نام پژوهشگر: ناهید مختاری
ناهید مختاری ضیاءالدین بنی هاشمی
کلزا یکی از محصولات مهمی است که در سطح وسیعی در استان فارس، کشت می شود. عوامل قارچی متعددی کلزا را مورد حمله قرار می دهند. این پژوهش به منظور شناسایی عوامل بوته میری کلزا در استان فارس در سال زارعی 87-1386 انجام گرفت. از مزارع کلزای مناطق مختلف فارس نمونه هایی که دارای علائم مرگ گیاهچه، پوسیدگی ریشه و طوقه و بوته میری بودند، جمع آوری گردیدند. قسمت های ریشه، طوقه و پایین ساقه با آب معمولی شسته شد و به قطعات 10-5 میلی متری تقسیم و پس از ضد عفونی سطحی و شستشوی مجدد با آب سترون، خشک شده وروی محیط کشت های عصاره سیب زمینی دکستروز آگار (pda) و آرد ذرت آگار حاوی آنتی بیوتیک های پی ماریسین، آمپی سیلین و ریفامپیسین (cma) کشت گردید. بر اساس مطالعات تاکسونومیکی، این گونه ها شناسایی شدند: culmorum fusarium (17 جدایه)، acuminatum f. (3 جدایه)، f. compactum (2جدایه)، f. sambucinum (2 جدایه)، solani f.(1 جدایه)، r. solani ag-2-2-iiib (42 جدایه)، r. solani ag-4 (7جدایه) و r. cerealis ag-d (1 جدایه). مطالعات بیماری زایی جدایه ها روی رقم طلایه کلزا در شرایط گلخانه در دو مرحله قبل و بعد از سبز شدن انجام شد. از دو نوع مایه ی دانه گندم سترون و مایه ی ورمی کولیت استفاده شد همه جدایه های ریزوکتونیا بیماری زا بودند، اما شدت بیماری زایی جدایه ها در دو مرحله قبل و بعد از سبز شدن متفاوت بود. جدایه های ag-2-2-iiib بیماری زاتر از جدایه های ag-4 و ag-d بودند، اما حتی جدایه هایی با گروه آناستوموزی مشابه، درجات متفاوتی از بیماری زایی را نشان دادند. هیچ کدام از جدایه های فوزاریوم در مرحله قبل از سبز شدن بیماری زا نبودند، اما جدایه های f.solani و f. compactum در مرحله بعد از سبز شدن بیماری زا بودند. بر اساس فراوانی قارچ های جدا شده و شدت علائم ایجاد شده، در حال حاضر r. solani ag-2-2-iiib مهم ترین عامل بوته میری کلزا در استان فارس می باشد.
ناهید مختاری امیر احمد دهقانی
یکی از متداول ترین روش های کنترل فرسایش در ساحل رودخانه ها استفاده از آبشکن می باشد. این سازه موجب کاهش سرعت در نزدیکی ساحل و افزایش رسوبگذاری در این محدوده می شود. با توجه به اینکه شکل آبشکن ها نیز در الگوی جریان شکل گرفته پیرامون آنها و حفاظت ساحل رودخانه موثر می باشد، انتخاب شکل مناسب آبشکن ها همواره مورد توجه مهندسین رودخانه بوده است. با توجه به اثر موضعی آبشکنها بر الگوی جریان، معمولاً در اطراف دماغه آبشکنها حفره آبشستگی بوجود میآید. تخمین حداکثر عمق آبشستگی اطراف آبشکنها و انتخاب شکلی از آبشکن که منجر به آبشستگی کمتری در اطراف دماغه خود شود، یکی از موضوعات مورد علاقه مهندسین هیدرولیک است. آبشکن t شکل از جمله آبشکن هایی است که در شرایط یکسان هیدرولیکی از عمق آبشستگی نسبی کمتری نسبت به بقیه آبشکن ها برخوردار است. با توجه به اینکه در شرایط سیلابی معمولاً آبشکن ها به صورت مستغرق عمل میکنند، در تحقیق حاضر به بررسی آزمایشگاهی مشخصات حفره آبشستگی پیرامون آبشکن نامتقارن مستغرق پرداخته می شود. آزمایش ها در دو بخش جداگانه بر روی آبشکن های متقارن و نامتقارن انجام گرفته است. نتایج این بررسی ها نشان داد که در آبشکن متقارن با افزایش استغراق و کاهش فرود، حداکثر عمق آبشستگی نسبی و ابعاد چاله آبشستگی کاهش می یابد و طول پیشروی پشته رسوبی کمتر خواهد شد. به حدی که اگر نسبت استغراق 6 برابر شود، حداکثر عمق آبشستگی نسبی، 30 درصد کاهش می یابد. همچنین در آبشکن-های نامتقارن با افزایش طول بال بالادست و پایین دست میزان آبشستگی افزایش می یابد و رسوبگذاری پایین دست در فاصله دورتری از آبشکن شکل می گیرد. چنانچه مجموع طول بال بالادست و پایین دست در آبشکن نامتقارن ثابت باشد، با افزایش نسبت طول بال بالادست به طول بال پایین دست، حداکثر عمق آبشستگی در حدود 17% افزایش می یابد.