نام پژوهشگر: علی اکبر رسولی
ملیحه پیربداقی علی اکبر رسولی
منطقه بندی اداری یک شهر از ابزارهای مهم در برنامه ریزی شهری، به خصوص شهرهای بزرگ است. شهرهای بزرگی مانند تبریز با توجه به این که در بر گیرنده حجم بالای جمعیت هستند، علاوه بر مسائل و مشکلات معمول در مدیریت سایر شهرها، دارای مسائل فراوان و خاص خود می باشند که برنامه ریزی برای ارائه خدمات و توسعه شهر را بسیار مشکل می-سازد. بنابراین منطقه بندی شهر به تقسیم مدیریت و اداره آن کمک می کند. شواهد نشان می دهد منطقه بندی موجود شهر تبریز بر معیارهای علمی استوار نیست، روش هایی که تا کنون و به طور معمول برای منطقه بندی به کار گرفته شده بیشتر بر اساس عوامل جغرافیایی و طبیعی بوده است. در این راستا تا کنون تحقیقی بر مبنای تلفیق عوامل جغرافیایی و شاخص های انسانی نظیر عوامل اقتصادی و فرهنگی و یا روش های منطقی مورد استفاده قرار نگرفته است، به همین دلیل انجام تحقیقی در این زمینه و استفاده از معیارهای معمول در منطقه بندی شهر ضروری به نظر می رسد. هدف اصلی این مطالعه، اعمال انواع تحلیل های مکانی، با بهره گیری از فن آوری سیستم اطلاعات جغرافیایی به منظور منطقه بندی بهینه شهر تبریز می باشد. به همین منظور، در مرحله اول، کلیه مشاهدات مربوط به محدوده شهر تبریز به محیط نرم افزار arc gis وارد و پایگاه های اطلاعاتی تشکیل شد. در مرحله دوم، لایه های رقومی بر اساس استانداردهای موجود وزندهی و طبقه بندی گردید. در مرحله سوم، با هدف منطقه بندی مناسب، الگوریتم تصمیم گیری چند معیاره ahp بر لایه های موجود اعمال شد و در نهایت نقشه منطقه بندی پیشنهادی استخراج گردید.
ناهید قلی نژاد علی محمد خورشید دوست
فرایند بارش مانند هر پدیده جوی دیگر در عین سودمندی می توانند خساراتی در پی داشته، گاهی اوقات به عنوان بلایای طبیعی ظاهر شده و پیامدهایی که از آن ناشی می شود مانند وقوع سیل، ممکن است زندگی انسان ها را تهدید کند. بارش های شدید و سیلابی می توانند خسارات سنگینی بر ساختار های اقتصادی، اجتماعی ، طبیعی و در بخش های کشاورزی، حمل و نقل ، ارتباطات و غیره داشته باشد. هدف از این پایان نامه مدل سازی توزیع مکانی بارش های شدید منطقه سهند بین سال های 2008-1998 و بررسی ارتباط این بارش ها با عوامل ارتفاع و جهت ناهمواری می باشد. براین اساس داده های مشاهدات روزانه بارش های 3 ایستگاه سینوپتیک و 9 ایستگاه بارانسنجی منطقه سهند و داده های بدست آمده از تصاویر ماهواره ای trmm مورد استفاده واقع شد. از روش های آماری توصیفی جهت معرفی کلی ویژگی های بارش های شدید منطقه استفاده گردید. همچنین از روش های آمار استنباطی شامل همبستگی و رگرسیون برای یافتن چگونگی ارتباط متغیر ها، از روش کمترین مربعات برای بدست آوردن روند، تجزیه و تحلیل روند خطی برای توصیف چگونگی تغییرات سالانه بارش، آزمون کلموگروف اسمیرنوف جهت بررسی همگنی داده ها استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل فراوانی ها از روش کای اسکور بهره گرفته شد. روش دیگر استفاده شده در این تحقیق، تکنیک ها و مدل های gis می باشد. در روش مذکور با استفاده از مدل های مختلف موجود در نرم افزار gis نقشه های هم بارش منطقه تهیه شدند. نتایج حاصل از بررسی نمودارهای روند ایستگاه های منطقه مورد مطالعه دو وضعیت روند صعودی و نزولی را مشخص ساخت. از میان ایستگاه های مورد بررسی فقط در ایستگاه عجب شیر روندی منفی و کاهشی نسبتاً تند مشاهده شد. برای بررسی ارتباط بین بارش های شدید منطقه با ارتفاع از همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج حاصله همبستگی ضعیفی بین داده های ایستگاه های زمینی و عامل ارتفاع را ثابت کرد. اما همبستگی بین داده های trmm و عامل ارتفاع در سطح اطمینان 99 درصد معنی دار بوده و نشان دهنده همبستگی مثبت و ارتباط بالا بین داده های حاصل از تصاویر ماهواره ای و ارتفاع بوده است. نتایج بررسی سطح همپوشانی بین مدل های نهایی حاصل از ایستگاه های زمینی با ارتفاع نشان داد که در مقایسه مدل ایستگاه های زمینی با ارتفاع فقط بارش هایی با دامنه (130-110) میلی متر در کلیه سطوح ارتفاعی باریده و سطح ارتفاعی (1870-1680) متر بیشترین مقدار بارش ها را به خود اختصاص داده است. اما نتایج حاصل از سطوح همپوشانی بین مدل بارش های trmm با عامل ارتفاع نشان داد که بیشترین مقدار بارش در سطوح ارتفاعی (2050-1680) متر رخ داده است. در ارتفاعات بالاتر از 2810 متر به ندرت بارش دریافت می شود. بررسی جداول همپوشانی بین جهات جغرافیایی و دامنه های بارش ایستگاه های زمینی و تصاویر ماهواره ای بیانگر این بود که مناطق مسطح و دامنه های جنوبی و جنوب شرق دارای بیشترین میزان بارش و دامنه های غربی و شمال شرق دارای کمترین سطح همپوشانی می باشند.
بتول کامل باسمنج علی اکبر رسولی
شهر تبریز به عنوان یکی از شهرهای بزرگ و مهم ایران، از نظر پهنه بندی زلزله، در جایگاه پهنه با خطر بسیار بالا قرار دارد که این امر لزوم کسب آمادگی های لازم جهت مقابله با بحران ناشی از زلزله را به کمک دانش مدیریت بحران مشخص می نماید. در تحقیق حاضر، با تلفیق تکنیک های gis و mcdm و معرفی شاخص های آسیب پذیری، به بررسی وضعیت کنونی منطقه یک شهرداری تبریز از نظر میزان آسیب پذیری در برابر زلزله پرداخته و نواحی آسیب پذیر را در gis مشخص نمودیم. داده های مورد نیاز از جمله زمین شناسی، تکتونیک، شیب، شبکه معابر شهری، کاربری ها، تاسیسات و تجهیزات شهری، جمعیت، مشخصات سازه ای و ...گردآوری و جهت ایجاد پایگاه داده بحران آماده سازی شدند. در مرحله بعدی با توجه به حجم انبوه شاخص های مکانی، جهت حصول به اطلاعات برای اتخاذ تصمیم، داده ها با استفاده از gisو mcdmپردازش و نقشه نهایی آسیب پذیری با تلفیق نقشه ها به روش ahp تولید شده و مناطق با درجات مختلف آسیب مشخص گردید. بر اساس این نقشه، بخش های شمالی و شرقی منطقه یک که حدود 50 درصد جمعیت و ساختمان های منطقه در این بخش واقع اند، به عنوان محدوده های بحرانی مشخص شده اند. در راستای کاهش آثار بحران، تمهیدات لازم از جمله مکان یابی دو بیمارستان و یک ایستگاه آتش نشانی، تعریض معابر، تجمیع اراضی و بلندمرتبه سازی و ایجاد فضاهای باز جدید، کاهش تراکم جمعیتی و .. در قالب یک نقشه جامع آمادگی در برابر زلزله در فاز قبل از وقوع بحران ارائه شده است.
عظیمه شفاعت نظرلو علی اکبر رسولی
در حال حاضر در برخی از کشورهای جهان، برای مقابله با معضلات زیست محیطی به خصوص محدودیت کمی و کیفی منابع آب، از روش های جدید و فناوری های پیچیده و برتری استفاده می شود که از جمله آن ها می توان به اجرای طرح های افزایش بارش (pep) از طریق بارورسازی ابرها اشاره نمود . از طریق شناسایی مکان های مناسب باروری که پارامترهای مختلفی چون نوع ابر، رطوبت ابر، ارتفاع و نیروی دینامیکی ابرها، جهت وزش باد، توزیع قطرات و وضعیت بارش در منطقه در انتخاب این جایگاه مناسب دخیل است و مطالعات وسیعی که در این زمینه انجام می گیرد، می توان به اجرای این طرح نایل گشت. بر این اساس هدف مطالعه جاری شناسایی مناطق دارای پتانسیل بارورسازی ابرها در حوضه آبریز دریاچه ارومیه و بررسی اثرات بارورسازی ابر در طی سال های اخیر در منطقه مورد مطالعه می باشد، بدین منظور با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنجنده modis مربوط به منطقه مورد مطالعه در روزهای بارورسازی شده (روزهای 2 و 3 اردیبهشت ماه سال 1390)، به تشخیص پیکسل های حاوی ابر از پیکسل های صاف و بدون ابر با استفاده از الگوریتم modis cloud mask پرداخته شد، ضمناً آمارهای بارشی ایستگاه های منطقه، نقشه های سینوپتیک، داده های trmm و رادار doppler نیز در روزهای بارورسازی شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از طریق تحلیل نتایج، مناسب ترین گستره ی مکانی و بازه ی زمانی برای اجرای طرح های pep در منطقه مورد مطالعه پیشنهاد داده شد
جمیله حاتمی علی اکبر رسولی
داده های مکانی به عنوان یکی از مهمترین و حساسترین عوامل تصمیم گیری و برنامه ریزی در اکثر سازمان ها مطرح می باشند. یکی از مشکلات مهم در این زمینه، عدم مدیریت مناسب داده های مکانی و نادیده گرفتن نقش اساسی این داده ها در بهبود فرایندهای مدیریت و برنامه ریزی می باشد.در این پایان نامه و در قالب یک مطالعه موردی در هواشناسی تبریز، مسائل و مشکلات موجود در ارتباط با مدیریت داده های مکانی و استفاده از آن ها در راستای بهبود روند تصمیم گیری، برنامه ریزی و اجرا در درون هواشناسی شناسایی شد. با تجزیه و تحلیل مشکلات موجود مشخص گردید که ریشه بسیاری از این مشکلات، عدم تولید، ذخیره سازی، بهنگام رسانی، به اشتراک گذاری و در نتیجه عدم توانایی در استفاده از داده های مکانی مورد نیاز در هواشناسی تبریز می باشد.بنابراین، جهت رفع مسائل و مشکلات موجود، استفاده از زیر ساخت داده مکانی( sdi) ، به عنوان فعالیتی در زمینه مدیریت داده های مکانی مورد توجه قرار گرفت. sdi قادر است تا با استفاده از مدل های خود به عنوان چارچوبی به منظور حل مسائل موجود در زمینه مدیریت داده های مکانی در هواشناسی مورد استفاده قرار گرفته و بستر اطلاعاتی مورد نظر را به نحوی شایسته فراهم سازد. در این راستا و با توجه به نتایج حاصل شده از مرحله شناخت وضع موجود سازمان هواشناسی و شناسایی مشکلات و مسائل موجود، تدوین مدل مفهومی sdi هواشناسی با استفاده از مدل uml انجام گرفت. سپس با در نظر گرفتن استانداردهای sdi، به منظور طراحی پایگاه داده، فرم های استاندارد طراحی و تمامی داده های مکانی و توصیفی جمع آوری گردید.
احمد رضا قاسمی دستگردی علی اکبر رسولی
شناخت تغییرات زمانی و مکانی پارامترها و عناصر آب و هوایی، یکی از مهمترین مسائل حال حاضر تحقیقات اقلیمی دنیا به شمار می آید. این مطالعات به علت نقشی که در مباحث تغییر اقلیم، بهبود کارایی مدل های اقلیمی و پیش بینی بارش دارند در دنیا از اهمیت ویژه ای برخوردارند. در این میان مطالعه ابرها به علت اینکه حد واسط بین سامانه های همدیدی و شرایط اقلیمی سطح زمین هستند از اهمیت دوچندانی برخوردار است. همچنین مطالعه ابرها از این نظر حائز اهمیت می باشد که ابرها در راس چرخه هیدرولوژی قرار دارند و هرگونه تغییر در مقدار و پارامترهای آنها، می تواند سرآغاز زنجیره ای از واکنش ها و تغییرات در توزیع زمانی و مکانی دیگر عناصر آب و هوایی گردد. بر این اساس، این تحقیق با هدف شناسایی تغییرات زمانی و مکانی مقدار پوشش ابر در ایران و ارتباط پارامترهای مهم ابر با بارش در روزهای بارش انجام گردید. تحقیق حاضر در دو بخش انجام گردید. در بخش اول با استفاده از اطلاعات مقدار پوشش ابر ماهانه 90 ایستگاه همدید در ساعات 03, 9 و 15 گرینویچ، برای یک دوره 22 ساله (1986 تا 2007) تغییرات مکانی پوشش ابر در کشور با استفاده از روش تحلیل خوشه ای بررسی شد. همچنین تغییرات زمانی و نقطه تغییر موجود در سری های زمانی مقدار پوشش ابر نیز با استفاده از روش من- کندال و آزمون پتیت مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به اینکه روند سری های زمانی به شدت تابع طول دوره آماری می باشد، برای این منظور یک دوره 31 ساله (50 ایستگاه سینوپتیک) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که روش خوشه بندی به خوبی قادر به طبقه بندی مقدار پوشش ابر در کشور است. این روش پنچ منطقه مجزا برای مقدار پوشش ابر سالانه کشور شامل منطقه سواحل دریای خزر، منطقه آذربایجان و البرز، منطقه زاگرس غربی و دامنه های جنوبی البرز، منطقه جنوب غربی و شمال کویر مرکزی و منطقه جنوبی و مرکزی ارائه نمود. این پهنه ها با یافته های گذشته محققان در مورد الگوهای همدیدی توده های ورودی هوا و مسیر چرخندهای ورودی به کشور همخوانی خوبی دارند. نتیجه تحلیل های زمانی نیز نشان داد که در مقیاس های زمانی ماهانه و فصلی تعداد ایستگاه های با روند معنی دار، بسیار اندک و متعلق به یک منطقه خاص نیز نبوده و در کل کشور پراکنده می باشند. بهترین نتایج در مقیاس سالانه بدست آمد. مقدار روند به جز چند مورد در تمامی ایستگاه های مورد مطالعه منفی می باشد. روندهای معنی دار اغلب متعلق به پهنه های یک، دو و سه (نیمه شمالی کشور) هستند. مقدار کاهش در مقدار پوشش سالانه ابر برای مناطق با روند معنی دار به طور متوسط 45/0 اکتا می باشد. نتایج همچنین نشان داد که سال تغییر ناگهانی در سری های مقادیر پوشش ابر سالانه در اغلب این ایستگاه ها در اوخر دهه 1980 تا اواسط دهه 1990 اتفاق افتاده است. در بخش دوم رساله، به بررسی ارتباط پارامترهای مهم ابر شامل دمای قله ابر، فشار قله ابر، عمق نوری ابر و مقدار ذرات آب و یخ ابر با بارش در روزهای بارش مورد مطالعه پرداخته شد. برای این هدف از اطلاعات ایستگاه های همدید و همچنین اطلاعات سنجنده مودیس (ماهواره ترا) برای کل دوره موجود آن (2000 تا 2011) استفاده شد و با استفاده از مدل های رگرسیون خطی، غیر خطی و همچنین مدل رگرسیون چند متغیره و گام به گام ارتباط بین این پارامترهای با بارش بررسی گردید. در ابتدا با همپوشانی چند لایه اطلاعاتی بارش و ابر در محیط arcgis کشور به 4 پهنه مشترک بارش و ابر تقسیم گردید و روزهای مشترک بارش در هر پهنه بدست آمد. بر این اساس برای پهنه شماره یک، 90 روز، پهنه شماره دو، 48 روز، پهنه شماره سه، 45 روز و برای پهنه شماره چهار، 30 روز همراه با بارش بدست آمد و سپس ارتباط بارش در این روزها با پارامترهای ابر مورد مدل سازی قرار گرفت. نتایج نشان داد که دمای قله ابر بین 14 تا 39 درصد از تغییرات بارش در پهنه ها را تبیین و یا به عبارت دیگر توضیح می دهند، این مقدار برای فشار قله ابر 8 تا 37 درصد، مقدار ذرات آب و یخ ابر 21 تا 31 درصد و عمق نوری ابر 12 تا 31 درصد بدست آمد. با اعمال مدل رگرسیون چند متغیره، نتایج نشان داد که در پهنه 3 این چهار پارامتر ابر می توانند حدود 51 درصد تغییرات بارش را تشریح کنند. این مقدار در پهنه 2 حدود 40 درصد و برای دو پهنه دیگر حدود 29 درصد بدست آمد. جهت جلوگیری و حذف اثر هم خطی بین متغیرهای مستقل و همچنین رسیدن به متغیرهای اصلی و تاثیر گذار در هر مدل، از روش رگرسیون گام به گام نیز استفاده شد که نتایج نشان داد در پهنه های 1 و 4 پارامتر مقدار آب و یخ ابر، در پهنه 2 فشار قله و مقدار آب و یخ ابر و در پهنه 3 دمای قله و عمق نوری ابر موثرترین و مهمترین پارامترهای مدل ها می باشند.
سهراب مفتخر سهیلا جوانمرد
تگرگ یکی از انواع بارندگی می باشد که محصول حرکت همرفت عمودی شدید هوا است که گاهی با وقوع طوفانهای تندری همراه است. عنصر اقلیمی تگرگ می تواند به محصولات زراعی آسیب های جدی وارد آورد که میزان آنها بسته به ویژگی مکانهای جغرافیائی، نوع محصول، اندازه و شدت رگبارها و مراحل فنولوژیکی گیاه متفاوت می نماید. در این پژوهش منطقه شمال غرب ایران بدلیل دارا بودن ویژگیهای خاص طبیعی از جمله قرار گرفتن در مسیر حرکت سامانه های جوی و وجود واحدهای توپوگرافیک متنوع، بعنوان یک واحد مطالعاتی انتخاب شده است. در این منطقه همه ساله در فصول گرم سال می توان شاهد ظهور و گسترش انواع سامانه های تندری و بارشهای ناشی از آن بود. در این پژوهش ابتدا احتمال بارش تگرگ در ماههای مختلف سال بر اساس داده های آماری 19 ایستگاه سینوپتیک منطقه شمالغرب کشور با روش توزیع احتمالاتی گسسته پواسون برای هر ایستگاه محاسبه و سپس نتایج به محیط gis منتقل شد، در این محیط با روش درون یابی spline نقشه پهنه بندی احتمال وقوع تگرگ در ماههای مختلف سال تهیه گردید. در مرحله بعد، با همپوشانی نقشه های مذکور به روش همپوشانی وزنی ، نقشه رتبه بندی ایستگاههای منطقه بر اساس احتمال وقوع تگرگ استخراج گردید. نتایج حاصل عبارتند از: الف) پدیده تگرگ در تمامی ایستگاههای منطقه می تواند حادث شود. ب) وقوع این پدیده در تعدادی از ایستگاه ها از روند صعودی و در تعداد دیگر نیز از روند نزولی برخوردار است، پ) ماههای مه، آوریل و مارس به ترتیب دارای بالاترین احتمال بارش تگرگ هستند و بقیه ماهها از احتمال بارش ضعیف و جزئی برخوردار می باشند. ج) در طول دوره آماری نازلترین بارش تگرگ و کمترین احتمال بارش به ترتیب در سه ماه اوت، سپتامبر و ژوئیه رخ داده است. د) ایستگاههای مراغه، سردشت، تبریز و خلخال به ترتیب با بالاترین احتمال وقوع تگرگ در طول سال شناخته شدند. ج) ایستگاههای پارس آباد، جلفا، آستارا، خوی، مهاباد و پیرانشهر به ترتیب مناطقی هستند که دارای کمترین احتمال بارش تگرگ در طول سال هستند. خ) احتمال بارش تگرگ ماههای سال همبستگی ضعیف و جزئی با پارامترهای جغرافیایی دارد. و) احتمال بارش سالانه ایستگاههای منطقه، با ارتفاع ایستگاهها دارای همبستگی بالایی هست. ی) آمار سالانه اکثر ایستگاههای منطقه 67 درصد با توزیع احتمالاتی پواسون برازش دارند بطوریکه آمار شش ایستگاه خوی، اهر، تبریز، ارومیه، تکاب و زنجان 100 درصد با توزیع پواسون برازش شدند و فقط ایستگاه پارس آباد با 33 درصد از کمترین برازش برخوردار است.
صالح فصیحی علی اکبر رسولی
یکی از چالش های مهم هزاره سوم میلادی تغییرات آب وهوا و به دنبال آن محدودیت در منابع طبیعی و ذخایر آب آشامیدنی است. بدین لحاظ عدم توازن بین تقاضا آب در دسترس، کاهش کمیت آب های آشامیدنی کنترل کیفیت آب های قابل شرب همگی بر این سوال تمرکز دارند که چگونه با کمبود منابع آب مقابله شود. امروزه یکی از مهم ترین راهکارهای اساسی در مقابله با پدیده ی کمبود آب، حفظ کیفیت آب های آشامیدنی است. اصولاً روش های سنتی و دستی که در جهت شناخت آب های آشامیدنی بکار گرفته می شود، غالباً نیازمند صرف وقت هزینه و نیروی انسانی زیاد می باشد که در این راستا استفاده از فن gis می تواند به عنوان فن سریع و مدرن بکار گرفته شود. در این تحقیق بررسی آب های آشامیدنی روستاهای تحت پوشش شهرستان هشترود در محیط gis برای دستیابی به چگونگی کیفیت این آب ها که، اهالی این روستاها به طور روزمره برای مصارف مختلف و به خصوص مصرف شرب بکار می برند انجام شده است. در این تحقیق ابتدا داده های مورد نیاز شامل شاخص های کیفی از جمله کلراید، فلوئور، سولفات، کلسیم، منیزیم، سدیم، سختی آب، هدایت الکتریکی، ph از پانزده روستا در سطح شهرستان هشترود را از اداره امور آب و فاضلاب روستایی اخذ گردید؛ و آنگاه با استفاده نرم افزار های excel و spss پردازش های اولیه روی آن ها انجام شد؛ سپس به کمک نرم افزار matlab شاخص wqi محاسبه شد. آنگاه با تشکیل پایگاه داده در محیط نرم افزار arcgis10؛ و استفاده از توابع تحلیلی، مدل کیفی آب های آشامیدنی ایجاد گردید که با استفاده از آن آنالیزهای مختلف از نظر کیفیت آب های آشامیدنی به صورت نقشه تهیه شد. نتایج حاصل از شاخص کیفی آب شرب روستاهای منتخب شهرستان هشترود نشان می دهد که آب شرب این روستاها دارای وضعیت های مختلفی از خوب تا نامناسب می باشند و هیچ روستایی از وضعیت عالی برخوردار نیست. شاخص کیفی آب نشان دهنده ی آن می باشد که وضعیت آب شرب در شرق و جنوب شرقی شهرستان هشترود، دارای وضعیت نامناسبی از لحاظ کیفیت آب شرب می باشند. در مقابل روستاهای واقع در شمال و شمال غرب شهرستان دارای وضعیت خوب می باشند.
سیده زیبا محمدی علی محمد خورشیددوست
گرد و غبار از پدیده های عموماً زیان بار آب و هوایی است که همه ساله با ایجاد اختلال در امور اقتصادی و زندگی روزمره، موجب بروز خسارت های مالی و تهدید سلامت جسم و حتی روح افراد جامعه می شود.ساختار عمومی گردش اتمسفری به کمک سیستم های فشار با تغییرات فصلی و روزانه هوا به همراه اروگرافی محلی مسئول شرایط جوی روزانه و شکل دهی آب و هوا هر منطقه هستند. در پژوهش حاضر تلاش گردید که میزان غلظت بالا و خطرناک ذرات گرد و غبار آسمان شهر کرمانشاه با استفاده از روش های شبکه عصبی مصنوعی برآورد و با استفاده از رویکرد محیطی به گردشی تحلیل سینوپتیکی شدو در راستای هدف مطالعه، سیستم های فشار غالب در زمان بالاترین غلظت گرد و غبار ثبت شده در هر سال شناسایی شد که برای نیل به هدف مطالعه از داده های سازمان هواشناسی، آمار سنجش میزان گرد و غبار سازمان محیط زیست و داده های مربوط به فشار تراز سطح دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل در سطوح سطح زمین 1000،925،850،500،هکتوپاسکال و و سه روز قبل از وقوع بالاترین غلظت گرد و غبار سازمان ملی جو و اقیانوس شناسی در دوره 2005 تا 2010 استفاده شده است. از نرم افزار grads برای استخراج داده ها از سازمان ملی جو و اقیانوس شناسی ایالات متحده آمریکا و از نرم افزارهای matlab و spss و excel جهت پردازش ها و تحلیل آماری استفاده شد. آب و هوا شناسی سینوپتیک ارتباط بین الگوهای بزرگ مقیاس جوی را با رویدادهای محیط سطحی بررسی می کند در این ارتباط دو رویکرد محیطی به گردشی و گردشی به محیطی وجود دارد که در مطالعه حاضر از رویکرد اول برای تحلیل ارتباط بین سیستم های فشار با وقوع پدیده گردو غبار استفاده شود که برای داده های محیط سطحی به کمک معیار مناسبی شناخته و سپس نقشه های گردشی هنگام رویداد سطحی استخراج شدند. ضمن اینکه گرد و غبارهای موجود در طی دوره مورد مطالعه با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی پیش بینی شد. نتایج حاصل در روش شبکه عصبی مصنوعی بیانگر آن است که یک شبکه پیشخور از نوع پرسپترون سه لایه، با 10 نرون در لایه ورودی شامل پارامترهای اقلیمی ذکر شده و 8 نرون در لایه پنهان همراه با تابع تانژانت سیگموئیدی و یک نرون در لایه خروجی همراه با تابع خطی و الگوریتم یادگیری لونبرگ- مارکوارت (lm) کاراترین شبکه می باشد. در واقع مدل طراحی شده توانست میزان غلظت گردوغبار با حداکثر اختلاف 48/8 میکروگرم بر مترمکعب با داده های واقعی پیش بینی کند به طوری که میزان همبستگی داده های مشاهداتی و پیش بینی شده به 99/0 رسیده که در سطح یک درصد نیز معنی دار گشتند. مدل شبکه های عصبی دارای خطای کمتر و همچنین دارای همبستگی و ضریب تعیین بالایی است که نشان دهنده توانایی قابل قبول و دقت بالای شبکه های عصبی مصنوعی و نقش موثر این مدل ها در پیش بینی میزان غلظت گردوغبار شهرستان کرمانشاه است. نتایج رویکرد محیطی به گردشی نشان داد که قرار گیری سیستم های سینوپتیکی سطح زمین و سطوح بالا در افزایش و کاهش گرد و غبار منطقه مورد مطالعه نقش اساسی را ایفاء می کند. به طوری که قرار گیری فراز روز 25 ژانویه، نشان از پایداری جو و بالا بودن غلظت گرد و غبار را به دنبال دارد. همچنین در روز 2 فوریه 2006 نیز قرار گیری بیابان-های عربی در زیر فرود غربی صعود گرد و غبار و انتقال آن را به همراه داشت. در روز سوم ژوئن 2007 با عقب نشینی بادهای غربی در منطقه مورد مطالعه و قرار گیری پرفشار جنب حاره بر فراز آن و همچنین فعالیت سامانه کم فشار سودانی، روزهای با غلظت بالای گرد و غبار را در منطقه مورد مطالعه را توجیه کرد. در روز نوزدهم آگوست 2008 نیز قرار گیری کم فشار بر روی عربستان در فصل گرم و فعالیت آن در این روز گرد و غبار بی سابقه را در منطقه مورد مطالعه به همراه دارد. روز پنجم جولایی 2009 نیز قرار گیری کم فشارها بر روی بیابان های عربی در روز مورد مطالعه نشان داد. در روز 14 دسامبر 2010 علی رغم شروع فصل سرد و ورود بادهای غربی، غلظت گرد غبارها بالا بود. زیرا گرد و غبار به وجود آمده در دو و سه روز قبل به دلیل خشکی و عدم رطوبت در جبهه هوا رسیده به منطقه و به دنبال آن قرار گیری فراز سطح بالا و پرفشار سطح زمین دال بر غلظت بالای گرد و غبار بود. همچنین آمارها در طی دوره مورد مطالعه نشان داد که بیشترین غلظت گرد و غبار مربوط به فصل گرم و ماه آگوست می باشداز نتایج حاصل چنین استنباط می شود که متغیرهای اقلیمی مورد استفاده در مدل پیش بینی گردوغبار، توانسته اند میزان غلظت گردوغبار را در منطقه مورد مطالعه برای سالهای2005تا2010 تشخیص دهند و می توانند بعنوان متغیرهای پیش بینی کننده در مدل های پیش بینی گردوغبار مورد استفاده قرار گیرند. نتایج قابل قبول بدست آمده از پیش بینی گردوغبار شهر کرمانشاه، کارایی و چگونگی استفاده از این مدل ها را نشان داد. همچنین، تحلیل رویکرد سینوپتیکی در استقرار سامانه های خاص جوی فشار سطح زمین و سطح بالا و جریان موج ها در روزهای مورد مطالعه و قبل آن بر فراز شهر کرمانشاه، نشان داد که سیستم های سطح زمین و جو بالا در تحلیل غلظت خطرناک و بالای گرد و غبار در سطح شهر مورد مطالعه نقش اصلی را ایفاء نموده اند.
سحر نصیری علی اکبر رسولی
بارش های رعدو برقی از پدیده های آب وهوایی حائز اهمیت منطقه شمالغرب ایران محسوب می شوند که از تنوع زمانی و مکانی ویژه ای برخوردار هستند، چرا که این نوع بارش ها نقش بسیار مهمی در آب و هوای منطقه مورد مطالعه بازی می کنند. هدف از این پژوهش بررسی توزیع مکانی بارش های رعدو برقی مناطق کوهستانی شمال غرب کشور به منظور مدلسازی بارش های مکانی مورد بحث در محدوده فلات شمالغرب کشور است. داده های متنوعی ازجمله تصاویر سنجنده مودیس، رادار trmm، محصولات رادار داپلر، داده های ایستگاه سینوپتیک،که در محیط نرم افزارهای , excel, edrisi, envi, arcgis وتوابع تحلیلی مختلف مورد تحلیل واقع شده اند. ضمنا ازفناوری gis به منظور اخذ ویراستاری داده ها، تحلیل، مدل سازی و کارتوگرافی مدل های مکانی استفاده شده است.در این تحقیق به این نتیجه رسیده شده است که داده های بارش با افزایش ارتفاع، افزایش پیدا کرده است و همچنین بارش های رعدوبرقی در بهار و تابستان از شدت زیادی برخوردار است
ارسلان مهرورز طالشمکاییل داود مختاری
جریان رودخانه ها از مهم ترین پدیده های دینامیکی در پوسته زمین هستند که نه تنها در تغییر سیمای زمین نقش دارند، بلکه شکل و نحوه زیست انسان در کره ی زمین را نیز تعیین می نمایند. بررسی مورفولوژی رودخانه ها برای درک شرایط کنونی و پتانسیل تغییرات احتمالی آن ها در آینده ضروری است. از جمله این تغییرات، می توان به تغییرات زمانی و مکانی بستر و مورفولوژی آن اشاره کرد. پیش بینی تغییرات و جابجایی های کلی و حتی جزئی الگوی رودخانه از عمده ترین مباحث مربوط به ژئومورفولوژی رودخانه ای به شمار می رود. با عنایت به مطالب بالا هدف این تحقیق، بررسی تغییرات بستر، مورفولوژی و دینامیک رودخانه ارس (جلفا تا نور دوز) در بازه زمانی 1980 تا 2012 است. بدین منظور از روش های کتابخانه ای، میدانی و نرم افزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی &سنجش از دور و... جهت شناخت، مطالعه وتجریه و تحلیل سیمای ژئومورفیک رودخانه ارس بهره گرفته شد. و در نهایت به استناد اطلاعات به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده های حاصله، نتیجه گیری نهایی مربوط به ویژگی رفتاری بستر و صفات مورفودینامیکی آن به عمل آمد.
محمد رضا جبرییلی معصومه رجبی
چکیده در حال حاضر بیابان زایی به عنوان یک معضل جدی گریبان گیر بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشورمان ایران می باشد. پدیده بیابان زایی مختص اقلیم خاصی نیست، اگر چه نقش این پدیده در مناطق خشک و نیمه خشک پررنگ تر از سایر مناطق است ولی در مناطق نیمه مرطوب هم به دلیل تغییرات اقلیمی و فعالیت های انسانی دیده می شود. در این اراضی پدیده بیابان زایی افزون بر هدر رفت خاک، بستر ناپایداری را برای تمامی فعالیت های اقتصادی و اجتماعی به ویژه کشاورزی و آبیاری به وجود می آورد. پایش زمانی و دقیق تغییر عوارض سطح زمین برای درک روابط و کنش های متقابل بین انسان و پدیده های طبیعی به منظور تصمیم گیری بسیار حائز اهمیت می باشد. داده های سنجش از دور منابع ارزشمندی هستند که به طور گسترده برای پایش تغییر در دهه های اخیر مورد استفاده واقع شده اند. بنابراین هدف این پژوهش پایش و ارزیابی شدت بیابان زایی در دشت قهاوند که دارای وسعتی بالغ بر 1323 کیلومتر مربع واقع در شرق استان همدان در طی یک دوره 28 ساله است. بدین منظور از داده سنجنده tm ماهواره لندست در طول سال های 1984 و 1999 و داده سنجنده etm+ سال 2012 استفاده شد. جهت این کار پس از انجام مراحل پیش پردازش بر روی تصاویر از روش تحت پیکسل آنالیز ترکیب طیفی (sma) جهت استخراج عضوهای نهایی در هر پیکسل استفاده شد. چهار عضو نهایی (سایه، پوشش گیاهی سبز، اراضی بایر واراضی شور) در منطقه مورد مطالعه انتخاب شد. و کسر عضوهای نهایی و خطای rms برای سال های موردنظر محاسبه شد. جهت آشکارسازی تغییرات کسری از عضوهای نهایی در دو روش برای شناسایی تغییرات به کار گرفته شد. در مرحله اول تشخیص مستقیم تغییر در کسری از تصاویر بین سال های مختلف با استفاده از تفسیر بصری و در مرحله دوم آنالیز بردار تغییر (cva) برای تجزیه و تحلیل تغییرات پوشش سطح زمین استفاده شد. یافته های این پژوهش ثابت کرد که sma روشی قدرتمند برای شناسایی و نگاشت فرآیندهای بیابان زایی در منطقه مورد مطالعه توسط ارائه اندازه گیری مستقیم از پوشش های مختلف زمین است.
خدیجه جوان علی اکبر رسولی
بارندگی یکی از مهم¬ترین عناصر تعیین¬کننده اقلیمی می¬باشد که همواره مورد توجه متخصصان رشته¬های مختلف قرار گرفته است. این عنصر یکی از مهم¬ترین داده¬های ورودی به سیستم¬های هیدرولوژیکی محسوب می¬شود که مطالعه و اندازه¬گیری آن در زمینه¬های مختلفی مانند مدل¬سازی اقلیمی، تغییر اقلیم، پیش¬بینی شرایط جوی، مطالعه رواناب، آب¬های زیرزمینی و مدل¬سازی سیلاب ضروری می¬باشد. بنابراین، اندازه¬گیری و برآورد دقیق مقدار آن اهمیت زیادی دارد. اهداف این تحقیق، ارزیابی کارایی الگوریتم 3b42 ماهواره trmm ، ارائه مدل نمایی با استفاده از تصاویر ماهواره متئوست و ارائه مدل مفهومی ابر با استفاده تلفیقی از داده¬های زمینی و ماهواره¬ای برای برآورد مقدار بارندگی شش ساعته در حوضه آبریز دریاچه ارومیه و اعتبارسنجی این داده¬ها با استفاده از داده¬های ایستگاه¬های زمینی و همچنین مقایسه روش¬های مختلف برآورد بارندگی در حوضه جهت شناسایی و انتخاب مناسب¬ترین مدل برآورد بارندگی می¬باشد. در این تحقیق از داده های روزانه و ساعتی بارش، دما، فشار هوا و دمای نقطه شبنم 16 ایستگاه سینوپتیک واقع در حوضه آبریز دریاچه ارومیه با طول دوره آماری 2005 تا 2011، داده¬های نرخ بارندگی سه ساعته 3b42-v6 ماهواره trmm با تفکیک مکانی 25/0 درجه و تصاویر باند مادون قرمز حرارتی ماهواره متئوست 7 در فواصل زمانی شش ساعته استفاده شده است. برای بررسی صحت عمکرد ماهواره trmm در برآورد بارش، از شاخص¬های مطابقت نسبت صحیح، خطا، احتمال تشخیص، نسبت هشدار اشتباه و نمره مهارت هیک که با استفاده از جدول توافقی 2×2 تعریف می¬شوند استفاده گردید. میانگین این شاخص¬ها در کل حوضه به ترتیب 68/0 ، 60/0 ، 52/0 ، 13/0 ، و 39/0 بدست آمد. مقادیر معیارهای آماری میانگین خطا (me)، میانگین خطای مطلق (mae) و جذر میانگین توان دوم خطا (rmse) به ترتیب برابر 34/1- ، 70/1 و 85/2 میلی¬متر می¬باشد که از دقت قابل قبولی برخوردار است. ضریب همبستگی69/0 نیر نشان دهنده انطباق نسبی داده¬های بارش trmm با مقادیر زمینی می¬باشد. نتایج استفاده از مدل نمایی در برآورد بارندگی حوضه نشان می¬دهد که بر اساس میزان ضریب تعیین، در تمام وقایع بارشی همبستگی بالایی با مقادیر واقعی بارندگی وجود دارد و در بیشتر وقایع، میزان ضریب تعیین بین 65/0 تا 55/0 می¬باشد. شاخص¬های خطا سنجی نشان می¬دهد که مقدار rmse در تمام وقایع کمتر از 4 میلی¬متر و مقدار mae کمتر از 3 میلی¬متر می¬باشد که بیانگر کارایی بالای مدل در برآورد بارندگی منطقه مورد مطالعه می¬باشد. بررسی صحت عمکرد تصاویر مادون قرمز حرارتی ماهواره متئوست نسبت به ماهواره trmm در برآورد بارندگی نیز با استفاده از شاخص¬های مطابقت صورت گرفته است. برای تعیین میزان خطای کلی مدل مفهومی ابر، میانگین معیارهای me، mae، rmse و abias در تمام وقایع بارشی و کلیه ایستگاههای هواشناسی حوضه دریاچه ارومیه محاسبه شد که به ترتیب برابر 86/0 ، 61/1 ، 39/2 و 67/0 میلی¬متر می¬باشند. مقدار کم معیارهای خطا بیانگر کارایی قابل قبول مدل مفهومی ابر تک لایه برای برآورد وقایع بارش فراگیر در این حوضه می¬باشد. همچنین ضرایب همبستگی و تعیین مدل به ترتیب 82/0 و 67/0 بدست آمد. به طور کلی، نتایج مقایسه سه روش برآورد بارندگی 6 ساعته در حوضه دریاچه ارومیه نشان می¬دهد که گرچه مدل مفهومی ابر در کل دارای ضریب تعیین بالاتری هست ولی مدل نمایی به دلیل داشتن میانگین خطاهای کمتر و برازش بهتر داده¬ها، نتایج بهتری را نسبت به سایر مدل¬ها ارائه داده است. بنابراین این مدل را می¬توان به عنوان مناسب¬ترین مدل برآورد بارندگی در حوضه دریاچه ارومیه معرفی نمود.
مجتبی نساجی زواره علی محمد خورشیددوست
داده¬های اقلیمی اطلاعات زیادی را در مورد جو زمین دارند دما و بارش به عنوان مهم¬ترین متغیرهای جوی بر آبدهی رودخانه¬ها تاثیرگذار می¬باشند. تحلیل دقیق تغییرات روند دما، بارش و آبدهی برای برنامه¬ریزی در بخش¬های مرتبط با این متغیرها بسیار پراهمیت است. هدف از این مطالعه در ابتدا آشکارسازی روند متغیرهای اقلیمی دمای کمینه، بیشینه، بارش و شاخص¬های مختلف آبدهی بوده است. سپس با بررسی هم¬زمان روند آبدهی، بارش و دما اثرات تغییرات روند دما و بارش بر روی آبدهی فصلی و سالانه مشخص ¬گردید. بدین منظور سری¬های زمانی روزانه، ماهانه، فصلی و سالانه دما و بارش ایستگاه¬های منتخب همدید ناحیه شمال کشور در دوره زمانی 2010-1960 مورد استفاده قرار گرفت. از طرف دیگر برای تحلیل روند آبدهی سری¬های زمانی روزانه، ماهانه، فصلی و سالانه 4 حوضه آبخیز منتخب از بدو تاسیس تا پایان سال آبی 1389 انتخاب گردید. روش¬های به کار رفته در این پژوهش برای تحلیل روند دما و بارش، شامل استفاده از قضاوت¬های کارشناسی، فراداده ایستگاه¬ها و آزمون همگنی نرمال استاندارد مطلق و نسبی بود. برای تحلیل روند شاخص¬های مختلف آبدهی، روش تایل-سن و آزمون من-کندال و برای بررسی اثرات هم¬زمان دما و بارش بر آبدهی از روش من-کندال ترسیمی استفاده گردید. این تحقیق در سه مرحله به شرح ذیل انجام گرفت. در مرحله اول با استفاده از روش همگنی نرمال استاندارد مطلق و نسبی ناهمگنی دمای کمینه، بیشینه و بارش فصلی و سالانه استخراج گردید. دلیل اصلی ناهمگنی در سری¬های سالانه و فصلی جابجایی ایستگاه¬ها بود. ناهمگنی¬های موجود در سری¬های زمانی با فراداده ایستگاه تطابق مناسبی داشت. بیش¬ترین ناهمگنی در سری¬های دمای کمینه و سپس در سری¬های دمای بیشینه رخ داده است. به دلیل عدم همبستگی بین سری¬های زمانی بارش آزمون همگنی مطلق برای این متغیر اقلیمی استفاده گردید. نتایج آزمون نشان داد سری¬های بارش فاقد ناهمگنی معنی¬داری بودند. پس از تعیین سری¬های ناهمگن این سری¬ها تعدیل و سری¬های همگن ایجاد گردید. برای اطمینان از همگنی سری¬های ایجاد شده مجددا آزمون همگنی بر روی سری¬های همگن شده اعمال شد. نتایج روند دمای کمینه و بیشینه فصلی و سالانه نشان داد که روند این دو متغیر جوی در ناحیه شمال کشور تقریبا یکسان است. بیش¬ترین و کم¬ترین روند دمای کمینه و بیشینه فصلی به ترتیب متعلق به فصل تابستان و زمستان بود. برآوردها نشان داد که روند دمای کمینه و بیشینه مثبت و مقدار آن برای دمای کمینه بیش¬تر از روند دمای بیشینه بوده است.
مهدی اصغری هاشم رستم زاده
تعیین مسیر بهینه خطوط راه آهن دارای فرایند طراحی پیچیده بوده که با حجم انبوه اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها درگیر است، همچنین شامل ارزیابی های اجتماعی-اقتصادی و پارامترهای فنی به منظور کاهش تاثیرات محیطی بر روی گزینه های مختلف و دستیابی به یک مدل توسعه در شبکه ریلی کشور می باشد. در این تحقیق، تعیین مسیر بهینه خط راه آهن شهرستان ورزقان به شبکه ریلی تبریز با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis) و داده های سنجش از دوری به منظور ارائه یک مدل مفهومی gis مورد مطالعه قرار گرفته است و در این راستا با شناسایی و تهیه و جمع آوری مشخصه های موثر بر مسیریابی خطوط راه آهن از قبیل (شیب،خصوصیات زمین شناسی،گسل،کاربری اراضی،رودخانه ها،راه ها ) و وزن دهی آنها به روش سلسله مراتبی فازی و تلفیق این معیارها با اجرای مدلساز در محیط gis ، مسیرهای بهینه شناسایی گردید.
کورش داوری پارسا علی آزرم سا
در این پژوهش تغییرات خط ساحلی جنوب دریای مازندران حد فاصل شهرستان نور تا محمود آباد به کمک تصاویر ماهواره ای با هدف مقایسه دقت تکنیک های سنجش از دوری طبقه بندی پیکسل پایه و طبقه بندی شئ گرا مورد مشاهده قرار گرفت. به این منظور، از 6 تصویرسنجنده etm+از ماهواره لندست در فاصله سال های 1988 تا سال 2012 استفاده شد. نتایج حاصل از ادغام تصاویر نشان داد که روش موجک، برتری قابل توجهی نسبت به سایر روش ها دارد. مقایسه طبقه بندی شئ¬گرا و پیکسل پایه تصاویر نشان داد که طبقه بندی شئ گرای تصاویر دقت بالاتری بیش از 7% نسبت به طبقه بندی پیکسل پایه¬ی آنها دارد. همچنین پس از طبقه بندی نهایی به روش شئ گرا، میانگین تغییر طول در راستای عمود بر ساحل محاسبه گردید.این نتایج نشان داد، متوسط تغییرات پیشروی ساحل به سمت دریا در اثر رسوب گذاری در برخی مناطق به بیش از 22متر و متوسط پسروی خط ساحلی به سمت ساحل در اثر فرسایش در برخی مناطق تا 28 متر هم می رسد.در ادامه میزان تغییرات طولی خطوط ساحلی در راستای عمود بر ساحل محاسبه، مساحت و حجم رسوب جابجا شده در خط ساحلی از روی تصاویر ماهواره ای در سه محدوده از منطقه مطالعاتی محاسبه گردیده و پتانسیل نرخ انتقال رسوب کرانه های با استفاده از رابطه تجربی سرک c.e.r.c) ) در انتقال رسوب ساحلی در منطقه شکست امواج بررسی شد، این محاسبات با استفاده از گلموج طی 24 سال در سه منطقه با استفاده از داده های آب عمیق در این نقاط انجام پذیرفت، در این گلموج های رسم شده جهت موج غالب، جنوب سو بودند و بر اساس آن مشخص شد جهت غالب انتقال رسوب کرانه ای از غرب به شرق ساحل منطقه مطالعاتی بوده است. الگوی حاصل نشان داد که نرخ میانگین تغییرات طولی خطوط ساحلی در راستای عمود بر ساحل برای سه محدوده از منطقه مطالعاتی حداقل 18 متر درسال و حداکثر بیش از 28 متر درسال است. نتایج نشان دادند که درصد بسیار کمی از تغییرات خط ساحلی حاصل از امواج می باشد. با بررسی تغییرات تراز آب نسبت به سال مبنا مشاهده شد بیشترین تغییرات خط ساحلی برگرفته از این عامل می باشد.
حبیب لطف الهی یقین علی اکبر رسولی
هرگونه خرابی جزئی یا کلی در بدنه یک سد که به طور ناگهانی منجر به رهاسازی حجم غیر قابل کنترلی از آب شود، شکست سد نامیده میشود. شکست سد همواره به عنوان یک حادثه با مخاطرات فوق العاده تلقی می شود. ارزیابی درجه خطرپذیری مناطق پایین دست به پارامترهای متعددی از قبیل زمان فرار، عمق و سرعت جریان بستگی دارد .با توجه به خسارات بسیار زیاد ناشی از شکست سد، بخصوص در رابطه با سدهایی که در نزدیکی شهرها و مراکز جمعیتی احداث می شوند، لازم است که همزمان با مطالعه و طراحی بخشهای مختلف سد، این پدیده نیز در نظر گرفته شود. برای این کار می بایستی هیدروگراف خروجی ناشی از شکست سد با توجه به نوع شکست مشخص گشته، سپس با توجه به مورفولوژی پایین دست سد روند یابی سیل مشخص و پهنه ناشی از شکست سد تعیین گردد این مهم با بهره گیری از تلفیق مدلهای هیدرولیکی و سیستم اطلاعات جغرافیایی حاصل می گردد. این نقشه ها می تواند ملاک تصمیم گیری های مدیریتی در زمینه تعیین خسارات ناشی از شکست سد باشد. در این تحقیق شکست سد قلعه چای بر روی رودخانه قلعه چای عجب شیر مورد بررسی قرار گرفته است. سد مخزنی قلعه چای از نوع خاکی با هسته رسی ناتراوا میباشد. ارتفاع سد از کف رودخانه 77 متر بوده و طول تاج آن 336 متر میباشد و کل حجم مخزن 40 میلیون متر مکعب است. در آنالیز شکست، به منظور تعیین حداکثر پهنه ناشی از سیلاب،شکست سد بطور کامل در نظر گرفته میشود. با توجه به نتایج حاصل، روند یابی سیل ناشی ازشکست سد ، در پایین دست با استفاده از برنامه های hec-ras صورت پذیرفته و نتایج حاصل به محیط arcgis برده شده و نقشه های پهنه بندی سیلاب تهیه خواهد شد. آنگاه با درجه بندی این مناطق، میزان خطرپذیری آنها با توجه به پارامتر مخاطره تعیین میشود.
خلیل خداانصاف ------- --------
چکیده: برنامه ریزی منابع آب مستلزم شناخت سهم رواناب و اتخاذ تدابیر مناسب جهت ذخیره سازی و تنظیم جریانات خروجی از زیر حوضه های آبریز است. از سوی دیگر تغییر کاربری اراضی در یک حوضه آبریز می تواند تأثیر قابل توجهی بر چرخه هیدرولوژی و درنتیجه منابع آب حوضه داشته باشد. ازاین رو، شناخت آثار تغییر کاربری اراضی بر پاسخ های هیدرولوژی حوضه های آبریز راه گشای تعیین استراتژی مناسب در توسعه پایدار منابع آب می باشد. در این پژوهش، به منظور بررسی اثرات تغییرات کاربری اراضی و پوشش زمین بر رواناب حوض? آبریز« اوجان چای» در باز? زمانی سی ساله (1984 تا 2014)، پس از تهی? سری تصاویر ماهوار? لندست مربوط به سال های 1984، 1993، 2004 و2014 در مرحل? پیش پردازش تصحیحات رادیومتریک، اتمسفری و هندسی بر روی تصاویر اعمال گردید. آنگاه به منظور اعتبارسنجی و شناخت اولیه از منطقه شاخص های پوشش گیاهی نرمال شده(ndvi) و خاک بایر (bi) استخراج گردید. با استفاده از روش طبقه بندی حداکثر احتمال، نقشه های کاربری و پوشش اراضی برای چهار سال موردمطالعه تهیه شد که بررسی و ارزیابی ماتریس خطای نتایج طبقه بندی نشان از دقت نسبتاً بالایی داشت. پس از اطمینان از صحت طبقه بندی اقدام به استخراج نقشه های تغییرات کاربری و پوشش اراضی گردید و میزان تغییرات حادث شد? هریک از طبقات و تبدیل به سایر طبقات دیگر به دست آمد. نتایج نشان داد در تمامی طبقات تغییرات قابل توجهی در این سال ها در منطقه اتفاق افتاده است. در مرحل? بعد جهت تکمیل داده های دبی، بارش و دما، با استفاده روش های غیر گرافیکی و نیز درون یابی، داده های ناقص تخمین زده شد و برای اطمینان از صحت یا همگنی نیز آزمون ران تست بر روی داده ها اجرا گردید. سپس به بررسی رفتار دبی و بارش و نیز دما و بارش در طی این دوره پرداخته شد. آنگاه به منظور برآورد حجم رواناب حوضه ابتدا لای? گروه های هیدرولوژیکی خاک با استفاده از لایه های شیب، کاربری و پوشش اراضی و لیتولوژی تهیه گردید و مشخص شد که بیشترین مساحت حوضه تحت پوشش گروه c قرار دارد. با به کارگیری این لایه، نقش? شمار? منحنی و نگه داشت سطحی برای چهار تصویر استخراج گردید. در این مورد نیز نتایج نشان داد که به استثنای سال 1993 روند شمار? منحنی در منطقه روبه افزایش و بالطبع آن نگهداشت سطحی روبه کاهش است. سپس با استفاده از معادل? سازمان حفاظت خاک آمریکا(scs) و بارش شبیه سازی شد? 100میلی متری، حجم رواناب حوضه برای هریک از سال ها برآورد گردید. بدون در نظر گرفتن سایر پارامترهای موثر بر رواناب حوضه، نتایج نشان داد که افزایش یا کاهش حجم رواناب خروجی با چگونگی تغییرات کاربری و پوشش اراضی همخوانی دارد، بخصوص تغییرات در طبقات اراضی بایر و اراضی مرتعی که بیشترین تأثیر را در نوسان حجم رواناب در تمامی سال های موردبررسی داشته است.
هادی نیرآبادی علی اکبر رسولی
چکیده ندارد.
محمد احمدی محمدحسین رضایی مقدم
چکیده ندارد.
خدیجه جوان بهروز ساری صراف
چکیده ندارد.
علی اکبر رسولی جمشید آزادگان
چکیده ندارد.
حمید رضا کوه بنانی علی اکبر رسولی
مخاطرات طبیعی همواره بر زندگی انسان تاثیر گذاشته اند. در بین انواع مخاطرات طبیعی، زلزله مهمترین بلای طبیعی است که تا حال خسارات جبران ناپذیری را بر تمدن بشری اعمال نموده است و هر ساله در گوشه و کنار جهان خسارات جانی و مالی زیادی را به بار می آورد. کشور ایران یکی از مهمترین مناطق زلزله خیز در جهان محسوب می شود که برروی کمربند زلزله قرار گرفته است. در سطح ایران نیز شهر نیشابور از مهمترین شهر های لرزه خیز ایران است و در طول تاریخ به علت آسیب پذیری از این بلای طبیعی چندین بار با خاک یکسان شده است. با در نظر گرفتن ماهیت این مخاطره طبیعی، کسب آمادگی های لازم برای کاهش خسارات جانی و مالی تنها راه مقابله با آن تلقی می شود. در این راستا دانشی تحت عنوان مدیریت بحران شکل گرفته که با هدف مطالعه وضعیت زلزله خیزی، کسب آمادگی های لازم برای روبارویی با این بلای طبیعی را مد نظر قرار می دهد و برای این منظور از قابلیت های دانش بشری استفاده می نماید. پژوهش حاضر نمونه ای است که مدیریت بحران زلزله را در سطح شهر نیشابور مد نظر قرار داده است. دراین پژوهش از تکنیک های سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده و با دخالت دادن عوامل موثر در ارزیابی زلزله، نقشه پهنه بندی زمین لرزه در سطح شهر نیشابور تهیه و با شناسایی نسبت خطر در هر بخش از شهر و ارزیابی امکانات موجود برای وقوع بحران احتمالی، راهکارهای کاهش خسارات جانی و مالی مورد مطالعه قرار می گیرد و با تشکیل پایگاه اطلاعات تخصصی مدیریت بحران در سطح شهر اطلاعات مورد نیاز جمع آوری، تهیه، ساماندهی و در پایگاه داده ذخیره سازی می شود تا در موقع نیاز برای مدیریت صحیح بحران مورد استفاده قرار گیرد.
علی اکبر رسولی محمد حقیقی
در این تحقیق با توجه به اهمیت بخش صنعت و سرمایه گذاری در این بخش در کشورمان و با توجه به شرایط کنونی و برنامه هایی که جهت توسعه اقتصادی کشور موجود است، عوامل مرتبط با کاهش سرمایه گذاری بخش خصوصی در صنعت شیر و فرآورده های لبنی در سالهای اخیر (77-1376) بررسی می گردد.
جاوید جامعی بهروز ساری صراف
بررسی و پیش بینی بارش به منظور تعیین خشکسالی و همچنین بررسی و پیش بینی تغییرات زمانی دما و تبخیر و تعرق پتانسیل ایستگاههای سنندج و میاندوآب هدف اصلی تحقیق حاضر می باشد.
بهنام مجیدپور علی اکبر رسولی
جهت بررسی تغییرات زمانی و مکانی بارشهای ماهانه ایستگاههای استان اردبیل ، داده های بارش 15 ایستگاه سینوپتیک ، کلیماتولوژی و بارانسنجی استان طی دوره آماری 30 ساله از سال 1969 تا 1998 مورد استفاده قرار گرفت. بررسی های مدلهای نموداری اولیه نشان داد که بارش های ماهانه، فصلی و سالانه در تمامی ایستگاهها، نوسانات و تغییرات زمانی و مکانی قابل توجهی دارند.بررسی مولفه روند جهت کلی صعود و نزول مقادیر بارش فصلی و سالانه در ایستگاههای استان را نشان می دهد . دراین بررسی به جز بارش فصل بهار ایستگاه مشکین بارش بقیه ایستگاهها روند نزولی دارند. روند بارش سالانه ایستگاه ها نیز نشان میدهد که به جز ایستگاه مشکین شهر بقیه ایستگاهها روند نزولی دارند. بررسی مولفه چرخه ای نشان می دهد که دامنه و شکل تغییرات بارش ، در بارش فصلی بعضی ایستگاهها مانند بارش فصل تابستان ایستگاههای سرعین و پارس آباد شبیه یکدیگرند. همچنین مولفه چرخهای فصل تابستان در کلیه ایستگاهها از درصد تغییرپذیری بیشتری برخوردار است.مولفه نامنظم نیز با درصد های تغییر پذیری مختلفی در بارش فصلی و سالانه کلیه ایستگاهها دیده می شود. بررسی مدلهای نموداری مولفه فصلی نشان می دهد که درعین حال که هر ایستگاهی برای بارش فصلی خود الگوی مخصوصی دارد، با وجود این ، بارش فصلی در تمامی ایستگاهها الگوی یکسانی ندارد. تحلیل مکانی بارش ها نشان داد که در فصل زمستان مقدار بارش با افزایش ارتفاع ایستگاهها زیادتر می شود. همچنین می توان ایستگاههای منطقه را با درنظر گرفتن عامل ارتفاع و مقادیر بارش به پنج ناحیه تقسیم بندی کرد.