نام پژوهشگر: خلیل جلیلی
عرفان خالدیان فر کریم سلیمانی
افزایش جمعیت در حوضه های آبخیز منابع غذایی بیشتری را می طلبد که این باعث فشار بیشتر بر منابع آب و خاک شده است. یکی از پیامدهای ناشی از این فشار، تشدید فرآیند فرسایش خاک می باشد که ضمن کاهش حاصلخیزی خاک، درآمد آبخیزنشینان را نیز تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین استفاده صحیح از اراضی بر حسب قابلیت های آن و بهینه سازی کاربری اراضی در حوضه های آبخیز یکی از راهکارهای مناسب حفاظت از خاک می باشد. هدف از انجام این تحقیق تعیین سطح بهینه کاربری های اراضی به منظور کاهش میزان فرسایش خاک و افزایش درآمد ساکنین حوضه آبخیز دولت آباد در استان کردستان می باشد. به منظور انجام این تحقیق، ابتدا نقشه کاربری اراضی منطقه با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای صحرایی و مقادیر فرسایش کاربری ها به کمک مدل rusle تعیین شد. سپس سود خالص کاربری ها از تفاضل درآمد ناخالص و هزینه هر کاربری محاسبه شد. پس از مشخص کردن محدودیت ها و توابع هدف، با استفاده از مدل برنامه ریزی خطی سطح بهینه کاربری های اراضی در منطقه مشخص شد. به منظور تجزیه و تحلیل حساسیت و بررسی اثر تغییرات ضرایب بر جواب بهینه مسئله بیشینه سازی سود و کمینه سازی فرسایش، نسبت معینی را در هر بار به منابع و همچنین ضرایب مورد نظر افزوده و یا از آن کاسته و سپس دامنه مجاز تغییرات پارامتر به شرط تأمین شرایط بهینه و عملی بودن راه حل تعیین گردید. نتایج نشان داد که با بهینه سازی کاربری اراضی، سطح اراضی کشاورزی آبی از 334 هکتار به 28/535 هکتار (26/60 درصد افزایش)، سطح اراضی مرتعی از 6/3766 به 35/7453 هکتار (88/97 درصد افزایش) و اراضی دیم از 22/9257 هکتار به 19/5369 هکتار (42 درصد کاهش) و تغییر یافته اند . همچنین بعد از اجرای مدل بهینه سازی میزان فرسایش از 6/153776 تن درسال به 2/150211 تن در سال (32/2 درصد) کاهش می یابد و میزان سوددهی سالانه کل حوضه از 83/74507 میلیون ریال قبل از بهینه سازی به 02/83864 میلیون ریال بعد از بهینه سازی افزایش یافته است و این بیانگر افزایش 113 درصد درآمد حوضه بعد از بهینه سازی کاربری اراضی است. نتایج آنالیز حساسیت نشان داد که کاهش سود، بیشترین حساسیت را نسبت به کاهش بیشترین سطح اراضی آبی، حال آنکه افزایش سود، بیشترین حساسیت خود را نسبت به افزایش کمترین سطح اراضی دیم نمایان ساخته است. همچنین در خصوص حساسیت پذیری تابع هدف کمینه سازی فرسایش می توان نتیجه گرفت که افزایش کمترین سطح اراضی دیم، بیشترین افزایش میزان فرسایش را منجر شده، حال آنکه کاهش کمترین سطح اراضی دیم منجر به بیشترین کاهش میزان فرسایش خاک می گردد.
طیبه یاری کاکا شاهدی
افزایش شهرنشینی منجربه اشغال سطوح بیشتری از زمین های حواشی شهرها، تغییر کاربری آن ها و افزایش سطوح نفوذناپذیر حوضه شده و درنتیجه موجب برهم خوردن چرخه هیدرولوژی می شود. از تحولات هیدرولوژیک ناشی از شهرسازی و نحوه کاربری اراضی حوضه های شهری، می توان تغییر حجم کل رواناب، تغییر میزان تغذیه ناشی از بارش، تغییر حداکثرآبدهی (پیک) سیلابـ ها و تغییر کیفیت آب را نام برد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر توسعه شهر کرمانشاه بر روی کیفیت و کمیت رواناب و همچنین پیش بینی توسعه شهر تا سال 1405 و بررسی کمیت و کیفیت رواناب صورت گرفت. جهت آنالیز تغییرات کاربری منطقه از نقشه کاربری سال های 1352 و 1390 استفاده شد. همچنین مدل سازی پتانسیل انتقال با استفاده از رگرسیون لجستیک انجام پذیرفت. در این روش 5 متغیر (شامل دو متغیر بصورت ایستا و چهار متغیر پویا) و 9 زیر مدل مورد استفاده قرار گرفت. پیش بینی توسعه شهر در سال 1405 با استفاده از زنجیره مارکوف و مدل پیش بینی سخت در محیط نرم افزار edrisi selva و الحاقیه lcm صورت گرفت. جهت تخمین حجم و کیفیت رواناب از مدل l-thia استفاده شد. داده های مورد نیاز در این مدل شامل: نقشه های کاربری اراضی، گروه هیدرولوژیکی خاک، نقشه رقومی ارتفاعی منطقه و آمار بارش روزانه می باشد. نتایج بررسی تغییرات کاربری طی دو دوره زمانی 1352 تا 1390 نشان داد که بیشترین درصد تغییرات مربوط به کاربری کشاورزی بوده است. نتایج حجم رواناب بیان گر افزایش 126 درصدی مقدار رواناب و کاهش مواد مغذی و افزایش فلزات سنگین در دوره 1390 نسبت به 1352 می باشد. همچنین نتایج سناریو پیش بینی تغییرات کاربری نشان داد که وسعت اراضی کشاورزی در سال 1405 با 7 درصد کاهش نسبت به سال 1390 بیشترین تغییرات خواهند داشت. همچنین حجم رواناب طی این دوره در اثر تغییرات کاربری اراضی 28/6درصد افزایش می یابد و در کیفیت آن تغییرات قابل ملاحظه ای مشاهده نشد. نتایج این تحقیق ثابت کرد که مدل l-thia قابلیت بالایی در ارزیابی اثر تغییرات کاربری اراضی بر مقادیر حجم و کیفیت رواناب، در سناریوهای مختلف دارد.