نام پژوهشگر: پرویز روزبه زاده

تعریف و بررسی راههای تشخیصی سندرم وقفه تنفسی هنگام خواب
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان کرمانشاه 1372
  عبدالحسین بهرامی   پرویز روزبه زاده

تنگی معمولا موضعی و در اکثریت بیماران درسگمان velopharyngeal است همچنین محل اصلی کولاپس ابتدایی راههای هوائی فوقانی نیز میباشد. تقریبا در نصف بیماران، کولاپس بطور اولیه در retroglossal و یاسگمانهای هیپوفارنکس راههای هوائی فوقانی گسترش مییابد.چاقی همراه با بزرگی اجزاء بافت نرم مکانیسم عمده تنگ شده u.a میباشد در حالیکه ساختمان اسکلتی جمجمه و صورت نقش کمتری درایفای آن را دارد. عده کمتری از بیماران ناهنجاریهای آناتومیک جمجمه و صورت بعلت ژنتیکی، تکاملی و یا هردو آنها نقش عمده ای رادارد. درطی بیداری، افزایش فعالیت emg دیلاتاتورهای u.a احتمالا باعث میشوند که بازشدگی u.a دراین بیماران باقی بماند. باوجود این بافقدان این مکانیسم جبرانی در طی خواب ، u.a کلاس پیدا میکند . در برخی بیماران u.a در فشار اتمسفریک در طی خواب گلاپس پیدا میکند درحالیکه در بقیه برای اینکه کلاپس اتفاق بیافتد احتیاج به قدری فشار مستع نیز دارد. بررسی های مستقیم و فیبروتیک u.a، ابزارهای بالینی مهمی برای ردپاتولوژی آناتومیکال میباشند . بررسیهای x-ray از جمجمه روش انتخابی برای استخوانهای جمجمه وصورت میباشند و به میزان کمتر برای بررسی ساختمانهای بافت نرم بکار میروند. روشهای متعددی را میتوان برای تشخیص نواحی کلاس شده در u.a در طی خواب پیدا کرد که اینها شامل فارنکوسکوپس ، فیبروپتیک ، اندازه گیری فشار در طول مسیر u.asonography , ct-scanمیباشند. تجربیات امروزه نشانگراین امراست که بررسی و اندازه گیری فشار در طول u.a احتمالا آسانترین، ارزانترین و بالینی ترین روش میباشد. اندازه گیری میزان مقاومت و تکنیک رفلکس آکوستیک از تکنیکهائی هستند که مانند mri در بررسی بیماری نیز مفید واقع میشوند.

تومرهای غدد بزاقی اصلی و معرفی یک مورد آن
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان کرمانشاه 1371
  عباس حمیدی راد   پرویز روزبه زاده

تومرهای غدد بزاقی از نئوپلاسم سروگردن هستند (3-4 تومرهای سروگردن) که دارای تنوع هیستوپاتولوژیک زیاد می باشند و بهمین خاطر مطالعه کامل روی آنها، نیاز به بررسی های اپیدمیولوژیک هماهنگ و گردآوری اطلاعات در سطح وسیع دارد و این بررسی همکاری نزدیک جراح، پاتولوژیست و انکولوژیست را طلب می کند . بعلت شیوع کم این تومرها، بررسی اپیدمیولوژیک آنها با مشکلات زیادی مواجه بوده است بعلاوه، نتایج تجربیات یک جراح یا یک مرکز بتنهایی ارزش اپیدمیولوژی کافی را دارا نبوده و نیاز به یک همکاری وسیع وجمع آوری اطلاعات بیشتر را طلب می کند. غدد بزاقی دارای انواع گوناگونی از تومرهای خوش خیم و بدخیم است برخی ازاین تومرها، علی رغم آنکه از نظر هیستولوژیک خوش خیم اند ولی تمایل زیادی برای عود دارند در حالیکه بعضی از تومرهای بدخیم دارای آنچنان رشد آهسته ای هستند که شخص سورویوال 20 ساله را طی می کند. همچنین برای این تومرها، مشکلات تشخیصی پاتولوژیک همواره وجود دارد : اولا بخاطر شیوع کم آنها و در نتیجه تجربه کمتر پاتولوژیست ها و ثانیا بعلت overlying نماهای هیستولوژیک تومرهای غدد بزاقی (مثل میکسدتومر وآدنوئیدسیستیک کارسیتوما، ممکنست دربرخی نواحی یک پترن مشابه رشد سلولی را نشان دهد) و یااینکه پترن هیستولوژیک در یک تومر از یک فیلد ارسالی، تافیلد دیگر متفاوت باشد (مثلا میکسدتومر بدخیم دارای دو منطقه مختلف میکسد تومر خوش خیم و کارسیتومای واضح است و نمونه کوچک بیوپسی ممکنست فقط یک ناحیه را نشان داده و ناحیه دوم در نمونه نباشد و منجر به تشخیص نادرست ضایعه گردد) بنابراین در تشخیص پاتولوژی ضایعه، علاوه بر آشنایی پاتولوژیست به تومرهای بزاقی مسئله کامل بودن نمونه بیوپسی نیزاهمیت دارد.

عفونت فضاهای عمقی گردن و بررسی یک ساله این بیماری در بیمارستان شهدا کرمانشاه در سال 1371
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان کرمانشاه 1372
  بهروز صدقی   پرویز روزبه زاده

عفونت فضاهای عمقی علیرغم استفاده وسیع از آنتی بیوتیکها هنوز شایع بوده و گاهی عوارض خطرناکی بوجود می آورد. 133 مورد از عفونت و آبسه فضاهای عمقی گردن که با عمل جراحی طبی در بخش گوش حلق - بینی بیمارستان شهدا کرمانشاه تحت درمان قرار گرفته بوده موردبررسی قرار گرفته که دراین مطالعه 1) شایعترین سن ابتلا در گروه سنی زیر 10 سال بود 2) شایعترین ابتلا فضاهای عمقی گردن فضای تحت فکی بود 3) شایعترین موارد ابتلا در مردان دیده شد. 4) شایعترین منشاء اولیه برای آبسه پره تونسیلر عفونت لوزه ها و برای آبسه فضای تحت فکی عفونت دندانها، کشیدن و دستکاری دندان بوده است .تب در اکثر قریب به اتفاق مبتلایان بوده و آنهائیکه موقع پذیرش تب نداشتند یا دارو مصرف کرده بودند یا سن بالا داشتند. پرفیوژن پنی سیلین g به تنهایی یا همراه با کلرام فنیکل و گلولزاسیلین بااحتیاط و مراقبت از عوارض آن در بیماران انجام گرفته است از مترونیدزازول در بیمارانی که به این آنتی بیوتیکها پاسخ ندادند استفاده شده است . در آبسه پاروتید از سفالکسین به تنهایی استفاده شده بود. از آنجائیکه تولید چرک در حفره با جدار نکروزه ادامه پیدامیکند آنتی بیوتیک سیستمیک بتنهای برای درمان کافی نبوده با انسزیون ودر ناژ در محل و زمان مناسب برای تخلیه چرک صورت گیرد هنوز پنی سیلین هایی که بتالاکتاماز را مهار میکند با دوز بالا در اغلب عفونتها موثر هستند. عدم توجه به درمان و رسیدگی دندانهای پوسیده سبب افزایش روزافزون آبسه پوسیده فضاهای عمقی گردن میگردد. عدم توجه به درمان دندانهای پوسیده و عفونی در گروه سنی پائین، افزایش مراکز غیراصولی خدمات دندانی سبب افزایش روزافزون آبسه فضاهای گردنی بعداز کشیدن دندان میگردد. عدم تکامل سیستم ایمنی کودکان در سنین زیر 10 سال و نیز عدم توجه کودک و والدین به سلامتی فرد در ایجاد این عفونتها نقش دارد.

تومورهای گوش خارجی و معرفی یک مورد تومور بدخیم لاله گوش
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان کرمانشاه 1371
  بهرام کریم آقایی   پرویز روزبه زاده

متاسفانه علیرغم شیوع نسبتا بالای کانسرهای پوستی در ناحیه صورت و گوش ، این ضایعه کمتر توسط همکاران پزشک مورد توجه قرار می گیرد. از آنجا که اغلب این تومورها بصورت ضایعات سطحی تظاهر می کنند و اختلالی در زندگی روزمره بیمار ایجاد نمی کنند. اغلب تنهاعامل که می تواند بیمار را وادار به مراجعه پزشک کند ظاهر غیر طبیعی ضایعه است . و چون سن شیوع این تومور نسبتا بالا بوده و بیشتر در مردان ایجاد می شود. و درفرهنگ ما، مردان و بخصوص مسنترها کمتر به مسائل زیبائی و ظاهر خود توجه دارند. و حتی در برخی نقاطبعنوان مثال مراجعه به متخصص پوست را بعنوان یک کار غیر عادی دانسته و آنرا مخصوص خانمهای جوان متمول می دانند. این ضایعات دیرتر از زمان لازم تشخیص داده می شوند. بانگاهی به شرح حال بیمار مزبور مشخص می شود که نارسائیهای یادشده این بیمار را نیزتحت الشعاع قرارداده بدین ترتیب که بیمار صرف نظر از ضایعات موجود در گوش چپ کاملا سالم بنظر می رسیده و خود بیمار به این مسئله اعتقاد کامل داشته و اظهار می داشت که تنها علت مراجعه و موافقت وی در مورد انجام عمل جراحی بر چسب سرطانی بودن ضایعه است .علائم بسیار کند و تدریجی پیشرفت کرده بود و بقدری تومورال بودن ضایعه فوق برای همکاران پزشک که در مراجعات اول بیمار را ویزیت کرده بودند. دور از ذهن بوده که از شروع علائم تاانجام بیوپسی 4 سال طول کشیده . نکته مهمتر، در واقع اختلاف فاحش بین اقدامات درمانی مورد نیاز در دو حالت تشخیص زودرس و دیررس بیماری است . کمااینکه این بیمار اجبارا تحت عمل جراحی بزرگ radical neck disection قرار گرفت در حالیکه تشخیص زودرس تومور می توانست با اکسیزیون محدودتری بیماری را کنترل کند . این اختلاف فاحش رامی توان از مقایسه فعالیت 7 ساعته دو جراح مجرب ، با زمان کوتاه مدت مورد نیاز برای عمل ساده تر رزکسیون - محل ضایعه، و همچنین مقایسه پروگنوز بیماری در دو حالت فوق دریافت . همانگونه که اشاره شد، این تاخیر تشخیصی اثرات عمیقی برنحوه درمان پاسخ درمان وپروگنوز بیماری دارد. لذا تشخیص زودرس این ضایعه بسیارمهم است . و همکاران پزشک بخصوص پزشکان عمومی که در مراکز مختلف درمانگاهی وظیفه خطیر غربالگری بیماران را بعهده دارند و اغلب اولین مراجعه بیماران مزبور به این مراکز صورت می گیرد. بایستی در این مورد جدیت بیشتری از خود نشان داده و بفکر تومورهای مزبور باشند و در صورت هرگونه شک بالینی، نامبردگان را جهت نمونه برداری و بررسی به متخصصان مربوطه ارجاع دهند.