نام پژوهشگر: غلامرضا ابراهیمی
محمد مروی جواد حدادنیا
در این پایان نامه بررسی روشهای از بین بردن و یا کاهش نقایص جوشکاری القایی مورد توجه قرار گرفته است که این روشها شامل نظارت مداوم بر عملیات جوشکاری و حل مشکلات مربوطه میباشند. برای پیش بینی و نظارت بر کیفیت جوش، تصاویر فرآیند جوشکاری و فنون پردازش تصویر بکار گرفته شدند. بر روی تصاویر گرفته شده از پدیده ی جوشکاری عملیات کاهش نویز، پردازشهای مقدماتی، استخراج ویژگیها، طبقه بندی و مقایسه با پایگاه داده مورد استفاده قرار گرفتند و در نهایت فرمانهای مناسب برای کنترل توان مولد جوشکاری ارائه شد. بررسیهای انجام شده بر روی تصاویر پدیده جوشکاری نشان داد که ویژگی سطح حرارت کل، دارای مزایا متعدد و معایب اندکی است. از جمله مزایای آن، وابستگی در حد قابل قبول به کیفیت جوش، ساده گی و سرعت زیاد محاسبات است. مهمترین عیب ویژگی حرارت کل، نیاز سیستم، به مقادیر مرجع استاندارد برای مقایسه و صدور فرمانهای کنترلی است، زیرا با توجه به شرایط بسیار متنوع کار، بدست آوردن مقادیر مورد نظر و بکار بستن آنها بسیار دشوار است. برای حل مشکل، از ویژگی شاخص حرارت بیش از اندازه و فاصله نقطه همگرایی که وابستگی کمتری به شرایط قطعه کار دارند، کمک گرفته شد و با ارائه رویه های هوشمند، مشکل سرعت پردازشگرهای تصویر، برای پردازش تصاویر و صدور فرمانها، حل شد.
مرتضی میری دیسفانی احد ضابط
!"#$ %& ’ &() *)’+ ,)-.& / ).0 1 , 23 -4 %& )2+5 6&( 7 $ (0 ) 3 .89’:0;"&1 %& / ) $,<&= )>?:7 " , = )$@2 & a %&,)8b c23 / d$ec d #)@ f a ; $: ghi jhi k) d3 iil m i il m i $ no m i 7 &p q&.$) :)d3 0 ,< &= ) 7 ) / rs d # $ f $ k d3 )$t& d32+5 7 7 &p:)d3+3 / d #,) ;$ u$v < "$’# hl $ lw $ $ ,) x nii ; v 8 / ,)$0 ,)-.& 89 ’.) & %&(0) / >)y ’ )z ,)-.& $ [ >?:,; # [ "+5d30 $d3k ] ^4f 0$ %&(0 p. "$’# ; ] &)&(23)._ z2&^) / 89)7,<) c,a &‘; v)d # & %& 7 &pa &a& [)$$ 2 /
محمودرضا قندهاری فردوسی غلامرضا ابراهیمی
امروزه کاربرد منیزیم و آلیاژهای آن در صنعت حمل و نقل، به دلیل چگالی پایین و نسبت استحکام به وزن بالا، در حال گسترش می باشد. آلیاژ منیزیم az91 جزو آلیاژهای ریختگی منیزیم است و کاربرد زیادی در صنایع خودروسازی دارد. مهمترین محدودیت استفاده از آلیاژهای منیزیم انعطافپذیری پایین، به علت ساختار کریستالی هگزاگونال و محدود بودن سیستم های لغزشی، می باشد. به طور معمول بر روی آلیاژهای منیزیم عملیات ترمومکانیکی با هدف کاهش اندازه دانه در اثر تبلورمجدد دینامیکی و بهبود همزمان انعطاف پذیری و خواص استحکامی، صورت می گیرد. در میان انواع عملیات ترمومکانیکی، فرایند نورد گرم از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از دلایل این امر می توان به سادگی فرایند، سرعت بالای فرایند و قابلیت تولید ورقه هایی با ابعاد بسیار بزرگ، اشاره نمود. اما عملیات ترمومکانیکی، سبب افزایش مراحل تولید و هزینه ی تمام شده ی قطعات می گردد.از آنجا که پارامترهای متعددی در هنگام عملیات ترمومکانیکی وجود دارد که بر روی ریزساختار نهایی تأثیر می گذارند، اطلاع دقیق از تاثیر هریک از این پارامترها می تواند کمک شایانی در راستای کاهش مراحل عملیات ترمومکانیکی و نیز هزینه های تولیدی داشته باشد. بدین منظور در این پژوهش سعی گردیده که تأثیر هر یک از پارامترهای دمای نورد، سرعت نورد،تعداد پاس نورد و آنیل بین پاسی بر ریزساختار آلیاژ منیزیم az91 مورد بررسی قرار گیرد. در این تحقیق، فرایند نورد در دماهای330، 370 و c°410 و با دو سرعت 7 و m/min21 انجام شد. میزان کاهش ضخامت در هر پاس در حدود 10 درصد و میزان کل کاهش ضخامت پس از اعمال 5 پاس، در حدود 40 درصد بود. همچنین در هر مرحله در بین پاس های نورد، نمونه ها به مدت 10 دقیقه در دمای نورد، آنیل شدند. سپس مقطع nd-rdتمامی نمونه ها به کمک میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد بررسی قرارگرفتند. با بررسی نتایج، دما به عنوان مهمترین عامل در فرایند نورد شناسایی گردید. به طوریکه در دمای c°330 میزان تبلورمجدد بسیار اندک بوده اما در دماهای بالاتر، میزان تبلورمجدد افزایش یافته و سبب کاهش اندازه دانه به میزان قابل توجهی شده است. نتایج نشان داد که افزایش سرعت نورد نیز می تواند منجر به کاهش بیشتر متوسط اندازه دانه شود. همچنین مشاهده گردید، که با افزایش تعداد پاس های نورد متوسط اندازه دانه به صورت نمایی کاهش می یابد. علاوه براین به منظور بررسی بیشتر، بافت تعدادی از نمونه ها به کمک اشعه ایکس تعیین گردید که تغییرات ریزساختاری و وقوع تبلورمجدد در نمونه ها را تایید می کند. نتایج نشان داد که در اثر عملیات نوردگرم بافت قاعده ای در نمونه ها به وجود می آید و با افزایش مراحل نورد، تضعیف می گردد.
سعید علی اکبری ثانی غلامرضا ابراهیمی
در این پژوهش، رفتار کارگرم آلیاژ az61 اصلاح شده توسط عناصر کلسیم (ca) و استرانسیوم (sr) مورد ارزیابی قرار گرفت. آلیاژهای az61+ca و az61+sr به روش ریخته گری تولید شدند و جهت کارپذیری بیشتر تحت عملیات همگن سازی قرار گرفتند. سپس به منظور بررسی رفتار ترمومکانیکال آلیاژها، شرایط تغییرشکل در دماهایc °450-c°250 و نرخ کرنش های sec-1 1-001/0 طراحی و اعمال گردید. جهت درک عمیق تر از مکانیزم های حاکم بر تغییرشکل گرم، ریزساختار نهایی تغییرشکل یافته توسط میکروسکوپ های نوری و الکترونی روبشی (sem) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج منحنی های تنش حقیقی – کرنش حقیقی نشان می دهند که مکانیزم های متداول کارگرم بر رفتار ترمومکانیکال آلیاژهای مورد تحقیق حاکم است. در مراحل اولیه تغییرشکل، افزایش کرنش همراه با افزایش تنش تا نقطه پیک منحنی ادامه دارد، این پدیده به کارسختی در حین عملیات نسبت داده می شود. در ادامه عملیات سطح تنش افت می کند، کاهش تنش سیلان پس از نقطه پیک به گسترش مکانیزم تبلور مجدد دینامیکی مرتبط است. تصاویر ریزساختاری نیز وقوع تبلور مجدد دینامیکی را تایید می کنند. دوقلویی ها به عنوان یکی از مولفه های تاثیرگذار علاوه بر تسهیل تغییرشکل، پدیده تبلور مجدد را نیز تحت تاثیر قرار می دهند.همچنین آنالیز نموداری به خوبی نشان می دهد که آلیاژهای مذکور رفتار کلاسیک کارگرم از خود نشان می دهند، به عبارت دیگر آلیاژهای مورد تحقیق به خوبی از معادلات بنیادی تبعیت می کنند. افزودن عناصر کلسیم و استرانسیوم علاوه بر ریزکنندگی دانه ها با تولید رسوبات کلسیم دار و استرانسیوم دار بر رفتار کارگرم آلیاژ تاثیر می گذارند.
داود رجبی غلامرضا ابراهیمی
در این تحقیق روی فولاد دوفازی زنگ نزن 2205 تست های بین پاسی جهت بدست آوردن زمان توقف بین پاسی صورت گرفته که زمانهای بین پاسی 5،10،50،100و400 ثانیه بوده است همچنین دماهی تست950،1050و1150 درجه سانتی گراد منظور گردیده است همچنین تست های ازاد سازی تنش هو صورت گرفته است.
مهدی زارع کوشکی بهمن کروجی
آلیاژهای منیزیم به دلیل خواص ویژه از جمله وزن کم و نسبت استحکام به وزن بالا مورد توجه روزافزون صنایع خودروسازی و هوا- فضا قرار گرفته است. کارپذیری پایین آلیاژهای منیزیم در دمای اتاق منجر به گسترش فرآیندهای شکل دهی در دمای بالا گردیده است. ازین رو در پژوهش حاضر به منظور بررسی رفتار تغییر شکل گرم آلیاژ منیزیمaz63 ، آزمایش فشار گرم در بازه دمایی ?450-250 و نرخ کرنش های مختلفs-1 1-001/0 بر روی نمونه های تهیه شده از جهت اکستروژن و عمود بر جهت انجام شده است. نتایج نشان می دهد با افزایش کرنش، تنش سیلان ابتدا افزایش می یابد و پس از رسیدن به یک مقدار بیشینه کاهش می یابد و در نهایت وارد ناحیه پایدار می گردد. رفتار منحنی های سیلان را می توان به وقوع فرایند ترمیم دینامیکی نسبت داد. ریز ساختار حاصل از تغییر شکل گرم نیز به وسیله میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفت. بررسی های ریز ساختاری به وضوح وقوع تبلور مجدد دینامیکی در طی تغییر شکل گرم را نشان می دهد. افزایش دما و کاهش نرخ کرنش شرایط را برای وقوع و گسترش فرآیند تبلور مجدد دینامیکی فراهم می کند; به طوریکه اندازه و میزان دانه های تبلور مجدد با افزایش دما و کاهش نرخ کرنش کاهش می یابد. همچنین در پژوهش حاضر معادلات بنیادی حاکم بر رفتار سیلان در محدوده کار گرم این آلیاژ استخراج شده است. انرژی فعال سازی و توان تنش محاسبه شده برای تغییر شکل گرم نمونه های جهت اکسترود به ترتیب 169 kj/mole و 5.8 می باشد. همچنین انرژی فعال سازی و توان تنش محاسبه شده برای تغییر شکل گرم نمونه های عمود بر جهت اکسترود نیز به ترتیب 171 kj/mole و 6.094 می باشد.نتایج بیانگر این مطلب است که مکانیزم فعال توسط صعود نابجایی ها کنترل می شود. به علاوه در این پژوهش اثر بافت اولیه بر رفتار تغییر شکل گرم آلیاژ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بیانگر ایجاد ناهمسانگردی در رفتار تغییر شکل آلیاژ کارشده حاضر می باشد. در دماهای پایین و نرخ کرنش های بالا تنش و کرنش نقطه بیشینه برای نمونه های جهت اکسترود(ed) در مقایسه با نمونه های عمود بر جهت اکسترود (nd) بیشتر می باشد. ولی افزایش دما و کاهش نرخ کرنش سبب می شود میزان تنش و کرنش نقطه بیشینه و حالت پایدار برای نمونه های nd نسبت به ed افزایش یابد. در دماهای پایین و نرخ کرنش بالا(به طور مثال دماهای 250 و ?300 و نرخ کرنشs-1 1) اندازه و میزان دانه های تبلور مجدد برای حالت عمود بر اکسترود بیشتر می باشد ولی با افزایش دما و کاهش نرخ کرنش( دمای ?350 و نرخ کرنشs-1 01/0) شاهد کسر حجمی و اندازه تبلور مجدد بالاتری برای جهت اکسترود خواهیم بود.
امیر امیری محمد حسین صادقی
خواص سوپرآلیاژهای پایه نیکل وابستگی زیادی به ریزساختار آنها شامل اندازه دانه ها و رسوبات دارد. برای اینکه بتوان به خواص مورد نظر دست پیدا کرد باید میانگین اندازه دانه های نمونه و یکنواختی توزیع آن مناسب و مطابق با استاندارد مورد استفاده باشد. در این رساله شکل گیری ریزساختار در آهنگری ایرفویل از جنس سوپرآلیاژ پایه نیکل ams 5708 بررسی گردیده و پیش فرم و شرایط آهنگری بهینه برای بدست آوردن ریزساختاری یکنواخت و درشت دانه تعیین شده است. ابتدا با استفاده از آزمایش فشار داغ منحنی های تنش-کرنش ams 5708 در دماهای 950، 1000، 1050، 1100 و 1150 درجه سلسیوس و با نرخ کرنش های 01/0، 1/0، 1 و 10 بر ثانیه تا کرنش 8/0 بدست آمدند. برای مشخص کردن بازه ای از متغیرهای فرآیند آهنگری که انجام عملیات شکل دهی در آن شرایط منجر به ایجاد قطعه ای سالم و بدون عیب گردد، نقشه فرآوری تهیه و استفاده شد. نقشه استخراج شده نشان می دهد که دماهای بالاتر از 1050 درجه سلسیوس و تمام نرخ کرنشهای مورد بررسی برای عملیات شکل دهی آلیاژ ams 5708، ایمن می باشند. برای شبیه سازی ریزساختار در آهنگری ams 5708، معادلات شکل گیری ریزساختار بر مبنای متغیرهای فرآیند آهنگری استخراج شدند. به این منظور آزمایش های فشار برای مطالعه تبلورمجدد دینامیک و تبلورمجدد متادینامیک طراحی و اجرا گردید. سپس ریزساختار نمونه ها برای مشخص کردن درصد وقوع تبلورمجدد و اندازه دانه های تبلورمجدد توسط شناساگر ebsd بررسی شدند. بر مبنای داده های بدست آمده معادلات شکل گیری ریزساختار استخراج گردیدند. در ادامه با وارد کردن معادلات شکل گیری ریزساختار به نرم افزار شبیه سازی deform، عملیات آهنگری یک ایرفویل در سه دمای مختلف، سه پیش فرم بیضوی با مساحت سطح مقطع های یکسان اما قطرهای متفاوت و سه سرعت پرس مختلف انجام گردید. خروجی های مورد بررسی میانگین و پراکندگی درصد وقوع تبلورمجدد بلافاصله پس از آهنگری، میانگین و پراکندگی اندازه دانه ها بلافاصله پس از آهنگری، میانگین و پراکندگی اندازه دانه ها ده ثانیه پس از آهنگری انتخاب گردیدند. بررسی ها نشان می دهند که هر سه متغیر ورودی بر درصد وقوع تبلورمجدد و اندازه دانه های نمونه بلافاصله پس از آهنگری تاثیر داشته اما اثر شکل پیش فرم به مراتب از اثر دما و سرعت پرس بیشتر می باشد همچنین سرعت پرس کمترین اثر را بر این دو خروجی دارد. بررسی تمام نمونه های شبیه سازی شده نشان می دهد هنگامی که نمونه ها پس از آهنگری ده ثانیه در دمای بالا باشند به صورت صد در صد تبلورمجدد پیدا می کنند. قابل توجه است که ده ثانیه پس از شکل دهی تنها دما و شکل پیش فرم بر اندازه دانه ها تاثیر معناداری دارند. همچنین تاثیر دما بر اندازه دانه ها بیشتر از شکل پیش فرم بوده و سرعت پرس تاثیر معناداری بر آن ندارد. حالت بهینه برای دستیابی به ریزساختاری درشت دانه و یکنواخت هنگامی حاصل شد که سرعت پرس 5 میلیمتر بر ثانیه، پیش فرم به صورت دایره ای و دما 1150 درجه سلسیوس باشد.
ایمان کیوانلو شهرستانکی سید مصطفی موسوی زاده نوقابی
در تحقیق حاضر به مطالعه تاثیر عنصر نیوبیوم بر رفتار کارگرم فولاد زنگ نزن مارتنزیتی در بازه دمایی °c1200 - °c900 و نرخ کرنش های sec-1 1-sec-1 0.001پرداخته شد. بدین منظور از فولاد 403 و 403nb که به ترتیب به عنوان آلیاژ شاهد و آلیاژ نیوبیوم دار نام گذاری شد استفاده گردید. نتایج منحنی های تنش حقیقی-کرنش حقیقی و همچنین تصاویر ریزساختاری نشان می دهند که در تمام شرایط کارگرم فولاد شاهد و در بیشتر حالات کارگرم فولاد نیوبیوم دار، تبلور مجدد دینامیکی (drx) کنترل کننده رفتار نهایی آلیاژهاست. اما در فولاد 403nb و تنها در شرایط دمایی پایین به واسطه حضور رسوبات نیوبیوم دار و اندرکنش آنها با تبلور مجدد این پدیده متوقف شده است. با استفاده از نتایج آزمون رهایی تنش مشاهده شد که با افزایش دما اثر رسوبات به شدت کاهش می یابند.مقدار انرژی اکتیواسیون فولاد 403 مقدار420kj/mol است که به دلیل وجود نیوبیوم این مقدار به 500kj/mol می رسد.
غلامرضا ابراهیمی محمد سلمانی مقدم
چکیده: تحقیق حاضر با هدف تحلیل و بررسی حس تعلق مکانی ساکنین ایرانی و مهاجرین افغانی شهرک گلشهر مشهد، انجام شده است. سالهاست که با وجود تصمیمات دولت ایران برای بازگرداندن مهاجرین افغان به کشورشان، هنوز مهاجرین افغان در حاشیه شهر مشهد زندگی می کنند. با توجه به همین وضعیت بی ثبات اقامتی مهاجرین و همچنین ساکن شدن اغلب مهاجرین در مناطق محروم شهر مشهد، سوالات اصلی این پژوهش، بررسی تعلق مکانی ساکنین مهاجر گلشهر در مقایسه با ساکنین ایرانی و همچنین مقایسه درون گروهی تعلق مکانی نسل اول و نسل دوم مهاجرین افغان است. نمونه تحقیق شامل 380 نفر از ساکنین شهرک گلشهر مشهد می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با توجه به جمعیت شهرک گلشهر ـ ناحیه 3 شهرداری منطقه 5 مشهد ـ طبق سرشماری سال 1385، به دست آمده است. آمار دقیقی از تعداد ساکنین مهاجر این شهرک در دست نیست. بعضی از آمارها حاکی از آن است که 44 درصد جمعیت این شهرک مهاجر هستند و بعضی آمارها تا قریب به 55 درصد را ذکر کرده اند. بر همین اساس، حجم نمونه را بین ساکنین ایرانی و مهاجر به صورت مساوی تقسیم کردیم. همچنین با توجه به بعد خانوار در این محدوده، تعداد 74 پرسشنامه به نسل اول مهاجرین و 116 پرسشنامه به نسل دوم مهاجرین اختصاص یافت. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، آنها را وارد نرم افزار spss کرده و با توجه به فرضیات تحقیق، داده ها را تحلیل و بررسی کردیم. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین حس تعلق مکانی ساکنین ایرانی و مهاجرین افغان ساکن در گلشهر تفاوت معناداری نیست. میانگین تعلق مکانی مهاجرین افغان نسبت به ساکنین ایرانی بیشتر است، اما این تفاوت معنی دار نیست. همچنین نشان می دهد که میزان حس تعلق مکانی نسل اول مهاجرین نسبت به نسل دوم مهاجرین که اکثراً متولد ایران هستند، به شکل معنی داری تفاوت دارد و نسل اول نسبت به نسل دوم احساس تعلق مکانی بیشتری نسبت به گلشهر دارند. همچنین بین متغیرهای مستقل سن و مدت زمان سکونت رابطه مستقیم معنادار وجود دارد. همچنین حس تعلق مکانی مردها نسبت به زنان در این شهرک به طور معناداری بیشتر است. بین متغیرهای تحصیلات، نوع مالکیت مسکن، و درآمد و متغیر وابسته تعلق مکانی رابطه معنادری به دست نیامد. کلیدواژه ها: حس تعلق مکانی، مهاجرین افغان، نسل اول، نسل دوم، گلشهر، مشهد
فاطمه مرزنگوشی غلامرضا ابراهیمی
آلیاژهای منیزیم کار شده اگرچه خواص مکانیکی بهتری نسبت به آلیاژهای ریختگی دارند، هنوز هم به دلیل شکل پذیری ضعیف منیزیم، کاربردهای آنها محدود می باشد. این نتیجه ی ساختار هگزاگونال فشرده منیزیم می¬باشد که در آنها لغزش در دستگاه لغزش شامل صفحات اصلی (0001) و جهت 20¯11 اتفاق می افتد. روش های متعددی برای بهبود عملکرد آلیاژهای کار شده مانند کاهش اندازه دانه، فعال سازی لغزش های غیرقاعده ای به وسیله آلیاژسازی و تضعیف بافت با استفاده از عناصر نادر خاکی و همچنین استرانسیم وجود دارد. به طور معمول بر روی آلیاژهای منیزیم فرایند ترمومکانیکی با هدف کاهش اندازه ی دانه در اثر تبلورمجدد دینامیکی و بهبود همزمان انعطاف پذیری و خواص استحکامی صورت می گیرد. همچنین، استرانسیم ریزدانگی در آلیاژهای منیزیم و آلومینیم را ثابت کرده است. در آلیاژهای منیزیم استرانسیم دار، رسوبات mg-al-sr تشکیل شده است که می توانند تبلورمجدد در طی تغییرشکل داغ را تحت تأثیر قرار دهند. در این تحقیق، رفتار کارداغ آلیاژ az80 توسط مقادیر مختلف استرانسیم مورد ارزیابی قرار گرفت. فرایند فشارداغ بر روی نمونه¬ها در محدوده دمایی 250c -450 c تحت نرخ کرنش های0/001-1 s-1 تا کرنش نهایی 0/6 انجام شد. برای شناخت عمیق تر مکانیزم های حاکم بر تغییرشکل داغ، ریزساختار نهایی تغییرشکل یافته توسط میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نمودار های تنش– کرنش حقیقی نشان داد که با افزایش کرنش، ابتدا تنش سیلان افزایش و پس از رسیدن به تنش پیک کاهش یافته و سپس به حالت پایدار می رسد. در حقیقت تغییرات تنش به فعالیت پدیده های کارسختی و کارنرمی نسبت داده می¬شود. علاوه¬براین با افزایش دما و کاهش نرخ کرنش سطح تنش سیلان کاهش یافته و از میزان تنش و کرنش پیک کاسته می شود. این موضوع به افزایش فعالیت مکانیزم¬های کارنرمی با افزایش دما و در نتیجه ترمیم گسترده ریزساختار نسبت داده می شود. همچنین، مشاهده شد که افزایش مقدار استرانسیم روی تنش و کرنش پیک تأثیر می¬گذارد. با افزایش مقدار کمی استرانسیم، تنش پیک ( σmax) به دلیل تخلیه آلومینیم از محلول جامد کاهش یافته و سپس با افزایش مقدار استرانسیم، به دلیل افزایش مقدار رسوب mg-al-sr به یک مقدار قابل توجهی، تنش پیک افزایش می¬یابد. همچنین، کرنش پیک (εp) در مقادیر کم استرانسیم به دلیل تسریع سینتیک تبلورمجدد دینامیکی کاهش می یابد و با افزایش مقدار استرانسیم، به دلیل افزایش غلظت استرانسیم در محلول جامد که منجر به قفل شدن مرزدانه ها و تعویق تبلور مجدد می شود، افزایش می یابد.
مهزاد ظهوری تالی غلامرضا ابراهیمی
با توجه به محدودیت شکل پذیری منیزیم در دماهای پایین، فرایندهای تغییر شکل گرم به عنوان روش اصلی در تولید قطعات صنعتی از آلیاژهای منیزیم به کار گرفته می شوند و همین امر منجر به بالا بودن هزینه های تولید قطعات از جنس آلیاژهای منیزیم شده است. بنابراین دست یافتن به درک صحیحی از تحولات ریزساختاری آلیاژها در حین تغییر شکل گرم به صورت تابعی از متغیرهای فرایندی، می تواند کمک شایانی به کنترل بهتر و طراحی صحیح تر و نتیجتاً کاهش هزینه های فرایند شکل دهی نماید. از این رو در این پژوهش با به کارگیری آزمون فشار گرم، اثر پارامترهای ترمومکانیکی بر رفتار سیلان آلیاژ az80 که یکی از پرکاربردترین آلیاژهای منیزیم است، مورد مطالعه قرار گرفته است. همچنین از آن جا که به منظور داشتن همزمان دو خاصیت استحکام بالا و انعطاف پذیری مناسب، ریزدانگی عاملی کلیدی در تولید آلیاژهای منیزیم است لذا، در این پژوهش عنصر نادر خاکی سریم به همراه لانتانیم، با هدف بهبود ریزساختار آلیاژ az80 به آن افزوده شده است و با مقایسه ی رفتار سیلان آلیاژ az80 و دو آلیاژ حاوی 5/0 و 2 درصد عناصر نادر خاکی، تاًثیر این عناصر بر فرایند ترمیم دینامیکی آلیاژ az80 مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور آزمون فشار گرم در دماهای 250، 300، 350، 400 و450 درجه ی سانتیگراد و با چهار نرخ کرنش متوسط s^(-1)001/0، 01/0، 1/0 و 1، تا کرنش کل 6/0، بر روی سه آلیاژ az80، az80+0.5re و az80+2re انجام شده است. سپس نمونه ها در جهت فشار برش زده شده وتصویربرداری توسط میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی از مقطع برش زده شده صورت گرفته است. بررسی نتایج به دست آمده بیانگر این است که افزایش دما و نیز کاهش نرخ کرنش، سبب کاهش مقدار تنش پیک در نمودارهای تنش سیلان شده و دما مهم ترین عامل موثر بر مقدار کسر تبلور مجدد دینامیکی در سه آلیاژ مورد مطالعه است. همچنین مقایسه ی نمودارهای تنش سیلان در سه آلیاژ az80، az80+0.5re و az80+2re نشان داده است که در دماهای پایین تغییر شکل (c° 250 و c° 300) افزودن عناصر نادر خاکی به آلیاژ az80 و افزایش مقدار آن ها سبب کاهش تنش و کرنش پیک شده است. اما در دماهای بالای تغییر شکل (c° 400 و c° 450) تبلور مجدد دینامیکی در آلیاژ az80 حاوی عناصر نادر خاکی نسبت به آلیاژ az80، در کرنش های بالاتری آغاز شده است، با این وجود بررسی تصاویر میکروسکوپ نوری در کرنش 6/0، در این دو دما نشان داده است که مقدار کسر تبلور مجدد دینامیکی در آلیاژ az80+2re نسبت به آلیاژ az80+0.5re بیشتر است که بیانگر سینتیک بیشتر انجام تبلور مجدد دینامیکی در آلیاژ az80+2re در این دو دما می باشد. همچنین بررسی تصاویر میکروسکوپ الکترونی نشان داده است که رسوب گذاری دینامیکی فاز گاما (mg17al12) در نرخ کرنش ? s?^(-1)01/0 و دمای c°300 برای سه آلیاژ اتفاق افتاده است و مقدار این رسوبات ریز که مانع رشد دانه های تبلور مجدد یافته می شوند، در آلیاژ az80 بیشتر است و با افزایش مقدار عناصر نادر خاکی، رسوب گذاری دینامیکی کاهش یافته است.
عاطفه نگهبان برون غلامرضا ابراهیمی
امروزه بیشتر پژوهش های صورت گرفته برروی آلیاژهای منیزیم به منظور افزایش شکل پذیری به کمک افزودن عناصر آلیاژی و تغییر پارامترهای تغییر شکل می باشد. در تحقیق حاضر تأثیر افزودن عناصر نادر خاکی (la60 % + ce40%) بر روی ریز ساختار و رفتار کارگرم آلیاژ az61 مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور آزمون فشار گرم در محدوده حرارتی ͦ c 250 الی ͦ ͦ c 450 با نرخ کرنش sec^(-1)001/0 الی sec^(-1) 1 انجام شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که بهینه ترین ساختار از نظر اندازه دانه و یکنواختی در شرایط ترمومکانیکی با نرخ کرنشsec^(-1) 1/0 و در دمای ͦ c 450 حاصل شده است. همچنین افزودن عناصر نادر خاکی سبب ایجاد رسوبات پایدار al-re روی مرزدانه ها و داخل دانه ها شده است. نکته قابل توجه این است که ایجاد رسوبات al-re، علاوه بر کاهش میزان آلومینیم محلول در زمینه، تشکیل رسوبات فاز (mg17al12) β را کمی متوقف کرده است. لازم به ذکر است که رسوبات میله ای شکل al-re در دماهای بالا پایدار بوده که این امر منجر به فعال شدن مکانیزم تبلورمجدد متأثر از ذرات شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که مکان های تبلورمجدد در دمای پایین روی دوقلویی ها می باشد. در واقع مکانیزم تبلور مجدد غالب، در دماهای پایین تبلور مجدد ناپیوسته بوده امّا در دمای بالا مکانیزم تبلور مجدد غالب، تبلورمجدد پیوسته می باشد. در نتیجه ی افزودن عناصر نادرخاکی، کاهش اندازه دانه تبلورمجدد و افزایش باندهای برشی مشاهده می شود. همچنین افزودن عناصر نادر خاکی سبب کاهش تنش و کرنش پیک و تسریع تبلورمجدد شده است
امین قاسمی غلامرضا ابراهیمی
در این تحقیق تأثیر عناصر میکروآلیاژی نیوبیوم و وانادیوم بر روی رفتار کارگرم و مکانیزم تبلورمجدد دینامیکی فولادهای منگنز بالای twip مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور آزمون های فشار گرم در محدوده ی دمایی °c1150 - °c850 و نرخ کرنش های sec-1 1-sec-1 001/0انجام شده است. نتایج حاصله نشان می دهند که با افزایش سرعت کرنش، مقدار تنش پیک (?p) و کرنش پیک (?p) افزایش یافته است. افزودن عناصر میکروآلیاژی نیوبیوم و وانادیوم علاوه بر افزایش نقطه ی تسلیم، باعث به تأخیر انداختن شروع تبلورمجدد دینامیکی در این فولادها شده است که سهم عنصر نیوبیوم در این تأخیر بیشتر از عنصر وانادیم می باشد. همچنین نمودارهای کرنش سختی نشان می دهند که فعال شدن سیستم های دوقلویی باعث تأخیر در شروع تبلور مجدد دینامیکی در فولادهای twip شده است.
رقیه فرازی غلامرضا ابراهیمی
?در سال های اخیر مطالعات زیادی بر روی رفتار تغییر شکل گرم و ریز ساختار آلیاژهای منیزیم انجام شده است. دلیل انجام آن ها، افزایش کاربرد آلیاژهای منیزیم می باشد. در تحقیق حاضر تأثیر افزودن عناصر نادر خاکی (la30 % + ce20%) بر روی ریز ساختار و رفتار کارگرم آلیاژ mg-4zn مورد بررسی قرار گرفته است. با مقایسه ی نقشه فرآیندی آلیاژ mg-4zn و آلیاژ حاوی 0/5 درصد عناصر نادر خاکی (la30 % + ce20%)، تأثیر این عناصر بر کارپذیری آلیاژ mg-4zn مورد بررسی قرار گرفته است. نقشه فرآیندی براساس مدل ماده دینامیک رسم می شود. در این مدل، ماده به عنوان یک اتلاف کننده توان در نظر گرفته می شود و تغییرات اتلاف توان با دما و نرخ کرنش، نقشه سه بعدی اتلاف توان را ارائه می دهد. بدین منظور آزمون فشار گرم در محدوده دمایی 450-250 و نرخ کرنش s-1 1-001/0 ، تا کرنش کل 6/0، انجام شده است. مقادیر حساسیت به نرخ کرنش (m)، بازده اتلاف توان (?)، و پارامتر ناپایداری (?) بر پایه داده های بدست آمده از آزمون فشار گرم محاسبه شده اند. سپس نمونه ها در جهت فشار برش زده شده و تصویر برداری توسط میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی از مقطع برش زده شده صورت گرفته است. بررسی نتایج بدست آمده بیانگر این است که افزایش دما و نیز کاهش نرخ کرنش، سبب کاهش مقدار تنش پیک در نمودارهای تنش سیلان شده است. همچنین افزودن عناصر نادر خاکی سبب کاهش تنش و کرنش پیک و تسریع تبلورمجدد شده است. همچنین افزودن عناصر نادر خاکی سبب ایجاد رسوبات پایدار mg-zn-re شده است. که این امر منجر به فعال شدن مکانیزم تبلورمجدد متأثر از ذرات شده است. بنابراین در اثر افزودن عناصر نادرخاکی، کاهش اندازه دانه تبلورمجدد و افزایش کارپذیری مشاهده می شود.
مهدی کاویانی غلامرضا ابراهیمی
به دلیل شکل پذیری ضعیف آلیاژ های منیزیم، کاربردی های این آلیاژ در دمای پایین محدود شده است. با توجه به این که با بررسی و کنترل بافت آلیاژ می توان باعث بهبود شکل پذیری شد، بدین صورت که بافت قوی باعث شکل پذیری ضعیف و بافت ضعیف منجر به شکل پذیری مناسب آلیاژ مورد نظر می شود، در این پژوهش، رفتار بافت حاصل از آزمون فشار گرم آلیاژ منیزیم az63 در نرخ کرنش و دما های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. آزمون های فشار در دمای c° 250،°c 300 و °c 350 و نرخ کرنش های s-1 01/0 و s-1 1 بر روی نمونه ریخته گری و نمونه اکسترود شده، انجام شد. نتایج نشان دهنده تاثیر دوقلویی ها در دمای پایین و تبلور مجدد در دمای بالا بر تغییرات بافت می باشد.