نام پژوهشگر: محمد یزدانی

مسائل دلالت شناختی ضمایر اشاره ای مرکب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1390
  محمد یزدانی   علیرضا دست افشان

ضمایر اشاره ای مرکب از عبارات پر کاربرد زبان طبیعی به شکل «آن ب» هستند که از ترکیب یک ضمیر اشاره ای و یک عبارت اسمی ساده یا مرکب ایجاد می شوند. در مورد رفتار سمانتیکی این عبارات دو تئوری غالب وجود دارد که یکی دیدگاه دلالت مستقیمی است و دیگری دیدگاه تسویری. مبتنی بر دیدگاه دلالت مستقیمی، ضمیر اشاره ای مرکب یک حد مفرد است و محتوای آن در کاربرد اشاره ای یک فرد است و گرچه عبارت اسمی مندرج در آن در تعیین مدلول ضمیر سهیم است اما در محتوای جمله سهمی ندارد. در مقابل، دیدگاه تسویری با ضمایر اشاره ای مرکب رفتاری مشابه سورها می کند، و معتقد است که ضمایر اشاره ای مرکب یک نسبت دو موضعی میان صفات را در گزاره ی بیان شده توسط جمله حاوی ضمیر به اشتراک می گذارند. این تئوری مدعی توجیه هم? اقسام کاربردهای ضمایر اشاره ای مرکب از جمله، اشاره ای، ndns، qi، متغیر-پایبند و آنافورا می باشد. و از این حیث حامیان این تئوری انتقاداتی را به واسط? این کاربردها به تئوری دلالت مستقیم وارد می کنند. اما قائلان تئوری دلالت مستقیم نه تنها می توانند به این انتقادات پاسخ گویند، بلکه مسائلی را با استفاده از کاربردهای مزبور در متون وجهی و گرایشی برعلیه دیدگاه تسویری طرح می کنند که می تواند این دیدگاه را دچار مشکلاتی اساسی کند. در مورد کاربرد ضمایر اشاره ای مرکب در متون آنافوریک نیز می توان گفت اگر ضمیر آنافوریک به جزئی از عبارت اسمیِ ضمیر اشاره ای مرکب برگردد که آن جزء سهمی در محتوای گزاره ندارد، ضمیر آنافوریک محتوای متداول آن جزء را به عنوان محتوای خود اخذ می کند.

مسیریابی ایمن بر اساس بهره وری انرژی در شبکه های حسگر بی سیم
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده فنی 1390
  محمد یزدانی   آرش دانا

پیشرفتهای اخیر در زمینه سیستمهای mems ، حسگرهای هوشمند ، مخابرات بی سیم و همچنین الکترونیک دیجیتال ، امکان ساخت گره های حسگر کوچک ، کم مصرف و کم هزینه رافراهم می سازند که توانایی برقراری ارتباط به صورت بی سیم را نیز دارا می باشند. در حالت کلی هر گره از یکسری اجزای کلی تشکیل شده است که عبارتند از: واحد پردازش مرکزی، فرستنده و گیرنده رادیویی، منبع تغذیه . در این پروژه هدف اصلی ارتقا امنیت شبکه حسگر و حفظ انرژی می باشد که از پروتکل مسیریابی سلسله مراتبی و خوشه بندی جهت بهبود مصرف انرژی استفاده می گردد . در این پروتکل از 3 روش ترکیبی استفاده می کنیم که این موارد محدودیت های محاسباتی و مخابراتی شبکه های حسگر بی سیم را در نظر می گیرند که این روشها به قرار زیر می باشد : رمزنگاری جهت امن نمودن اطلاعات شبکه ، تکنیک خوشه بندی برای افزایش بهره وری انرژی و مکانیزم آشکارسازی خطا. در قسمت رمزنگاری داده ، گره سرخوشه یک کد شناسه و یک زمان منطقی مشخص به بسته های داده اضافه می کند و زمانیکه بسته داده به گره سینک می رسد ، گره سینک زمان منطقی را چک کرده و آن را با زمان خودش مقایسه می کند . در صورتیکه این دو مقدار برابر بودند به معنای این است که داده جدید ( fresh ) می باشد و پیام تغییر نکرده است یعنی حمله کننده ها به پیام دسترسی نداشته اند و در زمان رمز گشایی ،گره sink ( حسگرهایی با پهنای باند بالا که قدرت پردازش ، حافظه ، ظرفیت ارسال بالایی داشته و عمر باتری در آنها نسبت به دیگر گره های حسگری بیشتر می باشد ) این زمان منطقی را به وسیله کد شناسایی وابسته به آن در پیام پیدا می کند . قسمت دیگر پروژه حفظ انرژی شبکه هنگام مسیریابی می باشد که یک پروتکل مبتنی بر خوشه بندی با خوشه های تطبیقی است که در سیاست های خوشه بندی آن، فاصله ی گره ها از گره دریافت کننده نیز وارد شده است . این پروتکل، بر اساس فاصله ی گره ها از گره سینک به صورت عادلانه ای توزیع سرخوشه ها را در شبکه انجام می دهد . ایده ی اصلی این پروتکل این است که گره هایی که فاصله ی بیشتری از گره سینک دارند ، باید نسبت به گره های نزدیک به گره سینک ، کمتر به عنوان سرخوشه انتخاب شوند تا به وسیله آن اختلاف زیادی بین سطح انرژی یک گره نزدیک و یک گره ی دور بوجود نیاید. با اعمال این ایده ، اولا انرژی کل مصرف شده در شبکه کاهش می یابد و ثانیا بار این انرژی مصرفی به طور یکنواخت تری در بین گره های شبکه توزیع می شود و در نتیجه کارایی شبکه در مصرف انرژی افزایش خواهد یافت . هدف اصلی پروتکل های سلسله مراتبی ( مبتنی بر خوشه بندی ) در واقع به کارگیری یک روش مناسب جهت استفاده ی بهینه از منابع انرژی می باشد. پروتکل leach یکی از اولین پروتکل های سلسله مراتبی بود که برای شبکه های حسگر بی سیم معرفی شد و بسیاری دیگر از پروتکل ها بر مبنای آن طراحی شده اند. یک مساله ی مهم در طراحی شبکه های حسگر بی سیم و مخصوصا شبکه ها ی ریز حسگربی سیم wireless microsensor networks)) ، متعادل ساختن بار انرژی بین گره ها ی حسگر در شبکه است. اما پروتکل های سلسله مراتبی (مبتنی بر خوشه بندی ) مانند leach ، پروتکل ها ی معاصر و پیشین leach و پروتکل های مشتق شده از leach ، تاثیر فاصله ی گره های حسگر از ایستگاه پایه را در انرژی کل مصرف شده توسط شبکه در نظر نمی گیرند و این پارامتر را در سیاست های خوشه بندی خود وارد نمی کنند. از آنجاییکه ch بودن نسبت به non-ch بودن ، انرژی بسیار بیشتری را مصرف می کند، یک مشکل بالقوه در leach این است که این پروتکل برای احتمال ch شدن برای تمام گره ها مقدار انرژی یکسانی را مصرف می کند . حال آنکه، بر اساس مدل مصرف انرژی برای اجزای رادیویی ، در بهترین حالت، بر اساس مدل فضای آزاد ، مقدار انرژی لازم جهت راه اندازی تقویت کننده ی رادیویی یک گره (برای انتقال داده در طول کانال ) متناسب با مربع فاصله ی آن گره تا گره ی مقصد می باشد . در نتیجه، انرژی مورد نیاز یک ch با فاصله ی زیاد از ایستگاه پایه برای برقراری ارتباط با آن ممکن است آنقدر زیاد شود که یک ch نزدیک می تواند با مصرف همین مقدار انرژی، چهار دفعه ( و حتی بیشتر ) با ایستگاه پایه ارتباط برقرار کند . در leach بعد از گذشت چند دور از کارکرد شبکه ، تفاوت زیادی بین سطح انرژی گره های نزدیک به ایستگاه پایه و گره های دور از ایستگاه پایه خواهد بود برای کم کردن اختلاف مقدار انرژی مصرفی گره های مختلف شبکه و نیز کم کردن تعداد انتقال های زاید فوق، در این پروژه روش تقسیم شبکه بر اساس فاصله ارائه می شود که یک پروتکل مبتنی بر خوشه بندی با خوشه های تطبیقی است که در سیاست های خوشه بندی آن، فاصله ی گره ها از ایستگاه پایه نیز وارد شده است. این پروتکل، بر اساس فاصله ی گره ها از ایستگاه پایه به صورت عادلانه ای توزیع ch ها را در شبکه انجام می دهد . با اعمال این ایده ، اولا انرژی کل مصرف شده در شبکه کاهش می یابد و ثانیا بار این انرژی مصرفی به طور یکنواخت تری نسبت به leach در بین گره های شبکه توزیع خواهد شد و در نتیجه کارایی شبکه در مصرف انرژی افزایش خواهد یافت . در پروتکل پیشنهادی مراحل شکل گیری خوشه ها درست همانند leach است ولی روش انتخاب ch ها و پروتکل های mac با leach متفاوت اند، به گونه ای که ارتباطات کاراتری را از نظر مصرف انرژی، قابلیت اطمینان و تاخیر در شبکه میسر می سازند . پروتکل پیشنهادی ما شبکه را با در نظر گرفتن دوایری هم مرکز حول ایستگاه پایه ، به حلقه هایی هم مساحت تقسیم می کند و به هر حلقه بر حسب فاصله ی حلقه تا ایستگاه پایه ، تعداد خوشه ها ی متفاوتی ر ا تحمیل می کند. در حلقه ها ی نزدیک، احتمال ch شدن نسبت به حلقه های دور بیشتر است و در نتیجه تعداد ch ها در این حلقه ها بیشتر خواهد بود. بنابراین، با توجه به اینکه هر دو پروتکل (تقسیم شبکه بر اساس فاصله و leach ) در واحد زمان، مقدار داده ی یکسانی را به ایستگاه پایه انتقال می دهند، نتیجه می گیریم که پروتکل پیشنهادی کیفیت شبکه را از این نقطه نظر کاهش نمی دهد و می توانیم به طور عادلانه این دو پروتکل را باهم مقایسه کنیم. نتایج شبیه سازی ها نشان می دهند که با مصرف انرژی یکسان توسط شبکه به ازای این دو پروتکل ، پروتکل ما بسته های بیشتری را نسبت به leach به ایستگاه پایه انتقال می دهد و در نتیجه مقدار داده ی بیشتری را به ازای واحد انرژی بدست می دهد. اما با توجه به اینکه اندازه ی خوشه ها در پروتکل پیشنهادی متفاوت است، باید در آینده تمهیداتی را برای تغییر مکانیزم ترکیب داده در خوشه های مختلف اتخاذ کنیم در این پروژه یک الگوریتم توزیع کلید رمزنگاری به صورت امن روی شبکه حسگر بی سیم که خوشه بندی شده است ، استفاده می شود . هر سنسور با یک کلید رمز نگاری که به صورت امن در اختیارش قرار می گیرد ، پیام ها را رمزگذاری کرده و ارسال می کند . بعد از گذشت مدتی از فعالیت شبکه برای افزایش ضریب امنیت شبکه ، کلید های رمزنگاری جدید در سطح شبکه توزیع می گردد. این کلیدها به وسیله کلید عمومی و تابع f در داخل خود حسگرها تولید می شود و آگهی ایجاد کلید جدید به وسیله ایستگاه مرکزی در سطح شبکه توزیع می گردد. گره های حسگری در ابتدا داده ها را بر اساس الگوریتم blowfish رمزنگاری می کند که سبب ارسال داده به صورت ایمن می شود و سپس داده رمزنگاری شده را به gateway ارسال می کنند. مزیت این تکنیک آن است که مخابره را ایمن می سازد و نسبت به دیگر الگوریتم های رمزنگاری ، انرژی کمتری را نیاز دارد . بعد از کامل شدن یک دوره ، سینک کلید جدید را با استفاده از تابع شبه تصادفی f تولید می نماید و آن را به gateway می فرستد. کلید دوره جدید به وسیلهgateway به حسگرهای خوشه ارسال می شود. بنابراین در این پروسه مخابراتی ،کلید برای هر دوره به وسیله گره سینک به صورت دینامیک تغییر می کند. یک رمزنگاری بلوکی متقارن می باشد که یک کلید رمز یکسان را برای هر دو مرحله رمزنگاری و رمزگشایی به کار می برد و داده ها را در بلوک های 8 بایتی رمزنگاری می کند و یک کلید با طول متغیر از 32 بیت ( 4 بایت ) تا 448 بیت ( 56 بایت ) استفاده می کند. زمانی که کارایی الگوریتم های رمزنگاری متقارن متفاوت بررسی می شود ، این نکته مشخص می شود که الگوریتم aes ، الگوریتم بسیار سریعی بوده اما نیازمند حداقل 800 بایت فضای حافظه برای جدول مراجعه می باشد. الگوریتم des نیز جدول مراجعه بزرگی نیاز دارد و توان عملیاتی اش بسیار ضعیف می باشد. بنابراین یک رمزنگاری بلوکی غیر ایمن است . rc6 یک الگوریتم کوچک است اما نسبت به blowfish کند می باشد. در نهایت در این پروژه از الگوریتم blowfish استفاده می شود.

تحلیل دینامیکی دیواره های سنگی سرریز آزاد سد و نیروگاه سردشت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده مهندسی 1391
  محمد یزدانی   ر ضا رحمان نژاد

پایداری سازه های سطحی همانند سد های خاکی، شیروانی های سنگی و دیوارهای حایل، در برابر زلزله از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از انجام این تحقیق، شناخت و بررسی عوامل مهم در تاثیر بارهای حاصل از زمین لرزه برروی پایداری شیروانی های سنگی اطراف سرریز آزاد ترانشه ای سد و نیروگاه سردشت است. در تحقیق حاضر ابتدا کلیاتی در مورد چگونگی و نحوه ی انجام تحقیق، مبانی زلزله و پارامترهای مهم در حرکات ارتعاشی زمین و سپس رفتار دینامیکی سنگ ها ، چگونگی انتقال امواج الاستیک و تعیین پارامترهای دینامیکی در سنگ ها مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش شیروانی های سنگی سرریز سردشت به صورت دو بعدی با روش های شبه استاتیکی و نیومارک و همچنین به صورت سه بعدی با روش عددی المان مجزا با استفاده از نرم افزار 3dec در سه تراز لرزه ای dbe، mde و mce مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. با توجه به نتایج بدست آمده از روش های مذکور مشاهده شد که احتمال ناپایداری شیروانی های سنگی اطراف سرریز به خصوص دیواره ی مشرف به کانال ورودی در تراز لرزه ای mce زیاد است.

مطالعه کشت مخلوط جایگزینی و افزایشی جو و شنبلیله با تاکید بر کنترل علف های هرز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1391
  حسین محمدی   همت الله پیردشتی

به منظور مطالعه کشت مخلوط افزایشی و جایگزینی دو گیاه جو و شنبلیله و تاثیر آن بر کنترل علف هرز، آزمایشی در قالب طرح اسپلیت پلات در پایه بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار و 12 تیمار در مزرعه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در سال زراعی 1390-1389 به اجرا در آمد نتایج این بررسی نشان داد که علف¬های هرز غالب در کلیه تیمارها، گاوزبان بدل و شلمبیک بوده و مدیریت علف¬هرز بسیاری از صفات مورد بررسی را تحت تأثیر قرار داد. به طوری که عدم کنترل علف¬هرز میزان اسانس شنبلیله را 82/47 درصد نسبت به کنترل علف هرز افزایش داد. از طرفی این صفت در کشت مخلوط جایگزینی نسبت به کشت مخلوط افزایشی¬ از میزان بالاتری برخوردار بوده، به طوری که بالاترین میزان اسانس در کشت مخلوط جایگزینی 66 درصد جو + 34 درصد شنبلیله و کشت مخلوط افزایشی 50 درصد جو در تیمارهای عدم¬کنترل علف هرز به دست آمد. همچنین بر اساس نتایج این بررسی کشت مخلوط جایگزینی از لحاظ دریافت نور از کشت مخلوط افزایشی برتری داشته است.¬ صفت نسبت برابری زمین و محصول نسبی کل در کلیه الگوهای کشت مخلوط بزرگتر از واحد بوده به طوری که بیشترین نسبت برابری زمین در کشت مخلوط افزایشی 30% و 40% جو به ترتیب 70/1 و 71/1 و کمترین آن در کشت مخلوط جایگزینی 75% جو + 25% شنبلیله به میزان 35/1 به دست آمد. همچنین بیشترین محصول نسبی کل در تیمارهای کنترل علف¬هرز در کشت مخلوط افزایشی 10% و 20% جو به ترتیب 68/1 و 66/1 و کمترین آن در کشت مخلوط جایگزینی 75% جو + 25% شنبلیله در تیمار عدم کنترل علف¬هرز به میزان 01/1 به دست آمد.

ترجمه بخشی از کتاب translation as a profession (حرفه ترجمه)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1392
  محمد یزدانی   خلیل قاضی زاده

دانیل گوداک در این کتاب فوق العاده خواندنی درباره دومین حرفه در جهان آشکارا سخن می گوید و معتقد است که گرچه گاهی اوقات بیان واقعیت زیان آور است، اما در عین حال چشم انداز روشن و امیدوارکننده ای از حرفه ترجمه را ترسیم می نماید. مزیت و برتری اصلی کتاب در کامل بودنش است. گوداک دید عمیقی از حرفه ترجمه را ارائه می دهد که برای تشویق مترجمان و همچنین برای مترجمان واقعی که درباره شغل شان تجدیدنظر و تفکر می کنند خیلی مفید است. این کتاب به عنوان یک راهنما خطوط کلی فوق العاده ای از حرفه ترجمه را به خصوص برای مترجمان تازه کار پیشنهاد می نماید.

تأثیر یک جلسه تمرین حاد بر سطوح آنزیم گاما گلوتامیل ترانسفراز، پروتئین و کراتینین ادراری در بازیکنان نخبه فوتبال
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1388
  خسرو جلالی دهکردی   مهدی کارگر فرد

چکیده ندارد.

بررسی اثرکودهای بیولوژیک حل کننده فسفات و محرک رشد بر بهبود کمیت و کیفیت محصول ذرت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم کشاورزی 1387
  محمد یزدانی   محمدعلی اسماعیلی

به منظور بررسی اثرات کودهای بیولوژیک حل کننده فسفات (psm) و باکتری های محرک رشد (pgpr) بر بهبود کمیت و کیفیت محصول ذرت رقم سینگل گراس 604 آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری درسال زراعی1386 در قالب طرح کرت های خرد شده با طرح پایه بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در راستای نیل به اهداف کشاورزی پایدار به اجرا درآمد. عامل اصلی در سه سطح شامل1- کود دامی گاوی ( به میزان بیست تن در هکتار)؛ 2- کود سبز جو (به میزان پانزده تن در هکتار)؛ 3- شاهد (بدون استفاده از کود آلی) و عامل فرعی در هشت سطح شامل: 1- npk (بر اساس عرف زارع، نیترات آمونیوم، سوپر فسفات تریپل و سولفات پتاسیم به ترتیب به مقدار300،120،100 کیلو گرم در هکتار)؛ 2- npk+ باکتری های حل کننده فسفات (psm) + باکتری های افزاینده رشد گیاه (pgpr)؛ 3np50%k -+ psm+ pgpr؛ 4-n50%pk+psm+pgpr؛ 5-n50%p50%k+ psm+pgpr؛ 6- pk+pgpr؛ 7-nk+psm؛ 8- psm+pgpr در نظر گرفته شد. نتایج آزمایش نشان داد مصرف کود دامی در مقایسه با تیمار شاهد با افزایش تعداد ردیف، وزن بلال و تعداد دانه در بلال سبب افزایش عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت گردید. استفاده از باکتری های حل کننده فسفر و باکتری های محرک رشد با نهاده کافی (عرف زارع) با افزایش وزن بلال، تعداد ردیف و تعداد دانه در ردیف عملکرد دانه را در کرت های کود سبز و شاهد به طور معنی داری افزایش داد. بر اساس نتایج حاصله در تمامی تیمارهای کودی مصرف توأم باکتری های حل کننده فسفات و باکتری های محرک رشد با کاهش50 درصدی کود فسفره توانست میزان عملکردی برابر با میزان مصرف کامل کود فسفره تولید کند اما نتوانستند کاهش 50 درصدی کود نیتروژنه را جبران کنند. وزن بلال و عملکرد بیولوژیک بیشترین همبستگی و وزن صد دانه و تعداد ردیف کمترین همبستگی را با عملکرد دانه داشته اند. این بررسی نشان داد که مصرف کود دامی میزان نیتروژن، فسفر و پتاسیم دانه را به طور معنی داری نسبت به شاهد افزایش داد. همچنین استفاده از کودهای بیولوژیک و نهاده کافی (عرف زارع) میزان نیتروژن و پتاسیم دانه را به ترتیب 15 و 11 درصد بهبود بخشید. در تیمار تلقیح باکتری های محرک رشد و کاهش 50 درصدی کود نیتروژنه میزان نیتروژن برگ و دانه ذرت نسبت به شاهد کاهش معنی داری داشته است. کاربرد باکتری های محرک رشد حل کننده فسفات و محرک رشد در کرت هایی که 50 درصد کود فسفر کاهش داده شده نسبت به کرت هایی که نهاده کافی به همراه این باکتری ها مصرف شده اند میزان روی و آهن به طور معنی داری افزایش یافت. بنابراین استفاده از کودهای بیولوژیک ضمن افزایش عملکرد و کیفیت دانه ذرت، سبب کاهش میزان مصرف کود فسفره و حفظ محیط زیست را به دنبال دارد.

بررسی کارایی و واسنجی مدل ‏‎sedimot ii‎‏ جهت برآورد بار رسوبی در حوزه محمدآباد (گرگان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1381
  محمد یزدانی   نادر بیرودیان

ارزیابی و اندازه گیری مقدار رسوب خروجی از حوضه های آبخیز و یا برآوردهای نزدیک به واقعیت این عامل یکی از اهداف اصلی مطالعات فرسایش و رسوب می باشد. جهت پیش بینی و شناخت حوادث و پدیده فرسایش و رسوب از مدلهای مختلفی استفاده می شود که بسته به هدف مطالعه و آمار موجود می توان مدل مناسبی را انتخاب نمود. در مطالعه حاضر با استفاده از مدل کامپیوتری ‏‎sedimot ii‎‏ ، تولید رسوب در حوضه مورد مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفته که بدین وسیله زیرحوضه های دارای بیشترین تولید رسوب تعیین گردیده و مقدار کل رسوب تولید شده در حوضه در هر رویداد برآورد شده و اقدام به کالیبراسیون مدل در شرایط حوضه گردیده است. این حوضه یکی از سرشاخه های گرگان رود بوده و در 12 کیلومتری جنوب فاضل آباد گرگان قرار گرفته است و بنام حوضه محمدآباد معروف می باشد.