نام پژوهشگر: عزت الله رییسی

بررسی آلودگی آبهای زیرزمینی دشت امامزاده جعفر، کهگیلویه و بویر احمد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1388
  محمد شریفی   عزت الله رییسی

آبخوان امامزاده جعفر در جنوب ایران و در 15 کیلومتری غرب شهر دوگنبدان واقع شده است. این آبخوان آبرفتی آزاد بین آبخوان کارستی سازند آسماری و سازند نفوذ ناپذیر گچساران واقع شده است. آب زیرزمینی که تنها منبع آب می باشد، 170 حلقه چاه در آن حفر شده است که سالانه 23 میلیون متر مکعب از آن آب برداشته می کند. یون های اصلی، ph، ec، tds، دما، do، bod، cod، نیترات، عناصر کمیاب، کلیفرم مدفوعی و کل در 20 چاه و فنول، سیانید، pcb، pah، mtbe و tph در تعداد کمی از چاه ها در دو فصل تر و خشک اندازه گیری شدند. مهمترین منابع آلاینده ها کود های شیمیایی، فضولات حیوانی، تعداد کمی دامداری و مرغداری و چاه های جذبی مربوط به 6 روستا با جمعیت 5000 نفری، می باشد. هدایت الکتریکی در بیشتر محدوده آبخوان در محدوده بین 382 تا 6170 میکرو زیمنس بر سانتیمتر می باشد و تیپ آب نیز بیکربناته می باشد، اما در نزدیکی خروجی آبخوان این میزان به 6000 میکرو زیمنس بر سانتیمتر افزایش یافت و تیپ آب به سولفاته تغییر پیدا کرد. تمامی شاخص های اندازه گیری شده به جز کلیفرم کل و کلیفرم مدفوعی، کادمیوم و آنتیموان کمتر از حد mcl سازمان حفاظت محیط زیست ایالات متحده می باشد. مقدار نیترات نسبت به حالت طبیعی افزایش یافته است. دلیل این امر استفاده زیاد از کود های نیتراته و بافت دانه درشت منطقه غیر اشباع در بیشتر مناطق آبخوان می باشد. حداقل یک سوم از چاه های آزمایش شده از نظر میزان کلیفرم مدفوعی و کل آلوده بودند. epa در سال 2009 رشد کلیفرم های مدفوعی در مناطق طبیعی بدون وجود رابطه ای با موجودات زنده را گزارش داد. پیشنهاد می شود که در آینده تحقیقاتی برای دانستن وجود احتمالی آلودگی کلیفرم مدفوعی انجام شود. میزان کادمیوم و آنتیموان در 2 یا 3 حلقه از چاه ها از mcl بیشتر بود. منشا کادمیوم احتمالا کود های فسفاته و آفت کش ها می باشد؛ منشا مشخصی برای آنتیموان یافت نشد. .

شبیه سازی عددی اثر توسعه بهره برداری از آب زیرزمینی مخروطه افکنه رودخانه محمدآباد، استان گلستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم 1391
  تهمینه مصدق   نوذر سامانی

مخروطه افکنه فاضل آباد بخشی از حوزه آبریز قره سو- گرگانرود می باشد که در شرق مازندران قرار گرفته است و قسمتی از دشت گرگان را شامل می شود. جهت تأمین آب شرب شهر گرگان، دستیابی به پتانسیل بهره برداری از این سفره و آگاهی از رفتار آن در قبال اعمال سیاست های مختلف بهره برداری، مدل ریاضی سفره آب زیرزمینی در محدوده مخروطه افکنه فاضل آباد تهیه گردید. به منظور تهیه مدل ریاضی آبخوان مربوطه ابتدا داده های کمی و کیفی آبخوان و همچنین اطلاعات زمین شناسی، هواشناسی، هیدرولوژیکی و جغرافیایی جمع آوری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به وسیله آمار سطح ایستابی چاه های پیزمتری نوسانات سطح آب زیرزمینی مورد بررسی قرار گرفت. سپس با توجه به مدل مفهومی آبخوان، مدل عددی آبخوان با استفاده از نرم افزار gms تهیه گردید. پس از اجرای مدل پارامترهای هیدرولیکی آبخوان در شرایط پایدار مشخص شده و درستی آن برای شرایط ناپایدار صحت سنجی شد. نتایج حاصل بصورت منطقه بندی پارامترهای هیدرولیکی آبخوان و بررسی امکان برداشت اضافی از محدوده مطالعاتی ارائه شد. به این صورت که بر اساس نتایج حاصل از شبیه سازی، مشاهده می شود که طی سال های گذشته تاکنون سطح آب زیرزمینی روند نزولی داشته و آبخوان محمدآباد دارای بیلان منفی است. همچنین افزودن چاه های جدید، سیر نزولی آبخوان را در درازمدت تشدید می کند.

تعیین منشاء شوری در پلانژ تاقدیس کارستی گر و برم فیروز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم پایه 1390
  امین عصاری   عزت الله رییسی

منطقه مورد مطالعه در 80 کیلومتری شمال غربی شیراز و در مسیر جاده روستای برشنه به سمت چشمه شش پیر قرار دارد. از 20 گمانه حفاری شده در سازند سروک و پابده-گورپی و همچنین 8 چشمه خروجی از سازند سروک دو گمانه t4 و tl2 و همچنین چشمه موریکش و چاه t5 دارای محدوده هدایت الکتریکی بالایی نسبت به اطراف خود می باشند، بطوریکه در چاه t5 در عمق 300 متری از سطح زمین هدایت الکتریکی به 3030 میکروزیمنس بر سانتیمتر می رسد. وجود چنین محدوده هدایت الکتریکی آن هم در سازند سروک که حداکثر هدایت الکتریکی در آن به 390 میکروزیمنس بر سانتیمتر می رسد غیرعادی می باشد. همچنین تیپ آب در این منابع شور از نوع کلرور-سدیم می باشد که متفاوت با سایر منابع (بی کربنات-کلسیم) می باشد. علاوه بر موارد بالا، در محدوده برم شش پیر سنگ های آذرین و دگرگونی (سری هرمز) دیده می شود که احتمالاً نشان دهنده یک گنبد نمکی در این محل می باشد که از بین رفته است. در این مطالعه برای بررسی بیشتر این فرضیه (احتمال وجود گنبد نمکی در زیرسطح) از سه روش هیدروشیمی (شامل عناصر اصلی و سنگین)، ایزوتوپی و زمین شناسی استفاده شده است. همچنین به بررسی سه عامل محتمل دیگر برای شوری آب که شامل 1- نفوذ آب از درون برم ششپیر به درون آبخوان کارستی سروک، 2- سازند پابده-گورپی و 3- سازند کژدمی می باشند نیز پرداخته شده است. در انتها، این نتیجه به دست آمد که تنها عاملی که می تواند باعث شوری آب در این گمانه ها و چشمه موریکش گردد گنبد نمکی می باشد و سایر عوامل نمی توانند باعث شوری آب در این حد گردند. همچنین برای بررسی بیشتر این گنبد نمکی، روش های ژئوالکتریک و گراویمتری پیشنهاد شده است.

هیدروشیمی و منشا آبهای ذاتی در سفره های زاگرس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم 1392
  رحیم باقری   عزت الله رییسی

سفره آب شور کنگان (آبده) و مخزن گاز بالای آن در سازندهای کنگان-دالان و در جنوب غرب ایران واقع شده اند. این سازندها عمدتا از آهک و دولومیت همراه با میان لایه های شیلی و انیدریتی تشکیل شده است. مخزن گاز کنگان در عمق بیش از 2900 متری واقع شده و توسط 36 حلقه چاه استخراج می گردد. آب شور آبده واقع در زیر مخزن گاز، دارای شوری حدود 330000 میلیگرم در لیتر و تیپ آب na-ca-cl می باشد. همراه با تولید گاز، مقداری آب نیز تولید می گردد. در ابتدای زمان بهره برداری از مخزن گاز، آب تولیدی همراه با گاز، شیرین بوده است. با گذشت زمان و افزایش برداشت از مخزن، آب تولیدی برخی از چاههای گازی کنگان شور شده و تا شوری 60000 میلیگرم در لیتر نیز رسیده است. این افزایش شوری باعث خوردگی لوله های انتقال گاز و بروز مشکلاتی در تاسیسات و پالایشگاه شده است. اهداف این مطالعه تعیین منشا اولیه آبده و بررسی تحول هیدروشیمیایی آن در طول زمان زمین شناسی و همچنین تعیین منشا شوری آبهای تولیدی گازی کنگان می باشند. این مطالعه اولین مرحله در جهت کنترل و مدیریت این آبهای شور تولیدی می باشد. بدین منظور، عناصر اصلی و فلزات سنگین و همچنین ایزوتوپهای پایدار ?18o, ?d, 87sr/86sr, ?37cl و ?81brدر منابع مختلف آب شور آبده، آبهای شور تولیدی چاههای گنگان، آب خلیج فارس، آب شور گنبد نمکی و آب شیرین چشمه کارستی اندازه گیری گردید.نسبتهایna/cl, i/cl, cl/br, na/br, tds/br و روشهای ایزوتوپی?18o, ?d ،?37cl و ?81brنشان دادند که آب دریای تبخیر شده منشا اولیه شوری بوده و انحلال نمک نقشی در افزایش شوری نداشته است. همچنین روشهای هیدروشیمیایی و ایزوتوپی نشان دادند که فرایند فیلتر شدن در افزایش شوری بی تاثیر می باشد.اگرچه منشا آبده، آب دریای تبخیر شده می باشد، اما برخی از یونها همچون ca, li, sr, b, i و mn دارای غلظت بیشتر و یونهایso4 و mg دارای غلظت کمتر نسبت به آب دریای تبخیر شده می باشند. این تکامل هیدروشیمیایی توسط فرایندهای واکنش بین سنگ-آب و آب-گاز و فرایند تبخیر کنترل شده است. روشهای ایزوتوپی ?18o و 87sr/86sr نشان دادند که آب شور آبده نمی تواند منشا شوری آبهای تولیدی گنکان باشد. لذا، آب شور بین دانه ای واقع در مخزن گاز به عنوان محتمل ترین منشا شوری آبهای تولیدی تشخیص داده شده است.

تاثیر عوامل اقلیمی و زمین شناسی بر خصوصیات چاه های پمپاژ در سازندهای کارستی زاگرس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم 1387
  مریم مکاری منشادی   عزت الله رییسی

چکیده ندارد.

توسعه کارست در محدوده سد دوستی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم 1387
  مرتضی مظفری   عزت الله رییسی

چکیده ندارد.

بررسی مساله احتمال فرار آب از تکیه گاههای سد سیمره با استفاده از ردیاب رنگی اورانین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1378
  مجید کمالی نیسیانی   عزت الله رییسی

منطقه مورد مطالعه شامل محدوده تاقدیس راوندی، در 35 کیلومتری شمالغرب شهرستان دره شهر از توابع استان ایلام می باشد. این تاقدیس بوسیله رودخانه سیمره در محل تنگه ای کم عرض قطع می شود. سد سیمره، بر روی رودخانه سیمره در ابتدای این تنگه ساخته خواهد شد. پس از احداث سد، آب ذخیره شده در مخزن سد با سازندهای موجود در منطقه در تماس خواهد بود. رخنمون عمده تاقدیس راوندی سنگهای کربناته آسماری - شهبازان می باشد که سازند گچساران بر روی آن قرار گرفته است . سازند گچساران در محدوده مخزن رخنمون وسیعی دارد. با توجه به وجود خصلتهای کارستی در این سازند، این نگرانی وجود داشت که آب از طریق این سازند به سازند آسماری منتقل شود و از مخزن سد فرار کند. هدف از این مطالعه بررسی سرعت و رفتار حرکت آب (از دیدگاه مجرایی یا افشان بودن سیستم) در سازند گچساران با استفاده از تکنیک ردیابی می باشد.

بررسی هیدروژئولوژی کارست در تاقدیس راوندی سد سیمره با استفاده از ماده رنگی رودامین b
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1380
  روح الله اسدپورحسن آباد   عزت الله رییسی

منطقه مورد مطالعه شامل تاقدیس راوندی می باشد که در غرب ایران، منطقه زاگرس چین خورده و در استان ایلام واقع است . رخنمون تاقدیس راوندی شامل تشکیلات ترشیاری آسماری - شهبازان(آهکهای کارستی)، تشکیلات گچساران(ژیپس و مارن) و کنگلومرای پلیوسن می باشد. رودخانه سیمره از میان دره ای باریک با پرتگاههای عمودی در سازند آسماری - شهبازان عبور مکند. سد سیمره در ابتدای این دره و در یال شمالی تاقدیس راوندی ساخته خواهد شد و آب مخزن سد با سازندهای آسماری و گچساران در تماس مستقیم خواهد بود. آب مخزن ممکن است به داخل سازند آسماری تراوش کند و از طریق مجاری کوچک احتمالی موجود در این سازند به چشمه های پائین دست انتقال داده شود. هدف از این مطالعه تعیین توسعه کارست در تکیه گاه چپ سد است .

بررسی آب بندی سازندهای کارستی سد میرزای شیرازی (کوار)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1378
  سعید غلام قاسمی   عزت الله رییسی

سد میرزای شیرازی در 70 کیلومتری جنوب غربی شیراز در دره بین دو تاقدیس کارستی سبزپوشان در ساحل چپ و دالو - سفیدار در ساحل راست احداث می گردد. رخنمون عمده این تاقدیسها، آهکهای آسماری - جهرم بوده که توسط سازند غیر قابل نفوذ پابده - گورپی در زیر و سازند فیر قابل نفوذ رازک در قسمت فوقانی محصور شده است و به همین جهت این دو تاقدیس به عنوان دو آبخوان مستقل مورد مطالعه قرار گرفته اند. وجود تکیه گاهها و پی کارستی در این سد از یک طرف و همچنین تماس سطح زیادی از آهکها با آب دریاچه آتی سد از طرف دیگر، خطر فرار آب از آنها را قطعی می سازد. در این مطالعه، آب بندی مخزن سد در سه بخش مطالعه هیدروژئولوژیکی آبخوانهای کارستی، مطالعه لوگ گمانه ها و برآورد حجم آب نفوذی در آهکهای مخزن بررسی شده است . مطالعه هیدروژئولوژیکی آبخوانهای کارستی و برآورد بیلان اجمالی در آنها بیانگر این است که در شرایط فعلی در ساحل راست سد جریانی به میزان حدود 310 لیتر در ثانیه از محور سد عبور می کند. این جریان در مواقع تر سالی و دبی اوج چشمه ها (peak flow) می تواند تا یک متر مکعب در ثانیه افزایش یابد که معرف وجود جریان مجرایی (conduit flow) در محور سد می باشد. از طرفی مطالعه لوگ گمانه ها و بررسی نفوذپذری در آنها نشان می دهد که در آهکهای موجود در تکیه گاهها بویژه تکیه گاه راست به دلیل عملکرد شدید نیروهای تکتونیکی و انحلال زیاد آهکها، مقدار نفوذپذیری بسیار بالا بوده و به بیش از 2000 لوژان می رسد که این امر نیز معرف وجود جریان مجرایی در محدوده محور سد می باشد. مقدار آب نفوذی در آهکهای مخزن با فرض وجود جریان مجرایی، حداقل 50.56 متر مکعب در ثانیه برآورد گردید که این مقدار معادل 70 درصد متوسط ورودی رودخانه قره آغاج بوده و می تواند به راحتی از یک مجرایی به قطر 1.52 متر عبور نماید. به منظور کاهش فرار آب ، احداث پرده آویزان با گسترش جانبی محدود در تکیه گاهها و همچنین احداث پوشش غیر قابل نفوذرسی و شاتکریت در سطح آهکها توسط مهندسین مشاور پیشنهاد گردیده است . در مورد 91 درصد از آهکهای داخل مخزن که در عمق کمتر از 15 متری دریاچه سد واقع شده اند، با توجه به اینکه ضخامت ستون آب بر روی آنها کم بوده و همچنین قسمت عمده ای از این مناطق در فصول کم آبی از زیر آب خارج می گردند، مشکل خاصی وجود نداشته و با احداث پوشش رسی بر روی آنها فرار آب از آنها کاهش می یابد. ولی حدود 9 درصد ار آهکها در نزدیک محور سد در ساحل راست بوده که ضخامت ستون آب بر روی آنها بین 15 تا 45 متر می باشد. با توجه به خردشدگی شدید و انحلال زیاد این آهکها و همجنین ضخامت زیاد ستون آب ، خطر شستشوی مواد پرکننده درزها و مجاری انحلالی و ایجاد آبفروچاله (sinkhole) و فرار آب در آنها بسیار جدی بوده که این مسئله بایستی به طور دقیق بررسی گردد.

تهیه مدل عددی تخلخل دوگانه (double porosity) و واسنجی آن برای سفره های کارستی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1378
  آرش ندری   عزت الله رییسی

مدلهای تحلیلی و عددی متعددی برای سفره های کارستی در منابع مختلف گزارش شده است . بر خلاف استفاده گسترده از مدلهائی با تخلخل ساده، در سفره های کارستی، مدلهای تخلخل دوگانه (dcep) بندرت مورد استفاده قرار گرفته اند. از آنجائی که سفره های کارستی به سفره هائی با جریان افشان (diffuse flow)، مجرائی (conduit flow) و افشان-مجرائی (mixed flow) تقسیم بندی می شوند، مدلهای dcpe برای سفره های کارستی مناسب ترند. ناهماهنکی پیچیده و شدید سیستم کارستی می تواند با یک تخلخل دوگانه تفسیر شود. سیستم (محیط) نخست ، نمایانگر شبکه شکافها و درزه ها و محیط دوم نمایانگر مجراها (conduites) است . مدلهای dcpe تا کنون در سفره های کارستی ایران بکار گرته نشده اند. مدل modflow که دارای بیشترین استفاده در مدلسازی آب زیر زمینی است . قادر به مدلسازی بصورت یک مدل dcpe نیست . حتی اگر این مدل بصورت dcpe نیز در دسترس باشد، به خاطر قیمت بالای آن قابل دسترسی نیست . اهداف این مطالعه عبارتند از: -1) تغییر دادن محل تخلخل واحد (dcpe) modflow به یک مدل dcpe -2) واسنجی مدل dcpe به کمک داده های حوزه آبگیر چشمه قمپ آتشکده با استفاده از جریان پایه (base flow) و جریان سریع (quick flow) برخلاف روش مرسوم قبلی بر اساس بده کل مدل modflow با تخلخل واحد با اضافه کردن زیر روالهای (subroutines) لازم به آن بصورت یک مدل dcpe درآمد. در حوضه آبگیر چشمه قمپ آتشکده، ساخت سد تنگاب مورد مطالعه قرار دارد، بماربراین اطلاعات حفاریهای زمین شناسی، هدایت هیدرولیکی توسط روش لوژان، مقدار بار آبی و نیز سری زمانی بده چشمه قمپ آتشکده برای واسنجی مدل dcpe مورد استفاده قرار گرفت . در مرحله نخست ، مدل scpe تحت شرایط پایدار (در تابستان) برای خورند کردن بده چشمه و بارهای آبی واسنجی شد. مقدار هدایت هیدرولیکی واسنجی شده بین 30 تا 311 متر بر روز تخمین زده شد. در مرحله دوم مدل dcpe برای یک دوره 30 روزه که بارشی در سیستم وجود ندارد، و سیستم در حالت ناپایدار است ، واسنجی شد. ضریب ذخیره سیستم های مجرا و درز و شکافها و هدایت هیدرولیکی سیستم درز و شکافها، برای بدست آوردن بهترین خورند ممکن، بین بده پایه و سریع شبیه سازی شده و اندازه گیری شده، و بار آبی در سفره واسنجی شدند. مقادیر تغذیه سریع و تغذیه آرام با یک معادله ارائه شده در کار حاضر، محاسبه شدند. در مرحله سوم، مدل واسنجی شده برای محاسبه مقادیر بده پایه و بده سریع چشمه قمپ آتشکده در طی یک فصل تر مورد استفاده قرار گرفت ، بطوریکه مقادیر بده کل شبیه سازی شده و اندازه گیری شده بهترین سازگاری ممکن را با هم داشته باشد. نتایج مدل نشان داد زمانیکه بده کل در چشمه افزایش می یابد، بده پایه و به مقدار حداقل خود می رسد. سپس هنگامی که بده کل چشمه کاهش می سابد، بده پایه شروع به افزایش می کند. این رفتار سفره کارستی از نقطه نظر هیدرولیکی تصدیق می شود. کم شدن مقدار بده پایه در طی یک قله (peak) در بده کل در سیستمی کارستی با تخلخل دوگانه قابل پیش بینی است . بعد از یک بارش سنگین درصدی از آب تغذیه ای مستقیما و بسرعت به سیستم کانالها می رسد و بار آبی داخل کانالها را بالا می برد. در حالیکه رفتار درز و شکافها نسبت به تغذیه در قیاس با سیستم کانالها دارای تاخیر است ، اختلاف بین بارهای آبی سیستم های شکافها و کانالها کاهش می یابد و نهایتا مقدار بده پایه کاهش می یابد.

بررسی هیدروژئولوژیکی چشمه های کارستی تاقدیس زراب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1380
  مهدی چانپرور   عزت الله رییسی

تونل سوم کوهرنگ، با راستای شمالی - جنوبی، به طول 23390 متر و به ارتفاع 2180 تا 2200 متر از تراز دریا، در فاصله 170 کیلومتری اصفهان و در استان چهارمحال و بختیاری در حال احداث می باشد. ورودی تونل در نزدیکی ساحل رودخانه بیرگان و خروجی آن در رودخانه نعل اشکنان، در نزدیکی ساحل رودخانه زاینده رود قرار دارد. تونل از زیر تاقدیس زراب - سالدوران مسیر یابی شده است. این تاقدیس راستای شمال غرب - جنوب شرق داشته و در یال شمالی آن، رخنمون وسیعی از سازند کارستی سروک وجود دارد که آبفروچاله ‏‎(sinkhole)‎‏ و شافتهای متعددی در آن مشاهده می گردد. برخی از این شافتها دارای ژرفای بیش از 100 متر می باشند. میزان بارش سالیانه منطقه بیش از 1000 میلیمتر است. بارش در ارتفاعات اغلب بصورت برف می باشد. دشت لاغرک (ارتفاع 2800 متری از تراز دریا) در سازند سروک تاقدیس زراب واقع بوده و دارای چندین آبفروچاله می باشد که جریانهای تا بیش از 2 متر مکعب در ثانیه زا خود عبور می دهند. چنین جریانهای فرورونده ای باعث پیدایش چشمه های بزرگی در منطقه برخورد به یکی از واحدهای کرتاسه (سروک)، با یورش شدید آب از مجاری کارستی روبرو شده است، بطوریکه تونل دسترسی را کامل پر نموده و آب از دهانه تونل خارج شده است. در هنگام حفاری تونل اصلی در آهک کارستی ائوسن، آبی با بده حدود 20 لیتر در ثانیه و با فشار بیش از 10 اتمسفر، از مجاری کارستی خارج شده است. به منظور تعیین جهت جریان عمومی آب در سازند کارستی سروک و مطالعات سرعت حرکت آب و پیشرفت کارستیفیکاسیون در محدوده مورد مطالعه، دو عملیات ردیابی در منطقه انجام شد. ردیابی مرحله اول در تاریخ 4/2/1379 انجام شد. مقدار 5/42 کیلوگرم ماده رنگی رودامین ‏‎b‎‏، به صورت محلول، در داخل آبفروچاله شمالی دشت لاغرک تزریق گردید. نمونه برداری به مدت 67 روز در چشمه سراب و در بقیه ایستگاههای نمونه برداری (شامل چشمه ها، سینه کار تونل و رودخانه) تا 51 روز انجام گرفته است که در مجموع 1771 نمونه آب و 161 نمونه زغال فعال مورد آنالیز قرار گرفته است.64 ساعت پس از تزریق ماده رنیگ رودامین در آبفروچاله شمالی دشت لاغرک، اولین آثار رنگ در چشمه سراب ظاهر شد و در ادامه، این چشمه تقریبا تمام رنگ را تخلیه کرد. پارامترهای ردیابی محاسبه شده برای چشمه سراب نشان می دهند که جریان مجرایی می باشد. آثار رنگ در هیچکدام از محلهای نمونه برداری دیگر مشاهده نشد.ردیابی مرحله دوم در تاریخ 22/2/1379 انجام شد. مقدار 20 کیلوگرم اورانین، به صورت محلول در داخل یکی از آبفروچاله های جنوبی دشت لاغرک، آبفروچاله شرقی، تزریق گردید. نمونه بداری و اندازه گیریهای لازم، به مدت 50 روز در کلیه ایستگاههای نمونه برداری (چشمه ها، سینه کار تونل و رودخانه) انجام شد. در مجموع 2145 نمونه آب و 216 نمونه زغال آنالیز شد.در فاصله چند روز پس از تزریق اورانین، رنگ به ترتیب در چشمه نعل اشکنان، تونل نصیرآباد، چشمه بلق بلق، چشمه زیرتنگ نصیرآباد، چشمه زدی 1 و 2، چشمه سرداب، تونل نعل اشکنان، تونل خروجی، چشمه غلام آباد شرقی و غربی ظاهر شد. تمام این محلها در یال شمالی تاقدیس زراب قرار دارند. کلیه سرعتهای محاسبه شده در محدوده سرعتهای کارستی می باشد و وجود پدیده کارست و سیستم مجرایی را تایید می کنند. بقیه چشمه های یال شمالی شامل چشمه های سراب، پیرغار، زیرتنگ زری، دهنوبالا و دیمه آثار رنگ را نشان ندادند. در ایستگاههای نمونه برداری یال جنوبی زراب، شامل چشمه های شاه عبدالعظیم، موردل، مروارید، پرورش ماهی، پرجفت و رودخانه بیرگان رنگ مشاهده نشد.

بررسی هیدروژئولوژیکی سفره های آبدار محدوده سد خرسان 3 با تکیه بر تغییرات زمانی پارامترهای فیزیکوشیمیایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1382
  حسین کریمی وردنجانی   عزت الله رییسی

نتایج این تحقیق نشان می دهد که سفره موجود در سازند گچساران با توجه به میزان نفوذپذیری های اندازه گیری شده به عنوان سازندی نفوذناپذیر از فرار آب مخزن جلوگیری خواهد کرد . همچنین مشخص شد که برخلاف نظر شرکت مهاب قدس که جهت جریان آب سفره آزاد در محدوده سد را از دوطرف به سمت رودخانه پیش بینی کرده است مسیر آب سفره آزاد از جناح راست به طرف جناح چپ بوده و در واقع جناح راست تغذیه کننده جناح چپ می باشد . این امر نشانگر کارستیفیکاسیون بیشتر در جناح چپ سد می باشد که لزوم آب بندی کامل در جناح چپ را مطرح می کند .مطالعات انجام شده نشان می دهد که سفره های آرتزین ، ارتباطی با رودخانه ندارد و در واقع رودخانه توانایی تغذیه سفره های آرتزین را ندارد . این مطالعات همچنین ارتباط سفره آرتزین اول را با تاقدیس لکی رد می کند.