نام پژوهشگر: عبدالعلی رخشانی
نعیمه آتون عبدالعلی رخشانی
از آنجائیکه نارسایی قلبی یکی از بیماریهای مهم و شیوع و بروز آن در حال افزایش است درصدد برآمدیم تا به بررسی اتیولوژیک موثر بر نارسایی قلبی (اختلالات سیستولیک و دیاستولیک ) در بیماران بستری در بیمارستان خاتم الانبیاء (ص ) زاهدان در دو سال اخیر (سالهای 1378 و 1377) بپردازیم. نوع مطالعه ما گذشته نگر توصیفی بود، در طی این بررسی ما پرونده های بیماران قلبی را که با تشخیص نارسایی قلبی بستری شده بودند مورد ارزیابی قرار داده و پس از مطالعه دقیق شرح حال ecg و echo آنها را به دو دسته بیماران دچار اختلالات سیستولیک و دیاستولیک تقسیم نمودیم و بعد از آن به عوامل مساعد کننده در ایجاد نارسایی قلبی پرداختیم. در طی این بررسی به نتایج زیر رسیدیم. عوامل مساعدکننده موثر در ایجاد نارسایی قلبی به ترتیب فراوانی عبارتند از: 1-cad: 56 درصد 2-htn: 32 درصد 3-diabetes: 13 درصد در طی این بررسی شایعترین نوع نارسایی قلبی از نوع اختلالات سیستولیک حدود 80 درصد در برابر آن اختلالات دیاستولیک حدود 20 درصد بود. نارسایی قلبی در جنس مذکر شایعتر و حدود 54 درصد در برابر جنس مونث 45 بود. شایعترین علامتهایی که بیماران دچار نارسایی قلبی مراجعه داشتند به ترتیب عبارتند از: تنگی نفس ، ارتوپنه، pnd بود. یافته های فیزیکی در بیماران دچار نارسایی قلبی به ترتیب فراوانی عبارتند از: سمع رال دریه ها 43 درصد، ادم اندامها 28 درصد، jvp برجسته 15 درصد، s3 8 درصد، را شامل می شد.
میترا امین باشی عبدالعلی رخشانی
علل بسیار زیادی بعنوان عوامل خطرساز در بروز بیماری شریان کرونر ذکر شده اند. موضوع این مطالعه عبارت است از بررسی شیوع عوامل خطرساز اصلی بیمار شریان کرونر در بیماران بستری شده در بخش قلب و ccu بیمارستان خاتم الانبیا در گروه سنی زیر پنجاه سال از ابتدای سال 1373 تا پایان سال 1377 روش مطالعه توصیفی گذشته نگر می باشد و منبع پرونده های بیماران بستری شده در بخش قلب و ccu بیمارستان خاتم الانبیا در طول سال های ذکر شده می باشد. بطور کلی در این مطالعه 445 بیمار بررسی شده اند. از 445 بیمار زیر پنجاه سال 173 نفر آنها مبتلا به mi بودند و وقوع انفارکتوس میوکارد در آن ها با توجه به علائم بالینی-یافته های پاراکینیکیegg- و میزان آنزیم ها تایید شده بود و بقیه مبتلا به ihd بودند اما وجود mi در آنها تایید نشده بود. از این تعداد 41 درصد آن ها سابقه تدخین، 26 درصد آنها سابقه فامیلی، 23 درصد آنها هیپرلیپیدی، 18 درصد هیپیرتانسیون، 7 درصد دیابت و 5 درصد مبتلا به چاقی بودند.
مجید سزاوار عبدالعلی رخشانی
آنفارکتوس حاد میوکارد یکی از مشکلات بهداشتی عمومی خصوصا در جهان صنعتی می باشد که با 30 درصد مرگ و میر همراه است که نیمی از این موارد در یک ساعت اول رخ داده و با آریتمی ها و فیبریلاسیون بطنی نسبت داده می شوند. یکی از انواع آنفارکتوسهای میوکارد، آنفارکتوس دیواره تحتانی می باشد که وقتی همراه با آنفارکتوس بطن راست باشد پیش آگهی بدتری دارد. در این پایان نامه شیوع انواع آریتمی ها در آنفارکتوس میوکارد تحتانی به تنهایی و انفارکتوس بطن راست همراه آن در بیماران بستری شده در ccu بیمارستان خاتم الانبیا زاهدان مقایسه شده است . بطور کلی در 200 بیمار مبتلا به انفارکتوس تحتانی به تنهایی، فیبریلاسیون بطنی در 4 درصد (8 بیمار)، فیبریلاسیون دهلیزی در 8/5 درصد (17 بیمار)تاکی کاردی سینوسی در 14 درصد (28 بیمار) برای کاردی سینوسی در 17/5 درصد (35 بیمار) و هپیوتانسیون در 10 درصد (20 بیمار). مشاهده شد، در حالکیه در 124 بیمار مبتلا به انفارکتوس تحتانی و انفارکتوس بطن راست همراه آن، فیبریلاسیون بطنی در 6/4 درصد (8 بیمار)، فیبریلاسیون دهلیزی در 19/3 درصد (24 بیمار9، تاکی کاردی سینوسی در 20ˆ9 درصد (26 بیمار)، برای کاردی سینوسی در 25 درصد (31 بیمار) و هیپوتانسیون در 41/9 درصد (52 بیمار) مشاهده شد. در نهایت نتاج بدست آمده تایید کننده فرضیه مطرح شده در پایان نامه و آن "بیشتر بودن شیوع آرتیمی ها در انفارکتوس میوکارد تحتانی و انفارکتوس بطن راست همراه با آن نسبت به انفارکتوس میوکارد تحتانی به تنهائی بوده که این مسئله نشان دهنده اهمیت در نظر داشتن انفارکتوس بطن راست در موارد انفارکتوس تحتانی می باشد که در صورت تشخیص بموقع آن میتوان تدابیر لازم را جهت آریتمی های فوق الذکر بکاربست و مورتالیته و موربیدیته ناشی از این آریتمی ها را کاهش داد.
مریم سکوکی عبدالعلی رخشانی
در قرن اخیر بیماری عروق قلب یکی از علل مهم مرگ و میر و ناتوانی جسمی در زنان بوده است . با وجود اینکه اساس بررسیهای تشخیصی و درمانی در زنان مشابه مردان است ، اما تفاوت در شاخصهای تستهای تشخیصی و تداخل نتایج آنها نشان می دهد که بررسی نشانه های بیماری برای هر جنس بطور جداگانه ضروری است . این مشاهدات کلینیکی و توضیحات پاتوفیزیولوژیکی راههای جدیدی را برای اصلاح مراقبتهای کادیوواسکولر برای زنان پیشنهاد می کند. در این مطالعه تعداد 559 بیمار مبتلا به cad تحت بررسی قرار گرفته اند که نتایج زیر بدست آمده است : شایعترین ریسک فاکتور هایپرتانسیون می باشد با فراوانی 53/87 درصد و سپس به ترتیب چاقی، دیابت ، سابقه فامیلی مثبت ، هایپرلیپیدمی، مصرف سیگار و مصرف ocp از فراروانی بیشتری برخوردار است . اکثریت افراد مورد مطالعه یعنی 80/32 درصد سال بودند که نشان می دهد در سنین یائسگی فراوانی cad افزایش می یابد. همراهی فاکتورهایی چون htn و هایپرلیپیدمی با دیابت در بیماران، ریسک ابتلاء به cad را افزایش بیشتری نسبت به هر کدام به تنها می دهد و بیانگر این نکته است که این سه فاکتور اثرات همدیگر را تقویت می کنند. همراهی مصرف ocp و سیگار در بروز cad موثرتر از وجود هر کدام از آن ها به تنهایی است .
مجتبی سیدباقری عبدالعلی رخشانی
انفارکتوس حاد میوکارد از شابعترین مشکلات جوامع امروزی می باشد که با موربیدیته و مورتالیته نسبتا بالایی همراه است و سالانه زیانهای اقتصادی و روانی-اجتماعی زیادی را به بار می آورد. یکی از عوامل مهمی که در همراهی با انفارکتوس حاد میوکارد رخ می دهد آریتمی ها می باشند که می توانند در مراحل مختلف بیماری بروز کرده و پروگنوز را بدتر نماید. جهت کاهش موربیدیته و مورتالیته در انفارکتوس میوکارد درمانهای اختصاصی انجام می شود که یکی از مهمترین این درمانها ترومبولیز می باشد که با داروهایی مثل استرپتوکیناز، tpa و ... انجام می شود. در این مطالعات بر آن شدیم که تاثیر استفاده ترومبولیتکیها (در این مطالعه استرپتوکیناز) را بر میزان بروز آرتیمی ها در سیز انفارکتوس میوکارد در مدت بستری در ccu بررسی نمائیم جهت این منظور به طور تصادفی 400 پرونده بیمار بستری شده با تشخیص انفارکتوس حاد میوکارد در بخش ccu مورد بررسی قرار گرفت . از این تعداد 135 بیمار تحت درمان یا استرپیتوکیناز قرار گرفته بودند و 265 نفر این درمان را دریافت نکرده بودند. از 135 نفری که استروپتوکیتاز دریافت کرده بودند. 38 نفر (28 درصد) دچار آریتمی شده و 97 نفر (72 درصد) دچار رتیمی نشده بودند. در مقابل از 265 بیماری که تحت درمان با استروپتوکیناز نگرفته بودند 110 نفر (41/5 درصد) دچار آریتمی شده و 155 نفر (58/5) دچار آریتمی نشده اند. از 400 بیمار مورد مطالعه 163 بیمار انفارکتوس میوکارد تحتانی (inf mi) و 237 بیمار انفورکتوس قدامی (ant mi) داشته اند. که از بیمار با نفارکتوس تحتانی که استرپتوکیناز دریافت کرده بودند (52 نفر) 15 نفر (28/8 درصد) دچار آریتمی شده اند و 37 نفر 71/2 درصد دچار آریتمی نشده اند. و از بیماران با انفارکتوس قدامی که استرپتوکیناز دریافت کرده بودند (83 نفر) 23 نفر (27/7 درصد) دچار آریتمی شده اند و 60 نفر (72/3 درصد) دچار آریتمی نشده اند. از 135 بیمار با انفارکتوس میوکارد که استرپتوکیناز گرفته بودند. 3 نفر فیبریلاسیون بطنی (2/2 درصد) داشته اند 8 نفر (6 درصد) فیبریلاسیون دهلیزی داشته اند. 15 نفر (11/2 درصد) برایکاردی سینوسی داشته اند. 12 نفر (8/9 درصد) تاکیکاردی سینوسی داشته اند. در مقابل از 256 بیماری که استرپتوکیناز دریافت نکرده بودند 10 نفر (3/8 درصد) دچار فیبریلاسیون بطنی شده اند. 25 نفر (9/4 درصد) دچار فیبریلاسیون دهلیزی شده اند. 43 نفر (16/2 درصد) دچار برایکاردی سینوسی شده اند. 32 نفر 12 درصد) دچار تاکی کاردی سینوسی شده اند. با توجه به نتایج بدست آمده فوق واضحا مشخص می شود که شیوع انواع آرتیمی ها در انفارکتوس میوکارد در صورت استفاده از استرپتوکیناز کمتر از مواقعی است که استرپتوکیناز مصرف نشده است . در نتیجه اهمیت استفاده از استرپتوکیناز در درمان انفارکتوس حاد میوکارد با کاهش میزان شیوع آریتمی ها و نتیجتا موربیدیته و مورتالیه مشخص می شود.
اصغر علیزاده عبدالعلی رخشانی
در میان بیماریهای قلبی، بیماریهای ایسکمیک قلبی (ihd) مهمترین و شایعترین آنهاست و مسئول اکثریت مرگ و میرهاست . در این تحقیق ما می خواهیم حساسیت معیارهای روتین تشخیصی ami در 24 ساعت اول بستری را تعیین کنیم. علاوه بر بررسی حساسیت علایم بالینی، تغییرات الکتروکاردیوگرافی و تغییرات آنزیمهای قلبی در 24 ساعت اول بستری بیماران، که اساس تحقیق ما را شامل می شود موارد دیگر نیز بطور جانبی بطور جانبی مورد مطالعه قرار گرفتند که شامل بررسی حساسیت واکنشهای غیراختصاصی (لکوسیتوز، افزایش esr و تب ) در 24 ساعت اول بستری بیماران، بررسی توزیع سنی و جنسی ami در جمعیت مورد مطالعه و تعیین توزیع ریسک فاکتورهای ami شامل هیپرتانسیون، سیگار، دیابت و سابقه قبلی در بیماران مورد مطالعه بودند. با وجود پیشرفتهای اخیر آزمایشگاهی در تشخیص ami شرح حال هنوز هم ارزش مهم خود را در تشخیص ami نگه داشته است .
فرزانه محمودی عبدالعلی رخشانی
مقدمه:امروزه طب اورژانس در سیستم مراقبتهای بهداشتی، جایگاه ویژه ای دارد. در چنین سیستمی لازم است که همیشه پزشکان آماده به خدمت وجود داشته باشند تا در همه ساعات شبانه روز خدمات لازم را به بیماران ارائه دهند. طبیعی است که پزشکان بکار گرفته شده در این سیستم باید طرز برخورد بسیاری از شرایط اورژانسی طب و نحوه شناخت و درمان آنها را بدانند. دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان یک ماه از دوره کارورزی خود را در فوریتهای جراحی بیمارستان خاتم الانبیا می گذرانند. ویزیت اولیه بیماران و انجام اقدامات حیاتی در قدم اول بر عهده کارورز می باشد. در مراحل بعد بیمار توسط دستیار و در صورت لزوم پزشک متخصص ویزیت می شود. لازم به ذکر است که این برنامه مختص دانشگاه علوم پزشکی زاهدان می باشد. از آنجا که انجام آگاهانه و سریع اقدامات حیاتی جهت نجات بیمارانیکه با آسیبهای متعدد مراجعه می کنند، نقش مهمی دارد و هرگونه اتلاف وقت بهر دلیل یا سهل انگاری در عملکرد کارکنان اعم از خدمه، بهیار، پرستار و پزشک منجر به از دست رفتن جان بیمار و یا ناتوانیهای مختلف وی در آینده می شود، بررسی وضعیت این سیستم شامل عملکرد هر یک از کارکنان و کیفیت ارائه خدمات ، مشکلات مداخله کننده در روند درمان، نقش آموزشی این بخش و لازمه وجود نظارت کافی بر این سیستم به وضوح احساس می شود. روش مطالعه: جهت انجام این مطالعه پرسشنامه ای شامل سئوالات باز و بسته تنظیم و بین کارورزانی که در تاریخ مهر ماه 1376 لغایت اسفند 1377 این بخش را گذرانده بودند، توزیع شد. این عده بدون در نظر گرفتن سن، جنس ، رتبه تحصیلی، سال ورود به دانشگاه و زمان گذراندن بخش اورژانس طی دوره کارورزی انتخاب شدند. پس از استخراج اطلاعات از پاسخنامه ها، نتایج در 4 گروه کلی مورد بحث قرار گرفت . نتایج: -1 64/2 درصد افراد نسبت به وجود این بخش در برنامه آموزشی و کارایی آن دیدگاه مثبت داشتند. 27/7 موافقت نسبی خود را ابراز داشتند و 8/1 درصد با این برنامه مخالف بودند. -2 75/5 درصد افراد از وضعیت وسایل معاینه، کمبود دارو و دیگر لوازم در داروخانه اورژانس شاکی بودند. 24/5 درصد افراد متوجه کمبود واضحی در این بخش نشده بودند. -3 65/2 درصد افراد از کار سنگین بخش و عدم تناسب آن با تعداد کارورزان، نحوه برخورد همراهان برخی از بیماران و دخالت آن در روند درمان شاکی بودند. 34/8 درصد بقیه افراد از وضعیت محیط کار اورژانس راضی بودند. -4 54/8 کارورزان رضایت خود را نسبت به همکاری سایر بخشهای پاراکلینیک ، پرسنل اورژانس ، دستیاران و متخصصین با کارورزان و وضعیت بیماران اعزام شده از شهرستانها ابراز داشتند. 45/2 درصد از وضعیت همکاری واحدهای فوق ناراضی بودند و قسمت عمده نارضایتی مربوط به وضعیت نامطلوب بیماران اعزام شده به این مرکز و دیگری نارضایتی از عدم همکاری پرسنل اورژانس می باشد. -5 49 درصد کارورزان زمان مناسب برای گذراندن این بخش را در انتهای دوره کارورزی، 33 درصد وسط دوره کارورزی و 18 درصد ابتدای دوره کارورزی پیشنهاد کردند.
کامبیز ایزدپناه عبدالعلی رخشانی
در ایالات متحده، در حدود یک و نیم میلیون بیمار از انفارکتوس حاد میوکارد رنج می برند وتقریبا یک چهارم علت تمام مرگها بعلت انفارکتوس میوکارد است. تلاش در جهت تشخیص به موقع ین بیماری موجب کاهش عوارض و مرگ و میر آن خواهد بود. این مطالعه توصیفی-تحلیلی بوده و براساس بررسی پرونده های مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد مراجعه کننده به بیمارستان خاتم در نیم سال اول 1378 و به منظور تعیین فراوانی انفارکتوسهای با موج q و بدون موج q صورت گرفته است. 192 بیمار از نظر سن، جنس، داشتن و یا نداشتن موج q و عوارض همودینامیک مورد بررسی قرار گرفته اند که بین اینها 158 بیمار (3/82 درصد) دچار انفارکتوس با موج q و 34 بیمار (7/17 درصد) دچار انفارکتوس قلبی بدون موج q بودند. میانگین سنی بیماران انفارکتوس با موج (68+-0/13)q و میانگین سنی بیماران انفارکتوس بدون موج (62+-0/10)q بود. آزمون آماری استفاده شده در این بررسی آزمون کای دو می باشد. نهایتا، با توجه به اینکه ما با تعداد قابل توجهی از بیماران انفارکتوسی بدون تشکیل موج q مواجه هستیم، پیشنهاد می شود که هر بیماری که علایم بالینی مشکوک به انفارکتوس علیرغم ecg نرمال دارد، بستری شده و تشخیص انفارکتوس براساس تغییرات آنزیمی گذاشته شود.
بابک نخجوان عبدالعلی رخشانی
با توجه به شیوع بیماریهای قلبی و عروقی در جامعه تصمیم بر این شد که در زمینه توزیع فراوانی سکته حاد قلبی مجدد را در بین بیمارانی که اندیکاسیون دریافت ace-i را داشتند و الکتروکاردیوگرام آنها واجد موج q بود و گروه بعدی بیمارانی بودند که دیابت داشتند و mi آنها از نوع وجد موج q بود گروه سوم بیمارانی بودند که داروی استرپتوکیناز دریافت کردند گروه چهارم بیمارانی بودند که دچار ami شده بودند ولی در ecg موج q وجود نداشت. مطالعه به صورت توصیفی-تحلیل از نوع مقطعی است در این مطالعه 426 بیمار به صورت سرشماری کل بستری شدگان در ccu وارد مطالعه شدند فاکتورهای مورد بررسی در این طرح شامل: سن، جنس، نوع سکته، وضعیت دیابت، وضعیت دریافت داروی استرپتوکیناز هستند میانگین سنی کل بیماران 58/91+11/03. از بین بیماران 87/54 درصد مرد بودند و 12/45 درصد زن بودند 39/24 درصد دارای سکته مجدد بودند. 88/17 درصد دارای دیابت ملیتوس بودند. 53/8 درصد دارای mi بدون موج q بودند 26/16 درصد استرپتوکیناز دریافت کردند. 14/34 درصد دچار mi موج q شدند.
رضا موذنی عبدالعلی رخشانی
اندازه گیری چربیهای پلاسما جز مهمی از طب پیشگیری را تشکیل می دهد. این اندازه گیری باید دقیق، ساده و ارزانقیمت باشد. اندازه گیری ldl پلاسما به عنوان تست تشخیصی طلائی جهت تخمین عوارض عروقی ناشی از هایپرلیپیدمی شناخته می شود. اندازه گیری ldl از طریق فرمول فریدوالد صورت می گیرد که نیاز به اندازه گیری تریگلیسیرید (tg) پلاسما (پس از یک شب ناشتا بودن) و کلسترول پلاسما و hdl دارد. اما همچنانکه tg پلاسما افزایش می یابد از دقت این فرمول کاسته می شود تا جائیکه در tg>400 عملا این فرمول غیر قابل استفاده می شود. ما در این تحقیق نشان داده ایم که یک تست بسیار ساده یعنی اندازه گیری non-hdl (total cholesterol-hdl) توانایی بالاتری در غربالگری افراد هایپرلیپیدمیک، ارزیابی ریسک هر شخص و ارزیابی تاثیرات داروهای کاهنده چربی خون دارد. بر خلاف ldl، این پارامتر نیازی به تعیین ارتباط بین vldl و tg ندارد. این روش تمامی لیپوپروتئینهایی را که هم اکنون آتروژنیک شناخته می شوند (vldl, ldl, idl, lp(a)) دربر می گیرد. ما در این مطالعه توصیفی-تحلیلی هزار نفر از مراجعه کنندگان به ازمایشگاههای رزمجو مقدم و مهران در طی 6 ماه آخر سال 79 را بر اساس مقدار tg به 5 گروه تقسیم کردیم. و درهر گروه مقادیر ldl (با استفاده از فرمول فریدوالد) و non-hdl را بدست آوردیم. نتایج بدست آمده نشان می دهد که هر چه مقدار tg افزایش می یابد از همبستگی بین ldl و سطح کلسترول پلاسما کاسته می شود اما در مورد non-hdl این مساله صدق نمی کند و در تمامی مقادیر tg همبستگی بین این پارامتر و سطح کلسترول پلاسما ثابت و بالا می باشد. ضمنا اختلاف بین ضرایب همبستگی ldl و non-hdl در tg<400 بی معنا و در گروههای tg>400 معنی دار بود که این بدین معناست که می توان با اطمینان از non-hdl به جای ldl (با هر میزان tg) استفاده نمود و نیاز به اندازه گیری tg و در نتیجه ناشتا بودن را از بین برد. اما لازم به ذکر است که هنگامی که فرد نیاز به درمان پیدا می کند باید tg را اندازه گیری نمود تا بتوان داروی مناسب را انتخاب نمود.