نام پژوهشگر: ابوالفضل مجنونی هریس

مدل سازی انتقال و جذب آب در مزرعه کلزای بهاره با تکیه بر دینامیک رشد ریشه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  ابوالفضل مجنونی هریس   علی اشرف صدرالدینی

چکیده رشد روز افزون رایانه های نسل جدید امکان استفاده و بکارگیری مدل های ریاضی پیچیده تر جهت پیش بینی جریان آب و جذب ریشه در خاک و به تبع آن دینامیک رشد گیاه را با دقت بالاتری فراهم کرده است. با توجه به اینکه یک مدل دینامیک مخصوص جریان آب در منطقه ریشه کلزا ارائه نشده است و با در نظر گرفتن اهمیت کلزا بعنوان یک گیاه روغنی مهم در این مطالعه رشد و جریان آب در ناحیه ریشه کلزای بهاره برای استراتژی های مختلف آبیاری شبیه سازی گردید و یک مدل شبیه ساز رشد و جریان آب در مزرعه کلزا ارائه شد. در این مدل سازی برای تخمین رطوبت خاک در عمق های مختلف ناحیه ریشه از معادله ریچاردز استفاده شد. شبیه سازی ماده خشک کلزا بر اساس تابش تجمعی رسیده به سطح زمین و جذب شده توسط گیاه انجام شد. اثر کاهش تعرق نیز در شبیه سازی ماده خشک گیاه با اعمال روش جدیدی در نظر گرفته شد. برای شبیه سازی شاخص سطح برگ، تابعی وابسته به درصد محدودیت آب آبیاری و ماده خشک ارائه گردید. برای شبیه سازی دینامیک رشد ریشه روش جدید وابسته به تغییرات نسبت ماده خشک ریشه به ماده خشک اندام هوایی و محدودیت آب آبیاری تکوین و در مدل سازی دینامیک جذب آب استفاده شد. نسبت ماده خشک ریشه به ماده خشک اندام هوایی گیاه بصورت تابعی از درصد محدودیت آب آبیاری ارائه گردید. برای پیش بینی تعرق در شرایط بدون محدودیت آب، روشی بر اساس شاخص سطح برگ تکوین و در مدل-سازی مورد استفاده قرار گرفت. با استفاده از روش فوق نیازی به نورسنجی در مزرعه، جهت جداسازی تبخیر از تعرق و تخمین نور جذب شده توسط پوشش گیاهی نیست. همچنین برای تخمین دمای ساعتی سطح خاک در ساعات روز معادله جدید براساس سطح برگ، زاویه ارتفاع خورشیدی و عامل تصویر سایه ارائه شد. مدل توسعه داده شده، مقادیر درصد رطوبت خاک، ماده خشک، شاخص سطح برگ، عمق ریشه، مراحل فنولوژیکی گیاه و تبخیر-تعرق روزانه گیاه کلزای بهاره رقم rgs003 را بصورت خروجی داده و توانایی تخمین دمای سطح خاک و هدایت هیدرولیکی غیر اشباع خاک مزرعه را نیز دارد. از مدل توسعه داده شده می توان در برنامه ریزی آبیاری، بررسی تأثیر تغییر اقلیم بر رشد گیاه، بررسی تأثیر تک تک عوامل ورودی روی رشد و جریان آب خاک بدون تداخل تأثیر عوامل دیگر استفاده نمود. برای تهیه داده های مزرعه ای آزمایشی شامل چهار تیمار آبیاری i1، i2، i3 و i4 بترتیب برابر نیاز آبی بالقوه، 20 درصد، 35 درصد و 50 درصد کمتر از نیاز آبی بالقوه بصورت بلوک های کامل تصادفی در طول دو سال اجرا گردید. علاوه بر ارائه یک مدل جدید برای شبیه سازی رشد و جریان آب در مزرعه کلزا، بسیاری از خصوصیات کلزا که برای مدل سازی لازم است، برای منطقه تعیین شد. مقادیر ضریب استهلاک نوری، عامل تصویر سایه و کارآیی مصرف انرژی برای منطقه تعیین شد. مراحل رشد و مقادیر ضریب گیاهی کلزا با استفاده از اندازه گیری های لایسیمتری تعیین گردید. تبخیر-تعرق فصلی کلزا در سال زراعی اول و دوم بترتیب برابر 582 و 4/540 میلی متر بدست آمد. نسبت وزن ریشه به وزن اندام های هوایی اندازه گیری شد، بطوریکه کمترین و بیشترین مقدار آن بترتیب برای تیمارهای آبیاری کامل و پنجاه درصد محدودیت آب بدست آمد. مقدار ماده خشک تولیدی در اندام های هوایی گیاه در تیمار بدون محدودیت آب در سال اول و دوم بترتیب برابر 25/10 و 02/11 تن بر هکتار، مقدار حداکثر شاخص سطح برگ بترتیب برابر 48/4 و 27/4 و حداکثر عمق ریشه بترتیب برابر 80 و 73 سانتی متر اندازه-گیری شد. مدل توسعه یافته، با استفاده از داده های مزرعه ای سال اول و دوم جهت واسنجی و اعتبار سنجی اجرا شد. بررسی های آماری نشان داد که در هر دو حالت واسنجی و اعتبار سنجی، بین مقادیر پیش بینی شده و اندازه گیری شده ی اختلاف معنی داری در سطح احتمال 5 درصد وجود ندارد.

ارزیابی فنی عملکرد سامانه های آبیاری قطره ای شبکه سد ستارخان شهرستان اهر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1392
  سوسن ولی اهری   امیرحسین ناظمی

یکی از بخش های مهم در هر سیستم آبیاری از جمله آبیاری قطره ای به منظور اصلاح سیستم و مدیریت هر چه بهتر آن و افزایش طول عمر سیستم، بررسی و ارزیابی میدانی آن است. در این مطالعه 5 سیستم آبیاری قطره ای در شبکه سد ستارخان انتخاب گردید و عملکرد آن ها از نظر فنی مورد ارزیابی قرار گرفت. اندازه گیری ها طبق دستورالعمل اداره حفاظت خاک آمریکا (scs) انجام شد. در کلیه سیستم ها دبی قطره چکان ها، فشار ابتدا و انتهای لوله های لترال بر روی مانیفلد انتخابی اندازه گیری شد. در هر سیستم روی مانیفلد انتخابی، چهار لوله لترال در ابتدا، یک سوم فاصله از ابتدا، دو سوم فاصله از ابتدا و انتهای مانیفلد انتخاب شد و روی هر لوله لترال نیز با در نظر گرفتن همان تناسب در 4 نقطه اندازه گیری صورت گرفت. در کل سیستم در حال کار، حداقل فشار ورودی لترال بر روی مانیفلدهای در حال کار نیز اندازه گیری شد. نتایج اندازه گیری ها نشان داد که در همه مزارع، دبی اندازه-گیری شده قطره چکان ها دبی اسمی را نشان نمی داد که این به دلیل نامناسب بودن توزیع فشار و گرفتگی قطره چکان ها یا ایجاد تغییرات در ساختمان قطره چکان ها و یا ضریب تغییرات ساخت بالای قطره چکان ها می باشد. یکنواختی پخش آب در سیستم ها (?eu?_s) بین 13/48 تا 8/82 درصد متغیر و به عبارتی عملکرد سیستم ها بر مبنای این شاخص در محدوده ضعیف تا خوب بود. راندمان پتانسیل کاربرد چارک پایین در سیستم ها (?(pelq?_s در محدوده 31/43 تا 52/74 درصد متغیر بود. به طوری که فقط یکی از مزارع دارای عملکرد نسبتاً خوب و بقیه مزارع دارای عملکرد ضعیف بودند. راندمان کاربرد چارک پایین مزارع (? (aelq?_s در محدوده 7/52 تا 79/68 درصد متغیر بود بر مبنای این شاخص نیز همه مزارع دارای عملکرد ضعیف بودند. در همه مزارع درختان بیشتر از نیاز آبی، آب دریافت می کردند و تلفات عمقی وجود داشت. به طور کلی از دلایل پایین بودن عملکرد سیستم ها می توان به توزیع نامناسب فشار در سیستم ها، اختلاف فشار زیاد در سیستم ها، نامناسب بودن عمق آب آبیاری، پایین بودن دانش و مهارت آبیاران و مدیریت ضعیف بهره برداری از سیستم ها اشاره نمود. همچنین برای بررسی دقت مدل هایدروس در شبیه سازی توزیع رطوبت در محل قطره چکان، از شاخص های آماری rmse و r^2 استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل پیش بینی مدل در مقایسه با داده های مشاهداتی مزرعه ای از دقت خوبی برخودار بود و مقادیر مشاهداتی و برآورد شده بر یکدیگر مطابقت دارند. نتایج این بررسی استفاده از هایدروس را به عنوان وسیله ای برای بررسی و طراحی فعالیت های مدیریتی آبیاری قطره ای (فاصله بهینه قطره چکان ها و ... ) توجیه می کند.

تعیین تبخیر- تعرق و ضرایب گیاهی گاوزبان در ایستگاه تحقیقاتی کرکج دانشگاه تبریز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1393
  شیوا میرزائی   محمدرضا نیشابوری

افزایش بهره¬وری آب یکی از راه¬کارهای مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی می¬باشد. برای بهبود بهره¬وری مصرف آب در شبکه¬های آبیاری، تعیین دقیق نیاز آبی گیاهان و برآورد دقیق مقدار تبخیر- تعرق امری ضروری است، که به کمک آن می¬توان مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی را بهبود بخشید. برای برنامه¬ریزی گیاهان دارویی اطلاعات اندکی از ضرایب گیاهی آنها در دسترس است لذا این پژوهش به منظور تعیین تبخیر- تعرق، ضرایب گیاهی منفرد و پایه گیاه دارویی گاوزبان در منطقه کرکج تبریز با استفاده از لایسیمتر زهکش دار به قطر 5/1 و عمق 7/1 متر انجام شد. بدین منظور ابتدا تبخیر- تعرق مرجع (et0) با استفاده از مدل¬های مختلف از جمله معادله فائو پنمن مانتیث برآورد شد. تبخیر- تعرق واقعی گیاه گاوزبان (etc) با استفاده از داده های حاصل از اندازه گیری های هفتگی اجزای بیلان آب در لایسیمتر محاسبه گردید. سپس ضرایب گیاهی برای چهار مرحله رشد (ابتدایی، توسعه، میانی و انتهایی) محاسبه شد. تعیین ضریب گیاهی پایه نیازمند جداسازی تبخیر- تعرق از یکدیگر می¬باشد که این امر با بهره¬گیری از داده¬های میکرولایسیمتر واقع در لایسیمتر کشت شده انجام پذیرفت. همچنین نتایج حاصل از مدل¬های مختلف با نتایج لایسیمتر نشان داد که روش فائو پنمن مانتیث بیشترین تطابق را با داده¬های لایسمتری دارد. در این تحقیق مقادیر تبخیر- تعرق، تبخیر از سطح خاک و تعرق از گیاه مورد نظر به ترتیب 5/812، 03/192 و 5/620 میلی¬متر بدست آمد. در نهایت ضریب گیاهی منفرد برای چهار مرحله ابتدایی، توسعه، میانی و پایانی به ترتیب برابر 67/0، 97/0، 15/1 و 76/0و ضریب گیاهی پایه به ترتیب برای چهار مرحله رشد برابر 20/0، 8/0، 05/1 و 65/0 بدست آمد.فزایش بهره¬وری آب یکی از راه¬کارهای مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی می¬باشد. برای بهبود بهره¬وری مصرف آب در شبکه¬های آبیاری، تعیین دقیق نیاز آبی گیاهان و برآورد دقیق مقدار تبخیر- تعرق امری ضروری است، که به کمک آن می¬توان مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی را بهبود بخشید. برای برنامه¬ریزی گیاهان دارویی اطلاعات اندکی از ضرایب گیاهی آنها در دسترس است لذا این پژوهش به منظور تعیین تبخیر- تعرق، ضرایب گیاهی منفرد و پایه گیاه دارویی گاوزبان در منطقه کرکج تبریز با استفاده از لایسیمتر زهکش دار به قطر 5/1 و عمق 7/1 متر انجام شد. بدین منظور ابتدا تبخیر- تعرق مرجع (et0) با استفاده از مدل¬های مختلف از جمله معادله فائو پنمن مانتیث برآورد شد.

بررسی و پهنه بندی تغییرات مکانی و زمانی کیفیت آب های زیر زمینی در ایستگاه های ارومیه، نقده و میاندوآب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1393
  حسن بهادری   معصومه رجبی

در سال های اخیر خشک شدن دریاچه ارومیه موجب تغییر کیفیت و کمیت منابع آب وخاک این منطقه شده است. در این مطالعه روند تغییرات شوری (ec)، نسبت سدیم قابل جذب (sar)، کل املاح جامد (tds)، مقدار آنیون ها و کاتیون ها در آب های زیرزمینی قسمت غربی و جنوبی حوضه دریاچه ارومیه در مدت ده سال از سال1380 تا 1389 موردبررسی قرارگرفته است. نقشه تغییرات مکانی و زمانی سه سال موردبررسی شوری آب زیرزمینی نشان داد که هدایت الکتریکی آب زیرزمینی در کل محدوده موردمطالعه به غیراز بخش مرکزی دشت ارومیه، افزایش یافته و در منطقه غربی میاندوآب این افزایش شدید بوده و مقدار هدایت الکتریکی این منطقه بیشتر از 2250 میکرو موس بر سانتی متر بوده است. در منطقه مرکزی میاندوآب آب ازنظر شوری وضعیت بهتری داشته و در بخش شرقی آن هم آب دارای کلاس شوری c3 بوده و این آب هم ازنظر کیفیت مناسب کشاورزی و شرب نیست. منطقه نقده دارای آب با شوری کمتر بوده و دارای کلاس شوری c2 می-باشد. نقشه مربوط به هدایت الکتریکی نشان داد که شمال منطقه ارومیه در سال 1389 شروع به شور شدن کرده است و خطر توسعه شوری آب زیرزمینی این منطقه در حال گسترش می باشد. نقشه تغییرات مکانی و زمانی سال های موردبررسی نشان داد که قلیاییت آب زیرزمینی در منطقه رو به افزایش است و این افزایش در منطقه شمال ارومیه و بخش غربی و شرقی دشت میاندوآب در سال های اخیر زیادتر مشهود است. پهنه بندی کیفیت آب زیرزمینی بر اساس دیاگرام ویلکاکس نشان داد که تقریباً کل آب زیرزمینی منطقه به جز بخش غربی میاندوآب در مدت 10 سال مطالعه ازنظر درجه قلیایت در کلاس s1 قرار داشته است. بخش غربی میاندوآب دارای کلاس s2 می باشد. بررسی درصد سدیم ، مقادیر آنیون ها و کاتیون ها در آب های زیرزمینی منطقه نشان داد که به صورت کلی این عوامل نیز روندی افزایشی در مدت 10 سال اخیر داشته و دشت ارومیه و نقده از وضعیت مطلوب تری نسبت به دشت میاندوآب برخوردار بوده و بخش غربی میاندوآب نیز دارای وضعیت خطرناک از این منظر بوده است. بررسی کل املاح جامد در آب هم نشان داد که خطر افزایش tds کل منطقه موردمطالعه را تهدید می کند بررسی نقشه ها نشان داد که در سال 1389 کل منطقه مطالعه با افزایش مقدار املاح جامد روبرو می باشد. مقایسه نقشه املاح جامد سال 1380 با 1389 نشان داد که سطح مربوط به tds 290-640 میلی گرم بر لیتر 36 درصد در طول 10 سال کاهش یافته و سطح محدوده 640 تا 777 در مدت این سال ها 22 درصد افزایش داشته است.

تعیین تبخیر- تعرق و ضرایب گیاهی منفرد و دوتایی برای کشت مخلوط ذرت و لوبیا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1393
  زینب جلیلیان   محمدرضا نیشابوری

هنگامی که آب به عنوان یک عامل محدود کننده مطرح باشد کشت مخلوط از نظر مصرف آب مزیت دارد. تعیین تبخیر- تعرق گیاهان از جمله مهمترین عوامل موثر در ارتقاء سطح بهره¬برداری از منابع آب در کشاورزی است. این عامل بیانگر میزان تلفات بالقوه از سطح خاک مرطوب و پوشش گیاهی بوده و از اینرو مطالعه آن حائز اهمیت میباشد. این پژوهش در سال 1392در منطقه کرکج تبریز با عرض و طول جغرافیایی به ترتیب برابر 3°38 شمالی و 37°46 شرقی و ارتفاع از سطح دریای آزاد 1567/3 متر به منظور اندازه¬گیری، برآورد تبخیر- تعرق و ضرایب گیاهی منفرد و پایه در کشت مخلوط ذرت علوفه رقم سینگل کراس704 (.zea mays l )و لوبیا چیتی رقم تلاش (vicia faba l) با استفاده از لایسیمتر زهکش¬دار واقع در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تبریز انجام شد. در این مطالعه از سیستم جویچه در داخل لایسیمتر استفاده گردید و فاصله پشتهها از هم برابر 50 سانتیمتر و فاصله بوته¬ها برای ذرت (رقم سینگل کراس 704) و لوبیا چیتی (رقم تلاش) به ترتیب برابر20 و10 سانتیمتر در نظر گرفته شد. تبخیر از خاک به وسیله میکرولایسیمتر در بین ردیف¬های کشت گیاهان اندازه¬گیری گردید. مقدار تبخیر- تعرق بالقوه گیاهان مورد بحث 969/37 میلی¬متر در طول فصل رشد بدست آمد. طول دروه¬های رشد کشت مخلوط شامل دوره¬های اولیه، توسعه ، میانی و پایانی رشد به ترتیب برابر 18، 37، 41 و 17 روز تعیین شد. ضریب گیاهی منفرد، برای مرحله ابتدایی، توسعه، میانی و انتهای رشد به ترتیب 0/67، 0/91، 1/17 و 1/09 بدست آمد. مقدار ضریب گیاهی پایه نیز برای دوره¬های مختلف رشد به ترتیب برابر 0/20، 0/71، 0/96 و 0/91حاصل گردید. همچنین تبخیر-تعرق مرجع با روش¬های دمایی، تشعشعی و ترکیبی محاسبه شد.

تحلیل عددی و تجربی انتقال نمک و راندمان آبشویی در ستون های خاک با در نظر گرفتن رشد و جذب ریشه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1393
  سولماز آقاجانی کندول   رضا دلیر حسن نیا

کشورهای خشک و نیمه خشک همواره با محدودیت منابع آب شیرین روبرو بوده اند و برای مصارف آبیاری محصولات کشاورزی، ناگزیر به استفاده از آب هایی با سطوح مختلف شوری می باشند. این روند به افزایش شوری خاک های با پتانسیل تولید محصول مناسب، دامن می زند. هر چه یافته های علمی در زمینه نحوه انتقال، تجمع، توزیع و خروج نمک از خاک افزایش یابد، موفقیت بیشتری در کاهش اثرات مخرب ورود آن به خاک، حاصل خواهد شد. با توجه به اینکه مطالعات کافی جهت بررسی راندمان آبشویی در بافت های مختلف صورت نگرفته است، در این پژوهش با در نظرگرفتن گیاه گندم به عنوان یک گیاه استراتژیک، انتقال نمک، راندمان آبشویی و تاثیر نوع بافت خاک و سطوح شوری در عملکرد گیاه گندم برای سطوح مختلف شوری و بافت خاک ابتدا به صورت تجربی بررسی گردید، سپس با نرم افزار هایدروس دو بعدی، شبیه سازی انجام گرفت. این آزمایش به صورت طرح فاکتوریل، برای سه کلاس بافتی خاک (بافت لوم شنی، لومی و لوم رسی) و آب آبیاری در 4 سطح شوری (آب شهری، 4، 8 و 12 دسی زیمنس بر متر) در 3 تکرار اجرا شد. بررسی انتقال نمک ابتدا به صورت تجربی بر روی ستون های خاک انجام شد، سپس به شبیه سازی در شرایط مشابه با شرایط آزمایشگاهی اقدام گردید. با توجه به اینکه آب آبیاری در 4 تیمار از ترکیب آب شهری و نمک nacl بود، برای بررسی راندمان آبشویی، سهم آبشویی 0/2 برای همه تیمارها به جز تیمار مربوط به آب شهری اعمال شد و میزان تاثیر اعمال این سهم از آب آبیاری، در خارج نمودن نمک اضافه شده به ناحیه ریشه گیاه گندم، بررسی گردید، همچنین پس از برداشت گندم تاثیر دو کلاس بافتی خاک و سطوح مختلف شوری بر روی عملکرد گندم بررسی شد. با مقایسه داده های شبیه سازی شده و داده های تجربی به دست آمده از پژوهش حاضر، مشخص گردید که در این مورد، شبیه سازی عددی در انتقال نمک از دقت قابل قبولی برخوردار است. نتایج، عدم کفایت جزء آبشویی0/2 را جهت خارج نمودن نمک اضافی از پروفیل خاک به ویژه در سطوح شوری بالا را نشان داد و بدترین وضعیت به جهت تجمع نمک ناشی از کاربرد آب آبیاری حاوی نمک، در خاک لوم رسی حاصل شد. پس از برازش داده های آبشویی بر مدل های ریاضی برای هر کدام از خاک های لوم شنی، لومی و لوم رسی به ترتیب رابطه های لگاریتمی، توانی و خطی به صورت بهترین مدل شوری زدایی معرفی گردید و بر اساس آن مقادیر بازده آبشویی برای 3 کلاس بافتی خاک و 3 سطح شوری ارائه گردید، به ترتیب بیش ترین و کم ترین مقدار راندمان مربوط به خاک با بافت لوم شنی و لوم رسی می-باشد. اثر کلاس بافتی خاک، سطوح مختلف شوری آب آبیاری و سه عمق مورد بررسی (10، 40 و 70 سانتی متری) در ستون های خاک، بر روی غلظت نمک های موجود در عصاره های اشباع نمونه های خاک مربوط به سه عمق مذکور ارزیابی گردید، نتایج بدین صورت می باشد، غلظت نمک در بافت لوم رسی بیشترین مقدار و در بافت لوم شنی کم ترین مقدار را دارا بوده است و در عمق 40 سانتی متری ستون خاک و در عمق 10 سانتی متری به ترتیب بیش ترین و کم ترین مقدار نمک اندازه گیری شد، همچنین در تیمارهای آب آبیاری، با شوری 12 دسی زیمنس بر متر بیشترین مقدار و در آب شرب شهری کم ترین مقدار تجمع نمک اتفاق افتاد. اثر متقابل بافت خاک و شوری بر روی 3 صفت تعداد دانه در سنبله، ارتفاع بوته و طول میان گره اول که بر چگونگی عملکرد گیاهی اثر گذار می باشند، بررسی شد، نتایج آنالیز آماری، نشان داد که هر دو عامل، اثر معنی داری (p≤5%) بر روی طول میان گره اول داشته و با افزایش غلظت نمک، طول میان گره اول به ترتیب در سه بافت لوم شنی، لومی و لوم رسی کاهش می یابد.

برآورد مکانی و زمانی پوشش گیاهی و تبخیر- تعرق با استفاده از تصاویر ماهواره ای (مطالعه موردی: استان آذربایجان شرقی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1393
  علی رشیدنیقی   علی اشرف صدرالدینی

این تحقیق به منظور بررسی و تحلیل تغییرات مکانی و زمانی پوشش گیاهی و تبخیر- تعرق با استفاده از تصاویر ماهواره¬ای برای دوره آماری تابستان 1392 انجام پذیرفت. توانایی فناوری سنجش از دور برای مطالعه مناطق وسیع به اثبات رسیده است. همچنین الگوریتم توازن انرژی سطحی برای زمین (سبال) که شامل بیست و پنج زیر مدل می¬باشد به طور وسیع در فناوری سنجش از دور جهت برآورد تبخیر- تعریق مناطق با وسعت زیاد بکار می¬رود. در مجموع از پنج تصویر بدون ابرناکی ماهواره لندست 8 جهت تولید تصاویر شاخص¬های گیاهی، دمای سطحی، تابش طول موج کوتاه و بلند ورودی، تابش طول موج بلند خروجی، تابش خالص، شار گرمای خاک و محسوس با بهره¬گیری از الگوریتم سبال برای قسمتی از استان آذربایجان¬شرقی که شش دشت را در برمی¬گرفت استفاده گردید. همچنین، پوشش گیاهی منطقه با استفاده از تصاویر بازتابندگی و آلبیدو طبقه¬بندی گردیده و تبخیر- تعرق لحظه¬ای و روزانه استخراج گردید. نقشه-های بدست آمده نشان از روند کاهشی پوشش¬های گیاهی بجز پوشش مرتع و مناطق بدون پوشش در دوره مورد مطالعه بود. با این حال، نقشه¬های تبخیر- تعرق روند افزایشی را تا اواسط تابستان نشان داده و سپس بعد از اتمام روزهای گرم سال روند کاهشی را پیش گرفتند. به دلیل وجود باد و شار گرمای تبخیر، اکثر مناطق بدون پوشش به جهت وجود پدیده فرارفت گرمایی دارای تبخیر- تعرق بوده¬اند. نتایج نشان داد استفاده از فناوری سنجش از دور جهت برآورد تغییرات پوشش گیاهی و تبخیر- تعرق و نیز شار انرژی در مقیاس بزرگ بسیار مفید می¬باشد. با این حال، مطالعات دیگری می¬تواند جهت ارزیابی دقت برآوردهای مکانی و زمانی پوشش گیاهی و تبخیر- تعرق با مقایسه نتایج بدست آمده از تصاویر ماهواره¬ای و نتایج اندازه¬گیری شده صورت پذیرد.

شبیه سازی دینامیکی رشد گیاه کلزای بهاره تحت شرایط محدودیت آب با استفاده از مدل aqua crop
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده کشاورزی 1394
  چنور بهرامی   سینا بشارت

مدلسازی رشد گیاه ابزار مهمی در ارزیابی اثرات تنش خشکی بر روی عملکرد محصول و در نتیجه آن ، انتخاب تاریخ کشت بهینه و تصمیم گیری برای روش های مدیریتی مناسب می باشد. یکی از جدیدترین مدل های گیاهی مدل aquacrop است که توسط فائو توسعه داده شده و اساس آن عکس العمل عملکرد محصول نسبت به آب مصرفی می باشد و با استفاده از متغیرهای اقلیمی، گیاه، خاک و مدیریتی، عملکرد محصول را شبیه سازی می نماید. هدف از این تحقیق شبیه سازی دینامیکی رشد گیاه کلزای بهاره تحت شرایط محدودیت آب با استفاده از مدل aquacrop می باشد. این مطالعه برای یک رقم کلزای بهاره (brassica napus l.) که در جویچه هایی به عرض 5/0 متر در کرت هایی به طول 5 متر، شامل 8 ردیف کلزا با تراکم 80 بوته در مترمربع در زمینی به مساحت حدوداً 400 مترمربع در اراضی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز واقع در منطقه کرکج در طی سال های 1389 و1390 توسط دکتر مجنونی و همکاران کشت شد، اجرا گردید. در هر دو سال فوق، طرح آزمایشی شامل 4 تیمار آبیاریi1 ،i2 ، i3 و i4 بترتیب برابر آبیاری کامل کلزا، بیست درصد، سی و پنج درصد و پنجاه در صد کمتر از نیاز بالقوه آن در 4 تکرار بصورت طرح بلوک های کامل تصادفی پیاده گردید. مدل aquacrop با استفاده از داده های اندازه گیری شده در سال 89 واسنجی و داده های اندازه گیری شده در سال90 اعتبارسنجی گردید. براساس نتایج، مدل aquacropعملکرد دانه را برای هر دوسال با دقت زیاد شبیه سازی کرد. مقادیر جذر میانگین مربعات خطا و شاخص تطابق در مرحله واسنجی و اعتبارسنجی برای عملکرد دانه به ترتیب 09/5، 05/7و 98/0، 96/0 درصد بدست آمد. همچنین برای رشد دینامیکی بیوماس به ترتیب 31/29، 83/20 درصد و 97/0، 96/0، برای پوشش گیاهی به ترتیب 53/22، 37/25 درصد و 95/0، 94/0 و برای رطوبت خاک به ترتیب 55/16، 2/16 درصد و89/0، 84/0 محاسبه گردید. در نهایت این نتیجه حاصل شد که، با استفاده از مدل واسنجی شده aquacrop می توان اقدام به پیش بینی عملکرد محصولات زراعی مختلف تحت مدیریت های مختلف آبیاری برای شرایط مختلف آب و هوایی نمود؛ و با انتخاب بهترین تصمیم و شیوه مدیریت آبیاری به تصمیم گیری های کلان مربوط به مدیریت منابع آب کشاورزی کمک نمود تا باعث صرفه جویی و افزایش بهره وری در مصرف آب کشاورزی گردد.