نام پژوهشگر: فرشته آیین
فرشته آیین فاطمه الحانی
بستری شدن، رخدادی استرس زا در زندگی کودکان و خانواده های آنهاست. علیرغم توافق جهانی در خصوص اهمیت مشارکت خانواده در مراقبت، معنای آن دچار ابهام است و تعریف آن متناسب با ویژگیهای فرهنگی و سیستم بهداشتی درمانی هر جامعه ضروری می باشد. پژوهش حاضر با هدف تبیین مراقبت تعاملی پرستار-خانواده در بخش های کودکان و طراحی و ارزشیابی مدل مراقبتی مناسب انجام گرفته است. در مرحله اول، محقق با استفاده از روش نظریه پایه با رویکرد گلیزر، از طریق مصاحبه بدون ساختار با20 مادر، 13 پرستار، 2 پزشک، 3 سوپروایزر، 2 سرپرستار، 2 پدر و 11 کودک و مشاهدات و یادداشتهای در عرصه به تبیین فرآیند مراقبت تعاملی پرداخت. در این مرحله این فرآیند در قالب نظریه پایه " تقلا برای ایجاد و پذیرش مرزهای جدید در مراقبت" تبیین شد که یک فرآیند روانی-اجتماعی اساسی بود که در طول زمان شکل می گرفت. در مدل تجویزی مراقبت تعاملی پرستار-خانواده « واکر و اوانت » مرحله دوم، با استفاده از استراتژی تولید تئوری بر اساس نظریه پایه طراحی گردید. سپس در مرحله سوم با استفاده از پژوهش نیمه تجربی از نوع قبل و بعد، مدل طراحی شده در بالین مورد ارزشیابی قرار گرفت. نمونه های پژوهش را کودکان سن مدرسه مبتلا به بیماری مزمن گوارشی و روماتیسمی بستری در بیمارستان و مادران آنها ( 30 مادر و کودک در گروه شاهد و 25 مادر و کودک در گروه آزمون) تشکیل می دادند. ابتدا در یک دوره 3 ماهه 30 کودک سن مدرسه مبتلا به بیماری مزمن گوارشی و روماتیسمی بستری در بیمارستان و مادران آنان به عنوان گروه شاهد (دریافت کننده مراقبت روتین) وارد مطالعه شدند. پس از اتمام نمونه گیری مرحله شاهد، مدل مراقبت تعاملی پرستار-خانواده در بخش به اجرا گذاشته شد. سطح اضطراب کودکان با استفاده از مقیاس صورتی سنجش اضطراب در « بخش موقعیتی پرسشنامه اضطراب والدین اسپیل برگر » کودکان و سطح اضطراب مادران با استفاده از بدو پذیرش، چهار روز بعد از پذیرش و زمان ترخیص برای هر دو گروه مورد اندازه گیری قرار گرفت. رضایت مادران هر دو گروه نیز با استفاده از پرسشنامه رضایت از مراقبت تدوین شده توسط پژوهشگر در هنگام ترخیص مورد ارزشیابی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمونهای آماری کولموگروف اسمیرنف، تی مستقل، تی زوجی، ویلکاکسون، من ویتنی، آنالیز واریانس با اندازه گیریهای تکراری، کای دو و آزمونهای همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده گردید. یافته ها نشان داد که میانگین سطح اضطراب مادران گروه آزمون چهار روز بعد از پذیرش (x=40/75 آزمون، x=54/28 شاهد) و در زمان ترخیص (x=26/86آزمون، x=34/94شاهد) و همچنین میانگین اضطراب کودکان گروه آزمون چهار روز بعد از پذیرش (x=1/6 آزمون، x=3/8شاهد) نسبت به بدو پذیرش به طور معنی داری کمتر از گروه شاهد بود (p=0/000). همچنین میانگین رضایت مادران از مراقبت پرستاری در گروه آزمون (x=80/24) به طور معنی داری از گروه شاهد (x=20/77) بیشتر بوده است(p=0/000). یافته های نهایی این پژوهش حاکی از آن ات که مدل مراقبت تعاملی پرستار-خانواده می تواند به عنوان مدلی مناسب و راهنمای عملی و کاربردی برای مراقبت تعاملی پرستاران و والدین در بیمارستان جهت کاهش اضطراب مادران و کودکان و افزایش رایت مادران از مراقبت مورد استفاده قرار گیرد.