نام پژوهشگر: عزت الله مافی
لقمان بایزیداقدم عزت الله مافی
در اکثر شهرهای ایران سازمانهای خدمات رسان برای ارائه سریعتر و بهتر خدمات به مردم قلمرو و مرزهایی را روی نقشه شهر برای شعبات خود تعریف نموده اند. لذا هم اکنون منطقه بندیهای گوناگون توسط سازمانهای مختلف برای ارائه خدمات و امکانات به مردم وجود دارد. اگر چه این مرزبندی ها ممکن است برای سازمانها مفید و منطقی باشد، لیکن بررسی عملکرد مجموع سازمانها در زمینه ارائه کلیه خدمات به مردم را دچار اشکال می کند و دشواریهایی را مطرح می سازد. در این تحقیق جهت بررسی نحوه تقسیات درون شهری مشهد و تاثیر آن بر عملکرد مدیریت شهری، تقسیمات9 سازمان تاثیر گذار در مدیریت شهری و ملاکها و معیارهای آنها برای تقسیم بندی شهر به عنوان نمونه از طریق مصاحبه با 30 نفر از مدیران و متخصصان مورد بررسی قرار گرفت، که مشخص شد، ملاکها و معیارهای متفاوت سازمانها برای تقسیم بندی موجب شده،منطقه بندیهای متعددی با مرزهای ناهمسان ایجاد شود که این امر موجب عدم تبادل داده در مقیاس منطقه بین سازمانها شده و همچنین استفاده از آمار و اطلاعات سازمانها در سطح منطقه قابل مقایسه و تحلیل نیست. این امر هم بر تحقیقات محقیقن تاثیر گذاشته و موجب شده که آنها بیشتر نظرات خود را در تحقیقات اعمال کنند و هم صحت برنامه ریزیها توسط مدیریت شهری به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات یکپارچه و یکدست را با مشکل مواجه کرده است. از طرف دیگر سطح بندی مناطق شهری براساس متوسط سرانه برخی کاربریها نشان داد که این تقسیمات ناهمسان موجب توزیع نابرابر خدمات در بین مناطق شده است
غلامحسن محمد یوسفی عزت الله مافی
تقسیمات کشوری از اهم مسائلی است که برای انجام هرگونه برنامه ریزی در سطح کشور و یا ناحیه ای به منظور اداره بهتر و بهربرداری بیشتر از امکانات موجود و استعدادهای آن منطقه صورت می گیرد.با سازماندهی مجدد فضا در سال 1383، تغییر و تحولات زیادی در شهر بجنورد به وقوع پیوست که از جمله مهمترین آنها می توان به افزایش کارکنان دولت و به تبع آن کاهش نرخ بیکاری استان خراسان شمالی، افزایش بودجه شهرستان و شهرداری بجنورد و توسعه کالبدی شهر اشاره کرد، آمدن سازمانها و ادارات کل به شهر بجنورد بین سالهای 1386-1384 سبب استخدام 4474 شده که از این تعداد 2659 یعنی 2/68 در شهر بجنورد استخدام شده اند. همچنین با مرکزیت یافتن شهر بجنورد، بودجه شهرداری بجنورد همواره یک روند صعودی را نشان می دهد بطوری که بودجه شهرداری بین سالهای 1388-1380 بیش از 1200 برابر شده است. میزان ساخت و سازها نیز دچار دگرگونی شده بطوری که در سال 1383 تقریباً 46% از ساخت و سازهای صورت گرفته در شهر بجنورد توسط بخش دولتی انجام شده است، همچنین میزان ساخت و سازها توسط بخش خصوصی بعد مرکز استان شدن شهر بجنورد نسبت به سال قبل آن تقریباً 54% افزایش داشته است.
مهدی سقایی عزت الله مافی
این پایان نامه بر مبنای یک رویکرد پساپارادایمی در علم جغرافیا با ترکیب سه پارادایم نئوآنارشیسم جغرافیایی، فلسفه واسازی و آینده پژوهی به بررسی و مطالعه گردشگری به عنوان یک پدیده جغرافیایی در نواحی روستایی پیرامون کلانشهر مشهد می پردازد.سه پارارادیم ذکر شده، بنیان تئوریک این رساله را فراهم آورده است که بر مبنای آن نئوآنارشیسم جغرافیایی در بعد هستی شناختی ، واسازی در بعد معرفت شناختی و آینده پژوهی در بعد روش شناختی در این پایان نامه مورد استفاده قرار گرفته و بنیان تئوریکی را فراهم آورده که از آن می توان با عنوان « جغرافیای دیونیزوسی» یاد نمود. برمبنای بنیان تئوریک یاده شده ، پدیده گردشگری به عنوان یکی از پدیده های تاثیرگذار در تولید متن فضایی در نواحی پیرامونی کلانشهر مشهد مورد بررسی شده و در این راستا ضمن مطالعه محصول گردشگری در چارچوب عرضه، بازار گردشگری نیز در چارچوب تقاضا مدنظر قرار گرقته و متن فضایی گردشگری حاصل از کنشگری مابین گردشگر / میزبان در فرایند گردشگری مورد مطالعه قرار گرفت. واسازی متن فضایی گردشگری در نواحی پیرامونی کلانشهر مشهد ، در رابطه با تولید متن فضایی که در قالب خوشه بندی و شاخص های گردشگری صورت پذیرفت نشان دهنده گونه ای از « تفرجگاه های گردشگری خودانگیخته » بوده که ریزوم های متن فضایی گردشگری را در مکان جغرافیایی شکل می دهد. در این متن سرمایه داری پیرامونی به عنوان لوگوس محسوب گردیده و تقابل های دودویی همچون گردشگر/ میزبان ، سود/ زیان ، و نظیر اینها مورد بررسی قرار گرفت و در این راستا مفهوم « گردشگری طبقاتی» در این متن فضایی تاویل گردید. علاوه بر آن در رابطه با متن فضایی گردشگری سناریوهای سه گانه طراحی گردید و این سناریو ها در چارچوب مدل ms-sowt مورد سنجش قرار گرفت و سناریو نخست آینده تفرجگاه ها را به صورت روستا ـ شهر با کارکرد گردشگری روستایی مدنظر قرار داده ، مطلوب ترین سناریو انتخاب گردید. در این راستای نتایج به دست آمد از واسازی متن فضایی گردشگری را در نواحی روستایی منطقه مورد مطالعه به صورت یک مدل مفهومی نمایش داده که در آن روابط بینامتنی مورد بررسی قرار گرفته و رابطه قدرت و گردشگری در منطقه مشخص گردیده که در جریان گردشگری علاوه بر شکل دهی به سرمایه داری پیرامونی ، تقابل های دودویی را سبب گردیده و پیامدهای منفی بسیاری را در قبال سودمندی حداقلی خرده بورژوازی شبه دولتی ، شکل داده که در راستای رفع مشکلات موجود راه حل های سه گانه ارائه گردیده است.
روح اله اسدی ارزنه محمد رحیم رهنما
این پژوهش در پنج فصل تهیه شده است که عنوان و شرح هر کدام به قرار زیر است: فصل اول به عنوان کلیات تحقیق است فصل دوم : سه بخش است که: در بخش اول: به بیان تعاریف، مفاهیم، و مبانی نظری پرداخته شده در بخش دوم به بررسی روابط قدرت و شهر و مدیریت شهری در ایران پرداخته می شود. مدل تحلیلیswot و مراحل کاربرد این مدل نیز در بخش سوم مورد توجه قرار می گیرد. فصل سوم به مواردی چون تاریخچه شکل گیری و رشد مشهد، خصوصیات جغرافیایی و اقلیمی ویژگیهای اجتماعی-اقتصادی و نیز شناخت نهادهای مرتبط با مدیریت شهری و ویژگیهای مدیریت شهری شهر مشهد پرداخته شده است. در فصل چهارم طی فرایند تحلیلswot، جایگاه مشهد از نظر حکمروایی مشخص گردیده و استراتژی های متناسب با آن ارایه می شود. در فصل پنجم آزمون فر.....
مسعود چناری عزت الله مافی
به سبب وجود بارگاه مطهر امام رضا(ع) ، شهر مشهد بعنوان پایتخت معنوی ایران نام گرفته است، میلیونها زائر به مناسبتهای مختلف سالانه وارد شهر مشهد می شوند و در طول اعصار گذشته تا کنون بر حسب نیاز، مساجد مختلفی در سطح شهر ساخته شده اند. از تعداد 914 مسجدی که در مناطق مختلف شهر وجود دارد تعداد 644 باب مسجد(70.5%)با مشخصات مساحت، قدمت، تاریخ تأسیس و آدرس دقیق برداشت شد و بصورت منطقه ای تحلیل گردید. منطقه ثامن با 89 باب مسجد و مساحت کل35191 مترمربع ، سرانه وسعت 1.08 مترمربع و تراکم نفر بر تعداد مساجد 363 نفر محاسبه گردید. منطقه 11 با 0.07 مترمربع سرانه وسعت در کمترین میزان ، منطقه 10 با نسبت تراکم 7190 نفر بر تعداد مساجد در بیشترین میزان و منطقه 12با 3 باب مسجد در کمترین میزان قرار گرفته اند و در بقیه مناطق با فاصله گرفتن از حرم مطهر از تراکم مساجد آنها کم می شود بطوریکه در فواصل(0-2) کیلومتری از حرم مطهر 200 باب مسجد، (2-4) کیلومتری 240 باب مسجد، (4-6) کیلومتری 186 باب مسجد، (6-8) کیلومتری 100 باب مسجد قرار گرفته است. توزیع فضایی مساجد با توزیع جمعیت در مناطق مختلف با نرم افزارarcgis تحلیل گردید. بر اساس روش k function ، فاصله میانگین کمترین واحد همسایگی مساجد شهرمشهد با نتیجه 0.77 پراکنش خوشه ای محاسبه گردید الگوی خوشه ای برای توزیع فضایی مطلوب مساجد مناسب نمی باشد و براساس تحلیل مساحت، تعداد، سرانه وسعت و تراکم نفر بر تعداد مساجد با جمعیت مناطق رابطه معنا داری وجود داردو ضریب همبستگی شدید0.8 بین توزیع جمعیت و تعداد مساجد مناطق شهرداری برقرار است. احداث بانک اطلاعات مساجد، مدیریت یکپارچه شهری در جهت توزیع متعادلتر فضایی مساجد واستفاده از یافته های پایه این رساله ، در جهت احداث مساجد در نقاط فاقد ویا کمبود مسجد پیشنهاد می گردد.
یاسر سمندری عزت الله مافی
گردشگری به عنوان یکی از منابع درآمد و ایجاد اشتغال در سطح ملی می تواند رهیافتی برای توسعه اقتصادی در قلمرو ملی و محلی باشد، گردشگری به خصوص در زمانی که سود فعالیت های دیگر بخش های اقتصادی در حال کاهش باشد، جایگزین مناسبی برای آنها و راهبردی برای توسعه است. هدف اصلی این تحقیق، بررسی نقش گردشگری در توسعه اقتصادی شهرستان آمل می باشد، برای رسیدن به این امر از دو روش مطالعات کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی استفاده گردیده است. از روش کتابخانه ای در مطالعات مربوط به کلیات تحقیق و مباحث مربوط به مبانی نظری و همچنین معرفی منطقه مورد نظر استفاده شده است و برای رسیدن به یافته های تحقیق از روش میدانی استفاده گردیده است، از روش میدانی برای برآورد تعداد و تنوع اشتغال و همچنین برای نشان دادن محدودیت های امکانات و خدمات رفاهی گردشگری استفاده گردید، بدین منظور از مجموع 16000 گردشگری که در روزهای 7 تا 13 فروردین 1389 در مکان های اقامتی شهرستان آمل شامل هتل ها و مهمانپذیرها و زائرسرا ها حضور داشتند با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 30 نمونه پرسشنامه اولیه در بین گردشگران توزیع گردید که با محاسبه واریانس نمونه 30 تایی تعداد 284 گردشگر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیدو با در اختیار گذاشتن پرسشنامه همراه با مصاحبه، اطلاعات جمع آوری گردیده و سپس آنها را در محیط نرم افزاری excel در قالب جداول و نمودار نشان داده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داده گردشگری توانسته باعث توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال به صورت مستقیم و غیر مستقیم در بخش های اقامتی و پذیرایی، بازدید از جاذبه ها، اشتغال در بخش خرید صنایع دستی و ..... گردد و از طرفی مشکلات و محدودیت هایی در رابطه با امکانات و خدمات رفاهی گردشگری در منطقه به چشم می خورد که در جهت رفع این مشکلات، برنامه های لازم برای توسعه گردشگری پیشنهاد داده شده است.
جواد کریمی نژاد عنبراباد محمد اجزاءشکوهی
امروزه با توجه به رشد شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرها، شهرها با مشکلات و معضلات بیشماری روبرو هستند که از مهمترین آنها می توان به گسترش کالبدی شهرها، حاشیه نشینی، آلودگیهای زیست محیطی، از بین رفتن زمینهای کشاورزی و ناهنجاریهای اجتماعی اشاره کرد. در تحقیق پیش رو سعی شده است اثرات پدیده مهاجرت بر توسعه کالبدی شهر جیرفت بطور اعم و بطور خاص شهرک های شهید بهشتی و شهید رجایی شهر جیرفت بررسی شود. در این تحقیق با استفاده از مدل آنتروپی شانون برای تجزیه و تحلیل و تعیین مقدار پدیده رشد بی قواره شهری استفاده شده است که رشد پراکنده توسعه فیزیکی شهر جیرفت را نشان می دهد. و از مدل های ضریب مکانی، مدل فزاینده اشتغال و جمعیت و مدل بازارکار برای شناسایی وضعیت اقتصادی و نیروی کار شهر استفاده شده است که مدل بازار کار نشان داد که شهر جیرفت در تمامی دهه ها مهاجر پذیر بوده است. همچنین برای تحلیل اثرات مهاجرت بر توسعه شهرک های مورد نظر از کار میدانی و پرسشنامه استفاده شده است که نتایج زیر حاصل شده است: اکثر مهاجران دارای منشاء روستایی بوده اند و دلیل اصلی مهاجرت به شهر جیرفت و شهرک های مورد نظر جستجوی شغل و کسب درآمد بیشتر بوده است. در مجموع می توان گفت که اکثریت مهاجرین از وضعیت زندگی خود نسبت به قبل از مهاجرت رضایت کافی دارند. بطوریکه 93/62 درصد از ساکنان دو شهرک میزان رضایت خود را بسیار زیاد و47/24 درصد میزان رضایت خود را زیاد اعلام کردند. هر چند که آنها مشکلات جدی در محل زندگی خود از قبیل بحث زباله، ناامنی، آسفالت و روشنایی معابر دارند. حدود 33/64 درصد ساکنان میزان دسترسی خود را به تسهیلات شهری بسیار خوب ذکر کرده اند. و در پایان هم 99 درصد از ساکنان این دو شهرک رضایت کلی خود را از زندگی در این دو شهرک اعلام داشته اند که این موضوع نشان دهنده توسعه با برنامه شهرک های مذکور می باشد.
زینب قربانی براتعلی خاکپور
در گذشته، محلات مسکونی شهرها به عنوان سلول های حیاتی شهر، هریک عناصر و فضاهای عمومی خاص خود را داشتند و گروه هایی که در این مناطق می زیستند، هویت، مذهب و قومیت مشترک خود را برای قرن ها حفظ می کردند. پیش از صنعتی شدن، محلات شهری توان سازگاری با روند کند تغییرات اجتماعی و اقتصادی را داشته و ضمن حفظ ارزش های طبیعی محیط و رفع نیاز های فردی و اجتماعی ساکنین خود، از پویایی و سرزندگی لازم نیز برخوردار بودند. در ایران در طول چند دهه اخیر، توسعه بی رویه ی شهر نشینی، مهاجرت و ازدیاد جمعیت و افزایش سرعت رشد و توسعه شهرها و تغییر در شیوه زندگی، موجبات دگرگونی بیشتر در بافت و ساختار زندگی شهری را فراهم آورد و سبب زوال کارکرد های نسبتاً ثابت بافت محله ای سنتی گردید. در این میان کیفیت زندگی به عنوان راهی برای مقابله با این دگرگونی ها از سوی سیاست گذاران و برنامه ریزان در سطوح بین المللی و ملی مطرح گردید. پژوهش حاضر با هدف سنجش کیفیت زندگی در محله های 14 گانه ی شهر چالوس، سعی دارد راهکارهایی را در راستای بهبود کیفیت زندگی در محلات شهر، ارائه دهد. بدین منظور پس از شناسایی مفاهیم و تجربیات جهانی پیرامون کیفیت زندگی شهری با استفاده از روش های توصیفی- تحلیلی، شاخص های پژوهش مشخص گردید. با توجه به جمعیت 45625 نفری شهر در سال 1385، بر اساس جدول مورگان و کرجسی، نمونه ای با حجم 380 نفر تعیین و به همین تعداد پرسشنامه هایی تهیه و در بین محلات شهر توزیع شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد شهروندان نسبت به شاخص ها تا حدودی راضی اند و کیفیت زندگی در شهر چالوس متوسط و نسبتاً زیاد می باشد. محله ی 10 با بیشترین میزان رضایت مندی، و کیفیت زندگی زیاد، مطلوب ترین محله و در مقابل محله ی 14 با کمترین میزان رضایت مندی و کیفیت زندگی پایین، نامطلوب ترین محله مشخص شد. در اکثر محله ها، دو شاخص ارتباطی – حمل و نقل و دسترسی- خدماتی بیشترین نارضایتی و شاخص همبستگی اجتماعی بیشترین رضایت مندی شهروندان را به خود اختصاص داده اند. ضریب رگرسیون(?)، نشان داد که بیشترین تأثیر علّی بر کیفیت زندگی در شهر چالوس مربوط به شاخص محیطی با ضریب تأثیر 127/0 می باشد. واژگان کلیدی: توزیع فضایی، کیفیت زندگی شهری، محله، شهر چالوس
ماندانا زمانی محمد اجزاء شکوهی
امروزه با وجود در دسترس بودن زمین شهری بنا به دلایلی از جمله مشکلات حقوقی – بورس بازی زمین – احتکار – سیاست های مقطعی و بافت فرسوده شهری زمین و مسکن قابل عرضه و متناسب با تقاضا وجود ندارد . این عدم تعادل بین عرضه و تقاضا موجب کمبود زمین و مسکن گشته است . ناحیه یک منطقه هفت مشهد نیز به عنوان ناحیه مورد مطالعه از این قاعده مستثنی نبوده است یکی از عوامل مهم و موثر در افزایش تقاضای زمین و مسکن در ناحیه مورد مطالعه مهاجرت است. که منشا مهاجرتهای صورت گرفته به ناحیه روستاها و شهرهای کوچک اطراف مشهد می باشد . این مهاجرتها موجب عدم تعادل بین عرضه و تقاضای زمین و مسکن و به دنبال آن کمبود مسکن در ناحیه شده است . ناحیه یک منطقه هفت یکی از مهمترین قطبهای تجاری ، بافت قدیم شهرمشهد به شمار می آید .جامعه آماری انتخاب شده در این پژوهش بر اساس فرمول کوکران در حدود 320 نمونه بوده است. اطلاعات مورد نظر از ناحیه ازطریق پرسشنامه و به صورت تصادفی جمع آوری شده است . نتایج بدست امده از سطح ناحیه مورد مطالعه نشان می دهد که این ناحیه یکی از نواحی مهاجر پذیر در سطح منطقه به شمار می آید بر این اساس بیش از 69 درصد از جمعیت این ناحیه را مهاجرین ناحیه تشکیل می دهند این مساله در ایجاد عدم تعادل در عرضه و تقاضای مسکن نقش موثری داشته است به گونه ای که این ناحیه در سال 85 با کمبود 2185 واحد مسکونی روبرو بوده است .
رضا بلوچ محمد رحیم رهنما
از مهمترین گرایشها و روندهایی که امروزه شهرها در پیش گرفته اند، گرایش به سمت تبدیل شدن و مطرح شدن به عنوان یک شهر دانش مدار است، شهرهایی که مبنا و اساس برنامه ریزی هایشان را نیروهای خلاق و نوآور، کالاهای با ارزش افزوده که این ارزش افزوده از طریق خلاقیت و نوآوری ایجاد می شود، ایجاد اقتصاد شهری مبتنی بر دانش، ایجاد زمینه های نوآوری و ابتکار و حذف موانع این امر و مواردی این چنینی تشکیل می دهد. از جمله ویژگی های شهر های دانش مدار، نسبت بالای دانشجویان و دانشگاهیان، تنوع جمعیتی بالا، سطح بالای کیفیت زندگی، دسترسی آزاد به اطلاعات، زیرساختهای دانش و ...است. امروزه شهرهای زیادی مثل استکهلم، هلسینکی، ملبورن و ... با بکارگیری روشها و برنامه ریزیهای متنوع به عنوان شهر دانش مدار مطرح هستند. در پژوهش حاضر که روش تحقیق آن توصیفی تحلیلی است و مطالب مرتبط با شیوه های مختلف (اسنادی و...) گردآوری شده، جایگاه شهر مشهد به لحاظ سطح دانش محور و دانش مدار بودن آن با استفاده از استانداردها و مقایسه شاخصها با شهرهای پیشرو در زمینه مفهوم شهردانش مدار، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که نهایتا نتیجه این شد که شهر مشهد از لحاظ دانش مدار بودن در جایگاه خوبی نبوده و در بسیاری از شاخصها، رتبه بسیار پایینی دارد، لذا به نظر می رسد که برای حرکت به این سمت و تبدیل شدن به شهر دانش مدار باید در بسیاری از زمینه ها از جمله تغییر در نحوه برنامه ریزی برای شهرها، تغییر در نگرشها و افکار حاکم بر برنامه ریزی به صورت عام و خاص آن و ...اقدامات بنیادینی صورت گیرد و زیرساختهای شهر دانش مدار مثل توسعه سطح دانشگاه و دانشجویان، توسعه زیرساختهای ارتباطی مثل اینترنت و تلفن، ایجاد مراکزی برای برخورد و تبادل اندیشه ها مثل تالارهای گفتگو و ... توسعه یابند
مهدی کاظمی بی نیاز محمد رحیم رهنما
در محلات اطراف بخش مرکزی شهر مشهد فرایندی توسط بخش خصوصی در جریان است که سبب احیاء محلات شده است. سوالی در رابطه با فرایند فوق مطرح می شود که آیا فرایند فوق را می توان درچارچوب نظریه اصالت بخشی تحلیل کردودلیل حضور توسعه دهندگان بخش خصوصی در محله چیست؟ هدف از این پژوهش پاسخگویی به سوالات فوق می باشد. جهت پاسخگویی به سوالات مطرح شده فرضیه ها مرتبط مطرح و در محله عیدگاه آزمون شدند. محله عیدگاه یکی از محلات قدیمی شهر مشهد است که در حداقل فاصله با مرکز شهر مشهد و حرم مطهر امام رضا(ع) قرار دارد.وسعت این محله بیش از 16 هکتار می باشد که از 759 قطعه تشکیل شده است که تمامی قطعات جامعه مطالعه مورد بررسی قرار گرفت.نتایج حاصل از پژوهش در رابطه با فرایند احیاء محله عیدگاه نشان دهنده این واقعیت می باشد که احیاء محلات در پاسخ به نیاز زائران می باشد و تغییرات کاربری صورت گرفته در سطح محله به سوی احداث واحدهای اقامتی تمایل دارد وتعداد واحدهای اقامتی در سال 1373 تا سال 1390 از 97 قطعه به 279 قطعه افزایش یافته است و این فرایندچندان در چارچوب نظریه اصالت بخشی قرار نمی گیرد. همچنین وجود شکاف بالا بین وضعیت بالقوه وبالفعل قطعات علت اصلی حضور توسعه دهندگان بخش خصوصی در سطح محله برای توسعه می باشدو ژیشنهادات در راستای توسعه و هدایت کنترل شده محله به دلیل جلوگیری از تراکم بیش از حد فعالیت و به تبع آن الودگی ارائه شده است
زهره جوانبخت قهفرخی براتعلی خاکپور
از جمله گونه های گردشگری که در جلب مشتری از بازار جهانی گردشگری دارای اهمیت فراوان می باشد را می توان در قالب « گردشگری خرید» مورد بررسی قرار داد. گردشگری خرید به عنوان یک گونه از گردشگری که تمایل به سفر و خرید را در هم آمیخته بستر مستعدی برای فروش محصول گردشگری فراهم می آورد به گونه ای که در کنار انگیزه اصلی سفر ، خرید بعنوان انگیزه ثانویه مورد توجه بوده و در برخی زمان ها گردشگری خرید به تنهایی انگیزه سفر به آن مناطق محسوب می شود.. بررسی تحقیقات و پیشینه موضوع نشان دهنده جایگاه دوم هزینه کردهای خرید در بین هزینه کردهای گردشگران شهر مشهد می باشد. از سوی دیگر افزایش مراکز خرید و بازارها و به صورت کلی کاربری های تجاری در سطح شهر مشهد واقعیت دیگری است که نشان از اهمیت خرید در این کلانشهر و به خصوص از سوی گردشگران دارد. در این راستا این پایانامه در چارچوب یک روش تحلیلی / توصیفی و همچنین با استفاده از مدل ها و روش های آماری به بررسی گردشگری خرید در کلانشهر مشهد در بستر مراکز خرید پرداخته است. از طریق پرسشنامه محقق ساخت که برآورد حجم نمونه 300 نفری از گردشگران را جهت تکمیل آن برگزیده و نتایج حاصل از خروجی و تحلیل یافته ها را در راستای شناخت و بررسی تقاضای گردشگری خرید قرار داده است. همچنین در جهت شناخت استراتژی لازم در رابطه با گردشگری خرید در شهر مشهد با استفاده از روش دلفی با حجم نمونه 25 نفر که توسط متخصصین و کارشناسان حوزه گردشگری تکمیل گردید از مدل qspm استفاده نموده که نتایج به دست آمده نشان از استراتژی های رقابتی (st) در رابطه با گردشگری خرید بوده است. نتایج کلی این پایان نامه نشان دهنده جایگاه با اهمیت گردشگری خرید در کلانشهر مشهد بعد از گردشگری مذهبی می باشد. همچنین بررسی ها نشان می دهد که جهت گسترش و توسعه گردشگری خرید در کلانشهر مشهد نیازمند بهبود دسترسی به مراکز خرید از تمامی مناطق محدوده گردشگری مشهد و تلاش در جهت برندینگ گردشگری خرید و مراکز تجاری مربوطه می باشد تا از این طریق در اقتصاد گردشگری مشهد زمینه ایجاد مشاغل مورد نیاز و افزایش درآمد شهروندان فراهم آید.
سمیرا عرفانیان محمد علی احمدیان
توسعه چشمگیر شهرنشینی، همراه با توسعه شهرها از نظر جمعیت و مساحت و ظهور کلان شهرها و مادر شهرها، نگاه کلان و شهر مقیاس را متوجه سلول های بنیادین یا محلات شهری نموده است، تا از این سطح در جهت هدف اصلی برنامه ریزی یا بهبود کیفیت زندگی ساکنان تلاش شود. در این الگوی جدید، دیدگاه خردنگر مبتنی بر مهندسی اجتماعی جایگزین نگرش کلان می شود و در آن حل مسائل شهری از کوچکترین واحد یعنی محله که در واقع واحدهایی قابل کنترل و بستری برای تحقق مشارکت می باشند، آغاز می شود. در جامعه اسلامی برای بستر سازی اندیشه مهندسی اجتماعی خردنگر و مشارکت مدنی، نهادهایی وجود دارد که سابقه هزار و چهار صد ساله دارد. مساجد که مهمترین محل حضور توده های مردم در هر عصری بوده و هستند، با ایفای نقش های گوناگون فرهنگی، علمی، اخلاقی، دینی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و....و با ایجاد زمینه برای فعالیت های جمعی داوطلبانه، می توانند نقش موثری در توسعه محله ای داشته باشند. این تحقیق با بررسی فعالیت های چندگانه مسجد در سطح محله در هشت محور کلی (نقش مسجد در غنی سازی اوقات فراغت، ایجاد فضای فرهنگی، ارائه کمک های مالی، برگزاری مراسم و جلسات مذهبی – فرهنگی، افزایش میزان مشارکت ساکنان محله، ارائه کمک های مشاوره ای، اولویت سنجی مسائل، مشکلات و نیازهای محله، ارتقاء امنیت فردی و اجتماعی از طریق افزایش نظارت درونی و بیرونی) وهمچنین بررسی استقبال مردم محله از فعالیت ها، برنامه ها و بستر های فراهم شده توسط مسجد، به تحلیل نقش مسجد به عنوان گسترده ترین شبکه فراگیر اجتماعی و نقش آفرینی آن در توسعه ی محله ای در مشهد مقدس می پردازد. برای دستیابی به اهداف مذکور به تکمیل پرسشنامه به حجم نمونه ای برابر با 385 نفر از شهروندان و تعداد 10 نفر از کارشناسان و متخصصان مرتبط با موضوع پرداخته شد. روش کار ترکیبی از مطالعات اسنادی و پیمایشی بوده، که با توجه به نیاز مورد استفاده قرار گرفته است. روش به کار رفته توصیفی – تحلیلی بوده و تکنیک پرسشنامه و مصاحبه، ابزار نیل به اهداف پیمایشی تحقیق بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spssاستفاده شده است. به منظور توصیف داده ها شاخص های میانگین، میانه، انحراف استاندارد ، فراوانی و درصد استفاده شده اند و در سطح استنباطی برای بررسی روابط از آزمون کی دو استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، مساجد در محورهای مورد بررسی برنامه های موثری در جهت توسعه محله ای دارند. از طرف دیگر ساکنان محله از بسترهای فراهم شده توسط مسجد استفاده کرده و از فعالیت ها و برنامه های مسجد استقبال می کنند. همچنین نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که مساجد برای نیل به جایگاه واقعی خود در جهت ارتقاء میزان اثربخشی در توسعه محله ای، نیازمند برنامه ریزی صحیح و مدیریت هماهنگ، از سوی کلیه مراکز و سازمان هایی است که به نوعی با مساجد در ارتباط هستند. در بخش پایانی این تحقیق، پیشنهادات و راهکارهایی در همین ارتباط، ارائه گردیده است.
فرزانه خوشه بست مهدی سقایی
صنعت رویداد محرک ترین و رو به رشدترین صنعت در ارتباط با فراغت، تجارت و گردشگری است. این جاذبه های خاص دوره ای محدود و ماهیتی منحصر به فرد دارند که آن ها را از جاذبه های دائمی مجزا می کند. از آنجایی که برگزاری رویداد با حضور و شرکت گردشگران همراه است منجر به ماندگاری طولانی تر آن ها در مقصد می گردد. رویدادها برای ساکنین مقصد شغل ایجاد می کنند. بعلاوه برگزاری رویداد نیازمند زیرساخت هایی است که این مورد نیز به افزایش تسهیلات مقصد برای ساکنین می انجامد. رویدادها به عنوان بخشی از موج جدید گردشگری جایگزین در نظر گرفته می شوند. این امر دلیلی است که سازمان های گردشگری در مناطق مختلف برای ارتقای رویدادها تلاش نمایند. این پایان نامه در تلاش است محصول زعفران در شهرستان قائنات را عاملی موثر برای برگزاری رویدادهای وابسته به آن معرفی نماید. همچنان که رویداد جشنواره زعفران قریب به 4 بار در این شهرستان مخاطبان بسیاری را به خود جلب نمود. وجود محصول زعفران در کشاورزی منطقه و فرهنگ زعفران عاملی بالقوه در جهت برگزاری رویدادهای فرهنگی در شهرستان قائنات است. توسعه گردشگری رویداد در منطقه قائنات علاوه بر ایجاد زمینه ای نوین در جهت پایداری و توسعه اقتصادی انگیزه کشاورزان را برای کشاورزی و کشت زعفران دوچندان می نماید. تحقیق حاضر با بهره گیری از برنامه ریزی استراتژیک و تکنیک سوات بهترین استراتژی در جهت توسعه پایدار گردشگری منطقه با تاکید بر برگزاری رویدادهای فرهنگی را ارائه نموده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل swot نشان می دهد که در منطقه مورد مطالعه تعداد 12 نقطه قوت داخلی در برابر 14 نقطه ضعف داخلی و تعداد 12 فرصت خارجی در برابر 12 تهدید خارجی مورد شناسایی قرار گرفته است. بدین ترتیب در مجموع تعداد 24 نقطه قوت و فرصت به عنوان مزیت ها و 26 ضعف و تهدید به عنوان محدودیت ها و تنگناهای پیش روی این منطقه جهت توسعه گردشگری و بخصوص گردشگری رویداد قابل شناسایی است که این نشان می دهد که منطقه با برنامه ریزی ای مناسب دارای قابلیت بهره گیری از قوت ها و فرصت ها در جهت کاهش یا رفع ضعف و تهدیدهاست. در نهایت استراتژی ای که از نتایج تجزیه و تحلیل swot استخراج شد، استراتژی محافظه کارانه است.
فهیمه توسلی کلاتی مهدی سقایی
چکیده گردشگری تاریخی می تواند مناسب ترین انواع گردشگری برای اکثر جوامعی باشد که در ابتدای راه شروع توسعه گردشگری خود هستند. این موضوع زمانی برای کشور ما اهمیت خود را بیشتر نشان خواهد داد که بدانیم 6%همه پایه های میراث جهانی درکشور های در حال توسعه قراردارد. بازتابش قابلیت های گردشگری در تمدن کاریزی پیرامون سه قابلیت بنیادی انعکاس می یابد که در برگیرنده میراث، نوستالژی ودور نمایی گردشگر است. هرچند برشمردن قابلیت ها همچون جاذبه های فهرست وار مرسوم است اما در این مبحث بازکنش بنیادی سه قابلیت فوق الذکر در تمدن کاریزی فارغ از یک سونگری مطالعات گردشگری مدنظر می باشد. پروراندن این سه قابلیت نهفته در بطئن تمدن کاریزی در چارچوبی از گونه شناسی گردشگری یعنی بازخوانش این قابلیت ها در روندی از گردشگری فرهنگی می تواند در فضای پسامدرن، جاذب گردشگر از بازارهای تقاضای گردشگری باشد. هدف کلی از این تحقیق بررسی رشد گردشگری تاریخی در محدوده قنات قصبه گناباد و ارائه راهکار برای رشد گردشگری از لحاظ محیط شهرستان و ناحیه، محصول ارئه شده در این ناحیه است. بنابراین بمنظوره رسیدن به این اهداف از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شد. لازم به ذکر است که در این تحقیق پس از تهیه کلیات و چارچوپ نظری تحقیق، جهت کسب اطلاع از منطقه مورد مطالعه و بررسی جایگاه و چگونگی رشد گردشگری در آن، اقدام به عملیات میدانی شد. به طور کلی 3 نوع پرسشنامه (مردم،مسئولین و گردشگران) برای انجام تحقیق آماده شد. پس از پر شدن این پرسشنا مه ها برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار spss استفاده گردید. آزمون های آماری (ضریب آلفا و مصاحبه با متخصصین) نشان داد که این پژوهش از اعتبار و روائی مناسب برخوردار است. آزمون های فرضیات تحقیق که با آزمون های آماری اسپیرمن، رگریسیون انجام گرفت ،نشان داد که از دیدگاه مردم اثرات اقتصادی عاملی مهم برای رشد گردشگری در این شهرستان و مولفه ای مهم است همچنین رشد گردشگری بر این مولفه تاثیر خواهد داشت اما رابطه ای بین رشد گردشگری و مولفات اجتماعی و زیست محیطی بوجود نیامد و از نظر مردم این عوامل تاثیر چندانی بر رشد گردشگری این شهرستان نخواهد داشت و برعکس.از دیدگاه کارشناسان عوامل اقتصادی متاثر از رشد گردشگری خواهند بود اما عوامل زیست محیطی تحت تاثیر رشد گردشگری قرار نخواهند گرفت. همچنین طبق نظر گردشگران محصول قنات قصبه گناباد قابلیت عرضه به بازار گردشگری را دارد. واژه های کلیدی: گردشگری تاریخی، اثرات گردشگری، قنات، گناباد.
سید محمد سالاری براتعلی خاکپور
در چند دهه اخیر موضوع کیفیت زندگی شهری توجه بسیاری از محققین در حوزه برنامه ریزی و مدیریت شهری را به خود جلب کرده است. این توجه ناشی از اهمیت این مطالعات در ارزیابی مناطق کم برخوردار و میزان توفیق سیاست های اجرا شده در این رابطه است. شایان ذکر است بسیاری از این مطالعات در مقیاس کشوری و یا شهری انجام شده است که طبیعتا بسیاری از جزئیات مربوط به مقیاسهای کوچکتر را منعکس نمی کند. همچنین ارتباط بین ارزیابی عینی و ذهنی کیفیت زندگی به خوبی شناخته شده نیست. در پژوهش حاضر کیفیت زندگی شهری در منطقه یک شهر مشهد و نحوه توزیع امتیاز آن در سطح محلات 11 گانه آن با استفاده توام از شاخصهای عینی و ذهنی مورد ارزیابی قرار گرفته است. اطلاعات جمع آوری شده در این تحقیق شامل پرسشنامه توزیع شده بین شهروندان محلات و دیگر داده های مکانی است. در ادامه از تحلیل های آماری و gis برای ارزیابی میزان تاثیر مولفه های ذهنی و عینی کیفیت زندگی و سنجش رابطه بین آنها و در نهایت پیشنهاد یک مدل ارزیابی بهره برداری شده است. از بین هشت مولفه اصلی کیفیت زندگی شناسایی شده بر اساس سوابق پژوهشی و نظرات متخصصین ، به جز دو مولفه مسکن و درآمد در بقیه مولفه ها رضایت نسبی در مقیاس منطقه وجود دارد که در این میان مولفه های روابط اجتماعی، امنیت و محوطه محله مسکونی رضایت بیشتری را به خود جلب کرده است همچنین نتایج حاکی از رضایت نسبی شهروندان در سطح منطقه به غیر از محلات ارشاد، آبکوه و سعدآباد است و در مقابل، رضایتمندی در محلات بهشت و راهنمایی در بالاترین سطح قرار دارد. همگنی محلات در سطح منطقه از نظر ارزیابی کیفیت زندگی ذهنی با استفاده از ضریب تغییر سنجیده شده است. نتایج نشان می دهد که در محلات سجاد، راهنمایی و بهشت که میانگین امتیاز بالاتر بوده است، ارزیابی افراد از کیفیت زندگی نیز همگن تر است. نتایج حاصل از ترکیب امتیازات کیفیت زندگی ذهنی و عینی در سطح منطقه منتج به معرفی چهار وضعیت مرفه، محروم، سازگار و ناهنجار برای هر محله می شود. بدین ترتیب می توان گفت ارزیابی کیفیت زندگی به تفکیک عینی و ذهنی الزاما در هر محله شرایط یکسانی را منعکس نمی کند. در نهایت انتظار می رود نتایج حاصل از این تحقیق برای طراحی مطالعات کیفیت زندگی شهری در آینده علی الخصوص در شهر مشهد موثر و راهگشا باشد.
زینب لطفی محمد رحیم رهنماء
سابقه و اهمیت بناهای تاریخی، می تواند به عنوان اهرمی نیرومند در جهت موفقیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهر عمل نماید.اما بافت تاریخی در بسیاری از موارد به دلیل همجواری با فضاهای نا مناسب در معرض آسیب هستند .در صورت جایگزینی این فضاها با فضاهای فرهنگی، تفریحی و توریستی مناسب، می توان مراکز تاریخی و قدیمی را به مراکز تحرکات اجتماعی، اقتصادی مبدل ساخت و پتانسیل بالقوه این بافت های تاریخی را در جهت جلب گردشگر فعال کرد. در کشور ما بحث های فراوانی پیرامون مشارکت مردم و شهروندان جاری است، اما متاسفانه در عمل به جایگاه شهروند و مشارکت وی در امور شهری به طور مستقیم یا غیر مستقیم که بر زندگی و سرنوشت او موثر است، اهمیت چندانی داده نمی شود. هدف اصلی این پژوهش دستیابی به عوامل موثر بر مشارکت مردمی در فرایند احیاء بافت های فرسوده شهری می باشد. روش تحقیق برحسب هدف، روش تحقیق کاربردی و شیوه مطالعه برحسب روش و ماهیت، توصیفی -تحلیلی می باشد.برای گرد آوری اطلاعات از روش مطالعه ی اسنادی- کتابخانه ای استفاده شده و جهت بررسی بیشتر موضوع به مشاهده ی مستقیم و غیرمستقیم، مشاهده ی تصاویر و همچنین مطالعات میدانی پرداخته شده است. برای دستیابی به این هدف با تکمیل پرسشنامه با حجم نمونه ای برابر با 200 خانوار پرداخته شده است.بدین منظور در مرحله اول با استفاده از مدلها و روشها مربوطه، به بررسی چگونگی مشارکت مردمی در احیا بافت فرسوده محله حاجی همدان پرداخته شده است و سپس در مرحله دوم با توجه بهspss نتایج پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.واز طرف دیگر با تحلیل swotمشخص شد که مهترین نقطه قوت، ضعف، فرصت، تهدید مشارکت مردمی در محله ازمیان چهار موقعیت، محافظه کارانه قرار دارد.در پایان نیز پیشنهاداتی برای برون رفت محله از مشکلات موجود در راستای بهسازی با مشارکت مردمی ارائه شده است. از مهمترین این پیشنهادات می توان اشاره کرد به: بسترسازی برای مشارکت شهروندان محله در بازسازی و بهسازی هویت محله حاجی .
فرشاد فاضلی محمد رحیم رهنما
چکیده در دهه های اخیر،رشد شهری معمولا به صورتی در حال وقوع می باشد که عملا مخالف با مفهوم توسعه پایدار سوکونتگاهی است.محیط زیست بشرتحت تاثیر ساخت آسمان خراش ها و شهرکهای مسکونی قرار میگیرد و ساکنین آپارتمانهای شهری خود را محدود به دیوارها و بلوکهای ساختمانی حس میکنند ودر صدد بازگرداندن روح و حس سبز می باشند. یکی از راهکارهایی که به منظور مرتفع سازی این چالشها مد نظر قرار گرفت،ایده شهر اکولوژیک است.امروزه با کلید واژه "شهر پایدار" و "توسعه پایدار" ،حد اکثر بهره وری از سطوح موجود شهر در دستور کار قرار گرفته است.توسعه فضای سبز شهری و توزیع عادلانه آن در محله ها بخصوص در مراکز شهرها به گونه ای که متناسب با ساخت وسازهای شهری باشد یکی از چالشهای عمده کلان شهرها می باشد. شهر مشهد به دلیل داشتن حجم زیاد زائرین و گردشگران و متعاقبا آلودگی های زیست محیطی به وجود آمده توسط این جمعیت ،در مسیر توسعه پایدار خود با مشکلات زیادی روبرو میباشد.آلودگی بالای هوا و در مقا بل کمبود شدید فضای سبز مانعی مهم بر سر راه پایداری این شهر می باشد.امروزه یکی از فراگیرترین راهکار ها در کشور های توسعه یافته به جهت رفع کمبود سطوح سبز،رویکرد بام سبز است که یک شیوه عملیاتی و نیز نمادین در خصوص توجه به شهرها می باشد.هدف از این پژوهش نیز دستیابی به استانداردهای شهر اکولوژیک با تاکید بر فضای سبز و همچنین شناسایی و امکان سنجی استقرار بام سبز در محور بلوار سجاد واقع در محله" سجاد شهر" مشهد با توجه به معیار های اجتماعی وفرهنگی ،اقتصادی،زیست محیطی و فنی می باشد. محله سجاد شهر یکی از محله های منطقه یک شهرداری مشهد بوده و دارای تراکم بالای جمعیتی مباشدو با سرانه 8/3 متر مربع فضای سبز به شدت از کمبود آن رنج میبرد.بلوار سجاد هم که در قلب این منطقه واقع شده است با سرانه فضای سبز 5/1 متر مربع با استاندارد وزارت مسکن و شهر سازی که 12 متر مربع سرانه را پیشنهاد داده است فاصله زیادی دارد.روش تحقیق مورد استفاده این پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد.جهت اولویت بندی بام سبز مطلوب از میان سه نوع بام سبز متمرکز،نیمه متمرکز و غیر متمرکز با توجه به دیدگاه کارشناسان از تکنیک فرایند تحلیل شبکه ای(anp )استفاده شده است.نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده آن است که از دیدگاه کارشناسان اجرای بام سبز متمرکز با 397/0 اولویت اول در محدوده مورد مطالعه را به خود اختصاص داده است .همچنین با بررسی های صورت گرفته بر روی قطعات حاشیه ای بلوار سجاد با توجه به معیارهای قدمت،وسعت و نوع کاربری میتوان دریافت که اجرای بام سبز غیر متمرکز محتمل تر است.بام سبز غیر متمرکز را میتوان در 85/92 درصد از سطوح بام قطعات طرفین بلوار سجاد به اجرا در آورد و عملا سرانه فضای سبز را تا 70 متر مربع ارتقا داد. واژهای کلیدی: توسعه پایدارشهری، شهر اکولوژیک،فضای سبز، بام سبز،شهر مشهد،محله سجاد،بلوار سجاد،فرایند تحلیل شبکه ای
سجاد عربی عزت الله مافی
برخی بافت های فرسوده شهری، با داشتن مسائل و معضلات کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و... محیط هایی مطلوب برای زندگی و فعالیت نیستند. از طرفی، توسعه پایدار شهرها، رویکردی نوین در ساماندهی شهرها از سوی مجامع بین المللی معرفی می شود که توسعه ی هماهنگ و همه جانبه بدون به خطر افتادن منابع مورد نیاز نسلهای آینده را در نظر دارد. در تحقیق حاضر، با برشمردن شاخصهای نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده و همچنین شاخصهای توسعه ی پایدار در قبال شهر فشرده، میزان و نحوه ی انطباق این شاخص ها به روش تحلیل محتوایی بررسی گردیده است. سپس با برشمردن ویژگیهای محدوده مطالعاتی، آن دسته از شاخصهای توسعه ی فشرده که در بافتهای فرسوده منطقه 3 شهرداری مشهد قابل بررسی است، تحلیل شده است. در نهایت تحلیل مذکور منتج بر این گردید که برای تحقق توسعه ی پایدار در بافتهای فرسوده، می بایست در جهت تقویت آن دسته از شاخصهای پایداری که بیشترین انطباق را در وضع موجود و طرح تفصیلی داشته است کوشید و از رویکردهای صرفا کالبدی و نوسازگرا به دلیل مشکلات اجرایی خودداری کرد.
عطیه محمودی عزت الله مافی
هدف پژوهش حاضر ارزیابی توسعه محلهای در منطقه نه شهرداری مشهد و مقایسه محلات نواحی سهگانه این منطقه از لحاظ ابعاد توسعه محلهای و همچنین شناخت عناصر و شاخصهای تاثیرگذار در توسعه محلهای میباشد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و با توجه به ماهیت هدفگذاری و ابزارهای دست یابی به این اهداف از روش تحقیق توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. روش نمونهگیری با استفاده از فرمول کوکران با سطح خطای 5 درصد برابر با 380 نفر بدست آمده و داده مورد نیاز با استفاده از ابزار پرسشنامه در میان 400 نفر از ساکنان محلات نواحی سهگانه منطقه مورد مطالعه جمعآوری شده است. برای مقایسه محلات بایکدیگر با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنف بررسی گردیده است که دادههای بدست آمده نرمال بوده یا خیر. نتایج نشان میدهد منطقه نه شهرداری مشهد در چهار بعد اصلی توسعه محلهای در سطح متوسط رو به بالا قرار دارند. در آزمون اول در سطح محلات که مربوط به بعد اجتماعی و فرهنگی می باشد بالاترین رتبه در این بعد مربوط به محله هنرستان و کمترین مربوط به محله شهرآرا می باشد، در آزمون بعد زیست محیطی بشترین رتبه را محله نوفل و کمترین محله شهرآرا کسب کرده اند؛ آزمون سوم که مربوط به بعد اقتصادی می باشد نتایج نشان داده شد که محله هنرستان با بیشترین رتبه و محله چارچشمه با کمترین رتبه در این بعد قرار گرفته اند، و درآزمون چهارم که بعدکالبدی می باشد بیشترین رتبه را محله هنرستان و کمترین رتبه را محله چارچشمه کسب نموده اند. در قسمت آزمون فرضیات در سطح نواحی در بعد اجتماعی و فرهنگی ناحیه دو بیشترین رتبه و ناحیه یک کمترین رتبه را بدست آورده اند و همچنین آزمون فرضیه در بعد زیست محیطی بیشترین و کمترین رتبه به ترتیب نواحی 2 و 3 را نشان می دهد؛ آزمون فرضیه سوم در بعد اقتصادی بیشترین رتبه را ناحیه دو و کمترین را ناحیه سه به خود اختصاص دادن و در آزمون نهایی که مربوط به بعد کالبدی در سطح نواحی است بیشترین رتبه را ناحیه دو و کمترین رتبه ناحیه یک کسب کرده اند
معصومه جاقوری عزت الله مافی
هدف برنامه ریزی شهری حفظ وبهبود کیفیت محیط شهری و به تبع آن ارتقاء کیفیت زندگی است . به طور کلی حفظ محیط زیست شهری و در نهایت پایداری شهر از اولویت های مهم برنامه ریزان و مدیران شهری است. پسابهای شهری به عنوان یکی از عوامل تأثیر گذار بر محیط زیست شهری نقشی مهم در حفظ و سلامتی افراد ،جلوگیری از آلودگی آبهای زیر زمینی و همچنین استفاده از آبهای برگشتی حاصل از تصفیه آنها در محیط زیست شهری دارد. در این تحقیق سعی شده است که با تأکید بر پسابهای شهری به بررسی عوامل تأثیرگذار اجتماعی اقتصادی بر محیط زیست شهری پرداخته شود.از بین عوامل اجتماعی می توان به فرهنگ و آگاهی های افراد اشاره کرد که دراین پژوهش با میزان تحصیلات و میزان آگاهی آنان از حقوق و قوانین زیست محیطی شهری سنجیده می شود .از میان عوامل اقتصادی ،پایگاه اقتصادی و در حقیقت میزان درآمد افراد دراین تحقیق مد نظر است. روش تحقیق عمدتاً توصیفی – تحلیلی و نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای است. جمع آوری آمارها و مطالب از طریق منابع تخصصی ،سایتهای اینترنتی، کتابخانه ای و بخش عمده ای از آن از طریق مطالعات میدانی به دست آمده است. با توجه به هدف پژوهش، منطقه 2 شهرداری مشهد به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شد.حجم نمونه ای برابربا 250 عدد از تعداد کل واحدهای مسکونی منطقه(88883) با روش کی دو در جدول توافقی با استفاده از نرم افزار ncss-pass با سطح خطای0.05 و توان حداقل 80درصد (با احتمال خطای نوع دوم حداکثر0.2) به دست آمد.این تعداد پرسش نامه در بین نواحی منطقه به صورت طبقه ای تقسیم و در نهایت به طورسیستماتیک دربلوکهای هر ناحیه پر شد.نتایج حاصل از آنها در نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد که همبستگی اسپیرمن بین سطح تحصیلات ساکنان یک واحد مسکونی و رهاسازی پساب این واحد به معابر شهری همچنین همبستگی اسپیرمن بین میزان درآمد و رها سازی پسابها مستقیم و معنادار است . همچنین همبستگی کروسکال والیس بین میزان آگاهی افراد از حقوق و قوانین و رها سازی پسابها حدود 44.988 است.که برمبنای آن می توان قضاوت کرد که محیط زیست شهری از ویژگی های اقتصادی و اجتماعی ساکنان شهر تأثیر می پذیرد. بنابرین برای حفظ محیط زیست شهری راهکارهایی اقتصادی و اجتماعی نیز باید ارائه شود که می تواند شامل ایجاد زمینه های لازم جهت آموزش و ترویج و فرهنگ سازی دفع صحیح پسابهاوراهکارهای مدیریتی باشد.
احمد شم آبادی محمد اجزاء شکوهی
چکیده ندارد.
علی شجاع پور عزت الله مافی
چکیده رساله/پایان نامه : ارزیابی طرح هادی شهر درگز به منظور شناسایی و توصیف برنامه ها و طرح های پیشنهادی آن صورت می گیرد تا با سنجش میزان تحقق پذیری طرح و شناسایی مشکلات آن به تدوین راه حلهایی جهت تحقق پذیری بیشتر طرح های آتی اقدام گردد. بر اساس نتایج بدست آمده جمعیت پیشنهادی طرح هادی برای افق طرح (1388) با نرخ رشد 4/2 معادل 41635 نفر برآورد شده در حالی که جمعیت وضع موجود(1387) بر اساس نرخ رشد 1 سال 1385 معادل (34995) نفر برآورد گردید.بنابراین میزان تحقق پذیری جمعیت پیشنهادی طرح هادی در وضع موجود 84% می باشد. در رابطه با میزان تحقق وسعت کاربریهای پیشنهادی طرح هادی در مقایسه با وضع موجود، وسعت پیشنهادی طرح هادی برای کل شهر در افق 1388 معادل 5956530 متر مربع بوده که در مقایسه با وسعت کاربریهای وضع موجود که معادل 4233724 متر مربع می باشد ، میزان تحقق پذیری طرح هادی بر این اساس 08/71 درصد می باشد. اکثر موارد عدم تحقق در حواشی شهر و نقاطی که در دهه های اخیر توسعه یافته قرار دارد. اکثر کاربریهای تحقق نیافته در وضعیت موجود دارای کاربری بایر و کشاورزی می باشند که خود به عنوان یک پتانسیل جهت توسعه های آتی می باشند. در ارزیابی طرح هادی شهر درگز با استفاده از روش تحلیل توصیفی به مقایسه کاربریهای پیشنهادی طرح هادی با وضع موجود پرداخته شد و میزان تحقق یا عدم تحقق و تغییرپذیری کاربریها مشخص شده و علل آن بیان گردید. کلید وازه: 1. کاربری اراضی 2. کاربری اراضی شهری 3. طرح های شهری 4. طرح هادی 5. تغییر کاربری
محمدباقر سورگی عزت الله مافی
روابط شهر و روستا در کشور ما در حال تحول می باشد. این تحول، اثراتی را در روستاها بجای گذاشته و تغییراتی نیز در آنها ایجاد نموده است . این اثرات و تغییرات ، جنبه های مثبت و منفی داشته اند. از یک سو باعث شده اند که خدمات و امکانات رفاهی به درون روستاها نفوذ نمایند، و از دیگر سو، وابستگی روستاها در زمینه رفع نیازمندیهایشان به شهرها را افزایش داده اند و شهرها امروزه، برخلاف تئوری هانس بوبک بیشتر از طریق سلطه تجاری و خدماتی خود باعث انتقال سرمایه و ارزش افزوده تولیدات روستایی به شهر می گردند این روابط هنوز به حالت مکمل یکدیگر که ایده ال هر برنامه ریز می باشد، نرسیده اند. بطور کلی سرمایه و ارزش افزوده تولیدات روستایی به شیوه های مختلف از روستاها خارج می شوند که عبارتند از: -1وجود مالکیتهای سنتی در بعضی از روستاها -2 بافت و تولید قالی در روستاها -3اشتغال نیروهای غیربومی و ساکن شهر در روستاها -4 خرید خانه در شهر، توسط روستائیان -5 سلطه شهر در زمینه توزیع نیازمندیهای روستائیان. این روابط از جنبه هایی باعث تقویت روستاها و بازگشت سرمایه به آنها می گردد، که به این موارد می تواند اشاره نمود. -1 افزایش درآمد و اشتغال از طریق بافت قالی. -2 اشتغال فصلی نیروی کار روستاها در شهر. -3 توسعه کشتهای تجاری مانند زرشک که باعث افزایش درآمد روستائیان می گردد.
عباس ابراهیمی تربقان عزت الله مافی
اگر چه در روابط شهر و روستا در کشور ما تحولاتی به وجود آمده و این تحولات اثراتی را در روستاها به جای گذاشته و تئوری هانس بوبک که سالیان سال اساس روابط شهر و روستا در ایران را تشکیل می داد، رفته رفته اهمیت خود را از دست داده این اثرات و تغییرات جنبه های مثبت و منفی داشته اند. از یک طرف باعث شده که خدمات و امکانات رفاهی در روستاها گسترش یابد و از طرف دیگر این امر سبب وابستگی روستاها در زمینه رفع احتیاجاتش به شهر گردیده است . شهر کاشمر در ناحیه مورد مطالعه با سلطه تجاری و خدماتی خود باعث انتقال سرمایه و ارزش افزوده تولیدات کشاورزی صنایع دستی (قالی) توسط تجار، واسطهها و دلالان از روستاهای پیرامون به شهر گردیده اند. تدامه این روند توسعه نیافتگی روستاهای ناحیه را به دنبال داشته است . البته بعد از انقلاب اسلامی اقدامات بعمل آمده در زمینه حمایت های همه جانبه از روسصتاییان و ایجاد عدالت اجتماعی در نقاط شهری و روستایی موجب شده است که مشکلات مزبور تا حدودی کاهش یابد.
محسن سیدموسوی عزت الله مافی
این پایان نامه تحت عنوان "رابطه شهر و روستا در شهرستان سرخس با تکیه بر محصولات کشاورزی" تهیه گردیده است و مشتمل بر پنج بخش می باشد بخش اول مربوط به کلیات تحقیق می باشد و در بخش دوم جغرافیای طبیعی شهرستان و زیرساختهای طبیعی ناحیه که در زمینه ارتباط نواحی روستایی با شهر سرخس موثر واقع شده اند مورد بررسی قرار گرفته اند. در بخش سوم به مشخصات جمعیتی شهرستان و در بخش چهارم به فعالیتهای اقتصادی پرداخته شده است . در بخش پنجم با توجه به ویژگیها و مطالبی که در قسمتهای قبل آورده شده است به روابط شهر و روستا به تفصیل پرداخته شده است . در این قسمت به نقش عوامل اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی و درمانی، اداری و سیاسی در روابط شهر و روستا توجه شده است . لیکن از آنجا که فعالیتهای کشاورزی در اقتصاد ناحیه نقش عمده ای داشته است ، روابط شهر و روستا بر مبنای مبادله محصولات کشاورزی مورد تاکید بیشتر قرار گرفته است . مطالعات بعمل آمده در ناحیه مورد بحث نشان داده است که شهر سرخس به عنوان مهمترین کانون جمعیتی ناحیه، خدمت رسانی روستاهای پیرامون خود را عهده دار می باشد. این شهر همچنین مرکز مبادله اضافه تولیدات کشاورزی است به استثنای محصولات جالیزی (خربزه - هندوانه) که بخش عمده ای از آن توسط دلالان و واسطه ها از ناحیه خارج شده و روانه بازار شهرهایی نظیر اصفهان - تهران و بخصوص مشهد می گردد. مطالعات انجام شده در ناحیه مزبور نشان داده است که توپوگرافی ناحیه، وضعیت و چگونگی راههای ارتباطی، موقعیت نسبی، مالکیت ارضی و مسایلی از این قبیل در مناسبات شهر و روستا تاثیر بسزایی دارند. با توجه به مسائل فوق، رهنمودهای لازم در جهت تعدیل روابط میان شهر و روستا در ناحیه مورد بحث ارائه گردیده است .
رضا قبادی عزت الله مافی
هر چند که روابط شهر و روستا در حال حاضر در قیاس با چند دهه گذشته تا حدی تغییر کرده و تئوری هانس بوبک اندکی رنگ باخته و مصداق واقعی ندارد ولی به آن شرایط ایده آل که هدف یک جغرافیدان است نرسیده، سرمایه ها به شیوه های مختلف از روستاها خارج می شود نظیر: -1 وجود مالکیت های بزرگ سنتی در روستاها -2 شیوه پیش فروش محصولات کشاورزی توسط روستائیان -3 بافت و تولید قالی در روستاها -4 انتقال سرمایه توسط روستائیان به شهرها جهت خرید خانه و زمین. در کنار موارد فوق روابط با شهر از جهاتی موجب ایجاد درآمد و اشتغال برای جامعه روستائی گشته که در فعالیتهای زیر عینیت پیدا می کند. -1 تاسیس دامپروریها به شیوه جدید در روستاها، عرضه گوشت و شیر به بازار مصرف -2 افزایش اشتغال از طریق بافت و تولید قالی -3 انتقال نیروی کازاد کار روستاها به شهر و جذب بازار کار در شهرها -4 توسعه کشتهای تجاری در روستاها و افزایش میزان درآمد روستائیان.
محمدحسن هجرتی عزت الله مافی
برنامه ریزی به مفهوم عام آن "استفاده مطلوب از امکانات موجود" نیاز به اطلاعات کامل و مستند از عوامل و امکانات بالفعل و بالقوه دارد. برنامه ریزی ناحیه ای نیز خارج از این قاعده نیست . برنامه ریزی ناحیه ای با هدف عمران یا آمایش سرزمین، عبارتست از مجموعه تدابیر فنی، اقتصادی و اجتماعی که بمنظور استفاده بهینه، وسیع و منطقی از فضای جغرافیایی ناحیه اعمال می شود. عمران ناحیه ای با ویژگیهای طبیعی محیط، با شکل ناهمواریها، جنس خاک ، آب و هوا، جریان آبها، رویش گیاهی و زیست حیوانی و منابع معدنی در ارتباط است . علاوه بر آن، چون هدف هر نوع برنامه ریزی انسان است . بنابراین مطالعه ویژگی های انسانی هر ناحیه، اعم از تعداد، تراکم، نسبت سنی و جنسی، وضعیت اشتغال، سواد، حرکات جمعیت و غیره و ویژگی های اقتصادی ناحیه به عنوان یک ضرورت مسلم مطرح است . اما در برنامه ریزی علاوه بر مطالعه وضع موجود که با گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آن انجام می گیرد تبیین وضع مطلوب نیز باید صورت گیرد. آنچه در این رساله آمده، بررسی توان های محیطی "طبیعی، انسانی و اقتصادی" بخش مرکزی شهرستان گناباد در مرکز استان خراسان، به عنوان یک ناحیه جغرافیایی و ارائه راه حلهای استفاده بهینه از این "توانها با آنجا که به نظر نگارنده می رسیده" می باشد. البته کار جغرافیدان و جغرافی خوان تلفیق داده ها و کشف روابط بین عوامل مختلف به منظور بهره برداری صحیح است ، و نه مطالعه عمقی از هر یک از فاکتورهای طبیعی یا انسانی، که در این مطالعه نیز این مسئله مورد توجه بوده است . از مطالعه این ناحیه نتایج زیر در رابطه با برنامه ریزی ناحیه ای و توسعه حاصل شده است : -1 در کوتاه مدت می بایستی امکانات بالقوه بخش کشاورزی به فعل درآید و استفاده از امکانات آب و خاک در اولویت می باشد. -2 در میان مدت تقویت بخش صنعت و معدن، مخصوصا استفاده از معادن نسبتا غنی منطقه و سرمایه گذاری در صنایع متکی بر منابع محلی توصیه می شود. -3 در درازمدت علاوه بر توجه بیشتر به تربیت نیروی انسانی کار آزموده و تربیت نیروهای تخصصی در صنعت و خدمات لازم می آید. -4 در زمینه توسعه روستایی باید سکونتگاههای مرکزی انتخاب و تجهیز گردد تا مهاجرت روستائیان به شهرها تعدیل شود.
علی اکبر کیوانلوشهرستانکی عزت الله مافی
مطالعه حاضر تحت عنوان "برنامه ریزی ناحیه ای با تکیه بر سامان دهی روابط آموزشی شهر و روستا" سعی دارد در قالب یک نگرش ناحیه ای روابط آموزشی حاکم بر شهر شیروان و روستاهای تابعه آن واقع در شمال استان خراسان را مورد بررسی قرار داده و الگوی مناسبی را از این روابط ارائه نماید. در این راستا ابتدا به آندسته از عوامل طبیعی و انسانی که در چگونگی شکل گیری سکونت گاههای انسانی و نهایتا" نظام سلسله مراتب آموزشی تاثیر می گذارند اشاره شده، سپس دلایل گسیختگی این نظام و اثرات آن بر روابط شهر و روستا مورد توجه قرار گرفته است . در پایان به منظور کاستن از مشکلات بوجود آمده ناشی از گسیختگی سلسله مراتب آموزشی و خدماتی با استفاده از روش نهاده سنجی "گوتمن" روستاهای شهرستان رتبه بندی و الگوی نسبتا" مناسبی از نظام سلسله مراتبی آموزشی و خدماتی در سطح ناحیه معرفی شده است .