نام پژوهشگر: عباس علیمحمدی سراب

مکان یابی پناهگاه و هدایت افراد به آن پس از زمین لرزه با استفاده از عامل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1390
  مهدی هاشمی   عباس علیمحمدی سراب

سرزمین ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی و زمین شناسی از جمله ده کشور سانحه خیز جهان به شمار می آید و همواره بر اثر بروز سوانحی چون سیل، زلزله و خشکسالی خسارات جانی و مالی قابل توجهی به کشور وارد آمده است. از آنجا که قبل از برنامه ریزی برای مدیریت بحران زلزله نیاز به برآورد میزان خسارات می باشد، این تحقیق برآن است تا با بررسی خسارات ناشی از زلزله در تهران، تصویر روشنی از بحران احتمالی را ارائه دهد. بدین منظور، ابتدا با استفاده از شاخص های زمانی – مکانی به بررسی فعالیت گسل های مهم اطراف تهران پرداخته شد و محتمل ترین گسل برای تولید زلزله بزرگ بعدی تعیین گردید. خسارات وارده به ساختمان ها، خیابان ها و تلفات انسانی ناشی از وقوع زلزله طراحی شده در محله کارون جنوبی، منطقه 10 تهران، به طور تقریبی برآورد شد و مکان هایی برای احداث پناهگاه پیشنهاد گردید. نتایج نشان داد که یک زلزله 6.8 ریشتری ناشی از فعالیت گسل مشا باعث وارد آمدن خسارات شدیدی به حدود 70% از ساختمان ها و 40% از خیابان های منطقه مطالعاتی می شود. داده های مورد استفاده شامل ساختمان ها و کاربری آنها، شبکه راه ها و برخی لایه های زمین شناسی در منطقه مطالعاتی می باشد. در این بخش فرض شد که ساختمان ها به طور عمودی تخریب می شوند. از طرف دیگر برنامه های مدیریت بحران باید قبلاً آزمایش شوند تا کارایی آنها در کاهش خسارات و تلفات بررسی شود. از این رو، یک مدل عامل مبنا برای شبیه سازی عملکرد شهروندان، امدادگران، راه بازکن ها، پلیس، سارقان، پناهگاه ها و تأسیسات خطرزا بعد از وقوع زلزله توسعه داده شد. این مدل به کاربر اجازه می دهد تا سناریوهای مختلف مدیریت بحران را به منظور کاهش تلفات بررسی کند. در این مدل فرض شد که ارتباطات بین عامل ها محدود است و عامل ها فقط می توانند محدوده 5 متری اطراف خود را درک کنند. بنابراین در این تحقیق سعی شد تا یک سناریوی جامع برای مدیریت بحران زلزله تهران از بررسی فعالیت گسل ها تا مدلی برای آزمایش برنامه های مدیریت بحران زلزله ارائه شود. انجام آنالیزهای زمانی – مکانی بر روی زلزله های تاریخی جهت بررسی فعالیت گسل های منطقه، برآورد خسارات و تلفات برای هر ساختمان و خیابان به صورت جداگانه، استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره برای تعیین مکان هایی برای احداث پناهگاه های موقت زلزله و ارائه مدلی عامل مبنا برای آزمایش برنامه های مختلف مدیریت بحران زلزله که قابلیت دریافت لایه های اطلاعات مبتنی بر gis و تنظیم بسیاری از مولفه ها مثل تعداد عامل ها در واسط کاربری را دارد، از جمله مشارکت های تحقیق حاضر می باشد.

ارزیابی اثر مقیاس و رزولوشن داده های ورودی در کیفیت مدل فرسایش مبتنی بر منطق فازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1390
  فائزه قربان نژاد   عباس علیمحمدی سراب

امروزه استفاده از مدل های فرسایش خاک برای تخمین میزان هدررفت خاک بسیار متداول است. به دلیل اینکه منطق فازی می تواند عدم قطعیت موجود در کلاسه بندی عوامل تاثیرگذار در فرسایش خاک را مدل کند، مدل های فرسایش خاک بر پایه منطق برتری قابل ملاحظه ای نسبت به سایر مدل ها دارند. این مدل ها با به کارگیری نقشه عوامل موثر در فرسایش خاک اقدام به برآورد فرسایش خاک می کنند. با توجه به اینکه مقیاس و رزولوشن این نقشه ها بر میزان دقت نقشه های فرسایش تاثیرگذار است، این مطالعه به بررسی میزان و نحوه تاثیر رزولوشن داده های ورودی بر دقت خروجی مدل فرسایش بر پایه منطق فازی پرداخته است. برای این منظور مدل فرسایش خاک دینامیک بر پایه منطق فازی به نام فادسم به کارگرفته شد. مدل فادسم یکبار برای 25 بارش در چهار زیر حوزه از زیرحوزه های حوزه آبخیز بالادست سد لتیان و در اندازه گرید 25 متر اجرا گردید. سپس در چهار بارش، نقشه متغیرهای مدل در اندازه گریدهای 25، 50، 75، 100، 125، 150، 200، 250، 300، 400 و 500 متری تهیه گردید و مدل در این چهار بارش در اندازه گریدهای مختلف بار دیگر تکرار شد. نقشه های رواناب و رسوب حاصل از اندازه گریدهای مختلف یکبار به صورت مستقل از یکدیگر و یکبار نسبت به اندازه گرید 25 متری ارزیابی شد. سه مدل برای تخمین اثرات تغییرات مقیاس ارائه گردید. مدل اول تغییرات ارزش پیکسل ها، مدل دوم درصد مساحت مشترک کلاس های مختلف فرسایش با اندازه گرید 25 متر و مدل سوم متوسط تغییرات ارزش پیکسل ها را در هر یک از کلا س های فرسایش خاک در نتیجه تغییر اندازه گرید تخمین می زند. مقادیر همبستگی بین رواناب پیش بینی شده و رواناب اندازه گیری شده در چهار زیرحوزه مورد بررسی (کمرخانی، نجارکلا، باغ تنگه و نارون) به ترتیب 477/0، 527/0، 483/0 و 628/0 برآورد گردید و نیز مقادیر همبستگی بین رسوب پیش بینی شده و رسوب اندازه گیری شده به ترتیب برابر 430/0، 507/0، 519/0، 506/0 محاسبه گردید. نتایج نشان داد که متوسط ارزش رواناب و رسوب پیش بینی شده پیکسل ها در هر یک از زیرحوزه ها با افزایش اندازه گرید تغییر ناچیزی دارد. درحالیکه نقشه تفاضل تهیه شده بین نقشه پتانسیل فرسایش خاک در اندازه گرید 25 متر با اندازه گریدهای بزرگتر نشان می دهد که ارزش پیکسل ها با تغییر اندازه گرید تغییر می کند نتایج نشان داد که علیرغم اینکه افزایش مساحت گرید بر میانگین رواناب و رسوب پیکسل ها در هر یک از زیرحوزه ها تاثیر قابل توجهی نگذاشته با این حال افزایش مساحت گرید هم سبب کاهش مساحت مشترک کلاس های فرسایش با اندازه گرید 25 متری می شود و هم متوسط اختلاف از اندازه گرید 25 متر را افزایش می دهد که هر دو نشان از کاهش دقت مدل با افزایش اندازه گرید دارند. بنابراین انتخاب رزولوشن مناسب که دقت کافی را براساس اهداف تحقیق داشته باشد از ضروریات مطالعه فرسایش خاک می باشد. کلمات کلیدی: فرسایش خاک، اندازه گرید، مدل فادسم، رواناب، رسوب

ارزیابی الگوریتم های مجموعه های راف و ژنتیک برای داده کاوی مکانی در تحلیل عوامل تأثیرگذار بر آب مصرفی شهر تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1390
  وحید احمدی   عباس علیمحمدی سراب

چکیده با پیشرفت و توسعه فناوری های کامپیوتری و تکنیک های جمع آوری و ذخیره سازی داده، هر روز نیاز بیشتری به استخراج اطلاعات و دانش دقیق از داده های در دسترس احساس می شود. ظهور تکنیک های داده کاوی و توانایی آنها در پردازش و تبدیل داده ها به اطلاعات قابل درک و نمایش، کمک شایانی به دست یابی مدیران به دانش نهفته در بین داده ها می کند. اما با توسعه شهری و تبدیل شهرها به کلان شهر و توزیع پیچیده عوامل در مناطق مختلف شهری مسائل و مشکلات عدیده ای به وجود آمده که تأمین و توزیع آب مصرفی ساکنین و مدیریت و بهینه سازی مصرف آن از مهمترین آنها می باشد. با توجه به ابهام و عدم قطعیتی که در داده های آب مصرفی شهر تهران به عنوان منطقه مورد مطالعه در این تحقیق وجود دارد، استفاده از روش های مناسب ضروری می باشد. الگوریتم مجموعه های راف برای کار با داده های دارای ابهام و عدم قطعیت قابلیت های زیادی دارد. به همین دلیل این مجموعه ها در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند. به علت توانائی های الگوریتم ژنتیک جهت بهینه سازی ترکیب آن با مجموعه های راف برای استخراج الگو ها و قوانین حاکم بر داده های آب مصرفی مورد بررسی قرار گرفت. داده های مورد استفاده در این تحقیق شامل داده های اجتماعی - اقتصادی، محیطی، اقلیمی و فنی- مدیریتی می باشند که مراحل آماده سازی آنها با استفاده از تکنیک های تحلیل مولفه اصلی، رگرسیون چند متغیره و همخوان سازی انجام گردید. با استفاده از تکنیک خوشه بندی سلسله مراتبی خوشه بندی شده مناطق و نواحی شهر تهران به صورت فصلی انجام شد و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهند که تلفیق الگوریتم های ژنتیک و مجموعه های راف کارایی بالاتری برای استخراج موثر قوانین از داده های مصرف آب شهر تهران را دارند. دقت طبقه بندی مجموعه آزمون توسط قوانین استخراج شده از مجموعه های راف، 77 درصد و پس از بهینه سازی قوانین به وسیله الگوریتم ژنتیک در مجموعه های راف، دقت طبقه بندی در نسل ششم با سرعت همگرایی متوسط به 88 درصد و در نسل دهم به 92 درصد افزایش یافت. بر اساس قوانین استخراج شده، عوامل موثر بر مصرف سالیانه آب به ترتیب میزان تأثیرگذاری، جمعیت ساکن، آب بهاء، تراکم جمعیت در واحد سطح، بعد خانوار، موقعیت مکانی (عرض جغرافیایی)، تحصیلات ساکنین و سرانه فضای سبز می-باشند. کلمات کلیدی: داده کاوی، مجموعه های راف، الگوریتم ژنتیک، خوشه بندی، تحلیل مولفه اصلی، رگرسیون چند متغیره

ارزیابی دقت نقشه های حاصل از تولید و ترکیب مدل های رقومی ارتفاعی راداری(ers1,2( و اپتیکی(irs-p5) در ناحیه لواسانات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  صادق یاوری اصل   محمد شریفی کیا

چکیده: مدل رقومی زمین ابزار ارزشمندی برای انجام بسیاری از مطالعات علوم زمین است. این زیرساخت داده ای توسط افراد و محققین زیادی و به روش های بسیار متنوعی تولید می گردد. در ساخت این مدل رقومی دو موضوع دقت و هزینه به عنوان چالش های اصلی مطرح هستند. ترکیب بهینه ی دقت و هزینه می تواند یک مدل رقومی مناسب را برای کاربران معرفی نماید. ساخت مدل رقومی از داده های راداری در مقام مقایسه با داده های اپتیکی از هزینه اندک تر برخوردار بوده و مورد توجه و تاکید بسیاری از محققان است. تولید مدل رقومی ارتفاعی از داده های ماهواره ers در عرصه ی به ابعاد 100 کیلومتر در 100 کیلومتر درقالب یک سین هزینه نسبتا ناچیزی را به دنبال داشته و تولید آن در مدت زمان اندکی میسر است. از سوی دیگر داده های اپتیکی مانند استریو مدل های کارتوست هرچند واجد دقت بیشتری نسبت به داده های راداری است، لیکن پوشش فضایی اندک این داده (10تا 25 متر برای کارتوست 2 و 1) کیلومتر و همچنین هزینه بالای خرید در کنار هزینه های تولید gcp حاصل از عملیات پیمایشی، تولید مدل رقومی ارتفاعی از این نوع داده را پرهزینه و زمان بر ساخته است. مزایای مدل رقومی راداری و محدودیت های آن از نظر تامین دقت مناسب، ترکیب این داده با داده های اپتیکی در راستای تامین مدل رقومی ارتفاعی با دقت و هزینه و زمان بهینه را ضرورت می بخشد. مبتنی بر این ضرورت مساله تلفیق این دو مدل رقومی برای ساخت مدل رقومی بهینه مورد توجه این تحقیق قرارگرفت. در این راستا ابتدا مدل رقومی راداری با معرفی dem از پیش ساخته srtm تهیه و اقدام به سنجش دقت آن از طریق بیش از 200 نقطه کنترل زمینی، گردید. نتایج این ارزیابی موید اندک بودن دقت این مدل (میانگین 157متر) به خاطر ناکارایی dem حاصل از داده های srtm و اثر آن در کاهش مقادیر دقت است. به طوری که دقت در نواحی واجد توپرگرافی اندک تا حدود زیادی بهینه و پذیرفته بوده ( دقت متوسط 8 تا 10متر) لیکن دقت در نواحی کوهستانی و پرشیب به خاطر از عدم امکان حذف کامل اثر توپوگرافی و سایر اثرات ژئومتری، بسیار اندک بود. جایگزینی مدل رقومی حاصل از داده های اپتیکی با دقت متوسط 25متر در بخش کوهستانی تصویر به جای مدل رقومی srtm دقت مدل رقومی خروجی از تصاویر راداری را بهینه نموده و میانگین دقت را به 76 متر کاهش داد. مقایسه پیکسل مبنای مدل رقومی راداری با مدل رقومی اپتیکی با مرجع نقاط کنترلی موید بهینه بودن دقت در برخی از پیکسل های مدل اپتیکی و همچنین مدل راداری است. به بیان دیگر متاثر از ژئومتری متفاوت این دو داده دقت به صورت همسان در یکی بهینه تر از دیگری نبود بلکه برخی نواحی در مدل راداری دارای دقت بهینه و برخی نیز در مدل اپیتکی واجد چنین دقتی بودند. مبتنی بر این یافته اقدام به ترکیب این دو مدل بر اساس نگاهداشت نقاط با دقت بهینه از دو مدل و نگاشت مجدد آن در فرم یک مدل رقومی ارتفاعی گردید. بدین منظور پس از اعمال فیلترهای مختلف داده های با دقت بهینه از دو تصویر جدا و مجددا در فرم یک تصویر جدید تولید گردید. ارزیابی دقت خروجی مدل نهایی موید افزایش مقادیر دقت ارتفاعی و فراهم آوری دقت ارتفاعی 23متر در مدل ترکیبی است. لذا دقت نهایی حدود 3 متربهبود یافته است.

مطالعه توزیع فضایی و وضعیت دسترسی به مراکز خدمات سلامت با استفاده از تحلیل های مکانی (مطالعه موردی استان مرکزی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1391
  محمد رضا کاشانی   عباس علیمحمدی سراب

اصلی ترین هدف در ارائه ی خدمات بهداشتی، فراهم ساختن خدمات عادلانه برای همه افراد تحت پوشش است. اما اساساً مدیریت مسئله ی ایجاد دسترسی عادلانه و در نتیجه عدالت خدمت رسانی، منوط به بررسی عواملی از جمله توزیع فضایی خدمات و جمعیت متقاضی است. پژوهش حاضر که در سطح روستاییِ شبکه بهداشت و درمان استان مرکزی انجام گرفته است؛ به بررسی توزیع مکانی تراکم جمعیت، تراکم خدمات سلامت و سپس مقایسه ی این دو در شاخص نرخ خدمات به جمعیت می پردازد. یکی از نتایج این مطالعه کشف الگوی وابستگی متقابل تجمع جمعیت و ایجاد مراکز درمانی در روستاهاست. نتایج این تحقیق نشان داد که شبکه بهداشت و سلامت در جهت پوشش نقاط عمده ی جمعیتی استان توسعه یافته است. همچنین برآورد کمیت دسترسی به خدمات سلامت با استفاده از مدل پتانسیل مقید مضاعف، نشان می دهد تمام آبادی های با بیش از 50 نفر جمعیت به نحو قابل قبولی به این گروه از خدمات، دسترسی دارند. استفاده از تحلیل های خوشه یابی به کمک شاخص های محلی و سراسری موران و به منظور کشف خود همبستگی های مکانی دسترسی بین نقاط مختلف جمعیتی، نشان می دهد 29 روستا و بیش از 900 نفر از اهالی آن ها در کانون محرومیت دسترسی به خدمات بهداشتی قرار گرفته اند که باید در اولویت های جدی مراکز بهداشت شهرستان های ساوه و زرندیه قرار گیرند. بر اساس این نتایج بالغ بر 1% از جمعیت روستایی استان که اغلب در روستاهای پراکنده و در شهرستان های شمالی استان ساکنند؛ گاهی بیش از 30 دقیقه تا نزدیک ترین مرکز بهداشتی فاصله دارند.

تعیین مناطق مستعد آب گرفتگی در سطح شهر با استفاده از منطق فازی (منطقه مطالعه: شهر رشت)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1391
  محمد نوروزی   عباس علیمحمدی سراب

پدیده سیلاب یکی از مشکل سازترین مخاطرات طبیعی به شمار می رود که به دلیل گسترش شهرهای بزرگ چهره جدیدی پیدا نموده است. بارندگی های با شدت زیاد، کاهش نفوذپذیری به دلیل توسعه مناطق شهری و هم چنین وجود شبکه جمع آوری رواناب سنتی، از دلایل عمده وقوع سیلاب در مناطق شهری محسوب می شوند. بنابراین تهیه نقشه هایی که میزان مستعد بودن مناطق سیلابی را نشان دهند، می توانند ابزار مناسبی برای برنامه ریزی های شهری در آینده باشد. در این پایان نامه با در نظر گرفتن عدم قطعیت در رابطه با کفایت اطلاعات و چگونگی تحت کنترل در آوردن تغییرات عوارض شهری، از مدل های فازی در ترکیب با فرایند تحلیل سلسله مراتبی برای تهیه نقشه مناطق مستعد آبگیری قسمت مرکزی شهر رشت استفاده گردیده است. مدل های مختلف فازی نظیر مدل ترکیب خطی وزن دار توابع عضویت فازی، اپراتورهای فازی و موتورهای استنتاج فازی نیز به عنوان مدل های تلفیق نقشه های معیار برای تهیه نقشه مناطق مستعد آب گرفتگی در این محدوده مطالعاتی به کار گرفته شده است. در گام اول این پژوهش بررسی عوامل تأثیرگذار در پتانسیل سیل خیزی مناطق مرکزی شهر رشت انجام شد که با دریافت داده ها، لایه های ورودی به مدل تصمیم گیری آماده و استاندارد گردید. در گام دوم با استفاده از روش های مختلف تصمیم گیری نظیر روش های تحلیل سلسله مراتبی و فازی، مدل سازی برای تعیین مناطق مستعد آبگیری صورت پذیرفت. در گام آخر 11 نقشه خروجی مدل های مختلف براساس نقاط خطر مشاهدات میدانی ارزیابی گردید و مدل مناسب برای تعیین نقشه نهایی پتانسیل سیل خیزی انتخاب شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که نقشه ی خروجی مدل استنتاج فازی سوگنو به دلیل اختصاص بیشترین نقاط گزارشی در کلاس خطرِ زیاد خود و هم چنین نقشه ی خروجی مدل استنتاج فازی ممدانی به دلیل تراکم بالای این نقاط در این کلاس، به عنوان مدل های مناسب و دقیق در تلفیق لایه های اطلاعاتی گزینش شدند که در نهایت بر اساس خروجی حاصل از مدل ممدانی، نقشه مناطق مستعد آبگیری شهر تهیه گردید. این نقشه، تقریباً 25 درصد از مساحت ناحیه مطالعاتی را در کلاس پتانسیل سیل خیزی بسیار زیاد قرار می دهد که این نواحی عمدتاً قسمت های شمال و جنوب شرقی شهر رشت را شامل می شود.

مدلسازی جریان ترافیک بزرگراه با استفاده از ca
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1391
  محمد رضاتبارسنگرودی   عباس علیمحمدی سراب

با توجه به محدودیت منابع در ساخت و توسعه سیستم های حمل و نقلی امروزه مدیریت، تحلیل و پیش بینی ترافیک اهمیت بسزایی یافته است. از مهم ترین ابزارهای تحلیل ترافیک نرم افزارهای شبیه ساز هستند که خود بر پایه مدل های مهندسی ترافیک عمل می کنند. از بین مدل های موجود، مدل های آتوماتای سلولی که از جمله مدل های خرد شبیه سازی می باشند اخیراً کاربرد فراوانی پیدا کرده اند. هدف از ارائه این پایان نامه کالیبره نمودن یک مدل خرد ریاضی به منظور استفاده در نرم افزارهای شبیه ساز برای بررسی رفتار رانندگان کشورمان می باشد برای این کار آتوماتای سلولی با یک مدل ریاضی قابل تحلیل برای شبیه سازی ترافیک نامنظم جاری در بزرگراههای ایران بکار گرفته شده است . در این مطالعه ابتدا یکی از مدل های بکار گرفته شده در شبیه سازی ترافیک انتخاب شده و با تلفیق آن با روش آتوماتای سلولی نسبت به پیاده سازی آن اقدام شده و پارامترهای ترافیکی سرعت,جریان وچگالی مدل استخراج شده است. سپس با استفاده از تصویر ترافیکی تهیه شده از منطقه مورد مطالعه پارامترهای ترافیکی سرعت,جریان وچگالی نمونه نیز محاسبه شده و با خروجی مدل مقایسه شده است. در نهایت نسبت به کالیبره کردن مدل ریاضی پیشنهادی بر اساس داده های واقعی اقدام و نتایج مدل کالیبره شده با نمونه واقعی مقایسه شده است و نشان داده شده است که روش آتوماتای سلولی به دلیل ویژگی های فضایی و بصری و دینامیک و در عین حال سادگی از مطلوبیت بالایی در شبیه سازی ترافیک به عنوان یک سیستم پیچیده غیر خطی مکان مند برخوردار است.همچنین در این پایان نامه نشان داده شد که با استفاده از تلفیق اتوماسیون سلولی و روش کلونی زنبورها میتوان به نتایج بهتری در شبیه سازی جریان ترافیک بزرگراهها دست یافت بطوری که در پیش بینی جابجایی طولی خودرو ها به دقت 03/5 متر و در پیش بینی جابجایی عرضی به دقت 21/5 متر دست پیدا کرده و در پیش بینی سرعت جابجایی خودروها نیز دقت کار نسبت به مدل مطلوبیت پایه چهار برابر شده است.

ارزیابی رابطه بین تغییرپذیری زمانی- مکانی پوشش اراضی با آلودگی آب های سطحی با بکارگیری تحلیل های سری زمانی در حوضه آبخیز سد لتیان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1392
  معصومه واقعی   عباس علیمحمدی سراب

تصمیم گیری در خصوص کنترل و مدیریت آلودگی آب های سطحی، متاثر از مولفه های محیطی، از پیچیدگی های بسیار بالایی برخوردار است. این پیچیدگی ناشی از پویایی محیط و تغییر پذیری مکانی-زمانی بسیار بالا، ابهام و عدم قطعیت در ساختار مفهومی و متغیرهای مورد استفاده در آلودگی، ماهیت غیرمتمرکز آلودگی، ساختار ضعیف و عدم اطمینان در پیش بینی این پدیده، می باشد. در همین راستا در این تحقیق با استفاده از روش های گوناگون مدل سازی از جمله شبکه های عصبی مصنوعی به تعیین ارتباط بین تغییرپذیری زمانی- مکانی پوشش اراضی و پارامترهای آلودگی آب رودخانه جاجرود مورد بررسی قرار گرفته است. داده های پارامترهای آلودگی آب مورد استفاده در تحقیق شامل نیترات و اکسیژن محلول، حاصل نمونه برداری از رودخانه در طول 9 سال(2002-2010) به صورت ماهانه در 22 زیرحوضه بوده است. این داده ها به عنوان داده های هدف در مدل های شبکه ی عصبی و رگرسیون چندمتغیره استفاده شدند. محصول ndvi سنجنده ی مادیس نیز در سال های 2002-2010 به صورت 16روزه در دسترس قرار گرفت. این محصول در کنار متغیرهایی مانند رواناب، ارتفاع و شیب متوسط هر زیرحوضه و داده های زمین شناسی، به عنوان متغیرهای محیطی موثر در فرایند آلودگی مدنظر قرار گرفتند. این داده ها به عنوان داده های ورودی به مدل معرفی شدند. برای ارائه تصویری روشن تر از الگوهای آلودگی و تحلیل ارتباط کمی بین پارامترهای آلودگی موردنظر و متغیرهای محیطی از داده های محاسبه شده از تحلیل سری های زمانی ndvi شامل متغیرهای دامنه و فاز، شیب تغییرات زمانی مکانی محاسبه شده از آزمون mann-kendall و عملگر median trend، ضریب همبستگی پیرسون، نیز استفاده گردید. سه ورودی مختلف در مدل سازی به صورت سه سناریو مورد استفاده قرار گرفته، که این سناریوها با استفاده از مدل ffbp شبکه ی عصبی در فصول و ماه های مختلف با هم مقایسه شدند. نتیجه ی این مدل با خروجی های حاصل از مدل رگرسیون چندمتغیره مقایسه شد که منجر به اثبات برتری مدل شبکه ی عصبی مذکور شد. نتایج و اعتبارسنجی نتایج، نشان داد در سناریوی دوم که به ورودی های مدل، داده های محاسبه شده از تحلیل های سری زمانی ndvi اضافه گردید، به عنوان بهترین سناریو و تیرماه برای نیترات و اردیبهشت ماه برای اکسیژن محلول مدل از دقت بالایی برخوردار بوده است. بنابراین برای دو ماه منتخب از سناریوی دوم، پنج مدل شبکه ی عصبی شامل ffbp، narx، elbp، ffdtd، cfbp، با هم مقایسه شدند و در نهایت مدل ffbp و narx برای نیترات با ضریب همبستگی 0. 98 و خطای 0. 1 و مدل ffbp وelbp برای اکسیژن محلول با ضریب همبستگی 0. 97 و میانگین خطای مطلق 0. 6 بالاترین دقت تخمین و پیش بینی پارامترهای کیفی مورد نظر را به خود اختصاص داد.

مدلسازی پتانسیل یابی منابع هیدروکربنی با استفاده از سامانه اطلاعات مکانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1392
  محمد عرب امیری   عباس علیمحمدی سراب

منابع هیدروکربنی مهم‏ترین منابع تأمین انرژی در جهان محسوب می‏شوند. منابع هیدروکربنی دارای انواع و شرایط وقوع فیزیکی و شیمیایی متنوع می‏باشند، بنابراین از فرآیند اکتشاف منابع هیدروکربنی به عنوان فرآیندی بسیار پیچیده و پرهزینه عنوان می‏شود. در این فرایند نقشه های فاکتور متعدد زمین شناسی، ژئوشیمی و ژئوفیزیک تهیه و با هم تلفیق می‏شوند. با توجه به مکانی بودن نقشه‏های فاکتور، در این تحقیق طراحی و پیاده‏سازی یک مدل gis مبنا برای پتانسیل‏یابی منابع هیدروکربنی در نظر قرار گرفت. مراحل اکتشاف منابع هیدروکربنی در محیط gis و توسعه یک مدل gis مبنا برای اکتشاف منابع هیدروکربنی، شامل بررسی سطوح اکتشاف منابع هیدروکربنی، تهیه مدل مفهومی ذخایر نفتی، بررسی روش‏های پتانسیل‏یابی در gis، تعیین فاکتورهای کنترل‏کننده‏ی تجمعات نفتی در منطقه مطالعه، آماده‏سازی نقشه‏های فاکتور، و تلفیق آن‏ها به منظور تهیه‏ی نقشه‏ی پتانسیل منابع هیدروکربنی می‏باشد. به منظور ترکیب نقشه‏های مختلف در gis، روش‏های متنوع داده‏مبنا و دانش‏مبنا وجود دارد؛ که در این تحقیق از دو روش داده‏مبنای توابع باور شهودی و نسبت فراوانی استفاده شد. در این تحقیق مدل توسعه داده شده در دو منطقه‏ی متفاوت، شامل برگه 1:250000 اهواز در ایران و جنوب شرقی سسکچوان در کانادا طراحی و پیاده‏سازی شد. فاکتورهای در نظر گرفته شده در برگه اهواز شامل کل کربن آلی، بازده پتانسیل برای تولید هیدروکربن، شاخص tmax، وجود و مجاورت به مناطق دارای آنومالی باقیمانده ثقل بوگه بالا، سازندهای زمین‏شناسی و مجاورت به محور طاقدیس‏ها بودند؛ از سوی دیگر، فاکتورهای در نظر گرفته شده در جنوب شرقی سسکچوان شامل کل کربن آلی، شاخص tmax، ضخامت سازند‏های مخزن و پوش، ناهمواری و انحنای حاصل از نقشه‏ی ساختمانی مخزن بودند. لازم به ذکر است که در مدل اول در ایران، نقشه پتانسیل به صورت کلی تهیه شد؛ اما در کانادا، با توجه به مفاهیم سیستم‏های نفتی، نقشه پتانسیل تنها برای یک سیستم نفتی در منطقه مطالعه تهیه شد. نقشه‏ی تناسب بهینه در برگه اهواز، حدود 24 درصد از منطقه مطالعه را در طبقه‏ی با تناسب بالا برای وقوع میادین طبقه‏بندی نمود، که به ترتیب بیش از 72 درصد ذخایر آموزشی و بیش از 65 درصد از ذخایر تست را پیش‏بینی نمود. از سوی دیگر، نقشه تناسب بهینه در جنوب شرقی سسکچوان، حدود 15 درصد از منطقه مطالعه را مناسب برای وقوع میادین نفتی سیستم مورد نظر طبقه‏بندی نمود، و بیش از 94 درصد ذخایر آموزشی و 88 درصد ذخایر تست را پیش‏بینی نمود. در نهایت، نتایج نشان داد که پتانسیل‏یابی برای یک سیستم نفتی به صورت جداگانه، نتایج دقیق‏تر و منطقی‏تری داشت.

برنامه ریزی کشت محصولات مختلف با استفاده از برآورد نیاز آبی و روشهای بهینه سازی مکانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1392
  هادی اسمعیل پوراسطرخی   عباس علیمحمدی سراب

افزایش جمعیت و محدود بودن اراضی کشاورزی قابل استفاده، همچنین تغییرات سریع جوامع و توسعه کاربریها، بر اهمیت برنامه ریزی صحیح جهت استفاده از زمین و بهینه سازی الگوی کشت می افزاید. در کشور ما به دلیل رشد روز افزون جمعیت و گسترش صنایع گوناگون، از امکان گسترش سطح زیر کشت به مرور زمان کاسته می شود و در نتیجه نیاز شدیدی به استفاده بهینه از اراضی کشاورزی موجود احساس می شود. همچنین تخصیص بهینه منایع آب، بخصوص در بخش کشاورزی که بزرگترین مصرف کننده آب در ایران است ضروری می باشد. زیرا آبیاری بیش از اندازه زمین های کشاورزی باعث شوری خاک و در نتیجه کاهش میزان بهره وری مزارع می گردد و آبیاری با آب کمتر از نیاز آبی گیاهان، باعث افت شدید محصولات می شود. در این پایان نامه، برنامه ریزی و بهینه سازی الگوی کشت محصولات کشاورزی مد نظر قرار گرفته است که طی سه مرحله اساسی پیاده سازی شد. در مرحله اول، نیاز آبی محصولات کشاورزی برای منطقه مورد مطالعه محاسبه شد. برای این کار، با استفاده از اطلاعات ایستگاههای هواشناسی همجوار، پارامترهایی نظیر دما، رطوبت و بارش برای منطقه مورد مطالعه محاسبه و نقشه های مربوطه تهیه شد. سپس به کمک این پارامترها میزان تبخیر-تعرق مر جع برای این منطقه محاسبه و با اعمال ضریب گیاهی، نیاز آبی هر قطعه به ازای هر محصول محاسبه گردید. در مرحله دوم، تعیین تناسب زمین برای محصولات کشاورزی مد نظر قرار گرفت. به منظور نیل به این مهم، ابتدا نقشه های معیار نظیر دما، بارش و تبخیر-تعرق برای هر ماه از سال زراعی تولید گردید. در ادامه با استفاده از جداول sys که نیاز رویشی محصولات در آن مشخص بود تناسب محصولات مختلف در منطقه تعیین گردید و نقشه تناسب قطعات زراعی در چهار کلاس تناسب به ازای هر محصول تهیه شد. در مرحله سوم، به منظور بهینه سازی الگوی کشت، از مدل برنامه ریزی خطی با هدف بیشینه نمودن درآمد خالص به همراه یکسری محدودیت ها، استفاده گردید. در این روش، به منظور مقایسه نتایج، سه سناریو تعریف و مدل برای هر یک از سه سناریو در سال اول و دوم زراعی اجرا شد. سناریو سوم با در نظر گرفتن محدودیتهای منطقه مورد مطالعه اجرا شد و در نهایت نقشه الگوی کشت برای این منطقه تولید گردید. مدل های توسعه داده شده در این تحقیق، در جنوب شهرستانهای برخوار و شاهین شهر و میمه واقع در استان اصفهان پیاده سازی شدند. این مدل برای سه سناریو با محدودیت های مختلف اجرا شد که میزان درآمد خالص حاصل از سناریو اول، دوم و سوم به ترتیب برابر 2457358، 887137 و 783299 میلیون ریال برای منطقه مورد مطالعه می باشد و برنامه ریزان با توجه به محدودیت های موجود می توانند از هر یک از، سه سناریو استفاده نمایند. در حالت بهینه سطح زیر کشت محصولاتی مانند سیب زمینی، یونجه و آفتابگردان به دلیل مصرف بالای آب و قرار گرفتن دوره رشد آنها در فصول بهار و تابستان، از الگوی کشت حذف شدند و محصولات گندم و جو سطح زیر کشت بیشتری نسبت به سایر محصولات به خود اختصاص دادند. با استفاده از مدل ارائه شده، می توان مناسب ترین محصول برای کشت در هر قطعه را تعیین و میزان آب مورد نیاز و درآمد حاصل از آن را برای برنامه ریزان بخش کشاورزی محاسبه نمود.

طراحی و توسعه سیستم حمل و نقل جاده ای با استفاده از crowdsourcing در بستر sdi
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1392
  مریم شاکری   ابوالقاسم صادقی نیارکی

در برنامه ریزی مسیر برای حمل ونقل جاده ای، فرآیند انتخاب مسیر بهینه با در نظر گرفتن حداقل اثرات زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی و برآورده شدن معیارهای مهندسی مسیر انجام می گیرد. این فرایند بدون یک برنامه مناسب برای مشارکت مردم و برقراری هماهنگی بین سازمان های مختلف مرتبط با پروژه، با مشکل مواجه خواهد شد. علاوه براین، نبود اطلاعات کافی، به روزنبودن اطلاعات یا نبود یک روش هماهنگ در جمع آوری اطلاعات موردنیاز، یکی از بزرگ ترین موانع در به دست آوردن نتایج منطبق برواقعیت می باشد. زیرساخت داده مکانی با ایجاد بستر اطلاعاتی مناسب برای همکاری بین سازمان های مختلف، نقش کلیدی در مدیریت بسیاری از فعالیت های انسانی دارد. اما در حال حاضر این زیرساخت، اطلاعات تولیدشده توسط کاربران را درنظر نمی گیرد. از سوی دیگر، جمع گستر یک نگرش جدید به منظور مشارکت مردم در فرآیند تصمیم گیری ارائه می کند. این مدل، به مردم حتی با هیچ دانشی در علوم مکانی توانایی تولید و انتشار داده های مکانی را می دهد. این داده های مکانی تولیدشده توسط مردم که اطلاعات مکانی داوطلبانه نامیده می شوند، منابع باارزشی به منظور تکمیل و به روزرسانی دیگر منابع زیرساخت داده مکانی می باشند. هدف از این تحقیق، طراحی سیستمی در حمل ونقل جاده ای برای انتخاب مسیر با ایجاد محیطی برای تسهیل به اشتراک گذاری داده های مکانی و مشارکت مردم در بستر زیرساخت داده مکانی است. بدین منظور، مدلی برای توسعه زیرساخت داده مکانی و غنی سازی آن با اطلاعات مکانی داوطلبانه ارائه شده است. براساس مفاهیم این مدل، سیستم با بهره گیری از فناوری وب2.0 به گونه ای طراحی گردید که امکان تولید و به اشتراک گذاری داده های مکانی و همچنین بیان نظرات را به کاربران می دهد. برای انتخاب مسیر در این سیستم، روش های تصمیم گیری فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی گروهی و ویکور با معیارهای زیست محیطی، اجتماعی-اقتصادی، توریستی و فنی مسیر مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از پیاده سازی نشان می دهد که این سیستم عملکرد خوبی دارد و مسیر انتخاب شده در آن با مسیر تعیین شده توسط شرکت مهندسین مشاور مطابقت دارد.

طراحی و توسعه یک سیستم مشارکتی برای حمل و نقل عمومی شهری (مطالعه موردی: سیستم اتوبوسرانی شهری)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده عمران 1392
  فریده تیموریان   علی اصغر آل شیخ

برنامه ریزی و بهبود عملکرد سیستم اتوبوسرانی شهری در گرو اندازه گیری مناسب و به موقع عملکرد مکانی و زمانی آن است. از آنجا که مخاطب سیستم اتوبوسرانی شهری مردم جامعه هستند، توجه به نیاز هایشان موجب ترغیب شهروندان به استفاده از خدمات اتوبوسرانی می شود. به علاوه بنا بر تحقیقات گذشته، مردم از مهم ترین ارزیاب های سیستم اتوبوسرانی هستند و به عنوان عامل باارزشی از کارایی این سیستم ها به شمار می روند. از چالش های اصلی مشارکت مردم در ارزیابی عملکرد، عدم وجود بستری یکپارچه و به دنبال آن عدم توانایی جمع آوری داده های مناسب و به موقع است. در این میان، ظهور انواع زیادی از تکنولوژی های بصری سازی مکانی و پیشرفت فناوری هایی مانند وب 2 شیوه های نوینی از نحوه مشارکت مردمی، تولید و انتشار داده های مکانی را فراهم کرده اند. از این رو در این تحقیق با بهره گیری از فناوری های وب -2، برچسب گذاری مکانی، بستری مشارکتی برای ارزیابی و ارتقائ سیستم اتوبوسرانی شهری فراهم آمد. به واسطه بستر ارائه شده ذینفعان می توانند در تولید برخی داده ها مشارکت کنند و به بیان نقطه نظراتشان در مورد معیارهای توصیف کننده سیستم بپردازند. پس از تلفیق نظرات افراد، بر مبنای میزان سازگاری و درجات اهمیت، خطوط اتوبوسرانی بر اساس مدل تصمیم گیری تاپسیس رتبه بندی می شوند. سامانه پیشنهادی در مورد هجده خط از خطوط اتوبوسرانی منطقه 4 شهرداری تهران، مورد آزمون قرار گرفت. به منظور مقایسه نتایج حاصل از سامانه، با نتایج ارزیابی عملکرد شرکت واحد اتوبوسرانی ضریب همبستگی اسپیرمن برابر با 0/541 محاسبه گردید. این مقدار موید هم راستا بودن نتایج و حاکی از شباهت های قابل توجهی میان نتایج به دست آمده از سامانه و رتبه بندی خطوط در شرکت واحد اتوبوسرانی می باشد. بنابراین سامانه پیشنهادی قابلیت های زیادی برای جمع آوری اطلاعات و نظریات کاربران سیستم اتوبوسرانی شهری دارا می باشد.

مدلسازی و پیش بینی مکانی- زمانی کانون های ریزگرد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده مهندسی عمران 1392
  الهام خدابنده لو   ابوالقاسم صادقی نیارکی

طوفان های ریزگرد یکی از مهم ترین چالش های منطقه غرب آسیا در سال های اخیر محسوب می شود و به دلیل خشکسالی شدت بیشتری یافته است. طوفان های ریزگرد جابجایی حجم عظیمی از توده ذرات خاک به وسیله باد می باشد. انتشار ریزگرد به صورت پراکنده و به خصوص ناهمگن، تعیین دقیق اثر آن را سخت کرده است. بنابراین مدل کردن یکی از بهترین راه های ممکن برای کمی کردن میزان انتشار ریزگرد است. از آنجایی که در مدل های موجود کمتر منطقه غرب آسیا مورد توجه قرار گرفته، ارائه مدلی منطقه ای که قادر به پیش بینی و مدلسازی مکانی- زمانی انتشار ریزگرد برای استفاده از این مدل برای سیستم های اخطار دهنده ضروری است. به منظور مدلسازی مکانی-زمانی ریزگرد باید فاکتورهای تأثیرگذار شناسایی شوند. ورود ریزگرد به اتمسفر به شرایط اتمسفری و سطح خاک وابسته است. یکی از مهم ترین فاکتورهای موثر سرعت باد است که نیروی لازم جهت انتقال ذرات را فراهم می کند. فاکتورهای دیگر شامل نوع خاک و رطوبت سطح خاک است. برای منتشر شدن ذرات خاک دو شرط اساسی مناسب بودن نوع خاک و سرعت باد وجود دارد. مدلسازی شار ریزگرد ساطع شده شامل محاسبه حد آستانه سرعت باد با استفاده از داده های بافت خاک و رطوبت آن است. در صورتی که رطوبت خاک بالا باشد، ذرات خاک قادر به بلند شدن نخواهند بود. از آنجایی که این پدیده پویا بوده و المان های هواشناسی و اقلیمی دائماً در حال تغییر هستند، باید از مدل های مکانی- زمانی برای مدلسازی و بصری سازی آن استفاده کرد. بدین منظور در این پژوهش، با استفاده از قابلیت های مدلسازی مکانی- زمانی، مدلسازی ریزگرد منتشر شده با استفاده از دو مدل مجزای dream و gocart صورت گرفته است. کارایی مدل های توسعه یافته بر اساس داده های میانگین روزانه سرعت باد، رطوبت خاک و توپوگرافی منطقه برای بازه زمانی سال های 2001 تا 2007 ارزیابی شده است. خروجی مدل در سه دسته مناطق با میزان ساطع شدن کم، متوسط و زیاد ریزگرد طبقه بندی شده است. ارزیابی مدل با استفاده از داده های شاخص aod سنجنده modis حاکی از این است که هر دو مدل قادر به مدلسازی مناطق با شدت بالای ریزگرد ساطع شده با دقت بالاتری نسبت به مناطق با شار کم و متوسط هستند.

پیاده سازی یک سیستم اطلاعات مکانی مبتنی بر مشارکت عمومی در مدیریت کاربری اراضی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1392
  پژمان طاهری   جلال کرمی

یکی از عوامل عدم موفقیت بسیاری از طرح های آمایشی-به ویژه در کشورهای جهان سوم-عدم مشارکت گروه های ذینفع و بتبع آن، در نظر نگرفتن ملاحظات این گروه ها در طرح های مذکور می باشد. این مسئله از آنجا ناشی می شود که سازمان متولی طرح، بدون در نظر گرفتن همه ابعاد پروژه اقدام به اجرای آن می کند و سایر سازمان ها و بخش های ذینفع در طرح نادیده گرفته می شوند. در کشورهای توسعه یافته قبل از اجرای طرح ها یعنی در مرحله تصمیم گیری، آراء مردم به طریقی دریافت و در تصمیم نهایی اعمال می شود اما در کشورهای در حال توسعه مانند ایران می توان گفت مردم نقش کمی در تصمیم گیری ها دارند هر چند به عنوان افرادی که متاثر از تصمیمات هستند حق دارند در تصمیم گیری ها حضور داشته باشند. همچنین مشارکت بعضی سازمان ها و بخش های اجرایی نیز برای خدمات رسانی در حین و پس از اجرای طرح ها ضروری است. همین مسئله لزوم به کارگیریِ مکانیسمی که بتواند نظرات گروه های ذینفع را برای تاثیرگذاری در تصمیم نهایی به طریقی دریافت کند را توجیه می کند. در گذشته برای تصمیم گیریِ مشارکتی، جلسات در ساعات و مکان های خاصی برگزار می شد که امکان مشارکت برای همه گروه ها و افراد را محدود می کرد. امروزه با پیدایش و توسعه فناوری های ارتباطی مانند اینترنت و به طور ویژه وب، این زمینه نیز مانند سایر بخش های علمی- پژوهشی دچار تغییراتی اساسی شده است و فرصتی ویژه برای انجام طرح های مشارکتی به وجود اورده است. از طرف دیگر به کارگیری روش های تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره برای امر مشارکت، می تواند اعتبار تصمیمات را افزایش دهد و هم باعث توجه به همه ابعاد مسئله شود. با توجه به ماهیت مکانی بیشتر داده های مورد استفاده در تصمیم گیری ها، سیستم های اطلاعات مکانی بستر مناسبی برای تحلیل های مکانی در اختیار کاربران قرار می دهد که در ترکیب با فناوری های ارتباطی مانند اینترنت و تحلیل های تصمیم گیری چندمعیاره امکان مشارکت عمومی برای طرح های مکانی را تسهیل می کند. در این تحقیق یک سیستم پشتیبان تصمیم گیری مکانی مبتنی بر مشارکت عمومی برای مشارکت گروه های ذینفع طراحی و به صورت آزمایشی برای اولویت بندی گزینه ها برای کاربری بهداشت در بخشی از شهر اراک اجرا شده که الگوریتم به کار رفته برای تصمیم گیری، فرایند تحلیل سلسله مراتبی می باشد. نتایج این تحقیق نشان می-دهد که بکارگیری سیستم های پشتیبان تصمیم مشارکتی می توان باعث رضایت عموم از طرح ها شود که بتبع آن از ضایع شدن سرمایه های ملی و بلا استفاده ماندن طرح ها جلوگیری کرد و همچنین باعث ایجاد احساس مسئولیت نسبت به طرح ها می شود که این مورد می تواند در نگه داری طرح مفید باشد. علاوه بر این موارد در معرض عموم قرار گرفتن طرح ها باعث جلوگیری از قانون گریزی و سوءاستفاده برخی افراد می شود.

طراحی وپیاده سازی سیستم پشتیبان تصمیم گیریمکانی مبتنی بروب والگوریتم های ترکیبی فرا ابتکاری درمسئلهی مسیریابی وسایل نقلیه ظرفیت دار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1392
  سیدمحمدرضا حسینی   عباس علیمحمدی سراب

ساماندهی سیستم حمل ونقل مسافر برای مقاصد با جذب سفر زیاد مانند ترمینال ها و فرودگاه ها از جمله مسائل مهم در برنامه ریزی حمل ونقل است. این مساله در قالب مسائل تحقیق در عملیات مطرح شده که یکی از پرکاربردترین زمینه های آن، مساله مسیریابی خودرو ظرفیت دار است.در این تحقیق مساله مسیریابی خودرو ظرفیت دار در قالب یک مساله فروشنده دوره گرد در زمینه طراحی و پیاده سازی یک سیستم پشتیبان تصمیم گیری مکانی تحت وب جهت مسیریابی تاکسی ها به کار گرفته شده است.از آن جایی که این مساله جزء مسائل np-hard است الگوریتم های دقیق به علت افزایش حجم محاسباتی قادر به حل این مسائل با ابعاد بزرگ نیستند. الگوریتم های ابتکاری نیز به علت افتادن در دام بهینه محلی و همچنین ناتوانی آن ها در کاربرد در مسائل گوناگون،کارایی لازم را ندارند. اما روش های فراابتکاریبا بکارگیری یک سری راهبُردهای جستجو در عوض جستجوی تمام حالات ممکن مساله به بررسی بخش هایی از فضای مساله و هدایت جستجو به سمت فضاهایی که احتمال یافتن جواب بهینه بیشتر است از حجم محاسباتی مساله می کاهند از این رو در این تحقیق الگوریتم های جستجوی ممنوع و سیستم مورچگان در ترکیب با الگوریتم دایکسترا به کار گرفته شده اند. جهت تعیین جواب اولیه روش های فراابتکاری به کار رفته در این تحقیق از روش نزدیک ترین همسایه استفاده گردید. نتایج تحقیق بیانگر کارایی الگوریتم پیشنهادی در این تحقیق جهت کاربرد در مسیریابی است. از طرفی با توجه به این که تصمیم گیری مسیریابی ماهیتی چندمعیاره دارد لذا ایجاد چارچوبی جهت حمایت از این تصمیمات امری ضروری به نظر می رسد. به این منظور سیستم مذکور طراحی و پیاده سازی گردید و در شبکه ی راه منطقه 11 تهران آزمایش شد. واژگان کلیدی :مساله مسیریابی وسایل نقلیه ظرفیت دار، مساله فروشنده دوره گرد، الگوریتم ترکیبی مورچگان، تصمیم گیری چند معیاره، سیستم پشتیبان تصمیم گیری مکانی مبتنی بر وب.

یک سیستم پشتیبانی تصمیم گیری مکانی فازی برای ارزیابی سلامت و پایداری اکوسیستم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1393
  پیمان جعفری   عباس علیمحمدی سراب

سلامت و پایداری اکوسیستم یکی از بخش های مهم در مباحث مربوط به محیط زیست است و به عنوان شاخص مهمی در توسعه پایدار محسوب می شود. بسیاری از اکوسیستم ها در مناطق مختلف جهان و در مقیاس های مختلف، مورد تنش های گوناگونی قرارگرفته اند و کارایی و خدمات آن ها کاهش یافته است. به همین علت مباحث مربوط به ارزیابی سلامت اکوسیستم ها اهمیت زیادی پیداکرده اند. روش های مختلفی برای ارزیابی سلامت اکوسیستم وجود دارند که روش های مبتنی بر سیستم شاخص ها مهم ترین آن ها هستند و سلامت اکوسیستم را بر مبنای شاخص های مختلف اکولوژیکی (شاخص های vor، شامل: عملکرد، ساختار و برگشت پذیری) و اجتماعی-اقتصادی ارزیابی می کنند. امروزه به منظور دستیابی به شاخص های مختلف از روش ها و فناوری های جدید بهره می گیرند که سیستم های اطلاعات مکانی (gis) و سنجش ازدور (rs) جزو موردتوجه ترین آن ها می باشند. اکوسیستم حوزه آبریز منطقه طالقان نیز طی چندین سال گذشته به علت احداث سد طالقان تحت تنش های مختلفی قرار گرفته است. به همین جهت این منطقه به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب گردید تا سلامت و پایداری اکوسیستم آن طی دو دوره زمانی شروع احداث سد تا بهره برداری از آن (بین سال های 1380 تا 1385) و دوره زمانی پس از احداث سد تا سال 1393 ارزیابی گردد. در این مطالعه ابتدا یک سیستم شاخص مبتنی بر مدل مفهومی نیروی محرک- فشار- وضعیت- اثر- عکس العمل (dpsir) شامل شاخص های تراکم جمعیت، پتانسیل تابش خورشیدی، درصد تغییر کاربری زمین، درصد افزایش اثر انسانی، تغییرات ndvi، درصد تغییرات پوشش گیاهی، درصد تغییر الگوی مرتع، تنوع چشم انداز، اندکس نمناکی توپوگرافیک، اثر ترافیک، فرسایش خاک و عملیات حفاظتی طراحی گردید. این شاخص های مختلف بر اساس داده های جمعیتی، نقشه های پتانسیل تابش خورشیدی، تصاویر ماهواره ای لندست 7، مدل ارتفاعی رقومی، نقشه راه ها و ... محاسبه گردیدند. سپس ارزیابی سلامت اکوسیستم منطقه در واحد زیرحوزه و بر مبنای وزندهی به شاخص ها بر پایه روش تحلیل مولفه اصلی (pca) انجام گرفت و نقشه های مربوط به شاخص های مختلف سلامت اکوسیستم تهیه گردیدند و مشخص گردید که مقادیر سلامت اکوسیستم در مناطق میانی به علت وجود مناطق شهری- روستایی، تراکم جمعیت، تغییرات کاربری، اثرات انسانی، تغییرات ndvi، اثر ترافیک، کاهش پوشش گیاهی و مرتع و تنوع چشم انداز بیشتر، در هر دو دوره زمانی نسبت به مناطق بالادست و پایین دست کمتر بوده و احداث سد نیز به عنوان یک عامل مهم بر روی برخی از شاخص ها شامل تغییرات کاربری، اثرات انسانی و تغییرات ndvi (شاخص های فشار) اثر منفی داشته است (مقدار متوسط شاخص سلامت اکوسیستم در بازه زمانی اول برابر 95/162-، درحالی که زیرحوزه های ناسالم تر مقادیر کمتر از 1000- و زیرحوزه های سالم تر مقادیر بیشتر از 100 داشته اند و در دوره زمانی دوم، متوسط شاخص سلامت اکوسیستم برابر با 32/139- بوده و نواحی ناسالم تر مقادیری کمتر از 600- و نواحی سالم تر مقادیر بیشتر از 100 داشته اند.). در مرحله بعد به منظور تحلیل دقیق تر سلامت اکوسیستم در واحدهای کوچک تر (واحد پیکسل)، وزندهی و ایجاد نقشه های شاخص های مختلف سلامت اکوسیستم بر پایه روش های تصمیم گیری چند معیاره، یک سیستم پشتیبانی تصمیم گیری مکانی بر مبنای نظریه فازی ایجاد گردید. این سیستم بر پایه مدل مفهومی نیروی محرک- فشار- وضعیت- اثر- عکس العمل بوده و وزندهی به شاخص ها را بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (fuzzyahp) انجام داده و نقشه های شاخص های مختلف سلامت اکوسیستم و نیز نواحی بحرانی ازلحاظ سلامت اکوسیستم را برای شاخص های مختلف ارائه می دهد. نتایج این سیستم هم نشان دهنده مقادیر کمتر سلامت اکوسیستم (نواحی بحرانی) در نواحی میانی منطقه و اثرات منفی سد بر روی شاخص های فشار در هر دو دوره زمانی می باشد (میزان تغییرات شاخص سلامت اکوسیستم در دوره اول بین 95/19- تا 64/3 و در دوره دوم بین 80/16- تا 88/5 بوده است.). در این مطالعه ارزیابی سلامت اکوسیستم حوزه آبریز منطقه طالقان بر پایه gis و rs طی دو دوره زمانی انجام گرفت. همچنین یک سیستم پشتیبانی تصمیم گیری مکانی برای دستیابی و نمایش راحت تر، مناسب تر و با سرعت بیشتر نقشه های شاخص های مختلف سلامت اکوسیستم و نواحی بحرانی ازلحاظ سلامت اکوسیستم ایجاد گردید. نواحی بحرانی ازلحاظ سلامت اکوسیستم در منطقه مورد مطالعه مشخص گردیدند. مدیران و تصمیم گیران می توانند با توجه به نتایج این مطالعه اقدامات مناسب را برای ترمیم آسیب های وارد شده به سلامت اکوسیستم انجام دهند.

شبیه سازی اثرات سیستم حمل و نقل شهری بر مکان گزینی سکونتگاه و الگوی سفر خانوارها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1393
  علی شیرزادی بابکان   محمد طالعی

در این تحقیق یک مدل ریز شبیه ساز عامل مبنای نوین به منظور شبیه سازی رفتار انتخاب محل سکونت خانوارهای مستأجر و انتخاب وسیله سفر کاری اعضای شاغل آنها توسعه داده شده است. در مدل پیشنهادی خانوارهای مستأجر به صورت عاملهای مستقلی در نظر گرفته می شوند که بدنبال انتخاب محل سکونت مناسب می باشند. آنها ابتدا در یک فرآیند تصمیم گیری چند هدفه، گزینه های مسکونی مطلوب خود را انتخاب می کنند. برای این منظور از الگوریتم بهینه سازی چند هدفه nsga-ii مقیّد استفاده شده است. پس از انتخاب گزینه های مسکونی مطلوب هر عامل، عاملها در بازه های زمانی مختلف دسته بندی شده و برای سکونت در یکی از گزینه های مورد نظر خود با یکدیگر رقابت می کنند. در نهایت، اعضای شاغل خانوارها به صورت عاملهای منحصر به فردی در نظر گرفته شده و وسیله سفر مطلوب خود را در یک فرآیند تصمیم گیری چند معیاره وزندار انتخاب می کنند. نتایج حاصل از ارزیابی و اعتبار سنجی مدل پیشنهادی با بکارگیری نمونه ای از خانوارهای مستأجر واقعی نشان از کارایی قابل قبول مدل دارند. مدل پیشنهادی توانسته است ناحیه مسکونی 63.1% از خانوارها را به درستی شبیه سازی نماید. همچنین، محل سکونت 81.4% از خانوارها در فاصله ای کمتر از 5 کیلومتر از محل سکونت واقعی آنها شبیه سازی شده است. علاوه بر این، محل سکونت واقعی 72.8% از خانوارها به عنوان یکی از گزینه های مطلوب آنها در شبیه سازی در نظر گرفته شده است. مدل پیشنهادی همچنین توانسته است انتخاب وسیله سفر کاری 69.6% از اعضای شاغل خانوارها را به درستی شبیه سازی نماید. در این شبیه سازی وسیله سفر کاری 76.8% از استفاده کنندگان از خودرو شخصی به درستی شبیه سازی شده است و پس از خودرو شخصی، استفاده از مترو، پیاده روی، تاکسی، brt و اتوبوس به ترتیب با صحّت بیشتری شبیه سازی شده است. در نهایت، از مدل پیشنهادی برای ارزیابی اثرات سه سناریوی توسعه سیستم حمل و نقل شامل احداث یک بزرگراه، یک خط مترو و یک خط brt جدید بر انتخاب محل سکونت و وسیله سفر کاری عاملها بهره گرفته شده است. نتایج حاصل نشان از اثرات قابل توجه این سناریوها بر انتخابهای عاملها دارد. به عنوان مثال، سناریوی ایجاد یک بزرگراه جدید علاوه بر اینکه منجر به تغییرات عمده ای در ساختار ساکنین نواحی مجاور خود می شود، سبب افزایش استفاده از خودرو شخصی نیز می گردد. در مقابل، سناریوی ایجاد خط جدید مترو با وجود تأثیراتی که بر جابجایی محل سکونت تعدادی از عاملها می گذارد، اما به طور کلی سهم استفاده از خودرو شخصی را به طور قابل توجه ای کاهش و سهم استفاده از مترو را افزایش می دهد. توسعه خط جدید brt نیز با وجود اینکه سبب افزایش استفاده از این وسیله در نواحی مجاور آن می گردد، اما به نظر می رسد که این افزایش بیشتر ناشی از جابجایی محل سکونت عاملهای با اولویت استفاده از brt به این نواحی می باشد، به طوری که در مجموع سهم استفاده از این وسیله تغییر قابل توجه ای نمی کند.

بهینه سازی تخصیص منابع آب به مصارف کشاورزی با استفاده از الگوریتم تحلیل پوششی داده های فازی(fdea) و الگوریتم ژنتیکnsga-ii
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1393
  مرتضی طاهری   عباس علیمحمدی سراب

چکیده محدودیت منابع آب در دسترس و مصرف حدود ?? % از منابع آب موجود در بخش کشاورزی برای آبیاری، افزایش جمعیت و نیاز آنها به مواد غذایی بیشتر، آب را به عنوان یک کالای اقتصادی با ارزش و کمیاب مطرح نموده است. به همین دلیل مدیریت بهینه مصرف آب در چند دهه گذشته موضوع بحث بسیاری از محافل تخصصی شده است. هدف از این تحقیق ارائه راهکاری برای بهینه سازی مصرف آب در بخش کشاورزی دشت ورامین از طریق اعمال میزان کارایی آب در محصولات کشاورزی می باشد. به طوری که محصولات با کارایی بالای آب، با در نظر گرفتن سود و ریسک متناسب سهم بیشتری از ترکیب کشت منطقه خواهند داشت. جهت نیل به اهداف بالا از روشهای تعیین کارایی محصولات از جمله روش تحلیل پوششی داده های فازی(fdea ) استفاده گردید. علاوه بر روش تحلیل پوششی داده های فازی(fdea)، از الگوریتم ژنتیک nsga-ii نیز استفاده شد تا نتایج دو روش باهم مقایسه گردد. نتایج حاصل از خروجی مدل fdea نشان داد که محصول ذرت علوفه ای با مقدار کارایی 1.54 رتبه نخست را از نظر بهره وری آب، میزان ریسک و سود حاصله برای کشاورز دارد. محصول هندوانه نیز با مقدار کارایی 0.46 در رتبه آخر قرار گرفت. با توجه به مصرف بالای آب برای تولید یک واحد محصول هندوانه به نسبت سایر محصولات و همچنین بالا بودن میزان ریسک کشت همراه با سود نسبتا پایین کشت هندوانه ناکارا تشخیص داده شد. با پیاده سازی مدل بهینه سازی خطی در نرم افزار lingo 11، دو سناریو مورد بررسی قرار گرفت. سناریوی اول شامل کمینه کردن مقدار مصرف آب در منطقه همراه با کاهش ریسک است بطوری که مقدار سود حاصله از حالت فعلی کمتر نباشد. سناریوی دوم شامل حداکثر سازی مقدار سود کل منطقه با شرایط مصرف آب و ریسک کنونی می باشد. در سناریوی اول نتایج بدست آمده حاکی از بهینه سازی مصرف آب تا 22 درصد حالت فعلی می باشد، یعنی با 78 درصد مقدار آب مصرفی که در حال حاضر در منطقه صرف تولید محصولات می گردد، می توان همان مقدار سود را با کشت محصولات حاصل از بهینه سازی بدست آورد، مقدار ریسک نیز برابر با حالت فعلی می باشد. در سناریوی دوم نیز نتایج نشان داد که می توان با مقدار آب موجود که سالانه صرف کشت محصولات می گردد تا 24 درصد مقدار سود کل را افزایش داد در حالی که مقدار ریسک افزایش نیابد. بهینه سازی مصرف آب از طریق الگوریتم ژنتیک nsga-ii نیز با نتایج قابل توجهی همراه بود، به طوری که در مصرف آب 23.5 درصد صرفه جویی و مقدار ریسک 20 درصد کاهش یافت. در پایان نیز بهینه سازی تخصیص مکانی ترکیب کشت نهایی توسط روش mola انجام گردید. مقایسه نتایج حاصل از دو روش نشان داد که الگوریتم ژنتیک توانسته عملکرد بهتری نسبت به روش تحلیل پوششی داده های فازی داشته باشد. مدل ارائه شده توانایی خوبی در یافتن جواب های چندگانه بهینه با دامنه گسترده ای از مقادیر برای توابع هدف را دارد. زیرا بر طبق این مطالعه علاوه بر بهینه سازی مصرف آب، موجب کاهش میزان ریسک کشت محصولات نیز شده است. همچنین محاسبات نشان داد که مقدار سود کل نیز افزایش یافته است. از طرف دیگر روش تحلیل پوششی داده های فازی دارای برنامه نویسی ساده بوده و سریعتر به جواب می رسد. امکان تحلیل حساسیت نتایج خروجی نیز وجود دارد. کلمات کلیدی: بهینه سازی، کارایی، fdea، الگوریتم ژنتیک nsga-ii،lingo11، mola،دشت ورامین

آشکارسازی و پایش تغییرات دریاچه ارومیه و محیط پیرامونی آن با تلفیق سامانه اطلاعات مکانی و دورکاوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده عمران 1393
  علی محمدی   عباس علیمحمدی سراب

سامانه اطلاعات مکانی، دریاچه ارومیه، آشکارسازی تغییرات، دورکاوی.

بارزسازی تغییرات کاربرد و پوشش گیاهی در منطقه بیابانی شرق کاشان با استفاده از تحلیل داده های رقومی سنجش از دور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1377
  محمدرضا تصویری   عباس علیمحمدی سراب

اساس برنامه ریزیهای منطقه ای، داشتن اطلاعات بهنگام از وضعیت اراضی و منابع با توجه به تغییراتی است که در آن صورت می گیرد. داده های رقومی تصاویر ماهواره ای با توجه به مزیتهای فراوانی که دارند برای بررسی تغییرات کاربری اراضی و بازیابی تغییرات بسیار مناسب می باشند، همچنین بدلیل قابلیت تغذیه داده های آن در سیستمهای کلمپیوتری امکانات خوبی را جهت تشخیص و تمایز بهتر پدیده ها و منابع زمینی از طریق تجزیه و تحلیل داده های کامپیوتری ایجاد می نمایند. در این تحقیق چند روش مختلف برای بازیابی تغییرات شامل روشهایی که صرفا مناطق تغییرات (و نه نوع تغییرات) را نشان می دهند (مانند تفریق و تقسیم تصاویر و smi) و روشهایی که نوع تغییرات را نیز آشکار می سازند (مانند مقایسه پس از طبقه بندی) مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته اند. در مقایسه با روش تفریق تصاویر که در آن هر باند تفریقی نوع خاصی از تغییرات را آشکار می سازد، روش smi ارجحیت دارد زیرا در این روش بدلیل بکار بردن ترکیبی از باندهای تفریقی بخش مهمی از اطلاعات تغییرات را می توان در یک تصویر مشاهده کرد، نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که این روش نسبت به دیگر روشهای آزمایش شده در منطقه بهتر جواب داده و دارای دقت بیشتری می باشد. برای بازیابی تغییرات مربوط به پوشش گیاهی که ناشی از اجرای عملیات بیابان زدائی و جنگلکاری در منطقه می باشد دو شاخص پوشش گیاهی ndvi و pvi مقایسه شده و نتایج حاصل از شاخص pvi نسبت به ndvi امیدوار کننده تر می باشد. با توجه به برتری روش smi نسبت به سایر روشهای مورد مطالعه، انجام بررسیهای بیشتر در این زمینه پیشنهاد می شود.

بهینه سازی ترکیب باند و احتمال اینکه در روش طبقه بندی حداکثر احتمال با استفاده از داده های ماهواره ای لندست (tm) و (spot) hrv در منطقه اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1377
  فائزه دیبایی   عباس علیمحمدی سراب

هدف از پردازش داده های رقومی و طبقه بندی آنها شناسایی بهتر و تشخیص دقیقتر عوارض سطح زمین می باشد. اگر روشهای مناسبی برای طبقه بندی این داده ها بکار گرفته شوند رسیدن به این هدف سریعتر و مطمئن تر خواهد بود. در این پژوهش سعی شده تا با ترکیب مناسب باندهای سنجنده های tm و اسپات ، بهترین ترکیب باندی که کمترین میزان خطا و بیشترین میزان دقت طبقه بندی را دارد برگزدیده شودو بدین منظور پس از انطباق این داده ها در یک مجموعه داده ها و انتخاب مناطق آموزشی با استفاده از شاخص تفکیک پذیری دایوژرنس تبدیل یافته، بهترین باند و نیز ترکیبهای باندی از دو یا دوازده باندی انتخاب شدند. پس از انجام طبقه بندی بر روی این ترکیبهاب باندی به روش حداکثر احتمال، با استفاده از ماتریس خطای طبقه بندی، وزنهای مناسب برای هر کلاس تعیین شده و به عنوان احتمال اولیه نابرابر در سری بعدی طبقه بندی منظور گردید. سپس دقتهای بدست آمده مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای ارزیابی دقت بندیهای انجام شده، دقت کلی و کاپای کلی طبقه بندیها بررسی شده و نقش احتمال اولیه نابرابر در افزایش دقت ارزیابی گردیده است . همچنین دقت در هر کلاس بطور مجزا تعیین و نقش مساحت کلاسها و تعداد باندهای استفاده شده در طبقه بندی در افزایش میزان دقت بررسی شده است و در پایان مناسبترین ترکیبهای باندی برای طبقه بندی هر کلاس و میزان دقت حاصله مشخص شده است . بدین ترتیب مشخص شده است که برای رسیدن به بیشترین میزان دقت کلی برای طبقه بندی منطقه مورد مطالعه، ترکیب هشت باندی 1 و 3 تا 9 با در نظر گرفتن احتمال اولیه نابرابر، مناسب می باشد. همچنین مشخص شده است که بیشترین دقت طبقه بندی کلاس کشاورزی در طبقه بندی ترکیب سه باندی 6 تا 8 با احتمال اولیه برابر، کلاس اراضی شور در طبقه بندی ترکیب یازده باندی 1 تا 11 با احتمال اولیه برابر، کلاس اراضی بایر در منطقه طبقه بندی ترکیب دو باندی 6 و 8 با احتمال اولیه نابرابر، کلاس گیاهان مردابی در طبقه بندی ترمیب چهار باندی 5 تا 8 با احتمال اولیه نابرابر، کلاس مرتع در طبقه بندی ترکیب ده باندی 1 تا 10 با احتمال اولیه نابرابر، کلاس آب در طبقه بندی ترکیب دو باندی 6 تا 8 با احتمال اولیه نابرابر و کلاس اراضی ساخته شده در طبقه بندی ترکیب 8 باندی 1 و 3 تا 9 با احتمال اولیه نابرابر حاصل می شود.

پهنه بندی خطر زلزله با استفاده از سنجش از دور و سیستمهای اطلاعات جغرافیایی در شهرستان تبریز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1380
  خلیل ولیزاده کامران   منوچهر فرج زاده اصل

کشور ایران از کشورهای زلزله خیز جهان است . در پهنه بندی نسبی خطر زمین لرزه در ایران شهر تبریز تنها شهر مهم ایران است که در جایگاه پهنه با خطر بسیار بالا قرار دارد .گسل شمال تبریز در مجاورت بلافصل شهر قرار گرفته است و در مناطقی نیز شهر بر روی این گسل بنا شده است . گسل تبریز منشا زلزله های ویرانگر در طول تاریخ بوده است .و می تواند بار دیگر با فعالیت مجدد خود شهر را به ویرانه ای تبدیل نماید. با مشخص کردن پهنه های خطر در شهر می توان در مورد استقرار شریانهای حیاتی در مناطق کم خطر تصمیم گیری نمود. با استفاده از تکنیکهای سیستمهای اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور می توان این پهنه ها را مشخص کرد. پهنه های خطر از دو عامل گسل و کانون زلزله مورد بررسی قرار گرفته اند در پهنه بندی براساس دوری از خط گسل سه حریم 500 ، 1000 ، 1500 متر مورد بررسی قرار گرفته است و در پهنه بندی براساس دوری از کانون زلزله سه حریم 1000، 2000 ، 3000 متر مورد بررسی قرار گرفته است . و در این پهنه بندی نقش عوامل زمین ساختی ، شیب و تراکم جمعیت ، تراکم مناطق مسکونی ، تجاری و صنعتی در ارتباط با پهنه های خطر مورد بررسی قرار گرفته است.

پهنه بندی خطر بیماری مالاریا در کهنوج با استفاده از داده های ماهواره ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1362
  بیژن انیسی   عباس علیمحمدی سراب

عدم شناخت نواحی که در مناطق مالاریا خیز بیش از همه در معرض خطر بیماری مالاریا میباشند می تواند هزینه ها و خسارات زیست محیطی ناشی از سمپاشی متعدد را چندین برابر کند. بنابراین پهنه بندی خطر بیماری مالاریا یکی از نیازهای مهم در برای مبارزه با این بیماری محسوب می شود. طبق نظر اپیدمیولوژیست ها موثرترین عوامل محیطی در شیوع خطر بیماری شامل: پوشش گیاهی، رطوبت، دما، آب و مناطق باتلاقی می باشد. در این تحقیق جهت پهنه بندی خطر بیماری مالاریا در منطقه کهنوج اطلاعات پوشش گیاهی از طریق شاخص پوشش گیاهی ‏‎(ndvi)‎‏ و رطوبت از طریق تبدیل تلسدکپ و رودخانه ها و مسیل ها از نقشه های موجود و تصاویر ‏‎tm‎‏ لندست (1998) تهیه شد. پس از استاندارد سازی داده ها و وزن دهی به هر کدام از عوامل خطر بیماری به روش کریتیک پهنه بندی گردید و مناطقی که در اولویت مبارزه با مالاریا هستند مشخص گردید. جهت ارزیابی پهنه بندی حاصله از آمار بیماری موجود در منطقه استفاده شد و نتایج حاصله نشان دهنده رابطه بین پهنه بندی و تراکم بیماری می باشد.در نهایت با طبقه بندی روستاها به سه طبقه تعداد زیاد، متوسط و کم از لحاظ بیمار و ایجاد یک حریم 1500 متری برای هر روستا و استخراج اطلاعات پوشش گیاهی رطوبت و فاصله از رودخانه ها دو عامل تراکم پوشش گیاهی و رطوبت و فاصله از رودخانه ها دو عامل تراکم پوشش گیاهی و رطوبت به عنوان موثرترین عوامل در شیوع بیماری مشخص گردید. نتیجه کلی که از تحقیق گرفته شد عبارتست از این که پوشش گیاهی و رطوبت بیشترین رابطه را با شیوع بیماری مالاریا در منطقه مورد مطالعه نشان می دهد و پیشنهاد می شود بدلیل سهولت محاسبه و استخراج شاخص پوشش گیاهی )‏‎(ndvi)‎‏ از تصاویر ماهواره ای در شناسایی زود هنگام مناطق در معرض خطر از این رابطه استفاده شود.

ارزیابی و نظارت بر خشکسالی در استانهای آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل با استفاده از تصاویر avhrr
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1380
  علیرضا چنار   عباس علیمحمدی سراب

خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که ارزیابی آن مستلزم پایش دقیق است. یکی از ابزارهای پایش این پدیده تصاویر ماهواره ای است بدلیل گستره زیاد جغرافیایی تحت تاثیر خشکسالی استفاده از تصاویر ماهواره ای مدار بالا که بتوانند وسعت زیادی را تحت پوشش قرار دهند ضروری است. در این تحقیق با استفاده از تصاویر چند زمانه ماهواره ‏‎noaa avhrr‎‏ خشکسالی در منطقه آذربایجان در طول سالهای 2000 - 1998 مورد ارزیابی قرار گرفته و نتایج مطالعه ‏‎ndvi‎‏ در مورد تغییرات تراکم پوشش گیاهی، ارزیابی زمینی خسارات خشکسالی را در استان آذربایجان شرقی تایید کرده و نتایج بدست آمده به استانهای آذربایجان غرب و اردبیل تعمیم داده شده است. بدلیل هزینه بر بودن ارزیابی زمینی خسارات خشکسالی، استفاده از روش پایش ماهواره ای برای کاهش هزینه ها پیشنهاد می شود. در این تحقیق اثبات شده است که بارندگیهای فصلی مخصوص زمستانی که بصورت برف هستند، نقش زیادی در بروز یا عدم بروز خشکسالی دارند.

تجزیه و تحلیل و ارزیابی تغییرات کاربری و پوشش زمین با استفاده از داده های سنجش از دور و سامانه های اطلاعات جغرافیایی در استان گلستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1381
  عبدالحمید نشاط   عباس علیمحمدی سراب

گسترش شهرها و رشد جمعیت همراه با افزایش آلودگیهای زیست محیطی براثر فعالیت های انسانی ، باعث افزایش روند تغییرات غیراصولی در پوشش گیاهی و کاربری زمین در مناطق جنگلی و شهری و کشاورزی شده است که غالبا از تبدیل غیراصولی کاربری اراضی و اعمال روشهای غلط بهره وری از آنها می باشد. برای کشف و ارزیابی و تجزیه و تحلیل تغییرات کاربری اراضی ، داده های چند زمانه سنجش از دور و سیستم های اطلاعات جغرافیایی بخاطر برخورداری از امکانات تحلیل و فضایی می توانند نقشی اساسی داشته باشند. طی سالیان اخیر وقوع چندین خشکسالی و چند مورد سیل در استان گلستان افزون بر دخالت و فعالیت های انسانی و مدیریت ناکارآمد بر دامنه تخریب پوشش گیاهی و فرسایش خاک افزوده است، از این رو برای پی بردن به شدت و میزان تغییرات حادث شده، تصاویر سنجنده های ‏‎‏‎tm‎‏ و ‏‎etm+‎‏ سالهای 1991 و 2001 ماهواره لندست انتخاب گردید و پس از عملیات تصحیح و بارزسازی برای کشف و ارزیابی تغییرات از روشهای تفریق و تقسیم و تحلیل مولفه های اصلی تصاویر استفاده شده و از قوانین و منطق فازی در ترکیب و تلفیق اطلاعات تغییرات نیز استفاده گردید.

طبقه بندی شئ گرای تصاویر ‏‎etm+‎‏ لندست منطقه ملایر بر مبنای شکل و اندازه در شبکه های عصبی مصنوعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1381
  جلال کرمی   عباس علیمحمدی سراب

روشهای متداول طبقه بندی داده های سنجش از دور مانند روشهای آماری عمدتا وابسته به خصوصیات طیفی پدیده های زمینی هستند.از آنجائیکه اغلب این پدیده ها از ویژگیهای طیفی پیچیده ای برخوردار بوده و دارای مناطق همپوشانی با یکدیگر هستند، بنابراین زمانیکه این ویژگیهای طیفی به تنهایی بکار برده می شوند، نتایج رضایتبخشی بدست نمی آید.تجربیات نشان داده است که استفاده از داده های کمکی از قبیل :ارتفاع ، شیب و جهت و داده های مکانی مانند شکل ، اندازه و محیط در کنار داده های طیفی می توانند دقت طبقه بندی را افزایش دهند. روش طبقه بندی شی -پایه بدلیل اینکه از هر دو دسته داده های طیفی و غیرطیفی در کنار هم استفاده می کند، نتایج بهتری را به همراه دارد.