نام پژوهشگر: حسین فرزانه پور

عملکرد محمدرضا پهلوی و تأثیر آن در بروز انقلاب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند 1390
  حبیب حیاری   محمدحسن الهی زاده

انقلاب اسلامی ایران یکی از بزرگترین رویدادهای سیاسی در قرن بیستم است که تحولات منطقه ای و جهانی را در پی داشته است. این انقلاب که رنگ مذهبی داشت برای فعالان سیاسی و دانشمندان علوم سیاسی پدیده ای نادر به حساب آمد و از این نظر توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرد. مسائل مختلفی در رژیم پهلوی به ویژه شخص محمدرضا پهلوی وجود داشت که بروز انقلاب را تشدید می کرد. در این خصوص، ساختار قدرت و مسئله وابستگی دو بحث کلیدی هستند که با توجه به عملکرد سیاسی محمدرضا پهلوی نقش بسزایی را در بروز انقلاب ایفا کردند. در کنار آن؛ سیاست های فرهنگی مورد تأکید وی، نظیر باستان گرایی و غرب-گرایی در ایجاد مخالفت ها و بروز شکاف اجتماعی در جامعه ی ایران نقش اساسی داشتند. مهاجرت پیش بینی نشده روستاییان به شهرها و مباحث اقتصادی همچون توجه به سرمایه داری بین المللی به ویژه عملکرد شاه در این خصوص نیز در تشدید مخالفت ها موثر بودند. با توجه به ضرورت پژوهش، این رساله بر آن است تا عوامل شکل گیری انقلاب از منظر عملکرد سیاسی و فرهنگی محمدرضا پهلوی بررسی و نقش آن را در بروز انقلاب نشان دهد.

بررسی وضعیت حقوق شهروندی در دوره قاجار با تکیه بر دوره ناصری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند 1390
  فاطمه امیری   زهرا علیزاده بیرجندی

چکیده مفهوم حقوق شهروندی به معنای مدرن آن در اروپا پدید آمد و اساساً کسی شهروند شمرده می شد که تنها فرمانبردار دولت نباشد، بلکه از حقوق مدنی و سیاسی برخوردار و دولت این حقوق را رعایت و از آن ها حمایت کند. پیشینه ی حقوق شهروندی را می توان در دوران باستان و حتی در ایران مشاهده کرد. در متون دینی و قران نیز اشاراتی در مورد این حقوق وجود دارد اما مفهوم حقوق شهروندی در معنای جدید آن به انقلاب فرانسه باز می گردد. در واقع با وقوع این انقلاب بود که اعلامیه ی حقوق بشر و شهروندی به تصویب رسید. در این اعلامیه تأمین حقوقی مانند داشتن امنیت مالی و جانی، تأمین رفاه اقتصادی، فراهم نمودن امکانات بهداشتی، آموزشی، آزادی بیان و عقیده، آزادی سیاسی و غیره بر عهده ی دولت ها گذاشته شد. در ایران نیز به دلیل ساختارهای سیاسی(ساخت قدرت) و سایر ویژگی های فرهنگی و اجتماعی، رابطه ی میان دولت و مردم بر مبنای آمریت حکومت و اطاعت مردم استوار بود، و در این سیستم مردم صرفاً باید مطیع اوامر شاه بودند و به حقوق مردم توجهی نمی شد. به مرور بر اثر تحولات غرب و آشنایی روشنفکران با اندیشه های حقوقی غرب تحولی پدید آمد. این روشنفکران پس از آشنایی با تمدن مغرب زمین و نظام حقوق غرب درصدد برآمدند تا اصول و مفاهیم حقوق شهروندی را در جامعه ی ایران مطرح کنند. بدین منظور به تألیمفهوم شهروند به مفهوم مدرن آن در اروپا پدید آمد و اساساً کسی شهروند شمرده می شد که نه تنها فرمانبردار دولت باشد، بلکه از حقوق مدنی و سیاسی برخوردار و دولت این حقوق را رعایت و از آن ها حمایت کند. پیشینه ی حقوق شهروندی را می توان در دوران باستان و حتی در ایران مشاهده کرد. در متون دینی و قرآن نیز اشاراتی در مورد این حقوق وجود دارد اما مفهوم حقوق شهروندی در معنای جدید آن به انقلاب کبیف رساله ها، کتب، روزنامه ها و ترجمه پرداختند که اوج آن در دوره ی ناصرالدین شاه بود. در واقع عدم وجود شاخص های حقوق شهروندی در ایران یکی از علل اصلی توجه روشنفکران به این مسئله شد. هر چند این آثار نقش مهمی در طرح مباحث و مفاهیم حقوق شهروندی داشتند، اما محدودیتی که شرایط جامعه ی ایران، از قبیل نظام خودکامه و فرهنگ سنتی آن، برای روشنفکران ایجاد کرده بود، سبب گردید که آنان، شاخص ها را مطابق با شرایط سیاسی، اجتماعی و مذهبی جامعه ارائه دهند. این تلاش ها به مرور به افزایش سطح آگاهی های عمومی و پیدایش نهادها و موسساتی شد که نشان دهنده توجه به حقوق شهروندی در جامعه بود. در رساله حاضر ضمن بیان وضعیت حقوقی مردم در دوره ی قاجار و ضعف های آن، عوامل موثر در زمینه ی رواج حقوق شهروندی و پیامدهای آن مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. واژگان کلیدی: حقوق شهروندی، قاجار، ایران، عصر ناصری.

ملوک شبانکاره و مناسبات قدرت در جنوب ایران(قرن پنجم تا هشتم هجری قمری)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  زهره ابراهیمی   سیدحسین رییس السادات

یکی از ویژگی های تاریخ فارس، حضور و قدرت خاندان ها ی محلی بزرگ بوده است که اغلب آن ها نسب خود را به یکی از خاندان های حکومت گر ایران باستان می رسانده اند.. شرق فارس، جنوب کرمان و نواحی ناحیه های ساحلی خلیج فارس از سال 448 قمری تا 756 قمری، قلمرو حکومت سلسله ای محلی بود که در تاریخ ایران به نام ملوک شبانکاره معروفند. شهر های مهم تحت سیطره این حکومت عبارت بود از: دارابگرد، رونیز، لار، فُرگ، تارُم، نیریز، کُرم، و ایج. طوایف شبانکاره ساکن فارس در اواخر حکومت آل بویه و مقارن با روی کار آمدن سلجوقیان از ضعف حاکمیت امرای آل بویه استفاده کردند و توانستند بخش وسیعی از فارس، سواحل خلیج فارس و مناطقی از کرمان را در اختیار بگیرند. آن ها نسب خود را به ساسانیان می رساندند و به چند طایفه از جمله؛ اسماعیلی، کرزوبی، رامانی، شکانی و مسعودی تقسیم می شدند. معروف ترین فرد سلسله ی شبانکاره «فضل بن حسنویه» معروف به فضلویه بود که در سال 448 قمری با از بین بردن «ملک منصور فولادستون»، آخرین امیر بویهی فارس، توانست قدرت را به دست گیرد. در دوره ی تسلط سلجوقیان بر ایران ملوک شبانکاره موفق شدند با تثبیت حاکمیت خود در فارس، قلعه هایی نیز در آن جا بر پا سازند. در تمام طول حکومت سلجوقیان و نایبان آن ها بر بخش هایی از فارس، درگیری زیادی میان این حکومت و شبانکاره ها وجود داشت که این درگیری ها باعث ایجاد ویرانی های زیادی در جنوب ایران و هم چنین ایجاد ناامنی در این منطقه شد. از این رو در بیشتر منابع شبانکاره ها به عنوان عامل اصلی نا امنی در این منطقه شناخته شده اند. این پژوهش علاوه بر بررسی موضوع فوق به بررسی تعداد طوایف کردها ی فارس و چگونگی راه یابی کردها ی شبانکاره به ایالت فارس هم چنین به بررسی، اوضاع سیاسی فارس در آن برهه ی تاریخی و روابط پادشاهان این سلسله با حکومت های همجوار می پردازد. علاوه بر آن آثار مثبت و منفی حضور شبانکاره ها در فارس در فاصله سده های پنجم تا هشتم قمری، نیز مورد بررسی قرار گرفته است.

بررسی تطبیقی آیین فرمانروایی و نظریه های آرمان شهری سعدی و فارابی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  معصومه شعبانی   علی اکبر سام خانیانی

چکیده سعدی (متوفی690 ه ق) و فارابی(متوفی 339ه ق) اندیشمندانی هستند که از میراث کهن حکمت، فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی بهره برده و در آثار خویش درباره ی آیین حکومت و فرمانروایی نظریاتی داده اند. همچنین مطالعات فلسفی و آشنایی فارابی با آرای حکیمان غرب چون افلاطون و ارسطو و نیز تجربیات جهان گردی و اقامت سعدی در شهرهای مختلف جهان، در تأملات حکمی این دو حکیم بی تأثیر نبوده است. در این رساله با نگاهی تطبیقی، به بررسی و مقایسه ی نظریات آرمانی سعدی و فارابی در خصوص حکومت و پادشاه مطلوب و واقع-گرایی آن ها در آثاری از جمله «بوستان و گلستان» و «آرای اهل مدینه ی فاضله و سیاست مدنیه» پرداخته می شود. در این پژوهش به این نتیجه می رسیم که فارابی به بیان ماهیت مدینه ی فاضله و حکومت مطلوب با تأکید بر صفات و افعال رئیس آن می پردازد، در حالی که سعدی راه های رسیدن به این مدینه را با عمل گرایی و در قالب پند و اندرز و تشویق و ترغیب دنبال می کند. سعدی به ویژه در دو باب «در عدل و تدبیر و رای» و «در سیرت پادشاهان» به طرح نظریات سیاسی خود پرداخته است. نظریات وی تلفیقی از عمل گرایی و آرمان گرایی است. نگاه آرمانی سعدی و فارابی به تشکیل حکومت مطلوب، در درجه ی اول به پادشاه و رأس هرم قدرت سیاسی برمی گردد، زیرا هر دو متفکر، نیک دریافته بودند که ریشه ی بی عدالتی از کجاست و تا حاکم اصلاح نشود، جامعه اصلاح نخواهد شد. از طرفی مردم نیز بیشتر از پادشاهان خود الگو می گرفتند و به تعبیری بر دین پادشاهان خویش بودند. در طرح جامعه ی آرمانی سعدی و فارابی هدف مشترک، به سعادت رساندن مردم است، اگرچه فارابی به توصیف مدینه ی فاضله ای می پردازد که مردم آن به سعادت رسیده اند. بر این اساس هردو اندیشمند به جامعه ی ایده آل نگاهی ابزاری دارند و هدفشان دست یافتن به سعادت اخروی است. ویژگی بارز جامعه ی ایده-آل هردو حکیم، حکم فرما بودن عدالت کامل بر آن است زیرا در واقعیت خلأ میان جوامع زمان ایشان با آرمان شهر را از بی عدالتی می بینند. جامعه ی آرمانی سعدی در عین واقع گرایی و عمل گرایی به سوی مدینه ی فاضله ی فارابی در حرکت تکاملی است. واژه های کلیدی: ادبیات و فلسفه، سیاست و حکومت، واقع گرایی، آرمان گرایی، آرمان شهر، مدینه ی فاضله، فارابی، سعدی.

بررسی روند اصلاحات در دوره پهلوی دوم با تکیه بر دولت علی امینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - پژوهشکده ادبیات 1392
  زیبا پاسبان سردابی   سید حسن رییس السادات

اقدام برای تغییر برخی از جنبه های حیات اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی جامعه که از آن به "اصلاح" تعبیر می شود ، از قرن نوزدهم در ایران آغاز شد. پ‍ژوهش حاضر به بررسی روند اصلاحات از دوره قاجار تا پایان وزارت علی امینی (1341-1340) می پردازد. در این بررسی تلاش های اصلاح طلبانی چون عباس میرزا در جنبه های نظامی و پس از او امیرکبیر در بخش های آموزشی، حکومت داری، سیاست خارجی و میرزا حسین خان سپهسالار نشان داده می شود. بعد از مشروطیت و ناامیدی از بهبود اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، اصلاحات در دوره 16 ساله حکومت رضا شاه پهلوی در حوزه های مختلف همچون نظام حقوقی، نظام آموزشی، پایه گذاری ارتش نوین، احداث دانشگاه و ... بر مبنای حکومت مطلقه، دنبال می شود. اصلاحات در دوره محمدرضا پهلوی در قالب برنامه های عمرانی دنبال شد. و با توجه به درآمد رو به افزایش نفت، نوعی اقتصاد سرمایه داری وابسته در کشور بوجود آمد. در ادامه از یک سو گروه ها و احزابی از روشنفکران و تحصیلکردگان بوجود آمده بودندکه خواستار اصلاحات عمیق بودند و از سوی دیگر در این دوره نقش آمریکا در صحنه سیاسی ایران پررنگ تر شده بود و اصلاحات گسترده را در کشورهای جهان سوم مورد حمایت قرار می داد. بدین ترتیب دولت امینی که نتیجه همراهی و توافق سیاست خارجی آمریکا با اصلاح طلبان داخلی بود روی کار آمد و دوره ای خاص را در تاریخ معاصر ایران رقم زد. وی در رأس برنامه هایش از اصلاحات ارضی ، اصلاحات اقتصادی ، فرهنگی ، اداری و نظامی سخن گفت. اما عدم پشتیبانی مردمی و مالی از اصلاحات وی و کارشکنی شاه در کار دولت، باعث شد نتواند اصلاحات را در مسیر درست هدایت کند و پرونده اصلاحات وی بسته شد. در ادامه این پژوهش، عوامل شکل گیری اصلاحات در دوره علی امینی و ماهیت این اصلاحات مورد بررسی قرار می گیرد. نحوه جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از طریق فیش-برداری و بررسی کتاب ها صورت گرفته است و به روش توصیفی- تحلیلی مطالب ارائه شده است.

تبیین جایگاه ایرانیان در قیام مختار ثقفی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1394
  احسان آریادوست   محمدحسن الهی زاده

پس از وقوع رویداد کربلا و شهادت امام حسین(ع)، در دهه شصت هجری قمری قیام هایی با ماهیت خونخواهی و انتقام جویی از عاملان حادثه کربلا شکل گرفت. قیام توابین در سال 65هجری قمری اولین حرکت اعتراضی به شهادت امام حسین(ع) در شهر کوفه بود. این قیام به لحاظ نیروی تشکیل دهنده آن قیامی سراسر عربی بود و رهبران قیام علی رغم وجود گروه های نژادی مختلف در شهر کوفه، از نیروی غیرعرب در قیام خویش استفاده نکردند. قیام دیگری که به خونخواهی امام حسین(ع) در شهر کوفه شکل گرفت، قیام مختار ثقفی در سال 66هجری قمری بود. وجه تمایز اصلی این قیام با قیام توابین، به حضورگسترده ایرانیان در این قیام مربوط می شود. ایرانیان پس از مغلوب شدن در جریان فتوحات، گروه کثیری از آنان در شهر کوفه ساکن شدند و تا زمان قیام مختار (جز در دوره خلافت امام علی(ع))، به عنوان شهروند درجه دو زندگی می کردند و در مناسبات سیاسی و اجتماعی به حساب نمی آمدند. اینان برای نخستین بار با تدبیر مختار در عرصه تحولات سیاسی _ اجتماعی ظاهر شدند. سوال اصلی این پژوهش بررسی علل و عوامل حضور ایرانیان در قیام مختار و ماهیت آن است. برای پاسخ به این سوال و تبیین جایگاه ایرانیان در قیام مختار، با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی به بررسی و مقایسه گزارش های منابع متقدم در این خصوص پرداخته شده است. از دلایل اصلی پیوستن ایرانیان به قیام مختار، شعارهای او مبنی بر خونخواهی امام حسین(ع)، مساوات و عملکرد سیاسی _ اجتماعی او، علاقه مندی ایرانیان که به خاندان پیامبر(ص) و رهایی از فشارها و برخورداری ایشان از جایگاه سیاسی _ اجتماعی است.