نام پژوهشگر: رقیه حبیبی

بررسی ارتباط میان چندشکلی ژن نیتریک اکساید سنتاز اندوتلیالی و سقط مکرر
thesis دانشگاه تربیت معلم - تبریز - دانشکده علوم پایه 1389
  فاطمه عباسی کاکرودی   حمید گورابی

مطالعات اخیر نشان داده که چند شکلی های ژنی در برخی از ژن ها می تواند از دلایل سقط مکرر باشد. از طرف دیگر، نیتریک اکساید که به عنوان یک مولکول مهم در مسیر پیام رسانی سلول مطرح است ،در مراحل اولیه حاملگی شامل لانه گزینی بلاستوسیت، تمایز تروفوبلاست، تهاجم تروفوبلاستی دخیل است و سبب جریان خون مادر به جفت می شود. بنابراین در لانه گزینی و حفظ حاملگی نقش دارد.نیتریک اکساید به وسیله آنزیم نیتریک اکساید سنتاز اندوتلیالی در جفت بیان می شود، از آنجائیکه این آنزیم و محصول آن در مراحل اولیه حاملگی نقش کلیدی ایفا می کند ارتباط چندشکلی این ژن و یکی از مشکلات حاملگی مثل سقط مکرر را در این مطالعه مورد بررسی قرار دادیم. در این مطالعه از 100 زن دچار سقط مکرر که دلیل خاصی برای سقط آنها وجود نداشت و حداقل سه سقط مکرر داشتند به عنوان گروه بیمار استفاده شد. به منظور پی بردن دلایل سقط مکرر در این بیماران ، آزمایشات تشخیصی شامل کاریوتایپینگ زوجین ، بررسی ناهنجاری های آناتومی رحم ، آزمایشات میکروبی، شناسایی آنتی بادی های آنتی فسفولیپیدی و بررسی مشکلات ترومبوفیلی انجام شده بود. گروه کنترل نیز شامل 100 زن با سابقه حاملگی نرمال بود. هردو گروه به منظور تشخیص چندشکلی vntr در اینترون چهارم از ژن نیتریک اکساید سنتاز اندوتلیالی با استفاده از تکنیک pcr بررسی شدند و همچنین برای تشخیص چندشکلی glu298asp در اگزون هفتم این ژن از روش pcr-rflp و تعیین توالی استفاده شد. بررسی ها نشان داد که فراوانی ژنوتیپی چند شکلی vntr ، در گروه بیمار به این صورت است : 63% (bb)، 33%(ab)، 4%(aa) و در گروه کنترل نیز ، 79%(bb)، 18%(ab)، 3%(aa) می باشد. همچنین فراوانی ژنوتیپی مربوط به چندشکلی glu298asp به قرار زیر است: 71 %(gg)،25%(gt)،4%(tt) در گروه بیمار و 68%(gg)،29%(gt)، 3%(tt) در گروه کنترل بررسی آماری این نتایج نشان می دهد که فراوانی آلل a و فراوانی ژنوتیپ ab بین دو گروه به طرز معنی داری متفاوت است ولی بقیه فراوانی ها تفاوت معنی داری را نشان نمی دهد. از آنجائیکه نیتریک اکساید در لانه گزینی و حفظ حاملگی نقش دارد و به دلیل ارتباط بین چند شکلی ژن نیتریک اکساید سنتاز اندوتلیالی در اینترون چهارم و برخی از بیماری ها مانند فشار خون بالا و انفارکتوس و همچنین با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه می توان گفت که آلل a از چندشکلی اینترون چهارم ممکن است فاکتور خطرناکی برای ابتلا به سقط مکرر باشد.

بررسی نقش ژنوتیپی گیرنده های شبه ایمونوگلوبولینی سلول کشنده مادری وhla-c والدینی در زوج های مبتلا به سقط مکرر
thesis دانشگاه تربیت معلم - تبریز - دانشکده علوم پایه 1389
  مونا خسروی فر   نادر چاپارزاده

سلول های کشنده طبیعی رحمی در محل تشکیل جفت گیرنده های شبه ایمونوگلبولینی سلول کشنده (kir) را بیان می کنند که می توانند به مولکول های hla-c موجود بر سطح سلول های ترفوبلاست متصل شوند. هر دو این سیستم های ژنی، به شدت پلی مورفیک هستند و میانکنش بین این مولکول ها منجر به آزاد شدن سیتوکین ها و کموکین های گوناگونی می شود که این مولکول ها ارتباط جفتی بین مادر و جنینش را تنظیم می کنند. بنابراین تصور می شود میانکنش هر کدام از ترکیبات ژنوتیپی kir مادری،hla-c جنینی می تواند تأثیری متفاوت برموفقیت بارداری داشته باشد. 100 زن مبتلا به سقط مکرر که حداقل سه سقط متوالی داشته و هیچ علتی برای مشکل آنها یافت نشده بود به همراه شوهرانشان (92 مرد)، بیماران را تشکیل داده و 100 زن بارور عادی نیز به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. dna از همگی نمونه های خون، استخراج شده و مطالعه ژنوتیپی نمونه ها با روش pcr-ssp برای گروه های hla-c و ژن های kir2dl1, kir2dl2, kir2dl3, kir2ds1, kir2ds2)) kir انجام گرفت. بررسی های آماری نشان داد که فراوانی گروه hla-c2 در زوج های بیمار نسبت به زنان بارور افزایش یافته است (هر چند این افزایش تنها در زنان مبتلا از لحاظ آماری معنی دار است). فراوانی kir های فعال کننده (به ویژه فراوانی kir2ds1 متصل شونده به hla-c2) کاهش یافته است و یا به عبارت دیگر فراوانی ژنوتیپ kir aa در زنان مبتلا نسبت به شاهدها افزایش یافته است. البته هر چند این ها از لحاظ آماری معنی دار نیستد، اما از با توجه به اینکه این اختلافات به سطح معنی داری نزدیک بوده و فراوانی این ژن ها در شوهران زنان مبتلا مشابه شاهدها می باشد این افزایش جالب توجه به نظر می رسد. یافته های ما این عقیده را تأیید می کند که میانکنش بین kir سلول های کشنده طبیعی مادری و hla-c والدینی بیان شده توسط سلول های ترفوبلاست، بر تشکیل موفقیت آمیز جفت موثر می باشد. تصور می شود که با بررسی نمونه های بیشتر و غربالگری نژادی دقیق تر امکان دستیابی به نتایج قطعی با ارزش فراهم خواهد شد.

بررسی تنوع ژنتیکی pseudomonas syringae pv. syringae برنج و گندم در استان گیلان با استفاده از نشانگرهای aflp
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  رقیه حبیبی   سید علی الهی نیا

باکتری pseudomonas syringae pv. syringae از عوامل بیماری زای گیاهی بوده که در ایران باعث بیماری سوختگی باکتریایی برگ گندم و پوسیدگی غلاف برنج می شود. در این مطالعه، جهت بررسی تنوع ژنتیکی 60 جدایه p. s. pv. syringae که از مناطق مختلف استان گیلان از گندم و برنج جداسازی شده بودند، توسط 12 نشانگر aflp مورد مطالعه قرار گرفت. محصول حاصل از روش aflp، با الکتروفورز روی ژل آگارز 5/1 درصد تفکیک شد. بیشترین مقدار محتوای اطلاعات چند شکل در آغازگر 36 دیده شد. نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای به روش upgma با استفاده از نرم افزار ntsys نشان داد که جدایه های p. s. pv. syringae به چهار گروه مجزا در سطح تشابه 70 درصد تفکیک می شوند. تجزیه ژنتیکی جمعیت های مورد بررسی (prf: جدایه های مزرعه برنج، prp: خوشه ی برنج، prn: خزانه ی برنج و pw: گندم) نشان داد که بیشترین تشابه ژنتیکی بین جدایه های حاصل از خوشه ی برنج و گندم وجود دارد، در حالی که جدایه های حاصل از مزرعه برنج بیشترین فاصله ژنتیکی را با سایر جمعیت ها نشان داد. نتایج این تحقیق نشان داد که نشانگرهای aflp بطور موثری قادرند تنوع ژنتیکی درون و بین جمعیت های مورد مطالعه را به خوبی نشان دهند، در حالی که همه ی آنها از قدرت بیماری زایی مشابهی برخوردار بودند. احتمالا شرایط آب و هوایی و محل نمونه برداری متفاوت جدایه ها، علت اصلی تفاوت آنها از یکدیگر بود.

تاثیر ph و دما روی رشد گونه ‎های بومی تریکودرما و مقایسه فعالیت آنتاگونیستی آن ها روی بیمارگر فوزاریوم گوجه فرنگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده تولیدات گیاهی و دامی 1393
  رقیه حبیبی   کامران رهنما

پژمردگی آوندی گوجه¬فرنگی ناشی از fusarium oxysporum یکی از مشکلات اساسی در تولید این محصول است. به منظور بررسی اثر دما و ph بر فعالیت آنتاگونیستی چند گونه trichoderma بومی مزارع جالیز بر این بیمارگر، آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی در شرایط آزمایشگاه و گلخانه¬ای انجام شد. همچنین به منظور بررسی توانایی تولید آنزیم¬های خارج سلولی اثر آن بر رشد میسلیومی بیمارگر، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. نتایج کشت متقابل نشان داد تمام پنج جدایه بومی این قارچ قادر به کاهش رشد میسلیومی گونه f. oxysporum در شرایط آزمایشگاه روی محیط¬کشت سیب¬زمینی- دکستروز- آگار بودند. توانایی گونه¬های trichoderma در بازدارندگی از رشد این بیمارگر، با هم و در دما و ph¬های متفاوت اختلاف معنی¬داری در سطح یک درصد داشت. گونه¬ی t. harzianum (احمدآباد) با 33/58 درصد بازدارندگی از رشد در دمای 30 درجه¬سانتی¬گراد و ph 5/6 بالاترین فعالیت آنتاگونیستی را داشت. نتایج در محیط کشت¬های مختلف حاوی سوبسترای اختصاصی هر آنزیم با پپتون آگار براساس قطر هاله شفاف ایجاد شده در اطراف پرگنه در حال رشد هر قارچ نشان داد که (1-3) t. atroviridae، (6011) t. virens و fusarium oxysporum قادر به تولید آنزیم¬های آمیلاز، سلولاز و لاکاز هستند. گونه t. koningii قادر به تولید آنزیم لیپاز بود. گونه t. harzianum (احمدآباد) قادر به تولید آنزیم¬های آمیلاز و سلولاز بود ولی درتولید آنزیم لاکاز فعال نبود. اما جدایه (6022) t. atroviridae در تولید آنزیم لاکاز فعال بوده ولی در مقایسه با جدایه (1-3) t. atroviridae از این گونه قادر به تولید آنزیم های آمیلاز و سلولاز نبود. هیچیک از گونه¬های trichoderma در این بررسی قادر به تولید پروتئاز نبودند. در آزمایشات گلخانه-ای پس از گذشت 35 روز اندازه¬گیری شاخص¬های رشدی بوته¬های گوجه¬فرنگی مربوط به هر تیمار اختلاف معنی¬داری با شاهد در هر دو روش تزریق سوسپانسیون و اختلاط عوامل بیوکنترل با خاک نشان دادند. با توجه به گروه¬بندی آماری، توان کنترل¬کنندگی تیمار آنتاگونیست t. harzianum (احمدآباد) به¬همراه بیمارگر نسبت به دو گونه دیگر در مقایسه با شاهد آلوده به مراتب بیشتر بوده و به¬ترتیب با 02/2 و 14/2 گرم در افزایش وزن تر کل و وزن خشک اندام¬هوایی و 32/2 سانتی¬متر در افزایش ارتفاع گیاه همراه بود.