نام پژوهشگر: امینی راد
حیدر حامدی علی بیگی
با پیشرفت علم و دانش فنی بشر بخصوص در سالهای اخیر، شاهد فعالیتهای گسترده در زمینه استفاده بهینه از منابع انرژی نظیر منابع نفت و گاز و... می باشیم که به تبع این فن آوری ساخت ابنیه متناسب با هریک از زمینه های مزبور در اولویت طراحی قرار می گیرد. همچنین رشد روزافزون جمعیت و کمبود فضاهای ساختمانی بالخصوص در شهرهای بزرگ و پرتراکم، دست اندرکاران ساختمان را بر آن داشته است که به ساختمانهای مرتفع روآورند. وظیفه مهندسین در طراحی و ساخت اینگونه سازه ها اینستکه در طی عمر مفید سازه قابلیت مقابله و مقاومت آنرا در برابر پدیده های اتفاقی و ناهنجار، از قبیل زلزله، سیل، طولان و یا آتش سوزی مدنظر قرار داده باشند تا از خسارات عمده جانی و مالی تا حد ممکن جلوگیری بعمل آید. در سالهای اخیر در رابطه با مقاوم سازی و طراحی سازه ها در برابر زلزله حرکتهایی انجام گرفته و در حال گسترش است، ولی با اطلاعاتی که در زمینه حریق در اختیار می باشد تاکنون در کشور ما از لحاظ بالابردن سطح دانش و فن ایمن سازی سازه ها در برابر حریق و پیشگیری از تلفات آن گام موثری برداشته نشده است، از اینرو لازم است تا ساختار بناها و هم مصالح بکار رفته در ساختمان سازه ها و نیز پارامترهای اساسی در طراحی از لحاظ تاثیر تنشهای وارده بر اعضای اصلی سازه مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد. این امر خصوصا در مورد سازه هایی که بیشتر در معرض آتش سوزی هستند ضروری تر است از آنجمله سازه های موجود در صنایع نفت و گاز و پتروشیمی، صنایع شیمیایی و نیز سازه های بلند را می توان نام برد. لذا در وهله اول گردآوری اطلاعات از آیین نامه های مختلف جهانی موجود در این زمینه لازم می باشد. ثانیا با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی مناطق مختلف کشورمان، بایستی تحقیقات گسترده ای در زمینه انتخاب مصالح مرغوب و یا بهینه سازی آنها از لحاظ مقاومت در برابر حریق صورت گرفته و بطور اساسی در زمینه تکنولوژی های ساخت و ایمنی سازه ها کار جدی صورت پذیرد. ثمره چنین تلاشی گردآوری و تدوین آئین نامه ای علمی - کاربردی در جهت ارتقا سطح معلومات دست اندرکاران کارهای اجرای، خصوصا مهندسین طراح و مجری ابنیه های فنی می باشد. در این پایان نامه جوانب مختلف علم حریق و مقاوم سازی و محافظت ساختمانها در مقابل آتش و همچنین روشهای دستیابی به ایمنی حریق در ساختمانها بررسی شده است.
وحید برزگر میرسعیدی
تحقیق حاضر سه فرضیه عمده دارد . اول آنکه صنعت شوینده ایران از توان بالقوه لازم برای تامین نیازهای داخلی برخوردار است . دوم آنکه این صنعت توان بالقوه لازم برای صادرات را دارد و سوم این که بازارهای مناسب خارجی برای فرآورده های این صنعت وجود دارند . برای اثبات این فرضیه ها ابتدا ساختار عوامل تولید صنعتی شامل نیروی انسانی ، مواد اولیه ، سرمایه ، مدیریت و تکنولوژی مورد ارزیابی قرار گرفته و به برخی از مشکلاتی که صنعت شوینده با آن روبروست اشاره می شود . افزون بر این تاریخچه تولید ، سابقه تولید ، چگونگی تولید و دسترسی به مواد اولیه ، عرضه و تقاضا برای شوینده ها ، مصرف سرانه و روند صادرات چهار فرآورده گزیده تحقیق ( شامپو ، مایع ظرفشویی ، پودر لباسشویی و صابون ) مورد بررسی قرار گرفته است . سپس توان تولیدی صنعت شوینده ارزیابی گردیده و برخی از مزیت های نسبی این صنعت مانند دسترسی به مواد اولیه ارزان ، نزدیکی به بازار ، ارزانی هزینه های نیروی انسانی ، سابقه فن آوری ، تواناییهای مدیریتی ، انرزی ارزان ، کیفیت مناسب و وجود بازارهای بالقوه صادراتی آمده است . در اثبات فرضیه ها ظرفیت های بالای تولیدی در این صنعت ، میزان تولید جاری ، میزان مصرف داخلی ، حجم صادرات ، جمعیت بازارهای صادراتی و برآورد میزان تقاضای بالقوه آنها مورد توجه و بررسی قرار گرفته است . در پایان هم نتایج یافته های عمده تحقیق آمده و در آن بخشی نیز به پیشنهاداتی برای بهبود وضعیت صنعت شوینده و افزایش میزان صادرات آن اختصاص یافته است .