نام پژوهشگر: محمدتقی جفتایی

بررسی مقایسه ای میزان کارکردهای غلبه طفی مغز در کودکان عقب مانده ذهنی با سن عقلی 6-5 ساله مراکز آموزش و پرورش استثنایی کودکان عادی 6-5 ساله دوره آمادگی مهدکودک های سبزوار 1380
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1380
  مرضیه کیانی   محمدتقی جفتایی

نتایج این تحقیق نشان می دهد که در مورد غلبه طرفی مغز در کودکان عقب مانده ذهنی با کودکان عادی در گوره سنی 75-60 ماه براساس آزمون مجذوز کای و آزمون دقیق فیشر در سطح اطمینان 95% تفاوت معناداری در زمینه های زیر وجود دارد:1. در زمینه برتری پا در مجموع حرکات درشت و ظریف هم در حالت اول و هم در حالت دوم تفاوت معناداری بین دو گروه وجود دارد و این حرکات شامل: قدم زدن، لگد زدن، ضربه زدن به توپ، لی لی کردن، یکپا ایستادن، یکپا پریدن، برچیدن مهره ها ونقاشی با پا بود. 2. در زمینه برتری چشم در کارکردهای بینایی شامل وضع نوشتن و زاویه کاغذ هم در حالت اول و هم در حالت دوم تفاوت معناداری بین دو گروه وجود دارد. کارکردهای بینایی شامل: تعیین چشم نشانه از نزدیک، تعیین چشم نشانه از دور، تعیین چشم کنترل از نزدیک، تعیین چشم کنترل از دور، وضع نوشتن و زاویه کاغذ.3. در زمینه برتری گوش در کارکردهای شنوایی شامل شنیدن از دور، شنیدن از نزدیک و آهنگ گرایی در حالت دوم تفاوت معناداری بین دو گروه وجود دارد، و در مورد برتری گوش در آهنگ گرایی در حالت اول تفاوت معنادار وجود دارد. 4. در زمینه برتری دست در مجموع حرکات درشت و ظریف در حالت اول تفاوت معناداری بین دو گروه وجود دارد. این حرکات شامل: مچاله کردن کاغذ، خوردن، مسواک زدن، پرتاب توپ، کوبیدن چکش، برداشتن اشیا ریز، قیچی کردن و نقاشی بود.5. در زمینه برتری دست در نقاشی در حالت دوم بین دو گروه تفاوت معنادار مشاهده شد. این نتایج نشان می دهد حالت آمیخته و برتری چپ در گروه کودکان عقب مانده ذهنی بیشتر از گروه عادی است.

بررسی نگرش والدین و مسئولین آموزشی دانش آموزان عادی و معلول در مورد تلفیق دانش آموزان معلول در مدارس معمولی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1378
  فرشته نویسی   محمدتقی جفتایی

در حال حاضر 10 درصد از جامعه معلول می باشند که بسیاری از این معلولین دانش آموزان (جسمی و حرکتی) با بهره هوشی طبیعی هستند که طبق تائید سازمانهای بین المللی و منطقه ایی ضروری است آنان در مدارس معمولی در کنار دانش آموزان عادی هم سن و سال خویش به تحصیل بپردازند و این آموز از دبستان تا دانشگاه استمرار داشته باشد و سبب دلگرمی و تشویق این عزیزان به ادامه تحصیل گردد.لذا این تحقیق توصیفی پیمایشی به بررسی نگرش والدین دانش آموزان عادی و معلول و همچنین نگرش کارشناسان و متخصصان و معلمین و مربیان دانش آموزان پرداخته و با ارزیابی نگرش ها به این نتیجه رسیدیم که والدین دانش آموزان عادی و مسئولین آموزش مدارس معمولی آمادگی لازم را جهت اجرای طرح تلقین معلولین در مدارس و یکپارچه سازی آموزشی را دارا می باشند و آموزش و پرورش برای اجرای این طرح باید به کمک وزارت بهداشت و درمان و بهزیستی و وزارت کار و از همه مهمتر شهرداری و وزارت علوم مناسب سازی لازم و آمادگی مناسب کافی را ایجاد نماید تا دانش آموزان معلول و سپس سایر دانش آموزان استثنایی در مرحله بعدی از فرصتهای مساوی بهره مند گردند و مشارکت فعالانه در جامعه خود داشته بانشد.