نام پژوهشگر: حسن سرایی
سجاد تقی زاده ایمانی طاهره قادری
توسعه سیاسی یکی از ابعاد مهم و اساسی توسعه ی همه جانبه و پایدار به شمار می رود. تحول در فرهنگ سیاسی به عنوان بعد فرهنگی توسعه در مقایسه با بعد ساختاری سیاسی به همان اندازه برای توسعه ی سیاسی حیاتی می باشد. رفتارها و نگرش های دانشجوبان به عنوان قشری اجتماعی که خواهان مشارکت و تأثیر گذاری بر روند تحولات سیاسی جامعه می باشند در آینده توسعه سیاسی تاثیر گذار است. بر این اساس تحقیق حاضر گونه های فرهنگ سیاسی موجود در میان دانشجویان را شناسایی می کند و عوامل مرتبط و اثر گذار بر این گونه ها را به دست می آورد. با ترکیب نظریه های آلموند و وربا، و تسلر و گائو چارچوب نظری برای گونه شناسی فرهنگ سیاسی با چهار بعد دانش سیاسی، باورهای سیاسی، ارزش های سیاسی دموکراتیک و مشارکت سیاسی فراهم آمد، برای دستیابی به گونه های فرهنگ سیاسی این چهار بعد ابتدا به روش تحلیل خوشه ای و بر اساس نمرات استاندارد ابعاد چهارگانه متغیر وابسته با هم جمع شده و پس از کدگزاری مجدد شش گونه فرهنگ سیاسی بدست آمد. فرهنگ سیاسی دانشجویان بر اساس چهار بعد مذکور، فرهنگ سیاسی آرمانگرای منفغل با 8/53 درصد گونه غالب؛ انواع فرهنگ های سیاسی آرمانگرای فعال با 6/13 درصد، مشارکتی - پیش رو با 2/12 درصد، تبعی- کوته فکرانه با 2/8 درصد و بی تفاوت با 4/7 درصد در رده های بعدی قرار گرفته اند. فرهنگ عمل گرا نیز با 8/4 درصد در جایگاه آخر قرار دارد.. بین نوع فرهنگ سیاسی و جنسیت، میزان جامعه پذیری سیاسی و میزان دینداری رابطه وجود دارد. فرهنگ سیاسی رایج در میان افرادی که دینداری پایین دارند، فرهنگ آرمانگرای فعال است که مشخصه ی آن اعتقاد بالا به ارزش های سیاسی مدرن و مشارکت سیاسی است. در مقابل، فرهنگ سیاسی غالب در میان کسانی که دینداری بالا دارند، فرهنگ عملگراست که مشخصه ی آن مشارکت سیاسی بالا، باورهای سیاسی مثبت و اعتقاد پایین به ارزش های سیاسی مدرن است.
پگاه روشان شمال حسن سرایی
چکیده ندارد.
جواد منظمی تبار حسن سرایی
در این تحقیق رویکرد نخبگان به نظم در ابعاد متفاوت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مورد مطالعه قرار گرفته است. سوال اصلی این بود که نخبگان ایرانی به کدام یک از رویکرد های زیر گرایش بیشتری دارند: انتظامی یا انسجامی؟ چارچوب نظری تحقیق و نظریه های آن از ادبیات مربوط در حوزه های مختلف جامعه شناسی ازجمله تحول اجتماعی ، جامعه شناسی نخبگان و جامعه شناسی سیاسی همراه با حجم زیادی بحث های انحصارا کیفی مشتق شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل نخبگان تهران ، پایتخت ایران می باشد. یک نمونه هدفمند متشکل از 234نفر از این جمعیت انتخاب شد و یک پرسش نامه محقق ساخته، دارای روایی محتوایی با مقیاس های پایا مورد استفاده قرار گرفت. یافته های اصلی این تحقیق به ترتیب ذیل می باشد:1) رویکرد زنان نخبه به نظم بیشتر انسجامی بود، درحالی که مردان بیشتر دارای رویکرد انتظامی بودند. 2) نخبگانی که در پایتخت و خارج از کشور متولد شده یا در آن جا رشد کرده بودند بیشتر گرایش به نظم انسجامی داشتند در حالی که نخبگانی که فضای زیستی آنان خارج از پایتخت ایران بود گرایش بیشتری به نظم انتظامی داشتند . 3) نخبگانی که در جایگاه اجتماعی-اقتصادی بالا تری قرار داشتند بیشتر گرایش به نظم انسجامی داشتند و این درحالی بود که نخبگانی که از نظر اجتماعی – اقتصادی در مرتبه پایین تری بودند تمایل بیشتری به رویکرد انتظامی داشتند . 4) نخبگان دارای سرمایه اجتماعی بالاتر بیشتر دارای گرایش انسجامی و نخبگانی که از سرمایه اجتماعی کمتری برخوردار بودند بیشتر مایل به رویکرد انتظامی بودند. 5) همچنین یک ارتباط صریح بین میزان دین داری و گرایش به رویکرد انتظامی به نظم دیده شد اما با وارد کردن متغیر پایگاه اقتصادی - اجتماعی به عنوان متغیر کنترل ،میزان همبستگی میان این دو متغیر تقریبا به صفر رسید. 6) نخبگان نمونه این تحقیق به توجه به اولویتشان در چهار ابعاد نظم بدین صورت طبقه بندی شدند: 1-نظم سیاسی 2-نظم فرهنگی 3- نظم اجتماعی 4- نظم اقتصادی به عبارت دیگر از نقطه نظر نخبگان این تحقیق ، نظم سیاسی دارای بیشترین اهمیت و نظم اقتصادی دارای کمترین درجه اهمیت در میان ابعاد نظم بودند .