نام پژوهشگر: جعفر باقری نژاد
بهتاج رسولی پشته جعفر باقری نژاد
تقریبا سالانه دو تریلیون دلار در جهان بر روی پروژهای فناوری اطلاعات سرمایه گذاری و هزینه می شود. از طرفی رضایت مشتری یک معیار مهم در کارایی بنگاه است چون تاثیر مثبت در وفاداری مشتری دارد. سازمانها سرمایه گذاریهای عمده خود را در سیستمهای فناوری اطلاعات و مدیریت ارتباط با مشتری در مواجه با نیازهای ناهمگن مشتریانشان و بهبود رضایت مشتریانشان انجام داده اند. سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری از طریق جمع آوری و مدیریت اطلاعات مشتری، قادر به ارئه خدمات و محصولات مورد نیاز ، جهت کمک به مشتریان و توانمند کردن ارتباط کارآمد و تسهیم اطلاعات با مشتریان می-باشد. کاربرد روزافزون تکنولوژیهای مدیریت ارتباط با مشتری منجربه بهبود کارایی و اثر بخشی فرایندهای کسب وکاری گردیده است که این امر نقطه نظرات مشتریان مختلف را تامین می کند. مدل پیشنهادی این تحقیق به رابطه میان سرمایه گذاری فناوری اطلاعات و رضایت مشتری درسازمانها اشاره دارد. با تحلیل مسیر واستفاده از نرم افزار لیزرل، مدل بعمل آمد ومدل مذکور با داده های سازمان تحت مطالعه مورد تست میدانی قرار گرفت و تاثیر متغیرهای مستقل "سرمایه گذاریهای فناوری اطلاعات" بر متغیروابسته "رضایت مشتری" بررسی شد. از یافته های این پژوهش رابطه مستقیم و معنی دار عوامل اقتصادی و آموزشی سرمایه گذاری فناوری اطلاعات بر رضایت مشتریان در سازمان می باشد که با chi-square / df < 3 نتایج قابل قبول می باشند. البته عاملهای دیگری هم مورد بررسی و تحقیق قرار گرفت ولی تنها این دو عامل در سطح اطمینان 95% معنادار بودند.
ناعمه زرین پور جعفر باقری نژاد
در این پایان نامه مدل مکان یابی-تخصیص حداکثر پوشش با امکان ایجاد ازدحام در یک محیط رقابتی توسعه یافته است. در مدل پیشنهادی چندین ویژگی مهم یعنی مدل های تعامل فضایی، امکان ایجاد ازدحام، محیط رقابتی مبتنی بر انتخاب مشتری و تقاضای احتمالی مورد بررسی قرار گرفته است. نظر به این که تصمیم گیری در خصوص مکان یابی تنها بر اساس میزان جذب تقاضای بازار صورت نمی گیرد و غفلت از اهداف مهم سازمانی دیگر نظیر رضایت مشتریان و بهبود استراتژی های خدمت دهی، شرکت ها را در بلندمدت دچار مشکل می سازد؛ لذا علاوه بر میزان جذب تقاضا، افزایش رضایت مشتریان که درکمینه سازی زمان انتظار منعکس می گردد، در مدل بررسی می شود که در مسایل دنیای واقعی نتایج بهتری خواهد داشت. مدل مکان یابی-تخصیص حداکثر پوشش با امکان ایجاد ازدحام در زمره مسایل np-complete قرار می گیرد و با توسعه این مدل در محیط رقابتی مبتنی بر انتخاب مشتری و غیرخطی بودن توابع هدف و محدودیت های مسئله، پیچیدگی های حل مسئله به صورت چشمگیری افزایش می یابد؛ بنابراین الگوریتم های ژنتیک و معاوضه حریص برای حل مدل توسعه یافته است. نتایج عددی، اثربخشی الگوریتم های پیشنهادی را برای حل مدل تایید می کند و نشان می دهد که به کار گیری نظریه صف در طراحی سیستم های خدماتی، بهبود استراتژی های مختلف خدمتدهی، افزایش رضایت مشتریان و ارتقای فرآیندهای کسب و کار سازمان را در بر خواهد داشت
رودابه شیرزاد جعفر باقری نژاد
در پژوهش حاضر، کارایی (فنّی، مدیریتی و مقیاس) فرآیندهای تولیدی یکی از شرکت های صنایع غذایی کشور طی دوره های 1387 -1388 از طریق مدل طراحی شده مبتنی بر تحلیل پوششی داده ها ( dea) و همچنین تخمین شاخص مالم کوئیست مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. مدل اولیه مورد استفاده در این پژوهش برای طراحی مدل تخمین کارایی فرآیندهای کسب و کار در شرکت مورد مطالعه، مدل ارائه شده توسط کااو و هووانگ (2008) می باشد.از جمله اشکالات مدل ، عدم امکان پذیری تشخیص "نوع بازده تولید نسبت به مقیاس" در مرحله سوم و همچنین عدم آزمون فاکتورهای موثر در میزان ناکارایی فرآیندهای مختلف تولید می باشد که در این پژوهش ارزیابی کارایی فرایندهای کسب و کار تولید در دو سال 1387 و 1388 توسط تکنیک تحلیل پوششی داده ها مورد بررسی قرار گرفته است و تغییرات بهره وری درسال 88 نسبت به سال 87 و عوامل موثر در ناکارایی نیز توسط شاخص مالم کوئیست محاسبه گردید . در پژوهش حاضر از متد تحلیل پوششی داده های چندمرحله ای استفاده شده است که در مرحله اول ،کارایی تولید(سنجش کارایی) و در مرحله دوم کارایی بازار(سنجش اثربخشی) مورد بررسی قرار می گیرند و با توجه به اینکه بهره وری اندازه ایست از اینکه چگونه اقتصاد به طور کارا نیروی کار ، سرمایه و مواد را از طریق کالا و خدمات تغییر شکل می دهد کارایی مرحله سوم که حاصل از اطلاعات این دو مرحله می باشد سنجش بهره وری می باشد .با توجه به اینکه استراتژی اصلی شرکت مورد مطالعه، افزایش میزان فروش و سهم بازار محصولات تولیدی با توجه به امکانات تولیدی شرکت عنوان شده است از این رو در این پژوهش هم مدل ورودی گرا و هم مدل خروجی گرا مورد بررسی قرار گرفت ولی تمرکز اصلی بر روی مدل خروجی گرا بوده است
راحله یزدانی فرد مهدی سیف برقی
در اقتصاد دانشی امروز، برای هر سازمانی مدیریت بهینه منابع انسانی به منظور افزایش کارایی و اثر-بخشی کارکنان و همچنین رضایت شغلی آنها و کاهش هزینه های آموزشی حائز اهمیت است. یکی از فعالیت-های مدیریت منابع انسانی انتخاب و انتصاب کارکنان مناسب برای موقعیت های شغلی مناسب است که تاثیر بسزایی در عملکرد سازمان دارد. در بسیاری از سازمان ها فرایند انتخاب و انتصاب کارکنان بر اساس قضاوت های شخصی تصمیم گیران صورت می گیرد که این امر باعث افزایش درصد خطا در فرایند مذکور می شود. در پی این، محققان زیادی به ارائه روش های علمی جهت رفع این مشکل پرداخته اند. در پژوهش حاضر فرض بر این است که تعدادی داوطلب با مهارت های متفاوت، متقاضی استخدام در موقعیت های شغلی موجود در سازمان هستند. هر موقعیت شغلی دارای تعدادی معیار مستقل از هم به عنوان معیارهای احراز شغل است. هدف پژوهش حاضر طراحی یک سیستم پشتیبان تصمیم هوشمند جهت کمک به تصمیم گیران در فرایند انتخاب مناسب ترین داوطلبان و تخصیص آنها به موقعیت شغلی متناسب با شرایط و مهارت هایشان است، به نحوی که میان مهارت های داوطلب و شرایط احراز موقعیت شغلی مربوطه، بیشترین تطبیق وجود داشته باشد، از طرفی رضایتمندی داوطلبان از تخصیص صورت گرفته حداکثر و هزینه های آموزشی تحمیل شده به سازمان، جهت افزایش تطبیق داوطلبان با شرایط احراز موقعیت شغلی، حداقل گردد. جهت دستیابی به این هدف، یک سیستم پشتیبان تصمیم هوشمند طراحی شده است. سیستم مذکور، ابتدا با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی به تعیین وزن هر موقعیت پرداخته است. سپس با بهره-گیری از روش ضریب پراکندگی ارتباط میان داده های پرسنلی و عملکرد آنها شناسایی و وزن هر معیار تعیین گردیده است. در مرحله بعد با استفاده از توابع عضویت فازی، درجه تطبیق میان مهارت های داوطلبان و معیارهای احراز موقعیت های شغلی محاسبه شده است. نهایتاً مسئله مورد بررسی به صورت یک مدل برنامه-ریزی خطی عدد صحیح چندهدفه فرموله و با کمک روش های تصمیم گیری چندمعیاره همچون روش تابع مطلوبیت، ال.پی متریک، ایده آل جابجا شده و تاپسیس حل شده است. ارزیابی نتایج بدست آمده حاکی از آن است که سیستم پیشنهادی، به طور قابل قبولی قادر به پشتیبانی از تصمیم گیران حوزه منابع انسانی در فرایند انتخاب و تخصیص مناسب داوطلبان به موقعیت های شغلی است، به طوری که درجه تطبیق میان مهارت های داوطلبان انتخاب شده با شرایط احراز موقعیت های شغلی مربوطه و همچنین سطح رضایتمندی داوطلبان از تخصیص های صورت گرفته حداکثر و هزینه های آموزشی تحمیل شده به شرکت حداقل گردد. علاوه بر این به دلیل بهره گیری از روش های علمی در مدل ارائه شده، می توان اطمینان یافت تاثیر قضاوت های شخصی تصمیم گیران در طول فرایند به حداقل رسیده است.
حمیده نیکزاد جعفر باقری نژاد
مسئله مکانیابی پوشش یکی از مسائل مهم و پر کاربرد در تصمیمگیری با هدف مکانیابی تسهیلات به منظور پوشش تقاضا است. در سالهای اخیر روشهای مختلفی جهت تعمیم تابع مرسوم پوشش برای توسعهی مدلهای کلاسیک مکانیابی پوشش پیشنهاد شده است. دو فرض مهم مدلهای کلاسیک، پوشش باینری و پوشش تکی هستند که به ترتیب با روشهای پوشش تدریجی و پوشش اشتراکی تعمیم داده میشوند. در پژوهشهایی که تاکنون انجام شده مدلهایی برای مسئله پوشش اشتراکی توسعه داده شده است. به نظر میرسد که مفهوم پوشش اشتراکی میتواند به طور همزمان با پوشش تدریجی نیز در مدل به کار گرفته شود. در این پژوهش، مدل مکانیابی حداکثر پوشش mclp با در نظر گرفتن پوشش اشتراکی (تحت عنوان cmclp) و نیز با در نظر گرفتن همزمان پوشش اشتراکی و تدریجی (تحت عنوان cgmclp) ارائه میشود. بررسی تطبیقی مدل cgmclp پیشنهادی با مدلهای قبلی نشان از عمومیت مدل ارائه شده دارد. همچنین یک مدل عمومی توسعه داده میشود که با تعیین پارامترهای مناسب میتواند به مدل mclp کلاسیک و مدلهای ارائه شده در این پایاننامه (cmclp و cgmcp) تبدیل شود. در ادامه، تحلیل حساسیت و مقایسه بین مدلها در مثالهای عددی بررسی خواهد شد. مقایسه مدلهای gmclp و cmclp با مدل cgmclp نشان میدهد که cgmclp میتواند تقاضای بیشتری را پوشش دهد. در نهایت، مدل مکانیابی- تخصیص حداکثر دسترسی با صفبندی (qmalp)، به عنوان مدلی که دارای ساختار اشتراکی است، با در نظر گرفتن پوشش تدریجی (gq-malap) برای فواصل قطعی و احتمالی توسعه داده میشود. همچنین مدل مکانیابی حداکثر پوشش سلسله مراتبی با ارجاع با در نظر گرفتن پوشش اشتراکی (chmclp(r)) ارائه شده و مورد تحلیل قرار میگیرد. برای حل مدلهای ارائه شده در این پژوهش، از الگوریتمهای فرا ابتکاری تبرید شبیهسازی شده (sa) و جستجوی ممنوع (ts)، برای مسائل با ابعاد بزرگ استفاده میشود. این الگوریتمها با استفاده از مسائل عددی در اندازههای مختلف مورد آزمایش قرار میگیرند. نتایج نشان میدهند که الگوریتمهای فوقالذکر از نظر کیفیت جواب و زمان اجرا عملکرد مناسبی دارند. همچنین مقایسه نتایج دو الگوریتم با یکدیگر نشان میدهد که در مورد مدل gq-malap الگوریتم sa کیفیت حل بهتری دارد در حالیکه الگوریتم ts بسیار سریعتر است. در مدل chmclp(r) نیز الگوریتم sa در زمانهای بسیار کوتاهتری پاسخهای بهتری نسبت به الگوریتم ts میدهد. در سایر موارد، این دو الگوریتم عملکرد مشابه دارند و جوابهای نزدیک به بهینه میدهند.
شهره زکایی جعفر باقری نژاد
در این پژوهش " نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در صنعت بانکداری کشورهمراه با مطالعه موردی یک بانک خصوصی"تحلیل شده است. ابتدا با مرور ادبیات موضوع تحقیق ، مدل مفهومی تأثیر به کارگیری فناوری اطلاعات وارتباطات بر عملکرد صنعت بانکداری، طراحی شده است که در واقع تأثیر به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات را بر افزایش کیفیت، رضایت مشتریان، نوآوری و کاهش هزینه و زمان صرف شده در بانک را بررسی می کند. مدل مفهومی مذکور دارای یک متغیر مکنون وابسته و یک متغیر مکنون مستقل که به ترتیب با پنج متغیر آشکار وابسته و چهار متغیر آشکار مستقل اندازه گیری می شوند. سنجه های این متغیرها تعیین و این مدل از سوی تنی چند از خبرگان امر در بانک تحت مطالعه میدانی مورد بازنگری و تأیید اولیه قرار گرفت. سپس در مطالعه میدانی در یک بانک خصوصی، با توزیع پرسش نامه میان متخصصین فناوری اطلاعات و ارتباطات، داده های لازم برای آزمون و تأیید مدل مفهومی جمع آوری گردید. داده ها از طریق " مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر " مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتایج آن ارائه می گردد. یافته ها نشان می دهند که به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در بانک بیشترین تأثیر را بر کاهش هزینه و افزایش نوآوری محصولات و خدمات در بانک و کمترین تأثیر را بر کاهش زمان صرف شده توسط بانک داشته است.
مژده حسن زاده خوشدونی جعفر باقری نژاد
مسئله مورد بررسی در این تحقیق، مسئله انتخاب پروژه از سبد های مختلف پروژه در یک سازمان می باشد. مسئله انتخاب پروژه توسط پژوهشگران مختلفی مورد بررسی قرار گرفته و هر کدام تکنیک ها و روش های گوناگونی را پیشنهاد داده اند. هدف از این تحقیق جامعیت بخشیدن به این روش ها و ارائه یک متدولوژی برای مسئله انتخاب پروژه می باشد که بتوان در آن تمامی محدودیت های موجود در دنیای واقعی را در نظر گرفت و در عین حال، متدولوژی به اندازه کافی قابل فهم و از نظر به کارگیری آسان بوده و بتواند پاسخگوی مناسبی برای تصمیم گیری در شرایط گوناگون باشد. از آن جایی که مسائل موجود در دنیای واقعی، با ابهامات و عدم قطعیت های فراوانی مواجه است، در این تحقیق سعی شده تا با استفاده از منطق فازی، این گونه ابهامات به درستی رفع گردد. همچنین از مزیت روش فرآیند تحلیل شبکه که وابستگی متقابل و درونی بین عناصر را مجاز می داند، برای رتبه بندی معیارهای تصمیم گیری بهره گرفته شده است. در ابتدا با مرور ادبیات موجود در حوزه انتخاب پروژه، مدل مفهومی تحقیق ایجاد گردید و سپس با انتخاب سازمان مورد نظر برای پیاده سازی مدل که از سازمان های دارای پروژه های تحقیق و توسعه می باشد، معیار های مهم در انتخاب پروژه های تحقیق و توسعه از ادبیات استخراج گردید. مدل مفهومی با نظر سنجی از خبرگان آن سازمان اعتبارسنجی گردیده و معیار های در نظر گرفته شده از ادبیات، بررسی و تعدادی از معیار های مهم تر انتخاب گریدند. متدولوژی پیشنهادی این تحقیق شامل چهار مرحله: فرآیند تحلیل شبکه، تکنیک پرومته ii که هر دو محیط فازی می باشند، استفاده از الگوریتم تعیین امتیازات تجمیعی (افزوده) و برنامه ریزی عدد صحیح می باشد. در نهایت با انجام تحلیل حساسیت تغییر پذیری پارامترهای مسئله در نتایج نهایی آزمایش گردید.
پریا فخرزاد جعفر باقری نژاد
امروزه بکارگیری تکنولوژی های نوظهورکه به تازگی در سطح جهان پدید آمده اند، در عرصه رقابت جهانی امری اجتناب ناپذیر است. تکنولوژی های نوظهور هنوز به طور کامل تجاری و به بازار عرضه نشده است، اما ظرف مدت پنج سال آینده چنین خواهد شد. ضرورت تحقیق حاضر، بکارگیری روش علمی، جهت اولویت دهی تکنولوژی های نوظهور در صنایعی است که بر اساس معیارهای خاص ایران اولویت دهی شده اند، به این منظور که اولویت های سرمایه گذاری بر روی زمینه های کاربردی تکنولوژی های نوظهور در صنایع مزیت دار مشخص گردد. هم چنین از آن جا که مدل ارائه شده در این تحقیق، برای تکنولوژی های نوظهور تدوین می گردد، می تواند علاوه بر اولویت دهی بکارگیری در صنایع مزیت دار، متدولوژی مناسبی در زمینه سایر صنایع که هنوز اقدام جدی در خصوص آنها صورت نگرفته را ارائه نماید. در این پایان نامه پس از بررسی و نظرخواهی از کارشناسان، صنعت حمل و نقل مورد بررسی قرار گرفته است. سپس با مرور ادبیات تصمیم گیری و شرایط مسئله، مدل تلفیقی ahp وfmcgp به عنوان یکی از روش های تصمیم گیری جهت تعیین اولویت ها انتخاب گردیده است. در مرحله بعد، معیارهای اولویت دهی، بر اساس نظرات کارشناسان صنعت حمل و نقل و بر پایه تحقیق میدانی در خصوص معیارهای تصمیم گیری ذکر شده در ادبیات تصمیم گیری و پروژه های مشابه در داخل کشور، مشخص گردیده است. سپس وزن هریک از معیارهای تصمیم-گیری از طریق نظرسنجی مشخص و با پرسش نامه تخصصی از کارشناسان آشنا به زمینه های حمل و نقل زمینه های مطرح در صنعت حمل و نقل امتیازدهی شده اند و سپس تکنولوژی ها در زمینه ای با اولویت بالاتر، با استفاده از مدل پیشنهادی fmcgp اولویت دهی و انتخاب می شوند. در نهایت نیز با استفاده از نرم افزار لینگو زمینه ی خودرو با بالاترین اولویت انتخاب شده و چهارتکنولوژی نوظهورحسگرهای خواب آلودگی راننده، اسکای اکتیو، گیربکس cvt و تکنولوژی نانو درشیشه های ضد خش، به عنوان اولویت های اول تا چهارم در زمینه خودرو در صنعت حمل و نقل ایران تعیین گردیده اند
آذر نیکنام جعفر باقری نژاد
در این پایان نامه مساله ی مکان یابی تسهیلات رقابتی با در نظر گرفتن عکس العمل رقیبان و محدودیت بودجه برای استقرار تسهیلات جدید مورد پژوهش قرار گرفته است.این مساله در قالب یک مدل برنامه ریزی غیرخطی مختلط عدد صحیح دو سطحی ارائه شده است که سطح اول مربوط به تصمیمات شرکت پیشرو بوده و سطح دوم عکس العمل رقیب را نشان می دهد. از آنجایی که این مساله جزء مسائل np-hard به حساب می آید و حل آن با روش دقیق کارایی ندارد، از یک الگوریتم ترکیبی از جستجوی ممنوعه و شاخه و حد برای حل آن استفاده شده است. برای ارزیابی کارایی الگوریتم ارائه شده تعدادی مساله نمونه یه صورت تصادفی تولید و نتایج آن را با یک حد بالا که از یک سطحی کردن مساله به کمک روش کرش-کوهن-تاکر بدست می آید مقایسه شده است. برای کدنویسی الگوریتم پیشنهادی همزمان هر دو نرم افزار matlab و gams بکار گرفته شده و بین آنها ارتباط برقرار شده است، همچنین برای محاسبه حد بالا از نرم افزار gams استفاده شده است.نتایج نشان دهنده ی کارآمدی روش پیشنهادی در این پژوهش است. این در حالی است که با توجه به استراتژیک بودن تصمیمات مربوط به انتخاب مکان و سطح کیفیت تسهیلات برای شرکت پیشرو، روش پیشنهادی از کارایی زمانی قابل قبولی برخوردار است.
مینا دهقانی جشوقانی جعفر باقری نژاد
در این پایان نامه مدل بهینه سازی دو هدفه ی مکان یابی- تخصیص چند وسیله ای با ظرفیت محدود توسعه یافته است. در فاز اول توسعه مدل، تقاضای مشتریان به صورت قطعی و در فاز دوم، تقاضای مشتریان به صورت غیرقطعی و در سناریو های گسسته با احتمال رخداد معین، در نظر گرفته شده و از رویکرد بهینه سازی استوار برای مدل سازی استفاده گردیده است. اهداف بهینه سازی عبارت اند از مینیمم سازی کل هزینه شامل هزینه استقرار انبارها و هزینه توزیع تقاضا از انبارهای مستقر شده به مشتریان و مینیمم سازی زمان توزیع تقاضا، به طوری که با در نظر گرفتن انواع مختلف وسایل نقلیه، تعارض بیشتری در اهداف ذکر شده ایجاد می شود. در این پژوهش، یک الگوریتم بهینه سازی هوشمند به نام الگوریتم بهینه سازی کلونی مورچگان با مرتب سازی نامغلوب (nsaco) به عنوان ابزار بهینه سازی برای حل مدل های توسعه یافته، ارائه شده است. برای حصول اطمینان از عملکرد روش nsaco، مدل های توسعه یافته یک بار دیگر از طریق الگوریتم شناخته شده nsga-ii حل شده اند و نتایج محاسباتی این دو الگوریتم مقایسه گردیده است. نتایج، اثربخشی الگوریتم پیشنهادی را در گزارش جواب های پارتو برای مدل های پیشنهادی نشان می دهد. همچنین مشاهده می گردد که الگوریتم از نقطه نظر بهینگی و صرفه جویی در زمان اجرای الگوریتم بسیار کاراتر از الگوریتم nsga-ii عمل می کند، اما الگوریتم nsga-ii توزیع بهتری از جواب های پارتو را از نظر پراکندگی ارائه می دهد که این امر باعث می شود که توالی های بهینه بیشتری را در اختیار تصمیم گیرندگان نهایی جهت انتخاب قرار دهد. همچنین نتایج حاصل از حل تطبیقی فاز دوم مدل نشان می دهد جواب های استوار نسبت به تغییر در پارامترهای غیر قطعی، در مقایسه با جواب های بهینه حاصل از روش متوسط ارزش مورد انتظار، بدون حساسیت می باشند. به عبارت دیگر جواب های حاصل از بهینه سازی استوار با تغییر مقادیر تقاضا در سناریو های مختلف، بهینگی خود را حفظ می نمایند.
مریم میرزایی جعفر باقری نژاد
موضوع مورد پژوهش در این پایان نامه، تعیین مکان های بهینه جهت احداث ایستگاه های توزیع سوخت برای وسایل نقلیه شهری در شبکه های شامل مسیرها و تقاطع ها است. هدف، کسب بیشترین پوشش برای تقاضای سوخت با معین بودن تعداد ایستگاه های خدمت دهنده است. در این راستا، مدل سازی ریاضی برای مساله مکان یابی-تخصیص با اقتباس از مساله ماکزیمم پوشش انجام شده است. درنظر گرفتن محدودیت ظرفیت سرویس دهی توسط ایستگاه های سوخت به عنوان یک محدودیت سرویس دهی در شبکه، یکی از نوآوری های این پژوهش است. تغییر در نگرش به تقاضا و مکان تسهیل از حالت مبتنی بر گره به حالت تقاضا و مکان تسهیل مبتنی بر یال با طرح مبحثی نوین در مباحث مکان یابی، نوآوری دیگر این پژوهش است. طراحی الگوریتم های ابتکاری در سه حالت: حالت اول-تقاضا و تامین کننده مبتنی بر گره، حالت دوم-تقاضا یال محور و تامین کننده گره محور و حالت سوم-تقاضا و تامین کننده یال محور، انجام شده است. در تمامی حالت ها، اثر در نظر گرفتن محدودیت سرویس دهی بررسی و تحلیل شده است. نتایج حاصل از حل شبکه، نشان می دهد که درنظر گرفتن محدودیت سرویس دهی، موجب جلوگیری از ازدحام در ایستگاه های توزیع سوخت شده که می تواند در کاهش مخاطرات جاده ای و اتلاف زمان و هزینه های ناشی از آنها، کمک نماید. نگرش مبتنی بر یال در شبکه ای که تقاضای آن نه تنها بر روی گره ها تمرکز ندارد بلکه جریانی از تقاضا بر روی یال های شبکه جریان دارد، موجب واقعی تر نمودن فضای حل و جواب نهایی می گردد. الگوریتم ارائه شده می تواند در کلیه مسائلی که خدمت یا کالای موردنیاز " بر روی یک مسیر" در طول یک سفر وجود دارد مانند دستگاه های خودپرداز بانکی، ایستگاه های توزیع سوخت و از این قبیل موارد بکارگرفته شود.
مهدی درجزینی جعفر باقری نژاد
در دنیای امروز مرز ها رنگ باخته اند و دانش بطور وسیعی در آن گسترش یافته است .مرز های جامد بین بنگاه ها و بین کشور ها جای خود را به فصل مشترک ها و میانجی های منعطف داده اندو علم، فناوری و نوآوری دیگر محصول یک کشور و یا یک محیط نمی باشند.در فلسفه نوآوری باز، آینده به آنهایی تعلق دارد که به بهترین وجه در یکپارچه نمودن ایده ها و توانمندی های داخلی با بهترین ایده ها و داناییهای خارجی اقدام می کنند.در بیان دیگر نوآوری باز استفاده هدفمند از جریان های ورودی و خروجی دانش برای شتاب بخشیدن به نوآوری داخلی و توسعه بازار در جهت استفاده خارجی از نوآوری است فرایند اول نوآوری باز وارد شونده و فرایند دوم نوآوری باز خارج شونده نامیده می شود. علیرغم توجه بسیار زیاد پژوهشگران به مقوله نوآوری باز در سال های اخیر، بیشتر پژوهش ها در کشورهای توسعه یافته انجام شده است. این پژوهش به بررسی روش های نوآوری باز در صنعت برق ایران بعنوان یک صنعت با سطح فناوری بالا در یک کشور در حال توسعه می پردازد و تأثیر روش های نوآوری باز را در این صنعت مورد مطالعه قرار می دهد. در این تحقیق که از نوع کاربردی بو ده و از نظر روش ،تحقیقی توصیفی- همبستگی می باشد ابتدا مفهوم نوآوری و نوآوری باز شناسایی شده و با مرور ادبیات موضوع و پس از اعمال نظرات خبرگان حوزه صنعت برق و مدیریت فناوری مدلی شامل فرایند های اصلی نوآوری باز وارد شونده و خارج شونده ارائه گردید. پنج بخش اصلی مدل مذکور شامل خرید فناوری یا کسب بدون خرید مستقیم ،خرید شرکت ها یا پروژه ها ،اتحاد ها مشارکت ها و همکاری ها،فروش یا نشت فناوری ،ایجاد شرکت های نوپا یا فروش بخشی از شرکت می باشد .اطلاعات جمع آوری شده از پرسش نامه تکمیل شده در صنعت برق ایران توسط روش تحلیل عاملی تائیدی و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. بر اساس نتایج مدلسازی آماری بین پنج بخش اصلی و نوآوری باز رابطه معنی داری وجود دارد و بر مبنای آزمون فریدمن وضع موجود و مطلوب شناسایی شد و مشخص گردید که برای رسیدن به وضع مطلوب به لحاظ اثر گذاری بر نوآوری باز در بنگاه باید از خرید تکنولوژی یا کسب بدون خرید مستقیم آغاز نمود و این استراتژی بیشترین اثر را بر نوآوری باز در بنگاه در صنعت برق ایران دارد.
ملیحه مجیدزاده جعفر باقری نژاد
به طورکلی مسأله زمان بندی پروژه با تخصیص منابع داده شده به پروژه ها برای تعیین زمان های شروع و پایان فعالیت ها درگیر است. در این راستا ممکن است محدودیت هایی نیز برقرار باشد که از جمله آنها می توان به محدودیت های تقدمی (پیش نیازی) بین فعالیت ها، محدودیت های منابع، محدودیت های زمانی و ... اشاره نمود. به دنبال پیشرفت جوامع، مدیران و مشتریان علاقه دارند تا پروژه ها در کمترین زمان و هزینه و نیز بالاترین کیفیت به پایان رسند، لذا مسأله چند هدفه زمان بندی پروژه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق با طرح یک مسأله دو هدفه زمان بندی پروژه درصدد کمینه کردن زمان اجرای پروژه و نیز هزینه آن به طور هم زمان برآمدیم. مسأله مذکور با استفاده از الگوریتم های فرا ابتکاری بهینه سازی ازدحام ذرات چند هدفه mopso و الگوریتم ژنتیک با مرتب سازی نامغلوب nsga-ii حل گردید و راه حل های پیشنهادی به صورت تقریبی از جبهه پارتو نمایش داده شد. هم چنین عملکرد این دو الگوریتم در رسیدن به راه حل ها و نیز کیفیت راه حل های پیشنهادی در آنها نیز با یکدیگر مقایسه شد؛ نتایج حاکی از این امر است که هر دو الگوریتم در رسیدن به جبهه های پارتوی تقریبی موفق بوده اند و از این لحاظ برتری محسوسی در هیچ یک وجود نداشته است اما از لحاظ زمانی و خارج شدن از دام بهینه های محلی، هم چنین از لحاظ تعداد نقاط جبهه پارتو الگوریتم nsga-ii کاراتر بوده است. در ادامه، پیشنهاداتی نیز در جهت بهبود عملکرد و پیشرفت این مسیر آورده شده است.
طیبه داودآبادی مهدی سیف برقی
این تحقیق مسئله طراحی شبکه توزیع در سیستم زنجیره تأمین را بررسی می کند. در این مسئله تعداد مشخصی کارخانجات تولیدی و انبار های توزیع مکان یابی می شوند و همچنین با حل این مدل بهترین استراتژی برای توزیع محصول از کارخانه به انبار و از انبار به مشتری نیز تعیین می شود. در این مدل نوع خاصی از مسئله مکان یابی مورد بررسی می باشد، که در آن مسائل مکان یابی با ظرفیت محدود و بدون محدودیت ظرفیت با یکدیگر ترکیب شده اند. در واقع ویژگی متمایز آن این است که هزینه تولید و نگهداری محصول در کارخانه و انبار خود تابعی از میزان خروجی محصول می باشد که باعث بیشتر شدن ظرفیت با هزینه اضافه و در نهایت از دست ندادن مشتریان می شود. الگوریتم جستجوی پراکنده یک روش ابتکاری مبتنی بر جمعیت می باشد که به روش سیستماتیکی جواب ها را با یکدیگر ترکیب کرده و بهترین جواب را با در نظر داشتن فاکتور های کیفیت و تنوع بدست می آورد. الگوریتم شبیه سازی تبرید نیز الگوریتمی فراابتکاری می باشد که با ایجاد همسایگی بر روی یک نقطه از جواب مدل را حل می کند. برای حل این مدل روال بازگشتی دو فازی مبتنی بر الگوریتم های جستجوی پراکنده و شبیه سازی تبرید، توسعه داده شده است. برای بررسی مدل پیشنهاد شده 20 مثال عددی تولید شده و با هر یک از این دو الگوریتم حل شده اند. در انتها نیز نتایج عددی، کارایی این الگوریتم های بازگشتی دو فازی را نشان می دهد. واژه های کلیدی: مکان یابی دو سطحی، هزینه های غیر خطی، روال بازگشتی دو فازی، الگوریتم جستجوی پراکنده، الگوریتم شبیه سازی تبرید.
ساجده منصورپور جعفر باقری نژاد
در این پایان نامه تلاش شده است تا ادبیات موضوع در زمینه اصلی یعنی روش های نوین تصمیم گیری و انتخاب تأمین کننده مورد بررسی قرار گیرد. با شناسایی نقاط قوت و ضعف مدل های ارائه شده در این زمینه، مدل تلفیقی از چهار ابزار مفید شامل منطق فازی، روش ویکور، روش qfd و عامل های هوشمند ارائه شده است. از روش qfd به منظور در نظرگرفتن اولویت های مشتریان در شناسایی معیارهای تصمیم گیری استفاده شده و روش ویکور به منظور رتبه بندی و انتخاب بهترین تأمین کننده براساس معیارهای شناسایی شده، بکار گرفته می شود. همچنین از منطق فازی به منظور در نظر گرفتن عدم قطعیت ها در فرآیند تصمیم گیری استفاده شده است. در نهایت به منظور افزایش کارایی مدل، چهارچوبی برای شبیه سازی مدل، توسط عامل های هوشمند ارائه شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد بکارگیری مدل تلفیقی برای انتخاب تأمین کننده بر نتیجه ارزیابی تأمین کنندگان اثرگذار بوده زیرا رتبه بندی بدست آمده از مدل تلفیقی بسیار متفاوت از رتبه بندی مدل های منفرد است. این امر بیانگر این مسئله است که تلفیق دو تکنیک ویکور و qfd به منظور درنظر داشتن اولویت های مشتریان در تصمیم گیری و همچنین استفاده از مزیت های روش های تصمیم گیری چند معیاره، می تواند بسیار مفید باشد.
راحله عبدالله نژاد جعفر باقری نژاد
در این تحقیق، مسئله زمان بندی پروژه در حالت چند مد با محدودیت منابع با معیارهای زمان، هزینه و تسطیح منابع موردبررسی قرار گرفته است. این مدل بسیاری از خصوصیات پروژه ازجمله وجود منابع تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر، موازنه زمان-هزینه، تخصیص منابع، تسطیح منابع و اهداف چندگانه را شامل می شود. به دلیل وجود تضاد بین اهداف، استفاده از روش های کلاسیک بهینه سازی جهت دستیابی به جواب های بهینه سراسری یا موضعی امری غیرممکن می باشد. با توجه به پیچیدگی محاسباتی مسئله فوق، الگوریتم فراابتکاری جدیدی با ترکیب مرتب سازی نامغلوب بهینه سازی کلونی مورچگان با الگوریتم ژنتیک پیشنهاد شده است. در این الگوریتم ترکیبی پیشنهادی، عملکرد بهینه سازی کلونی مورچگان با استفاده از الگوریتم ژنتیک به عنوان استراتژی جست وجوی محلی افزایش می یابد. جهت اثبات کارایی الگوریتم پیشنهادی، خروجی های الگوریتم پس از حل چندین مسئله استاندارد با خروجی های الگوریتم nsga-ii با استفاده از شاخص های همگرایی و توزیع باهم مقایسه شده اند. نتیجه این مقایسه ها نشان می دهد که الگوریتم ترکیبی، کارایی بالاتری نسبت به الگوریتم nsga-ii دارد.
فریده زارع جعفر باقری نژاد
در این پایان نامه یک مدل دو هدفه برای مسائل زمانبندی پروژه با محدودیت منابع در حالت چند روش اجرایی جهت حداقل کردن ارزش خالص فعلی هزینه ها و مدت زمان اجرای پروژه ارائه می گردد. هدف زمانبندی پروژه و تعیین روش اجرای هر فعالیت با توجه به محدودیت های ذکر شده بنحوی که توابع هدف بهینه گردند. محدودیت های در نظر گرفته شده علاوه بر محدودیت های متداول پیش نیازی و محدودیت های منابع، محدودیت زمانی برای دسترس پذیری منابع تجدیدپذیر در نظر گرفته شده است. بگونه ای که این دسته از منابع تنها در یک بازه ی زمانی از پیش تعیین شده در دسترس هستند. هیچ یک از آن ها قبل از زمان در دسترس قابل بکار گیری نیستند. ضمن اینکه با پرداخت هزینه جریمه دیرکرد استفاده از آنها بعد از زمان مقرر تحویل بلامانع است. همچنین جهت اجرا و تکمیل پروژه پرداخت ها بصورت پرداخت بر اساس پیشرفت کار در نظر گرفته شده اند. بنابراین جهت محاسبه ارزش خالص فعلی علاوه بر جریان های نقدی، هزینه جریمه دیرکرد نیز تنزیل می یابد.
مهناز شعیب جعفر باقری نژاد
هر چند محدودیت ظرفیت تسهیلات، در مسائل مکان یابی حداکثر پوشش مورد توجه محققان واقع شده است اما مطالعات پیشین، محدودیت ظرفیت تسهیلات را تنها در یک دوره ی زمانی در نظر گرفتند. در این پایان نامه، مساله ی مکان یابی حداکثر پوشش دینامیک (چند دوره ای) با در نظر گرفتن محدودیت ظرفیت تسهیلات، به سه شکل توسعه می یابد. مدل های پیشنهادی، np-hard هستند. از این رو، علاوه بر حل دقیق توسط نرم افزار لینگو، الگوریتم های فراابتکاری ژنتیک، زنبورها و الگوریتم ابتکاری تپه نوردی برای حل مدل های پیشنهادی ارائه شدند.
رقیه عالی زاده جعفر باقری نژاد
یکی از انواع مختلف مسائل مکان یابی، مسئله مکان یابی پوشش حداکثری است که به طور ویژه در مکان یابی تسهیلات مهمی هم چون ایستگاه های آتش نشانی، مراکز آموزشی، پمپ بنزین ها، ادارات دولتی، ایستگاه های پلیس بین راهی، مکان یابی بیمارستان ها و غیره کاربرد دارد و انواع گوناگونی از مدلسازی این مسئله برای حالت های مختلف و شرایط گوناگون پدید آمده است. در این پژوهش با مطالعه مدل های مختلف موجود و در نظر گرفتن خلاء های تحقیقاتی و هم چنین وارد کردن محدودیت های موجود در مسائل واقعی مدلی جدید ارائه شده است که در آن تسهیلات بالقوه جهت مکان یابی دارای ظرفیت محدود بوده و هم چنین این تسهیلات می توانند خود از بخش های کوچکتری تشکیل یافته باشند که این بخش های کوچک را ماژول های تشکیل دهنده ی تسهیل می نامیم. از طرفی خود این ماژول ها نیز دارای ظرفیت محدود می باشند و می توانند در انواع سایز های مختلف موجود باشند. وجود شعاع پوششی تدریجی برای پوشش نقاط تقاضا توسط تسهیلات نیز جزو دیگر شرایطی است که در مدلسازی مسئله پژوهش گنجانده شده است. در این پژوهش پس از ارائه مدل مسئله و سنجش عملکرد مدل توسط تحلیل حساسیت پارامتر ها و مقایسه مدل مسئله با مدل کلاسیک، روش حلی مبتنی بر روش آزاد سازی لاگرانژ برای یافتن کران بالای جواب بهینه ارائه شده است. به علاوه از یک روش ابتکاری جدید جهت محاسبه کران پایین جواب بهینه برای انواع مختلف مسائل در سایز های کوچک، متوسط و بزرگ معرفی شده است که نتایج حاصل نشان دهنده ی عملکرد مناسب مدل و روش حل ارائه شده می باشد.
زهره مطمئن فعال جعفر باقری نژاد
دانش به عنوان یکی از منابع موثر در ایجاد مزیت رقابتی سازمانها، شناسایی شده است. بنابراین پیاده سازی مدیریت دانش در سازمانها بسیار با اهمیت است. ارزیابی مدیریت دانش می تواند بررسی جامعی بر روی عوامل مرتبط با توانایی مدیریت دانش از قبیل توانایی تولید، ذخیره ، انتشار و بکارگیری دانش در سازمان داشته باشد. با توجه به اهمیت و نقش کلیدی مدیریت دانش در سازمانها، هدف این تحقیق پیشنهاد چارچوبی مفهومی برای ارزیابی مدیریت دانش در سازمانها است. با بررسی بر روی مدلهای ارزیابی مدیریت دانش و مقایسه این مدلها با یکدیگر، چارچوبی برای ارزیابی مدیریت دانش مبتنی بر فرایندهای آن ارائه شد. این چارچوبی پیشنهادی شامل سه عنصر اساسی شامل کسب، تولید و ذخیره دانش، انتشار و تسهیم دانش و بکارگیری و درونی سازی دانش است که از طریق نظر خبرگان و مدل معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت و اعتبار سنجی شد.