نام پژوهشگر: سادات سیدباقر مداح
مریم عرشیان مهر سادات سیدباقر مداح
سبک زندگی در سراسر دنیای کنونی گویای آمادگی بیشتر انسانها برای ابتلا به انواع بیماری ها بالاخص انواع سکته هاست. فشارهای زندگی ، تنش ها و انواع استرس ها ، درگیری های خانوادگی ، کار طاقت فرسا ، عدم تفریح های سالم ، کارهای فکری و ایستایی بیشتر و عدم پویایی ، مصرف غذاهای یخ زده ، استعمال دخانیات و مواد مخدر و بسیاری دیگر از بلاهای روزگار کنونی موجب پدیدآمدن انواع بیماری ها شده اند. هدف کلی از انجام این مطالعه مقایسه میزان تبعیت از سبک زندگی اسلامی در بیماران مبتلا به سکته مغزی با سایر بیماران و افراد سالم می باشد. این مطالعه یک مطالعه تحلیلی از نوع مورد_شاهدی است که از فروردین 93 تا خرداد 93 انجام گردیده و جامعه آن را کلیه بیماران مبتلا به سکته ایسکمیک 55 تا 75 سال بستری شده در بیمارستان های آموزشی الزهرا و کاشانی شهر اصفهان تشکیل داده اند. نمونه گیری با توجه به معیارهای ورود و خروج و به شیوه نمونه گیری در دسترس از میان بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک به عنوان گروه مورد و در سایر بیماران و همچنین افراد سالم که از نظر جمعیت شناختی همگن با گروه بیماران و از میان همراهان انتخاب شده بودند به عنوان گروه شاهد که برای هر گروه 50 نفر و در مجموع 150 نفر در نظر گرفته شد ، انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها شامل یک پرسشنامه دموگرافیک و یک پرسشنامه سبک زندگی اسلامی می باشد. داده های مطالعه نیز توسط آزمون های آماری در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان داد که بین متغیرهای سبک زندگی اسلامی با میزان ابتلا به سکته مغزی افراد ارتباط معناداری وجود دارد و در مجموع عدم تبعیت از سبک زندگی اسلامی می تواند شانس ابتلا به سکته مغزی را به طور قابل توجهی افزایش دهد. میانگین های بدست آمده از قسمت یافته های دموگرافیک نیز نشان داد که بین تبعیت از سبک زندگی اسلامی و وضعیت اقتصادی ارتباط معناداری وجود دارد و با توجه به میانگین ها می توان گفت میزان تبعیت از سبک زندگی اسلامی در طبقه اقتصادی متوسط و خوب بیشتر از دو طبقه دیگر می باشد. یافته های مطالعه نشان داد که میزان تبعیت از سبک زندگی اسلامی در بیماران مبتلا به سکته مغزی ، سایر بیماران و افراد سالم متفاوت بوده و سبک زندگی اسلامی عامل پیش بینی کننده مهمی در بروز سکته مغزی می باشد لذا نتایج این مطالعه بر لزوم انجام اقدامات مداخله ای جهت اشاعه ی فرهنگ اسلامی و تثبیت سبک زندگی اسلامی در پیشگیری از بروز سکته مغزی تاکید دارد.
روح انگیز معصومی زهرا کاشانی نیا
چکیده مقدمه: هویت مادری به درک و احساس فرد به عنوان مادر در روابط بین کودک و مادر گفته می شود و اعتماد به نفس مادری به عنوان عامل بهبود ارتباط بین مادر و کودک شناخته شده است. آموزش عملی نقشهای مادری می تواند بر افزایش اعتماد به نفس و شکل گیری هویت مادری در زنان نخست زا موثر باشد. روش کار: این تحقیق نیمه تجربی در سال 93 بر روی 57 نفر از زنان نخست زای مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اردبیل انجام شد. افراد به طورکاملا تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل سه پرسش نامه اعتماد به نفس، هویت مادری و مشخصات دموگرافیک بود. یافته ها: بررسی اطلاعات نشان داد نمره اعتماد به نفس و همچنین نمره آزمون هویت مادری زنان گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل نسبت به مرحله قبل از مداخله افزایش معنی دار داشته است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش عملی نقش های مادری به زنان نخست زا می تواند بر افزایش نمره اعتماد به نفس زنان و افزایش شکل گیری هویت مادری آنها موثر باشد.
فرخنده بهزادی زهرا کاشانی نیا
این پژوهش یک مطالعه توصیفی است که به منظور ارزیابی عملکرد بهورزان در مراقبت از کودکان زیر 6 سال در خانه های بهداشت روستاهای بندر گناوه در سال 1380 - 1381 انجام یافته است .