نام پژوهشگر: علی اکبر رامین

تأثیر نانوسیلور و تیوسولفات نقره در افزایش عمر گلجایی گل بریده آلسترومریا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1389
  مهدی مکوندی   علی اکبر رامین

گل آلسترومریا یکی از زیباترین گل ها و جزء یکی از ده گل مهم شاخه بریده در دنیا به شمار می رود که رقم بالایی از صادرات گل های شاخه بریده را به خود اختصاص داده است، امّا اطلاعات کمی در مورد مسائل پس از برداشت آن در دسترس می باشد. این امر می طلبد که مطالعات بیشتری جهت افزایش کیفیت و عمر پس از برداشت این گل زینتی صورت پذیرد. کیفیت شاخه های بریده گل آلسترومریا اغلب به وسیله ریزش گلبرگ و زرد شدن پیش از بلوغ برگ ها کاهش می یابد. این دو فرآیند مستقل از هم بوده، به طوری که در بعضی از ارقام زردی برگ مدتی قبل از پیری گل و در دیگر ارقام مقداری دیرتر رخ می دهد. بنابراین، مطالعه حاضر به منظور تعیین تأثیر تیمار های شیمیایی مختلف بر افزایش عمر گلچه اوّلیه و به تأخیر انداختن زردی برگ گل بریده آلسترومریا رقم فرتالزا در قالب دو پژوهش و پنج آزمایش مجزا انجام گرفت. در کلّیه آزمایشات، پس از تیمار، گل های بریده در محلول های نگهدارنده حاوی ساکارز 1 درصد قرار گرفتند. در طول هر آزمایش گل ها در دمای 2±20 درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی 5±50 درصد و 12 ساعت روشنایی تحت 800 لوکس نور فلورسانت سفید سرد نگهداری شدند. آزمایش ها به صورت اسپلیت پلات در زمان، بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار و هشت گیاه در هر تکرار اجرا گردیدند. پژوهش اوّل در طی سه مرحله آزمایش انجام شد. در آزمایش اوّل گل ها با غلظت های صفر، 1، 2 و 3 میلی مولار تیوسولفات نقره و در آزمایش دوّم با غلظت های صفر، 5 ،10 و 15ppm نانوسیلور تیمار شدند. در آزمایش سوم بهترین غلظت این دو ماده با شاهد مقایسه گردید. محلول های آزمایشی به روش پالسی و به مدت 2 ساعت به کاربرده شدند. نتایج پژوهش اوّل نشان داد که نانوسیلور جایگزین مناسبی برای تیوسولفات نقره که معمولاً به عنوان تیمار پس از برداشت برای شاخه های گل بریده آلسترومریا استفاده می شود، باشد. در پژوهش دوّم شاخه های گل آلسترومریا به مدت 24 ساعت با محلول های حاوی غلظت های صفر، 25، 50، 75 و 100 میلی گرم در لیتر اسید جیبرلیک (ga3) و بنزیل آدنین (ba) مورد تیمار قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان داد تیمارهای اسید جیبرلیک نسبت به بنزیل آدنین تاثیر بیشتری بر بهبود خصوصیات فیزیکو شیمیائی و به تأخیر انداختن زردی برگ ها و عمر گل های بریده آلسترومریا داشتند. بر اساس این نتایج تیمار 50 میلی گرم در لیتر اسید جیبرلیک، می تواند به عنوان تیمار پالسی در جلوگیری از زردی برگ و افزایش عمر گلجایی گل بریده آلسترومریا استفاده شود.

تأثیر پایه بر خصوصیات کیفی و عمر انبارمانی میوه سیب رقم گلاب کهنز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1389
  مهناز کارگر   علی اکبر رامین

سیب (malus domestica borkh.) بعد از موز دومین میوه مهم تولیدی در جهان است. از لحاظ تجاری، ایران چهارمین کشور تولید کننده سیب می باشد. در بین ارقام محلی ایران، ارقامی از سیب معروف به گلاب وجود دارد که به دلیل زودرسی و دارا بودن عطر و طعم خاص جایگاه ویژه ای دارند. با این وجود عمر نگهداری بسیار کوتاه این رقم از سیب سبب شده تا مدت عرضه آن به بازار کوتاه باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر پایه های b9، m9، m26، mm106، mm111 و بذری بر عمر انبارمانی میوه سیب رقم‘گلاب کهنز’ انجام گرفت. بدین منظور میوه های سیب از باغی در منطقه سمیرم اصفهان، در مرحله بلوغ فیزیولوژیکی برداشت و برای مدت صد و بیست روز در دمای 2 درجه سانتی گراد نگهداری شده و برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آن ها مورد ارزیابی قرار گرفت. پژوهش به صورت طرح کرت های خردشده در زمان در قالب طرح پایه بلوک کاملا تصادفی و در سه تکرار انجام شد. پژوهش دیگری به منظور بررسی اثر پایه بر کیفیت میوه در زمان بلوغ تجاری، در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار صورت گرفت. نتایج پژوهش اول نشان داد که پایه اثر معنی داری بر همه صفات تحت پژوهش داشته است. نتایج حاصل نشان داد که بالاترین میزان سفتی، مواد جامد محلول و اسیدهای آلی، در میوه های حاصل از درختان پیوند شده بر روی پایه های m26 و m9 وکمترین میزان آن در پایه های mm111 و mm106 مشاهده شد. کمترین مقدار شاخص طعم میوه (ssc/ta) در پایه های m26، mm106، m9، بذری و mm111 و بیشترین مقدار این شاخص در پایه b9 مشاهده گردید. از طرفی بیشترین کاهش وزن میوه در درختان پیوندی بر روی پایه b9 و کمترین میزان در پایه های mm106، mm111 و بذری اتفاق افتاد. پایه های m26 و m9 نیز کاهش وزن متوسطی را نشان دادند. بررسی اثر پایه های مختلف بر شاخص نشاسته نشان داد که بیشترین مقدار این شاخص مربوط به پایه m26 و m9 و کمترین میزان آن مربوط به پایه های mm106 و mm111 بوده است. همچنین اثر زمان بر تمامی صفات اندازه گیری شده در طول دوره نگهداری در انبار، معنی دار بود. اثر متقابل پایه و زمان نیز به جز در مورد شاخص نشاسته، در مورد سایر صفات معنی دار نبود. در پژوهش دوم، پایه بر هیچ یک از صفات مورد بررسی در زمان بلوغ تجاری به جز قطر میوه اثر معنی داری نداشت. یافته های مربوط به قطر میوه نشان داد که میوه های حاصل از درختان پیوندی بر روی پایه های m26 و m9از اندازه مطلوبی برخوردار بوده اند. در این مطالعه، پایه همچنین اثر معنی داری بر میزان عناصر کلسیم و پتاسیم و نسبت پتاسیم به کلسیم در میوه ها داشت. به گونه ای که بیشترین میزان کلسیم و پتاسیم و کمترین مقدار نسبت پتاسیم به کلسیم در پایه های m26 و m9 مشاهده گردید. در مجموع پایه های m26 و m9 نسبت به سایر پایه ها اثر مثبت بر اندازه میوه، میزان عناصر کلسیم و پتاسیم، رنگ میوه، و نیز حفظ خصوصیات کیفی میوه طی مدت نگهداری در انبار سرد داشته اند.

اثرمراحل مختلف رسیدگی میوه در زمان برداشت، بر عمر انبارمانی میوه سیب رقم , گلاب اصفهان ،
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1390
  مهدی اورنگی   علی اکبر رامین

چکیده سیب (mallus domestica borkh. ) با تولید جهانی سالانه هفتاد میلیون تن، مهمترین میوه مناطق معتدله محسوب می شود. ایران با داشتن ارقام بومی سیب و تولید 7/2 میلیون تن از مراکز مهم تولید سیب در خاورمیانه به شمار می آید، که از این مقدار حدود 20 درصد در عملیات پس از برداشت از بین می رود. سیب ,گلاب اصفهان، یکی از ارقام بومی مهم ایران بوده که میوه آن دارای عطر و طعم منحصر به فرد می باشد. مدت عرضه این میوه به بازار بسیار کوتاه است و تقاضا برای مصرف خارج از فصل این میوه، وجود دارد. با این وجود به دلیل نرمی بافت، آب زیاد و قند فراوان، امکان نگهداری طولانی مدت میوه آن در انبار بسیار دشوار است. از مهمترین عوامل موٌثر روی عمر پس از برداشت سیب، برداشت میوه در مرحله بلوغ فیزیولوژیک است که عمر انبارمانی میوه را افزایش می دهد. پژوهش حاضر جهت یافتن زمان بهینه برداشت میوه سیب ,گلاب اصفهان، برای افزایش عمر انبارمانی و کاهش تلفات پس از برداشت آن انجام گرفت. میوه ها در4 مرحله مختلف رسیدگی شامل تعداد 63، 71، 80 و 90 روز پس از مرحله تمام گل و از روی دو پایه بذری و رویشی مالینگ مرتون 111 برداشت و در 6 دوره مختلف شامل 0، 20، 40، 60، 80 و 100 روز در دمای 2 درجه سانتی گراد و رطوبت 85 درصد نگهداری شد. آزمایش به صورت طرح کرت های دوبار خرد شده در زمان در قالب طرح پایه کاملا تصادفی و در 3 تکرار انجام شد. میوه ها هر 20روز یکبار از انبار بیرون آورده شده و برخی از خصوصیات فیزیکوشیمیائی آنها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که مرحله برداشت اثر معنی داری روی تمامی شاخص های اندازه گیری شده در سطح احتمال 1/0 درصد داشته است. با افزایش درجه رسیدگی میوه، درصد کاهش وزن، کلروفیل فلورسنسی، محتوی کلروفیل، سفتی بافت، مقدار اسید آلی و نشاسته بافت، کاهش و مقدار مواد جامد محلول، درصد آب میوه و پی اچ عصاره، افزایش نشان داد. در پایان دوره انبارمانی کمترین درصد کاهش وزن، مربوط به میوه های برداشت سوم و بیشترین کاهش وزن مربوط به میوه های برداشت اول بود. بیشترین میزان کلروفیل فلورسنسی و کلروفیل نسبی برای میوه های برداشت اول و کمترین مقدار آنها برای میوه های برداشت چهارم به دست آمد. همچنین مناسب ترین سفتی بافت به میوه های برداشت سوم تعلق داشت در حالی که میوه های برداشت اول دارای بیشترین سفتی و میوه های برداشت چهارم دارای کمترین سفتی بافت بود. بیشترین درصد مقدار مواد جامد محلول و بیشترین میزان اسید آلی نیز برای میوه های برداشت سوم به دست آمد و کمترین میزان این دو شاخص نیز در میوه های برداشت چهارم حاصل شد. در مجموع، بررسی تغییرات شاخص های فیزیکوشیمیائی میوه در طول دوره انبارمانی، نشان داد که میوه های برداشت سوم، به طور معنی داری، بهتر از برداشت های دیگر کیفیت خود را حفظ کرده و بالاترین بازارپسندی را در پایان انبارمانی دارا بود. از این رو زمان برداشت بهینه برای افزایش عمر انبارمانی میوه سیب ,گلاب اصفهان،، در زمانی که میوه ها دارای میزان سفتی21/2 کیلوگرم، مقدار مواد جامد محلول 68/12 درصد و میزان اسید آلی 1/268 میلی گرم بود و در زمان برداشت مرحله سوم میوه ها، به دست آمد. کلمات کلیدی: malus domestica borkh.، ,گلاب اصفهان، ، مرحله برداشت و کیفیت میوه پس از برداشت .

تاثیر اسپرمیدین روی تحمل به سرما در بذور و بوته های خیار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1390
  محمد سلیمانی   علی اکبر رامین

سرما یکی از بزرگترین عوامل محدودکننده رشد گیاهان و تولید محصول در بسیاری از نقاط جهان می باشد که از دیر باز مورد توجه بوده است. خیار جزء گیاهان فصل گرم و حساس به سرما می باشد. به جز بخشی از مناطق جنوبی و مرکزی کشور، بقیه در مناطقی قرار دارند که در این مناطق به دلیل کاهش زیاد دما، احتمال سرمازدگی در اوایل فصل وجود دارد. روش های مختلفی برای کنترل سرمازدگی وجود دارد که یکی از این روش ها استفاده از تنظیم کننده های رشد می باشد. اسپرمیدین از گروه پلی آمین ها یکی از تنظیم کننده های رشدی می باشد که در سال های اخیر کاربرد آن در مقابله با سرمازدگی مورد مطالعه قرار گرفته است. بنابراین، پژوهشی گلخانه ای شامل چند آزمایش با هدف ارزیابی تحمل به سرمای خیار رقم رشید در مراحل اولیه رشد در قالب طرح های پایه کاملاً تصادفی با چهار تکرار و چهار سطح هورمون شامل صفر، 1/0، 5/0 و 1 میلی مولار اسپرمیدین در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا گردید. آزمایش ها در مراحل آبگیری، تکمیل جوانه زنی و دانهالی خیار انجام شد. در آزمایش مرحله آبگیری، بذرها پس از تیمار با هورمون برای مدت 15 روز دردمای 13 درجه سانتیگراد قرار گرفتند. مرحله تکمیل جوانه زنی شامل چهار آزمایش بود که بذرها 2 روز در دمای 20 درجه سانتیگراد و پس از تیمار با هورمون 13 روز باقیمانده را در دماهای 15، 13، 11 و 9 درجه سانتیگراد قرار گرفتند. همچنین مرحله دانهالی طی دو آزمایش انجام گرفت که بذرها برای 7 روز در دمای 20 درجه سانتیگراد سبز شدند و پس از تیمار با هورمون 8 روز باقیمانده را در دماهای 9 و 6 درجه سانتیگراد تحت فتوپریود نوری 8 ساعت روشنایی و 16 ساعت تاریکی قرار گرفتند. در خلال و خاتمه هر آزمایش شاخص هایی نظیر درصد جوانه زنی، میانگین روز لازم تا جوانه زنی، طول ساقه چه و ریشه چه، وزن تر و خشک ساقه چه و ریشه چه، نشت یونی ساقه چه و ریشه چه و پرولین ساقه چه و ریشه چه اندازه گیری گردید. به طور مختصر یافته های بدست آمده در این پژوهش نشان داد که کاربرد اسپرمیدین در غلظت های کم موجب افزایش رشد در دماهای کم نسبت به شاهد شد. همچنین مشخص شد که مرحله آبگیری نسبت به مراحل تکمیل جوانه زنی و دانهالی به سرمازدگی نسبتاً حساستر است. مجموع این آزمایش ها نشان داد که غلظت 5/0 میلی مولار اسپرمیدین مناسبت ترین غلظت برای ایجاد مقاومت به سرما (عدم کاهش رشد و غیره) در دانهال های خیار می باشد. همچنین در اکثر موارد غلظت بیش از 5/0 میلی مولار اسپرمیدین اثر بازدارنده بر روی رشد خیار نشان داد. در بررسی تحمل به سرمای خیار فاکتورهای طول ریشه چه، وزن تر ساقه چه، وزن تر ریشه چه و پرولین ساقه چه بهتر پاسخ دادند در حالیکه معیار نشت یونی در گیاهان خیار مورد آزمایش چندان کارآمد عمل نکرد. جهت مقایسه تاثیر دما و اثر متقابل آن با هورمون داده های چهار آزمایش مربوط به مرحله تکمیل جوانه زنی با همدیگر در یک طرح کرت های خورد شده (4 کرت اصلی و 4 کرت فرعی) آنالیز آماری شدند. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد، کاهش دما در مرحله تکمیل جوانه زنی، بیشتر شاخص های رشد اندازه گیری شده در اندام هوایی و ریشه را به طور معنی داری کاهش داد. اثر متقابل هورمون و دما برای فاکتورهای طول ساقه چه و ریشه چه و وزن تر ریشه چه از نظر آماری معنی دار گردید، به طوری که اثر غلظت های مختلف هورمون روی این فاکتورها تابع دما می باشد.

اثر سطوح مختلف کلرید سدیم بر رشد افتراقی ژنوتیپ های انگور (vitis vinifera l.) و انتخاب ارقام متحمل به شوری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1390
  حدیث یادگاری پور   بهرام بانی نسب

انگور یکی از مهم ترین میوه های ریز در ایران و جهان می باشد. انگور ها به عنوان گیاهان نسبتا حساس به شوری مطرح هستند لذا این پژوهش به منظور بررسی مقاومت ارقام مختلف انگور به شوری و انتخاب مناسب ترین رقم متحمل در شرایط in vivo انجام گردیده است. به این منظور قلمه های 6 رقم انگور (عسگری، یاقوتی سفید، ریش بابا سفید، سیاه، شاهانی و کشمشی قرمز قزوین) در اوایل اسفند ماه سال 1388 از کلکسیون دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان تهیه و جهت ریشه دهی به گلدان های حاوی ماسه ضدعفونی شده منتقل گردید. پس از ریشه زایی و استقرار کامل گیاهان تنش شوری در 4 سطح 0، 30، 60 و 90 میلی مول در لیتر نمک کلرید سدیم که به ترتیب هدایت الکتریکی ها ی معادل 03/1، 03/4، 93/6 و 19/10 دسی-زیمنس بر متر را ایجاد می کردند؛ به مدت یک ماه اعمال گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل (4×6) در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با 4 تکرار به اجرا درآمد. نتایج این پژوهش نشان داد که شوری باعث کاهش معنی دار اغلب شاخص های رشد رویشی (شامل وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه، درصد افزایش طول ساقه، طول و تعداد ریشه) و افزایش نسبت برگ های نکروز شده به کل برگ ها گردید. همچنین نتایج حاکی از وجود تفاوت معنی دار بین ارقام مورد مطالعه از نظر صفات رشد رویشی بود. کم ترین وزن تر اندام هوایی مربوط به رقم عسگری بود. بیش ترین وزن تر ریشه مربوط به ارقام کشمشی قرمز قزوین، شاهانی، و ریش بابا سفید بود. بالا ترین نسبت برگ های نکروز شده به کل برگ ها مربوط به ارقام سیاه، عسگری و همچنین یاقوتی سفید بود. ارقام یاقوتی سفید و کشمشی قرمز قزوین بالا ترین درصد افزایش طول ساقه را نشان دادند. پایین ترین میانگین طول ریشه مربوط به ارقام عسگری و یاقوتی سفید بود. بالا ترین تعداد ریشه را ارقام سیاه و کشمشی قرمز قزوین به خود اختصاص دادند. به طور کلی با افزایش سطح شوری درصد نشت یونی برگ افزایش یافت و پایین ترین میزان این شاخص مربوط به رقم کشمشی قرمز قزوین بود. میزان شاخص کلروفیل فلورسانس تحت تاثیر تنش شوری به طور معنی داری در کلیه ارقام کاهش یافت. ارقام شاهانی و کشمشی قرمز قزوین بالا ترین میانگین این صفت را از خود بروز دادند. با افزایش سطح تنش شوری میزان پرولین برگ در کلیه ارقام به جز عسگری افزایش یافت. رقم سیاه بالا ترین میزان و ارقام یاقوتی سفید و عسگری پایین ترین میزان پرولین را داشتند. با افزایش سطح تنش میزان تجمع پتاسیم و سدیم در بافت برگ کلیه ارقام افزایش یافت به گونه ای که ارقام عسگری، سیاه و ریش بابا سفید بالا ترین میانگین پتاسیم برگ و ارقام سیاه، یاقوتی سفید و ریش بابا سفید بالا-ترین میانگین سدیم برگ را از خود نشان دادند. با افزایش سطح تنش شوری میزان سدیم بافت ریشه افزایش و پتاسیم آن کاهش یافت. در این بین ارقام سیاه، ریش بابا سفید و عسگری کم ترین میانگین پتاسیم ریشه و ارقام یاقوتی سفید و شاهانی کم-ترین تجمع سدیم را در بافت ریشه داشتند. با افزایش شوری تجمع پتاسیم در بافت ساقه کاهش یافت در حالیکه میزان سدیم بافت ساقه با افزایش شوری افزایش نشان داد. بالا ترین میزان تجمع پتاسیم و سدیم در بافت ساقه مربوط به ارقام عسگری و سیاه بود. از نظر اغلب صفات مورد مطالعه به جز وزن تر و خشک ریشه، میانگین قطر ریشه، درصد نشت یونی برگ و میزان سدیم ساقه اثر متقابل معنی داری بین رقم و شوری وجود داشت. نسبت برگ های نکروز شده به کل برگ ها همبستگی منفی بسیار بالا و معنی داری با کلیه صفات رشد رویشی بجز میانگین قطر ریشه داشت. همچنین همبستگی شاخص کلروفیل فلورسانس برگ با سایر صفات رشد رویشی به جز قطر ریشه مثبت و معنی دار بود. همبستگی بین پرولین بانسبت برگ های نکروز شده به کل برگ ها مثبت و معنی دار و با سایر شاخص های رشد رویشی به جز وزن خشک اندام هوایی و میانگین قطر ریشه، منفی و معنی دار بود. همبستگی بین میزان سدیم برگ و نسبت برگ های نکروز شده به کل برگ ها مثبت و معنی دار و همبستگی آن با دیگر صفات رشد رویشی به جز قطر ریشه منفی و معنی دار بوده و مقدار عددی آن نسبتا بالا بود.

تاثیر انواع فیلم های بسته بندی و پوشش با چیتوسان بر عمر انبارمانی قارچ تکمه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  ریحانه امین زاده   فریبا امینی

قارچ تکمه ای (agaricus bisporus) سرشار از مواد غذایی است و به دلیل سودمند بودن درتغذیه، سالیان سال است که کشت و کار این قارچ متداول می باشد. از بین 14000 گونه قارچ حدود 2000 گونه مصرف خوراکی دارند که از بین آن ها سه رقم به نام های قارچ دکمه ای، قارچ صدفی و قارچ شی تاکه در جهان مصرف تجاری بیشتری پیدا کرده است. قارچ در مقایسه با میوه ها و سبزی ها سرعت تنفس بالاتری دارد وبدلیل فقدان لایه محافظ برای جلوگیری از هدر رفتن آب، فاسد شدن آن سریع اتفاق می افتد. لذا کاهش عمر قفسه ای وعمر انبارمانی برای توزیع و عرضه قارچ محدودیت ایجاد کرده است. عمرانباری قارچ تازه دردمای معمولی بین 3-1 روز ودردمای 4 درجه سانتیگراد بین 7-4 روز متغیراست. قارچ با کاهش وزن حدود %10-5 شروع به پلاسیده شدن کرده و غیر قابل استفاده می شود. لذا به علت مشکلات در توزیع و عرضه بازار قارچ تازه، فیزیولوژی پس از برداشت آن نیاز به مطالعه بیشتری دارد. به نظر می رسد استفاده از فیلم پوششی مناسب برای پس از برداشت قارچ و تجارت آن بهترین گزینه است. همچنین استفاده از پوشش چیتوسان به منظور کنترل سرعت تنفس محصول، بیماریهای فیزیولوژیکی و رشد میکروبها مورد استفاده قرار گرفته است. آزمایش حاضر جهت یافتن بهترین فیلم پوششی و غلظت چیتوسان برای افزایش عمر انبارمانی و کاهش تلفات پس از برداشت آن انجام گرفت. درآزمایش اول، تیمارهای مورد نظر شامل: شاهد که بسته بندی معمولی (سلفون) است و پنج نوع فیلم پوششی به نام هایpe (poly ethylene) با دو ضخامت 40 و 65 میکرون ، bopp (biaxially oriented polypropylen) با سه ضخامت 25، 35 و 40 میکرون ،cpp (cast polypropylen) با دو ضخامت 25 و 50 میکرون ، pet (poly ester) با دو ضخامت 12 و 24 میکرون و pvt (polyvinyl chlorid) با ضخامت 30 میکرون، در فاصله زمانی 0، 10، 15، 20 و 25روز پس از نگهداری در انبار در دمای 1 درجه سانتیگراد و رطوبت 90 درصد، در سه تکرار انجام شد. پس از هر دوره نگهداری در انبار، قارچها از لحاظ برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی مورد ارزیابی قرار گرفتند. آزمایش دوم ، پس از انتخاب بهترین فیلم پوششی، قارچها با چهار غلظت چیتوسان شامل شاهد، 5/.، 1، 2 درصد تیمار و مشابه آزمایش اول انجام گرفتند. آزمایش اول به صورت اسپلیت پلات و آزمایش دوم به صورت اسپلیت پلات – فاکتوریل مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمایش اول نشان دادکه نوع پلاستیک پوششی اثر معنی داری روی تمامی شاخص های اندازه گیری شده در سطح احتمال 1 درصد داشت. نتایج حاصل نشان داد که بالاترین میزان سفتی، مواد جامد محلول، اسید آلی، اسیدیته و کمترین کاهش وزن و پوسیدگی در قارچ های بسته بندی شده با فیلم های پوششیbopp و cpp و کمترین میزان آن در میوه های قارچ بسته بندی شده با فیلم های پوششی شاهد (سلفون)، pvc ،pet وpe مشاهده گردید. قارچ های بسته بندی شده با فیلم پوششی peبهترین شاخص رنگ را در طول دوره انبارمانی داشتند. همچنین اثر زمان بر تمامی صفات اندازه گیری شده درطول دوره نگهداری در انبار، معنی دار بود. اثر متقابل فیلم پوششی و زمان نیز در مورد شاخص های کاهش وزن، سفتی و مواد جامد محلول معنی دار بود. نتایج آزمایش دوم نشان دادکه چیتوسان اثر معنی داری روی تمامی شاخص های اندازه گیری شده به استثناء مواد جامد محلول در سطح احتمال 1 درصد داشت. نتایج حاصل نشان داد که بالاترین میزان سفتی، اسید آلی، اسیدیته و کمترین کاهش وزن و پوسیدگی در قارچهای بسته بندی شده با چیتوسان 2 درصد و کمترین شاخصهای فوق در قارچهای بسته بندی شده با فیلم پوششی شاهد مشاهده گردید. غلظت های مختلف چیتوسان در مورد شاخص پوسیدگی تفاوت معنی داری با هم نداشتند. اثر زمان بر تمامی صفات اندازه گیری شده معنی دار بود. اثر متقابل فیلم پوششی و چیتوسان در مورد شاخص های کاهش وزن، مواد جامد محلول و پوسیدگی معنی دار بود. اثر متقابل فیلم پوششی و چیتوسان و روز نیز فقط در مورد شاخص های کاهش وزن معنی دار بود. بر اساس نتایج این تحقیق فیلم پوششی 35bopp میکرون برای افزایش عمر انباری قارچ خوراکی تکمه ای توصیه می شود.

اثر گلایسین بتائین بر روی جوانه زنی و رشد گیاه ذرت شیرین تحت تنش شوری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1391
  شهربانو گرمسیری   فریبا امینی

تنش شوری یکی از معمول ترین تنش های غیرزنده است که به طور قابل توجهی باعث کاهش رشد و عملکرد بیشتر گونه های گیاهی می شود. کاهش پتانسیل تورژسانس گیاه و در پی آن کاهش تورژسانس سلول ها که در اثر شوری رخ می دهد، مهم ترین عامل بازدارندگی رشد گیاهان تحت شرایط شوری است. یکی از راهکارهایی که گیاهان برای سازگار شدن با شرایط محیطی نامطلوب مثل تنش شوری پیش می گیرند، تجمع ترکیبات با وزن ملکولی پایین که معروف به محلول های سازگاری هستند می باشد. گلایسین بتائین از مهم ترین تنظیم کنند های اسمزی آلی است که نقش عمده ای در تنظیم اسمزی در گیاهان بازی می کند. ولی در بسیاری از محصولات سنتز و تجمع گلایسین بتائین کمتر از میزان مورد نیاز برای کاهش اثرات مضر تنش های اسمزی محیطی مختلف است، به همین دلیل تعدادی از محققین معتقدند که یک روش افزایش سطح گلایسین بتائین داخلی گیاهان، استعمال خارجی این ماده است. لذا جهت بررسی تاثیر این ماده بر تخفیف اثر شوری در مرحله ی جوانه زنی، گیاهچه ای و رویشی گیاه ذرت شیرین سه آزمایش در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 1391 به اجرا درآمد. آزمایشات در قالب طرح کاملاً تصادفی بصورت فاکتوریل با دو فاکتور گلایسین-بتائین و شوری انجام شدند. در آزمایش های مرحله ی جوانه زنی و گیاهچه ای، گلایسین بتائین در پنج سطح (0، 5، 10 ،20 و 40 میلی مولار) و شوری در دو سطح (0 و 60 میلی مولار) و با 5 تکرار در مرحله جوانه زنی و 3 تکرار در مرحله گیاهچه ای اجرا شد. بذور، قبل از کشت به مدت 24 ساعت در محلول هایی با غلظت های مذکور گلایسین بتائین خیسانده شدند. آزمایش مرحله رویشی، به صورت گلدانی با سه سطح گلایسین بتائین (0، 25 و 50 میلی مولار) و سه سطح شوری (0، 30 و 60 میلی مولار) با 4 تکرار اجرا شد. تیمار با گلایسین بتائین به صورت محلول پاشی برگی در سه مرحله با فاصله تقریبی 10 روز صورت گرفت. نتایج نشان داد که تیمار شوری بر درصد جوانه زنی بی تاثیر بود ولی سرعت جوانه زنی را کاست و تیمار بذور با گلایسین بتائین تاثیر مثبتی بر شاخص های جوانه زنی نداشت. اما نتایج مرحله گیاهچه ای نشان داد که شوری بر اغلب شاخص های مورد اندازه گیری تاثیر منفی گذاشت، ولی تیمار بذور با گلایسین بتائین توانست از خسارت شوری به خوبی بکاهد. در این آزمایش، غلظت 10 میلی مولار گلایسین بتائین در شرایط بدون تنش و 20 میلی مولار در شریط تنش شوری، اثر بهبوددهندگی بیشتری نسبت به سایر سطوح داشتند. نتایج مرحله رویشی نیز نشان داد که شوری بر رشد و پارامترهای رشدی اثرات مخرب بر جای گذاشت. به طوری که ارتفاع گیاه، وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه، کلروفیل نسبی، کلروفیل a، کلروفیل b و کلروفیل کل برگ، غلظت پرولین برگ، غلظت یون های سدیم و پتاسیم برگ و ریشه، نشت یون، آنتوسیانین برگ و آنزیم های آسکوربات پراکسیداز و پراکسیداز تحت تاثیر شوری قرار گرفتند. اما محلول پاشی گیاه ها با گلایسین بتائین باعث بهبود آسیب های ناشی از شوری بر بیشتر پارامترها شد؛ به طوری که گیاهان محلول پاشی شده با این ماده به طور معنی داری ارتفاع، وزن تر اندام هوایی، وزن خشک ریشه، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، آنتوسیانین، پتاسیم ریشه، آنزیم آسکوربات پراکسیداز و آنزیم پراکسیداز بیشتر و پرولین و سدیم برگ و ریشه کمتری نسبت به گیاهان بدون تیمار داشتند. به طور کلی با توجه به نتایج حاصله می توان گفت در شرایط تنش شوری، محلول پاشی با غلظت 50 میلی مولار گلایسین بتائین در گیاه ذرت شیرین باعث افزایش رشد و مقاومت به شوری می شود.

اثر غلظت های مختلف ترکیبات نانو نقره، سیلیس و کلسیم بر عمر پس از برداشت گل رز رقم dolce vita
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 0
  الهام قنبری   علی اکبر رامین

گل رز (rosa hybrida) از خانواده rosaceae، از مهم ترین گل های بریدنی در جهان می باشد. یکی از مشکلات عمده گل های بریدنی طول عمر کوتاه آن هااست. بنابراین استفاده از روش هایی که کیفیت گل ها را حفظ و عمر گلجایی آن ها را افزایش دهد، اهمیت دارد. هدف از این تحقیق بررسی اثرهای نانو ذرات نقره، نانو ذرات کلسیم و نانو ذرات سیلیس و مقایسه آن ها با همان ذرات در حالت حجیم (تیوسولفات نقره، کلسیم کلرید و سیلیکات پتاسیم) بر عمر گلجایی گل رز رقم دولسویتا بود. این پژوهش با 5 آزمایش مجزا در قالب طرح کاملا تصادفی در آزمایشگاه علوم باغبانی، دانشگاه صنعتی اصفهان طی سال های 1391-1390 انجام شد. صفاتی مانند عمر گلجایی، وزن تر نسبی، میزان جذب محلول، شاخص سبزینگی برگ، شاخص کلروفیل فلورسانس، قطر گل،ph محلول نگهدارنده و نشت یونی اندازه گیری و مورد مقایسه قرار گرفتند. آزمایش اول و سوم به صورت فاکتوریل و آزمایش دوم، چهارم و پنجم به صورت اسپیلیت پلات در زمان انجام شدند. آزمایش سوم، چهارم و پنجم به صورت کوتاه مدت 12 ساعت انجام شدند. در تمام آزمایشات از 4 تکرار استفاده شد آزمایش اول با 4 تیمار (غلظت های 5، 10 و 15 میلی گرم بر لیتر از هر کدام از مواد نانو به همراه شاهد) به صورت پیوسته و آزمایش دوم با 4 تیمار (غلظت 15 میلی گرم بر لیتر از هر کدام از مواد نانو به همراه شاهد) به صورت تیمار کوتاه مدت در دو مدت زمان 12 و 24 ساعت انجام شدند. نتایج این دو آزمایش حاکی از تأثیر منفی مواد نانو بر تمام شاخص های اندازه گیری شده بود. آزمایش سوم با 10 تیمار(تیوسولفات نقره در سه غلظت 5/0، 1 و 2 میلی گرم بر لیتر و کلسیم کلرید و سیلیکات پتاسیم هر کدام در سه غلظت ، 50، 100 و 300 میلی گرم بر لیتر به همراه شاهد) انجام شد و نتایج حاصل از آن نشان داد که غلظت بالای سیلیکات پتاسیم (100 و 300 میلی گرم بر لیتر) اثر مثبتی بر شاخص های اندازه گیری شده داشت. آزمایش چهارم با 7 تیمار(غلظت 10 میلی گرم بر لیتر از هر کدام از مواد نانو، غلظت 1 میلی گرم بر لیتر تیوسولفات نقره و 100 میلی گرم بر لیتر کلسیم کلرید و سیلیکات پتاسیم به همراه شاهد) انجام شد و نتایج نشان داد که تیمار مواد غیر نانو نسبت به مواد نانو تأثیر بهتری بر بهبود خصوصیات فیزیکوشیمیایی و عمر گلجایی گل بریده رز داشتند. محلول نگهدارنده در آزمایش دوم، سوم و چهارم آب مقطر بود. آزمایش پنجم با 7 تیمار (غلظت 10 میلی گرم بر لیتر از هر کدام از مواد نانو در دو محلول نگهدارنده آب مقطر و ساکاروز 1% + آب مقطر به همراه شاهد) انجام شد. در این آزمایش نشان داده شد که محلول نگهدارنده آب مقطر نسبت به ساکاروز تأثیر مطلوب تری بر گل ها گذاشته است. نتایج نشان داد که در مجموع استفاده از ذرات در حالت حجیم (غیر نانویی) نسبت به مقیاس نانویی آن ها اثر بهتری بهمراه داشت و سیلیکات پتاسیم به عنوان یک ماده جدید جهت بهبود شرایط پس از برداشت گل رز توصیه می شود. احتمالا اثر منفی نانو ذرات را می توان در اندازه بسیار کوچک و نسبت سطح به حجم بالای آنها جستجو کرد.

بررسی فنولوژی گل، طول عمر تخمک، منحلی رشد میوه و اثر برخی تنظیم کننده های رشد گیاهی بر کمیت و کیفیت میوه زالزالک (crateagus monogyna jac)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده کشاورزی 1389
  منصوره یوسفی   عبدالرهمان محمد خانی

چکیده زالزالک (crataegus monogyna jacq.)، متعلق به تیره rosaceae می باشد. میوه زالزالک دارای ترکیب هایی مانند اسید سیتریک و اسید کراتگوس است و برای درمان بیماری های قلبی به کار می رود. اندازه کوچک و عدم یکنواختی میوه ها، منجر به محدودیت هایی برای تولید محصول می شود. یکی از دلایل این محدودیت تولید گل های فراوان و تبدیل درصد بالایی از آن ها به میوه است. در این پژوهش فنولوژی گل، طول عمر تخمک، دوره گرده افشانی موثر، ناسازگاری احتمالی و اثر برخی تنظیم کننده های رشد گیاهی بر کمیت و کیفیت میوه بررسی می شود. آزمایش روی درختان زالزالک در دانشگاه شهرکرد و در زمان تمام گل اجرا شد. درختان مورد آزمایش 10 ساله بودند. این پژوهش به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا شد. عامل ها، شامل نوع گرده افشانی در دو سطح آزاد و خود گرده افشان و سطوحی از مواد تنظیم کننده رشد گیاه از جمله naa با غلظت های صفر، 10 و ppm 20، اتفون و ga3 هر کدام، با غلظت های صفر، 75 و ppm 150 می باشد. مراحل رشد میوه و در پایان آزمایش، شاخص هایی چون درصد تشکیل میوه سه، هفت، ده و هفده هفته پس از تمام گل، قطر میوه، حجم دانه و میوه، وزن دانه، گوشت و میوه، نسبت وزن گوشت به دانه، وزن خشک و درصد آب گوشت ، tss، ta، tss/ta، درصد کلسیم، میزان روی، مانده گاری میوه ها و تعداد سلول در هر میدان دید میکروسکوپ می باشد. نتایج نشان می دهد، طول عمر تخمک و دوره گرده افشانی موثر زالزالک، به ترتیب نُه و چهار روز می باشد. نوع گرده افشانی به غیر از درصد تشکیل میوه در مراحل مختلف، قطرمیوه، وزن دانه، نسبت وزن گوشت به دانه، درصد کلسیم و مانده گاری میوه ها روی بقیه صفات تفاوت معنی داری ندارد. بیشترین درصد تشکیل میوه در مراحل مختلف، مربوط به ga3 ppm150 می باشد. اتفون ppm 75، بیشترین اثر را بر قطر میوه، حجم دانه و وزن گوشت، داشته است. اتفون ppm 150، اثر بارزی بر حجم میوه، وزن دانه و میوه، tss، tss/ta و تعداد سلول دارد. naa، بیشترین اثر را روی نسبت وزن گوشت به دانه و وزن خشک گوشت دارد، در حالی که ga3 ppm 75، بیشترین ta را سبب شده است. کمترین میزان کلسیم در تیمارga3 ppm150 و کمترین میزان روی و مانده گاری میوه ها در تیمار اتفون ppm150 دیده شد. از بین تیمار ها، اتفون ppm75، بیشترین اثر را در کاهش اندازه سلول داشت. کلمات کلیدی : طول عمر تخمک، دوره گرده افشانی موثر، مواد تنظیم کننده رشد گیاهی، میوه زالزالک، اتفون، اسید نفتالین استیک، اسید جیبرلیک، tss و ta.

تاثیر پوشش خوراکی کیتوزان و ژل آلوئه ورا برکیفیت و افزایش عمر پس از برداشت خیار رقم "زمرد"
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  مهدی قاسمی تولایی   علی اکبر رامین

چکیده خیار یکی از مهمترین سبزی ها از لحاظ اقتصادی می باشد و به علت وفور ویتامین، املاح معدنی و اسیدهای آلی در آن، در تغذیه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. خیار به خاطر دارا بودن آب زیاد، به سرعت رطوبت خود را از دست می دهد، لذا کاهش عمر قفسه ای وعمر انبارمانی، در صادرات و عرضه به بازارهای دوردست محصول، محدودیت ایجاد کرده است. پوشش های خوراکی، واکس هایی با منشا گیاهی و جانوری می باشند که می توان برای حفظ رطوبت، شادابی و افزایش عمر پس از برداشت میوه ها استفاده نمود. پوشش کیتوزان و ژل آلوئه ورا از عمومی ترین پوشش های خوراکی هستند که به منظور حفظ کیفیت، کاهش سرعت تنفس و کنترل پوسیدگی مورد استفاده قرار گرفته اند. آزمایش حاضر جهت یافتن بهترین غلظت کیتوزان و ژل آلوئه ورا برای افزایش عمر انبارمانی خیار رقم زمرد انجام گرفت. درآزمایش اول تأثیر تیمارهای کیتوزان با غلظتهای 0، 5/0، 1 و2 درصد برعمرانبارمانی خیار مورد بررسی قرارگرفت. پس از تیمار میوه ها و نگهداری در انکوباتور با دمای °c 12 و رطوبت نسبی 90% جهت بررسی عمر انبارمانی ، درفواصل زمانی 5 روز یکبارخارج و از نظر شاخص هایی نظیر سفتی بافت، درصد کاهش وزن، ph عصاره، ویتامین ث، اسید قابل تیتر، مواد جامد محلول، محتوی کلروفیل و درصد پوسیدگی مورد ارزیابی قرارگرفتند. درآزمایش دوم تأثیر ژل آلوئه ورا باغلظتهای 0،30 ،60 و90 درصد بر عمرانبارمانی خیار و مشابه آزمایش اول انجام شد. آزمایش سوم نیز به منظور مقایسه بین بهترین تیمار کیتوزان بدست آمده از آزمایش اول و بهترین تیمار ژل آلوئه ورا بدست آمده از آزمایش دوم و ترکیب آنها با یکدیگر انجام شد. 4 تیمار 0(آب مقطر)، کیتوزان 1درصد، ژل آلوئه ورا 90درصد و تیمار ترکیب کیتوزان 1 درصد و ژل آلوئه ورا 90 درصد و مشابه دو آزمایش قبل انجام شد. هر 3 آزمایش به صورت طرح کرت های خرد شده در زمان در قالب طرح کاملاً تصادفی در3 تکرار انجام شد. نتایج آزمایش اول نشان دادکه پوشش کیتوزان، جز در مورد میزان اسید آلی و ph عصاره، اثر معنی داری روی سایر شاخص های اندازه گیری شده دارد. کمترین کاهش وزن و پوسیدگی و بیشترین سفتی در تیمار کیتوزان 1 درصد بدست آمد که با سایر تیمارها تفاوت معنی داری داشت. بیشترین محتوی کلروفیل نیز در تیمار1 درصد بدست آمد که با تیمار 5/0 درصد تفاوت معنی داری نداشت. بیشترین میزان ویتامین ث مربوط به تیمارهای 1و 2 درصد بود که تفاوت معنی داری با یکدیگر نداشتند. نتایج حاصل از آزمایش دوم نشان دادکه پوشش ژل آلوئه ورا، جز در مورد میزان اسید آلی، ph عصاره و محتوی کلروفیل، اثر معنی داری روی سایر شاخص های اندازه گیری شده دارد. کمترین درصدکاهش وزن در تیمار 90 درصد بود که با سایر تیمارها تفاوت معنی داری داشت. کمترین درصد پوسیدگی و بیشترین میزان ویتامین ث نیز در تیمارهای 60 و 90 درصد بدست آمد که با یکدیگر تفاوت معنی داری نداشتند. نتایج آزمایش سوم نشان داد که پوشش ترکیبی کیتوزان و ژل آلوئه ورا، جز در مورد محتوی کلروفیل، اثر معنی داری روی سایر شاخص های اندازه گیری شده ندارد. تیمار1 درصد کیتوزان با کمترین درصد کاهش وزن و بیشترین محتوی کلروفیل نسبت به سایر تیمارها تفاوت معنی داری نشان داد ولی بین تیمار 1 درصد کیتوزان و 90 درصد ژل آلوئه ورا در مورد سایر خصوصیات تفاوت معنی داری نبود. ضمن اینکه مشخص شد که تیمار ترکیب کیتوزان و ژل آلوئه ورا در تمامی صفات با تیمار 1 درصد کیتوزان تفاوت معنی داری دارد ولی با تیمار 90 درصد ژل آلوئه ورا در مورد محتوی کلروفیل و مواد جامد محلول تفاوت معنی داری ندارد. اثر زمان نیز بر تمامی صفات اندازه گیری شده در هر 3 آزمایش معنی دار بود. بر اساس نتایج این تحقیق تیمار میوه ها با کیتوزان 1% توانسته است کیفیت میوه ها را به مدت طولانی تری حفظ کند.

تاثیر پوشش کیتوزان بر حفظ کیفیت و عمر انبارمانی لیمو شیرین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  شهین قیصربیگی   علی اکبر رامین

لیموشیرین از میوه های گرمسیری و از مرکبات قابل رقابت ایران در بازارهای جهانی و منطقه ای است که به دلیل داشتن رطوبت زیاد از لحاظ بیولوژیکی بسیار فعال بوده که تنفس، تبخیر و تعرق، رسیدن و سایر فعالیت های بیوشیمیایی، منجر به از بین رفتن کیفیت و کوتاه شدن عمر انباری آن می شود. هر ماده ای که بتواند میزان از دست دهی آب و میزان فعالیت های بیوشیمیایی این میوه را کاهش دهد، می تواند سبب افزایش عمر انباری محصول شود. پوشش کیتوزان نوعی پوشش خوراکی بدون تاثیر منفی بر محیط زیست و سلامت انسان است، که از رشد قارچ ها جلوگیری می کند و باعث حفظ کیفیت ظاهری میوه ها به مدت طولانی تری می شود. در این تحقیق تأثیر تیمارهای کیتوزان با غلظتهای (0، 5/0، 1 و ? درصد) و نوعی کیتوزان تجاری (chitin seal 901)بر عمر انبارمانی میوه لیمو شیرین مورد بررسی قرار گرفت. میوهها بعد از نگهداری در سردخانه در دمای 14-11 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 90 % جهت بررسی عمر انبارمانی طی مدت هفت ماه نگهداری در انبار سرد، در فواصل زمانی یک ماه یکبار از انبار خارج شده و از نظر شاخص هایی نظیر سفتی بافت گوشت و پوست میوه، درصد کاهش وزن، ph عصاره، اسید قابل تیتر، مواد جامد محلول، شاخص طعم، ویتامین ث، میزان کلروفیل موجود در پوست میوه و درصد پوسیدگی میوه مورد ارزیابی قرار گرفتند. آزمایش به صورت طرح کرت های خرد شده در زمان در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. نتایج این آزمایش نشان دادکه کیتوزان اثر معنی داری روی تمامی شاخص های اندازه گیری شده در سطح احتمال یک درصد داشت. اثر زمان بر تمامی صفات اندازه گیری شده معنی دار بود. ولی اثر متقابل کیتوزان و زمان در مورد سفتی گوشت، اسید آلی، ویتامین ث و مواد جامد محلول معنی دار نبود. میوه های تیمار شده با کیتوزان، در طی مدت نگهداری در انبار سرد، سفتی، ویتامین ث، اسید قابل تیتر و کلروفیل بیشتری از میوه های شاهد را دارا بود. همچنین ph عصاره، پوسیدگی، درصد کاهش وزن و شاخص طعم به طور معنی داری نسبت به شاهد کمتر بود. نتایج نشان دادند که بیشترین سفتی در تیمار کیتوزان تجاری (1/21) و تیمار کیتوزان ? درصد (8/20) مشاهده شد که تفاوت معنی داری با هم نداشتند و کمترین سفتی (4/17) مربوط به شاهد بود. بیشترین درصد کاهش وزن (6/13) نیز در شاهد و کمترین آن به ترتیب در تیمار کیتوزان تجاری (39/5) و تیمار کیتوزان ? درصد (95/5) مشاهده گردید. بیشترین میزان مواد جامد محلول (6/10) و اسید آلی (077/0) در تیمار کیتوزان ? درصد و کمترین آن به ترتیب 6/9 و 059/0 در تیمارکیتوزان تجاری مشاهده گردید. در حالی که بیشترین میزان ویتامین ث به ترتیب در تیمار کیتوزان تجاری(60) و کیتوزان ? درصد (4/59) دیده شد. کمترین میزان پوسیدگی در تیمار کیتوزان ? درصد(85/0) مشاهده گردید. بر اساس نتایج کلی این تحقیق تیمار کیتوزان ? درصد برای افزایش عمر انباری لیمو شیرین توصیه می شود.

تاثیر شوری بر رشد و شاخص های تبادلات گازی در پایه های مرکبات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1387
  داود خوشبخت   علی اکبر رامین

شوری یکی از بزرگترین عوامل محدودکننده رشد گیاهان و تولید محصول در بسیاری از نقاط جهان می باشد که از دیر باز مورد توجه بوده است. مرکبات جزء گیاهان حساس به شوری می باشند. از آن جایی که گونه های تجاری مرکبات به صورت پیوندی تکثیر می شوند؛ میزان تحمل پیوندک به شوری، بستگی زیادی به نوع پایه مورد استفاده دارد. به جز بخشی از باغات شمال کشور، بقیه باغات مرکبات در مناطقی قرار دارند که در این مناطق به دلیل کاهش میزان نزولات آسمانی، استفاده بیش از حد از آب های زیر زمینی و نفوذ جبهه های آب شور به سفره های آب شیرین و مدیریت بد آبیاری استعداد شور شدن وجود دارد. لذا با توجه به محدودیتهای فوق، پژوهش گلخانه ای با هدف ارزیابی تحمل به شوری نه رقم مرکبات شامل: پایه های نارنج، بکرایی، کلیوپاترا، رانگ پورلایم، رافلمون، ماکروفیلا و سیتروملو، سیترنج و پونسیروس بصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با سه تکرار و چهار سطح شوری شامل: شاهد، 25، 50 و 75 میلی مول نمک nacl، با هدایت الکتریکی به ترتیب 5/1، 5/4، 79/6 و 06/9 دسی-زیمنس بر متر در دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا گردید. با افزایش سطح شوری، صفات مورد بررسی شامل: تعداد برگ، ارتفاع گیاه، سطح برگ، وزن تر و خشک برگ، ساقه و ریشه، تعداد و طول ریشه، درصد نسبی آب برگ، محتوای کلروفیل برگ، فلورسانس کلروفیل، شاخص های تبادلات گازی ( فتوسنتز، هدایت روزنه ای، تعرق و کارایی مصرف آب) کاهش یافتند. همچنین تیمارهای شوری باعث افزایش درصد نشت یون گردیدند. نتایج مقایسات میانگین صفات مورد بررسی نشان داد که اختلافات معنی داری بین ارقام مرکبات وجود دارد. در بین ژنوتیپ ها ژنوتیپ های نارنج، کلیوپاترا و رانگ پورلایم کمترین و پونسیروس، سیترنج و سیتروملو بیشترین کاهش در شاخص های رشدی اندام هوایی و ریشه را نشان دادند. بیشترین درصد آب برگ در پایه های نارنج، کلیو پاترا و بکرایی وجود داشت. کمترین و بیشترین درصد نشت یون به ترتیب در پایه های نارنج و پونسیروس مشاهده گردید. از نظر محتوای کلروفیل نسبی، غلظت کلروفیل کل، کلروفیل a و b پایه های کلیوپاترا و نارنج در بیشترین و پونسیروس، سیترنج و سیتروملو در کمترین مقدار قرار داشتند. بیشترین میزان تولید پرولین در پایه رانگ پورلایم و رافلمون مشاهده گردید؛ و پایه سیترنج پایین ترین مقدار پرولین برگ را به خود اختصاص داد. از لحاظ شاخص های تبادلات گازی ارقام نارنج، کلیوپاترا و رانگ پورلایم کمترین تغییرات را نسبت به تیمار شاهد نشان دادند. سه پایه پونسیروس، سیترنج و سیتروملو از این لحاظ بالاترین میزان کاهش را پذیرفتند؛ و ژنوتیپ های بکرایی، ماکروفیلا و رافلمون از این نظر در حد واسط قرار گرفتند. اثر متقابل شوری و رقم نشان داد که شوری باعث افزایش غلظت سدیم و کلر در اندام هوایی و ریشه و کاهش میزان کلسیم و منیزیم برگ گردیده است. همچنین با بالا رفتن غلظت نمک میزان منیزیم در ریشه، افزایش نشان داد. ارقام نارنج، رانگ پورلایم و بکرایی با تجمع سدیم در ریشه، مانع انتقال بالای آن به برگها شدند. ضمن اینکه توانایی محدود نمودن انتقال سدیم به برگها در سطوح پایین شوری در ارقام پونسیروس، سیتروملو و سیترنج نیز مشاهده گردید؛ ولی این توانایی در سطوح بالاتر شوری مشاهده نشد. نتایج نشان داد که ارقام کلیوپاترا، رانگ پورلایم، نارنج، بکرایی و ماکروفیلا در مقایسه با دیگر پایه ها کلر کمتری را در برگ و ریشه های خود تجمع نمودند. همچنین پایه های پونسیروس، سیترنج، رافلمون و سیتروملو بیشترین تجمع کلر را در برگ و ریشه خود نشان دادند. محتوای پتاسیم در برگ در تیمار شوری پایین افزایش یافت و سپس در ادامه در سطوح شوری بالا کاهش نشان داد. پایه بکرایی بیشترین و پایه های سیترنج و رافلمون کمترین میزان پتاسیم را در برگها ی خود دارا بودند. محتوای پتاسیم ریشه متناسب با غلظت نمک، کاهش نشان داد. بیشترین میزان پتاسیم در ریشه کلیوپاترا مشاهده گردید و در مقابل پایه های سیترنج، سیتروملو و پونسیروس کمترین میزان پتاسیم را در ریشه خود تجمع نمودند. با توجه به نتایج بدست آمده پایه های نارنج، کلیوپاترا، رانگ پورلایم و بکرایی مقاومت بالاتری به تنش شوری نشان دادند و بیشترین حساسیت را ارقام پونسیروس، سیترنج و سیتروملو به خود اختصاص دادند. همچنین پایه های ماکروفیلا و رافلمون نیز در حد واسط قرار گرفتند

تاثیر پوشش کیتوزان بر عمر انبارمانی سیب رقم های گلاب کهنز و سلطانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  بهناز رستم زاده   علی اکبر رامین

سیب یکی از مهم ترین محصولات باغی است که هر ساله سهم عمده ای از صادرات کشور را به خود اختصاص داده است. اما سیب های تولیدی در ایران بنا به دلایلی مانند انبارداری و بسته بندی غیر صحیح در بازار جهانی از کیفیت خوبی برخوردار نیستند و دارای عمر انبارمانی کمی هستند. امروزه، فناوری های جدید برای گسترش عمر پس از برداشت میوه ها و سبزی ها مورد توجه واقع شده است. استفاده از واکس یکی از تیمارهایی است که نه تنها ظاهر میوه ها را بهبود می بخشد، بلکه ماندگاری و کیفیت آنها را افزایش داده و گسترش کپک ها و نیز افت رطوبتی را کاهش می دهد. مزیت پوشش دهی فرآورده ها به طور معمول کاهش تعرق و تنفس میوه است که به منظور حفظ کیفیت و افزایش انبارمانی میوه ها به کار گرفته می شود، ولی اگر به طور صحیح استفاده نشود به دلیل جلوگیری از تبادل اکسیژن و دی اکسیدکربن و ایجاد تنفس بی هوازی باعث طعم نامطلوب در میوه-ها خواهد شد. یکی از مهم ترین پوشش هایی که در دوره پس از برداشت به کار می رود، کیتوزان است. پوشش دهی میوه ها و سبزی ها با کیتوزان در افزایش زمان ماندگاری آنها نقش مثبت دارد، زیرا پوشش کیتوزان به دلیل داشتن خاصیت ضد میکروبی از رشد قار چ ها جلوگیری می کند و کیفیت ظاهری میوه ها را به مدت طولانی تری حفظ می نماید. در این تحقیق تأثیر تیمارهای مختلف کیتوزان با غلظت های (0، 5/0، 1، 2 درصد) و یک نوع کیتوزان تجاری(chitin seal 901) بر عمر انبارمانی میوه سیب رقم گلاب کهنز و سلطانی مورد بررسی قرار گرفت. میوه ها بعد از نگهداری در سردخانه در دمای 1 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 90% جهت بررسی عمر انبارمانی، در فواصل زمانی ( یک ماه یک بار برای سیب سلطانی) و (21 روز یک بار برای سیب گلاب) خارج شده و از نظر شاخص هایی نظیر سفتی بافت، درصد کاهش وزن، ph عصاره، اسید آلی، مواد جامد محلول، ویتامین ث، فنل کل، شاخص طعم، ظرفیت آنتی اکسیدانی و پوسیدگی مورد ارزیابی قرار گرفتند. آزمایش به صورت طرح کرت های خرد شده در زمان در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار انجام شد. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد، تیمار های مختلف، زمان و بر هم کنش بین این دو بر اکثر صفات اندازه گیری معنی دار شد. نتایج آزمایش روی سیب گلاب نشان داد که میوه های تیمار شده با کیتوزان، در طی مدت نگهداری در انبار سرد، سفتی، ویتامین ث، اسید آلی و مواد جامد محلول بیشتری از میوه های شاهد را دارا بود. همچنین ph عصاره و درصد کاهش وزن به طور معنی داری نسبت به شاهد کمتر بود. بیشترین سفتی (14/2 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) در تیمار 2 و سپس (10/2 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) در تیمار 1 درصد کیتوزان مشاهده شد که تفاوت معنی داری با هم نداشتند و کمترین سفتی (91/1 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) مربوط به شاهد بود. بیشترین درصد کاهش وزن (91/2) نیز مربوط به شاهد و کمترین آن (12/1) مربوط به تیمار 2 درصد کیتوزان بود. تیمار 2 درصد کیتوزان دارای بیشترین مقدار ترکیبات فنلی و ظرفیت آنتی اکسیدانی بود. بیشترین درصد پوسیدگی (56/4) در شاهد و کمترین (صفر درصد) در تیمار 1 و 2 درصد کیتوزان دیده شد. نتایج آزمایش تیمار کیتوزان بر عمر انبارمانی میوه سیب سلطانی نیز نشان داد که در میوه های تیمار شده با کیتوزان پس از 210 روز نگهداری در دمای 1 درجه سانتیگراد سفتی، اسید آلی، مواد جامد محلول، ویتامین ث، فنل کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی به طور معنی داری بیشتر از میوه های شاهد بود. همچنین ph عصاره، درصد کاهش وزن و درصد پوسیدگی به طور معنی داری نسبت به شاهد کمتر بود. در سیب سلطانی نیز غلظت 2 درصد کیتوزان اثرهای موثر بیشتری داشت. نتیجه کلی نشان می دهد که استفاده از کیتوزان (تیمار 2 درصد) در افزایش عمر انبارمانی سیب رقم گلاب کهنز و سلطانی تأثیر مثبت بیشتری دارد و سرعت تغییرات بیوشیمیایی در میوه سیب را کاهش داده و کیفیت میو ها را افزایش می دهد.

اثر پاکلوبوترازول و روش های مختلف کاربرد آن بر کیفیت نشاء گوجه فرنگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  صدیقه عموزاده   علی اکبر رامین

چکیده گوجه فرنگی ( (lycopersicon esculentumاز پرطرفدارترین سبزی های میوه ای می باشدکه به علت داشتن انواع ویتامین ها، کاروتن، اسیدهای مفید، قند و املاح معدنی نقش مهمی را در سلامت انسان بازی می کند. ماده لیکوپن که به وفور در گوجه فرنگی و فرآورده های آن وجود دارد، دارای خواصی از قبیل جلوگیری از سرطان ها، محافظت پوست در برابر اشعه ماوراء بنفش، جلوگیری از بیماری های گوارشی می باشد. یکی از روش های عمده پرورش گوجه فرنگی نشاءکاری است. تولید نشاء با کیفیت خوب، نقش حساس و مهمی در تولید موفق یک محصول دارد. پرورش دهندگان نشاء، برای به دست آوردن کیفیت بهتر در رقابت هستند. یک مشکل عمده در تولید نشاء، رشد علفی و طویل شدن بیش از اندازه آن می باشد. کیفیت نشاء به سیستم ریشه ای خوب، شاخه دهی مناسب، ارتفاع کنترل شده، رنگ خوب، گل دهی به موقع و نداشتن آفات و بیماری ها مربوط می شود. پاکلوبوترازول به عنوان یک کند کننده رشد می تواند در کنترل رشد طولی نشاء از طریق ممانعت از سنتز جیبرلین موثر باشد. غلظت ها و روش های مختلفی برای استعمال پاکلوبوترازول وجود دارد. آزمایش حاضر جهت یافتن بهترین روش کاربرد و تعیین بهترین غلظت برای تولید نشاء با کیفیت گوجه فرنگی انجام گرفت. تیمارها شامل 4 سطح غلظت صفر، 200، 400 و 600 میلی گرم در لیتر با روش خیساندن بذر و4 سطح غلظت صفر، 25، 50 و 100 میلی گرم در لیتر در دو روش محلول پاشی و کاربرد خاکی بود.این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با 12 تیمار در چهار تکرار که هر تکرار شامل دو گیاه بود انجام شد.برخی صفات مربوط به کیفیت نشاء قبل از انتقال نشاءها به زمین اصلی اندازه گیری شد و بعد از نشاء کاری نیز اثر پاکلوبوترازول بر میزان کلروفیل، نشت یون، محتوای نسبی آب برگ و فاز زایشی گیاه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که استعمال پاکلوبوترازول در هر سه روش خیساندن بذر، محلول پاشی و کاربرد خاکی، اثر معنی داری بر ارتفاع نشاء،قطر ساقه و طوقه ، تعداد ریشه های جانبی، وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه ، میزان قند اندام هوایی و ریشه نشاء، بر جای گذاشت. پاکلوبوترازول موجب کاهش ارتفاع نشاءها، افزایش قطر ساقه و طوقه، کاهش وزن تر و خشک اندام هوایی نشاء و افزایش میزان قند اندام هوایی نشاءها شد. همچنین پاکلوبوترازول موجب افزایش در وزن تر و خشک ریشه، تعداد ریشه های جانبی، میزان قند ریشه و کاهش طول ریشه شد. پس از انتقال نشاءها به زمین اصلی پاکلوبوترازول به طور معنی داری بر غلظت کلروفیل و کلروفیل نسبی، نشت یون، زودرسی و تعداد گل موثر بود. از میان سه روش استفاده شده، روش خیساندن بذر، علاوه بر کاهش ارتفاع و بهبود صفات کیفی نشاء، به طور معنی داری موجب کاهش نشت یونی، زودرسی محصول و تقویت فاز رویشی شده است، لذا به عنوان غلظت و روش مناسب پاکلوبوترازول می تواند برای گوجه فرنگی به کار رود.

تخمین میزان تبخیر-تعرق در گلخانه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1387
  محمدجواد امیری   سعید اسلامیان

تبخیر- تعرق یکی از بخش های مهم چرخه هیدرولوژی است. تخمین دقیق این پارامتر برای مطالعاتی نظیر بیلان آبی، مدیریت و طراحی سیستم های آبیاری و مدیریت منابع آب مورد نیاز می باشد. در این راستا به منظورتعیین تبخیر- تعرق مرجع از پوشش چمن در شرایط درون و بیرون گلخانه مطالعات لایسیمتری از اول مهر 1386 تا اول مهر 1387 در دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. در این تحقیق از سه لایسیمتر زهکش دار در درون گلخانه و سه میکرولایسیمتر وزنی در درون و بیرون گلخانه جهت تعیین تبخیر- تعرق مرجع استفاده گردید. همچنین برای ارزیابی تشت های تبخیر در تخمین نیاز آبی در گلخانه ازتشت کلاس a نصب شده در درون و بیرون گلخانه و تشت کوچک نصب شده در درون گلخانه مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین ماهانه تبخیر- تعرق گیاه مرجع اندازه گیری شده توسط میکرولایسیمترهای وزنی در بیرون و درون گلخانه به ترتیب برابر با 139 و 8/103 میلی متر و مقدار 22/108 میلی متر برای لایسیمترهای زه کش دار در شرایط گلخانه می باشد. به دلیل اشغال شدن فضای زیادی از گلخانه توسط لایسیمتر زه کش دار و دقت مشابه میکرولایسیمترهای وزنی با آن ها در تعیین تبخیر-تعرق مرجع درون گلخانه، میکرولایسیمترهای وزنی جهت تعیین تبخیر- تعرق مرجع درون گلخانه پیشنهاد می گردد. در این تحقیق پوشش گلخانه باعث کاهش تابش رسیده به درون به میزان 39 درصد تابش بیرون می گردد که در نتیجه باعث کمتر شدن تلفات رطوبتی در درون گلخانه می شود. تبخیر- تعرق در درون گلخانه 69 درصد تبخیر-تعرق محیط آزاد بدست آمد. بنابراین کشت گلخانه ای یکی از راه های افزایش کارایی مصرف آب می باشد. معادله های استنگلینی و تابش خورشیدی جهت تخمین تبخیر-تعرق مرجع ماهانه و روزانه در درون گلخانه با داده های حاصل از لایسیمتر جهت تشخیص دقت آن ها مقایسه گردیدند. نتایج حاصل از آن نشان داد که مدل استنگلینی به دلیل داشتن دقت بالا روشی مناسب جهت تخمین تبخیر-تعرق مرجع درون گلخانه می باشد و معادله تابش خورشیدی به دلیل دقت پایین در برآورد تبخیر- تعرق درون گلخانه مناسب نمی باشد. روش استنگلینی میزان تبخیر- تعرق را 7 درصد کمتر از مقدار اندازه گیری شده با ضریب همبستگی 96/0 تخمین می زند. برای ارزیابی اثرات فردی و یا گروهی عوامل آب و هوایی در اندازه گیری تبخیر - تعرق درون گلخانه، تحلیل رگرسیونی خطی چند گانه انجام گردید و از این طریق مدل های تجربی تعیین شدند. نتایج نشان داد که روش های تجربی اگر بهتر از مدل استنگلینی نباشند اما قادرند به خوبی آن تبخیر- تعرق را تخمین بزنند. روش های تجربی تخمین تبخیر-تعرق برای شرایط گلخانه مورد مطالعه می توانند در شرایط کمبود اطلاعات جهت استفاده از مدل استنگلینی، جایگزین آن گردد. با مقایسه مقدار تبخیر ماهانه اندازه گیری شده بوسیله تشت کلاس a و تشت کوچک با داده های لایسیمتری در درون گلخانه، ضریب تشت برابر148/1 برای تشت کلاس a و 94/0 برای تشت کوچک بدست آمد. همچنین با مقایسه تبخیر ماهانه اندازه گیری شده بوسیله تشت کلاس a نصب شده درخارج گلخانه و مقایسه آن با داده‎های لایسیمتری در درون گلخانه ضریب تشت برابر 486/0 بدست آمد. برای محاسبه نیاز آبی با دقت بالا در درون گلخانه باید به جای استفاده از تشت کلاس a خارج، از تشت کوچک یا تشت کلاس a در درون گلخانه استفاده گرددکه تشت کوچک به علت هزینه کم، استفاده آسان و مهمتر از همه فضای اشغالی کمتر جایگزین آن می گردد. نرم افزار ref-et در شرایط گلخانه جهت تخمین تبخیر- تعرق مرجع به کار برده شد، اما تحلیل های آماری نشان داد این برنامه قادر به تخمین تبخیر- تعرق در درون گلخانه با دقت بالا نمی باشد.

اثرات نفتالین استیک اسید، نفتالین استامید، بنزیل آدنین و سوین برتنک، کیفیت میوه و غلظت عناصر معدنی در برگ و میوه سیب "سلطانی"
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1387
  مهوش زارعی   بهرام بانی نسب

محصول بیش از حد موجب تولید میوه هایی با کیفیت پایین، اندازه کوچک، کاهش رشد شاخه، مقاومت به سرما و گلدهی در سال آینده می شود. تنک از موثرترین روش های افزایش اندازه و کیفیت میوه است و به دلیل افزایش تشکیل گل در سال آینده موجب کاهش سال آوری می شود. استفاده از تنک کننده های شیمیایی یکی از روش های تنک میوه می باشد. بنابراین به منظور بررسی تاثیر تنک کننده های شیمیایی مختلف بر تشکیل میوه و درک اثر این ترکیبات بر فاکتورهای کمی و کیفی میوه و غلظت عناصر معدنی پر مصرف در برگ و میوه در زمان برداشت این تحقیق صورت گرفت. این پژوهش درقالب طرح بلوک کامل تصادفی شامل 9 تیمار و 3 تکرار در سال های 1386 و 1387 انجام شد. تیمارها شامل نفتالن استیک اسید (5 و 10 میلی گرم در لیتر)، نفتالن استامید (25 و 50 میلی گرم در لیتر)، بنزیل آدنین (50 و 100 میلی گرم در لیتر) و سوین (500 و 1000 میلی گرم در لیتر) و شاهد بود که در مرحله 8 تا 10 میلی متری قطر میوه ها بر روی اندام هوایی محلول پاشی شدند. نتایج نشان داد کاربرد تنک کننده های شیمیایی درصد میوه بندی اولیه و نهایی را نسبت به شاهد کاهش داد. موثر ترین تیمار در کاهش درصد میوه های اولیه ونهایی غلظت 10 میلی گرم در لیتر نفتالن استیک اسید بود. کلیه تیمارها بجز غلظت 50 میلی-گرم در لیتر نفتالن استامید در مقایسه با شاهد سبب افزایش معنی دار وزن و قطر میوه ها شدند. کمترین کارایی عملکرد از تیمار 50 میلی گرم در لیتر نفتالن استامید حاصل شد. نفتالن استیک اسید و نفتالن استامید در هر دو غلظت و سوین در غلظت 1000 میلی گرم در لیتر در مقایسه با شاهد به طور معنی داری میزان بذرهای سقط شده را افزایش دادند. طول میوه، نسبت طول به قطر میوه، تعداد بذرهای سالم، کل بذرهای میوه، ph، سفتی گوشت و مواد جامد محلول تحت تاثیر تنک قرار نگرفت. کلیه تنک کننده ها به جز نفتالن استامید در غلظت 50 میلی گرم در لیتر و بنزیل آدنین در غلظت 100 میلی گرم در لیتر به طور معنی داری غلظت نیتروژن برگ را نسبت به شاهد افزایش دادند. غلظت های 5 میلی گرم در لیتر نفتالن استیک اسید، 25 میلی گرم در لیتر نفتالن استامید، 100 میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین و 500 میلی گرم در لیتر سوین به طور معنی داری غلظت فسفر برگ را افزایش دادند. نفتالن استیک اسید و بنزیل آدنین در هر دو غلظت در مقایسه با شاهد به طور معنی داری غلظت پتاسیم برگ ها را افزایش دادند. غلظت کلسیم و منیزیم برگ تحت تاثیر تنک قرار نگرفت. تیمار 50 میلی گرم در لیتر نفتالن استامید، 100 میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین و500 میلی گرم در لیتر سوین غلظت فسفر در میوه ها را افزایش دادند. غلظت کلسیم در میوه ها تحت تأثیر تیمارهای نفتالن استیک اسید در غلظت 5 میلی گرم در لیتر و نفتالن استامید 50 میلی گرم در لیتر به طور معنی داری نسبت به شاهد افزایش یافت. تیمارهای مختلف تنک کننده در مقایسه با شاهد غلظت نیتروژن، پتاسیم و منیزیم میوه ها را تحت تأثیر قرار ندادند.

اثر 1-متیل سیکلوپروین(ا-ام سی پی ) بر افزایش عمر انبارمانی و قفسه ای میوه توت فرنگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1387
  بهفر مدرس   علی اکبر رامین

چکیده توت فرنگی (fragaria × ananassa) دارای میوه هایی مطبوع و دل پسند و با ارزش غذایی بالا است اما به دلیل بافت نرم و فعالیت متابولیکی زیاد میوه در زمان رسیدن، بسیار حساس و آسیب پذیر بوده و عمر نگه داری کوتاهی دارد. تولید جهانی این محصول در حدود 3 میلیون تن در سال است که بالغ بر 40 درصد آن در دوره پس از برداشت از بین می رود. از این رو افزایش عمر انبارمانی و قفسه ای میوه توت فرنگی از اهداف مهم این پژوهش بوده است. از آن جا که تماس میوه با اتیلن یکی از دلایل مهم افزایش ضایعات پس از برداشت میوه هاست، بنابراین مواد ضد اتیلنی می توانند عمر نگه داری محصول توت فرنگی را افزایش دهند. 1-متیل سیلکوپروپن به عنوان یک ماده جدید جلوگیری کننده از اثر اتیلن در غلظت های خیلی کم مصرف شده و اثر منفی بر سلامت انسان و محیط زیست ندارد. لذا تأثیر کاربرد غلظت های صفر (شاهد)، 25/0، 5/0، 75/0 و 1 میکرولیتر بر لیتر 1-ام سی پی بر عمر انبارمانی و قفسه ای میوه توت فرنگی رقم"کاماروسا" در دو دمای 1 و 20 درجه سانتی گراد به ترتیب در مدت بیست و هفت روز و چهار روز مورد مطالعه قرار گرفت و برخی از خصوصیات ظاهری، فیزیکوشیمیایی و رنگ میوه در مدت نگه داری اندازه گیری شد. آزمایش به صورت طرح کرت های خردشده در زمان در قالب طرح پایه کاملا تصادفی و در 3 تکرار انجام شد. آزمایش دیگری به منظور بررسی اثر غوطه وری میوه ها در غلظت های صفر (شاهد)، 25/0، 5/0، 75/0 میلی مولار کلریدکلسیم به همراه پیش تیمار هوای کم فشار به میزان 6/0 اتمسفر و مدت 5 دقیقه در افزایش عمر انبارمانی میوه در 3 تکرار، به روش فاکتوریل و در قالب طرح پایه کاملا تصادفی و به مدت هیجده روز صورت گرفت. آزمایش سوم نیز با هدف بررسی تأثیر تیمار 1 میکرولیتر بر لیتر 1-ام سی پی و پیش تیمار هوای کم فشار به میزان 2/0 اتمسفر و مدت 2 ساعت بر خصوصیات ظاهری و فیزیکوشیمیایی میوه طی مدت نگه داری در انبار سرد و به روش آزمایش اول انجام شد. نتایج آزمایش اول نشان داد که بالاترین مقادیر صفات بازارپسندی سفتی میوه، اسید آلی و ویتامین ث، و کمترین مقادیر صفات پوسیدگی ظاهری، ph و نسبت tss/ta و نیز کمترین تغییرات آنتوسیانین و tss در تیمار 1 میکرولیتر بر لیتر 1-ام سی پی مشاهده شد که نشان دهنده تأثیر مثبت 1-ام سی پی بر کاهش سرعت تغییرات بیوشیمیایی بافت میوه توت فرنگی است. بالاترین شاخص های رنگ میوه شامل روشنایی رنگ (l)، نواحی رنگ (b* وa*)، خلوص رنگ (c) و زاویه فام رنگ (h?) نیز در تیمار 1 میکرولیتر بر لیتر 1-ام سی پی مشاهده شد که تأییدکننده تأثیر مطلوب تیمار بر نگه داری میوه در انبار سرد است. نتایج اثر تیمار 1-ام سی پی بر عمر قفسه ای میوه در دمای c?20 نشان دهنده تأثیر مثبت نسبی تیمار 1-ام سی پی بر عمر قفسه ای میوه توت فرنگی است و به نظر می رسد که تیمار 1-ام سی پی قادر است کیفیت میوه ها را به مدت طولانی تری در دمای بالای نگه داری میوه حفظ کند. اثر تیمارهای مختلف کلریدکلسیم و پیش تیمار هوای کم فشار بر خصوصیات ظاهری، فیزیکوشیمیایی و رنگ میوه توت فرنگی رقم "کاماروسا" پس از مدت نگه داری در انبار سرد نشان داد که غلظت 75/0 میلی مول بر لیتر کلریدکلسیم و پیش تیمار هوای کم فشار قادرند با ایجاد برخی تغییرات بیوشیمیایی عمر انبارمانی میوه توت فرنگی را افزایش دهند و تأثیر کلریدکلسیم به غیر از شاخص های رنگ در مورد سایر صفات اندازه گیری شده بیشتر بوده است. اثر متقابل تیمار کلریدکلسیم با پیش تیمار هوای کم فشار نیز غیر از مقدار آنتوسیانین نسبی در سایر صفات معنی دار نبود. یافته های آزمایش نشان داد که تأثیر تیمارهای کلریدکلسیم و پیش تیمار هوای کم فشار در افزایش عمر نگه داری میوه توت فرنگی از تیمار 1-ام سی پی کمتر بوده است. نتایج آزمایش سوم نیز نشان داد که اثر مثبت تیمار 1-ام سی پی بر خصوصیات ظاهری و فیزیکوشیمیایی مورد مطالعه بیشتر از پیش تیمار هوای کم فشار بوده و حتی ترکیب دو تیمار نیز تفاوت معنی داری را با تیمار 1-ام سی پی به تنهایی نشان نداد. در مجموع تیمار 1-ام سی پی تأثیر مطلوب بیشتری درایجاد تاخیر در رسیدن و بهبود خصوصیات کیفی میوه پس از مدت نگه داری در انبار سرد داشت.

اثر سطوح کود نیتروژن دار بر مراحل نموی، عملکرد، کیفیت و تبادلات گازی ژنوتیپ های مختلف کنجد(sesamum indicum l)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1387
  پروانه صیاد امین   پرویز احسان زاده

کود نیتروژن دار به عنوان مهم ترین رکن تغذیه گیاه در اکوسیستم های کشاورزی؛ تاثیر حیاتی بر فرایندهای فیزیولوژیک و عملکردهای مختلف ژنوتیپ ها و گونه های گیاهی، به خصوص «گیاهان دانه روغنی» نظیر کنجد که بیشترین و مرغوب ترین روغن دانه را در میان تمام دانه های روغنی دارا است؛ ایفاء می کند. لذا، به منظور بررسی اثر کود نیتروژن دار و ژنوتیپ بر مراحل نموی؛ ویژگی های رشدی؛ اجزای عملکرد، عملکرد و کیفیت دانه؛ و همچنین تبادلات گازی برگ کنجد؛ طی پنج مرحله نموی گیاهچه ای، آغاز گل دهی، آغاز پر شدن دانه، گل دهی کامل و آغاز رسیدگی فیزیولوژیک؛ آزمایشی در سال زراعی 85 ـ1384، به صورت طرح کرت های خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار و تراکم 35 بوته در متر مربع، در مزرعه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در نجف آباد اجرا گردید. کود نیتروژن دار به صورت اوره در سه سطح 50 ، 100 و 150 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار به کرت های اصلی و هفت ژنوتیپ کنجد شامل توده محلی اردستان و ارقام اصلاح شده ناز تک شاخه، ناز چندشاخه، یکتا، اولتان، داراب14 و ورامین2822 به کرت های فرعی اختصاص یافت. از نظر آماری؛ با افزایش سطح کود نیتروژن دار، زمان وقوع کلیه مراحل نموی تاخیر معنی دار و در نتیجه مدت زمان رشد و نمو گیاه افزایش معنی دار داشت؛ شاخص برداشت تفاوت معنی داری نشان نداد؛ مقدار روغن دانه کاهش معنی دار یافت؛ و میزان فتوسنتز در واحد سطح برگ، مقدار پروتیین دانه، اجزای عملکرد دانه و عملکردهای دانه، روغن دانه و پروتیین دانه در واحد سطح افزایش معنی دار پیدا کرد که احتمالاً به علت تاخیر در فرایند پیری بافت ها و اندام ها؛ افزایش میزان کلروفیل و آنزیم های شرکت کننده در چرخه های فتوسنتز؛ و افزایش تولید ترکیبات گیاهی از جمله پروتیین ها می باشد. بین ژنوتیپ ها؛ ژنوتیپ های زودرس ناز تک شاخه و ناز چندشاخه، سریع ترین و ژنوتیپ های دیررس اردستان، داراب14 و ورامین2822، کندترین زمان وقوع مراحل نموی را نشان دادند. در رابطه با ویژگی های رشدی؛ به جز مرحله گیاهچه ای که تفاوت معنی داری وجود نداشت، در سایر مراحل نموی؛ از نظر شاخص سطح برگ، ژنوتیپ های یکتا و اولتان در بالاترین؛ و ژنوتیپ های اردستان و ناز چندشاخه در پایین ترین گروه قرار داشتند. از نظر عملکرد کل ماده خشک اندام های هوایی در واحد سطح؛ تا مرحله آغاز پر شدن دانه، ژنوتیپ های به شدت شاخه دار اردستان و ناز چندشاخه در بالاترین و ژنوتیپ های بدون انشعاب ناز تک شاخه، یکتا و ورامین2822 در پایین ترین گروه؛ و از این مرحله تا هنگام برداشت نهایی تحت تاثیر شاخص سطح برگ و به احتمال زیاد دوام آن، ژنوتیپ اولتان در بالاترین و ژنوتیپ های اردستان و ناز چندشاخه در پایین ترین گروه آماری قرار گرفتند. بیشترین مقدار روغن دانه از ژنوتیپ های ناز تک شاخه، ناز چندشاخه و یکتا؛ و کمترین آن از ژنوتیپ اردستان به دست آمد. از لحاظ میزان فتوسنتز در واحد سطح برگ، مقدار پروتیین دانه، اجزای عملکرد دانه و عملکردهای دانه، روغن دانه و پروتیین دانه در واحد سطح؛ ژنوتیپ های یکتا و اولتان، بهترین و دو ژنوتیپ اردستان و ناز چندشاخه، ضعیف ترین بودند. در مجموع؛ نتایج به دست آمده تحت شرایط آزمایش حاضر، نشان می دهند افزایش میزان کاربرد کود نیتروژن دار تا سطح حداقل 150 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار، علی رغم کاهش مقدار روغن دانه؛ میزان فتوسنتز در واحد سطح برگ و هر سه عملکرد دانه، روغن دانه و پروتیین دانه را در واحد سطح افزایش می دهد و از این نظر، ژنوتیپ های یکتا و اولتان از بهترین وضعیت برخوردار هستند. لذا؛ در راستای تامین نیاز روغن کشور، توسعه کشت کنجد و افزایش عملکردهای مختلف این گیاه؛ کشت دو رقم اصلاح شده یکتا و اولتان به همراه کاربرد حداقل 150 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار، در منطقه اصفهان توصیه می گردد.

تاثیر پوشش کیتوسان بر عمر قفسه ای و انبارداری بادمجان (solanum melongena l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده علوم پایه 1392
  راضیه جوانی جونی   فریبا امینی

میوه¬ها و سبزیجات پس از برداشت عموماً خیلی سریع فاسد می¬شوند. بنابراین همواره راهی برای جلوگیری و کنترل این آلودگی¬ها مورد نیاز است. کیتوسان به عنوان یک پلی ساکارید غیرسمی، کاربرد¬های فراوانی به عنوان یک پوشش در کشاورزی دارد. این پوشش یک اثر ضد قارچی در تحریک فرایند¬های دفاعی بافت گیاهی دارد. پوشش کیتوسان نوعی بسته بندی فعال ایجاد کرده و به عنوان یک فیلم نیمه نفوذ پذیر می تواند سرعت تنفس را کاهش داده و اتمسفر درونی را تغییر دهد ( از طریق تغییر در نفوذ پذیری آب، اکسیژن و دی اکسید کربن)، و منجر به تأخیر در رسیدن و خراب شدن میوه و سبزیجات شود. بنابراین ضایعات حاصل از تبخیر کم شده، از رشد قارچ¬ها جلوگیری می¬کند و کیفیت ظاهری میوه¬ها را به مدت طولانی¬تری حفظ می نماید در این آزمایش، اثر کیتوسان بر ماندگاری پس از برداشت و حفظ کیفیت بادمجان مورد مطالعه قرار گرفت. میوه ها با محلول کیتوسان با غلظت¬های 5/0%، 1% و 2 % تیمار شده، و پس از آن در دمای °c10 و رطوبت نسبی 80-90 ? به مدت 30 روز ذخیره شدند. سپس شاخص¬های فیزیکی و شیمیایی مانند سفتی، مواد جامد محلول، کاهش وزن، قهوه¬ای شدن، پوسیدگی، تغییرات آنزیم-های پلی فنل اکسیداز، پراکسیداز و محتوای فنل کل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان¬داد تیمار 2 ? کیتوسان موجب حفظ مواد جامد محلول ، سفتی بافت، از دست دادن وزن کمتر، جلوگیری از قهوه¬ای شدن و پوسیدگی میوه شد. هم¬چنین فعالیت آنزیم¬های پلی فنل اکسیداز (ppo) و پراکسیداز (pod) دخیل در اکسیداسیون ترکیبات فنولی نیز در میوه¬های تیمار شده با کیتوسان کاهش یافت. علاوه بر این، نتایج نشان داد تیمار پوشش کیتوسان می¬تواند کیفیت میوه بادمجان را افزایش دهد.

تأثیر اسانس آویشن و زیره سبز بر عمر پس از برداشت میوه گوجه فرنگی رقم "دافنیس"
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  علی اصغر موسوی   علی اکبر رامین

یکی از محدودیت های نگهداری، بازاررسانی و صادرات گوجه فرنگی (.lycopersicon esculentum mill)، رسیدن سریع آن پس از برداشت و فساد میکروبی می باشد که موجب کاهش خواص کیفی و فساد این محصول می شود. می توان با استفاده از روش هایی در پس از برداشت، از بروز این مشکلات جلوگیری کرد. استفاده از مواد شیمیایی بعداز برداشت در بسیاری از کشورها محدود شده و امروزه مصرف کنندگان، محصولات ارگانیک و عاری از بقایای سموم را ترجیح می دهند. با توجه به این محدودیت های روزافزون، باید از روش های دیگری استفاده نمود. به نظر می رسد اسانس ها منابع خوبی برای حفظ کیفیت محصولات و جلوگیری از فساد میکروبی آنها باشند. آزمایش حاضر به منظور یافتن تأثیر اسانس های آویشن و زیره سبز و تغییرات غلظت آنها بر عمر پس از برداشت میوه گوجه فرنگی رقم دافنیس انجام گرفت. آزمایش اول جهت بررسی عمر انبارمانی میوه گوجه فرنگی با استفاده از تیمارهای اسانس آویشن و زیره سبز با غلظتهای 0، 250 ، 500 و 750 میکرولیتر درلیتر انجام شد. پس از تیمار کردن، میوه ها به مدت 35 روز در انکوباتور با دمای °c 10 و رطوبت نسبی 90% نگهداری شدند. هر 7 روز یکبار شاخص های کاهش وزن، سفتی، ph، مواد جامد محلول، اسید آلی، شاخص طعم، ویتامین ث، لیکوپن، میزان پوسیدگی و ارزیابی حسی مورد بررسی قرارگرفتند. آزمایش دوم جهت بررسی عمر قفسه ای، مشابه آزمایش اول انجام شد؛ با این تفاوت که میوه ها پس از تیمار، به مدت 20 روز در انکوباتور با دمای °c18 نگهداری شده و هر 4 روز یکبار ارزیابی شدند. هر دو آزمایش به صورت طرح کرت های خرد شده در زمان، در قالب طرح کاملاً تصادفی در3 تکرار انجام شد. نتایج آزمایش اول نشان دادکه تیمارهای اسانس، اثر معنی داری بر شاخص-های اندازه گیری شده دارد. کمترین کاهش وزن، ph، مواد جامد محلول و بیشترین اسیدآلی، ویتامین ث و نمره ارزیابی حسی در تیمار زیره سبز 750 میکرولیتر درلیتر بدست آمد که به جز با تیمار آویشن750 میکرولیتر درلیتر با سایر تیمارها از نظر آماری تفاوت معنی داری نشان داد. بیشترین میزان سفتی مربوط به تیمارهای زیره سبز 500 و 750 میکرولیتر درلیتر بود که تفاوت معنی داری با یکدیگر نداشتند. نتایج حاصل از آزمایش دوم نیز نشان داد تیمارهای اسانس، اثر معنی داری بر شاخص های اندازه گیری شده داشته است. کمترین درصدکاهش وزن در تیمار زیره سبز 750 میکرولیتر درلیتر بدست آمد که به جز با تیمارهای زیره سبز 500 و آویشن750 میکرولیتر درلیتر با سایر تیمارها تفاوت معنی داری داشت. همچنین بیشترین میزان ویتامین ث در تیمار آویشن750 میکرولیتر درلیتر بدست آمد که با سایر تیمارها تفاوت معنی داری داشت. اثر زمان نیز بر تمامی صفات اندازه گیری شده در هر دو آزمایش معنی دار بود. اثر متقابل تیمار و زمان نیز به جز در مورد شاخص مواد جامد محلول، در مورد سایر صفات معنی دار بود. بر اساس نتایج بدست آمده به نظر می رسد تیمار میوه ها با اسانس آویشن و زیره سبز 750 میکرولیتر درلیتر موجب حفظ بیشتر خصوصیات کیفی میوه طی مدت نگهداری در انبار داشته اند.

تاثیر تیمار کلسیم بر عمر پس از برداشت میوه گوجه فرنگی رقم "دافنیس"
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  سکینه بهرامیان   علی اکبر رامین

گوجه فرنگی یکی از سبزیجاتی است که به صورت تازه در جهان امروز مصرف می گردد. گوجه فرنگی یک منبع غنی از فیبر، ویتامین آ، ث و لیکوپن می باشد و مطالعات انجام گرفته نشان می دهد که نقش بسیار مهمی در تغذیه انسان دارد. بدلیل فسادپذیری بالای گوجه فرنگی، نمی توان آن را برای مدت طولانی نگهداری کرد ولی با استفاده از تکنولوژی پس از برداشت میتوان تاحدودی این فسادپذیری را کنترل نمود. کلسیم یک ماده غذایی مهم و ضروری گیاه است که نقش فعالی در دیواره سلولی ایفا می کند همچنین یک پیغام بر ثانویه است که نقش محوری را در تنظیم عملکرد فیزیولوژیکی در میوه ها، سبزی ها وگلها در دوره پس از برداشت دارد. به نظر می رسد کلسیم ماده مناسبی برای حفظ کیفیت محصولات باشد. آزمایش حاضر به منظور مطالعه تاثیر تیمارهای کلسیم بر عمر پس از برداشت میوه گوجه فرنگی رقم دافنیس انجام گرفت. آزمایش اول جهت بررسی عمر انبارمانی میوه گوجه فرنگی با استفاده از تیمارهای کلسیم کلرید (1%، 5/1% و 2%)، کلسیم آسکوربات(25/0%، 5/0% و 1%) ونانو کلات کلسیم (2%، 4% و 6%) انجام شد. پس از تیمار با ترکیبات ذکر شده، میوه ها به مدت 35 روز در انکوباتور با دمای °c 10 و رطوبت نسبی 90% نگهداری شدند. هر 7 روز یکبار شاخص های اسید آلی، ph، مواد جامد محلول، ویتامین ث، سفتی، کاهش وزن و لیکوپن مورد بررسی قرارگرفتند. آزمایش دوم جهت بررسی عمر قفسه ای، مشابه آزمایش اول انجام شد با این تفاوت که میوه ها پس از تیمار، به مدت 20 روز در انکوباتور با دمای °c 18 نگهداری شده و هر 4 روز یکبار ارزیابی شدند. هر دو آزمایش به صورت طرح کرت های خرد شده در زمان و در قالب طرح کاملاً تصادفی در3 تکرار انجام شد. نتایج آزمایش اول نشان دادکه تیمارهای کلسیم، اثر معنی داری بر شاخص های اندازه گیری شده داشت. کمترین ph، مواد جامد محلول، لیکوپن و بیشترین اسیدآلی و ویتامین ث در تیمار کلسیم آسکوربات 1% بدست آمد که با سایر تیمارها از نظر آماری تفاوت معنی داری نشان داد. بیشترین میزان سفتی مربوط به تیمارهای کلسیم آسکوربات 1% و کلسیم کلرید 2% بود که تفاوت معنی داری با یکدیگر نداشتند. کمترین درصدکاهش وزن در تیمار کلسیم آسکوربات 1% بدست آمد که به جز با تیمار کلسیم کلرید 2% با سایر تیمارها تفاوت معنی داری داشت. نتایج حاصل از آزمایش دوم نیز نشان داد تیمارهای کلسیم، اثر معنی داری بر شاخص های اندازه گیری شده نشان دادند. کمترین میزان لیکوپن در تیمار کلسیم آسکوربات 1% بدست آمد که به جز با تیمار کلسیم کلرید 2% با سایر تیمارها تفاوت معنی داری داشت. همچنین بیشترین میزان ویتامین ث در تیمار کلسیم آسکوربات 1% بدست آمد که با سایر تیمارها تفاوت معنی داری داشت. کمترین ph، مواد جامد محلول و بیشترین اسیدآلی و ویتامین ث در تیمار کلسیم آسکوربات 1% بدست آمد که با سایر تیمارها از نظر آماری تفاوت معنی داری نشان داد.اثر زمان نیز بر تمامی صفات اندازه گیری شده در هر دو آزمایش معنی دار بود. اثر متقابل تیمار و زمان نیز در مورد تمام صفات معنی دار بود.بدین معنی که اثر تیمارها تابع زمان بودبرای نمونه سفتی در طول مدت زمان نگهداری کاهش یافته است. بر اساس نتایج بدست آمده به نظر می رسد تیمار میوه ها با کلسیم آسکوربات 1% و کلسیم کلرید2% موجب حفظ بیشتر خصوصیات کیفی میوه طی مدت نگهداری در انبار گشته است.

بررسی تحمل به شوری در چهار رقم خیار(cucumis sativus)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  هادی صالحی   علی اکبر رامین

شوری یکی از مهم ترین تنش های محیطی است که تولید محصولات زراعی را تحت تأثیر قرار می دهد. تحت تنش شوری، خشکی فیزیولوژیک، ممکن است موجب محدودیت در جذب آب از خاک شود، از سوی دیگر، افزایش جذب نمک و سمیت یونی، سبب اختلال در کارکرد سلولی و آسیب رساندن به فرایندهای فیزیولوژیک، از قبیل فتوسنتز و تنفس می شود که کاهش فرایندهای رشد و نموی گیاه نظیر جوانه زنی، رشد گیاهچه و درنهایت، کاهش میزان تولید محصول را در گیاه در پی دارد. با توجه به روند افزایشی اراضی شور، شناسایی ارقام مقاوم به شوری ازجمله در خیار، از اهمیت زیادی برخوردار است. ازاین رو جهت بررسی اثر شوری بر ارقام خیار آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار انجام گردید. چهار ژنوتیپ خیار شامل امیران، رشید، سوپر unbeat و سوپر n3 به عنوان فاکتور اول و شش سطح شوری شامل سطح شاهد )بدون نمک( و محلول های 25 ، 50 ، 75 ، 100 و 125 میلی مول کلرید سدیم به عنوان فاکتور دوم در نظر گرفته شدند. اثر شوری بر خیار در دو مرحله جوانه زنی و رشد رویشی به طور مجزا موردبررسی قرار گرفت. در مرحله جوانه زنی، شوری درصد و سرعت جوانه زنی را به طور معنی داری کاهش داد. همچنین در این مرحله طول ساقه چه، قطر ساقه چه و تعداد ریشه جانبی با افزایش شوری به طور معنی داری کاهش یافت. کمترین کاهش در سرعت جوانه زنی در تمام سطوح شوری در رقم امیران مشاهده گردید. همچنین اثر متقابل شوری و رقم بر روی طول ساقه چه، قطر ساقه چه و تعداد ریشه جانبی معنی دار بود، به طوری که کمترین کاهش در سطح شوری 125 میلی مول نسبت به شاهد در رقم امیران مشاهده شد. در مرحله رشد رویشی نیز شوری باعث کاهش ارتفاع گیاه، قطر ساقه، تعداد ریشه جانبی، تعداد برگ، تعداد گل، تعداد روز تا شروع گلدهی، وزن تر و خشک اندام هوایی، وزن خشک ریشه، کلروفیل نسبی، کلروفیل فلورسانس و همچنین محتوای عنصر پتاسیم در اندام هوایی و ریشه شد. از طرف دیگر شوری باعث افزایش میزان پرولین، درصد نشت یون از غشاء، محتوای سدیم، نسبت سدیم به پتاسیم در اندام هوایی گیاه شد. در مرحله رشد رویشی رقم سوپر n3 نسبت به سایر ارقام مقاومت بیشتری به شوری از خود نشان داد. اثر متقابل شوری و رقم در مرحله رشد رویشی برای صفات ارتفاع گیاه، قطر ساقه، تعداد ریشه جانبی، تعداد برگ در موقع برداشت، تعداد گل در موقع برداشت، وزن خشک ریشه، وزن تر اندام هوایی، سدیم اندام هوایی، سدیم و پتاسیم ریشه و همچنین محتوای کلروفیل نسبی در اواسط تنش و کلروفیل فلورسانس در اواخر تنش معنی دار بود. به طورکلی نتایج این آزمایش نشان داد که شوری به طور قابل ملاحظه ای رشد گیاه خیار را تحت تأثیر قرار داده و واکنش واریته های خیار به شوری یکسان نیست و همچنین ارقام خیار در مراحل مختلف رشدی حساسیت های متفاوتی به شوری نشان می دهند.

کاربرد تنظیم کننده های رشد بر روی گیاهچه های سیب زمینی به منظور شکستن خواب مینی تیوبرهای تولیدی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  هاجر رفیعی قلعه میری   مصطفی مبلی

مینی تیوبرها، غده های کوچک سیب زمینی عاری از بیماری هستند، که در یک محیط کنترل شده و تحت شرایط بهداشتی بالا تولید می گردند. با وجود محاسن زیادی که مینی تیوبرها نسبت به غده های معمولی دارند، اما دارای خواب طولانی تری هستند. برای شکستن خواب غده های معمولی و مینی تیوبرها تاکنون روش های فیزیکی و شیمیایی زیادی پیشنهاد شده است که هر کدام دارای محاسن ومضراتی هستند. ازآن جا که تنظیم کننده های رشد بطور طبیعی در گیاه وجود دارند دارای کارایی و اهمیت بیشتری نسبت به روش های دیگر هستند. تحقیقات نشان داده است که غوطه ور کردن غده های معمولی و مینی تیوبرها در محلول جیبرالیک اسید قبل از کاشت در شکستن خواب آن ها موثر است. ولی استفاده از آن باعث تولید جوانه های طویل و نازک می شود، که مناسب کشت مکانیزه نیستند. تحقیقات اندکی در مورد تاثیر اسپرمین و متیل جازمونات بر شکستن خواب غده ها و مینی تیوبرها انجام گرفته است. در این آزمایش تاثیر پاشیدن غلظت های مختلف جیبرالیک اسید، متیل جازمونات و اسپرمین بر روی گیاه چه های حاصل از کشت بافت دو هفته قبل از برداشت مینی تیوبرها در شکستن خواب آن ها مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل 7×2 انجام شد. فاکتور اول 7 تیمار تنظیم کننده رشد شامل جیبرالیک اسید 50 و100 میلی گرم در لیتر، متیل جازمونات 1/0 و 1 میلی مول در لیتر و اسپرمین 60 و120 میلی گرم در لیتر و آب مقطر به عنوان شاهد بود. فاکتور دوم شامل دو رقم اگریا و آریندا بود. صفات اندازه گیری شده روی مینی تیوبرها شامل تعداد روز تا جوانه زنی، طول و قطر جوانه غالب، وزن تر و خشک جوانه غالب، درصد کاهش وزن جوانه غالب، درصد کاهش وزن مینی تیوبرها، تعداد جوانه های بیدارشده (قبل و بعد ازحذف جوانه غالب) و میزان کربوهیدرات جوانه غالب بود. نتایج نشان داد که تنها پاشیدن جیبرالیک اسید روی بوته ها باعث کوتاه شدن خواب مینی تیوبرها شد، در حالی که تیمار بوته ها با اسپرمین و متیل جازمونات باعث افزایش مدت خواب مینی تیوبرها شدند. پاشیدن 60 میلی گرم در لیتر اسپرمین باعث کاهش طول جوانه غالب نسبت به شاهد شد. هیچ کدام از تیمارها تاثیری روی قطر جوانه غالب نداشتند. بیشترین و کمترین وزن تر جوانه غالب به ترتیب در تیمار متیل جازمونات 1 میلی مول در لیتر و اسپرمین 60 میلی گرم در لیتر مشاهده شد. کلیه تیمارها وزن خشک جوانه غالب را نسبت به شاهد افزایش دادند. پاشیدن جیبرالیک اسید 100 میلی گرم در لیتر باعث ایجاد بیشترین کاهش وزن در مینی تیوبرها، بیدار نمودن بیشترین تعداد جوانه قبل از حذف جوانه غالب و کم ترین تعداد جوانه بعد از حذف جوانه غالب شد. بیشترین میزان کربوهیدرات جوانه غالب با پاشیدن متیل جازمونات1/0میلی مول در لیتر و جیبرالیک اسید 100 میلی گرم در لیتر روی بوته وکمترین میزان آن در شاهد اندازه گیری شد.

تاثیر تیمارهای کلسیمی بر عمر پس از برداشت میوه فلفل دلمه ای رقم "تورنتو"
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  پروانه سالک   علی اکبر رامین

یکی از محدودیت های نگهداری، بازاررسانی و صادرات فلفل دلمه ای (.capsicum annum)، رسیدن سریع آن پس از برداشت و فساد میکروبی می باشد که موجب کاهش خواص کیفی و فساد این محصول می شود. می توان با استفاده از روش هایی در پس از برداشت، از بروز این مشکلات جلوگیری کرد. از تیمارهایی که می توان در پس از برداشت میوه های مختلف از آن استفاده کرد تیمار با نمک های کلسیمی بود در این آزمایش از تیمارهای کلسیم آسکوربات، کلسیم کلرید و نانو کلسیم برای افزایش عمر انبارمانی و قفسه ای فلفل دلمه ای استفاده شده بود. آزمایش اول جهت بررسی عمر انبارمانی میوه فلفل دلمه ای با استفاده از تیمارهای کلسیم آسکوربات با غلظتهای 25/0%، 5/0% و 1% ، کلسیم کلرید با غلطت های 1%، 5/1% و 2% و نانو کلسیم با غلطت های 2%، 4% و 6% انجام شد. پس از تیمار کردن، میوه ها به مدت 35 روز در انکوباتور با دمای °c 8 و رطوبت نسبی 90% نگهداری شدند. هر 7 روز یکبار پس از اینکه میوه ها به مدت 24 ساعت از انکوباتور خارج می شدند شاخص های کاهش وزن، سفتی، ph، مواد جامد محلول، اسید آلی، ویتامین ث، کلروفیل و کارتنویید مورد بررسی قرارگرفتند. درصد فعالیت آنتی اکسیدان و مقدار فنل کل نیز در روزهای 21،28 و 35 اندازه گیری شد.آزمایش دوم جهت بررسی عمر قفسه-ای، مشابه آزمایش اول انجام شد؛ با این تفاوت که میوه ها پس از تیمار، به مدت 25 روز در انکوباتور با دمای °c 18 نگهداری شده و هر 5 روز یکبار ارزیابی شدند.علاوه بر پارامترهای ذکر شده میزان فعالیت آنزیم های پراکسیداز، کاتالاز و آسکوربیک اسیداکسیداز نیز در دو زمان اندازه گیری شد. هر دو آزمایش به صورت طرح کرت های خرد شده در زمان، در قالب طرح کاملاً تصادفی در3 تکرار انجام شد. نتایج آزمایش اول نشان دادکه تیمارهای کلسیم، اثر معنی داری بر شاخص های اندازه گیری شده داشت. در آزمایش اول کمترین کاهش وزن، ph، مواد جامد محلول و بیشترین اسیدآلی و سفتی در تیمار نانو کلسیم 6% بدست آمد. البته مقدار ph در تیمار کلسیم کلرید 2% و نانو کلسیم 4% با تیمار نانو کلسیم 6% تفاوت معنی دار نداشت. بیشترین درصد فعالیت آنتی اکسیدانی مربوط به تیمار کلسیم کلرید 2% بود. کمترین میزان کارتنویید و بیشترین مقدار ترکیبات فنلی مربوط به تیمار کلسیم آسکوربات 1% بود. اثر تیمار بر روی مقدار ویتامین ث و کلروفیل معنی‏ دار نبود. نتایج حاصل از آزمایش دوم نیز نشان داد کمترین درصدکاهش وزن ، ph و کارتنویید و بیشترین درصد فعالیت آنتی اکسیدان، کلروفیل، فعالیت انزیم پراکسیداز و کاتالاز در تیمار نانو کلسیم 6% بدست آمد. البته کمترین مقدار ph در تیمار کلرید کلسیم 2% و نانو کلسیم 2% نیز با تیمار نانو کلسیم تفاوت معنی دار نداشت. کمترین میزان فعالیت آنزیم آسکوربیک اسیداکسیداز مربوط به تیمار کلسیم کلرید 2% بود.بیشترین میزان سفتی، ویتامین ث، ترکیبات فنلی و کمترین مقدار مواد جامد محلول در تیمار کلسیم آسکوربات 1% دیده شد. اثر تیمار بر مقدار اسید آلی معنی‏ دار نبود. اثر زمان نیز بر تمامی صفات اندازه گیری شده در هر دو آزمایش معنی دار بود. اثر متقابل تیمار و زمان در آزمایش اول بر روی کاهش وزن، درصد فعالیت آنتی اکسیدانی و مقدار ترکیبات فنلی معنی دار بود. در آزمایش دوم اثر متقابل تیمار و زمان در مورد اسید آلی، ویتامین ث و آنتی اکسیدان معنی‏ دار نبود.بر اساس نتایج بدست آمده به نظر می رسد تیمار میوه ها با تیمار نانو کلسیم 6% ،کلسیم آسکوربات 1% و کلسیم کلرید 2% موجب حفظ بیشتر خصوصیات کیفی میوه طی مدت نگهداری در انبار داشته اند.