نام پژوهشگر: وحید حسینی
حامد یداله زاده نقی شعبانیان
چنار از جمله گونه های است که در کشور ما از نظر تولید چوب صنعتی و استفاده در فضای سبز شهری در خیابانها، پارکها و باغها کاربرد فراوانی دارد. برای تکثیر چنار راههای مختلفی وجود دارد که یکی از بهترین روش ها تکثیر غیرجنسی آن از طریق قلمه است. در تولید نهال از طریق قلمه معمولاً شکل قلمه، سن قلمه، ژنوتیپ و تیمارهای هورمونی قلمه از عوامل مهم تاثیرگذار می شوند. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر غلظت های مختلف ایندول بوتریک اسید برروی قلمه های چنار یکساله و دوساله و ارائه راه حل مناسب در تکثیر بهتر وکم هزینه تر نهال های چنار می باشد. برای رسیدن به هدف مورد نظر در هر یک از تیمارها تعداد120 قلمه و جمعاً 960 قلمه در این آزمایش مورد استفاده قرار گرفتند. به منظور مقایسه کمی و کیفی تیمارها برخی صفات قلمه ها از قبیل درصد جوانه زنی، درصد زنده مانی، تعداد ریشه هر قلمه، طول طویلترین ریشه هر قلمه، مجموع طول ریشه هر قلمه، وزن تر و خشک ریشه، تعداد برگ هر قلمه، وزن تر و خشک برگ ها و طول شاخه جدید مورد بررسی قرار گرفتند. جهت اندازه گیری پارامترهای کمی و جمع آوری اطلاعات، از قلمه های سبز شده هر تیمار به روش کاملاً تصادفی تعداد 20 عدد (10 قلمه یکساله،10 قلمه دوساله) به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های جمع آوری شده در قالب یک آزمایش فاکتوریل با طرح پایه کاملاً تصادفی (فاکتور هورمون در 8 سطح و فاکتور سن قلمه در دو سطح) به وسیله نرم افزارآماری spss آنالیز شدند. ابتدا وضعیت نرمال بودن داده ها توسط تست کولموگروف- اسمیرنوف مورد بررسی قرار گرفت و پس از تجزیه واریانس دوطرفه، در صورت معنی-دار بودن تاثیر فاکتورها، به منظور تشخیص معنی دار بودن اختلاف بین میانگین ها و در نهایت تعیین بهترین تیمار، مقایسه میانگین ها از طریق آزمون duncan در سطح 5% صورت گرفت. برای رسم نمودارها از نرم افزار excel استفاده گردید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که قلمه های دوساله در همه پارامترهای مورد بررسی، با اختلاف معنی داری نسبت به قلمه های یک ساله وضعیت بهتری داشتند. در مورد هورمون، غلظتppm 5000 در بیشتر صفات مورد بررسی- بخصوص در مورد پارامترهای ریشه-زایی- توانست نتایج بهتری را نسبت به بقیه غلظت ها از خود نشان دهد. به عنوان یک نتیجه کلی می توان گفت که طبق یافته های این تحقیق برای تولید و تکثیر نهال چنار بوسیله قلمه، قلمه های دوساله و تیمار با غلظتppm 5000 هورمونiba قابل توصیه است.
وحید حسینی عباس افتخاری
بررسی مقوله نور و قبلیت های فیبر نوری برای استفاده در سیستم های روشنایی و خلق محصولات روشنایی مدرن زیبا و ارزان. استفاده از تکنولوزی فیبر نوری برای تولید محصولات کارامد و همه گیر این پایان نامه به 5 بخش تقسیم میشود: 1- فرایند برنامه ریزی 2- فرایند مطالعه وجمع آوری اطلاعات 3- مفاهیم فیبر نوری 4- فرایند طراحی 5- ارایه طرح برتر
سامان فلاح نقی شعبانیان
فلزات سنگین، عناصری با وزن اتمی بالا هستند که مقادیر بالای این فلزات می تواند برای موجودات زنده مضر باشد. فلزات سنگین سرب و روی از جمله آلاینده های زیست محیطی مهم هستند و سمیت بالایی داشته، در عین حال می توانند در گیاهان انباشته شوند. به منظور بررسی زیست پالایی سرب و روی توسط دو گونه بید مشک (salix aegyptiaca ) و سنجد (elaeagnus angustifolia l) نهالهای یکساله آنها مورد آزمایش قرار گرفتند. برای انجام این تحقیق در اواخر خرداد ماه سال 1387 محلول غلظتهای مختلف فلزات سرب و روی (شاهد و غلظتهای 500، 1000، 2000 و 4000 ppm ) در طی سه مرحله با فاصله زمانی 7 روز بر روی نهالهای یک ساله سنجد و بید اسپری شدند. در دو مرحله (اواسط مرداد ماه و اواخر آبان ماه) میزان فلزات در اندامهای مختلف نهالهای مورد مطالعه به روش جذب اتمی اندازه گیری شدند. آنالیز داده ها در قالب یک آزمایش فاکتوریل ترتیبی بر پایه طرح کاملاً تصادفی توسط نرم افزار آماری spss انجام گرفت. مقایسه میانگینهای حاصل بوسیله آزمون چند دامنه دانکن صورت گرفت. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق با اینکه گونه های سنجد و بید جذب قابل ملاحظه ای از فلزات سرب و روی را نشان دادند، ولی بر اساس شاخصهای موجود نمی توان آنها را به عنوان گیاهان ابرجاذب به شمار آورد. از نظر میزان جذب سرب و روی توسط دو گونه سنجد و بید اختلاف معنی داری در سطح 5% بین آنها مشاهده شد. به طور کلی میزان جذب روی توسط هر دو گونه بیشتر از میزان جذب سرب بوده است. علی رغم برتری نسبی سنجد بر بید از نظر انباشت آلاینده ها در یک گرم وزن خشک اندامهای آنها، با توجه به بالاتر بودن میزان بیومس گونه بید، میزان انباشت کلی آلایندها در بیومس کل یک نهال بید به طور قابل ملاحظه ای بیشتر از سنجد بوده است. در هر دو گونه مورد مطالعه میزان جذب فلزات توسط برگ با اختلاف معنی داری در سطح 5 % بیشتر از ریشه و ساقه بوده است.
علیرضا پورنیاز وحید حسینی
این تحقیق، به منظور بررسی و مقایسه دو روش بهره برداری متعارف و بهره برداری طراحی شده از لحاظ عملکرد اقتصادی ( میزان تولید و هزینه چوبکشی ) و میزان خسارت وارده به گروههای زادآوری، توده سرپا و خاک در دو پارسل مجاور هم از سری 3 ناو در استان گیلان انجام گرفت . در این تحقیق به منظور برآورد تولید و هزینه ها از تکنیک مطالعه زمانی استفاده شد . خسارت به توده سرپا و گروه های زادآوری (نونهال، نهال و خال) در دو مرحله مورد بررسی و ارزیابی واقع شد : 1- اندازه گیری و بررسی خسارت وارده به گروههای زاد آوری و توده سرپا در نوارهای وینچینگ 2- اندازه گیری و بررسی خسارت وارده به گروههای زادآوری و توده سرپا در مسیرهای چوبکشی میزان جابه جایی خاک سطحی نیز در دو پارسل با استفاده از پلات هایی در دو کلاسه شیب 20-0 درصد و بالای 20 درصد، و با تعیین پروفیل عرضی، مورد ارزیابی قرار گرفتند . برای هر یک از روشهای متعارف و طراحی شده، مدل ریاضی پیش بینی زمان چوبکشی تعیین گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که میزان تولید در بهره برداری متعارف ( پارسل 341 ) با احتساب زمان های تأخیر 11/13 و بدون احتساب زمان های تأخیر 65/17 مترمکعب در ساعت و در بهره برداری طراحی شده( پاسل 326 ) با احتساب زمان های تأخیر 15/16 و بدون احتساب زمان های تأخیر 72/19 مترمکعب در هر ساعت بود . مقایسه تولید دو نوع بهره برداری نشان داد که در بهره برداری طراحی شده میزان تولید با و بدون احتساب زمان های تأخیر بین 21-11 درصد افزایش یافته است مقایسه صدمات وارده به توده سرپا و گروههای زاد آوری در طول مسیرهای ویچینگ نشان داد که میزان آسیب های وارده به درختان در بهره برداری متعارف به مقدار 93/29 درصد افزایش داشته است این نتایج در مورد آسیب های وارده به گروه های زاد آوری در طول مسیر ویچینگ هم تکرار گردیده ، بطوریکه میزان صدمات وارده به نونهال، نهال و خال به ترتیب 85/40، 55/21 و 98/53 درصد در بهره برداری متعارف افزایش یافت . مقایسه صدمات وارده به توده سرپا و گروه های زاد آوری در طول مسیر چوبکشی نیز نشان داد که میزان صدمات وارده به درختان در بهره برداری طراحی شده در مجموع 52/19 درصد کاهش یافت ، این روند درمورد صدمات وارده به زاد آوری هم مصداق داشت ، به طوریکه نتایج بدست آمده نشان داد که میزان صدمات وارده به نونهال، نهال و خال به ترتیب 57/35، 60/29، 19 درصد در بهره برداری طراحی شده کاهش یافته است. بررسی نتایج مرتبط با خسارت خاک مسیرهای چوبکشی نشان داد که میزان تخریب وجابجایی خاک سطحی در روش طراحی شده کمتر از روش متعارف بود. حجم خاک جابه جا شده بعداز اتمام کارچوبکشی، در کلاسه شیب 20-0 درصد در پارسل 341، به میزان 2/4 مترمکعب و در پارسل 326، به میزان 1/3 مترمکعب بود . در کلاسه شیب بیش از 20 درصد، حجم خاک جابه جا شده در پارسل341، به میزان 6/5 مترمکعب و در پارسل 326، به میـزان 4/4 مترمکعب بود .
فرزانه نظری وحید حسینی
آتش قسمتی جدا نشدنی از بیشتر اکوسیستم ها ست که منطقه مدیترانه و مکان مورد مطالعه که در جنگل های غرب ایران و شهرستان مریوان واقع است، مستثنی از این مهم نیستند. به منظور بررسی تاثیر شدت آتش سوزی بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک، تعداد 56 نمونه از دو عمق 5-0 و 15-5 سانتی متر و از دو منطقه دچار آتش سوزی شده و نشده برداشت شد. سپس نمونه های نسوخته نیز در آزمایشگاه و توسط کوره در پنج دمای 95، 150، 220، 350 و 490 درجه سانتی گراد به مدت نیم ساعت سوزانده شدند. در نمونه های مربوط به طبیعت، درصد کربن آلی و نیتروژن، میزان کلسیم، منیزیم، پتاسیم،فسفر، ph و هدایت الکتریکی در هر دو عمق در خاک سوخته بیشتر از نسوخته بود. value و hue رنگ خاک در هر دو عمق در خاک سوخته کمتر از نسوخته بود. در مورد بافت خاک، درصد رس و لای خاک سوخته کمتر اما درصد شن آن بیشتر از نسوخته بود. در نمونه های سوزانده شده در آزمایشگاه، درصد کربن آلی و نیتروژن کل با افزایش دما کاهش پیدا کردند اما ph، هدایت الکتریکی، فسفر،کلسیم، منیزیم و پتاسیم با افزایش دما افزایش پیدا کردند که در دمای 490 درجه سانتی گراد کلسیم، منیزیم و فسفر به طور معنی داری کاهش یافتند. درصد رس و لای موجود در خاک کاهش و درصد شن موجود در آن افزایش معنی داری پیدا کرد. value رنگ خاک نیز با افزایش دما کاهش و hue آن افزایش پیدا کرد.
مریم طهماسبی وحید حسینی
چکیده در اکوسیستم های خشک و نیمه خشک، تک درختان تأثیر مهمی بر روی خصوصیات خاک دارند. در واقع در این گونه مناطق با تأثیری که تاج درخت بر روی پوشش علفی و عناصر غذایی خاک دارد، یک اقلیمک مجزا با توجه به گونه درختی و تاج پوشش حاصل از آن در زیر تاج درخت ایجاد می شود. در این تحقیق تأثیر حضور تاج درخت بنه بر پراکنش مکانی عناصر غذایی خاک مورد مطالعه قرار گرفت. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر تاج درخت بنه بر پراکنش مکانی عناصر غذایی خاک با خصوصیات متفاوت بیوژئوشیمیایی بود. در این تحقیق نمونه های خاک در زیر و اطراف یک درخت بنه در منطقه سرو آباد برداشت شد. در کل 220 نمونه خاک در داخل یک شبکه 20×20 متر به فواصل 2 متری و سپس در داخل 5 شبکه 2×2 متری به فواصل 5/0 متری به صورت سیستماتیک و منظم در اطراف یک درخت بنه برداشت شد. به منظور آنالیز پراکنش مکانی خصوصیات خاک، تکنیک های زمین آمار مورد استفاده قرار گرفت. مواد غذایی الگو های متفاوتی از پراکنش مکانی را نشان داد. نیتروژن کل، مانند کربن آلی خاک، درصد بیشتری را در زیر تاج درخت نشان داد. میزان فسفر، پتاسیم، سدیم و ph با افزایش فاصله از درخت کاهش یافت. در حالی که مقدار لیتیم ساختار فضایی پراکنده ای را نشان داد و به نظر می رسید که انتشار آن مستقل از موقعیت درخت باشد. بافت خاک در دو ناحیه زیر تاج و خارج آن، با وجود تغییراتی در میزان درصد ذرات تشکیل دهنده بافت خاک یکسان بوده و از نوع شنی، رسی، لومی می باشد. نتایج به دست آمده این فرضیه را تأیید می کند که حضور درخت به طور متفاوتی پراکنش مکانی عناصر غذایی مختلف را تحت تأثیر قرار می دهد، که وابسته به خصوصیات ویژه بیوژئوشیمیایی این عناصر است. کلمات کلیدی: عناصر غذایی خاک، تاج درخت، پراکنش مکانی، زمین آمار، سرو آباد، زاگرس شمالی
فریبا صالحی فرزاد اسکندری
به منظور شناسایی و طبقه بندی سیستم های سنتی اگروفارستری موجود در دهستان پشت آربابا بخش آلوت شهرستان بانه از دو روش معتبر در دنیا که یکی روش کارلویتز و دیگری روش توصیف، تشخیص و طراحی مرکز بین المللی تحقیقات اگروفارستری icrafاست، استفاده گردید و برای طبقه بندی آنها از روش طبقه بندی سیستم های اگروفارستری نایر(1985) استفاده شد. مراحل انجام این تحقیق شامل 1. پیمایش و مشاهده عرصه مورد مطالعه به منظور کشف سیستم های سنتی اگروفارستری؛ 2. ثبت اطلاعات مربوط به سیستم های سنتی موجود؛ 3. تکمیل پرسشنامه و مصاحبه با کاربران سیستم های کشف شده در منطقه و 4. آزمایش برخی پارامترهای فیزیکی خاک از قبیل ph، ec، بافت خاک و درصد ماده آلی خاک سیستم های شناسایی شده در منطقه. در نهایت سه سیستم سنتی اگروفارستری در منطقه شناسایی و ثبت شد که مطابق طبقه بندی سیستم های اگروفارستری نایر شامل شش عملیات از 18 عملیات عمده اگروفارستری است که در جهان شناخته شده است، می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که سیستم های شناسایی شده از نظر متوسط درآمد سرانه در واحد سطح، اختلاف معنی داری در سطح 5% و 1% ندارند. از نظر آنالیز خاک نیز سیستم اگروسیلوپاستورال، درصد ماده آلی بالاتری دارد که از نظر آماری در سطح احتمال 1% و 5% اختلاف معنی داری با دو سیستم دیگر دارد. سیستم های سنتی اگروفارستری در دهستان اغلب معیشتی و در پاسخ به رفع نیاز خانوارهای کم بضاعت به وجود آمده اند. نتایج تحقیق گویای این است که مردم محلی از دیرباز اگروفارستری را به عنوان راهکاری جهت تولید درآمد و رفع نیاز خانوار به غذا، علوفه و سایر فرآورده های چوبی دانسته اند. که سالیان دراز دوام آنها در منطقه گواهی بر پایداری این سیستم ها و نقش مفید آنها در بالا بردن سطح معیشتی خانوارهاست.
شتاو ساعدی وحید حسینی
چکیده: باتوجه به طبیعت بسیار ناهمگن خاک و عدم امکان نمونه برداری از کلیه نقاط آن، تعیین رابطه خاک با پوشش درختی به منظور استفاده در مدیریت جنگل دشوار می باشد. در این تحقیق تغییرات مکانی خاک با استفاده از تکنیک ژئواستاتیستیک ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک بررسی گردید. تاثیر سوزنی برگان و پهن برگان بر تغییرات مکانی خاک بررسی شد و اثرات تاج پوشش و ریشه دوانی درختان بر روی تغییرات ویژگی های خاک مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور چهار گونه کاج سیاه، سرونقره ای، زبان گنجشک و اقاقیا در جنگلکاری 43 ساله حسن آباد سنندج انتخاب گردید. با انتخاب 22 قطعه نمونه 900 مترمربعی، اطلاعات آلومتریک درختان مورد نظرشامل قطربرابرسینه، ارتفاع درختان و قطرتاج آنها در هر قطعه اندازه گیری و با محاسبه میزان رویش قطری و ارتفاعی سالیانه، درصد تاج پوشش و درصد زنده مانی گونه ها تعیین گردید. سپس 112 نمونه خاک در دو عمق 20-0 و 40-20 سانتی متر در اطراف درختان مورد منتخب برداشت گردید و پس از انجام آزمایش های فیزیکی و شیمیایی، روی آنها آنالیزهای مکانی انجام شد. آنالیز واریوگرافی ثابت نمود که کلیه متغیرهای خاک دارای ساختار مکانی می باشند. مدل های کروی و گوسی بهترین برازش را برای متغیرهای خاک نشان دادند. با توجه به آنکه واریوگرام رویه ای متغیرهای خاک در جهات مختلف جغرافیایی دارای تغییرات مشابه بودند وجود همسانگردی تایید گردید و لذا از واریوگرام همسانگرد برای محاسبه کریجینگ استفاده شد. به منظور ارزیابی صحت تخمین های انجام شده به روش اعتبارسنجی جک نایف، میانگین اریبی اشتباهات، میانگین مجذور اشتباهات محاسبه گردید که نتایج حاکی از دقت بالای مقادیر تخمین بسیاری از متغیرهای خاک بود. با مقایسه ساختار مکانی ویژگی های خاک سوزنی برگان و پهن برگان ثابت نمود که خاک زیر پهن برگان دارای تغییرات مکانی همگن تری نسبت به سوزنی برگان است. از طریق رویهم اندازی سطح تاج درختان و فضای ریشه دوانی درختان با نقشه های ویژگی های خاک تاثیر تاج پوشش و ریشه دوانی درختان بر تغییرات مکانی خاک بدست آمد. مقایسه ویژگی های خاک در زیر درختان و اطراف آنها نشان داد که با گذشت 43 سال از تاریخ کاشت جنگلکاری بعلت پایین بودن تراکم تاج پوشش و ریشه دوانی نامناسب گونه ها، وضعیت تغییرچندانی در ویژگی های خاک ایجاد نشده است. در نهایت کاج سیاه به عنوان موفق ترین جنگلکاری و سازگارترین گونه معرفی گردید. کلمات کلیدی: ژئواستاتیستیک، واریوگرام، کریجینگ، جنگلکاری،کاج سیاه، سرو نقره ای، زبان گنجشک ، اقاقیا
سمیه عنایتی کولایی وحید حسینی
پارک ها به عنوان یکی از بخش های مهم و تاثیرگذار در شهرها به شمار می آیند و به دلیل فضای سبز قابل ملاحظه ی خود علاوه بر داشتن تاثیرات زیست محیطی به سبب ایجاد چشم اندازها، در زیبائی شهرها سهمی بسزا دارند.سازگاری یک گونه در یک منطقه بستگی به تامین عناصر غذایی مورد نیاز آنها و چگونگی عکس العمل آنها به تنش های محیطی دارد. سه عنصر n،p،k جزء عناصر غذایی ضروری گیاه محسوب می شوند. تحقیق حاضر به منظور بررسی وضعیت تغذیه ای گونه های کاشته شده در پارک جنگلی توس نوذر انجام گرفت. پارک جنگلی توس نوذر با مساحت 60 هکتار در شرق شهرستان سنندج واقع می باشد. گونه های اصلی کاشته شده در این پارک شامل اقاقیا، زبان-گنجشک، سرو نقره ای و سروخمره ای می باشند. برای اندازه گیری پارامترهایی از قبیل کلروفیل a، b و نسبت آنها، اسید آمینه پرولین، میزان فسفر، پتاسیم و نیتروژن در برگ ها،نمونه برداری در طی دو مرحله (اواخر آبان و اوایل خرداد) صورت گرفت و از هر گونه مورد مطالعه تعداد 10 اصله درخت (در مجموع 40 اصله درخت) نمونه های برگی انتخاب شد. هم چنین در پای هر درخت نیز از عمق 0-10 سانتی متری نمونه برداری خاک انجام گردید. داده های جمع آوری شده در قالب آزمایش فاکتوریل ترتیبی بر پایه طرح کاملاً تصادفی با استفاده از نرم افزارspss تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که میزان نیتروژن برگ گونه اقاقیا در دو زمان مورد اندازه گیری، در سطح 5% تفاوت معنی-دار دارد. به طورکلی میزان فسفر، پتاسیم و درصد رطوبت بین دو زمان مورد اندازه گیری در پهن-برگان مورد مطالعه بیش از سوزنی برگان می باشد. بیشترین میزان پرولین در دو زمان مورد اندازه گیری مربوط به گونه سرو نقره ای است. از نظر خصوصیات فیزیکی خاک، بافت خاک چهارگونه مورد مطالعه از نوع رسی است. بیشترین درصد ازت کل خاک مربوط به گونه سروخمره ای و کمترین آن مربوط به گونه اقاقیا است. تنها میزان فسفر خاک گونه اقاقیا با دیگر گونه ها اختلاف معنی دار داشته است. میزان پتاسیم تبادلی خاک گونه زبان گنجشک بیشتر از بقیه گونه ها است. هم چنین بیشترین میزان ec متعلق به گونه سرو خمره ای بوده است.
فرهاد قاسمی آقباش وحید حسینی
در اکوسیستم های جنگلی، تجزیه لاشبرگ مهمترین راه ورود عناصرغذایی به خاک می باشد و قابلیت در دسترس بودن عناصرغذایی خاک به میزان زیادی ناشی از پویایی عناصرغذایی و تجزیه لاشبرگ در جنگل می باشد. این تحقیق با هدف ارزیابی پویایی عناصرغذایی و تجزیه لاشبرگ در حالت های انفرادی و ترکیبی در جنگل طبیعی راش و توده های خالص و آمیخته توسکای ییلاقی و نوئل با استفاده از روش litterbag به مدت 400 روز در منطقه لاجیم انجام گرفت. در این مطالعه کیسه لاشبرگ ها (با ابعاد 20×30 سانتی متر و روزنه دو میلی متر) با چهار تکرار و در فواصل زمانی 60، 120، 180، 270 و 400 روز جمع آوری شده و اندازه گیری نرخ تجزیه و ترکیبات شیمیایی لاشبرگ ها نظیر نیتروژن، کربن، فسفر، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، منگنز و لیگنین انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که مقادیر عناصرغذایی در لاشبرگ های مختلف فرق می کند. فواید افزودن لاشبرگ پهن برگان با کارکردهای مختلف به سوزن های نوئل، بر نرخ تجزیه سوزن ها تاثیر مثبت گذاشته بود. در مقابل، اثر سوزن های نوئل بر نرخ تجزیه لاشبرگ پهن برگان، فقط در مورد لاشبرگ راش مثبت بود. همچنین ترکیب لاشبرگ های راش و نوئل در رویشگاه نوئل خالص، تاثیر مثبت معنی داری در حد نهایی تجزیه هر دو نوع لاشبرگ گذاشته بود. از نقطه نظر پویایی عناصرغذایی، ترکیب لاشبرگ ها در رویشگاه نوئل خالص، تاثیر مثبتی بر پویایی عناصرغذایی سوزن های نوئل گذاشته بود. به طوری که این اثرات در مورد غلظت های نیتروژن، فسفر، پتاسیم و منیزیم مثبت، در مورد غلظت های لیگنین و منگنز بی اثر و در مورد غلظت کلسیم منفی بود. به علاوه ترکیب لاشبرگ ها منجر به بروز آثار مثبت در آزادسازی نیتروژن و لیگنین سوزن های نوئل شده بود که این امر می-تواند در تجزیه سریع تر سوزن های نوئل موثر باشد. در پایان سال اول تجزیه، در رویشگاه نوئل خالص غلظت های فسفر، کلسیم و منیزیم همبستگی مثبتی با نرخ تجزیه داشتند درحالی که در رویشگاه نوئل آمیخته، نیتروژن، کلسیم و منیزیم این همبستگی را نشان دادند. در هر دو رویشگاه، لیگنین و نسبت های c:n و lignin:n همبستگی منفی معنی داری با نرخ تجزیه داشتند. غلظت های عناصرغذایی لاشبرگ ها در رویشگاه آمیخته نسبت به خالص بیشتر بود. میزان غلظت های عناصرغذایی در لاشبرگ های نوئل، افراپلت و راش به صورت ca>n>p>mg>k>mn و در توسکا به صورت n>ca>p>mg>k>mn بود. شاخص hfa در خصوص گونه های راش و نوئل و همچنین توسکا و نوئل در رویشگاه های خودشان مثبت بود. ارزیابی خصوصیات شیمیایی خاک نشان داد که پارامترهای ph و کاتیون های قابل جذب کلسیم، پتاسیم و همچنین غلظت نیتروژن در رویشگاه نوئل آمیخته بیشتر از نوئل خالص بود.
مهناز کرمیان وحید حسینی
چکیده خاک یکی از مهم ترین اجزای تشکیل دهنده، در جنگل است. درختان مواد غذایی مورد نیاز خود را از خاک می گیرند و ریشه های آن ها که وظیفه جذب آب و عناصر غذایی و اسقرار درخت را بر عهده دارند، در خاک قرار می گیرد. از آنجایی که توده جنگلی به وسیله خاک حمایت می شود شناسایی خاک، تعیین قابلیت و استعداد آن ها اولین گام برای اعمال مدیریت بهتر به شمار می رود. در این تحقیق اثر جهت دامنه و تاج پوشش بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک مورد بررسی قرار گرفت. هدف از این مطالعه یافتن ارتباط بین جهت دامنه و تاج پوشش بر عناصر غذایی خاک بود. نمونه برداری از خاک در منطقه تنگ دالاب واقع در استان ایلام که جزئی از زاگرس جنوبی است در دو دامنه شمالی و جنوبی و در دو موقعیت زیر تاج و خارج آن در مورد گونه بلوط ایرانی انجام شد. در هر دامنه، سه ترانسکت ارتفاعی پیاده شد که نمونه برداری ها در طول دامنه به فواصل 50 متری از یکدیگر انجام گرفت و روی هم رفته تعداد نمونه ها 120 عدد بود. بعد از آنالیز نرمال بودن داده ها، برای تجزیه واریانس از طرح آماری فاکتوریل استفاده شد و مقایسه میانگین ها با استفاده از آزمون دانکن در سطح 5% انجام شد. به عنوان نتیجه گیری کلی از این تحقیق می توان گفت که در بررسی تأثیر دو عامل تاج و جهت دامنه در پراکنش عناصر غذایی خاک، اثر دامنه بیشتر از تاج بود که بر میزان رس، شن، کربن آلی، نیتروژن کل، پتاسیم، کلسیم و منیزیم تبادلی و هدایت الکتریکی تأثیر گذاشت در حالی که تأثیر تاج تنها بر میزان رس، پتاسیم و اسیدیته اختلاف معنی داری را به وجود آورد. همچنین نتایج نشان داد با حرکت از موقعیت بالای دامنه به طرف پایین دامنه بر غلظت عناصر غذایی در خاک اضافه شد و مقدار عناصر غذایی خاک در بخش پایینی دامنه در مقایسه با بخش بالاتر و میانه دامنه بیشتر بود. نتایج به دست آمده از تحقیق این فرضیات را تأیید می کنند که عناصر غذایی در دامنه شمالی بیشتر از دامنه جنوبی و در زیر تاج درختان نسبت به خارج از تاج بهتر بوده همچنین با حرکت از بالای دامنه به پایین دامنه بر غلظت عناصر در خاک افزوده می شود.
سیده سمیه حسینی وحید حسینی
آتش، مهمترین تهدید طبیعی برای جنگل ها حوزه مدیترانه محسوب می شود. جنگل های استان کردستان، مخصوصا جنگل های مریوان به تبع از اقلیم مدیترانه بسیار مستعد در برابر آتش سوزی است. از مهمترین گونه های جنگل های مریوان می توان به برودار (quercus brantii) اشاره کرد که جز گونه های مقاوم در برابر آتش سوزی محسوب می شود. به دلیل تخریب های شدید در سالیان گذشته، سطح وسیعی از این جنگل ها نابود شده است، به طوری که سازمان های مسئول در سال 1354 برای احیای این جنگل ها از گونه های سوزنی برگ 1. pinus nigra 2. pinus eldarica 3. cupressus arizonica استفاده کردند. جایگزینی بدون مطالعه گونه های غیربومی، اثرات منفی متعددی را در پی دارد که گاهی غیرقابل جبران است. از طرف دیگر جنگل های زاگرس جنبه حفاظتی دارند چون تخریب و فرسایش خاک یک معظل جدی در این منطقه محسوب می شود. به منظور بررسی تغییرات مواد غذایی ناشی از اثر کاشت سوزنی برگان و اثر آتش سوزی بر خاک این منطقه، تعداد 10 نمونه خاک از عمق 0-20 سانتی متری از هر یک از مناطق دچار آتش سوزی شده در سال های 84، 87 و 89 و 10 نمونه خاک از عمق 0-20 سانتی متری در هر یک از توده های جنگل-کاریp.nigra ، p.eldarica، c.arizonica و توده طبیعی q.brantii، به عنوان شاهد برداشت شد. نتایج به دست آمده در مورد آتش سوزی حاکی از افزایش درصد شن، ph، کربن آلی، پتاسیم، کلسیم و منیزیم تبادلی،ec و کاهش درصد رس و سیلت در خاک های سوخته نسبت به شاهد است. درصد نیتروژن به جز سال 89 در خاک های سوخته نسبت به شاهد کاهش یافت و میزان فسفر قابل جذب در خاک های سوخته به جز در سال 84 نسبت به خاک نسوخته بیشتر بود. نتایج به دست آمده در مورد جنگل کاری نشان می دهد که از لحاظ بافت خاک، تفاوت معنی-داری بین گونه های مورد مطالعه مشاهده نشد اما میزان ph، فسفر قابل جذب، پتاسیم تبادلی، درصد نیتروژن، کلسیم و منیزیم تبادلی در تمام سوزنی برگان نسبت به شاهد کاهش یافت و میزان کربن-آلی در سوزنی برگان بجز گونه c.arizonica کمتر از شاهد بود.
وحید حسینی مهدی اخلاقی
دو راهکار کلی جهت دستیابی به کاهش آلاینده های اگزوز و مصرف سوخت موتورهای احتراق داخلی پیستونی وجود دارد. اولین راهکار، رویکرد به سوخت های جایگزین و دومین راهکار بهینه کردن احتراق می باشد. روش تزریق مستقیم cng که آمیزه ای از هر دو راهکار ذکر شده است، در دهه اخیر در موتورهای اشتعال جرقه ای مورد توجه محققان قرارگرفته است. مطالعه مورد نظر نیز در این زمینه و با هدف تبدیل موتور ساخت داخل با روش تزریق مستقیم cng انجام گرفته است. در واقع در این روش سوخت به صورت اسپری به طور مستقیم به داخل اتاق احتراق پاشیده می شود. شکل گیری مخلوط سوخت و هوا در داخل سیلندر پتانسیل قابل توجهی برای بهبود عملکرد، کاهش مصرف ویژه سوخت و گازهای آلاینده بوجود می آورد.با توجه به اهمیت زیاد آماده سازی مخلوط در تزریق مستقیم در زمان محدود و معدود بودن نتایج آزمایشگاهی و مشخص نبودن تاثیر بسیاری از پارامترها، جهت شناخت چگونگی آماده سازی مخلوط و همچنین تاثیر عوامل مختلف تزریق، نیاز است که شبیه سازی شرایط واقعی در موتور مدنظر انجام شود. برای اطمینان از چگونگی شبیه سازی تزریق سوخت و اختلاط در موتور، اعتبار سازی نتایج عددی توسط نتایج تجربی ضروری می باشد. این اعتبارسازی ها به صورت جداگانه در دو بخش انجام گرفته است. در بخش اول صحت نتایج تزریق سوخت گازی و اختلاط بصورت پایدار و وابسته به زمان در مقایسه با نتایج دیگر محققان حاصل شد. در بخش دوم شبیه سازی سیکل مکش و تراکم در موتور مدنظر به صورت سه بعدی انجام گرفته است. برای افزایش دقت تحلیل مرزهای متحرک حجم مورد نظر(سوپاپ و پیستون) توسط الگوهای مش متحرک موجود مدل شده است. در این بخش برای مقایسه نتایج عددی با تجربی به نتایج سیکل بدون احتراق نیاز بود که با انجام آزمون تجربی بدست آمد. پس از اطمینان از تحلیل های انجام گرفته، جهت مطالعه چگونگی آماده سازی مخلوط، پاشش سوخت به داخل سیلندر در شرایط واقعی موتور شبیه سازی شد.در ادامه با در نظر گرفتن عدم تغییر در سرسیلندر و همچنین مناسب تر بودن نزدیکی شمع و افشانه در تزریق مستقیم cng، شمع افشانه پیشنهاد می شود. برای طراحی چگونگی آماده سازی مخلوط هوا و سوخت مناسب، دو حالت بحرانی مدنظر است. حالت اول تزریق مستقیم در شرایط رقیق سوز و سرعت پایین است که باید مخلوط هوا و سوخت بصورت لایه ای و اشتعال پذیر در اطراف شمع قرار بگیرد. حالت دوم تزریق در شرایط غنی سوز و سرعت بالا است که باید سوخت بصورت همگن تر در زمان بسیار محدود در اتاق احتراق پخش گردد که نیاز به مطالعات بیشتری داشت. لذا با در نظر گرفتن نسبت هوا به سوخت استوکیومتری در دورهای 6000 و4000 دور بر دقیقه مطالعاتی در این زمینه انجام گرفت و اثر پارامترهای تزریق از جمله شروع پاشش و قطر و فشار پشت افشانه و همچنین تزریق دومرحله ای پرداخته شد. سپس با توجه به قیود هندسی و محدودیتهای عملکردی، محدوده مناسب از نظر قطر افشانه، فشار پشت افشانه و زمان بندی مناسب پاشش جهت کارکرد تعیین شده است. در نهایت هم جهت اطمینان از اشتعال پذیری ناحیه اطراف شمع، موقعیت و عمق الکترود مناسب شمع در شرایط رقیق سوز و غنی سوز مورد بررسی قرار گرفت و حالت بهینه پیشنهاد شد.
وحید حسینی امید عینی گندمانی
بیماری¬های گیاهی ناشی از جمینی¬ویروس¬ها (geminiviuses) از محدودیت¬های مهم تولید حبوبات در دنیا می¬باشند. با توجه به اهمیت استان زنجان به عنوان یکی از مهم¬ترین مناطق کشت لوبیا، در این تحقیق به منظور تعیین نوع و پراکندگی جمینی¬ویروس/های مولد بیماری در لوبیا، از مناطق عمده لوبیا کاری استان زنجان شامل شهرستان¬های زنجان، خرم¬دره، ابهر و خدابنده در تابستان 1392 بازدید به عمل آمد و پس از شناسایی مزارع آلوده، نمونه¬های گیاهی از مزارع لوبیا با توجه به علایمی مثل موزائیک طلایی، پیچیدگی، بدشکلی، تاولی، زردی برگ¬ها و کوتولگی بوته جمع¬آوری شدند. پس از استخراج دی¬ان¬ای، آلودگی ویروسی در نمونه¬ها با استفاده از واکنش زنجیره¬ای پلی¬مراز و آغازگر¬های دجنریت pal1v 1978/ par1c 496 و primer b/ primer v181 بررسی گردید. با توجه به نتایج واکنش زنجیره¬ای پلی¬مراز و نوع علایم، چهار نمونه انتخاب و برای تایید آلودگی از واکنش تکثیر دایره غلتان استفاده شد. سپس الگوی برشی دی¬ان¬ای تولید شده با استفاده از سه آنزیم برشی ecori، ecorv، pst1 مشخص گردید و بر این اساس یک قطعه 2800 جفت¬بازی برش یافته با آنزیم ecori مربوط به نمونه s37 انتخاب و در ناقل ژنی مناسب همسانه¬سازی و توالی¬یابی شد. بررسی توالی مذکور نشان داد که قطعه تکثیر یافته شباهت بالایی (98 درصد) به ویروس ایرانی پیچیدگی بوته چغندرقند (beet curly top iran virus) جدا شده از چغندر قند دارد ولی شباهت کمتری (89 درصد) به جدایه این ویروس از لوبیا در خراسان رضوی دارد. این نتایج بیان¬گر گسترش وسیع ویروس ایرانی پیچیدگی بوته چغندرقند در ایران و همچنین وجود تنوع در جدایه¬های این ویروس در یک میزبان می باشد.
وحید حسینی فرشاد ابراهیمی
چکیده ندارد.
حامد حاجی زکی وحید حسینی
به منظور بررسی اثر گلازنی روی خصوصیات فیزیکو شیمیایی خاک، سه منطقه ی شوی، بوئین و یعقوب آباد در شهرستان بانه استان کردستان انتخاب شد. گلازنی نوعی سرشاخه زنی روی درختان است. در انجام فرایند گلازنی، هر قسمت از جنگل بین چندین نفر از اهالی منطقه تقسیم شده و هر پارسل (هر بخش) گلاجار آقای x نامیده می شود. هر گلاجار به سه بخش با تولید تقریبا مساوی تقسیم می شود که به هر کدام از این بخشها "شان" (shan) گفته می شود. در طول سه سال این "شان"ها گلازنی می شوند. شانی که در آن گلازنی می شود و سه سال از آخرین گلازنی در آن می گذرد، خرت نامیده می شود. شانی که هم اکنون دو ساله است، کور و شانی که هم اکنون یکساله است کورپه نام دارد. در بانه بخاطر وجود قبرستان در قسمتهایی از جنگل، تقدس خاصی برای مردم بومی آن منطقه دارد و لذا گلازنی در آن محل ها انجام نمی شود. این قبرستانها در مناطق شوی و بوئین و یعقوب آباد بعنوان منطقه شاهد انتخاب شد. این تیمار توسط مردم محلی انجام می شود، به همین خاطر ما دخالتی بر پیاده کردن آن نداریم لذا با انجام عملیات میدانی، در منطقه یعقوب آباد، شان سه ساله، در منطقه شوی شان دو ساله و شان سه ساله و در منطقه بوئین شانهای یکساله، دوساله و سه ساله یافت شد. در این تحقیق از هر شان شش نمونه خاک از عمق 30-0 سانتی متر به طریقه انتخابی برداشت شد. مقادیرec، ph، کلسیم، منیزیم، فسفر، پتاسیم، ازت، کربن آلی، بافت، و وزن مخصوص ظاهری اندازه گیری شدند.
بهار کرباسچی نقی شعبانیان
امروزه به خوبی روشن است که توسعه پایدار و همه جانبه هر کشوری در گرو مدیریت صحیح منابع طبیعی آن کشور است که این مسئله خود بر پایه شناخت استعدادها و توان اکولوژیک اکوسیستم های طبیعی و درک همه جنبه های زیست شناسی گیاهان استوار می باشد. جنگل های بلوط غرب از نظر مسائل اقتصادی و اجتماعی و حفاظتی بسیار مهم بوده و حفظ آنها مستلزم اعمال مدیریت صحیح در قالب توسعه پایدار در آنها است. که این خود خود مستلزم شناخت گونه های مختلف تشکیل دهنده آن از نظر نیازها و خواسته های اکولوژیکی و عکس العمل آنها در مقابل تنش های محیطی می باشد. هدف از اجرای این تحقیق، مطالعه برخی صفات اکوفیزیولوژیکی سه گونه اصلی بلوط غرب (بلوط ایرانی q.brantii، دار مازوq.infectoria و ویول q.libani) و مقایسه آنها با همدیگر است که می تواند به عنوان پایه و اساس مطالعات اکولوژیکی جهت اعمال مدیریت صحیح برای رسیدن به توسعه پایدار مورد توجه قرار گیرد. برای رسیدن به اهداف مورد نظر در این تحقیق، منطقه ای در اطراف آرمرده بانه که هر سه گونه در کنار هم بودند و از نظر شرایط فیزیوگرافی حالت تقریباً یکسانی داشت، انتخاب شد و برخی فاکتورهای اکوفیزیولوژیکی از قبیل ساختار برگ، سطح فتوسنتز، میزان تعرق، هدایت روزنه ای، co2 داخل روزنه، میزان اسید آمینه پرولین، میزان کلروفیل، فسفر، نیتروژن، قندهای محلول، وزن تر و خشک برگ در گونه های مورد مطالعه اندازه گیری شدند. برای انتخاب نمونه ها از روش تصادفی سیستماتیک استفاده شد. آنالیز آماری داده ها در قالب یک طرح آزمایشی کاملاً تصادفی در نرم افزار spss انجام گرفت. برای تشخیص معنی دار بودن اختلاف بین میانگین های حاصل از آزمون دانکن استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد:1) بین ابعاد برگ و سطح آن در همه گونه های مورد مطالعه یک رابطه خطی چند گانه معنی داری وجود دارد. 2)q.libani و q.brantii به ترتیب دارای بیشترین و کمترینsla هستند. 3) از نظر بعضی از پارامترها از قبیل سطح برگ، وزن برگ، سطح فتوسنتز، تعرق، میزان پرولین، فسفر، نیتروژن و قندهای محلول بین سه گونه مورد مطالعه اختلاف معنی داری وجود دارد ولی از نظر مقدار کلروفیل اختلاف معنی داری بین آنها مشاهده نشده است.
وحید حسینی - غنیمی فرد
از آنجا که بحث نفت و سرمایه گذاری های بخش نفت همیشه مورد توجه بوده است ، لذا ما سعی در بررسی بیع متقابل داریم. با توجه به اینکه صنعت نفت وارد یک دوره جدید گردیده است و این دوره ، دوره انتقالی است لذا هدف اصلی تمرکز بر روی این دوره جدید از زندگی صنعت نفت و بیان اتفاقاتی که اخیرا در صنعت نفت شکل گرفته می باشد. در ایندوره نیاز به ترمیم این صنعت احساس می شود تا بتواند همچنان با یک روند مناسب حرکت خویش را ادامه دهد. لذا در مورد توسعه صنعت نفت و فعالیتهایی که در این زمینه انجام شده است تحقیق به عمل می آید.