نام پژوهشگر: علاءالدین آذری

اقلیت های دینی و جنبشهای مذهبی از یزدگرد اول تا خسرو اول ساسانی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  غلامعلی کاظمی   علاءالدین آذری

سیاست دینی ساسانیان عبارت بود از، تلاش در تقویت آیین ملی به منظور مبارزه با مذاهب تفرقه انگیز غیر ملی، یا تسامح در مقابل اینگونه مذاهب به قصد مقاومت در برابر نفوذ طبقه ای که آیین ملی در دست آنها وسیله ای می شد برای کسب قدرت و اعمال نفوذ در امور حکومت. در این بین شاهانی نیز روش تسامح در مسائل دینی را جهت جلوگیری از قدرت گرفتن موبدان بکار بردند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد عوامل مختلف مذهبی ، سیاسی ، اجتماعی در شکل گیری جنبش های مذهبی در این دوره تأثیرات بسزایی داشته اند، سیاست شاهان ساسانی در قبال اقلیت های دینی و جنبش های مذهبی مبتنی بر اوضاع سیاسی شاهنشاهی ساسانی و مقتضیات زمان و نظرات موبدان مذهبی بوده، همچنین این جنبشها در روابط خارجی ساسانیان با سایر کشورها موثر بوده است. بسیاری از این جنبشها از نارضایتی عامه مردم از اوضاع داخلی و نظام طبقاتی دوره مورد بحث سرچشمه می گیرد.

تصویر انوشیروان ساسانی در آثار دوران اسلامی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - پژوهشکده تاریخ 1392
  سعید نعمت راد   علاءالدین آذری

موضوع این پژوهش، تصویر انوشیروان ساسانی در آثار دوران اسلامی می¬باشد. خسرو انوشیروان فرزند سوم قباد بود. کاووس، فرزند ارشد قباد به مذهب مزدکی گرویده بود آنها نقشه کشیده بودند که وی را به جانشینی قباد برگزینند، ولی سرکوبی قیام مزدکیان این اقدام را ناکام گذاشت فرزند دیگر قباد یعنی جاماسب، بدلیل کوری از یک چشم طبق قانون پادشاهی، نمی¬توانست جانشین پدر شود. و چون قباد شخصاً تمایل داشت که خسرو به پادشاهی انتخاب شود، پس خسرو طبق خواست قباد و با کمک (ماهبوذ مؤبد) به پادشاهی انتخاب گردید. اوضاع مملکت به علت انقلاب مزدکیان و جنگ¬های پی¬در¬پی با قبایل وحشی و رومیان و قحطی¬های چند ساله آشفته شده بود و از طرفی اقتصاد مملکت فلج شده بود. لیکن خسرو با تدبیر و قدرت هر چه تمامتر توانست اوضاع مملکت را بهبود بخشد؛ او مزدکیان را سرکوب کرد و با طرح اصلاحات زیربنایی به جلب حمایت تمام طبقات جامعه نسبت به خود موفق گردید. آن¬چنان که در کتب تاریخی– اسلامی کراراً از سوی مورخیــن عنوان شده، او را بهترین شـاه سلسله¬ی ساسانی دانسته¬اند و حتی یکی از بهترین پادشاهان تاریخ ایران شمرده¬اند. خسرو انوشیروان شاهنشاهی ایران را به بلندترین نقطه تعادل و وسعت خود رساند. نویسندگان و شعرا غالباٌ از شکوه و جلال دربار او و از زیبایی ابنیه¬ای که به دستور او ساخته شده و از توسعه علوم و ادبیات در زمان او صحبت کرده¬اند. او یکی از آخرین ستارگانی بود که در افق ایران باستان درخشید. آن طور که تاریخ نشان داده، نادر و کمیاب است که شخصی صفات سرداری را با خصلت¬های مملکت¬داری جمع کرده باشد. در زمان او سلسله¬ی ساسانی به اوج عظمت خود رسید. امپراطورهای روم شکست¬ها خوردند و غرامت¬ها دادند. دولت هیاطله از صفحه¬ی روزگار محو شد. به خزرهای وحشی گوشمالی سختی داده شد. ترک¬ها به جای خود نشستند. حبشی¬ها از یمن رانده شدند و این مملکت دست ¬نشانده¬ی ایران شد. همچنین اصلاحات داخلی روح جدیدی در کالبد ایران دمید. ایرانی¬ها برای مرتبه¬ی اول با علوم یونانی آشنا شدند.

نقش آسیای میانه در رونق جاده ابریشم در دوره باستان
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  معصومه نجفی   نادر میر سعیدی مجدآبادی

آسیای مرکزی (آسیای میانه، ورارود یا ماوراءالنهر) همواره در طول تاریخ و از جمله در دوران باستان نقش مهمی در انتقال اقوام و فرهنگهای مختلف داشته است. این سرزمین غنی با توجه به موقعیت خود به عنوان حد فاصل بین تمدن های دوران باستان، همواره شاهد ظهور و سقوط تمدنهایی بوده که هریک به نوبه خود مدتی در این سرزمین حاکم شده اثر گذاشته و اثر پذیرفته اند. موقعیت این سرزمین باعث ایجاد شبکه ای از راه ها شد که بعدها به عنوان جاده ابریشم نامیده شد که اصلیترین جاده تجاری در دوران باستان بود. این جاده با وجود فشارهای گوناگون، استعداد فراوانی در انتقال فرهنگ و انگیزه تولید ثروت داشت ورشد تمدنها را به ارمغان آورد. قدرتهای این منطقه در ساختن تمدن های دوره باستان نقش به سزایی داشتند. فرمانروایان مقتدر با تامین امنیت منطقه باعث تردد بیشتر اطباء، علما، دانشمندان و صنعت گران می شدند که خود باعث دگرگونی فرهنگی می شد. طبیعی است که فرهنگ مردم بلاد اطراف این جاده به کاروانیان، منتقل و از طریق آنها پراکنده شده باشد. تسلط حکومتهای ایرانی و چینی و قبایل صحراگرد بر این ناحیه عامل تاثیرگذاری بر رونق ارتباطات سیاسی و اقتصادی بین شرق وغرب بوده است. تاریخ این جاده، خود نوعی تاریخ تمدن است و در واقع بیشتر تمدنهای بشری در مسیراین جاده شکوفا شده است. لذا هیچ مقطعی از تاریخ جهان متمدن را نمی توان یافت که به گونه ای با راه های ابریشم مرتبط نبوده باشد. کلید وا‍ژه ها: آریائی، هند و اروپائی، هند و ایرانی، جاده ابریشم، آسیای مرکزی