نام پژوهشگر: محمدعلی شیرخانی
منصوره روستایی محمدعلی شیرخانی
جهانش جنبه های گوناگونی از زندگی انسان را تحت تاثیر خود قرارداد که بخش اقتصاد پیشتازترین و مهمترین آنهاست. جهانش اقتصاد وسیله ای است که کشورهای در حال توسعه می توانند از طریق آن نیازهای خود را برآورده کرده و در مسیر توسعه گام بردارند. این پدیده حاکی از کم شدن موانع بازرگانی بین الملل و افزایش خصوصی سازی و سرمایه گذاریهای بین المللی و لذا افزایش نقش شرکت های چند ملیتی در اقتصاد جهانی است. از سوی دیگر زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشورهای توسعه یافته بخش قابل توجهی از جمعیت فعال این کشورها را تشکیل می دهد. و به اقتصادهایشان رونق دو چندان بخشیده اند. لذا پایان نامه در صدد است تا تاثیر یک مولفه مهم جهانی را بر وضعیت شغلی زنان و تبعات ناشی از آن مورد بررسی قراردهد.
منصور بخشی باشیرات محمدرضا تخشید
افزایش روز افزون مصرف انرژی و نیز عدم کشف منابع جایگزین سوخت های فسیلی از دغدغه-های عمده کشورهای صنعتی جهان است. اهمیت حیاتی نفت و گاز باعث شده است تا کنترل آن به عنوان یکی از عناصر اصلی قدرت در عرصه جهانی مورد توجه دائمی قدرت های بزرگ باشد. به همین دلیل روسیه در پی تسلط بر منابع انرژی به عنوان اهرم سیاسی است و همین مسئله موجب نگرانی اتحادیه اروپا شده است. زمانی نگرانی اتحادیه اروپا افزایش می یابد که در نظر داشته باشیم روند وابستگی اتحادیه اروپا به روسیه در حال افزایش است. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که چه علل و عواملی موجب شکاف و تنش در روابط روسیه و اتحادیه اروپا شده است؟ به منظور پاسخگویی به این سوال عوامل ایجاد تنش میان روسیه و اتحادیه اروپا در دو فرضیه رقیب با عنوان دموکراسی و نقض حقوق بشر و پروژه پیشروی ناتو به سمت شرق و در فرضیه اصلی با عنوان استفاده سیاسی و ابزاری روسیه از انرژی مورد بررسی قرار گرفته تا پاسخی روشن به چرایی تنش میان این دو قدرت بزرگ داده شود، که در نهایت نیز با توجه به بررسی های انجام شده، استفاده ابزاری از انرژی توسط روسیه علت اصلی تنش با اتحادیه اروپا تشخیص داده شد.
اردشیر پشنگ محمدعلی شیرخانی
پایان جنگ جهانی اول که منجر به سقوط و تجزیه امپراتوری عثمانی گردید عملاً کُردها را بین چهار کشور ایران، ترکیه، عراق و سوریه تقسیم کرد. در این بین کُردهای عراقی از همان بدو تاسیس این کشور همواره به عنوان یک جنبش ملی گرای قومی با گرایش ها و خواست های گاه استقلال طلبانه و گاه خودمختاری خواه، دست به شورش های مسلحانه ممتد علیه دولت مرکزی زده اند. این جنبش که در اواسط دهه 1970م بعد از امضای معاهده 1975 الجزایر میان ایران و عراق، دچار افول شدید گردید؛ طی دهه 1980 یکبار دیگر این فرصت را یافت تا خود را احیا کرده و در برابر دولت این کشور صف آرایی کند. حال اثبات احیای جنبش ملی گرای قومی کُرد عراق در زمان مذکور محور اساسی پژوهش پیش رو است.در حقیقت پژوهش حاضر به دنبال آن است تا دریابد «چه عواملی در احیای جنبش ملی گرای قومی کُرد عراق در دهه 1980» دخیل بوده اند؟ فرضیه اصلی ارائه شده در پاسخ به این پرسش عبارت است از اینکه: «جنگ ایران و عراق منجر به احیای جنبش ملی گرای قومی کُرد در عراق شده است». فرضیه مذکور بر این استدلال استوار است که بروز انقلاب اسلامی در ایران و سپس وقوع جنگ میان ایران و عراق در دهه 1980 از یکسو منجر به باطل شدن توافقات پیشین میان این دو کشور همسایه شد و از سوی دیگر به کُردهای عراقی فرصتی مغتنم داد تا یکبار دیگر جنبش ملی گرای قومی خود را احیا کنند. سازماندهی مجدد نیروهای نظامی پیشمرگ، بازسازی کادر رهبری، اتحاد نسبی گروههای مختلف کُرد و فراگیری جنبش در بین مردم (در سطح فروملی)؛ به چالش کشیدن قدرت و نفوذ سیاسی و نظامی دولت مرکزی در شمال قدرت، وادار ساختن دولت به انجام مجدد مذاکره و تبدیل شدن به محور اصلی گروههای مختلف معارض عراقی (در سطح ملی)؛ تبدیل شدن به یک بازیگر تاثیرگذار در جنگ ایران و عراق و کسب حامیان منطقه ای از جمله ایران و سوریه (در سطح منطقه ای) و بین المللی شدن مساله کُرد (در سطح بین المللی و فرامنطقه ای) از جمله نتایج این پژوهش محسوب می شوند که می توان از آنها به عنوان شاخصه های اثبات کننده فرضیه اصلی نام برد.
ندا شاه نوری محمدعلی شیرخانی
چکیده ندارد.
علی اکبر کیانی محمدعلی شیرخانی
چکیده ندارد.
حیدرعلی مسعودی ابومحمد عسگرخانی
چکیده ندارد.
حمیدرضا قوام ملکی محمدعلی شیرخانی
چکیده ندارد.
فرهاد دانش نیا محمدعلی شیرخانی
چکیده ندارد.
حبیب الله ملکوتی فر محمدعلی شیرخانی
چکیده ندارد.
احمدعلی رباطی محمدعلی شیرخانی
اتحاد جماهیر شوروی پس از 70 سال حاکمیت بر جمهوری های مختلف و برابری در مقابل ابرقدرت غرب ، بالاخره در سال 1991 عملا" از هم پاشیده شد و کشورهای جدیدی از فروپاشی این ابرقدرت پای به عرصه روابط بین الملل گذاشتند، 5 کشور جدید از این جمهوریها، در منطقه آسیای مرکزی قرار گرفته اند. قزاقستان ، قرقیزستان ، ازبکستان ، ترکمنستان ، تاجیکستان - کشورهایی که هر کدام به نوعی وارث نارساییها و کاستیهای اقتصادی شوروی می باشند. ایران از سالهای نخستین ظهور این جمهوریها ، با تکیه بر مسائل فرهنگی ، قرابت نژادی و زبانی و ... تلاش گسترده ای را برای تثبیت حضور خود در منطقه انجام داده است . تلاشی که به علل گوناگون در ابتدا با موفقیت همراه بود اما در نهایت باعث دور ماندن ایران از صحنه اول رقابت در منطقه شده است . ایران کشوری است که می توانست با لحاظ کردن اشتراکات فرهنگی و دینی و تاکید کردن بر مسائل اقتصادی در منطقه به اهداف اقتصادی خود برسد. توجه به سخنان و موضعگیری های صریح روسای کشورهای منطقه آسیای مرکزی این حقیقت را مورد تایید قرار می دهد که به خاطر حساسیت بوجود آمده نسبت به ایران - به عنوان صادر کننده بنیادگرایی و اسلام انقلابی - ، نباید ایران با تاکید بر مسائل فرهنگی - نژادی و دینی پای به این عرصه می گذاشت . ایران در زمینه های مختلف کشتورزی - صنعت و خصوصا" انرژی ( نفت و گاز) می توانست منافع مهمی و متنابهی را بدست آورد اما ضعف مدیریتی حاکم بر سازمانهای ایرانی ، تاخیر در تایید و تصویب قراردادهای منعقده ، ضعف اقتصادی و ... باعث شد که ایران نتواند به آنچه که می خواسته تاکنون دسترسی پیدا کند.