نام پژوهشگر: جواد اشرفی

اصلاح شیمیایی خواص تریبولوژیک روغن آفتابگردان و بررسی خواص روانکاری بلندهای پلی ایزو بوتن و پلی آلفا الفین- 100 با یک روغن پایه گروه سه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده علوم پایه 1391
  جواد اشرفی   حشمت الله صمیمی

خواص روانکاری روغن آفتابگردان از طریق اپوکسیداسیون و سپس تبدیل روغن اپوکسیده به روغن استیله شده دنبال شده است، اپوکسیداسیون از طریق واکنش روغن با هیدروژن پراکسید و استیک اسید در حضور سولفوریک اسید در حلال دی کلرو متان انجام شده است، در ادامه روغن اپوکسیدی توسط استیک اسید و کاتالیزور بور تری اکسید به روغن استیله شده تبدیل شده است. محصول نهایی توسط طیف مادن قرمز و رزونانس مغناطیسی هسته تایید شده است. خواص روانکاری آن اندازه گیری شده و تغییرات آن نسبت به روغن آفتابگردان مورد بررسی قرار گرفته است که نسبت به روغن آفتابگردان نقطه ریزش، مقاومت اکسیداسیونی و گرانروی آن بهبود یافته است. در پایان کار روغن استیله شده با موفقیت در فرمولاسیون روغن دنده صنعتی استفاده شده است. رفتار روانکاری دو سری از مخلوط های دوتایی شامل اس-4 : پلی آلفا الفین-100یا اس- 4 : پلی ایزوبوتن مورد بررسی قرار گرفته اند. هر سری شامل 5، 10، 15، 20، 25 درصد از پلی آلفا الفین-100 یا پلی ایزو بوتن باشد. نتایج نشان می دهد که با افزایش پلی آلفا الفین-100 ، گرانروی، شاخص گرانروی و نقطه اشتعال افزایش و در یک خط راست ترقی می یابند. در حالیکه نقطه ریزش و عدد اسیدی کل و چگالی ویژه ثابت باقی می مانند. در مورد پلی ایزو بوتن ، گرانروی در یک مسیر منحنی افزایش می یابد، شاخص گرانروی افزایش و سپس ثابت باقی می ماند، نقطه اشتعال کاهش و سپس ثابت باقی می ماند و دیگرخواص تغییرات قابل ملاحظه ای ندارند. خواص تغییر یافته مخلوط های 15 و 25 درصد از مخلوط اس- 4 : پلی آلفا الفین-100 به ترتیب مشابه اس-4و اس- 8 می باشد. شرایط مشابهی برای 5 و10 درصد مخلوط های اس- 4 : پلی ایزوبوتن وجود دارد. یک روغن موتور که بوسیله مخلوط 15 درصد اس- 4 : پلی آلفا الفین ساخته شده است و یک روغن هیدرولیک که بوسیله مخلوط 5 درصد اس-4 : پلی ایزو بوتن ساخته شده است مشخصات خوبی را نشان داده اند.

ارزیابی ایمنوهیستوشیمیایی بیان همزمان گیرنده استروژنی بتا با گیرنده استروژنی آلفا و پروژسترون در تومور های غدد پستانی سگ و ارتباط آن با مدت زمان بقای بیماران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده دامپزشکی 1391
  خاطره مرکب سازی   جواد اشرفی

تومورهای پستانی یکی از شایع ترین تومور ها در بین سگ های ماده بوده و 70 درصد از تومور های سگ های ماده را شامل می شود. هورمونهای استروژن و پروژسترون در ایجاد تومورهای پستانی سگ نقش داشته و لذا در صورت اواریو هیسترکتومی (ohe) قبل از شروع اولین فحلی، خطر ابتلا به تومور های پستانی در سگ تنها 5/0% بوده، در حالیکه این احتمال بعد از اولین و دومین فحلی به ترتیب به 8% و 26% افزایش یافته و بعد از سومین فحلی، ohe هیچ تاثیری در بروز تومورهای پستانی سگ ندارد. گیرنده استروژنی آلفا (er?) و گیرنده پروژسترون (pr) در سگهای با تومورهای خوش خیم شایعتر بوده و با افزایش درجه بدخیمی تومور، میزان آنها کاهش می یابد. گیرنده استروژنی بتا (er?) نیز در تومورهای پستانی خوش خیم در انسان بیشتر بوده ولی در تومورهای پستانی سگ اطلاعات بسیار کمی در این رابطه وجود دارد. نقش er? به طور همزمان با er? و pr در تعیین پیش آگهی تومورهای پستانی سگ ها و ارتباط آنها با درجه بدخیمی این تومورها مشخص نیست. لذا در این تحقیق ضمن بررسی بیان گیرنده های er?، er? و pr در تومورهای پستانی سگ با استفاده از روش ایمنوهیستوشیمی، همبستگی بروز گیرنده er? با er? و pr و ارتباط آنها با در جه بدخیمی تومورها و مدت زمان زنده ماندن بیماران نیز مورد بررسی قرار گرفت. در مطالعه ما، در همه سگ های زنده به طور همزمان هر دو گیرنده er? و pr همراه با گیرنده er? بروز یافتند که می تواند حاکی از نقش مفید بروز همزمان این گیرنده ها در ماندگاری بیماران باشد. نتایج مطالعه کنونی نشان می دهد که افزایش بیان er? با بقاء بهتر بیماران مبتلا به تومور پستانی به خصوص در تومورهای مثبت از نظر er? و pr در ارتباط است. تومورهای پستانی که هیچ کدام از گیرنده های استروژنی آلفا و پروژسترونی در آنها بروز نیافته است به طور کلی دارای پیش آگهی ضعیف و عدم پاسخ به درمان با داروی تاموکسی فن می باشند. لذا امید آن است که در آینده نزدیک با القای بیان er? در بیماران منفی از نظر بروز گیرنده های er? و pr قدم مفیدی در درمان این بیماران برداشته شود.: ت

اثر 3 و 6 هفته تمرین هوازی بر تغییرات آپلین قلبی ناشی از دوزهای مختلف دوکسوروبیسین در موش های صحرایی نر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1391
  جواد اشرفی   ولی اله دبیدی روشن

دوکسوروبیسین(dox)یک آنتراسایکلین آنتی بیوتیک است که به طور گسترده ای به عنوان یک عامل ضد سرطان مورد استفاده قرار می گیرد. با این حال، استفاده بالینی از dox به دلیل اثرات جانبی سمیت قلبی آن محدود شده است. مطالعات اندکی اثرات پیش درمانی فعالیت های ورزشی مزمن را در برابر سمیت قلبی ناشی از دوکسوروبیسین ارزیابی نموده اند. هدف از این مطالعه، بررسی اثر 3 و 6 هفته تمرین هوازی بر تغییرات آپلین قلبی ناشی ازدوزهای مختلف دوکسوروبیسین در موش های صحرایی نر بود. 72 سر موش صحرایی نر با نژاد ویستار بطور تصادفی به گروه-های کنترل و تمرین 3 و 6 هفته ای تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل دویدن روی نوارگردان به مدت 54-25 دقیقه در روز با سرعت 20-15 متر در دقیقه، 5 جلسه در هفته و به مدت 3 و 6 هفته بود. در پایان دوره تمرینی موش های گروه های کنترل و تمرین 3 و 6 هفته ای مجدداً بطور تصادفی به زیر گروه های دوکسوروبیسین(mg/kg10 و mg/kg20) و سالین(9/0 درصد) تقسیم شدند. هر دو تزریق 24 ساعت پس از آخرین جلسه ی تمرین انجام شد و 24 ساعت پس از آن موش ها کشته شدند. سطوح آپلین قلبی و no از طریق روش الایزا و سطحmda از طریق روش تیوباربیتوریک اسید(tbars) اندازه گیری شدند. داده ها با روش آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی(hsd) در سطح 05/0 p? تحلیل شد. القای دوکسوروبیسین(10 و 20 میلی گرم بر کیلوگرم) منجر به عدم تعادل شاخص های اکسیدانتی/آنتی اکسیدانتی در قلب شد. 3 و 6 هفته تمرین هوازی منجر به افزایش معنادار آپلین، کاهش غیر معنادار mda و به ترتیب افزایش غیر معنادار و معنادار no در مقایسه با گروه کنترل+سالین شد. با وجود این، پس از 3 هفته تمرین هوازی و تزریق dox (10 و 20 میلی گرم بر کیلوگرم)، به ترتیب افزایش غیر معناداری در آپلین، کاهش غیر معنادار و معناداری در mda، افزایش غیر معناداری در no در مقایسه با گروه کنترل+دوکسوروبیسین 10 و یا 20 میلی گرم بر کیلوگرم مشاهده شد. و همچنین، پس از 6 هفته تمرین هوازی و تزریق dox (10 و 20 میلی گرم بر کیلوگرم)، به ترتیب افزایش معناداری در آپلین، کاهش معناداری در mda، افزایش غیر معنادار و معناداری در no در مقایسه با گروه کنترل+دوکسوروبیسین 10 و یا 20 میلی گرم بر کیلوگرم مشاهده شد. از سوی دیگر، تفاوت معناداری بین درمان با دوکسوروبیسین10 و 20 میلی گرم بر کیلوگرم تنها در سطح no پس از 6 هفته تمرین هوازی و سطح mda پس از 3 هفته تمرین هوازی وجود داشت. نتایج پیشنهاد می کند که حفاظت قلبی ناشی از تمرین ورزشی مزمن در موش های درمان شده با dox، با مهار استرس اکسایشی و تنظیم افزایشی دفاع آنتی اکسیدانتی مرتبط می باشد.

بررسی هیستوپاتولوژی گونه های کریپتوسپوریدیوم در طیور صنعتی و بومی استان گیلان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده دامپزشکی 1394
  مهدی قاسمی سراب بادیه   جواد اشرفی

کریپتوسپوریدیوزیس یک بیماری نسبتاً مهم و جدی است و معمولاً به عنوان یکی از عوامل اصلی اسهال در انسان و دام های اهلی شناخته می شود. اطلاعات مستند نشان دهنده ی حضور سه گونه ی کریپتوسپوریدیوم در طیور شامل کریپتوسپوریدیوم بیله ای، کریپتوسپوریدیوم مله آگریدیس و کریپتوسپوریدیوم گالی می باشد. برخلاف پستانداران که عمدتاً کریپتوسپوریدیوزیس را به فرم روده ای نشان می دهند، در طیور، کریپتوسپوریدیوزیس به فرم های روده ای و تنفسی دیده می شود. مطالعه ی حاضر به بررسی هیستوپاتولوژی کریپتوسپوریدیوم در طیور گوشتی صنعتی و بومی استان گیلان می پردازد. در این مطالعه، تعداد 100 نمونه از جوجه های گوشتی صنعتی و بومی استان گیلان در فصول زمستان 1392 و بهار 1393 جمع آوری گردید. در ابتدا 150 لام آماده گردید. نمونه های بافتی در این مطالعه از ریه،نای،بورس فابریسیوس و روده بودند. همه ی نمونه ها به روش رنگ آمیزی هماتوکسیلین –ائوزین مورد مطالعه ی میکروسکوپی قرار گرفتند، سپس نمونه های مثبت از لحاظ آلودگی به کریپتوسپوریدیوم به روش رنگ آمیزی اختصاصی زیل نیلسون بافتی رنگ آمیزی گردید. بر اساس نتایج حاصل، آلودگی به گونه های کریپتوسپوریدیوم در ریه، نای، روده و بورس تشخیص داده شد. میزان آلودگی همزمان در این بافت ها 7/27 درصد بود.