نام پژوهشگر: اکرم نظری
اکرم نظری ناصر بهروزی
چکیده: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن و ناایمن اجتنابی با افسردگی و رضایت از زندگی با نقش میانجیگری خوشبینی و حمایت اجتماعی در دانشجویان دختر کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بوده است. جامعه آماری در این پژوهش تمامی دانشجویان کارشناسی دختر، ورودی سال 1388-1389 دانشگاه شهید چمران شد. به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 300 دانشجو انتخاب گردید. به منظور بررسی، پرسشنامه های سبک های دلبستگی (سیمپسون)، خوشبینی (شیر، کارور و بریج)، حمایت اجتماعی(فیلیپس)، افسردگی (بک) و رضایت از زندگی (ریف، لی، اسکز و شموتی)، استفاده شده است. یافته ها نشان داد که بین دلبستگی ایمن با رضایت از زندگی و افسردگی به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنی دار و بین دلبستگی ناایمن اجتنابی با رضایت از زندگی و افسردگی به ترتیب رابطه منفی و مثبت معنی داری وجود دارد. همچنین بین سبک دلبستگی ایمن با خوشبینی و حمایت اجتماعی نیز رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. البته نتایج پژوهش نقش میانجیگری متغیرهای خوشبینی و حمایت اجتماعی را تایید کردند. در آخر، نتایج یافته های جانبی نشان می دهد که خوشبینی، حمایت اجتماعی، دلبستگی ناایمن اجتنابی و دلبستگی ایمن به ترتیب بهترین پیش بین کننده های متغیر رضایت از زندگی می باشند.
اکرم نظری طاهره نظری
چکیده عقل در فلسفه ی اسلامی، دارای نقش و کارکرد متعدد و جایگاه خاص و ویژه ایی است. پژوهش حاضر، این مسئله را در حکمت اشراق و در دو حوزه ی جهان شناسی و معرفت شناسی با نظر به سه دسته آثارِ مشائی، اشراقی و رساله های رمزی سهروردی بررسی می کند. روش این پژوهش تحلیلی و کتابخانه ای است. نتایج حاصل از این پایان نامه نشان می دهد: در جهان شناسی آثار مشائی، عقل در سلسله عقول ده گانه مشائی حضور دارد که به عقل فعّال ختم می شود و از آن نفوس بشری و صور و ماده صادر می شود. سهروردی در حکمت اشراق، با نقد عقول ده گانه مشائی به اثبات تعداد عقولِ(انوار) طولیِ بیشتر و هم عقولِ(انوار) عرضی (رب النوع ها) می پردازد. در جهان شناسی آثار مشائی، عقل فعّال، عقل دهم است و در حکمت اشراق، نور اقرب (عقل اول) و در رساله های رمزی که تلفیقی از آراء مشائی و اشراقی است، عقل فعّال در سلسله مراتب تشکیکی انوار از نور اقرب تا عقل دهم و یا رب النوع انسانی تردد دارد. سهروردی در معرفت شناسی اشراقی با حفظ استدلال مشائی، معرفت را محصول تعامل استدلال عقلی (عقل استدلالی) و ادراک شهودی (عقل شهودی) می داند. در ارتباط بین معرفت شناسی و جهان شناسی، در معرفت شناسی مشائی اتحاد یا اتصال با عقل فعّال، فعلیّت بخش عقلِ بالقوه بشری است. در حکمت اشراق «اتحاد عقلی واتصّال شهودی» جایگزین این نظریه می شود. نقش محوری رساله های رمزی را عقل فعّال به عهده دارد و در نقش و کارکرد معرفتی خویش به تعلیم و راز آموزی جهان شناسی و معرفت شناسی عقل(عقل فعّال) نیز می پردازد. کلمات کلیدی: عقل ، عقل فعّال ، حکمت اشراق، انوار قاهره ی طولی، انوار قاهره ی عرضی، رب النوع ها