60 و 80% آب قابل دسترس خاک قرار گرفتند. تبادلات گازی فتوسنتزی، فلورسانس کلروفیل، وضعیت آبی، تغییرات کلروفیل، پرولین آزاد و قندهای محلول کل، و کارائی جذب عناصر غذایی، خصوصیاتی بودند که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. به دلایل زیر، پایه بادامی به عنوان بردبارترین پایه نسبت به تنش خشکی معرفی گردید: (1) کارائی بالاتر مصرف آب به دلیل کنترل بهتر روزنه¬های آن بر هدر رفت آب، (2) کارائی فتوشیمیایی بالاتر نظام نوری ii تحت شرایط تنش خشکی، (3) پتانسیل آب پایین¬تر با وجود مقدار نسبی بالای آب، (4) استفاده بهینه از ویژگی تنظیم اسمزی به ویژه در تجمع قندهای محلول، و (5) کارائی بالاتر جذب عناصر غذایی به ویژه برای عناصر روی، پتاسیم و فسفر. همچنین بر اساس یافته¬های این تحقیق، هدایت روزنه¬ای، معیار مناسبی برای تعیین زمان آبیاری درختان پسته معرفی گردید. در آزمایش دوم، تغییرات روزانه نرخ¬ فتوسنتز خالص، هدایت روزنه¬ای و نرخ تعرق در سطح برگ¬های دو ژنوتیپ پسته ایران، در ارتباط با نوسانات روزانه¬ی دمای برگ، کسر فشار بخار و تراکم جریان فوتونی فتوسنتزی ارزیابی گردید. الگوی تغییرات روزانه¬¬ی نرخ¬های جذب و تحلیل co2¬ در این بررسی، دارای دو نقطه اوج بود. نقطه اول در ساعات 9:00 و 8:00 صبح به ترتیب در ژنوتیپ¬های "بادامی" و "قزوینی" پدیدار شد. همچنین در هر دو ژنوتیپ، نقطه اوج دوم در ساعت 16:00، و پایین¬ترین نرخ فتوسنتز خالص در ساعت 15:00 مشاهده گردید. بالاترین میزان فتوسنتز ژنوتیپ¬های "بادامی" و "قزوینی" به ترتیب در شدت جریان فوتونی فتوسنتزی 1500 و mol m-2 s-1 1150 بدست آمد. ضمن آنکه الگوی تغییرات روزانه¬ی نرخ فتوسنتز خالص با روند تغییرات هدایت روزنه¬ای (**76/0=r) و نرخ تعرق (**73/0=r) همبستگی داشت. به نظر می¬رسد هدایت روزنه¬ای در ژنوتیپ "بادامی" اساساً توسط کسر فشار بخار بیشتر از kpa 5/3 و دمای برگ بالاتر از c32، و در ژنوتیپ "قزوینی" توسط کسر فشار بخار بیشتر از kpa 8/3 و دمای برگ بالاتر از درجه33 محدود می¬شود. به علاوه، عملکرد کوانتومی تثبیت کربن در دماهای برگ بالاتر از c24 کاهش یافت. الگوی روزانه تبادلات گازی برگ نشان ¬داد که عوامل روزنه¬ای تا حدود زیادی مسئول افت بعد از ظهر نرخ فتوسنتز خالص هستند، هرچند که عوامل غیر روزنه¬ای نیز در این پدیده دخالت داشتند. در آزمایش سوم، مقدار کلروفیل برگ¬های ژنوتیپ¬های پسته¬ی "بادامی"، "قزوینی" و "سرخس" با استفاده از دو شاخص کلروفیل (spad و cci) برآورد شد و بهترین معادلات برازش داده شده، ارائه گردید.
عیسی ارجی کاظم ارزانی
زیتون (olea europaea l.) یکی از درختان میوه است که به شرایط خشک مانند ایران مقاومت دارد. بنابراین در بسیاری از مناطق ایران پتانسیل تولید بالائی برای این محصول وجود دارد. از طرفی برای احداث باغهای جدید نیاز ضروری به نهالهای با کیفیت مطلوب می باشد. از آنجائیکه آب یکی از عوامل مهم و موثر در رشد گیاه است ، نیاز به تحقیقات زیادی درباه تاثیر مقدار آب آبیاری بر رشد زیتون می باشد. هدف از این تحقیق تعیین اثر میزان آب آبیاری بر رشد رویشی دو رقم نهال جوان زیتون زرد و روغنی، بررسی عکس العمل فیزیولوژیکی آنها و تعیین دامنه آبیاری ارقام مهم داخلی بوده است . در این تحقیق از آزمایش اسپلیت پلات در زمان در قالب طرح کاملا تصافی استفاده شد. تیمارهای بکاررفته در این آزمایش شامل رژیم های آبیاری 20، 40، 60، 80 و 100 درصد تبخیر و تعرق بودند. چون نهالهای دو رقم مورد استفاده از نظر سنی متفاوت بودند، هر یک از آنها در یک آزمایش مستقل قرار گرفته و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. تجزیه آماری داده ها براساس مقایسه میانگین ها و اثر فاکتورهای مختلف انجام شد. بطور کلی وزن تر و خشک ریشه، سطح برگ ، تعداد برگ ، ارتفاع گیاه، تعدا شاخه ها، طول شاخه و میزان مواد معدنی برگ ارتباط خوبی با آب بکاررفته نشان داد. اختلاف بین تیمارها در صفات به استثنای تعدا شاخه های کوچکتر از 10 سانتی متر معنی دار بود. نهالهائی که 20 و 40 درصد تبخیر و تعرق آب دریافت کردند هیچ رشد رویشی نشان ندادند. گر چه در سه تیمار بالاتر 60، 80 و 100 تبخیر و تعرق رشد مشاهده گردید، اما رشد رویشی در تیمار 80 و 100 درصد تبخیر و تعرق بیشتر بود. بعلاوه ریزش برگ در نهالهائی که 40 درصد تبخیر و تعرق آب دریافت کردند اتفاق افتاد. اثر رژیم آبیاری بر رشد رویشی با فصل رشد در ارتباط بود، بطوریکه هیچ رشدی در طی ماههای گرم تابستان مشاهده نشد، اما بیشتر رشد اندامها در طی ماههای بهار و پاییز اتفاق افتاد. میزان عناصر معدنی برگ ماند ازت ، فسفر، پتاسیم و کلسیم با مقدار آب بکار رفته شده افزایش نشان دادند. در این تحقیق ضریب گیاهی برای نهالهای رقم روغنی و ساله از 0/47 تا 0/51 بدست آمد، اما برای نهالهای یک ساله رقم زرد این دامنه از 0/39 تا 0/43 بدست آمد، که در ارتباط با زمان در سال بود. این ضرایب بدست آمده براساس تیمار شاهد (100 درصد تبخیر و تعرق) محاسبه شده است .
عزیز تراهی کاظم ارزانی
نخل خرما (phoenix dactylifera l.) یکی از درختان میوه بسیار مقاوم به شوری و کم آبی است که در مطقه وسیعی از جنوب کشور ایران مورد کشت و پرورش قرار می گیرد و از نظر اقتصادی نیز دارای اهمیت خاصی می باشد. مطالعه و بررسی نیازهای ارقام این درخت با ارزش در خلال دوره رشد و نمو، جهت تلاش در رفع کمبودها و بهبود رشد و میوه دهی آنها بسیار حائز اهمیت می باشد. هدف از تحقیق حاضر، شناسایی و بررسی تغییرات کمی و کیفی میوه ارقام پراهمیت این درخت ، یعین استعمران و برحی در طول دوره رشد و نمو و بدست آوردن منحنی رشد آنها می باشد. در این تحقیق از آزمایش اسپلیت پلات در زمان در قالب طرح کاملا تصادفی با 8 تکرار استفاده شد. صفات اندازه گیری شده در این آزمایش ، شامل صفات کمی از قبیل وزن تر، وزن خشک ، طول، قطر و حجم میوه و هسته و همچنین سفات کیفی از قبیل میزان قند کل، ازت ، فسفر، پتاسیم، کلسیم و منیزیوم بخش خوراکی میوه بودند و تجزیه آماری داده ها براساس مقایسه میانگین ها به روش دانکن انجام شد. مطابق نتایج بدست آمده، صفات کمی هر دو رقم شامل وزن تر، طول، فطر و حجم میوه و هسته تا اواسط مرحله رشد افزایش یافته و بعد از آن کاهش نشان دادند. اما وزن خشک میوه هر دو رقم تا اواخر دوره رشد سیر صعودی نشان داد، و با توجه به تغییرات وزن تر و طول میوه در طول دروه رشد و نمو، منحنی رشد میوه هر دو رقم بصورت سینگل سیگموئید (single sigmoid) بود. منحنی های تغییرات عناصر معدنی نیز تقریبا شبیه به یکدیگر بود، بطوری که تا اواسط دوره رشد، میزان عناصر معدنی افزایش نشان داد اما پس از آن بشدت کاهش یافت .
حسین حکم آبادی کاظم ارزانی
یک ترکیب قندی شامل 3 درصد ساکارز، 2 درصد گلوکز و 0/5 درصد قارچ کش مسی در زمانهای مختلفی از رشد و نمو میوه پسته رقم کله قوچی به منظور مطالعه اثرات قندهای مزبور بر روی صفات کمی و کیفی پسته رقم کله قوچی و تشخیص بهترین زمان محلول پاشی در کلکسیون موسسه تحقیقات پسته رفسنجان با استفاده از طرح بلوکهای تصادفی با 3 تکرار و 5 تیمار در تابستان سال 1376 محلول پاشی گردید زمان محلول پاشی با توجه به نیاز شدید میوه پسته به متابولیتها در 4 تیمار (تیمار 2: شروع رشد سریع آندوسپرم که در این حالت آندوسپرم به حالت هسته های آزاد در کیسه جنینی دیده می شود، تیمار 3: زمان تکمیل آندوسپرم و شروع رشد جنین، تیمار 4: زمان تکمیل جنین و هضم کامل آندوسپرم و شروع تشکیل لپه ها، تیمار 1: محلول پاشی در هر سه زمان ذکر شده در تیمارهای 27 3 و 4 انجام گرفت) انتخاب و از نظر صفات کمی و کیفی با شاهد مورد مقایسه قرار گرفت نتایج حاصله نشان داد که بهترین زمان محلول پاشی برای بهبود صفات کمی و کیفی زمان شروع رشد سریع آندوسپرم است و با محلول پاشی ترکیب قندی مزبور در این زمان از رشد و نمو. میوه برخی از صفات کیفی مانند درصد خندانی، پوکی و میوه های دفرمه نسبت به شاهد بهبود یافت ولی با تیمارهای مذکور در میزان وزن تر و خشک ، درصد پروتئین و میزان جذب برخی از عناصر غذایی میوه اختلاف معنی داری مشاهده نشد. در آزمایش دوم برای این موضوع که آیا قندها بوسیله برگ پسته جذب می شود و در چه ساعتی بعد از محلول پاشی جذب به حداکثر می رشد در 3 درخت (بعنوان تیمار) انجام گرفت و در نیمی دیگر از تاج محلول پاشی با آب (بعنوان شاهد) صورت گرفت و 4، 8 و 16 ساعت بعد از محلول پاشی نمونه برگی گرفته شد و میزان قند کل در هر نمونه محاسبه شد و نتیجه گرفته شد که میزان قند کل نسبت به شاهد افزایش بسیار معنی داری نشان داده که نشان از جذب قندها بوسیله برگ پسته است .
سعید پیری پیرایواتلو کاظم ارزانی
این تحقیق به منظور بررسی تاثیر پکلوبوترازول بر گلدهی، رشد نهایی میوه و خصوصیات میوه ارقام رداسکین و جی اچ هیل هلو در باغات هلو و شلیل مغان انجام گرفت . طرح آزمایشی اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با شش تکرار و سه تیمار بود. تیمارهای پکلوبوترازول (0، 0/5 و 1/5 گرم ماده موثره برای هر درخت) در اواخر دوره خواب (26 اسفند 1375) به کار برده شد. فاکتورهای رویشی و زایشی در سال اول _1376-1375) و در سال دوم (1377) مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند. موضوع این مطالعه بررسی تاثیر کاربرد پکلوبوترازول بر رشد زایشی در فصل دوم بود. نتایج بدست آمده نشان داد که درصد گل، درصد ریزش جوانه های گل، تراکم میوه، درصد تشکیل میوه، عملکرد، تراکم محصول، ph میوه و میزان قند میوه با تیمارهای پکلوبوترازول افزایش یافت . تعدادی از فاکتورهای نظیر میزان مواد جامد محلول، اسید کل، نسبت طول به قطر و عناصر معدنی میوه تحت تاثیر تیمار پکلوبوترازول قرار نگرفتند. فاکتورهایی نظیر طول شاخه، وزن تر و خشک شاخه های هرس شده با هر دو غلظت پکلوبوترازول کاهش یافت و غلظت بالای پکلوبوترازول تاثیر بیشتری بر روی کاهش رشد رویشی گذاشت . سطح مقطع تنه فقط با غلظت بالای پکلوبوترازول در رقم رداسکین کاهش یافت .
فرزانه بهادری کاظم ارزانی
یکی از مهمترین مشکلات تولیدکنندگان هلو (prunus persica) کنترل اندازه و رشد رویشی این درختان است . در حالیکه پایه های پاکوتاه کننده مناسب برای هلو موجود نیست استفاده از روشهای دیگر کنترل کننده رشد که علاوه بر کاهش رشد رویشی کیفیت میوه و میزان عملکرد درختان را افزایش دهد از اصول پراهمیت مدیریت باغات هلو می باشد. با توجه به این هدف ، در باغات کشت و صنعت -مغان درختان بالغ (چهارساله) هلو از ارقام جی اچ هیل و رداسکین که بر روی پایه بذری هلو کشت شده بودند انتخاب گردید. پکلوبوترازول در دو غلظت 0/5 و 1/5 (گرم ماده موثر برای هر درخت) قبل از باز شدن جوانه ها، به صورت کاربرد خاکی اطراف تنه درختان استفاده شد و اثرات کوتاه مدت ناشی از آن در فاصله زمانی 1375-1376 مورد ارزیابی قرار گرفت . تاثیرات تیمارهای pbz بر روی شاخصهای رشد رویشی، میزان مواد معدنی و درصد آب نسبی برگها بررسی شد. براساس نتایج بدست آمده پکلوبوترازول باعث کاهش رشد رویشی در سطح بسیار معنی دار در سال اول بعد از کاربرد شد. غلظت کلسیم در تمام مراحل در برگهای درختان تیمار شده در سطح بالاتری نسبت به درختان شاهد قرار داشت ، در حالیکه میزان ازت و فسفر تغییر معنی داری نشان ندادند. کاهش غلظت پتاسیم برگی در اثر تیمار با pbz نیز مشاهده گردید. میزان آب نسبی برگها در درختان تیمار شده رقم جی اچ هیل نسبت به درختان شاهد در سطح بالاتری قرار داشت . وجود رابطه مستقیم بین افزایش غلظت pbz و افزایش اثرات آن، نظیر رشد رویشی در بررسی نتایج مشخص شد. با توجه به اینکه در اثر کاربرد pbz در سال اول تا 70 درصد از هرس سالانه کاسته شده است . می توان نتیجه گرفت که pbz می تواند تا حد زیادی جایگزین هرس در باغهای هلو شود، توجه به این مسئله از نظر اقتصادی بسیار حائز اهمیت است .
محمدعلی نجاتیان کاظم ارزانی
زردآلو بعنوان یکی از مهمترین میوه های مناطق معتدله ، هزاران سال است که در دامنه کوه ها در آسیا و حداقل دو هزار سال دراروپا کشت و پرورش می یابد. ایران بعنوان یکی از خاستگاههای زردآلوهای وحشی و زراعی مطرح است. آینده زردآلو به عنوان یک عنصر اصلی در صنعت میوه کاری ایران بستگی کامل به اصلاح زردآلو و دستیابی به ارقام جدید دارد.از آنجائی که دسترسی محققان به ژرم پلاسم غنی زردآلوی بومی ایران که بطور کامل شناخته شده باشد، جهت تداوم پیشرفت بهنژادی بسیار حائز اهمیت است، بدین منظور تحقیق حاضر با هدف بررسی تنوع ژنتیکی و خصوصیات ظاهری ، فیزیولوژیکی ، موفولوژیکی و پومولوژیکی 11 رقم زردآلوی بومی ایران به منظور تهیه شناسنامه برای هر یک از آنها صورت پذیرفته است. پژوهش روی ارقام شصتی، نصیری، حسینی کریمی، نخجوان، شاهرودی، میرزائی، شماره 35 شاهرود ، شمسی ، نوری ، اردوباد و قیسی اصفهان، طی سالهای 1379 تا 1381 در کلکسیون زردآلوی ایستگاه تحقیقات اسماعیل آباد مرکز تحقیقات کشاورزی قزوین انجام شده است.
عباس یداللهی کاظم ارزانی
ایران یکی از خاستگاههای اصلی بادام محسوب می شود و به لحاظ داشتن شرایط اقلیمی مناسب، دارای پتانسیل بالایی در تولید این محصول می باشد. کشت این درخت در خاکهای حاصلخیز با مشکلاتی همچون رشد رویشی بیش از حد و کاهش تولید میوه همراه است. به منظور بررسی اثرات هورمون پکلوبوترازول بر روی صفاتی مانند آب نسبی برگ ، tcsa، درصد تشکیل جوانه های گل و رشد شاخه ها و تغییر در زمان گلدهی ، آزمایشی در سالهای 81-80 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی شامل 4 تیمار و 5 تکرار در باغ امامیه شهرکرد انجام شده است.
حمیدرضا روستا کاظم ارزانی
ایران یکی از کشورهای مهم تولید کننده زردآلو در جهان می باشد. و تولید زردآلو در ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با وجود این، میزان تولید زردآلو در ایران در ارتباط با سطح زیر کشت بالای این محصول بوده و مقدار تولید در واحد سطح پایین می باشد. در حال حاضر میزان سطح زیر کشت زردآلود در ایران 28000 هکتار با 240000 تن در سال می باشد، که میزان تولید در واحد سطح 34 درصد استانداردهای جهانی است. یکی از روشهای افزایش تولید در واحد سطح استفاده از کشت متراکم می باشد. به علت فقدان پایه های پاکوتاه کننده برای زردآلو جهت کشت متراکم استفاده از مواد شیمیایی کاهش دهنده رشد رویشی می تواند روشی برای دسترسی به درختان پاکوتاه باشد. با توجه به این هدف، درختان زردآلوی بالغ از ارقام بومی ایران(نصیری، 35 شاهرودی، جهانگیری، شاهرودی و نوری) که در باغ دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس در سال 1373 کشت شده بودند، انتخاب گردید. پکلوبوترازول در دو غلظت 5/0 و 5/1 (گرم ماده موثره برای هر درخت) قبل از بازشدن جوانه ها، بصورت کاربرد خاکی اطراف تنه درختان قبل از بازشدن گلها در اوایل بهار 1377 استفاده شد و اثرات ناشی از آن بر روی رشد رویشی و محصول در فاصله زمانی 1377 تا 1379 مورد ارزیابی قرار گرفت. تاثیرات تیمارهای pbz بر روی شاخصهای رشد رویشی و زایشی و میزان مواد معدنی برگها بررسی شد. براساس نتایج بدست آمده پکلوبوترازول باعث کاهش رشد رویشی در سطح معنی داری در طول سه سال بعد از کاربرد شد. وزن خشک هرس، رشد شاخه و مساحت سطح مقطع تنه (tcsa) در درختان تیمار شده کمتر از درختان شاهد بود. نتایج بدست آمده نشان داد که تعداد میوه در هر درخت و تراکم محصول بوسیله این تیمارها تحت تاثیر قرار نگرفت. pbz غلظت ازت برگ را کاهش داد اما روی ca, k,p اثری نداشت. مواد جامد محلول (tss) میوه بطور معنی داری تحت تاثیر تیمار قرار نگرفت.
حسن منصوری اردکان کاظم ارزانی
گردو یکی از محصولات مهم در باغبانی محسوب می شود و ایران یکی از مراکز مهم پراکنش درخت گردو به سایر نقاط دنیا به شمار می رود. شناسایی ژنهای مطلوب و جمع آوری آنها به عنوان مخزن ژنی یکی از مراحل مهم اجرای یک برنامه اصلاحی است که طی آن منابع ژنتیکی صفات مطلوب شناسایی می شوند ارتفاعات استان یزد در مرکز ایران با شرایط اقلیمی بیابانی یکی از مراکز کشت گردو در ایران محسوب می شوند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه و ارزیابی ژنوتیپ های موجود و معرفی ژنوتیپ های برتر جهت حفاظت از خطر نابودی و استفاده از آنها به طور مستقیم یا در برنامه های اصلاحی طی دو سال (80-1379) با استفاده از دیسکریپتور گردو انجام شد. همچنین طی این پژوهش ضریب همبستگی برخی از صفات و دو سیستم آنزیمی (aat,mdh) هم بررسی شد. با ارزیابیهای مقدماتی در مهمترین مناطق کشت گردو در مرحله اول ژنوتیپهای مرغوب پیش گزینش شدند و در مرحله دوم با ارزیابی دقیق صفات ژنوتیهای برتر شناسایی شدند. نتایج ارزیابیها نشان داد که اندازه طول میوه بین 8/43-3/27 (متوسط 08/36) میلیمتر، عرض میوه بین 1/42-1/22 (متوسط 57/31) میلیمتر، ضخامت میه بین 9/38-1/21 (متوسط72/31) میلیمتر، شاخص اندازه میوه بین 41-23/24 (متوسط 13/33) میلیمتر، وزن میوه بین 25/15- (متوسط 05/10) گرم، وزن مغز بین 1/9-6/2 (متوسط91/5) گرم، درصد مغز میوه بین 62/79-42/138 (متوسط 66/55%) و ضخامت پوست میوه بین 4/1-4/0 (متوسط 9/0) میلیمتر متغیر است. در مورد صفات کیفی از نظر دیکوگامی 33% از ژنوتیپها پروتاندروس، 55% پروتوجینوس و 12% هوموگاموس بودند. از نظر تعداد گل در خوشه 83% از ژنوتیپ ها بین 3-1 گل و بقیه بیش از 3 گل داشتند. در مورد صفت مهم عادت میوه دهی 44% از ژنوتیپها میوه دهی جانبی داشتند. براساس شاخص شکل میوه 59% از ژنوتیپها تخم مرغی، 31% کروی و 10% بیضوی کشیده، میزان پیوستگی نیمه های پوست در 42% از ژنوتیپها ضعیف، 23% متوسط و 35% قوی بود. بافت پوست 10% از ژنوتیپها صاف 47% متوسط و 43% از ژنوتیپها ضعیف، 22% از ژنوتیپها خیلی روشن، 52% روشن و 26% کهربایی، جداشدن مغز از میوه 26% خیلی آسان، 43% آسان، 29% متوسط و 2% مشکل، ضخامت تیغه ها در 27% خیلی نازک، 44% نازک، 27% متوسط و 2% ضخیم بود. همچنین دور تنه ژنوتیپهای مطالعه شده بین 520-68 (متوسط 59/249) میلیمتر بود که نشان دهنده سن بالای آنها و سازگار بودن با منطقه است. نتایج بررسی سیستم آنزیمی aat نشان داد که این آنزیم دارای سه جایگاه ژنی (لوکاس) بوده و 5 باند روی ژل ایجاد می کند. در ژنوتیپهای مطالعه شده این آنزیم دارای یک شکلی بود و تنوع فنوتیپی نداشت. سیستم آنزیمی mdh باندهای واضح تولید نکرد. در نهایت ژنوتیپهای برتر از نظر صفات مختلف معرفی شدند.
عیسی ارجی کاظم ارزانی
از آنجائیکه کشور ایران در مناطق خشک و نیمه خشک دنیا واقع شده است .مصرف بهینه و صرفه جویی در مصرف آب باید هر چه بیشتر مدنظر قرار گیرد. یکی از راههای جلوگیری از مصرف نامناسب آب در کشاورزی کاشت گیاهان مقاوم به کمبود آب درمناطق خشک و نیمه خشک می باشد.زیتون یکی از گیاهان مقاوم به شرایط خشک و نیمه خشک می باشد، که می تواند نمونه پیشنهادی خوبی برای کاشت در این مناطق باشد. به منظور بررسی و شناخت مکانیسمهای مقاومت به خشکی در جهت توسعه کشت باغهای زیتون ، آزمایشی ، به انجام رسید. در پژوهش حاضر پاسخهای فیزیولوژیکی ، ریخت شناسی و بیوشیمیایی پنج رقم زیتون به نامهای ماری، زرد، روغنی، بلیدی و میشن تحت تنش خشکی بررسی شده است.