نام پژوهشگر: حبیب الله سمیع زاده

تأثیر سطوح آبیاری بر عملکرد کمی و کیفی ژنوتیپ های سویا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1389
  جاسم امینی فر   محمد حسن بیگلویی

به منظور بررسی اثر سطوح آبیاری بر عملکرد کمی و کیفی ژنوتیپ های سویا آزمایشی به صورت کرت های خردشده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان اجرا گردید. فاکتور اصلی شامل چهار سطح آبیاری بود که در پتانسیل های رطوبتی 35-30 (i1)، 55-50 (i2) و 75-70 (i3) سانتی بار خاک (سطوح پتانسیل رطوبتی با استفاده از تانسیومتر مشخص شد) آبیاری انجام شد و یک سطح بدون آبیاری (i4) و فاکتور فرعی شامل هفت رقم سویا به نام های 033، 32 و سحر ( متعلق به گروه رسیدگی 4)، l.17، clark، زان و مادری (متعلق به گروه رسیدگی 3) بود. نتایج حاکی از اثر معنی دار (01/0 > p) آبیاری و رقم بر ارتفاع بوته، تعداد گره در ساقه، تعداد شاخه فرعی، فاصله اولین غلاف از سطح زمین، طول غلاف، تعداد غلاف در بوته، تعداد غلاف در ساقه اصلی، تعداد غلاف در شاخه فرعی، تعداد دانه در غلاف، وزن هزار دانه، تعداد دانه در بوته، عملکرد دانه، عملکرد زیستی و شاخص برداشت بود. تنش کمبود آب با کاهش اجزای عملکرد، عملکرد سویا را کاهش داد. درصد روغن و درصد پروتئین تنها صفت هایی بودند که با کاهش آبیاری، افزایش نشان دادند، که البته این افزایش در مقابل کاهش عملکرد ناشی از تنش کمبود آب ناچیز بود. بیشترین و کمترین عملکرد دانه در واحد سطح، به ترتیب در تیمار آبیاری (i1) و (i4) به دست آمد و عملکرد دانه در تیمارهای آبیاری (i2) و (i3)، اختلاف معنی داری را نشان نداد. همچنین در بین رقم های مورد بررسی، رقم 33 بیشترین عملکرد و رقم زان کمترین عملکرد را به خود اختصاص داد. در بین رقم های زودرس تر نیز رقم مادری بیشترین عملکرد را دارا بود. با اعمال کم آبیاری شاخص بهره وری آب آبیاری به طور معنی داری افزایش یافت (تیمارهای آبیاری بر اساس پتانسیل رطوبتی 55-50 و 75-70 سانتی بار خاک نسبت به آبیاری مطلوب به ترتیب 13 و 33 درصد افزایش نشان دادند). در بین رقم ها نیز رقم 33 بیشترین بهره از آب آبیاری را نشان داد. با کاهش رطوبت قابل دسترس، دوره کاشت تا غلاف دهی و دوره کاشت تا پر شدن دانه افزایش یافت. سایر مراحل فنولوژیکی تحت تأثیر تنش کمبود آب قرار نگرفت. اثر رقم بر تمام مراحل فنولوژیکی معنی دار بود. نتایج این آزمایش نشان داد که، در کشت سویا در منطقه رشت، انجام آبیاری بر اساس پتانسیل رطوبتی 75-70 سانتی بار خاک، ضمن صرفه جویی در مصرف آب و افزایش راندمان استفاده از آب، می تواند باعث بهبود رشد گیاه، عملکرد دانه و میزان روغن و پروتئین دانه شود.

مطالعه خصوصیات گیاه شناسی و کیفیت میوه چند ژنوتیپ منتخب گلابی وحشی (pyrus sp)(خوج) در فومنات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  دانش رضایی راد   داود بخشی

استان گیلان یکی از رویشگاه های طبیعی انواع گلابی های وحشی (pyrus sp.) است که در زبان محلی بنام خوج مشهور هستند. علیرغم تنوع بسیار گسترده، اطلاعات مدونی در مورد این گلابی ها در دست نیست. مطالعه حاضر درسال های 88 و 89، به منظور بررسی جنبه های مختلف رشد و نموی و کمی و کیفی ده ژنوتیپ مختلف خوج در منطقه فومنات استان گیلان انجام شد. ژنوتیپ های مورد بررسی با نام های محلی شامل ‘لتنز’، ‘خال شکن’، ‘آمرود’، ‘ارباخوج’، ‘گلابی خوج’، ‘آب خوج’، ‘رشته-خوج’، ‘خوج بابائی’، ‘سنگ سر’ و ‘زیزالینگ’ بودند. خصوصیات رویشی و زایشی این ژنوتیپ ها شامل صفات درخت، شاخه، برگ، گل و میوه براساس دستورالعمل ملی آزمون یکنواختی، تمایز و پایداری در گلابی (dus) مطابق با دستورالعمل اتحادیه بین الملی حمایت از ارقام گیاهی (upov)، انجام شد. خصوصیات کمی و کیفی ارزیابی شده مهم شامل طول و قطر میوه، نسبت طول به قطر میوه (l/d)، درصد مواد جامد محلول آب میوه (tss)، ph آب میوه، مقدرا اسید آلی قابل تیتراسیون (ta)، مقدار فنل کل میوه، ترکیبات فنلی شامل (کلروژنیک اسید و کاتچین) و ظرفیت آنتی اکسیدانی ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که فرم درختان مورد بررسی از افراشته در’ لتنز’ با بزرگ ترین و کشیده ترین میوه تا گسترده در ‘ارباخوج’ با کوچک ترین میوه متغیر بود. از نظر تعداد اندام های گل در میان ژنوتیپ ها، تعداد گلبرگ در’ لتنز’ 10 عدد و در بقیه ژنوتیپ ها 5 عدد بود. شکل میوه در ژنوتیپ ‘لتنز’ به حالت کشیده یا گلابی شکل و در ژنوتیپ ‘سنگ سر’ به حالت کروی یا سیبی شکل بود. ژنوتیپ ‘لتنز’ با بیشترین مواد جامد محلول و بالاترین نسبت مواد جامد محلول به اسید کل، دارای برترین شاخص طعم بود. بیشترین مقدار فنل کل گوشت میوه در ژنوتیپ ‘ارباخوج’ و کمترین مقدار فنل کل گوشت میوه در ‘خوج بابایی’ مشاهده شد. با توجه به تفاوت های فوق الذکر در مورد خصوصیات رویشی و زایشی، صفات کلیدی دستورالعمل dus قادر به تمایز ژنوتیپ هاست. ژنوتیپ ‘آب خوج’ با میوه خیلی آبدار دارای بیشترین مقدار مواد فنلی در پوست میوه بود.

اثر تنش کمبود آب بر صفات فیزیولوژیک، عملکرد دانه و اجزای عملکرد ژنوتیپ های بومی و اصلاح شده برنج (oryza sativa l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  سیده ارحامه فلاح شمسی لیالستانی   مسعود اصفهانی

عملکرد دانه، اجزای عملکرد و صفات کیفی ژنوتیپ های بومی و اصلاح شده برنج آزمایشی در بهار و تابستان سال 1390 در مزرعه موسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) روی 15 ژنوتیپ (هاشمی، علی کاظمی، سنگ جو، درفک، ساحل، سپیدرود، خزر، فجر، دیلم، sa13، 831، 841، ندا، 203 و 416) اجرا شد. آزمایش به صورت مرکب در دو قطعه زمین مجزا بدون تنش (آبیاری کامل از ابتدا تا انتهای دوره رشد گیاه) و تحت تنش کمبود آب (آبیاری کامل تا انتهای مرحله پنجه دهی و قطع آبیاری از مرحله آغازش خوشه تا انتهای دوره رشد گیاه)، با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد که در شرایط تنش بیشترین کاهش عملکرد دانه (6/87 و 3/80 درصد)، تعداد دانه پر (6/61 و 9/53 درصد) و درصد باروری خوشه چه (3/53 و 9/61 درصد) در ارقام هاشمی و خزر و کمترین کاهش این صفات در لاین 831 (1/9، 7/2 و 5/6 درصد) صورت گرفت. افزایش 4 تا 6 برابری تعداد خوشه چه غیر بارور و 4 تا 7 برابری فراوانی خوشه چه غیر بارور در طول خوشه در ارقام بومی علی کاظمی، سنگ جو و هاشمی و کمترین افزایش این صفات (9/19 و 7/22 درصدی) در رقم سپیدرود ثبت شد و ارقام سنگ جو و علی کاظمی نیز نسبت به سایر ژنوتیپ ها، کاهش بیشتری (9/11 و 6/11 درصد) در وزن هزار دانه در شرایط تنش داشتند. افزایش 0/11 تا 3/112 درصدی برنج خرد و کاهش 3/2 تا 6/17 درصدی برنج سالم (به ترتیب در لاین sa13 و رقم دیلم) طی تنش ثبت شد. تنش کمبود آب باعث کاهش 5/23 تا 8/52 درصدی هدایت روزنه ای، افزایش 4/2 تا 0/7 درصدی دمای سایه انداز و کاهش 5/20 تا 8/61 درصدی اختلاف دمای سایه انداز با دمای محیط شد. تنش کمبود آب باعث کاهش محتوای آمیلوز دانه، درجه حرارت ژلاتینی شدن و قوام ژل (به ویژه در ارقام اصلاح شده) گردید. به دلیل همبستگی مثبت، معنی دار و بالای شاخص هایgmp ،mp و sti با عملکرد دانه در هر دو محیط، به نظر می رسد که استفاده از این شاخص ها می تواند به گزینش ارقام متحمل در شرایط کمبود آب کمک کند. بر اساس این سه شاخص از ارقام بومی و اصلاح شده به ترتیب علی کاظمی و ندا متحمل به تنش بودند. رقم ندا بالاترین میزان شاخص تحمل به تنش را دارا بود و عملکرد دانه این رقم در هر دو محیط نیز بالا بود. تجزیه ای خوشه ای بر اساس این سه شاخص، ژنوتیپ های مورد مطالعه را به سه گروه تفکیک کرد. ارقام بومی و رقم خزر در یک گروه، ندا، درفک، ساحل، 831، 416 و 203 در گروه دیگر قرار گرفتند. به نظر می رسد که ژنوتیپ های برنج با تنظیم هدایت روزنه ای و به دنبال آن دمای سایه انداز از طریق حفظ وضعیت آبی گیاه به تنش کمبود آب تحمل نشان می دهند.

بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های aegilops triuncialis l با استفاده از نشانگرهای issr و بین رتروترانسپوزونی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1391
  طاهره فتحی   حبیب الله سمیع زاده

یکی از مراکز پیدایش گونه aegilops triuncialis l. ایران می باشد لذا مطالعه تنوع ژنتیکی این گونه در این ناحیه از اهمیت تکاملی به سزایی برخوردار است. تنوع این گونه به دلیل خویشاوندی نزدیک با گندم زراعی (triticum eastivum) اهمیت زیادی در مطالعات ژنتیکی و اصلاحی آن دارد. در این راستا تنوع ژنتیکی 40 توده از گونه ae. triuncialis، جمع-آوری شده از مناطق شمال غربی، غرب و جنوب غربی ایران بررسی شد. پس از استخراج dna و یکسان سازی غلظت ها، 5 نمونه از هر توده به صورت بالک درآمده و تنوع ژنتیکی با استفاده از 12 آغازگر issr و 5 آغازگر irap مطالعه شد. چندشکلی بالایی در هر دو نشانگر issr و irap مشاهده شد. میانگین چندشکلی برای هر دو نشانگر 1/89 به دست آمد. نشانگر irap تنوع بالاتری را نشان داد. میزان اطلاعات چندشکلی نشانگرها از 23/0 تا 44/0 متغیر بود. بالا بودن معیارهای تعداد آلل موثر، تنوع ژنی نی، شاخص شانون برای آغازگرهای ،ubc824 ، rtr-10،ubc811 و rtr-7 و میزان pic برای آغازگرهای rtr-10، rtr-2 و ubc816 نشان دهنده کارآیی بالای این آغازگرها در تمایز توده های aegilops triuncialis l. در این تحقیق بود. در تجزیه واریانس مولکولی حدود 9 درصد از واریانس کل، جزء واریانس بین توده و 91 درصد نیز جزء واریانس درون توده برآورد شد. سه دندروگرام بر اساس معیار فاصله ژنتیکی sokal & sneath و الگوریتم neighbor joining ترسیم شد. سه دندروگرام 40 توده مورد مطالعه را به سه گروه مجزا تفکیک کردند. صحت گروه بندی حاصل از تجزیه خوشه ای توسط تابع تشخیص کانونی به روش خطی فیشر با 100 درصد تائید شد. میانگین فاصله ژنتیکی بین توده ها 45 درصد بود که نشان دهنده تنوع بالا این گونه در مناطق مورد بررسی می باشد. نتایج حاصل از گروه بندی ها نشان داد که بین واگرایی ژنتیکی و منشأ جغرافیایی این گونه ارتباط کمی وجود دارد.

تاثیر سطوح مختلف کود نیتروژن بر دوره بحرانی کنترل علف های هرز لوبیا چشم بلبلی (vigna unguiculata l)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1392
  سیده شراره آریا نژاد   جعفر اصغری

به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف کود نیتروژن بر دوره بحرانی کنترل علف های هرز لوبیا چشم بلبلی، آزمایشی در بهار سال 91 در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان، به صورت فاکتوریل در قالب طرح های بلوک کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا درآمد. فاکتورهای آزمایشی شامل چهار سطح کود نیتروژن (صفر، 10، 20 و30 کیلوگرم در هکتار) و دوره های رقابت لوبیا چشم بلبلی با علف های هرز بر مبنای مراحل رشدی لوبیا چشم بلبلی (شامل 6 سطح عاری و 6 سطح آلوده به علف های هرز تا پایان مراحل فنولوژیکی سبزشدن، دو برگی، چهار برگی، هشت برگی، گلدهی و آغاز برداشت و دو تیمار کنترل و رقابت به عنوان شاهد) بودند. دوره بحرانی کنترل علف های هرز بر مبنای مقادیر 5 و 10 درصد افت مجاز عملکرد و از طریق برازش توابع غیر خطی رگرسیونی گامپرتز و لجستیک به داده های مربوط به عملکرد نسبی، به تر تیب در تیمارهای عاری و آلوده به علف های هرز تعیین شد. نتایج به دست آمده از این آزمایش نشان داد که دوره بحرانی کنترل علف های هرز در مقدار کود 30 کیلوگرم در هکتار با احتساب 5 و 10 درصد افت مجاز عملکرد، به ترتیب بین مراحل سبز شدن تا ظهور جوانه گل (53 – 20 روز پس از کاشت) و کاشت تا گلدهی (51 – 35 روز پس از کاشت) تعین شد. بنابراین دوره بحرانی کنترل علف های هرز در مقادیر کودی 20 و 30 کیلوگرم در هکتار نسبت به صفر و 10 کیلو گرم در هکتار زودتر شروع شده و دامنه آن نیز طولانی تر بود. نتایج همچنین نشان داد که تأثیر سطوح مختلف کود نیتروژن، تیمارهای رقابت و حذف علف های هرز و اثر متقابل این دو فاکتور بر صفاتی همچون ارتفاع بوته، تعداد گره، تعداد برگ، تعداد غلاف در بوته و تعداد دانه در غلاف و وزن صد دانه و عملکرد دانه و شاخص برداشت معنی دار شد. علاوه براین، تعداد و وزن خشک علف های هرز نیز به فاکتورهای مورد بررسی و اثر متقابل آنها واکنش معنی داری نشان داده و بیشترین تعداد و وزن خشک علف های هرز مربوط به مقدار کود 30 کیلوگرم در تیمار رقابت تا مرحله هشت برگی بود. مدت زمان رسیدگی محصول، در مقادیر30 کیلوگرم کود نیتروژن در هکتار و 20 کیلوگرم کود نیتروژن در هکتار نسبت به مفادیر کودی صفر و 10 کیلو گرم در هکتار به دلیل تعداد کمتر علف های هرز و استفاده بهتر و بیشتر بوته های گیاه زراعی از عوامل محیطی، کوتاهتر بود. در نهایت نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که کنترل علف های هرز بین مراحل سبزشدن تا ظهور جوانه گل (با احتساب 5 درصد افت مجاز عملکرد) یا بین مراحل کاشت تا گلدهی (با در نظر گرفتن 10 درصد افت مجاز عملکرد) در مقدار کود 30 کیلوگرم در هکتار، بیشترن عملکرد دانه را به همراه داشت.

رابطه بین جرم مخصوص حقیقی و ظاهری با کربن آلی و نیتروژن در بعضی از شالیزارهای گیلان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1388
  الهام اقبال اخلاقی   مسعود کاووسی

چکیده ندارد.