نام پژوهشگر: ناصر نوروز زاده چگینی
کامران امیری ناصر نوروز زاده چگینی
بیستون در 33 کیلومتری شرق کرمانشاه، در کنار جاده قدیمی کاروان رو از جلگه بین النهرین به سوی اکباتان واقع شده است، این محوطه از دوران پارینه سنگی تا کنون مسکونی بوده و آثار با ارزشی از ادوار مختلف تاریخی را در خود نهفته است. بنای ساسانی- ایلخانی از آثار مهم محوطه تاریخی بیستون می باشد که به دوره ساسانی نسبت داده شده و به مرور ویران گشته و پس از اسلام در دوره ایلخانی بنائی بر روی بخش شرقی آن ساخته شده است. اهداف تحقیق بر روی بنا نخست تعیین دوره های مختلف و شناخت معماری بنا بر اساس مستندات و مقایسه تطبیقی با بناهای هم دوره و دوم دستیابی به طرح حفاظت و مرمت اثر بر اساس شناخت کامل بنا و متکی بر مبانی مرمت می باشد، و در موارد: دوره های مختلف ساخت، نوع کاربری در دوره های مختلف، فرم و کالبد اصیل بخش های مختلف بنا و مبانی های مداخله در محوطه باستان شناسی، پرسش های مطرح شده است. روش یافته اندوزی ابتدا مطالعات میدانی و سپس مطالعات کتابخانه ای و روش تحقیق به صورت توصیفی، تحلیلی، تطبیقی بوده است، که نتایج حاصل از تحقیق، دوره ساخت بنا است که مربوط به دوره حسنویه و بعد ایلخانی می باشد و ارائه طرح حفاظت و مرمت است. کلید واژه: کرمانشاه-بیستون- ساسانی- ایلخانی -حسنویه
نجمه موسی تبار احمد صالحی کاخکی
مطالب ارائه شده در این پژوهش طی چهار فصل به شرح زیر ارائه گردیده است. فصل اول با عنوان کلیات تحقیق شامل مقدمه ای کوتاه پیرامون عنوان پژوهش و شرح علت انتخاب و ضرورت پرداختن به این موضوع است. در فصل دوم با عنوان کلیات جغرافیایی طی دو بخش ابتدا موقعیت جغرافیایی و اقلیم فریمان و سپس اقلیم و موقعیت جغرافیایی سنگ بست به عنوان یکی از روستاهای این شهرستان به طور مجزا شرح داده شده است. در انتهای این فصل وجه تسمیه نام سنگ بست آمده است. فصل سوم به بررسی باستان شناختی روستای سنگ بست اختصاص داده شده است. این فصل شامل پیشینه ای از مطالعات و پژوهش های صورت گرفته در رابطه با موضوع پژوهش است. همچنین اهداف بررسی و روش انجام کار در این فصل شرح داده شده است. سپس به منظور شناخت کامل تر منطقه مورد مطالعه، به بررسی سایر بناهای باستانی مجاور روستای سنگ بست پرداخته شده است. فصل چهارم به محور اصلی این پژوهش یعنی بررسی باستان شناختی مجموعه ارسلان جاذب اختصاص دارد. حجم اصلی اطلاعات این پژوهش در این فصل گنجانده شده است. ابتدای فصل با معرفی کامل مجموعه ارسلان جاذب که مقبره وی در آن واقع شده آغاز شده است. سپس ابتدای شکل گیری منطقه سنگ بست و جایگاه آن در شاهراه تجاری هرات و مرو به نیشابور، در متون به جای مانده از قرون اولیه تا میانه اسلامی بررسی شده است. در بخش آخر این فصل داده های باستان شناختی مجموعه ارسلان جاذب که بر اساس تفکیک فضایی صورت گرفته در منطقه بر روی نقشه علامت گذاری شده، به طور مفصل شرح داده شده است. به گونه ای که اطلاعات مربوط به شرح داده ها و مطالعه تطبیقی صورت گرفته در هر یک از محدوده های موجود به شرح زیر ارائه شده است: در بخش اول : ویژگی های معماری و تزیینات وابسته به آن در هر بنا به عنوان یک داده باستان شناختی شرح داده شده و با نمونه های قابل مقایسه مورد مطالعه تطبیقی قرار گرفته است. در بخش دوم داده های باستان شناختی سطحی از جمله سفال، شیشه، سنگ و آثار مربوط به تزیینات بنا به طور جداگانه و مفصل شرح داده شده و مطالعه تطبیقی انجام شده است. در انتهای هر بخش نیز جمع بندی از اطلاعات حاصل از بررسی باستان شناختی آن محدوده ارائه شده است و کاربری و تاریخ ساخت آن بنا ارائه شده است. در نهایت نتیجه گیری مبتنی بر مطالعات صورت گرفته ارائه شده است. بدین ترتیب به سوالات مطرح شده در شروع پژوهش پاسخ داده شده است.
فرناز عسکرکافی احمد صالحی کاخکی
استان یزد، یکی از مناطق کشور است که شواهد آثار هنر صخره ای به صورت پراکنده از آن گزارش شده است. پژوهش هایی که تا کنون در سطح استان یزد صورت گرفته، شامل گزارش های ثبتی و معرفی مختصر تعداد محدودی از این محوطه ها است. با توجه به قرارگیری این آثار در محیط های روباز و عدم حفاظت از آن ها، آثار مورد بحث در معرض تخریب های طبیعی و انسانی قرار گرفته و آسیب های فراوانی به آن ها وارد آمده است. بنابر این بررسی جامع این آثار ضروری به نظر می رسد. تا ضمن شناسایی سایر محوطه های موجود، همچنین ثبت و ضبط آثار هنر صخره ای در محدوده کمربند مرکزی استان یزد؛ توصیف و گونه شناسی از نگاره های محوطه های موجود در استان ارائه گردد. این پژوهش بر محور اهدافی چون تهیه نقشه پراکندگی سنگ نگاره های محدوده کمربند مرکزی استان یزد؛ شرح نگاره های موضوعی، گونه شناسی نقوش و همچنین مطالعات تطبیقی نقوش آغاز گردید. تا به سوالاتی از جمله نحوه پراکندگی سنگ نگاره های کمربند مرکزی استان یزد، تاریخ گذاری نسبی آثار و میزان تطابق گونه های جانوری موجود در محیط با نگاره ها؛ پاسخی مناسب ارائه گردد. روش انجام پژوهش توصیفی- تطبیقی است و شیوه گردآوری داده ها به صورت میدانی و کتابخانه ای صورت گرفته است. با توجه به بررسی های میدانی و مطالعات انجام گرفته در محدوده مورد نظر که وسعتی به طول 400 کیلومتر را در بر می گیرد؛ 12 محوطه مجزا در چهار شهرستان بهاباد، بافق، مهریز و تفت شناسایی گردید. آثار مذکور در تمام محوطه ها از نوع کنده نگاری (سنگ نگاره) بر روی سنگ هستند. در مجموع تعداد 720 نگاره شناسایی شد که از نظر نقش مایه به سه گروه حیوانی، انسانی و هندسی ( سایر) تقسیم می گردند. همچنین مشخص گردید، آثار شناسایی شده بیشتر در مناطقی نزدیک به منابع آبی و رودخانه های فصلی و همچنین برخی در مسیر راه های ارتباطی شکل گرفته اند. نگاره های حیوانی در هر محوطه، تا حدودی با گونه های حیوانی موجود در محیط زیست منطقه منطبق است. مطالعه تطبیقی نگاره ها یکی از اهداف اصلی این پژوهش بوده است که نشان می دهد سنگ نگاره های مذکور مشابهت-های فراوانی با آثار هنر صخره ای در سایر نقاط در نواحی شرقی و مرکزی ایران دارد. این مسأله می تواند ناشی از ارتباطات فرهنگی و مشابهت های زیستی و اجتماعی در این مناطق باشد. اظهار نظر در ارتباط با تاریخ گذاری این آثار، با توجه به کمبود یافته های باستان شناختی مربوط به دوره های پیش از تاریخ و تاریخی در استان یزد، بسیار دشوار است. تنها با توجه به برخی شواهد می توان گفت خلق این آثار از اواخر هزاره دوم آغاز شده و تا اواخر دوران تاریخی و اسلامی نیز به صورت سنتی ادامه یافته است.
نیکو دلاور احمد امین پور
غار کوگان از نمونه های معماری دست کند است که درکوهی به همین نام (کوگان)در استان لرستان واقع شده است. منطقه کوگان در 50 کیلومتری جنوب شهرستان خرم آباد و در شهرستان پلدختر قرار دارد.در این پژوهش، به مستندسازی کامل اثر، پرداخته شده است تا زمینه برای خوانش معماری آن هموار شود. خوانش معماری ، در نهایت منجر به استخراج الگوهای به کار رفته در آن می شود. به علاوه با تحلیل فضاها و گمانه زنی در مورد روابط عملکردی آن ها می توان روش های بهره برداری از فضاها را تا حدودی روشن ساخت. در این پژوهش ابتدا به روش کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات موجود در مورد اثر پرداخته شده است. سپس با بهره گیری از روش میدانی ،نقشه دقیق غار ترسیم گردیده وپس از توصیف عینی اثر،تحلیل هایی در مورد پیرامون غار، چگونگی عملکرد فضاها و کاربری آنها انجام شده است. در نهایت استخراج الگوهای معماری غار کوگان هدف قرار داده شده است. فرضیه های اصلی این تحقیق در مورد کاربری مجموعه می باشد. در فرضیه اول، کاربری مذهبی (آیینی) برای غار (احتمالاً آیین مهرپرستی) در نظر گرفته شده و دیگری بر این ایده که غار کارکرد دفاعی داشته، استوار است. در مورد غار کوگان نقاط مبهم زیادی وجود دارد، ازجمله: دلیل ایجاد غار کوگان در این مکان ،نقش قلعه باستانی در کاربری غار ، چگونگی رابطه عملکردی میان این دو ، نحوه استفاده از فضاهای مختلف و کاربری هر یک از آنها. در این پژوهش سعی شده است که از قضاوت های شتاب زده و نتیجه گیری های قطعی اجتناب شود. بااین وجود به نظر می رسد بر خلاف فرضیه های موجود که قائل به یک ورودی در غار کوگان هستند این مجموعه دارای دو ورودی بوده است. همچنین در مورد کاربری مجموعه فرضیه هایی که کاربری دفاعی و مسکونی را برای مجموعه قائل هستند بیشتر از فرضیه رقیب که کاربری آیینی برای غار در نظر گرفته است قابل اعتنا است.در نهایت با بررسی فرضیه های مطرح شده می توان به جمع بندی پرداخت و فرضیه ای تحت عنوان تجمیع کاربری ها رامطرح نمود. در فرضیه تجمیع کاربری ها در کنار هم قرار داشتن این کاربری ها به صورت یکجا، خالی از اشکال دانسته شده است.
مرضیه شعرباف ناصر نوروز زاده چگینی
برای پژوهشگران دوره ساسانی، خلیج فارس همواره موضوع با اهمیتی بوده است. محوطه های باستانشناسی بسیار کمی از دوره ساسانی در جنوب ایران و ساحل جنوبی خلیج فارس شناخته شده است. این مسئله تا حدی به دلیل شناخت ناکافی در تفکیک دقیق سفال ساسانی از دوره قبل و بعد از خود در این منطقه است. بنابراین اولین گام اساسی در فهم فرهنگ دوره ساسانی در این حوزه جغرافیایی تشخیص مطمئن مجموعه های سفالی از این برهه زمانی است. هدف از این پایان نامه معرفی و شناخت هر چه بهتر سفالهای ساسانی حوزه خلیج فارس با توجه به یافته های سفالی مناطق جنوبی است. با توجه به موقعیت خاص این حوزه جغرافیایی، شناخت سفالهای ساسانی میتواند به درک بیشتر تحولات منطقه ای و فرا منطقه ای این حوزه در زمان ساسانیان کمک نماید و تصویر روشنتری در فهم وضعیت فرهنگی این دوره به دست دهد.
فاطمه گلدار مهرداد قیومی بیدهندی
چکیده ندارد.
محمدرضا زاهدی بهمن فیروزمندی
قیر طبیعی ماده ای است که در خاور نزدیک بویژه در جنوب غربی ایران بوفور یافت می شود. مردم این ناحیه از دوره نوسنگی به شیوه های گوناگون همچون اندود کردن ظروف، کف و دیوار خانه ها و در ساخت ابزارهایی چون داس های ترکیبی ، کج بیلها و حتی درامور پزشکی جهت درمان بسیاری ازامراض عفونی و دردهای رماتیسمی استفاده می کردند. قیر طبیعی بعنوان یک ماده معدنی ، همانند ایسیدین و فیروزه سهم مهمی را در تجارت منطقه ای و برون منطقه ای به خود اختصاص داده بود. استفاده از قیر در دوران ایلام قدیم بویژه در زمان سلسه (سوکل مخ ها) رونق فراوانی یافت و آنها با مخلوط کردن قیر با ماسه بادی، مواد معدنی و گیاهی و حرارت دادن آن در 220 تا 240 درجه سانتیگراد به مدت 6 تا 8 ساعت ماده ای جدید بنام مصطکی قیر(خمیر قیر) تولید کرده و با این ماده اشیایی نظیر ظروف مصرفی، آئینی، مهره ها و زیورآلات تزئینی، مهرهای مسطح و استوانه ای و غیره را در این دوره تولید کردند. استفاده از قیر پس از فروپاشی ایلام در 640 ق.م به یکباره کاهش یافت. از این زمان به بعد از قیر طبیعی فقط در ساخت و سازه های معماری و اندود تابوتها و خمره های سفالی استفاده شده است.