نام پژوهشگر: منصور بیرامی

تاثیر آموزش مهارتهای ارتباط زناشویی بر رضایت زناشویی در زنان تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی(ره) شهر سنندج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  فرشته بزرگی   منصور بیرامی

چکیده: وجود یک جامعه ی سالم، وابسته به تشکیل خانواده های پایدار، پویا و با نشاط است.یکی از شرایط محیط ایمنی بخش، وجود یک خانواده مستحکم و صمیمی است؛ به گونه ای که آسایش اعضای خانواده را در پی داشته باشد؛ از طرف دیگر، استحکام خانواده به ازدواج و رابطه ی زناشویی ماهرانه و پایدار بستگی دارد. پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر آموزش مهارتهای ارتباط زناشویی بر رضایت زناشویی صورت گرفته است. در این برنامه ی آموزشی، سعی شده است به وسیله آموزش مهارتهای حرف زدن، گوش دادن، حل تعارض و سبکهای ارتباطی به افراد گروه آزمایشی کمک شود تا رضایت بیشتری از زندگی زناشویی کسب کنند.جامعه ی پژوهش شامل زنان تحت حمایت کمیته امداد شهرستان سنندج بود. نمونه ی پژوهش 60 نفر از جامعه ی آماری بود، که به صورت تصادفی انتخاب شدند.از این تعداد، به طور تصادفی 30 نفر در گروه آزمایشی و 30 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ی رضایت زناشویی enrich (47 سوالی) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها، علاوه بر استفاده از روش های آمار توصیفی، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شده است. تحلیل داده ها نشان می دهد که برنامه ی آموزش مهارتهای ارتباط زناشویی، به طور معنی داری رضایت زناشویی کلی، و مولفه های(رضایت زناشویی، مسایل شخصیتی، ارتباط، حل تعارض، اوقات فراغت، رابطه جنسی، فرزندان و فرزند پروری، خانواده و دوستان و مدیریت مالی) را بهبود بخشیده است. اما بر مولفه های تحریف آرمانی و جهت گیری مذهبی تاثیری نداشته است.در پایان پیشنهادهای کاربردی و پژوهشی ارائه شده است

مقایسه سبک های فرزندپروری والدین و عوامل شخصیتی در بین دانش آموزان دختر پرخاشگر و غیرپرخاشگر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1388
  بصیره زندکریمی   میرمحمود میرنسب

پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه سبک های فرزندپروری والدین و عوامل شخصیتی در میان دانش آموزان دختر سال سوم دبیرستان در دوگروه پرخاشگر و غیر پرخاشگر پرداخته است . این تحقیق از نوع تحقیقات علی مقایسه ای است . محاسبات آماری توسط نرم افزار spssانجام شده است . روش های آماری به کار رفته در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل داده ها شامل آزمون تحلیل واریانس چند متغیره ، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون t مستقل می باشد . حجم نمونه مورد مطالعه 150 نفر است که شامل 75 دانش آموز پرخاشگر و 75 دانش آموز غیر پرخاشگر است . روش نمونه گیری ، تصادفی خوشه ای از طریق سرند کردن بوده است که اطلاعات به وسیله پرسش نامه های فرزندپروری بامریند ، پرسش نامه پرخاشگری و آزمون نئو جمع آوری گردید . بر اساس نتایج این پژوهش بین دانش آموزان پرخاشگر و غیر پرخاشگر از نظر سبک های فرزندپروری تفاوت وجود دارد و دانش آموزان پرخاشگر دارای والدینی با سبک تربیتی آسان گیر یا استبدادی اند ، امّا دانش آموزان غیر پرخاشگر والدینی با سبک تربیتی اقتداری دارند . این نتیجه فرضیه اول این پژوهش را تأیید می کند . نتایج دیگر تحقیق حاضر ، نشان می دهند که دو گروه پرخاشگر و غیر پرخاشگر از نظر عامل های شخصیتی با یکدیگر تفاوت معنادار دارند ، به این ترتیب که گروه پرخاشگر از نظر عامل هایn و e میانگین بالاتری نسبت به گروه غیر پرخاشگر دارد و گروه غیر پرخاشگر از نظر عامل هایo ،a وc میانگین بالاتری نسبت به گروه پرخاشگر دارد . بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چند عامل موثر در رفتار پرخاشگرانه دانش آموزان را شناسائی کرد و به کمک آن با استفاده از تحقیقات آزمایشی این مشکلات رفتاری را هر روز کم تر و کمتر کرد . هم چنین با بهبود و آموزش شیوه های تربیتی به حلّ مشکلات رفتاری دانش آموزان و در سطح وسیع تر به بهداشت روانی جامعه کمک نمود .

رابطه عامل های شخصیتی و زیر مولفه های بخشش (تنفر پایا، حساسیت به مقتضیات و تمایل بر بخشش) ، در بین دانشجویان دانشگاه تبریز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1389
  اصغر پوراسمعلی   منصور بیرامی

هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه عامل های شخصیتی و زیر مولفه های بخشش (تنفر پایا، حساسیت به مقتضیات و تمایل بر بخشش) ، در بین دانشجویان دانشگاه تبریز می باشد. روش: به این منظور430 نفر (201 پسر و221 دختر) از دانشجویان کارشناسی دانشگاه تبریز به روش نمونه گیری تصادفی- نسبتی، انتخاب و پرسشنامه های جمعیت شناختی (جنسیت، رشته تحصیلی، سن)، پنج عامل شخصیتی (neo-ffi) و بخشش مالت(fq) توسط آزمودنی ها تکمیل شده است. داده ها به کمک نرم افزارspss17 و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی، رگرسیون همزمان، رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس چند متغیره (manova) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که: الف- عوامل شخصیتی بطور ترکیبی 25/0 از واریانس تنفر پایا را تبیین می کنند و بطور تفکیکی دو بعد سازگاری به صورت منفی و روان رنجورخویی به صورت مثبت از بین این عوامل، نقش معنی دار در پیش بینی تنفر پایا دارند. ب- عوامل شخصیتی بطور ترکیبی 21/0 از واریانس حساسیت به مقتضیات را تبیین می کنند و بطور تفکیکی چهار بعد سازگاری، برونگرایی، روان رنجورخویی و وجدانی بودن به طور مثبت قادر به پیش بینی معنی دار حساسیت به مقتضیات می باشند. ج- عوامل شخصیتی بطور ترکیبی 06/0 از واریانس تمایل بر بخشش را تبیین می کنند و بطور تفکیکی دو بعد روان رنجورخویی به صورت منفی و سازگاری به صورت مثبت فادر به پیش بینی معنی دار تمایل بر بخشش می باشند. د- بین دختران و پسران در زیر مولفه های تنفر پایا و حساسیت به مقتضیات تفاوت معنی داری مشاهده شد. ه- بین رشته های مختلف در زیر مولفه های بخشش تفاوت معنی دار مشاهده شد.

بررسی تغییرات الکتروآنسفا لوگرا فیک نیمکره های مغز در تفکر همگرا و واگرا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  مرتضی عندلیب کورایم   منصور بیرامی

مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تغییرات الکتروآنسفالوگرافیک نیمکره های مغز در طی تفکر همگرا و واگرا و مقایسه آن ها با حالت آرامش است. روش: پژوهش حاضر از نظر محتوا از نوع پژوهش های بنیادی- نظری و از نظر روش شناسی از نوع شبه آزمایشی بود. به منظور انجام این پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 36 آزمودنی (19 پسر و 15 دختر) با اجرای یک پرسشنامه غربال کننده انتخاب شدند و در سه موقعیت آزمایشی حالت آرامش، تفکر همگرا وتفکر واگرا قرار گرفتند. در دو موقعیت تفکر همگرا و واگرا تکالیف مرتبط ارائه شد ولی در حالت آرامش هیچ تکلیفی به آزمودنی ها ارائه نشد. در هر سه موقعیت امواج مغزی آزمودنی ها با استفاده از دستگاه الکتروآنسفالوگراف در 19 کانال ثبت شد. امواج مغزی ثبت شده (eeg)، در باند تتا با استفاده از نرم افزار نوروگاید تبدبل به یک سری از کمیتها (qeeg) شدند. داده های کمی استخراج شده با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های مکرر تحلیل شدند. یافته ها : نتایج حاصل از تحلیل واریانس اندازه های مکرر نشان داد که بین سه موقعیت مورد مطالعه در کل مغز تفاوت وجود دارد، و دو نوع تفکر دارای هم نوسانی بیشتری نسبت به حالت آرامش است. به طور جداگانه در نیمکره های چپ و راست نیز دو نوع تفکر هم نوسانی بیشتری نشان دادند. همچنین بین هم نوسانی دو جنس تفا وتی مشاهده نشد. علاوه بر این نتایج نشان داد که در سه موقعیت مورد مطالعه میزان هم نوسانی نواحی مختلف مغز متفاوت می باشد به گونه ای که در دو نوع تفکر نواحی پسین مغز هم نوسانی بیشتری نسبت به نواحی دیگر نشان داد. و در نهایت نتایج نشان دادند که در سه موقعیت مورد مطالعه میزان هم نوسانی دو نیمکره مغز متفاوت نمی باشد.

بررسی نقش جهت گیری مساله، سبک های حل مساله و هیجانات تجربه شده در پیش بینی تغییرات مهارت حل مساله اجتماعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1389
  سمیه غنی زاده   تورج هاشمی

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش جهت گیری مساله، سبک های حل مساله و هیجانات تجربه شده در پیش بینی تغییرات حل مساله اجتماعی دانشجویان انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه تبریز بود که در سال89- 88 مشغول به تحصیل بودند. به این منظور تعداد 400 نفر به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل: پرسشنامه مولفه های حل مساله بین فردی دزوریلا و همکاران، پرسشنامه مهارت حل مساله اجتماعی پیتر هانی و مقیاس عاطفه مثبت و منفی واتسون و همکاران بود. روش های آماری مورد استفاده در این پژوهش تحلیل واریانس چند متغیره و تحلیل واریانس چندگانه بود.نتایج حاصل نشان داد که: جهت گیری های مساله(مثبت و منفی)، سبک های حل مساله(منطقی، تکانشی، اجتنابی) و هیجانات تجربه شده(مثبت و منفی) نقش تفکیکی و ترکیبی موثر در پیش بینی تغییرات حل مساله اجتماعی دارند. همچنین بین جهت گیریهای مساله(مثبت و منفی) و حل مساله اجتماعی رایطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین سبک های حل مساله(منطقی، تکانشی، اجتنابی) و حل مساله اجتماعی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بعلاوه بین هیجانات تجربه شده(مثبت و منفی) و حل مساله اجتماعی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین بین مساله گشایان کار آمد و ناکارآمد از نظر جهت گیریهای مساله تفاوت معنی داری وجود دارد .بین مساله گشایان کارآمد و ناکارآمد از نظر سبک های حل مساله تفاوت معنی داری وجود دارد. و بین مساله گشایان کارآمد و ناکارآمد از نظر هیجانات تجربه شده تفاوت معنی داری وجود دارد.

مقایسه میزان تکانشگری، کمال گرایی و تنفر در بیماران مبتلا به وسواس،اختلالات خوردن و افراد عادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1390
  زهرا خاکپور   منصور بیرامی

اختلال وسواس فکری- عملی (ocd) یک اختلال اضطرابی بسیار ناتوان ساز است که معمولاً به عنوان یک بیماری بدعلاج که نیازمند درمان مادام العمر است، درنظر گرفته می شود. اختلالات خوردن (ed) نیز جزو اختلالات مهم و بسیار جدی روانپزشکی است که ممکن است حتی منجر به مرگ بیمار شود. تحقیقات وجود ویژگی های مشابهی مانند تکانشگری، کمال گرایی و تنفر را بین این دو اختلال نشان داده اند.هر کدام از این عوامل ممکن است در شکل گیری و تدوام این اختلالات و نیز اثربخشی درمان ها موثر باشد. هدف از پژوهش حاضر مفایسه میزان تکانشگری، کمال گرایی و تنفر در بیماران مبتلا به اختلال وسواس، اختلالات خوردن و افراد عادی بود. بدین منظور سه گروه سی نفره از بیماران مبتلا به وسواس، اختلالات خوردن و افراد عادی انتخاب شدند که با استفاده از پرسشنامه کمال گرایی تهران، تکانشگری بارت و گرایش و حساسیت تنفر مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های حاصل با استفاده از نرم افزار spss-17 و با روش تحلیل واریانس چند متغیره (manova) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در هر سه متغیر مورد بررسی تفاوت معنی داری بین گروه های بالینی و افراد بهنجار، به نفع گروه های بیمار وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که بیماران مبتلا به ocd و ed نسبت به افراد عادی تکانشی تر و کمال گراتر هستند و احساس تنفر بیشتری را تجربه می کنند. با مقایسه دو گروه بیمار نیز مشخص می شود که در مورد سازه تکانشگری بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد، اما در دو متغیر کمال گرایی و تنفر بیماران مبتلا به ocd نمرات بالاتری را به دست می آورند

بررسی ولایت پذیری جمعیت دانشجویی شیعه دانشگاه تبریز براساس مولفه های روانشناختی( سبک های هویت ، از خود بیگانگی ،راهبردهای مقابله ای و نگرش مذهبی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  بهمن اسماعیلی انامق   منصور بیرامی

هدف پژوهش تعیین رابطه ی مولفه های روانشناختی( سبک های هویت ، بیگانگی از خود ، راهبردهای مقابله ای و نگرش مذهبی) با میزان ولایت پذیری در جمعیت دانشجویی شیعه دانشگاه تبریز بود . جامعه ی آماری پژوهش، عبارت است از کلیه دانشجویان کارشناسی شیعه ی دختر و پسر مشغول به تحصیل دانشگاه تبریز است که در سال تحصیلی 90-89 تحصیل می کردند . بر اساس جدول کرجی، مورگان (1970)،به شیوه ی تصادفی ساده به عنوان واحد تحلیل، 370 نفر انتخاب شدند ، جهت اینکه اینکه نسبت جنسیتی در دانشگاه رعایت شود، 240 نفر نمونه ی آماری را دختر و 130نفر را پسران تشکیل می دهند. آزمودنی ها به پرسشنامه های سبک های هویت بنیون آدامز،مقیاس بیگانگی از خود دین،پرسشنامه ی مقابله با استرس بیلینگز وموس،پرسشنامه نگرش سنج مذهب گلریز براهنی و پرسشنامه ی مححق ساخته ی ولایت پذیری پاسخ دادند. برای تجزیه تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد . آزمون های استفاده شده شامل ، مقایسه میانگین ها ، آزمون معنی داری ضریب همبستگی پیرسون،رگرسیون های چندگانه همزمان و گام به گام، آزمون t مستقل ،تحلیل واریانس یک راهه به همراه آزمون پسین شفه و آزمون براون فرست به همراه آزمون پسین ِdunnett c است. آمار توصیفی پژوهش موید این است که میزان ولایت پذیری در جمعیت دانشجویی شیعه ی دانشگاه تبریز در سطح بالا ا ست . تحلیل داده ها به وسیله ی ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که ولایت پذیری با هریک از مولفه های روانشناختی(سبک های هویت ، از خود بیگانگی و مولفه های آن ، راهبردهای مقابله ای و نگرش مذهبی) رابطه ی معنی داری دارد. رابطه ی ولایت پذیری با سبک هویت آشفته، بیگانگی از خود و مولفه های آن و راهبرد مقابله ای هیجان مدار با استرس ، به صورت معنی دار منفی بود. رابطه ی ولایت پذیری با سبک های هویت زود رس، دیر رس و کسب شده ، راهبرد مقابله ای مساله مدار با استرس و نگرش مذهبی به صورت معنی دار مثبت بود. رگرسیون همزمان نشان داد که هر یک از مولفه های روانشناختی به طور ترکیبی قادرند ، ولایت پذیری را پیش بینی کنند . نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که مولفه های روانشناختی( ازخودبیگانگی، نگرش مذهبی ، هویت کسب شده، مقابله ی مساله مدار،احساس انزوا،هویت آشفته) هرکدام به ترتیبی که ذکر شده ، ولایت پذیری را به طور معنی دار پیش بینی کنند. نتایج آزمونtنشان داد که میزان ولایت پذیری در جنس مونث، خانواده های ایثارگران و دانشجویان متاهل به صورت معنی دار بیشتر است. نتیجه ی آزمون براون فرست نشان داد که میزان ولایت پذیری در دانشجویان شاغل تمام وقت و شاغل پاره وقت در مقایسه با دانشجویان بیکار بیشتر است و همچنین ساکنان مرکز استانی و شهرستانی ، ولایت پذیری بیشتری در مقایسه با ساکنان شهر تهران و روستائیان دارند . نتیجه ی تحلیل واریانس یک راهه و آزمون شفه نشان می دهد که دانشجویان وضعیت اقتصادی بالا و متوسط در مقایسه با دانشجویان وضعیت اقتصادی پایین و دانشجویانی با رضایت فردی بالا و متوسط در مقایسه با دانشجویانی با رضایت فردی پایین ، ولایت پذیری بیشتر دارند. نتیجه ی پژوهش نشان داد که میزان ولایت پذیری در جمعیت دانشجویی شیعه ی دانشگاه تبریز دز سطح بالا است. میزان ولایت پذیری بر اساس ویژگی های روانشناختی دانشجویان متغیر است . دانشجویان ولایت پذیر دارای هویت شگل گرفته ، سبک مقابله مساله مدار با مشکلات زندگی، پایبندی به ارزش های اسلامی و دارای روحیه ی خودباوری هستند و از خود بیگانه نیستند. ولایت پذیری در طبقات زیر بیشتر است : شاغلین ، ،متاهلین، جنس مونث، ساکنان مرکز استانی و شهرستانی ، وضعیت اقتصادی خانواده بالا و متوسط ، رضایت فردی بالا و متوسط و خانواده های ایثارگران .

اثر بخشی آموزش مهارتهای اجتماعی بر سرمایه روانشناختی دانشجویان مراجعه کننده به مراکز مشاوره دانشگاه تبریز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1390
  شمسی اسمعیل زاده   منصور بیرامی

در راستای تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای اجتماعی بر سرمایه روانشناختی و مولفه های آن در دانشجویان مراجع به مراکز مشاوره دانشگاه تبریز، از میان مراجعان30 نفر به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند و به روش گمارش تصادفی دردو گروه جایدهی شدند و پس از انجام مصاحبه بالینی ساخت یافته براساس «dms-iv-tr» و اجرای پیش آزمون با استفاده از پرسشنامه سرمایه روانشناختی pcq)) به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی با مداخله آموزش مهارت های اجتماعی (sst) وگروه پلاسیبو جایدهی شدند. هرگروه متشکل از 15نفر بود. گروه آزمایشی طی 12جلسه تحت آموزش مهارت های اجتماعی( مهارت ارتباط موثر، مهارت ارتباط بین فردی-ابراز وجود و مهارت همدلی) قرار گرفت. گروه پلاسیبو هیچ گونه آموزش درمانی دریافت نکرد. بعد از اتمام دوره به منظور سنجش متغیر وابسته (سرمایه روانشناختی و مولفه های آن)، مجددا پرسشنامه سرمایه روانشناختی pcq)) به عنوان پس آزمون در هر دو گروه اجرا شد. در نهایت دادهای مورد نیاز استخراج و به واسطه نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و برای آزمون و تحلیل مربوط به فرضیه های پژوهش و بررسی اثر درمان از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتیجه کلی پژوهش نشان داد که آموزش مهارتهای اجتماعی همه مولفه های سرمایه روانشناختی ( تاب آوری، امید، خوش بینی و خودکارآمدی) را ارتقا بخشیده است. در این راستا پژوهش نشان داد که آموزش مهارتهای اجتماعی به ارتقای سازگاری در ابعاد مختلف زندگی کمک می کند.

بررسی ارتباط بین ابعاد شخصیتی و استراتژی یادگیری در دانشجویان زبان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1390
  لعیا شاهبازپور شهبازی   منصور بیرامی

هدف این پژوهش بررسی رابطه بین ابعاد شخصیتی هگزاکو با استراتژی های یادگیری و پیش بینی استفاده ار استراتژ یهای یادگیری لغات زبان بر اساس ابعاد شخصیتی در بین زبان آموزان بوده است . روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی می باشد . ? جامعه آماری این پژوهش کلیه افرادی هستند که در نیمه دوم سال 1390 به آموزشگاههای زبان شهرستان تبریز مراجعه نموده و از سطح 4 به بعد وارد تحقیق شدند. حجم نمونه 300 نفر می باشد.آزمودنی ها به شیوه نمونه خوشه ای طبقه ای از بین جامعه آماری مربوطه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری توصیفی و همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه استاندارد استفاده شد.ابزارهای گرد اوری اطلاعات شامل پرسشنامه یادگیری زبان اسمیت و پرسشنامه شخصیتی هگزاکو بود.یافته ها نشان داد که استفاده از استراتژی حافظه در مردان مورد مطالعه (70/46) ، و در زنان (47.54) و بیشترین میزان و استفاده از استراتژی جبران در مردان (13.35) و در زنان (13.82) کمترین میزان را داشتند. نتایج? ?نشان? ?میدهد? ?که? ?ابعاد? ?برونگرایی? ?با? ?و? ?با? ?وجدان? ?بودن? ?و? ?گشودگی? ?به? ?تجربه? ?رابطه? ?معنادار? ?با? ?استراتژی? یادگیری? ?زبان? ?فراشناختی? ?دارد? ?؛? ?و? ?تنها? ?دو? ?بعد? ?گشودگی? ?و? ?با? ?وجدان? ?بودن? ?می? ?توانند? ?واریانس? ?استفاده? ?از? ?استراتژی? فراشناختی ? را? ?به? ?صورت? ?معنادار? ?تبیین? ?کنند?. ?بعد? ?باوجدان? ?بودن? ?وگشودگی? ?به? ?تجربه? ?رابطه? ?معنادار? ?با? ?استراتژی? یادگیری? ?زبانی? حافظه و? یک? ?بعد? ?با? ?وجدان? ?بودن? ?می? ?توانند? ?واریانس? ?استفاده? ?از? ?استراتژی? حافظه را? ?به? ?صورت? ?معنادار? ?تبیین? ?کند?.?بعد? ?باوجدان? ?بودن? ?با? ?وتواضع?-?صداقت? ?رابطه? ?معنادار? ?با? ?استراتژی? یادگیری? ?زبانی? شناختی ? و? ?دو? ?بعد? ?صداقت- تواضع? ?و? ?با? ?وجدان? ?بودن? ?می? ?توانند? ?واریانس? ?استفاده? ?از? ?استراتژی? شناختی ? را? ?به? ?صورت? ?معنادار? ?تبیین? ?کنند?. ?بعد? ?برونگرایی? ?وگشودگی? ?به? ?تجربه? ?رابطه? ?معنادار? ?با? ?استراتژی? یادگیری? ?زبانی? ?اجتماعی? ?دارند?. ?بعد? ?باوجدان? ?بودن? ?وگشودگی? ?به? ?تجربه? ?رابطه? ?معنادار? ?با? ?استراتژی? یادگیری? ?زبانی? جبران? ?ویک? ?بعد? ?گشودگی? ?به? ?تجربه? ?می? ?تواند? ?واریانس? ?استفاده? ?از? ?استراتژی? جبران? را? ?به? ?صورت? ?معنادار? ?تبیین? ?کند?. ? بحث? ?و? ?نتیجه? ?گیری?:? ?این? یافته ها? ?در? ?مجموع? ?نشان? ?می? ?دهد? ?که? با? ?وجدان? ?بودن? ?بهترین? ?پیش? ?بینی? ?کننده? استفاده? ?از? ?استراتژ? یهای? یادگیری? است? ?و? ?دومین? ?بعد? ?که? ?بیشترین? ?رابطه? ?را? ?با? ?استفاده? ?از? ?استراتژ? یهای? یادگیری? ?دارد? ?برونگرایی? ?و? ?گشودگی? ?به? ?تجربه? ?است?. ?برا? ?ساس? ?این? ?نتایج? ?می? ?توان? ?در? ?تعیین? ?استراتژ? یهای? یادگیری? ?افراد? ?زبان? ?آموز? ?قبل? ?از? ?سروع? ?آموزش? ?زبان? ?دوم? ?اقدام? ?نمود? ?و? ?افزایش? ?کیفیت? ?آموزش? ?و? ?تسهیل? یادگیری? ?در? ?افراد? ?زبان? ?آموز? ?را? ?فراهم? ?نمود?.?

پیش بینی گرایش به مصرف مواد (پذیرش مواد و استعداد الکل) بر اساس نشانه های نقص توجه/ بیش فعالی (adhd) در بزرگسالان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  جابر علیزاده گورادل   منصور بیرامی

نام خانوادگی: علیزاده گورادل نام: جابر عنوان پایان نامه: پیش بینی گرایش به مصرف مواد (پذیرش مواد و استعداد الکل) بر اساس نشانه های نقص توجه/ بیش فعالی (adhd) در بزرگسالان. استاد راهنما: دکتر منصور بیرامی استاد مشاور: دکتر تورج هاشمی مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: روانشناسی گرایش: عمومی دانشگاه: تبریز دانشکده: علوم تربیتی و روانشناسی تاریخ فارغ التحصیلی: تعداد صفحات: ??? کلید واژه ها: نشانه های نقص توجه/ بیش فعالی بزرگسالی و خردسالی (adhd)، پذیرش مواد، استعداد الکل، دانشجویان سیگاری، دانشجویان غیر سیگاری. هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی پذیرش مواد و استعداد الکل بر اساس نشانه های نقص توجه/ بیش فعالی بزرگسالی و خردسالی و همچنین مقایسه نشانه های نقص توجه/ بیش فعالی در دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری می باشد. روش: به این منظور??? نفر از دانشجویان پسر کارشناسی دانشگاه تبریز به روش نمونه گیری تصادفی- نسبتی، انتخاب و پرسشنامه های جمعیت شناختی (رشته تحصیلی، سن)، نشانه های نقص توجه/ بیش فعالی (adhd) در بزرگسالان (caars)، نشانه های adhd در خردسالی، مقیاس پذیرش مواد (aas) و مقیاس استعداد الکل (mac-r) توسط آزمودنی ها تکمیل شده است. برای مشخص کردن دانشجویان سیگاری از پرسشنامه جمعیت شناختی و خود اظهاری خود دانشجویان استفاده شد که از بین ??? نفر 62 نفر به عنوان افراد سیگاری مشخص شدند. داده ها به کمک نرم افزارspss18 و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی، رگرسیون همزمان، رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس چند متغیره (manova) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که: الف- نشانه های نقص توجه/ بیش فعالی به طور ترکیبی 147/0 از واریانس پذیرش مواد را تبیین می کنند و به طور تفکیکی، نشانه های نقص توجه/ بیش فعالی بزرگ سالی (کل) و نشانه های نقص توجه/ بیش فعالی خردسالی ، نقش معنی دار در پیش بینی پذیرش مواد دارند. ب- نشانه های نقص توجه/ بیش فعالی به طور ترکیبی 146/0 از واریانس استعداد الکل را تبیین می کنند و به طور تفکیکی، نشانه های نقص توجه/ بیش فعالی خردسالی و مولفه ی تکانش گری قادر به پیش بینی معنی دار استعداد الکل می باشند. ج- نتایج تحلیل واریانس چند متغیره هم نشان داد که در تمام مولفه های نشانه های نقص توجه/ بیش فعالی دانشجویان سیگاری نمرات بالاتری از دانشجویان غیر سیگاری به دست آوردند که این تفاوت معنی دار است.

مقایسه مولفه های روان نژندی و کیفیت خواب در واالدین کودکان اوتیستیک، عقب مانده ذهنی و عادی شهر تبریز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  سجاد کوه پیما   منصور بیرامی

نام خانوادگی: کوهپیما نام: سجاد عنوان پایاننامه: مقایسه مولفه های روان نژندی و کیفیت خواب در والدین کودکان اوتیستیک، عقب مانده ذهنی و عادی شهر تبریز استاد راهنما: دکتر منصور بیرامی استاد مشاور: دکتر تورج هاشمی مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد دانشکده: علوم تربیتی و روانشناسی رشته: روانشناسی بالینی کودک ونوجوان تاریخ فارغ التحصیلی: تیر 91 دانشگاه: تبریز تعداد صفحه: 110 کلید واژه ها :مولفه های روان نژندی ، کیفیت خواب، والدین ،اوتیستیک ، عقب مانده ذهنی چکیده: هدف: پژوهش حاضر به مقایسه مولفه های روان نژندی و کیفیت خواب در والدین کودکان اوتیستیک، عقب مانده ذهنی و عادی شهر تبریز می پردازد. روش: در راستای هدف فوق الذکر 45 نفر از والدین این سه گروه(هر گروه 15 نفر) به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.کودکان عادی در این تحقیق از طریق همتا سازی با گروه های بالینی انتخاب شدند.از والدین این کودکان دعوت شد تا پرسشنامه های neo-ffi(قسمت مربوط به روان نژندی) و کیفیت خواب پیتزبورگ(psqi) را پر کنند.داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارspss -16 و با استفاده از شاخص های امار توصیفی، تحلیل واریانس یک راهه(anova)، تحلیل واریانس چند متغیره(manova) و ازمون تعقیبی lsd مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که الف- والدین کودکان اوتیستیک در زیر مولفه های روان نژندی بالاترین میانگین را دارند.این تفاوت در مولفه های افسردگی و تکانشی بودن با والدین عقب مانده معنا دار نبود.بعد از والدین کودکان اوتیستیک بالاترین میانگین در این مولفه ها مربوط به والدین کودکان عقب مانده بود.این تفاوت در مولفه های اضطراب و تکانشی بودن با والدین کودکان عادی معنادار نبود. ب- در مولفه های کیفیت خواب نتایج نشان داد که والدین کودکان اوتیستیک بدترین کیفیت خواب را بین دو گروه دیگر دارند. بعد از آنها والدین کودکان عقب مانده کیفیت خواب ضعیف تری نسبت به والدین کودکان عادی داشتند.در مولفه های اختلالات خواب و مصرف دارو تفاوت دو گروه اوتیستیک و عقب مانده معنادار نشد.والدین کودکان عقب مانده وعادی در مولفه های کیفیت ذهنی خواب ، مصرف دارو و کفایت خواب تفاوت معنا داری با هم نداشتند. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که والدین کودکان اوتیستیک و عقب مانده نسبت به والدین کودکان عادی از روان نژندی بالاتر وکیفیت خواب پایین تری برخوردارند.از میان سه گروه والدین کودکان اوتیستیک ، عقب مانده ذهنی و عادی، والدین کودکان اوتیستیک از روان نژندی بالاتر و کیفیت خواب پایین تری برخوردار بودند.

مقایسه کیفیت زندگی زنان شاغل فرهنگی،زنان شاغل غیر فرهنگی وزنان خانه دار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی 1391
  داریوش طلوع مهر   تورج هاشمی نصرت آباد

هدف از پژوهش حاضر بررسی تفاوت کیفیت زندگی درزنان شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی با زنان خانه داربود. برای نیل به این هدف، 300 نفر از بانوان(100 نفراز زنان شاغل فرهنگی،100 نفر شاغل غیر فرهنگی و 100 نفر از زنان خانه دار)، به روش تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه کیفیت زندگیsf-36 استفاده شد. این مقیاس دارای مولفه های عملکرد جسمانی، عملکرد اجتماعی، سلامت جسمانی، سلامت روانی،درد های جسمانی، احساس، نشاط وسلامت عمومی می باشد. نتایج حاکی از آن بود که میانگین متغیر های سلامت جسمانی و روانی در زنان شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی و متغیرهای درد جسمانی و نشاط در زنان خانه داربالاتر بود. از سوی دیگر سلامت روانی زنان شاغل فرهنگی بیشتر از زنان شاغل غیر فرهنگی ارزیابی شد.همچنین نتایج پژوهش حاکی از آن بود که متغیر تحصیلات و سن در کیفیت زندگی زنان بسیار تاثیر گذار می باشد.

بررسی عوامل موثر در بروز خشونت و پرخاشگری تماشاگران تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز (از دیدگاه تماشاگران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  رحیم احمدی   فریبا عسکریان

در اکثر مسابقات باشگاهی فوتبال دهه ی اخیر در ایران، رفتارهای پرخاشگرانه و به کارگیری الفاظ توهین آمیز تماشاگران در ورزشگاه ها و در زمان برگزاری مسابقات افزایش یافته است. بر اساس مشاهدات، مدارک و گزارش های مستند در برخی موارد، مصادیقی از رفتار خشونت آمیز و پرخاشگرانه ی تماشاگران و طرفداران تیم تراکتورسازی تبریز در زمان برگزاری بازی های این تیم خسارات جانی و مالی چشم گیری برای مشارکت کنندگان ورزشی و باشگاه تراکتورسازی در برداشته است. در این پژوهش به منظور شناسایی عوامل بروز این رفتارهای ناهنجار در بین تماشاگران تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز و تعیین اولویت این عامل ها تلاش گردید با یک روش توصیفی اطلاعاتی برای مدیران ورزشی مهیا شود. به این منظور از بین 45 هزار تماشاگر تیم تراکتورسازی تبریز، تعداد 386 نفر به صورت تصادفی انتخاب شد. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات و تحلیل نتایج در نرم افزار spss با استفاده از آزمون های تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک طرفه و رتبه بندی فریدمن در سطح معناداری 05/0 ? ? انجام گرفت. بر اساس یافته های این تحقیق در ارتباط با ویژگی های جمعیت شناختی نمونه ی آماری، میانگین سنی تماشاگران 27 سال بود و 94/26 دانشجو، 5/21 درصد دارای تحصیلات لیسانس، 29/58 درصد ساکن تبریز و 27/22 درصد از لحاظ درآمد وابسته به خانواده بودند. همچنین 63/39 درصد از پاسخگویان عنوان کرده اند که پدرانشان دارای شغل آزاد می باشند. در خصوص رابطه ی ویژگی های دموگرافیک و بروز خشونت و پرخاشگری نتایج ذیل به دست آمد: بین سن و میزان انجام اعمال خشونت آمیز و پرخاشگرانه رابطه ی همبستگی منفی و معنادار (14/0-r=) به دست آمد. همچنین تفاوت میانگین خشونت و پرخاشگری پاسخگویان به تفکیک سطح تحصیلات (72/2f= ،013/0 (p=، درآمد ماهیانه (017/6f=،001/0 (p=، شغل پدر (48/2f=، 031/0 (p= و شهر محل سکونت (66/10f=، 001/0 (p= معنی دار می باشد، ولی میانگین خشونت و پرخاشگری، بر اساس شغل پاسخگویان (027/0f=، 92/0 (p=، معنی دار نمی باشد. بین شرایط وضعیتی (t=3/45،001/0 (p= و نحوه ی عملکرد رسانه ها (t=4/67،001/0(p= با بروز خشونت و پرخاشگری تماشاگران رابطه ی معنادار مشاهده شد، ولی رابطه ی مدیریت مسابقات و میزان بروز رفتارهای خشونت آمیز و پرخاشگرانه از دیدگاه پاسخگویان معنادار نبود 51)/t=0،606 /0(p=. در مورد ابعاد متغیر شرایط وضعیتی، به ترتیب مربیان، داوران، بازیکنان و اهمیت و حساسیت مسابقه از اولویت بالاتری در بروز خشونت و پرخاشگری برخوردار بودند و اولویت بندی پاسخگویان از ابعاد شرایط وضعیتی متفاوت بود (69/177x2=). همچنین متغیرهای شرایط وضعیتی، نحوه ی عملکرد رسانه ها و مدیریت مسابقات؛ به ترتیب، اولویت بالاتری در بروز خشونت و پرخاشگری را داشتند و اولویت بندی پاسخگویان از نقش این سه متغیر نیز متفاوت بود (36/111x2=).

مقایسه ویژگی های شخصیتی زنان روسپی و زنان بهنجار بر اساس مدل کلونینجر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  معصومه عبادی آسایش   منصور بیرامی

روسپی گری و انحرافات جنسی از کهن ترین و با سابقه ترین کجروی های بشری است که رد پای آن را می توان در طول تاریخ مشاهده کرد . پیش از آنکه فرد روسپی شود زمینه آسیب پذیری در او شکل می گیرد که از منظر روانشناسی ، جامعه شناسی و ... در سوق دادن وی به همه ی اشکال و عرضه و تقاضای جنسی موثر است . به همین دلیل این پژوهش در نظر دارد تا ویژگی های شخصیتی زنان روسپی را مورد بررسی قرار دهد . هدف پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی زنان روسپی و زنان بهنجار بر اساس مدل کلونینجر بود . ویژگی های شخصیتی زنان روسپی و زنان بهنجار از ابعاد سرشتی ( نوجویی، آسیب پرهیزی، پاداش وابستگی، پشتکار) و ابعاد منشی ( خودراهبری ، همکاری، خود فراروی) مورد بررسی قرار گرفت . در این راستا 60 زن روسپی تحت نظارت مرکز اورژانس اجتماعی شهر تبریز و 60 زن غیر روسپی ( بهنجار ) به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب و همتا سازی شدند . جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه سرشت و منش tci-125 کلونینجر و پرسشنامه ی جمعیت شناختی محقق ساخته استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیره ( manova) استفاده شد . تحلیل داده ها نشان داد بین زنان روسپی و زنان غیر روسپی از نظر 3 بعد سرشتی (نوجویی – پاداش وابستگی- پشتکار ) و 2 بعد منشی ( خودراهبری- خود فراروی ) تفاوت معنی دار وجود دارد. .مبتنی بر این یافته ها می توان نتیجه گرفت که بین رفتارهای روسپی گرانه و برخی ابعاد سرشتی و منشی رابطه وجود داشته و مبتنی بر ابعاد سرشتی و منشی می توان وقوع بالینی رفتارهای روسپی گرانه را تبیین کرد.

مطالعه پدیدار شناختی تجارب جنسی در زنان مبتلا به اختلال میل جنسی کم کار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  هنگامه گل داری   منصور بیرامی

پژوهش حاضر با هدف کلی شناخت عمیق تجارب زنده ی جنسی وبا اهداف ویژه ی شناخت زندگی جنسی، شناخت تجارب تاثیرگذار بر میل جنسی، شناخت تجارب آسیب زای میل جنسی کم کار در زندگی زناشویی زنان مبتلا به اختلال میل جنسی کم کار و ارائه ی یافته های مطالعه جهت استفاده درمانگران به روش پدیدارشناسی هرمنوتیک انجام گرفت. در این مطالعه تلاش شد تا با شناخت عمیق این پدیده تجارب جنسی زنان مبتلا به اختلال میل جنسی کم کار را توصیف و تبیین شود. این مطالعه یک مطالعه کیفی با رویکرد پدیدار شناسی می باشد. شرکت کنندگان در این مطالعه 10 زن مبتلا به اختلال کم کاری میل جنسی بودند که با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند ... در این مطالعه، پژوهشگر پس از کسب رضایت از شرکت کنندگان با انجام مصاحبه نیمه ساختار اقدام به جمع آوری اطلاعات مورد نیاز در رابطه با تجارب زندگی شرکت کنندگان نموده است. تمامی مصاحبه های انجام شده ضبط شده و سپس کلمه به کلمه به صورت متن نوشته شده در آورده شد. به منظور شناخت پدیده و مشخص کردن مفاهیم، پژوهشگر متون بدست آمده را با استفاده از روش تجزیه و تحلیل مضمون مورد بررسی قرارداد. هفت. مضمون استخراج شده از روایت های شرکت کنندگان عبارتند از:1- تجارب فعالیت جنسی همراه با بی میلی جنسی 2-تجارب فعالیت جنسی همراه با میل جنسی،3-تجارب فردی تاثیرگذار در بی میلی جنسی 3-تجارب بین فردی تاثیر گذار در بی میل جنسی 4- تجارب روان شناختی تاثیرگذار در بی میلی جنسی 5-تجارب آسیب بین فردی بی میلی جنسی،6-تجارب آسیب فردی بی میلی جنسی. فعالیت جنسی در زنان یک پدیده چند بعدی است که ابعاد مختلف آن در تعامل با یکدیگر و تحت تاثیرمستقیم نیازهای روان شناختی و رفتارهای همسر است؛ و بیش از این که تحت تاثیر نیاز فیزیولوژیک جنسی باشد، برگرفته از دنیای شناختی و عاطفی حاکم بر زندگی زناشویی می باشد. رفتار جنسی در زنان در جریان شکل گیری از مراحل متعدد ارزیابی ذهنی عبور کرده و به صورت رفتاری تعاملی در پاسخ به کلیه رفتارهای همسر و ارزیابی شناختی از آن ها، آشکار می شود. بی میلی جنسی نیز پاسخی موقتی و موقعیتی به ارزیابی های منفی و رفتارهای ناخوشایند از سوی همسر است که می توان با اصلاح رفتار از سوی همسر و پاسخ گویی به نیازهای روان شناختی زنان در جهت بهبود این اختلال گام برداشت.

نقش ویژگی های شخصیت در رفتارهای خود- مراقبتی و پیامدهای درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 با توجه به نقش تعدیل کننده ی سبک های مقابله ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  فاطمه نعمتی سوگلی تپه   مجید محمود علیلو

دیابت به عنوان یک بیماری مزمن به رفتارهای خود- مراقبتی ویژه ای تا پایان عمر نیاز دارد. عوامل روان شناختی نقش مهمی در پیروی از برنامه های خود- مراقبتی و پیامدهای درمان در بین بیماران مبتلا به دیابت دارند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش تعدیل کننده ی سبک های مقابله ای در رابطه ی بین ویژگی های شخصیت و خود- مراقبتی و برخی پیامدهای درمان (افزایش کیفیت زندگی، سلامت روانی و رضایت از درمان، و کاهش افسردگی، اضطراب و سطح hba1c) در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود. در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 415 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 با روش نمونه گیری در دسترس از بیمارستان سینای شهر تبریز انتخاب شده و با استفاده از پرسشنامه ی پنج عاملی شخصیت نئو (neo-ffpi)، پرسشنامه ی مقابله ی لازاروس و فولکمن (wcq)، مقیاس رفتارهای خود- مراقبتی دیابت، پرسشنامه ی سلامت عمومی- 28 (ghq-28)، پرسشنامه ی کیفیت زندگی (sf-36)، مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی- 21 (dass-21) و پرسشنامه ی رضایتمندی بیمار (psq-18) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر در نرم افزار lisrelمورد تحلیل قرار گرفت. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که ویژگی های شخصیتی روان رنجوری، برون گرایی و وظیفه شناسی توانستند تا با واسطه گری هر دو راهبردهای مقابله ای، خود- مراقبتی، کیفیت زندگی، رضایت از درمان، سلامت روانی، افسردگی، اضطراب، و سطح هموگلوبین گلیکوزیله را با توان بالایی پیش بینی نمایند. شاخص cfi، برابر با 98/0، ifi به میزان 99/0 و gfi برابر با 97/0 به دست آمد. نتایج پژوهش حاضر ضمن تأیید مدل ارایه شده، نشان داد که راهبردهای مقابله ای رابطه ی بین ویژگی های شخصیت باخود- مراقبتی و پیامدهای درمان در بین بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 را تحت تأثیر قرار می دهند. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در برنامه ریزی های پیشگیرانه و شناسایی بیماران در معرض خطر بالا در تبعیت ضعیف از برنامه های خود- مراقبتی و طراحی مداخله های روان شناختی برای بیماران دیابتی مفید باشد.

رابطه ی شیوه های فرزندپروری والدین و فرزندپروری ادراک شده فرزندان با میزان اضطراب و سازگاری نوجوانان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  صبا چاپاری   منصور بیرامی

هدف پژوهش حاضرتعیین رابطه ی شیوه های فرزندپروری والدین و فرزندپروری ادراک شده فرزندان با میزان اضطراب و سازگاری نوجوانان است. روش: به این منظور 404نفر از دانش آموزان دختر پایه ی اول و دوم از دبیرستان های شهر تبریز و والدین آنها به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و پرسش نامه های شیوه های فرزندپروری شفر، فرزندپروری بامریند، اضطراب حالتی و خصیصه ای اشپیلبرگر،سازگاری فردی-اجتماعی کالیفرنیا ctp تکمیل شد. داده ها به کمک نرم افزار spss18 و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی، رگرسیون همزمان و رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته ها : یافته های پژوهش حاضر نشان داد: الف) شیوه های فرزندپروری والدین با اضطراب حالتی و صفتی رابطه ی مثبت معنی دار و باسازگاری فردی اجتماعی رابطه ی منفی معنی دار دارد. بر این اساس هرچقدر والدین در فرزندپروری خود از شیوه های مستبدانه تری استفاده نمایند، اضطراب حالتی و صفتی در نوجوانان افزایش و میزان سازگاری فردی اجتماعی کاهش خواهد یافت. ب)میزان اضطراب حالتی و صفتی و سازگاری فردی - اجتماعی در شیوه ها ی فرزندپروری ادراک شده متفاوت است. ج) شیوه های فرزندپروری والدین و فرزندپروری ادراک شده به طور ترکیبی 41??از تغییرات سازگاری کلی فرد را تبیین می کنند. د) شیوه های فرزندپروری والدین و فرزندپروری ادراک شده به طور ترکیبی 23 ?از تغییرات اضطراب صفتی فرد را تبیین می کنند. ه) شیوه های فرزندپروری والدین و فرزندپروری ادراک شده به طور ترکیبی 21 ?از تغییرات اضطراب حالتی فرد را تبیین می کنند.

نقش عامل های شخصیتی و باورهای غیر منطقی در پیش بینی عواطف مثبت و منفی افراد اضطرابی غیر بالینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  پری ناز صداقت اصل   منصور بیرامی

هدف: این پژوهش به منظور تعیین نقش عامل های شخصیتی و باور های غیر منطقی بر عواطف مثبت و منفی انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع توصیفی– همبستگی بود که در راستای آن، 183 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 91-90، به صورت غربالگری و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و غیرتصادفی، بر اساس نمره برش 16 در پرسشنامه اضطراب بک، انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب بک، باورهای غیر منطقی جونز، مقیاس عاطفه مثبت و منفی(panas)، و فرم کوتاه تجدید نظر شده پرسشنامه شخصیتی نئو استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و مدل علی معادلات ساختاری تحت برنامه نرم افزاری lisrel، نسخه 51/8 ، استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که عامل روان رنجور خویی، عاطفه منفی بالا و عاطفه مثبت پایین را تعیین می کند و عامل برون گرایی با عاطفه مثبت بالا و عاطفه منفی پایین ارتباط دارد. همچنین عامل وظیفه شناسی، عاطفه مثبت بالا و نمره های بالا در عامل گشودگی به تجربه، عاطفه منفی پایین را تعیین می کنند. همچنین باورهای غیر منطقی نیاز به تایید دیگران، تمایل به سرزنش کردن، بی مسئولیتی هیجانی، نگرانی زیاد، درماندگی نسبت به تغییر و کمال گرایی می توانند عاطفه منفی بالا را تعیین کنند، که سهم باور نگرانی زیاد از سایر عوامل بیشتر بود. نمره های بالا در باور های غیر منطقی تمایل به سرزنش کردن، واکنش به ناکامی، نگرانی زیاد و اجتناب از مشکلات، با کاهش عاطفه مثبت همراه است. نتیجه گیری: مبتنی بر این یافته ها، می توان بیان داشت که عامل های شخصیتی و باورهای غیر منطقی، تلویحات نظری و عملی در فهم عواطف مثبت و منفی دارند. واژگان کلیدی: عامل های شخصیتی، باورهای غیر منطقی، عواطف مثبت و منفی، اضطراب.

روابط ساختاری سبک های دلبستگی، فرزندپروری، مقابله ای و طرحواره های ناسازگار در مدل طرحواره یانگ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  احمد اسمعلی کورانه   منصور بیرامی

هدف: با توجه به این که طرحواره های ناسازگار اولیه نقش کلیدی در انواع اختلالات خصوصا اختلالات شخصیت دارند، و هم چنین از دید یانگ متغیر های متعددی مانند الگوی دلبستگی ناایمن ، شیوه های فرزند پروری، سبک های مقابله ای با طرحوار های ناسازگار اولیه در ایجاد و تداوم انواع اختلالات نقش دارند و به لحاظ این که تا کنون پژوهش خاصی روابط ساختاری این متغیر ها را با مدل طرحواره یانگ مورد بررسی قرار نداده است. با توجه به این خلا پژوهش حاضر در صدد بررسی روابط ساختاری این متغیرها با مدل طرحواره های ناسازگار یانگ است. مواد وروش ها: این پژوهش از نوع مطالعات میدانی بوده و به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 91 -90 بودند. گروه نمونه متشکل از 235 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه تبریز بودند که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. یافته ها: نتایج نشان داد ریشه های تحولی در آزمون فرزندپروری یانگ می توانند طرحواره های ناسازگار در پنج حوزه بریدگی - طرد، دیگرجهت مندی، گوش به زنگی بیش از حد - بازداری، محدودیت و خودگردانی - عملکرد مختل را پیش بینی نمایند. هم چنین سبک دلبستگی دوسوگرا توانست پنج حوزه از طرحواره های ناسازگار در مدل یانگ را پیش بینی نماید و سبک دلبستگی اجتنابی فقط توانست طرحواره های ناسازگار در حوزه گوش به زنگی بیش از حد - بازداری را پیش بینی نماید. سبک دلبستگی ایمن نیز توانست طرحواره های حوزه محدودیت های مختل را پیش بینی نماید. سبک مقابله اجتنابی در تمام پنج حوزه طرحواره های ناسازگار پیش بین خوبی بود. لازم به ذکر است هیچ یک از سبک های مقابله ای و سبک های دلبستگی در مدل های مطرح شده نتوانستند متغیر های میانجی مناسبی برای مدل های مطرح شده باشند.

بررسی اثر ورزش بر حافظه فضایی و یادگیری اجتنابی غیرفعال درموشهای صحرایی نر در معرض مصرف توأم الکل و مت آمفتامین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  لادن واقف   شیرین ببری

زمینه و هدف: مت آمفتامین و الکل از شایع ترین داروهای مورد سوء مصرف هستند که معمولا با هم استفاده می شوند. مصرف جداگانه هریک از این دو ماده غالبا منجر به تغییرات ساختاری و عملکردی مغز می شود که با طیف گسترده ای از نقایص شناختی خصوصا اختلال در یادگیری و حافظه همراه است. استفاده توام این دو دارو ممکن است صدمات جبران ناپذیری به مغز وارد نماید.با توجه به تاثیرات مثبت ورزش بر عملکرد سیستم عصبی و همینطور نقش آن در ایجاد حفاظت عصبی و مقاومت نسبت به آسیب های مغزی، هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر ورزش اجباری بر روی یادگیری و حافظه وابسته به هیپوکامپ در موشهای صحرایی می باشد که به مدت طولانی در معرض مصرف توام الکل و مت آمفتامین قرار گرفته اند. روش بررسی:در پژوهش تجربی حاضر تعداد 224 موش صحرایی نر با نژاد ویستاربه طور تصادفی به چهار گروه الکل، مت آمفتامین، الکل+مت آمفتامین و سالین (کنترل) تقسیم شدند. سپس هر گروه مجددا به چهار زیر گروه تقسیم گردید: گروه بدون ورزش، گروهی که پیش از آغاز مصرف مواد به مدت دو هفته ورزش کردند، گروهی که پس از قطع مصرف مواد به مدت دو هفته ورزش کردند و گروهی که دو هفته پیش ازآغاز مصرف مواد ورزش را شروع کرده و تا دو هفته بعد ازقطع مصرف آنها نیز ورزش را ادامه دادند. در پایان، هر گروه به دو دسته تقسیم شد. در یک دسته حافظه فضایی با استفاده ازمازآبی موریس و در دسته دیگر یادگیری اجتنابی غیرفعال با استفاده از شاتل باکس مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که تجویز الکل ویا مت آمفتامین بطور معنی داری سبب کاهش یادگیری وحافظه در هر دو آزمون حافظه فضایی و یادگیری اجتنابی غیر فعال گردید. ورزش توانست عملکرد موشهای دریافت کننده الکل را در هر دو آزمون بهبود بخشد، اما در گروه های دریافت کننده مت آمفتامین و الکل+مت امفتامین، ورزش تاثیر معنی داری در افزایش یادگیری و حافظه نداشت. نتیجهگیری: یافته های فوق موید نقش حفاظتی ورزش در برابر اختلالات شناختی ناشی از سوء مصرف مزمن موادی مانند الکل می باشد. علاوه برآن، با توجه اثر فعالیت بدنی منظم دربهبود نسبی یادگیری و حافظه در گروه های مت آمفتامین و الکل+مت امفتامین ،به نظرمیرسد ورزش می تواند به عنوان عاملی کم هزینه در پیشگیری و درمان اختلال شناختی ناشی از سوء مصرف برخی مواد موثر واقع شود.

بررسی نقش عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی و تنظیم هیجان در اختلال بی خوابی اولیه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  محمد طاهر پناه   عباس بخشی پور رودسری

زمینه و اهداف : زندگی با بی خوابی مزمن می تواند اضطراب قابل توجهی را در زندگی ایجاد کند و با کیفیت زندگی افراد تداخل کند. بی خوابی در میان متداولترین مشکلات گزارش شد? مرتبط با سلامت، مکرراً ارزیابی شده است (کارنی وادینگر،2010). از سوی دیگر عدم تحمل بلاتکلیفی و اجتناب شناختی نیز باعث ایجاد اضطراب و تداوم بی خوابی واحتمالا ایجاد آن شوند، یکی از نتایج آنی بی خوابی بروز هیجانات منفی از قبیل اضطراب وخشم است. هدف این پژوهش بررسی نقش سه متغیر عدم تحمل بلاتکلیفی،اجتناب شناختی و تنظیم هیجان در اختلال بی خوابی اولیه است. روش: این مطالعه یک روش علی – مقایسه ای بود، نمونه های این پژوهش 60 نفر بودند که 30 نفر از بین بیماران مبتلا به بی خوابی اولیه و30 نفر افراد بهنجار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.ابزارهای جمع آوری داده ها پرسشنامه های، عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی و تنظیم هیجانی بود. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار تحلیل آماری spss مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: پژوهش حاضر نشان داد که بین افراد مبتلا به بی خوابی اولیه و افراد بهنجار در متغیر های عدم تحمل بلاتکلیفی(p>0.01,0.01) ، اجتناب شناختی(p>0.01,0.01) و هردو مولفه تنظیم هیجانی (سرکوبی هیجانی(p>.0.01,0.01) و ارزیابی مجدد هیجانی (p>.0.01,0.01)) تفاوت معنادار وجود دارد. بدین معنا که افراد مبتلا به بی خوابی اولیه نسبت به افراد بهنجار نسبت به بلاتکلیفی از تحمل کمتری برخوردارند و اجتناب شناختی بیشتری دارند.و در مولفه های تنظیم هیجانی، افراد مبتلا به بی خوابی اولیه نسبت به افراد بهنجار سرکوبی هیجانی بیشتر و ارزیابی هیجانی مجدد کمتری دارند. نتیجه گیری: با توجه به این یافته ها می توان اظهار نمود از عواملی که باعث نشخوار فکری و اشتغال ذهنی افراد مبتلا به بی خوابی می شود، عدم تحمل بلاتکلیفی نسبت به مسائل مربوط به آینده است وبیماران برای فرار از آنها از میکانیسم اجتناب شناختی استفاده می کنند و به هنگام هیجانی شدن سعی بر سرکوب هیجانهای خود می کنند.

اثربخشی آموزش مدیریت شرم در چارچوب برنامه‏ی pegs در تعامل با شیوه‏های فرزندپروری و کیفیت ارتباط دانش‏آموز– معلم بر قلدری در مدرسه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  پروانه علایی کلجاهی   منصور بیرامی

مقدمه: قلدری در مدرسه شکلی از خشونت مدرسه‏ای سطح پایین است که در طی سی سال اخیر محور توجه اکثر کشورها بوده است. قلدری نوعی رفتار منفی یا عمل پرخاشگرانه، مکرر و تعمدی است که توسط یک گروه یا یک فرد بر علیه همسالان اعمال می‏شود. هدف: هدف اصلی این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش مدیریت شرم در چارچوب برنامه‏ی pegs بر کاهش قلدری در مدرسه با توجه به شیوه‏های فرزندپروری و کیفیت ارتباط معلم - دانش‏آموز بود. روش‏شناسی: این پژوهش از نوع طرح‏های نیمه‏آزمایشی شامل طرح پیش‏آزمون – پس‏‏آزمون با گروه گواه (مقایسه‏ی بین گروهی) و یک طرح عاملی بود. دانش‏آموزان دوره‏ی راهنمایی پنج مدرسه‏ی دولتی دخترانه‏ی شهر تبریز با استفاده از روش نمونه‏گیری خوشه‏ای چندمرحله‏ای انتخاب و غربال شدند. در نهایت، سی نفر از هر مدرسه به روش نمونه‏گیری هدفمند و مبتنی بر نتایج مقیاس قلدری، مشاهده حین اجرای آزمون، درجه‏بندی معاونین مدرسه، و نتایج فهرست رفتاری کودک – فرم والدین انتخاب شدند. هر مدرسه شامل دو گروه و هر گروه متشکل از 15 دانش‏آموز بود. مدارس به صورت تصادفی گروه‏های آزمایشی و گواه فرض شدند و بسته‏ی آموزشی و پلاسیبو را دریافت کردند. جهت جمع‏آوری داده‏ها از پرسشنامه‏های قلدری، خشم چندبعدی مدرسه، مدیریت حالات شرم، شیوه‏های فرزندپروری ادراک شده و کیفیت ارتباط معلم – دانش‏آموز استفاده شد. داده‏ها با استفاده از آزمون‏های آماری تحلیل کوواریانس تک‏متغیره‏ی یک‏راهه و دو راهه، و تحلیل کوواریانس چندمتغیره‏ی یک‏راهه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: تحلیل داده‏ها نشان داد که مداخله‏ی آزمایشی در بهبود مدیریت شرم، کاهش خشم و قلدری مدرسه‏ای اثربخش بوده و آموزش مدیریت شرم مبتنی بر برنامه‏ی pegs در طی هشت جلسه‏ی هفتگی 75 دقیقه‏ای، به ترتیب 34% و 43% تغییرات قلدری مدرسه‏ای (24/28 = f ، 001/0>p) و قلدری سنتی (79/41 = f ، 001/0>p) را تبیین می‏کند؛ اما اثر مداخله‏ی آزمایشی در کاهش قلدری کلامی/ سایبری معنی‏دار نبود (42/3 = f ، 05/0<p). همچنین، مداخله‏ی آزمایشی با توجه به اثر متغیرهای تعدیل‏کننده معنی‏دار نبود. از سویی، نتایج نشان داد که شیوه‏ی فرزندپروری ادراک شده‏ی مستبدانه نسبت به شیوه‏های فرزندپروری مقتدارنه و تسهیل‏گیرانه در اثربخشی مداخله‏ی آزمایشی اثر بازدارنده داشت؛ در نهایت، اثر اصلی کیفیت ارتباط معلم – دانش‏آموز معنی‏دار نبود. نتیجه‏گیری: مطابق با یافته‏های پژوهشی، کاربرد آموزش مدیریت شرم در کاهش قلدری دانش‏آموزان موثر بود. لذا، با در نظر گرفتن محدودیت‏های پژوهشی، این یافته‏ها تلویحات عملی در عرصه‏های بالینی و آموزشی دارد.

مقایسه ی بی خوابی و مولفه های آن در افراد مضطرب غیربالینی با افراد سالم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  علی گل محمدزاده فرد   منصور بیرامی

نام خانوادگی دانشجو: گل محمدزاده فرد نام: علی عنوان پایان نامه: مقایسه ی بی خوابی و مولفه های آن در افراد مضطرب غیر بالینی و افراد سالم استاد راهنما: دکتر منصور بیرامی استاد مشاور: دکتر تورج هاشمی مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: روان شناسی گرایش: بالینی دانشگاه: تبریز دانشکده: علوم تربیتی و روان شناسی تاریخ فارغ التحصیلی: 1392 تعداد صفحات: 108 کلید واژه ها: اضطراب، غیر بالینی، بی خوابی، کیفیت خواب چکیده: اضطراب واکنشی است در مقابل تهدید بیرونی یا درونی که در واقع افراد را برای برخورد با موقعیت های خطرزا آماده می کند. هرگاه این پاسخ از حد معینی بالاتر رود و به نوعی نامتناسب با موقعیت باشد اختلال ایجاد شود. اضطراب بر بسیاری از جنبه های عملکرد آدمی از توانایی های ادراکی، یادگیری، حافظه گرفته تا اشتها، عملکرد جنسی و مخصوصاً خواب تاثیر می گذارد. بی خوابی انواع وسیعی از شکایت ها را که نوعاً در عدم رضایت از مدت و کیفیت خواب منعکس می شود را در بر می گیرد. هدف پژوهش حاضر مقایسه ی میزان بی خوابی و مولفه های آن درافراد مضطرب غیر بالینی و افراد سالم بود. روش پژوهش حاضر از نوع علی – مقایسه ای بود و جامعه ی آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز که در سال 92-91 مشغول تحصیل بودند. روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بود. ابتدا تمامی دانشجویان انتخاب شده پرسشنامه اضطراب حالت- صفت اسپیلبرگر (stai) را پر کردند و در مرحله ی بعدی تعداد 100 نفر از بین این دانشجویان که بیشترین نمره را داشتند با افراد سالم توسط پرسشنامه ی کیفیت خواب پیتنربورگ (psqi) مورد مقایسه قرار گرفتند. تا مشخص شود وضعیت دو گروه در بی خوابی و مولفه های آن چگونه است. داده ها حاصل با استفاده از نرم افزار spss-17 و با روش تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که افراد اضطرای نسبت به افراد سالم در بی خوابی و مولفه های آن نمره ی بالاتری بدست آوردند و در نتیجه رنج بیش تری می برند. افراد مضطرب غیر بالینی در بی خوابی و مولفه های آن وضعیت نامناسب تری نسبت به افراد سالم دارند و از کیفیت خواب بدتری برخوردار هستند.

پیش بینی مولفه های سلامت روان براساس کیفیت زندگی و سبک های هویت در دانشجویان دانشگاه تبریز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  محمدرضا شعبانی مایانی   منصور بیرامی

نام: محمدرضا نام خانوادگی: شعبانی مایانی عنوان:پیش بینی مولفه های سلامت روان بر اساس کیفیت زندگی و سبک های هویت در دانشجویان دانشگاه تبریز استاد راهنما: دکتر منصور بیرامی استاد مشاور: دکتر تورج هاشمی رشته: روان شناسی بالینی مقطع: کارشناسی ارشد محل تحصیلی: دانشگاه تبریز دانشکده: علوم تربیتی و روان شناسی کلید واژه ها: سلامت روانی،کیفیت زندگی،سبک های هویت تعداد صفحه: 149 چکیده هدف از پژوهش حاضر پیش بینی مولفه های سلامت روان بر اساس کیفیت زندگی و سبک های هویت در دانشجویان دانشگاه تبریز بود. برای نیل به این هدف، 230 نفر از دانشجویان به روش تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سلامت عمومی (ghq-28) ، مقیاس کیفیت زندگی ((sf-36 و پرسشنامه سبک هویت (36-isi) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل مسیر و تحلیل واریانس چند متغیره) (manovaاستفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که مولفه های کیفیت زندگی و سبک های هویت قادرند مولفه های سلامت روانی را پیش بینی و تبیین نمایند. از سوی دیگر نتایج نشان داد دختران و پسران در ترکیب مولفه های سلامت روانی تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارند ولی در ترکیب مولفه های کیفیت زندگی تفاوت معنی داری با یکدیگر دارند. همچنین بین دختران و پسران از نظر سبک هنجاری و تعهد تفاوت معنی داری وجود داشت ولی در دو سبک اطلاعاتی و سردرگم تفاوتی بین این دو گروه وجود نداشت.

تأثیر الگوی تدریس با قیاس گری (twa) در تعامل با توانایی تفکر منطقی و سبک های یادگیری بر بازده های یادگیری دانش آموزان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  وحیده عبداللهی عدلی انصار   اسکندر فتحی آذر

علوم یکی از درس هایی است که دانش آموزان در یادگیری آن با برخی مشکلات مواجه می شوند. به دلیل ماهیت انتزاعی مفاهیم علمی، دانش آموزان نیاز دارند تصورات ذهنی از چیزهایی که نمی بینند ایجاد کنند. متخصصان آموزش علوم برخی الگوها و راهبردهای آموزشی مناسب ارائه نموده اند که درک مفاهیم انتزاعی را تسهیل می کنند. تدریس با قیاس گری یکی از این الگوهاست. تحقیقات زیادی درباره ی تأثیر قیاس گری ها ی آموزشی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بدون توجه به تفاوت های فردی آنها نظیر، سطح رشد شناختی و سبک های یادگیری ترجیحی انجام گرفته است. بنابراین، در این تحقیق تأثیر قیاس گری ها ی آموزشی در تعامل با توانایی تفکر منطقی و سبک یادگیری ترجیحی بر بازده های یادگیری دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفت. آزمودنی ها، 183 دانش آموز دختر 6 کلاس سوم در مقطع راهنمایی شهر تبریز بودند. کلاس ها به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی e1) و e2) و گروه کنترل (c) - هر کدام شامل دو کلاس - منتسب گردیدند. داده ها با استفاده از آزمون پیشرفت تحصیلی علوم، آزمون نگرش نسبت به علوم، آزمون توانایی تفکر منطقی و پرسشنامه ی سبک یادگیری ترجیحی گردآوری شدند. در این تحقیق از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شدکه متشکل از یک متغیر مستقلِ شیوه های تدریس، دو متغیر تعدیل گرِ توانایی تفکر منطقی و سبک یادگیری ترجیحی و متغیرهای وابسته ی پیشرفت تحصیلی علوم و نگرش نسبت به علوم بود. در یکی از مدارس راهنمایی سه کلاس سوم به طور تصادفی به عنوان گروه های آزمایشی و کنترل تعیین شدند و یک معلم با سه شیوه متفاوت شامل: الگوی تدریس با قیاس گری (e1, n=30)، ارائه قیاس گری توضیحی متنی به عنوان فعالیت تکمیلی،(e2, n=31) و آموزش سنتی (c1, n=32) مفاهیم هدف را برای آنها تدریس کرد. در دو مدرسه دیگر سه معلم همان مفاهیم هدف را به سه کلاس متفاوت با روش الگوی تدریس با قیاس گری(e1, n=29) ، ارائه ی قیاس گری توضیحی متنی به عنوان فعالیت تکمیلی،(e2, n=33) و روش سنتی (c1, n=28) آموزش دادند. به منظور افزایش اعتبار درونی تحقیق و کنترل اثر انتشار کاربندی آزمایشی و معلم، گروه های آزمایشی و کنترل به صورت e1 (e1+e3)، e2 (e2+e4) و c (c1+c2)تلفیق گردیدند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس و کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که: 1) تفاوت معنی داری در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با سطوح متفاوت تفکر وجود ندارد، 2) سبک یادگیری دانش آموزان تأثیر معنی داری بر پیشرفت تحصیلی آنها دارد و دانش آموزان با سبک یادگیری دیداری در مقایسه با دانش آموزان دارای سبک یادگیری شنیداری و لامسه ای نمرات بالایی در آزمون پیشرفت تحصیلی علوم کسب کردند، 3) الگوی تدریس با قیاس گری بر بازده های یادگیری شناختی دانش آموزان تأثیر مثبتی داشت ولی تأثیرآن بر نگرش نسبت به علوم معنی دار نبود، 4) دانش آموزان دارای تفکر عینی و انتقالی که مفاهیم هدف را با روش الگوی تدریس با قیاس گری آموخته بودند عملکرد بهتری در آزمون پیشرفت تحصیلی علوم داشتند و 5) در گروه آزمایشی تدریس با قیاس گری، دانش آموزان دارای سبک یادگیری دیداری در مقایسه با گروه های ارائه قیاس گری توضیحی متنی و کنترل به طور معنی داری نمرات بالایی در آزمون پیشرفت تحصیلی علوم کسب کردند.

نقش هیجانات مثبت و منفی، خوش بینی و بدبینی و سبکهای پردازش اطلاعات در سازگاری روانشناختی دانشجویان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1389
  شیرین دانشفر   منصور بیرامی

در راستای تعیین نقش هیجانات مثبت و منفی خوش بینی و بدبینی و سبک های پردازش اطلاعات در تغییرات سازگاری روانشناختی دانشجویان دانشگاه تبریز تعداد 400 نفر از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه تبریز به شیوه خوشه ای چند مرحله انتخاب و با اسفاده از مقیاس صف فر ا خلقی (tmms) آزمون گرایش به زندگی (lot-r) مقیاس شخصیتی کالیفرنیا (cpt) و سیاهه سبک های پردازش (pmpi)متغیرهای مورد مطالعه اندازه گیری شد. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل رگرسیون چند گانه و آزمون معنی داری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد از بین متغیرهای پیش بین، به ترتیب اولویت خوش بینی، هیجانات مثبت، سبک عقلانی و سبک تجربی پردازش اطلاعات توانستند تغییرات سازگاری روانشناختی را به طور معنی داری (1/0>p) پیش بینی کنند. از سویی یافته ها حاکی از آن بود که بین متغیرهای پیش بین (هیجانات مثبت منفی، خوش بینی و بدبینی، و سبک های عقلانی، تجربی) و سازگاری روانشناختی رابطه معنی دار وجود دارد. مبتنی بر این یافته می توان نتیجه گرفت که سازگاری روانشناختی دانشجویان به طور چشمگیر از ابعاد هیجانی، اسنادی و شناختی آنها تاثیر پذیر است و این مولفه ها قادرند روند سازگاری روانشناختی آنها را تحت الشعاع قرار دهند.

اثر بخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود نشانه ها ، کیفیت خواب و تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به ptsd.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  سینا احمدیان فرد   مجید محمود علیلو

پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود نشانه ها، کیفیت خواب و تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به ptsd صورت گرفته است. در راستای هدف مذکور 2 بیمار مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه در یک طرح تجربی تک آزمودنی با خطوط پایه چندگانه،طی 8 جلسه تحت درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی، مقیاس کیفیت خواب پیتزبورگ و مقیاس دشواری های تنظیم هیجان استفاده شد. تحلیل داده ها بر اساس نمودارها و درصد بهبودی نشان داد که درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی نشانه های ptsd، کیفیت خواب و تنظیم هیجان را بهبود بخشید.

مقایسه ی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود نشانه های پریشانی روان شناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مادران کودکان عقب مانده ذهنی با توجه به اثرات تعدیلی سبک های عاطفی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  علی اقبالی   منصور بیرامی

هدف از انجام این پژوهش بررسی و مقایسه ی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود نشانه های پریشانی روان شناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مادران کودکان عقب مانده ذهنی با توجه به اثرات تعدیلی سبک های عاطفی در شهر تبریز بود. در این مطالعه شبه تجربی، جامعه آماری این پژوهش، شامل مادران دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزشگاه های استثنایی شهر تبریز بود. پس از اجرای پرسشنامه سبک عاطفی، از بین آن ها، تعداد 60 نفر به شیوه تصادفی انتخاب شده و در دو گروه اصلی شامل شش زیر گروه 10 نفره تقسیم شدند. گروه اول یک دوره درمان آموزش تنظیم هیجان را در 8 جلسه 2 ساعتی، دریافت کرد. گروه دوم در طول همین مدت، هشت جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را طی کرد. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه های سبک عاطفی(afq)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان شناختی(cerq) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (dass) بود. تحلیل نتایج با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری و تحلیل واریانس یک راهه صورت گرفت. نتایج نشان داد در سطوح ترکیبی روش های درمانی و سبک های عاطفی میزان متغیرهای وابسته مورد مطالعه به طور کلی متفاوت است، و اثر تعاملی متغیرهای مستقل (آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی) و سبک های عاطفی بر متغیرهای وابسته سرزنش خود، نشخوار ذهنی، فاجعه سازی، سرزنش دیگران و افسردگی معنی دار است. در بررسی مقایسه ی میانگین پس آزمون این متغیرهای وابسته در دو روش درمانی مشاهده می گردد که تفاوت میانگین ها در سبک عاطفی پنهان کننده با تعدیل کننده و تحمل کننده معنی دار است، و این معنی داری به نفع روش آموزش تنظیم هیجان است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که اثربخشی متغیر مستقل آموزش تنظیم هیجان بر تمامی متغیرهای وابسته افسردگی، اضطراب، استرس، سرزنش خود، نشخوار ذهنی، فاجعه انگاری، سرزنش دیگران و اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تنها بر نشخوار ذهنی معنی دار است.

نقش سیستم های مغزی-رفتاری و عواطف مثبت و منفی در نشانه های وسواسی جبری: مبتنی بر مدل سه عاملی اصلاح شده ی واتسون
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  فرهاد محمدی   زینب خانجانی

چکیده: هدف از مطالعه ی حاضر بررسی اثرات سیستم¬های مغزی رفتاری با میانجی گری عواطف مثبت و منفی بر نشانه های وسواسی جبری در میان دانشجویان است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و روش مدل¬یابی معادلات ساختاری است. 423 شرکت کننده (192 پسر و 231 دختر) با روش نمونه¬گیری چندمرحله¬ای از میان کلیه¬ی دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه رازی کرمانشاه انتخاب شدند و ابزارهای خودگزارشی مقیاس فعال¬ساز رفتاری و بازداری رفتاری، فرم بلند فهرست عواطف مثبت و منفی و مقیاس ابعادی وسواسی جبری را تکمیل نمودند. داده های خام جمع آوری شده با استفاده از مدل¬یابی معادلات ساختاری (sem) با برآورد حداکثر برازش و از طریق نرم افزار لیزرل نسخه ی 80/8 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل های نظری برازش مناسبی دارند. سیستم بازداری رفتاری هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم، از طریق عاطفه ی منفی، بر نشانه های وسواسی جبری اثر داشتند. علاوه بر این ترس و احساس گناه به ترتیب میانجی گر تأثیر سیستم مغزی رفتاری جنگ/ گریز/ بهت و بازداری رفتاری بر نشانه های وسواسی جبری بودند. سیستم بازداری رفتاری بر بعد افکار ناخواسته/ افکار خنثی کننده تأثیر مستقیم دارد و از طریق عاطفه¬ی منفی بر سایر ابعاد وسواسی جبری (یعنی، آلودگی/ شستشو؛ مسئولیت-پذیری/چک کردن و تقارن/نظم و ترتیب) اثر گذار است. با ورود عواطف منفی سطح پایین به معادله¬ی سیستم بازداری رفتاری¬ اثر مستقیم و غیرمستقیم (از طریق احساس گناه و غمگینی) آن بر افکار ناخواسته¬ی وسواسی آشکار گردید. از سوی دیگر ترس هم میانجی گر اثر سیستم جنگ/ گریز/ بهت بر تمام ابعاد نشانه¬ای وسواسی جبری بود. عواطف نقش مهمی در مشخص شدن تأثیر سیستم مغزی رفتاری ترس(جنگ/گریز/بهت) بر نشانه های وسواسی جبری دارند. عواطف منفی تأثیر مهمی در تفکیک اثر ترس و اضطراب بر نشانه¬های وسواسی جبری دارند. ترس و اضطراب بر جنبه¬های مختلفی از نشانه¬های وسواسی جبری اثرگذارند. کلمات کلیدی: نشانه های وسواسی جبری؛ سیستم های مغزی رفتاری؛ عواطف؛ ترس؛ اضطراب

نقش نارسایی در تنظیم هیجانی و کنترل شناختی افکار بر نشانه های شخصیت اسکیزوتایپی با میانجی گری نشانه های وسواسی-اجباری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  المیرا نقوی ساری گونی   تورج هاشمی نصرت آبادی

تحلیل ها نشان داد که نشانه های وسواسی- اجباری قادر است در قالب روابط ساختاری، پیوند بین نارسایی در تنظیم هیجانی، کنترل افکار و نشانه های اسکیزوتایپی را به طور معنی داری میانجی گری کند. بعلاوه، بین نارسایی در تنظیم هیجان و نشانه های وسواسی- اجباری با نشانه های اسکیزوتایپی رابطه مستقیم معنی داری وجود دارد. کنترل افکار و نشانه های اسکیزوتایپی رابطه منفی دارند. نارسایی در تنظیم هیجانی تاثیر مثبتی بر نشانه های وسواسی- اجباری دارد. رابطه منفی معنی داری بین کنترل افکار و نشانه های وسواسی- اجباری وجود دارد و همچنین بین نارسایی در تنظیم هیجان و کنترل افکار، رابطه منفی دیده می شود. بحث: نتایج حاکی از آن است که تنظیم نادرست هیجانات منفی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری و اسکیزوتایپی همزمان، باعث ایجاد سوگیری شناختی شده و ناتوانی در کنترل اولیه افکار به افزایش افکار آزارنده و خلق منفی و در نهایت تشدید نشانه های اختلال در این افراد منجر می گردد.

برازش روابط علّی-ساختاریِ نوروتیسیزم، بدرفتاری دوره ی کودکی، فقدان ها و جدایی های اولیه، بدتنظیمی هیجانی و آلکسی تایمی با اختلال شخصیت مرزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  محمد امین شریفی   تورج هاشمی

چکیده: مطالعات متعدد نشان داده اند که آزارهای دوران کودکی، یکی از پیش سازهای مهم در شکل گیری اختلال شخصیت مرزی است. همچنین، مشخص شده است که نقایص و کمبودهای فرد در مهارت های تنظیم هیجان، یکی از عوامل ضروری در ایجاد و تداوم bpd است. علاوه بر این، تحقیقات گذشته، سایر عوامل مرتبط با bpd، نظیر آلکسی تایمی و نوروتیسیزم را شناسایی کرده اند. با اینکه، هر یک از این عوامل در ادبیات پژوهشی توصیف شده اند، ولی هیچ مطالعه ای تمامی این متغیرها را در بین یک نمونه پژوهشی واحد، مورد بررسی قرار نداده است. متاسفانه، علیرغم شیوع و اهمیت بالینی اختلال شخصیت مرزی، سبب شناسی آن در جامعه ی ما هنوز مورد مطالعه قرار نگرفته است و چنین موضوعی با توجه به مرگ و میر مرتبط با این اختلال، نگران کننده است. هدف از تحقیق حاضر، برازش روابط علّی-ساختاریِ نوروتیسیزم، بدرفتاری دوره ی کودکی، فقدان ها و جدایی های اولیه، بدتنظیمی هیجانی و آلکسی تایمی با اختلال شخصیت مرزی است. بدین منظور، 413 شرکت کننده از دانشجویان دانشگاه تهران به شیوه ی نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای تحقیق، از پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، مقیاس شخصیت مرزی، پرسشنامه ی کودک آزاری، مقیاس آلکسی تایمی تورنتو (tas)، خرده مقیاس نوروتیسیزم از پرسشنامه ی شخصیت neo-ffi، و مقیاس دشواری در تنظیم هیجانی (ders) استفاده شد. داده های خام بدست آمده با استفاده از مدل معادلات ساختاری و از طریق نرم افزار lisrel نسخه ی 80/8 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل نظری برازش مناسبی دارد و بدتنظیمی هیجانی، نوروتیسیزم و بدرفتاری دوره کودکی (بخصوص، آزارهای هیجانی) پیش بین های خوبی برای اختلال شخصیت مرزی هستند. علاوه بر این، بدتنظیمی هیجانی و آلکسی تایمی در رابطه بین بدرفتاری دوره کودکی، فقدان و جدایی ، نوروتیسیزم و نشانه های bpd میانجی می شوند.

مقایسه ویژگی های سرشتی - منشی شخصیت در میان افراد معتاد، الکلی و افراد عادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  زهرا عشقی   منصور بیرامی

هدف: بر اساس پژوهش های قبلی، عوامل شخصیتی، از پیش بینی کننده های اصلی اعتیاد می باشد، در این راستا، پژوهش حاضر، با هدف مقایسه نیمرخ های سرشتی – منشی مبتلایان به اختلال سوء مصرف مواد و مبتلایان به سوء مصرف الکل و افراد بهنجار اجرا شد. روش: روش پژوهش پس رویدادی و جامعه آماری 90 نفر شامل 3گروه از افراد مبتلا به سوء مصرف مواد، سوء مصرف الکل و عادی در شهر تبریز بود. که از میان آنها 30 نفر سوء مصرف مواد، 30 نفر سوء مصرف الکل و 30 نفر عادی انتخاب شد. ابزار سنجش، پرسشنامه سرشت و منش (tci، کلونینجر و همکاران، 1991) بود. داده ها از طریق تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد در بعد نوجویی، بین گروه های سوء مصرف مواد، سوء مصرف الکل و عادی تفاوت معنادار وجود دارد و نمرات افراد مبتلا به سوء مصرف مواد بالاتر از دو گروه دیگر و نمرات افراد مبتلا به سوء مصرف الکل بالاتر از افراد عادی بود. در بعد آسیب گریزی، نمرات گروه سوء مصرف مواد به طور معنادار بالاتر از گروه الکلی و عادی بود. و در بعد پاداش وابستگی، افراد عادی بالاترین نمره را کسب کردند و تفاوت گروه سوء مصرف مواد و عادی معنادار بود. همچنین نتایج تفاوت معنادار در بعد خود راهبری بین گروه های سوء مصرف مواد، سوء مصرف الکل و عادی نشان داد بطوریکه افراد عادی نمرات بالاتریاز دو گروه دیگر بدست آوردند. در نتیجه گیری کلی می توان گفت برخی از ویژگی های سرشتی ومنشی می تواند تفکیک کننده مهمی بین افراد سوء مصرف کننده مواد و الکل و افراد عادی باشد.

تاثیر آموزش مهارت های زناشویی براساس مدل مک کی بر رضایت و صمیمیت زناشویی زنان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  شیوا حضرتی ساقصلو   منصور بیرامی

چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مهارت¬های زناشویی بر اساس مدل مک کی بر رضایت و صمیمیت زناشویی زنان صورت گرفت. در این برنامه آموزشی، با آموزش مهارت¬های پایه (گوش دادن، مهارت ابراز احساس¬ها و بیان نیازها، تقویت دو جانبه) و مهارت¬های پیشرفته ( ارتباط شفاف، مهارت شناسایی و تغییر تحریفات شناختی، مذاکره و حل مسئله) به افراد گروه آزمایشی کمک شد تا رضایت بیشتری از زندگی زناشویی کسب کنند. جامعه آماری شامل کلیه زنان اردبیلی که به دلیل مشکلات یادگیری فرزندانشان به یک مرکز آموزشی در شهر اردبیل مراجعه کرده بودند و 2 تا 8 سال از زندگی زناشویی¬شان گذشته بود. نمونه پژوهش 30 نفر از جامعه ی آماری بود، که به صورت در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایشی و 15 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه رضایت زناشویی enrich (47) سوالی و پرسشنامه صمیمیت باگاروزی بود. گروه آزمایش 8 جلسه آموزش مهارت¬های زناشویی را دریافت نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده¬ها، علاوه بر استفاده از روش¬های آمار توصیفی، از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شده است. تحلیل داده¬ها نشان می¬دهد که برنامه¬ی آموزش مهارت¬های زناشویی بر اساس مدل مک کی، به طور معنی داری رضایت زناشویی کلی، و مولفه¬های (تحریف آرمانی،رضایت زناشویی، ارتباط، اوقات فراغت و فرزند و فرزندپروری) را بهبود بخشیده است. بر مولفه¬های مسایل شخصیتی، حل تعارض، مدیریت مالی، رابطه جنسی، خانواده و دوستان و جهت گیری مذهبی تاثیری نداشته است. همچنین بطور معنی داری صمیمیت زناشویی کلی، و مولفه¬های (عاطفی، روانشناختی، زیبا شناختی و اجتماعی _ تفریحی) را بهبود بخشیده است. اما بر مولفه¬های عقلانی، جنسی، فیزیکی، معنوی تاثیری نداشته است

مقایسه طرحواره های شناختی و سبک های دلبستگی در دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی با دانش آموزان عادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  فرشته عباس پور   منصور بیرامی

هدف از پژوهش حاضر مقایسه طرحواره های شناختی و سبک های دلبستگی دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی با دانش آموزان عادی بود. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- مقایسه-ای بود که در راستای هدف پژوهشی تعداد 50 دانش آموز مبتلا به اختلال نقص توجه _بیش فعال و 50 دانش آموز عادی به شیوه هدفمند و با استفاده از روش غربالگری به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده¬ها از تکلیف فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره (sq-sf)، دلبستگی کالینز و رید ویژه بزرگسالان، پرسشنامه علایم مرضی کودکان (csi-4)استفاده شد.

اثربخشی راهبردآموزی مبتنی بر الگوی ویت بر بهبود عملکرد حافظه ی فعال و ریاضی و کاهش نشانه های مشکلات عاطفی- رفتاری دانش آموزان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  یدالله ولی نژاد قناتی   اسکندر فتحی آذر

هدف این مطالعه بررسی اثر بخشی راهبرد آموزی مبتنی بر الگوی ویت بر بهبود عملکرد حافظه¬ی فعال و عملکرد ریاضی و کاهش مشکلات عاطفی- رفتاری دانش¬آموزان پایه¬ی سوم دبستان بود که حافظه¬ی فعال ضعیف، عملکرد تحصیلی ریاضی پایین و مشکلات عاطفی- رفتاری داشتند. روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش¬آزمون- پس¬آزمون با سه گروه (گروه آزمایش، گروه پلاسیبو و گروه کنترل) بود. متغیر مستقل، راهبردآموزی با 5 سطح(شامل راهبردهای تصویر¬سازی ذهنی، مرور ذهنی، کنترل بازداری، روزآمد کردن و تمرین یادآوری شمارش)، و متغیرهای وابسته عملکرد مولفه¬های حافظه¬ی فعال، عملکرد ریاضی دانش¬آموزان و مشکلات عاطفی- رفتاری دانش¬آموزان بود. سن و جنس، به¬عنوان متغیر کنترل انتخاب شدند. تمام دانش¬آموزان در پایه¬ی سوّم و از نظر سنی تقریباً یکسان بودند، و برای کنترل جنسیت فقط از دانش¬آموزان پسر استفاده شد. جامعه¬ی آماری این پژوهش دانش¬آموزان پسر پایه¬ی سوم دبستان(سال تحصیلی 93-92) شهر قره¬ضیاءالدین و نمونه شامل 36 نفر از دانش¬آموزان دارای حافظه¬ی فعال ضعیف، مشکلات ریاضی و مشکلات عاطفی- رفتاری بود که با روش نمونه¬گیری هدفمند پس از غربال¬گری از 4 مدرسه با استفاده از آزمون¬های حافظه¬ی فعال وکسلر (wisc-iv)، آزمون محقق¬ساخته ریاضی، و آزمون توانایی¬ها و مشکلات انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 12 نفری جایگزین گردیدند. دانش¬آموزان گروه آزمایش طی 6 هفته تحت آموزش راهبردی قرار گرفتند. به گروه پلاسیبو در همین مدت درس علوم با روش آموزش دوجانبه تدریس شد و گروه کنترل واقعی هیچ نوع مداخله¬ای را دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده¬ها از روش آمار توصیفی، تحلیل واریانس چند متغیره، تحلیل کواریانس یک طرفه، تحلیل کواریانس چند¬متغیره و آزمون بن¬فرونی و نرم افزار spss-20 استفاده شد. یافته¬ها: نتایج پژوهش نشان داد که مداخله سبب بهبود عملکرد دانش¬آموزان در آزمون¬های یادآوری وارونه ویادآوری شمارش که مولفه¬ی اجراکننده¬ی¬مرکزی را اندازه می¬گیرند و یادآوری مکعب که مولفه¬ی لوح دیداری- فضایی را می¬سنجد، شده است، ولی افزایش در آزمون یادآوری مستقیم که عملکرد مولفه¬ی حلقه¬ی آوایی را می¬سنجد معنی¬دار نبود. همچنین نتایج نشان داد که عملکرد ریاضی دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به دو گروه دیگر افزایش یافته است. در حیطه¬ی مشکلات عاطفی- رفتاری، راهبردآموزی سبب کاهش مشکلات عاطفی و اختلال سلوک شده است، لکن مشکلات بیش¬فعالی و مشکل با همسالان کاهش نیافته است. نتیجه¬گیری: مداخله¬های مناسب در حافظه¬فعال می¬توانند روشی موثر برای بهبود عملکرد حافظه¬ی فعال و عملکرد ریاضی دانش آموزان باشند. همچنین مداخلات راهبردی مناسب در حافظه¬ی فعال قادر است برخی از جنبه¬های مشکلات عاطفی- رفتاری دانش¬آموزان را کاهش دهد.

پیش بینی نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای (odd) براساس سبک های فرزندپروری: نقش واسطه ای سبک های دلبستگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  ثریا حسن زاده   منصور بیرامی

اختلال نافرمانی مقابله ای از جمله اختلالات برون سازی شده است که به صورت الگوی پایدار منفی- کاری، نافرمانی، لجبازی، خصومت و سرکشی در برابر اولیای قدرت پدیدار می شود. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای (odd)، براساس سبک های فرزندپروری با در نظرگرفتن نقش واسطه ای سبک های دلبستگی به انجام رسید. این پژوهش با توجه به اهداف از نوع همبستگی و با توجه به شیوه ی جمع آوری داده ها توصیفی بود. جامعه آماری، دانش آموزان پسر پایه های سوم، چهارم و پنجم ابتدائی مدارس دولتی ناحیه ی 1 شهرستان تبریز بودند. با استفاده از روش نمونه- گیری خوشه ای چند مرحله ای، 303 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه ی csi-4، برای تشخیص نشانه های odd، پرسشنامه ی شیوه های فرزندپروری بامریند، برای تفکیک سبک های فرزندپروری و پرسشنامه ی طبقه بندی سبک های دلبستگی فینزی و همکاران برای بررسی سبک های دلبستکی کودکان استفاده شد. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری (sem) استفاده شد. یافته ها نشان داد که سبک های مختلف فرزندپروری به صورت مستقیم قادر به پیش بینی نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای هستند و یافته ی دیگر این که سبک های فرزندپروری در قالب روابط ساختاری با سبک دلبستگی قادرند، تغییرات نشانه های نافرمانی مقابله ای را بطور معنی دار و نسبی پیش بینی کنند. بنابراین اتخاذ سبک فرزندپروری مقتدرانه همراه با ایجاد سبک دلبستگی ایمن در اوایل کودکی و پرهیز از سبک های سهل انگارانه و استبدادی و سبک های دلبستگی ناایمن برای پیش گیری از نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای توصیه می شود.

مقایسه راهبردهای تنظیم هیجان دربیماران اسکیزوفرنی،افسردگی اساسی وافرادبهنجار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  سمانه صنایعی کمال   مجید محمودعلیلو

تنظیم هیجان فرآیندهای درونی و برونی است که مسئول نظارت ، ارزیابی و تغییر و اکنش های هیجانی فرد در راه رسیدن به اهداف می باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه راهبردهای تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی ، افسرده و افراد بهنجار و مقایسه این راهبردها در زنان و مردان هر سه گروه صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضراز نوع علی- مقایسه ای می باشد و برای پژوهش نمونه ای به حجم90 نفر به روش همتا سازی انتخاب شده است. در پژوهش حاضرپرسشنامه های تنظیم هیجان گراس و جان (10گویه ای) اجرا گردید . داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره مورد تحلیل قرارگرفت . نتایج تحلیل نشان داد افراد مبتلا به اسکیزوفرنی نسبت به مبتلایان به افسرده اساسی و افراد بهنجار بیشتر از راهبرد سرکوب و کمتر از راهبرد ارزیابی مجدد استفاده می کنند. و افراد افسرده اساسی نسبت به افراد بهنجار بیستر از راهبرد سرکوب هیجان و کمتر از ارزیابی مجدد بهره می برند. نتیجه: تحقیق حاضر نشان داد مبتلایان به اسکیزوفرنی آسیب های بیشتری نسبت به افراد افسرده و افراد عادی در تنظیم هیجان دارند.

مقایسه کفایت اجتماعی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در مدیران سازمان های مردم نهاد، خصوصی و دولتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده مدیریت و اقتصاد 1393
  رضا میرزایی ابواسحق   تورج هاشمی نصرت آباد

هدف پژوهش حاضر مقایسه کفایت اجتماعی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در مدیران سازمان های مردم نهادف خصوصی و دولتی است. روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مدیران سازمان های مردم نهاد، خصوصی و دولتی در سال 1393 بودند که از میان آن ها تعداد 300 مدیر (100مدیر از سازمان مردم نهاد، 100 مدیر از سازمان خصوصی و 100 مدیر از سازمان دولتی) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه کفایت اجتماعی فلنز و راهبرد تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایچ استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس چند متغیره مورد بررسی قرار گرفت و کلیه مراحل توسط نرم افزار spss محاسبه گردید. نتایج پژوهش نشان داد بین مدیران سازمان های مردم نهاد، خصوصی و دولتی در متغیرهای کفایت اجتماعی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان تفاوت وجود دارد. بنابراین بر اساس یافته ها، مدیران سازمان های مردم نهاد از کفایت اجتماعی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی بالاتری برخوردارند.

ویژگی های الکتروفیزیولوژیک بازنمایی ذهنی اعداد در افراد ایرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  علی جهان   محمد علی نظری

بررسی بازنمایی ذهنی اعداد حاکی از ارتباط میان کمیت و فضا می باشد. به¬گونه ای که در افراد اروپایی اعداد بزرگ با سمت راست و اعداد کوچک با سمت چپ ارتباط دارند. این تعامل بطور اختصار اثر snarc نامیده می شود. از سوی دیگر نشان داده شده است که این رابطه می تواند تحت تاثیر محصولات فرهنگی مانند خط نوشتاری قرار بگیرد. علیرغم این که نبود snarc در مطالعات رفتاری قبلی بر روی نمونه های ایرانی ذکر شده بود، توجه به ویژگی های الکتروفیزیولوژیک می تواند در روشن شدن علت عدم مشاهده آن در افراد ایرانی موثر باشد. لذا هدف این پژوهش بررسی بازنمایی اعداد در افراد ایرانی با توجه به ویژگی های الکتروفیزیولوژیک بود. در این مطالعه 28 دانشجوی کارشناسی روانشناسی به تکمیل تکلیف تعیین زوج یا فرد بودن اعداد 1، 2، 8 و 9 پرداختند. در تکلیف دوم آنها به تعیین زوج یا فرد بودن عدد-واژگان یک، دو، هشت و نه پرداختند. در حین اجرای تکلیف فعالیت الکتروآنسفالوگرافی مشارکت کنندگان ضبط شد و نهایتا پتانسیل های وابسته به رویداد استخراج گردید. مولفه های مورد نظر در این پتانسیل ها عبارت بودند از p300، slrp و rlrp که به ترتیب برای بررسی سطح ادراکی، انتخاب پاسخ و اجرای پاسخ بکار می روند. تحلیل واریانس تکرار سنجش برای داده های رفتاری نشان داد که علیرغم تعامل سمت پاسخ و بزرگی، وجود اثر snarc مورد تایید قرار نگرفت. تحلیل داده های مولفه p300 از لحاظ زمان نهفتگی و مقدار ولتاژ قله صورت گرفت و تعامل سمت پاسخ × بزرگی برای هیچ کدام معنادار نشد. همچنین این تعامل در مولفه های slrp و rlrp معنادار نبود. یافته مهم دیگر بالا بودن سرعت تعیین زوج بودن عدد 8 و عدد واژه هشت نسبت به سایر اعداد و عدد-واژگان بود. این تفاوت بویژه در سطوح رفتاری، ادراکی و انتخاب پاسخ مشاهده شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که در افراد ایرانی پردازش کمیت متفاوت می¬باشد. موثر بودن سمت نگارش خط در عدم مشاهده snarc در افراد ایرانی مورد تایید قرار نگرفت. احتمالا این تفاوت ناشی از نحوه دسترسی به ویژگی¬های معنایی اعداد از جمله دانش زوج-فردی می¬باشد. همچنین نشان داده شد که عدد 8 و عدد- واژه هشت بصورتی غیر قابل انتظار سریعتر از اعداد کوچکتر پردازش می شود. این مطالعه قادر به توضیح این مطلب نبوده و انجام پژوهش های بیشتر در این زمینه ضروری می باشد.

مقایسه ی اختلالات عاطفی-رفتاری در کودکان با زایمان های طبیعی و سزارین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  ذریه عباسی   منصور بیرامی

پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اختلالات خلقی-رفتاری کودکان دبستانی متولد شده با سه روش زایمان طبیعی خود به خودی، سزارین برنامه¬ریزی¬شده (انتخابی)، سزارین برنامه¬ریزی¬نشده (اورژانس) انجام شد. سیاهه¬ی رفتاری کودک (cbcl) و پرسشنامه¬ای در رابطه با اطلاعات جمعیت شناختی و سوابق زایمانی توسط 400 دانش آموز یک مدرسه ی پسرانه و یک مدرسه¬ی دخترانه شهر شیراز که به شکل در دسترس انتخاب شدند، برای والدین آنها ارسال ¬گردید. از بین پرسشنامه هایی که به طور کامل تکمیل شده بود، سه گروه 47 نفره از کودکان با سابقه¬ی زایمان طبیعی خود به خودی، سزارین انتخابی و سزارین اورژانس از نظر سن و جنس همتا شدند و داده های به دست آمده با روش¬های آمار توصیفی و آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (manova) مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد میانگین نمرات مشکلات عاطفی (01/0p?، 36/8f=)، مشکلات اضطرابی(01/0p?، 94/4f=)، مشکلات بیش فعالی/کمبود توجه (05/0p?، 33/6f=)، مشکلات نافرمانی مقابله¬ای (05/0p?، 34/4f=) و مشکلات سلوک (05/0p?، 34/4f=) در بین کودکان متولد شده¬ از طریق زایمان طبیعی خود به خودی، سزارین اورژانس و سزارین انتخابی تفاوت معنی-دار وجود دارد. بررسی¬های بیش¬تر و آزمون تعقیبی نشان داد که در همه¬ی مولفه ها گروه سزارین اورژانس با گروه سزارین انتخابی و زایمان طبیعی تفاوت معنی دار دارد، اما تفاوت¬ها در بین کودکان سزارین انتخابی و زایمان طبیعی معنادار نیست. در این مطالعه افزایش قابل توجهی در مشکلات خلقی و رفتاری کودکان سزارین اورژانس مشاهده شد. این افزایش می¬تواند به علت تعداد بیشتر کودکان زودس در این گروه زایمانی و میزان بیشتر مشکلات روحی-روانی مادران آن¬ها در دوران بارداری و پس از زایمان باشد.

بررسی کارکردهای شناختی، میزان تقارن امواج مغز در الکتروآنسفالوگرافی، ادراک و باورهای درد در افراد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروز و همتایان عادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1394
  بهزاد نیکزاد   تورج هاشمی

پژوهش حاضر با هدف بررسی کارکردهای شناختی، میزان تقارن امواج مغز در الکتروآنسفالوگرافی و ادراک و باورهای درد در افراد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروز و همتایان عادی آنها انجام شد. نمونه پژوهش حاضر شامل 30 بیمار مبتلا به بیماری ام اس و 30 فرد عادی بود. ابزار مورد استفاده عبارت بودند از آزمون برج لندن، مقیاس تجدید نظر شده وکسلر، آزمون عملکرد پیوسته، دستگاه الکتروآنسفالوگرام و پرسشنامه ادراک و باورهای درد بود. امواج عاری از آرتیفکت انتخاب و به وسیله تبدیل سریع فوریه کمی سازی شد و توان مطلق باندهای آلفا، تتا، دلتا و بتا در نواحی پیشانی، مرکزی و پس سری بدست آمد. داده های بدست آمده با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: نتایج نشان داد که بیماران ام اس از عملکرد شناختی پایین تری نسبت به افراد عادی برخوردارند. همچنین بین دو گروه در امواج دلتا، تتا و بتا در ناحیه لوب پیشانی، موج بتا در ناحیه مرکزی و پس سری تفاوت معنی داری وجود داشت. در بیماران ام اس همچنین ادراک و باورهای درد به میزان بیشتری نسبت به همتایان عادی وجود داشت.

نقش bas و bis-fffs در نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی با توجه به نقش میانجی سوگیری شناختی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1394
  میعاد عصفوری   منصور بیرامی

هدف پژوهش حاضر، ارزیابی نقش bas و bis-fffs در نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی با توجه به اثرات میانجی سوگیری شناختی است. 240 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و سپس به این پرسش نامه ها پاسخ دادند : مقیاس سیستم های بازداری/ فعال سازی رفتاری کارور و وایت ، نسخه تجدید نظر شده پرسشنامه تفسیر و پرسشنامه هراس اجتماعی (spin). برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تاییدی و روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد . ارزیابی مدل ساختاری با استفاده از شاخص های مجذور کای، نسبت مجذورکای به درجه آزادی، ریشه میانگین مربعات خطای برآورد، ریشه میانگین مربعات باقی مانده استاندارد شده ، شاخص نیکویی برازش، شاخص برازش مقایسه ای، شاخص برازندگی فزاینده و شاخص توکر - لوئیس نشان داد که سیستم بازداری رفتاری، سیستم فعال سازی رفتاری اثرات معنی داری بر روی اختلال اضطراب اجتماعی به واسطه سوگیری شناختی دارد. یافته ها از برازندگی مناسب ساختار فرضی بین متغیرهای پژوهش حمایت کرد. با تکیه بر این یافته ها می توان دریافت ، سوگیری شناختی می تواند نقش واسطه ای قابل توجهی بین سیستم های مغزی رفتاری و اختلال اضطراب اجتماعی ایفا کند.

اثربخشی آموزش مدیریت رفتار بر بهزیستی روان شناختی دانش آموزان قلدر و والدین آن ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  سپیده کاظمی   منصور بیرامی

. قلدری یکی ازانواع خشونت و رایج ترین نوع آن درمدارس است که به بیرحمی، جبازی،بداندیشی و خشونت فیزیکی وروانی تعریف می شود وقلدرها علاوه بر داشتن پیشرفت تحصیلی پایین تر، به احتمال بیشتر حداقل یک مشکل بهداشت روانی دارندقلدرها خشمگین تر ، افسرده تر و دارای خود انگاره ضعیف تر هستند، ودرمقایسه با آن هایی که درگیر زورگویی نیستند، دارای مشکلات رشدوسلوک بیشتری هستند در پژوهش حاضر به دلیل مزایایی که آموزش مدیریت رفتاری دارد اثربخشی آموزش مدیریت رفتاردر بهزیستی روانی دانش آموزان قلدر و والدین آن ها بررسی می شود هدف کلی تعیین اثربخشی آموزش مدیریت رفتار بر بهزیستی روانی کودکان قلدر و والدین آن ها اهداف جزئی 1.تعیین اثربخشی آموزش مدیریت رفتار بربهزیستی روانی والدین (پذیرش خود ،خودمختاری،توانایی تسلط برمحیط،داشتن ارتباط موثر بادیگران،هدفمندی در زندگی ،رشد شخصی) 2.تعیین اثربخشی آموزش مدیریت رفتار بر بهزیستی روانی کودکان قلدر (پذیرش خود ،خودمختاری،توانایی تسلط برمحیط،داشتن ارتباط موثر بادیگران،هدفمندی در زندگی ،رشد شخصی) 3.تعیین اثربخشی آموزش مدیریت رفتار بر بهزیستی روانی والدین به تفکیک جنسیت 4. تعیین اثربخشی آموزش مدیریت رفتار بر بهزیستی روانی دانش آموزان قلدر به تفکیک جنسیت فرضیه ها 1.آموزش مدیریت رفتار بر بهزیستی روانی والدین موثر است(پذیرش خود ،خودمختاری،توانایی تسلط برمحیط،داشتن ارتباط موثر بادیگران،هدفمندی در زندگی ،رشد شخصی). 2. آموزش مدیریت رفتار بر بهزیستی روانی کودکان قلدر موثر است(پذیرش خود ،خودمختاری،توانایی تسلط برمحیط،داشتن ارتباط موثر بادیگران،هدفمندی در زندگی ،رشد شخصی). 3. اثربخشی آموزش مدیریت رفتاربر بهزیستی روانی والدین(مادران وپدران) متفاوت است . 4.اثربخشی آموزش مدیریت رفتار بر بهزیستی روانی کودکان (دختران وپسران) قلدر متفاوت است.

عنوان: بررسی شیوه پردازش دیداری و شواهد الکتروفیزیولوژیک کارکرد مغز به هنگام بازشناسی شئ در کودکان دارای اُتیسم و مقایسه ی آن با همتایان هنجار عصبی- رشدی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1394
  مهدی علیزاده زارعی   حسین استکی

گرچه نقص در کارکردهای اجتماعی - ارتباطی، بهترین ویژگی شناخته شده ی اختلالات طیف اُتیسم می باشد، اما امروزه شواهد رو به افزایشی مبنی بر غیر معمول بودن پردازش های حسی- ادراکی در این کودکان وجود دارد. چنین مشکلاتی می توانند حداقل به صورت همراه و یا احتمالاً به عنوان علت زیربنایی بسیاری از علائم رفتاری در اختلالات طیف اُتیسم باشد. تا به حال یافته مهم و مشترک در مطالعات اتیسم، برتری پردازش های دیداری موضع گرا و مبتنی بر جزئیات بوده است که به طور موازی، به نقص در کل نگری و ادراک گشتالتی محرکات دیداری منجر می گردد. گرچه وجود ناهنجاری در پردازش های دیداری در مغز افراد با اتیسم، مستندات زیادی به همراه دارد، اما در حال حاضر هیچ توجیه محکم و مستدل در مورد ماهیت ساختاری و عملکردی پردازش های عصبی- دیداری این افراد به ویژه در کودکان دارای اُتیسم ارائه نگردیده است

تأثیر آموزش مهارت مدیریت استرس و حل مسئله بر خودکارآمدی و کفایت اجتماعی دانش آموزان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1394
  زهرا خدابنده شهرکی   منصور بیرامی

آموزش مهارت های زندگی لازم برای کودکان و نوجوانان همواره به عنوان یکی از اهداف عالی نظام رسمی تعلیم و تربیت بوده است، چرا که رشد و تحول در سایه آموزش این مهارت ها حاصل شده و موجب سازگاری و برقراری ارتباط سالم و صحیح کودکان و نوجوانان با اطرافیان می گردد. کودکان و نوجوانان کشور ما نیز از این پدیده بی نیاز نیستند، لذا لازم است مهارت های زندگی آموزش داده شود.

بررسی مقایسه ای رضایتمندی زناشویی و صمیمیت زوجینی والدین کودکان عقب مانده ذهنی، معلول جسمی و بهنجار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1394
  سارا خداپرست کازرونی   منصور بیرامی

بر اساس مطالعه پژوهش حاضر، نابهنجاری جسمی و روانی کودکان، رضایت زناشویی و صمیمیت زوجینی والدین را دستکاری می کند.. هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه رضایت مندی زناشویی و صمیمیت زوجینی والدین کودکان عقب مانده ذهنی، معلول جسمی و بهنجار بود. طرح پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع و اهداف مورد نظر، از نوع تحقیقات علی—مقایسه ای (پس رویدادی) بود. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی والدین دارای کودک عقب مانده ذهنی، معلول جسمی و بهنجار سطح شهر شیراز در سال 1393 بود. روش نمونه گیری این پژوهش به صورت در دسترس بود. نمونه مورد نظر شامل 50 نفر از والدین کودکان عقب مانده ذهنی، 50 نفر از والدین کودکان معلول جسمی و 50 نفر از والدین کودکان بهنجار بود که از هر دو جنس حضور داشتند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، شامل دو پرسشنامه رضایت مندی زناشویی انریچ و صمیمیت زوجینی باگاروزی بود.

بررسی رابطه ی سبک های فرزندپروری با علایم اختلال نافرمانی مقابله ای و علایم اختلال سلوک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1394
  سمیه معاش اصل   منصور بیرامی

اختلال نافرمانی مقابله ای واختلال سلوک ارتباط تنگاتنگی با شیوه های تربیتی و فرزندپروری دارند.چرا که خانواده اولین پایه گذار شخصیت، ارزش ها و معیارهای فکری کودکان است که نقش مهمی درتعیین سرنوشت و سبک زندگی فرد دارد.تاثیرخانواده به عنوان نخستین و موثرترین واحد اجتماعی برفرزندان، امری بدیهی ومشخص است.

پیش بینی میزان جرات مندی وخودکارآمدی تحصیلی براساس میزان آشنایی با مهارت های زندگی در دانش آموزان پایه دوم دبیرستان ناحیه سه تبریز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1394
  فاطمه عقلمند   منصور بیرامی

چکیدهبراساس مطالعه، بین خودکارآمدی و جراتمندی افراد با انواع مهارتهای زندگی رابطه وجود دارد مبتنی بر این تفکر هدف پژوهش حاضر، پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی و میزان جراتمندی بر اساس آشنایی با مهارت های زندگی در دانش آموزان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بودکه در این راستا 150دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته مهارت های زندگی و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی mjses و پرسشنامه جرات ورزی جرابک روی آنها اجرا گردید. نتایج نشان داد که بین آگاهی از مهارت های زندگی و خودکارآمدی تحصیلی وجراتمندی رابطه وجود دار

اثربخشی آموزش مهارت نظم جوئی هیجانی مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیکی بر خود تنظیمی هیجانی و تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1394
  جواد عینی پور   رحیم بدری

این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی آموزش مهارت های نظم جوئی هیجان بر اساس رفتار درمانی دیالکتیکی بر سبکهای تنظیم هیجان و کاهش تعلل ورزی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان پسر متوسطه شهر رشت تشکیل دادندکه در ابتدا به صورت خوشه ای و سپس به صورت تصادفی ساده از بین آنها 60 نفر انتخاب شدند.نتایج نشان داد که آموزش مهارت های نظم جوئی هیجانی بر تعلل ورزی ناشی از خستگی جسمانی- روانی و تعلل ورزی ناشی از بی برنامگی و سازگاری و تحمل تأثیر دارد.

مقایسه بین عوامل شخصیتی، سبکهای حل مساله و میزان استرس تجربه شده میان افراد وابسته به مواد و افراد بهنجار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1386
  بیانه عبدالله زاده   منصور بیرامی

چکیده ندارد.

اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت زمان بر اضطراب و خودکارآمدی دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر تبریز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1386
  هاجر ناصرنعیمی اول   داوود حسینی نسب

چکیده ندارد.

مقایسه و پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس باورهای دینی، هوش هیجانی و راهبردهای مقابله ای در جانبازان و معلولین جسمی شهر تبریز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1387
  عزیز بهنام مقدم   تورج هاشمی

چکیده ندارد.

مقایسه سیستم های مغزی رفتاری و عامل های شخصیتی در بیماران مبتلا به ایدز و افراد بهنجار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  حسین عقابی علی پور   منصور بیرامی

چکیده ندارد.

پیش بینی آسیب پذیری زنان سرپرست خانواده در برابر استرس بر اساس میزان حمایت اجتماعی و عوامل شخصی و مقایسه ی آنها با زنان عادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1387
  مهدی حسینی بادنجانی   منصور بیرامی

چکیده ندارد.